عاشقانه های فاطیما
807 subscribers
21.2K photos
6.48K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


What is this life if, full of care,
We have no time to stand and stare.
No time to stand beneath the boughs
And stare as long as sheep or cows.
No time to see, when woods we pass,
Where squirrels hide their nuts in grass.
No time to see, in broad daylight,
Streams full of stars, like skies at night.
No time to turn at Beauty's glance,
And watch her feet, how they can dance.
No time to wait till her mouth can
Enrich that smile her eyes began.
A poor life this if, full of care,
We have no time to stand and stare.


William Henry Davies




این زندگی خود به چه کار می‌آید
اگر از گرفتاری ایام و غصه روزگار
فرصت نکنیم که دمی بایستیم و جهان را نظاره کنیم؛

فرصت نکنیم که در زیر شاخه‌های درختان بنشینیم
و به قدر گاوان و گوسفندان به طبیعت زیبا بنگریم؛

فرصت نکنیم که وقتی از بیشه‌ها می‌گذاریم دریابیم
که سنجاب‌ها دانه‌هایشان را کجا زیر علف‌ها پنهان کرده‌اند؛

فرصت نکنیم تا، میانه‌ی روز روشن، نهرها را،
که چون آسمانِ شبِ پُرکوکب رخشانند،
به گوشه‌چشمی نظاره کنیم؛

فرصت نکنیم که به نگاه زیبارویی روی بگردانیم
و رقص و پایکوبیش را تماشا کنیم
و دمی تامّل کنیم
تا لبخندی که چشم‌ها آغاز کرده‌اند
در لب‌هایش شکفته شوند.

به راستی چه زندگی حقیر و بی‌نوایی خواهد بود
اگر فرصت نکنیم که بایستیم و نظاره کنیم.



#ویلیام_هنری_دیویس | قطعه فراغت
ترجمه: دکتر #حسین_الهی_قمشه‌ای
@ashefhanehaye_fatima


" Love me or hate me "

Love me or hate me
both are in my favour
If you love me
I'll always be in your heart
If you hate me
I'll always be in your mind.

#William_Shakespeare

" عشق و بیزاری "

خواهى مرا دوست بدار
و خواهى از من بيزار باش
براى من تفاوتى نمى كند
اگر مرا دوست داشته باشى
هميشه در دل تو جاى دارم
و اگر از من بيزار باشى
هميشه در ذهن تو جاى دارم.

برگردان به فارسی: #حسین_الهی_قمشه‌ای
#ویلیام_شکسپیر
@asheghanehaye_fatima

Time is:
Too slow for those who wait,
Too swift for those who fear,
Too long for those who grieve,
Too short for those who rejoice,
But for those who Love, Time is eternity.

زمان
بر آنان که در انتظارند، بسیار آهسته می‌گذرد،
بر آنان که هراس‌ناک‌اند، با شتاب،
بر آنان که غصه دارند، بس دراز است،
و بر آنان که شاد و خرسند، بسی کوتاه؛
اما بر آنان که عاشق‌اند،
زمان، ابدیت است●

🔘شاعر: #هنری_ون‌دایک

🔺Henry Jackson van Dyke ( ۱۸۵۲ - ۱۹۳۳)

🔘برگردان: #حسین_الهی_قمشه‌ای
@asheghanehaye_fatima



■«ما آهنگ‌ها را نمی‌شنویم»

ما نمی‌شنویم آن نغمه‌ها و آهنگ‌ها را
که همه‌جا در اطراف‌مان موج می‌زند
حواس ما را خارها و آهن‌ها و ستیغِ صخره‌ها
و سوزِ آتش‌ها آزرده و مجروح می‌کنند
تا آن‌هنگام که مرگ
این صورت‌های عنصری را در هم بشکند
و آن موسیقی افلاک را
که بر دوام در کار ساختن جهان است آزاد کند.
پس از مرگ آدمیان بدان موسیقی باز می‌گردند.

من نیز در خواب آن آهنگ‌های بدیع را شنیده‌ام
و خود را در میان رفته‌گان سعادت‌مند یافته‌ام.
ما نمی‌توانیم بر آن امواج
که ایشان گام می‌زنند قدم گذاریم
زمین بهشت را از آهنگ ساخته‌اند
نه چون زمین سخت و سنگلاخ
آن‌چه را که ما در چهره‌ی رنج و درد حس می‌کنیم
آن‌جا به صورت موسیقی آشکار می‌شود.

■"We Do Not Hear the Harmony"

We do not hear the harmony
That sounds about us everywhere;
Sense bleeds on iron and thorns Of rock and fire
Until death breaks the elemental forms
To free the music of the spheres
That builds all worlds continually.
They pass into that music:
I too in sleep have heard
The harmony sublime
And known myself among the blessed dead.
We cannot walk the waves they tread, For the earth of heaven is sound,
To sense this stony ground:
They hear as music what we feel as pain.

■●شاعر: #کتلین_رین | Kathleen Raine | بریتانیا● ۲۰۰۳ - ۱۹۰۸ |

■●برگردان: #حسین_الهی_قمشه‌ای
@asheghanehaye_fatima



■گناهِ تَرک

گناه آن کاری نیست که انجام می‌دهی
بلکه بیش‌تر آن کاری است که ناکرده می‌گذاری
و این است که در پایان روز، هنگام غروب،
قلب تو را به درد می‌آورد.

آن کلمه‌ی لطیف و مهربان که فراموش کردی بگویی
و نامه‌ای که ننگاشتی
و آن دسته‌گلی که می‌توانستی بفرستی
این‌هاست که شب‌هنگام چون شبح در پیش روی تو ظاهر می‌شود.

آن سنگی که می‌توانستی از سرِ راه برادرت برداری و برنداشتی
و نصیحت و راهنمایی‌ که به علت شتاب
بدان نیازمند عرضه نکردی،
آن نوازش گرم و عشق‌آمیز
و آن صدای مهربان و دلاویز را
که در غوغای هواهای خویش از یاد بردی
و اعمال کوچکی از لطف و محبت
که به‌ سادگی به فراموشی سپردی؛
و غنمیت نشمردی فرصت‌های خدمت را
که بر همه کس در زندگی پیش می‌آید.
نه، این کرده‌های تو نیست
بلکه ناکرده‌های توست
که در هنگام غروب
دل‌ات را به درد می آورد.

■The Sin of Omission

It isn't the thing you do;
It's the thing you leave undone,
Which gives you a bit of heartache
At the setting of the sun.
The tender word forgotten,
The letter you did not write,
The flower you might have sent,
Are your haunting ghosts at night.
The stone you might have lifted
Out of a brother's way,
The bit of heartsome counsel
You were hurried too much to say;
The loving touch of the hand,
The gentle and winsome tone,
That you had no time or thought for
With troubles enough of your own.
The little acts of kindness,
So easily out of mind;
Those chances to be helpful
Which everyone may find
No it's not the thing you do,
It's the thing you leave undone,
Which gives you the bit of heartache
At the setting of the sun.




#مارگارت_سنگستر | مارگارت سَنگسِتر | Margaret Sangster | آمریکا، ۱۹۱۲-۱۸۳۸ |
برگردان: #حسین_الهی_قمشه‌ای
دوست داشتن را باید دید از چه نوع دوست داشتنی است ؛ آیا مانند شیر است که آهو دوست دارد و گربه که موش دوست دارد ؟!
باید دید وقتی کسی می‌گوید دوستت دارم آیا معنی‌اش این است که می‌خواهد ما را خرج خودش کند و ما را بخورد و ما را به مصرف خودش برساند ؟
یا دوستت دارم به این معنی است که تو دوست من هستی و خاطرت پیش من عزیز است و اگر کاری داشتی برایت انجام می‌دهم ، اگر بیمار شدی تا صبح برای تو بیدار می‌مانم ...


دکتر #حسین_الهی_قمشه‌ای


@asheghanehaye_fatima
■سکوت

معانی در کلمات نیست
در سکوتی است که بین آن‌هاست
کلمات دانسته‌ها را دربر می‌گیرند؛

اما کیست، جز سکوت،
که سهم ما را از اسرار نادانسته‌ها ادا کند؟

■Silence

Not in words, in silence
Between , meaning lies
Words embrace
The known , but who impart to us
Our shared secret

#کتلین_رین | Kathleen Raine | انگلستان، ۲۰۰۳-۱۹۰۸ |

برگردان: #حسین_الهی_قمشه‌ای

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
■سکه

من از دریچه‌ی گنجینه‌ی قلب‌ام سکه‌ای به درون انداختم
که نه زمان تواند باز گرفت و نه دزدی تواند ربود
آه که خاطره‌ی یک کار خوب و محبوب که هیچ خطری تهدیدش نمی‌کند،
چقدر خوش‌تر از ضرب سکه‌ی پادشاهی است که تاج‌زرّین بر سر دارد.

■The Coin

Into my heart's treasury
I slipped a coin
That time cannot take
Nor a thief purloin,
Oh, better than the minting
Of a gold-crowned king
Is the safe-kept memory
Of a lovely thing.

#سارا_تیزدیل (#سارا_تیس‌دیل) Sara Teasdale | آمریکا، ۱۹۳۳-۱۸۸۴ |

برگردان: #حسین_الهی_قمشه‌ای
@asheghanehaye_fatima



■غزل‌واره‌ی ۱۱۶

بیا تا سنگی نیندازیم
در راه پیوند دو روح
که یکدیگر را
به حقیقت دوست می‌دارند
عشق آن نیست که به گردش روزگار دگرگون شود
و چون کاه
به هر بادی از جای به در رود،
بلکه عشق
فانوسی است بر بلندای برج دریایی
که در طوفان سهمگین مینگرد
و کم‌ترین لرزشی نمی‌یابد
یا ستاره‌ای است در قطب آسمان
که قایق‌های سرگردان را راه می‌نماید،
ستاره‌ای که هر چند منجمان
ارتفاع آن را از افق می‌سنجند
اما از قدر رفیع آن بی‌خبرند.
عشق بازیچه‌ی زمان نیست
اگرچه لبهای لعل فام
و رخساره‌های گلگون
به داس خمیده‌ی زمان درو شوند،
روزها و ساعت‌های حقیر زمان،
عشق را دگرگون نمی‌کنند
بلکه عشق از تموّجات زمان می‌گذرد
و تا مرز ابدیت پیش می‌رود.
اگر این سخن خطا بودی
و علیه من ثابت شدی
نه من هرگز شعر گفتمی
و نه هیچ انسانی هرگز عشق ورزیدی.

■Sonnet 116

Let me not to the marriage of true minds
Admit impediments. Love is not love
Which alters when it alteration finds,
Or bends with the remover to remove.
O no! it is an ever-fixed mark
That looks on tempests and is never shaken;
It is the star to every wand'ring bark,
Whose worth's unknown, although his height be taken.
Love's not Time's fool, though rosy lips and cheeks
Within his bending sickle's compass come;
Love alters not with his brief hours and weeks,
But bears it out even to the edge of doom.
If this be error and upon me prov'd,
I never writ, nor no man ever lov'd.




#ویلیام_شکسپیر | "William Shakespeare" | انگلستان، ۱۶۱۶ ‌- ۱۵۶۴میلادی |

برگردان: #حسین_الهی_قمشه‌ای
■راز عشق

هرگز راز عشق‌ات را با معشوق مگوی
آن عشق می‌پاید که ناگفته می‌ماند
زیرا این نسیم لطیف و مهربان
خوش‌تر که خاموش و نامریی بگذرد
من از عشق خویش با معشوق سخن گفتم
و راز دل آشکار کردم
اما او سرد و لرزان،
و هراس‌ناک و پریشان،
مرا رها کرد و برفت
دیری نپایید
که رونده‌ای از راه رسید
خاموش و نامریی و هم‌چون نسیم
و او را با یک آه در ربود و ببرد

■Love's Secret

Never seek to tell thy love,
Love that never told can be;
For the gentle wind doth move Silently, invisibly.

I told my love,
I told my love,
I told her all my heart, Trembling, cold, in ghastly fears.
Ah! she did depart!

Soon after she was gone from me,
A traveller came by,
Silently, invisibly:
He took her with a sigh.

#ویلیام_بلیک
برگردان: #حسین_الهی_قمشه‌ای

@asheghanehaye_fatima
"گزینش بایسته"

آن کس که موسیقیِ خوش‌آهنگ را
به‌جای صداهای ناهنجار می‌جوید،
و شادی و خورسندی را به‌جای
لذت‌ها و عشرت‌های موهوم می‌پسندد،
و گوهر روح را بر دُر و گوهر
و درهم و دینار اختیار می‌کند
و کار خلاق را به‌جای سود و سودا
و تجارت برمی‌گزیند،
و شور و هیجان و وجد و نشاط را
بر جهالت‌ها و بازیچه‌ها انتخاب می‌کند،
چنین کسی در این دنیای بیقدر
و سبک‌مغز که ما در آن زندگی می‌کنیم،
مسکن و مأوایی نخواهد یافت.
هرمان هسه

□ همه گزینش‌های نیکو،
در آن سخن ابراهیم درج است که گفت:
من آنها را که غروب می‌کنند دوست نمی‌دارم
ستاره باشد ، ماه یا خورشید
من روی در کسی دارم،
که آفریدگار آسمان و زمین است.

سر و صداها از عالم حادثات است
که می‌آیند و می‌روند.
و لذت‌ها و عشرت‌ها
هیچ نشانی بر شنزار زمان
بجای نمی گذارند،
مگر برای آه کشیدن و حسرت خوردن
و سودها و سوداها همه
در زیان و خسرانند،
مگر آنها که ایمان آورند
به زیبایی و دانایی و نیکویی.

و طلاها در پیش درخش روح
که عین شادی و سرخوشی است،
رنگ می‌بازند و زرد‌روی می‌مانند
و کودکانِ بازیگوش عالم
به اندک زمانی
بساط بازی را جمع می‌کنند
و تهی‌دست به خانه می روند.

اما موسیقی از فراسوی زمان می‌آید.
و خورسندی و آرامش درون
لذت‌ها را پشت سر می‌گذارد.
و کار خلاق سرچشمه جوشان
و سرمایه خروشان جامعه بشری است.
و روح اگر طلا نیست، کیمیاست
که چون سه شاهزاده سراندیب
دست به هر چه زند
اگر خاکستر باشد زر و سیم می‌گردد،
و شور و هیجانْ شجاعت و شهامت می‌آورد
زیرا پیوندی با بی نهایت دارد.
از این رو در دنیایی که روی در
افول و غروب معنویت کرده است،
و عامه مردمان بر خلاف ابراهیم
غروب کنندگان را دوست می‌دارند
ابراهیم‌ها تنها می‌مانند
و نمرودها آنها را در آتش می‌افکنند.
اما آن آتش بر ایشان گلستان
و سنبل و ریحان و ضیمران می‌شود.

شعر از #هرمان_هسه
ترجمه و توضیح: #حسین_الهی_قمشه‌ای



@asheghanehaye_fatima