@ashefhanehaye_fatima
" Love me or hate me "
Love me or hate me
both are in my favour
If you love me
I'll always be in your heart
If you hate me
I'll always be in your mind.
#William_Shakespeare
" عشق و بیزاری "
خواهى مرا دوست بدار
و خواهى از من بيزار باش
براى من تفاوتى نمى كند
اگر مرا دوست داشته باشى
هميشه در دل تو جاى دارم
و اگر از من بيزار باشى
هميشه در ذهن تو جاى دارم.
برگردان به فارسی: #حسین_الهی_قمشهای
#ویلیام_شکسپیر
" Love me or hate me "
Love me or hate me
both are in my favour
If you love me
I'll always be in your heart
If you hate me
I'll always be in your mind.
#William_Shakespeare
" عشق و بیزاری "
خواهى مرا دوست بدار
و خواهى از من بيزار باش
براى من تفاوتى نمى كند
اگر مرا دوست داشته باشى
هميشه در دل تو جاى دارم
و اگر از من بيزار باشى
هميشه در ذهن تو جاى دارم.
برگردان به فارسی: #حسین_الهی_قمشهای
#ویلیام_شکسپیر
🔹غزل ۲۹ از #ویلیام_شکسپیر
🔹برگردان: #فرید_فرخ_زاد
🔷سانِت ( Sonnet) یا غزلواره سبکی از شعرسُرایی در ادبیّات بعضی زبانهای اروپایی، از جمله انگلیسی، فرانسوی، و ایتالیایی است. سونت قطعه شعری است که معمولاً دارای ۱۴ مصراع است و در پنج بحر سروده میشود. در مقایسه با ادبیات فارسی، سونت ساختاری بسیار شبیه به غزل دارد و در زمرهی ادبیات غنایی میگنجد. در سرودن سونتها، معمولاً احساسات فردی،عشق، ستایش معشوق و اخلاقیات نقش بسیاری دارند. از معروفترین سرایندگان غزلواره که در این زمینه صاحب سبک هستند، #فرانچسکو_پترارک و #ویلیام_شکسپیر را میتوان نام برد.
🔷سونت شکسپیر دارای چهار بند است؛ سه بند چهارمصراعی و یک بند دومصراعی. در ۳ بند اول، مصراعهای فرد (اول و سوم) و زوج (دوم و چهارم) همقافیه هستند. معمولاً قافیه بین بندهای بعدی مشترک نیست. در بند نهایی نیز هر دو مصرع قافیهی مشترک دارند که آن نیز با قافیهی مصرعهای دیگر متفاوت است.
مجموعه غزلیات شکسپیر شامل ۱۵۴ غزلواره است.
🛑( لازم به ذکر است که گویا شکل ابتدایی این غزل به شکل زیر که دارای مصاریع بیشتریست بوده و شاعر در ویرایشهای بعدی به شکل سانت مرسوم درآورده است و در عکس ضمیمهشده به اشتراک گذاشته شده است)
@asheghanehaye_fatima
When in disgrace with fortune and men's eyes
I all alone beweep my outcast state;
When I'm having bad luck and am looked down upon by other people,
I cry alone in self-pity;
And trouble deaf heaven with my bootless cries;
And look upon myself, and curse my fate;
And pray, though it seems like no one hears my prayers, and feel sorry for myself;
Wishing me like to one more rich in hope,
Featured like him, like him with friends possessed;
Wishing I were more like someone with more hope in his life, or someone very handsome, or popular;
Desiring this man's art, and that man's scope;
With what I most enjoy contented least;"
Wanting one person's talent, and another's opportunity, and things that usually make me happy only making me more upset;
Yet in these thoughts my self almost despising,
Haply I think on thee, and then my state,"
Even though I am hating myself, I happen to think of you, and then,
Like to the lark at break of day arising
From sullen earth, sings hymns at heaven's gate;
Like a lark that sings at dawn, my situation seems to brighten and become hopeful;
For thy sweet love remembered such wealth brings,
That then I scorn to change my state with kings.
Because thinking of your love makes me feel so rich that I wouldn't switch places with kings!
#William_Shakespeare
( Shake-Speares Sonnets/No29)
@asheghanehaye_fatima
آن هنگام که از بداقبالی خویش
و رسواییِ در میان مردم
در تنهاییام بر آوارگی خود اشک میریزم؛
آن زمان که خوشبخت نبودم
و به دیگران به دیدهی احترام نگریستهایم
به خود ترحم کرده و میگریم؛
و گوش کر گردون را
با نالههای بیهودهی خود میآزارم؛
به خود نگاهی انداخته
و به سرنوشت خویش نفرین میفرستم؛
و هنگامی که دعا میکنم
اگرچه میدانم
دعای مرا کسی نمیشنود
و از خویش شرمسار میگردم؛
آرزو میکنم
کاش همچون کسی بودم
که از من امیدوارتر
و دوستانش از من بیشتر است.
ای کاش
چون کسی بودم
به زندگی امیدوارتر از من
خوشرویتر یا مشهورتر؛
در تمنایِ هنر این مرد و قلمرو و جاهِ مردی دیگر بودن؛
با این حال
چنان خود را محروم میبینم
که
خواهانِ استعداد و فرصت کسی دیگر بودن،
خواهان چیزهایی که مرا شاد میکنند،
هیچ خرسندم نمیکند.
حال
اگرچه با این اوهام
خود را خوار و حقیر میشمرم
اما به اتفاق تو را به یاد میآورم و دولت خود را؛
اگرچه از خود متنفرم
باری تو را به یاد میآورم
و سپس روح من
چون چکاوکی در سپیدهدم
از خاک عبوس به پرواز درمیآید
و بر دروازهی بهشت سرود میخواند؛
مانند آن چکاوک آوازخوان در سحرگاه
وجود من روشنتر و امیدوارتر میگردد.
به یادآوردن عشق شیرین تو
چنان دولتی را برایم به ارمغان میآورد
که
مقام شاهان به چشمم خوار و حقیر میآید
زیرا که اندیشیدن به عشق تو
به من آنچنان شکوه و ثروتی میبخشد
که از بودن در جایگاهِ پادشاهان عار دارم!
#ویلیام_شکسپیر
برگردان: #فرید_فرخ_زاد
🔷سانت۱۴ مصرعی
دارای سه بند چاهارمصرعی و یک بند دومصرعی
👇👇👇