@asheghanehaye_fatima
در ابتدای شب
سه ساعت پشت هم
کلمات چون سیگارهای پی در پی
و تو به راه می افتی، در ایوان می ایستیم
دو پیکره ی باستانی : یک زن و یک مرد.
دانشوران قدیم در کتب قدیم
نگفته اند که ما از چیستیم
اینجا لرزان ایستاده ایم
در تاریک و روشنای هوایی سرد.
ذهنمان در بن بستی آشنا معلق مانده
بی آنکه از هم جدا شوند
دستت محکم دست مرا می گیرد
چون حصاری گرد شب یخ زده.
از دیوارهای خانه خون می چکد
ماه از هر طرف شکاف برداشته
بی وقفه هجوم می آورد.
#آدرین_ریچ
#شعر_آمریکا 🇺🇸
ترجمه:
#محمد_رضا_مهرزاد
در ابتدای شب
سه ساعت پشت هم
کلمات چون سیگارهای پی در پی
و تو به راه می افتی، در ایوان می ایستیم
دو پیکره ی باستانی : یک زن و یک مرد.
دانشوران قدیم در کتب قدیم
نگفته اند که ما از چیستیم
اینجا لرزان ایستاده ایم
در تاریک و روشنای هوایی سرد.
ذهنمان در بن بستی آشنا معلق مانده
بی آنکه از هم جدا شوند
دستت محکم دست مرا می گیرد
چون حصاری گرد شب یخ زده.
از دیوارهای خانه خون می چکد
ماه از هر طرف شکاف برداشته
بی وقفه هجوم می آورد.
#آدرین_ریچ
#شعر_آمریکا 🇺🇸
ترجمه:
#محمد_رضا_مهرزاد
میخواهم که به من پاسخ دهی
حتا اگر بد حرف میزنم
تمام چیزهایی را که تاکنون گفتهام
فراموش خواهند شد
هرچند برای من
از این شعر یا هر شعر دیگر ارزشمندترند
میخواهم گوش کنی!
حتا اگر بد حرف میزنم به من گوش بده!
نه در شعرم
بلکه در اشکهایم
نه وقتی بهترین هستم
بلکه وقتی بدترینام!
○■○شاعر: #آدرین_ریچ | آمریکا |
○■○برگردان: #چیستا_یثربی
@asheghanehaye_fatima
حتا اگر بد حرف میزنم
تمام چیزهایی را که تاکنون گفتهام
فراموش خواهند شد
هرچند برای من
از این شعر یا هر شعر دیگر ارزشمندترند
میخواهم گوش کنی!
حتا اگر بد حرف میزنم به من گوش بده!
نه در شعرم
بلکه در اشکهایم
نه وقتی بهترین هستم
بلکه وقتی بدترینام!
○■○شاعر: #آدرین_ریچ | آمریکا |
○■○برگردان: #چیستا_یثربی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
■سرود
میخواهی بدانی تنهایام؟
بله تنهایام
مثلِ هواپیمایی که به تنهایی پرواز میکند
و میخواهد به یاریِ رادارش
رشتهکوههای راکی را پشتِسر بگذارد
و روی باندِ آبیرنگِ فرودگاهی - در میانِ اقیانوس - فرود بیاید
میپرسی تنهایام؟
بله تنهایام
مثلِ زنی که هر روزِ خدا پشتِ فرمان است
و برای دیدنِ این سرزمینِ پهنآور
فرسنگها ماشین رانده است
هر چند که شاید میتوانست
روزی در یکی از شهرهای کوچکِ سرِ راه اتراق کند
و آنقدر آنجا بماند تا بمیرد - تنها و بیکس -
اگر تنهایام
تنهاییام باید چیزی باشد
مثلِ کلهی سحر از خواب برخاستن
و در حالیکه خانه سوتوکور و در خواب است
بیرون بزنم
و در سرمای هوای سردِ سحرگاهی
- که نفسِ هر جنبندهیی را میبُرَد -
نفس بکِشم
اگر تنهایام
تنهاییام باید مثلِ قایقی باشد
که سینهبهسینهی ساحلِ یخزده داده است
و در آخرین فروغِ سرخرنگِ سال
خوب میداند که نه یک تکهیخ است
نه یک مشت گِلِ مرداب
و نه پرتوی از نورِ زمستان
بلکه چوب است چوب
که خاصیتاش آتش گرفتن است و سوختن
#آدرین_ریچ | Adrienne Cecile Rich | آمریکا، ۲۰۱۲-۱۹۲۹ |
■برگردان: #کامبیز_جعفرینژاد
■سرود
میخواهی بدانی تنهایام؟
بله تنهایام
مثلِ هواپیمایی که به تنهایی پرواز میکند
و میخواهد به یاریِ رادارش
رشتهکوههای راکی را پشتِسر بگذارد
و روی باندِ آبیرنگِ فرودگاهی - در میانِ اقیانوس - فرود بیاید
میپرسی تنهایام؟
بله تنهایام
مثلِ زنی که هر روزِ خدا پشتِ فرمان است
و برای دیدنِ این سرزمینِ پهنآور
فرسنگها ماشین رانده است
هر چند که شاید میتوانست
روزی در یکی از شهرهای کوچکِ سرِ راه اتراق کند
و آنقدر آنجا بماند تا بمیرد - تنها و بیکس -
اگر تنهایام
تنهاییام باید چیزی باشد
مثلِ کلهی سحر از خواب برخاستن
و در حالیکه خانه سوتوکور و در خواب است
بیرون بزنم
و در سرمای هوای سردِ سحرگاهی
- که نفسِ هر جنبندهیی را میبُرَد -
نفس بکِشم
اگر تنهایام
تنهاییام باید مثلِ قایقی باشد
که سینهبهسینهی ساحلِ یخزده داده است
و در آخرین فروغِ سرخرنگِ سال
خوب میداند که نه یک تکهیخ است
نه یک مشت گِلِ مرداب
و نه پرتوی از نورِ زمستان
بلکه چوب است چوب
که خاصیتاش آتش گرفتن است و سوختن
#آدرین_ریچ | Adrienne Cecile Rich | آمریکا، ۲۰۱۲-۱۹۲۹ |
■برگردان: #کامبیز_جعفرینژاد