@asheghanehaye_fatima
پایان
اکنون که عشقمان آرام
به پایان رسیده است
دردی پوچ بر جا ماند
که همیشه در پی جدایی میآید.
زمانی که من و تو
بر نوک پاها بر خاک ایستادیم
تا انگشت بر آسمانها بساییم
دیگر سپری شده
و عشقمان از بین رفته است
ای عزیز من!
عشق را
در رابطهای سحرآمیز
دوباره جستجو باید کرد.
#وارینگ_کانی
ترجمهی #حسن_فیاد
پایان
اکنون که عشقمان آرام
به پایان رسیده است
دردی پوچ بر جا ماند
که همیشه در پی جدایی میآید.
زمانی که من و تو
بر نوک پاها بر خاک ایستادیم
تا انگشت بر آسمانها بساییم
دیگر سپری شده
و عشقمان از بین رفته است
ای عزیز من!
عشق را
در رابطهای سحرآمیز
دوباره جستجو باید کرد.
#وارینگ_کانی
ترجمهی #حسن_فیاد
@asheghanehaye_fatima
〇🍂
روز همه روز
دریا با من از تو سخن میگوید
با اینهمه، هر زمان که بر ساحل مینشینم
نغمههای تو را سر میدهد
و بر فراز تپهها، خروشان،
آواز تو را به گوش من میخواند.
همواره نالان است و پنداری
فریاد اندوه مرا میسراید●
🔘شاعر: #پل_لوریس_دانبر
🔘برگردان: #حسن_فیاد
〇🍂
روز همه روز
دریا با من از تو سخن میگوید
با اینهمه، هر زمان که بر ساحل مینشینم
نغمههای تو را سر میدهد
و بر فراز تپهها، خروشان،
آواز تو را به گوش من میخواند.
همواره نالان است و پنداری
فریاد اندوه مرا میسراید●
🔘شاعر: #پل_لوریس_دانبر
🔘برگردان: #حسن_فیاد
@asheghanehaye_fatima
شکوه روز در چهرهاش بود
زیبایی شب در چشمهایش.
و دلرباییاش، بر روی هم لطافت سرخی سحرگاه بود
که گویی تازه در آسمانها میدمید.
و در صدایش، آوای کبوتران
که به قطعه موسیقی خوشآهنگ و دلپذیری میمانست.
و در لبخندش، پرتو خردکنندهی عشق.
و در قلباش، همهی فضایل مهرآمیز.
و اکنون از زمانی که دلدارم مرا ترک گفته است، شکوه روز، زیبایی شب،
به پرندگانی که با دلدادگان خود در سپیدهدمان عشق میورزند،
به گوش سنگین من، در چشمانام که از قطرههای اشک نابینا شده است،
همگی به مردگان میمانند.■
✍شاعر: #جیمز_ولدون_جانسون
✍برگردان: #حسن_فیاد
★ "جیمز ولدون جانسون" (James Weldon Johnson) نویسنده، حقوقدان، دیپلمات، ترانهسرا و فعال حقوق مدنی اهل آمریکا بود. (۱۹۳۸-۱۸۷۱)
#شعر_آمریکا
شکوه روز در چهرهاش بود
زیبایی شب در چشمهایش.
و دلرباییاش، بر روی هم لطافت سرخی سحرگاه بود
که گویی تازه در آسمانها میدمید.
و در صدایش، آوای کبوتران
که به قطعه موسیقی خوشآهنگ و دلپذیری میمانست.
و در لبخندش، پرتو خردکنندهی عشق.
و در قلباش، همهی فضایل مهرآمیز.
و اکنون از زمانی که دلدارم مرا ترک گفته است، شکوه روز، زیبایی شب،
به پرندگانی که با دلدادگان خود در سپیدهدمان عشق میورزند،
به گوش سنگین من، در چشمانام که از قطرههای اشک نابینا شده است،
همگی به مردگان میمانند.■
✍شاعر: #جیمز_ولدون_جانسون
✍برگردان: #حسن_فیاد
★ "جیمز ولدون جانسون" (James Weldon Johnson) نویسنده، حقوقدان، دیپلمات، ترانهسرا و فعال حقوق مدنی اهل آمریکا بود. (۱۹۳۸-۱۸۷۱)
#شعر_آمریکا
شکوه روز در چهرهاش بود
زیبایی شب در چشمهایاش.
و دلرباییاش، بر روی هم لطافت سرخی سحرگاه بود
که گویی تازه در آسمانها میدمید.
و در صدایاش، آوای کبوتران
که به قطعه موسیقی خوشآهنگ و دلپذیری میمانست.
و در لبخندش، پرتو خردکنندهی عشق.
و در قلباش، همهی فضایل مهرآمیز.
و اکنون از زمانی که دلدارم مرا ترک گفته است، شکوه روز، زیبایی شب،
به پرندگانی که با دلدادگان خود در سپیدهدمان عشق میورزند،
به گوش سنگین من، در چشمانام که از قطرههای اشک نابینا شده است،
همگی به مردگان میمانند.
■●شاعر: #جیمز_ولدون_جانسون | James Weldon Johnson | آمریکا، ۱۹۳۸-۱۸۷۱ |
■●برگردان: #حسن_فیاد
@asheghanehaye_fatima
زیبایی شب در چشمهایاش.
و دلرباییاش، بر روی هم لطافت سرخی سحرگاه بود
که گویی تازه در آسمانها میدمید.
و در صدایاش، آوای کبوتران
که به قطعه موسیقی خوشآهنگ و دلپذیری میمانست.
و در لبخندش، پرتو خردکنندهی عشق.
و در قلباش، همهی فضایل مهرآمیز.
و اکنون از زمانی که دلدارم مرا ترک گفته است، شکوه روز، زیبایی شب،
به پرندگانی که با دلدادگان خود در سپیدهدمان عشق میورزند،
به گوش سنگین من، در چشمانام که از قطرههای اشک نابینا شده است،
همگی به مردگان میمانند.
■●شاعر: #جیمز_ولدون_جانسون | James Weldon Johnson | آمریکا، ۱۹۳۸-۱۸۷۱ |
■●برگردان: #حسن_فیاد
@asheghanehaye_fatima
قرینهها
در پیکرم کوهستانها را میجویی
در پی خورشید مدفون در جنگلاش.
در پیکرت زورقی را میجویم
که در دلِ شب شناور است.
#اکتاویو_پاز | Octavio Paz | مکزیک، ۱۹۹۸-۱۹۱۴ |
■برگردان: #حسن_فیاد
@asheghanehaye_fatima
در پیکرم کوهستانها را میجویی
در پی خورشید مدفون در جنگلاش.
در پیکرت زورقی را میجویم
که در دلِ شب شناور است.
#اکتاویو_پاز | Octavio Paz | مکزیک، ۱۹۹۸-۱۹۱۴ |
■برگردان: #حسن_فیاد
@asheghanehaye_fatima