عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



أشهدُ أن لا امرأة ً تتبعها الأشجار عندما
تسير إلا أنتِ...

☆☆☆☆☆

شهادت می‌دهم
تنها زنی هستی
که وقت راه رفتن درختان دنبال‌ات می‌کنند...


○■○شاعر: #نزار_قبانی | سوریه |

○■○برگردان: #عذرا_جوانمردی
@asheghanehaye_fatima

آی عشق!
آی کسی که به‌نام عشق می‌شناسندت!
کیستی که هوا را تازه می‌کنی
و در سی‌سالگی
کار یک زن را به جنون می‌کشانی؟!

☆☆☆☆☆

و يا حب
يا من يسمونه الحب
من انت حتى تعذب هذا الهواء
و تدفع سيدة في الثلاثين من عمرها للجنون.


○■○شاعر: #محمود_درویش | فلسطین |

○■○برگردان: #عذرا_جوانمردی
@asheghanehaye_fatima



زنی زیبا آب‌وهوا را پیش‌بینی می‌کند:
باران و برف خواهد آمد.
گاهی آفتاب درمی‌آید، گاهی مه‌تاب.
هوا گرفته است، صاف می‌شود.

خورشید و ماه من تویی
این را هواشناسان چه می‌فهمند؟!
وقتی با ناز نگاه‌ام می‌کنی
در چشمان‌ام آذرخش می‌زند.

با یک نگاه سردت
روز زیبای بهاری، زمستان می‌گردد.
چشمان‌ات که تر می‌شود.
باران می‌کوبد بر بخت من.

حرف‌هایی چون تگرگ بر سرم می‌بارد
حرف‌هایی مه می‌شود، راه‌ام را می‌بندد.
از من که می‌رنجی و قهر می‌کنی
کولاک سختی به قلب‌ام می‌زند.

منتظرت هستم و نمی‌دانم باران می‌بارد یا نه؟!
برف می‌آید یا نه؟!
هوای گرفته‌ی آسمان عشق من
صاف می‌شود یا نه؟!

زنی زیبا آب‌وهوا را پیش‌بینی می‌کند:
کجا برف می‌آید، کجا باران می‌بارد
کجا گرگ‌ومیش است، کجا خورشید می‌دمد.
خورشید و ماه من تویی
این را هواشناسان چه می‌فهمند؟!

■●شاعر: #رامیز_روشن | Ramiz Rövşən | جمهوری آذربایجان ● ۱۹۶۴ |

■●برگردان: #عذرا_جوانمردی
آی عشق!
آی کسی که به‌نام عشق می‌شناسندت!
کیستی که هوا را تازه می‌کنی
و در سی سالگی
کار یک زن را به جنون می‌کشانی؟!

●●●●●●●
و يا حب
يا من يسمونه الحب
من انت حتى تعذب هذا الهواء
و تدفع سيدة في الثلاثين من عمرها للجنون.


■●شاعر: #محمود_درویش | فلسطین ● ۲۰۰۸-۱۹۴۱ |

■●برگردان: #عذرا_جوانمردی



@asheghanehaye_fatima
وقتی نمی‌آیی
خیال می‌کنم آمده‌ای و پیدایم نکرده‌ای.
فکر می‌کنم:
فردا در قهوه‌اش حل می‌شوم
سمت دهان‌اش می‌روم و می‌گویم: ببخشید!
پیِ یک راه حلِ زبانی‌ام
توجیه کنم دو مساله‌ی متفاوت را؛
مثل‌ «نمی‌آیی»
و «آمده‌ای و پیدایم نکرده‌ای.»

●●●●●●●
عندما لا تجيئين
أزعم أنك جئت ولم تجديني!
أقول:
غداً
سأذوب بقهوتها
وأعوج على فمها
وأقول لها: سامحيني
وأبحث في النّحو عن سببٍ لأبّرر أمرين
مختلفين كأن:
لا تجيئي
وأحسب أنّك جئت ولم تجديني!


■●شاعر: #أولاد_أحمد | «محمد الصغير أولاد أحمد» | تونس ● ۲۰۱۶-۱۹۵۵ |

■●برگردان: #عذرا_جوانمردی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



در قفس قلب‌ام منشین
پرنده‌ی خانگی‌وار.
آزاد آزاد باش.
بالا
بلند
پرواز کن.
تنها چنین می‌توانم
دوست‌ات بدارم.

★★★★★

لاَ تَدْخُلْ قَفَصَ قَلْبِي
كَطَائِرٍ أَلِيف
كُنْ حُرًّا حُرًّا
طِرْ عَالِيًا عَالِيًا
لأَنِّي هكَذَا فَقَطْ
مُمْكِنٌ أَنْ أَعْشقك.


■●شاعر: #ریتا_عودة | فلسطین، ۱۹۶۰ |

■●برگردان: #عذرا_جوانمردی
کم‌کم عاشق‌ات شدم
هر روز کمی بیش‌تر از دیروز.
بیش از همیشه زمستان امسال عاشق‌ات شدم
در برف و سرما.

ببین چه زود گرم گرفتیم
وقتی هوا رو به سردی می‌رفت
وقتی مردم لباس گرم می‌پوشیدند
وقتی درختان عریان می‌شدند.

عاشق‌ات شدم
مثل گلی که سر از برف بیرون ‌می‌آورد
مثل اجاقی که گرم‌ام می‌کند.

تمام عمر هیچ‌وقت هیچ‌کس را چنین دوست نداشته بودم.
مثل پرنده‌ای که در برف پِیِ دانه می‌گردد
عاشق‌ات شدم.

می‌گویم: این‌ وقت صبح چرا ترسان به آسمان نگاه می‌کنی؟
می‌گویی: خورشید درآمده. برف‌ها آب می‌شوند انگار!

■●شاعر: #رامیز_روشن | Ramiz Rüşən | جمهوری آذربایجان ● ۱۹۶۴ |

■●برگردان: #عذرا_جوانمردی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



عهد کردم دوست‌ات نداشته باشم
اما برابر این تصمیم بزرگ
خود را باختم.
عهد کردم بازنگردم
بازگشتم.
عهد کردم نمیرم از دل‌تنگی
مُردم.
بارها عهد کردم
بارها تصمیم گرفتم بروم
یاد ندارم رفته باشم.

★★★★★

وعدتُكِ أن لا أُحِبَّكِ
ثُمَّ أمامَ القرار الكبيرِ، جَبُنْتْ
وعدتُكِ أن لا أعودَ
وعُدْتْ
وأن لا أموتَ اشتياقاً
ومُتّْ
وعدتُ مراراً
وقررتُ أن أستقيلَ مراراً
ولا أتذكَّرُ أني اسْتَقَلتْ.

■●شاعر: #نزار_قبانی | سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ |

■●برگردان: #عذرا_جوانمردی
@aaheghanehaye_fatima



أقول للعصفور
إن صادفتها يا طير
لا تنسني و قل: بخير
أنا بخير
أنا بخير
ما زال في عيني بصر.
ما زال في السماء قمر.

به گنجشک می‌گویم:
پرنده!
دیدی او را
یاد من باش؛
بگو حالم خوب است.
خوبم تا چشمم سو دارد و آسمان ماه.

#محمود_درویش
ترجمه: #عذرا_جوانمردی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
أنا زهرة متعبة
في غابة بعيدة
سأتقدم بهدوء وأنام على صدرك.

گلی خسته‌ام
در جنگلی دور.
آرام می‌آیم و می‌خوابم
در آغوشت.

#رياض_الصالح_الحسين
ترجمه: #عذرا_جوانمردی




@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

من
زنی‌ام که از ناگفته‌ها می‌گوید.
آن که موجِ دریا می‌خوانَدَش
و شن‌ها از ساحل می‌کوچند
وقتی می‌خندد...

أنا امراةٌ
تقولُ الذي لا يقالْ
إذا ضحكتْ
ينادي عليها من البحرِ موجٌ
فترحلُ عن شاطئيهِ الرمالْ...

بهیجة مصری ادلبی
برگردان: عذرا جوانمردی

#بهیجة_مصری_ادلبی
#عذرا_جوانمردی
‏الأسماء تنمو أيضا
لها ما للأشجار من ضوء وماء وحب.
اسمكِ مثلاً،
كلما ناديتكِ كبرت غابة
وأزهرت حديقة!

نام‌ها نیز قد می‌کشند
نور و آب و عشقِ درخت را دارند
مانند نام تو.
هر بار صدایت کردم
جنگلی گسترده‌ شد
باغی شکفت.

#المغیرة_الهویدي
ترجمه‌: #عذرا_جوانمردی

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺دلیلِ #نزار_قبانی برای سرودنِ شعرهای
عاشقانه از زبانِ خودش

■برگردان: #عذرا_جوانمردی

@asheghanehaye_fatima