عاشقانه های فاطیما
784 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Forwarded from دستیار
.

در حضورِ مردم می‌گویم که معشوقم نیستی
در اعماقِ جانم می‌دانم که چقدر دروغ می‌گویم
چنین می‌نمایم که چیزی میانِ ما نیست
تا از دردسر به‌دور باشیم
و ازشایعاتِ عاشقانه… که بس شیرینند
تاریخِ زیبایم را به ویرانی می‌کشم
و احمقانه اعلامِ برائت می‌کنم
شوقم را می‌کُشم… و بدل به راهبی می‌شوم
عطرم را می‌کُشم… به‌دستِ خودم
و از بهشتِ چشمانت می‌گریزم
نقشی خنده‌دار بازی می‌کنم عزیزکم
و از این نمایشِ مضحک، بیهوده بازمی‌گردم
چرا که شب، حتا اگر بخواهد، ستاره‌هایش را پنهان نمی‌تواند کرد
و دریا قایق‌هایش را، حتا اگر بخواهد…

#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه 🇸🇾
ترجمه: #آرش_افشار


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نزار_قبانی
#آرش_افشار

بانویم!
ای بانوی نخستینِ شعرم
دستِ راستت را به من ببخش تا در آن پنهان شوم
و دستِ چپت را به من بده
تا در آن خانه کنم
کلامی عاشقانه‌ بگو
تا عیدها آغاز شوند.
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



گفتارت فرش ایرانی‌ست
و چشمان‌ات گنجشککان دمشقی
که می‌پرند از دیواری به دیواری
و دل‌ام در سفر است
چون کبوتری بر فراز آب‌های دستان‌ات
و خستگی در می‌کند در سایه‌ی دیوارها..
و من دوست‌ات دارم
می‌ترسم اما که با تو باشم
می‌ترسم که با تو یکی شوم
می‌ترسم که در تو مسخ شوم
تجربه یادم داده که از عشق زنان دوری کنم
و از موج‌های دریا
اما با عشق‌ات نمی‌جنگم.. که عشق تو روز من است
با خورشید روز نمی‌جنگم
با عشقت نمی‌جنگم...
هر روز که بخواهد می‌آید
و هر وقت بخواهد می‌رود
و نشان می‌دهد
که گفت‌وگو کی باشد و چه‌گونه باشد.



📝شاعر: #نزار_قبانی
📝برگردان: #آرش_افشار
*⃣شاعر و دیپلمات اهل سوریه (۱۹۹۸-۱۹۲۳)

تو رسوایی منی
و مرا توان پنهان کردن‌ات نیست
مثل زخمی خون‌ریز
تو خون منی
چگونه پنهان‌ات کنم؟
چون دریایی خروشان
تو موج منی
چگونه پنهان‌ات کنم؟
به‌سان اسبی سرکش
تو شیهه‌ی منی
چگونه پنهان‌ات کنم؟
چون تپشی هراسان در قلب‌ام
چگونه پنهان‌ات کنم…
و نمیرم؟

■●شاعر: #قاسم_حداد | بحرین، ۱۹۴۸ |

■●برگردان: #آرش_افشار

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

بانویم!
درگیرِ آهنگِ زمان مباش و نامِ سالیان
تو زنی هستی
که همیشه زن می‌ماند
دوست‌ات خواهم داشت
در آغازِ قرنِ بیست‌ویکم
و در آغازِ قرنِ بیست‌وپنجم
و در آغازِ قرنِ بیست‌وششم
و دوست‌ات خواهم داشت
آن‌هنگام که آب‌ها می‌خشکند
و آن‌گاه که بیشه‌ها می‌سوزند




#نزار_قبانی | سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ |

برگردان: #آرش_افشار
@asheghanehaye_fatima



دوستت دارم
چگونه می‌خواهی اثبات کنم وجودت را در جهان
مثل وجود آب
مثل وجود درخت
تو آفتابگردانی
و نخلستان
و نغمه‌ای که از جان برمی‌خیزد…
بگذار با سکوت بگویمت
وقتی که واژه‌ها توان گفتن ندارند
و گفتار دسیسه‌ای‌ست که هم‌دستش می‌شوم
و شعر به صخره‌ای سخت بدل می‌گردد

بگذار
تو را با خود در میان بگذارم
میان چشمان و مژگانم
بگذار
تو را به‌رمز بگویم اگر به مهتاب اعتمادت نیست
بگذار تو را به‌آذرخش بگویم
یا قطره‌های باران…
بگذار نشانی چشمانت را به دریا دهم
اگر دعوتم را به سفر می‌پذیری…
چرا دوستت دارم؟
کشتی میان دریا، نمی‌داند چگونه آب دربرش گرفته
و به‌یاد نمی‌آورد چگونه گرداب درهمش شکسته
چرا دوستت دارم؟
گلوله‌ای که در گوشت رفته نمی‌پرسد از کجا آمده
و عذری نمی‌خواهد

چرا دوستت دارم… از من نپرس
مرا اختیاری نیست… و تو را نیز




#نزار_قبانی
برگردان: #آرش_افشار
@asheghanehaye_fatima



حالا چگونه گام‌هایم را به او برسانم؟
در کدام سرزمین ببینمش؟
و در کدام کوچه ‌ها بجویمش؟
در کدام شهر؟
و اگر خانه‌اش را یافتم
- به‌فرض که پیدا کنم -
زنگ در را آیا خواهم زد؟
چگونه جواب دهم؟
و چگونه در صورت‌اش خیره شوم؟
چگونه لمس کنم شرابِ رقیقِ میانِ انگشتان را
چگونه باید سلام کنم
و درد سالیان را بزدایم؟

یک‌بار
بیست سال قبل
در قطاری دل‌خواه بوسیدمش
سراسرِ شب.



#سعدی_یوسف
برگردان: #آرش_افشار
@asheghanehaye_fatima



آیا مرا مجالی نیست
که تن‌ام را رها کنم
از شیشه‌ی عطر
دردم را رها کنم
از تابوت‌های قبیله
و گُرده‌ام را
از تخته‌بند ستم
و صورت‌ام را
از آینه‌های وهم
تا صدایم را نظاره‌ کنم
در جیک‌جیک پرندگان
بر امواج دریا
و شناسنامه‌ام را طرح زنم
در پچ‌پچ کاغذها
بر موج‌های جوهر

■شاعر: #ریتا_عودة | فلسطین، ۱۹۶۰ |

■برگردان: #آرش_افشار
پرنده‌ات هستم
تا آن هنگام
که قفسم نباشی

■شاعر: #ریتا_عودة [ فلسطین، ۱۹۶۰ ]

■برگردان: #آرش_افشار

@asheghanehaye_fatima
.


                  پرنده‌ات هستم
                  تا آن هنگام
                  که قفس‌ام نباشی


                 #ریتا_عودة
                  🔁 #آرش_افشار


@asheghanehaye_fatima