. نوشته بودی بارِ سنگینِ این دوستی را نمی توانی تحمل کنی. نوشته بودی حرفها و نظرات من شکنجه ات میدهد. نوشته بودی گاهی دوستی و صمیمیت می تواند آ زار دهنده باشد.
طبیعتا انتظار چنین پیام زهرآلودی را از هر کسی، از هر کسی داشتم غیر از تو. یک پیام در دو خط کوتاه که حتی نمی دانی چطور از سهمگینی و بی انصافی خفته در تک تک کلمات فقط به شوکه شدن بسنده کنی و پس نیفتی.
شاید بازی دنیا اینگونه است که این اتفاق به هر جهت برای همه می افتد. شاید در پیشانی نوشت هر رابطه ای چند فقره از این جور پیام ها هست. شاید من تنها کسی نیستم که بعد از یک دوستی چندین ساله و پس از رابطه ای که حداقل به زعم من عمیق و جدی بود، یک نیمه شب سرد زمستانی چنین پیامی را دریافت کنم.
برایم نوشته ای که به رهایی فکر میکنی.... رهایی محبوبم؟ رهایی؟ ..... رهایی از منی که حتی شیفته نبودن آدمها هستم ؟
چه باید میکردم رفیق بزرگوارم؟؟
رهایت کردم .... خداحافظ
#نیکی_فیروزکوهی
📚گزیده ای از کتاب راس ساعت هیچ/ نشر ایجاز
@asheghanehaye_fatima
طبیعتا انتظار چنین پیام زهرآلودی را از هر کسی، از هر کسی داشتم غیر از تو. یک پیام در دو خط کوتاه که حتی نمی دانی چطور از سهمگینی و بی انصافی خفته در تک تک کلمات فقط به شوکه شدن بسنده کنی و پس نیفتی.
شاید بازی دنیا اینگونه است که این اتفاق به هر جهت برای همه می افتد. شاید در پیشانی نوشت هر رابطه ای چند فقره از این جور پیام ها هست. شاید من تنها کسی نیستم که بعد از یک دوستی چندین ساله و پس از رابطه ای که حداقل به زعم من عمیق و جدی بود، یک نیمه شب سرد زمستانی چنین پیامی را دریافت کنم.
برایم نوشته ای که به رهایی فکر میکنی.... رهایی محبوبم؟ رهایی؟ ..... رهایی از منی که حتی شیفته نبودن آدمها هستم ؟
چه باید میکردم رفیق بزرگوارم؟؟
رهایت کردم .... خداحافظ
#نیکی_فیروزکوهی
📚گزیده ای از کتاب راس ساعت هیچ/ نشر ایجاز
@asheghanehaye_fatima
تُ
اما
وارد
رگهایم
شُدی
و همه چیز تمام شد
از تو شفا یابم ..
#غسان_کنفانی
@asheghanehaye_fatima
اما
وارد
رگهایم
شُدی
و همه چیز تمام شد
خیلی سخت است که بخواهم
؛از تو شفا یابم ..
#غسان_کنفانی
@asheghanehaye_fatima
عشق را
پس زدى
اى دوست
ولى پيش خدا
هر كه از عشق مبّرا بِشَود ،
متهم است . . .
#سیدتقی_سیدی
@asheghanehaye_fatima
پس زدى
اى دوست
ولى پيش خدا
هر كه از عشق مبّرا بِشَود ،
متهم است . . .
#سیدتقی_سیدی
@asheghanehaye_fatima
📌
به او گفتم عمر من است، یعنی که در او زندگی میکنم. رودخانهای هستم که او بستر من است و بی او قلب من هرز میرود.
✍🏽 #شاهرخ_مسکوب
📕 در حال و هوای جوانی
@asheghanehaye_fatima
به او گفتم عمر من است، یعنی که در او زندگی میکنم. رودخانهای هستم که او بستر من است و بی او قلب من هرز میرود.
✍🏽 #شاهرخ_مسکوب
📕 در حال و هوای جوانی
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
𝙇𝙚𝙤 𝙍𝙤𝙟𝙖𝙨
𝙎𝙤𝙣 𝙤𝙛 𝙀𝙘𝙪𝙖𝙙𝙤𝙧
تنها به دنبال عشق باشید. باقی چیزها خود به خود به دنبال آن میآید. درست مثل سایهتان که همه جا شما را تعقیب میکند، کائنات نیز عشق را تعقیب میکند.
مهم نیست که چقدر تلاش کنید، بدون عشق هرگز به هیچ چیز نخواهید رسید... عشق کلام غایی است، هیچ چیز فراتر و فرودتر از آن وجود ندارد. همهی زیباییها در عشق خلاصه شدهاند.
#اشو
@asheghanehaye_fatima
𝙎𝙤𝙣 𝙤𝙛 𝙀𝙘𝙪𝙖𝙙𝙤𝙧
تنها به دنبال عشق باشید. باقی چیزها خود به خود به دنبال آن میآید. درست مثل سایهتان که همه جا شما را تعقیب میکند، کائنات نیز عشق را تعقیب میکند.
مهم نیست که چقدر تلاش کنید، بدون عشق هرگز به هیچ چیز نخواهید رسید... عشق کلام غایی است، هیچ چیز فراتر و فرودتر از آن وجود ندارد. همهی زیباییها در عشق خلاصه شدهاند.
#اشو
@asheghanehaye_fatima
نگذار جانم
نگذار هرکس که آمد و ماندنی نشد
تورا ،
دلت را ،
صداقتت را ،
با خودش یدک بکشد....
که هر وقت از سر بی حوصلگی ،
از سرِ نبودنِ آرامشی ،
آمد و سراغت را گرفت ،
حالت را پرسید ،
دلت را قلقلک داد ، و باز رفت و گم شد ...
تو بمانی و دنیایی از اشک ،
تو بمانی و چرا و اما و اگر...!
آنکه میرود ، باید میرفت!!
تو هم برو ،
تو هم ، خودت را از لحظههایش که هیچ ،
ازفکرش هم بگیر...
تو باید تمامت بماند
برای او كه تمامش تنها و تنها
برای توست !
ماندنى هر جا مى رود با تو مى رود
تو هم نباشى خاطرات بوىِ تنت با او هست ...
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
نگذار هرکس که آمد و ماندنی نشد
تورا ،
دلت را ،
صداقتت را ،
با خودش یدک بکشد....
که هر وقت از سر بی حوصلگی ،
از سرِ نبودنِ آرامشی ،
آمد و سراغت را گرفت ،
حالت را پرسید ،
دلت را قلقلک داد ، و باز رفت و گم شد ...
تو بمانی و دنیایی از اشک ،
تو بمانی و چرا و اما و اگر...!
آنکه میرود ، باید میرفت!!
تو هم برو ،
تو هم ، خودت را از لحظههایش که هیچ ،
ازفکرش هم بگیر...
تو باید تمامت بماند
برای او كه تمامش تنها و تنها
برای توست !
ماندنى هر جا مى رود با تو مى رود
تو هم نباشى خاطرات بوىِ تنت با او هست ...
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حال و روزت را
كنار تمامِ خستگى هاى من بتكان
هرچه غم و دل شكستگى بود ، براى من
هرچه خنده و عشق بود ، براى تو
ديوانه ام ، مى دانم ، اما
شايد تنها اينگونه كمى
كمى از روزهايت
نصيبِ روزهايم شود ...
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
كنار تمامِ خستگى هاى من بتكان
هرچه غم و دل شكستگى بود ، براى من
هرچه خنده و عشق بود ، براى تو
ديوانه ام ، مى دانم ، اما
شايد تنها اينگونه كمى
كمى از روزهايت
نصيبِ روزهايم شود ...
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
دوستت دارم
چون یاریم میکنی
که از تخته پارههای زندگی
نه یک کپر
که معبدی در خور بنا نهم
کمک میکنی
که کار روزانهام
نه یک سرشکستگی
بلکه ترنم ترانهای باشد
دوستت دارم
چون بیش از هر کیش و آیینی
به رویش من یاری رساندهای
فراتر از هر سرنوشتی
شادی را به من ارزانی داشتی
این همه هدیه دادهای
بی هیچ تماسی ، کلامی و یا اشارتی
به این کار توانا گشتهای
چون خود بودهای
شاید دوست بودن
در نهایت به همین معنا باشد
#روی_کرافت
@asheghanehaye_fatima
چون یاریم میکنی
که از تخته پارههای زندگی
نه یک کپر
که معبدی در خور بنا نهم
کمک میکنی
که کار روزانهام
نه یک سرشکستگی
بلکه ترنم ترانهای باشد
دوستت دارم
چون بیش از هر کیش و آیینی
به رویش من یاری رساندهای
فراتر از هر سرنوشتی
شادی را به من ارزانی داشتی
این همه هدیه دادهای
بی هیچ تماسی ، کلامی و یا اشارتی
به این کار توانا گشتهای
چون خود بودهای
شاید دوست بودن
در نهایت به همین معنا باشد
#روی_کرافت
@asheghanehaye_fatima
درود جلوه گران خوش خبر نور و خرد و روشنی!
بامدادتان عطرآگین شمعدانی های لب حوض فیروزه ی خاطره ها؛
صبحتان عنبرافشان و شادی ارمغان و به یاد ماندنی...
درس امروز
نمی توانی به عقب برگردی و
شروع را عوض کنی
ولی می توانی از جایی که هستی
آغاز کنی و پایان را عوض کنی
#سی_اس_لوئیس
@asheghanehaye_fatima
#صبح
بامدادتان عطرآگین شمعدانی های لب حوض فیروزه ی خاطره ها؛
صبحتان عنبرافشان و شادی ارمغان و به یاد ماندنی...
درس امروز
نمی توانی به عقب برگردی و
شروع را عوض کنی
ولی می توانی از جایی که هستی
آغاز کنی و پایان را عوض کنی
#سی_اس_لوئیس
@asheghanehaye_fatima
#صبح
▪️
اینکه تمام عشقت را به کسی بدهی ،
تضمینی بر این نیست که او هم همین کار را بکند .!
#گارسیا_مارکز
@asheghanehaye_fatima
اینکه تمام عشقت را به کسی بدهی ،
تضمینی بر این نیست که او هم همین کار را بکند .!
#گارسیا_مارکز
@asheghanehaye_fatima
پُل دیویس (اختر زیست شناس)
: در تمام سالهای پژوهش و کسب دانش نجوم تنها به این حقیقت پی بردم : در جهانی زندگی میکنیم که به طرز شگفت آوری زیباست ، اتفاقات با قدرت هر چه تمام رخ میدهند و در رفتار ستارگان نیز عشق و مهربانی را دیدم ، من تنها به این حقیقت محض پی بردم که فارغ از تمامی گمانه ها و خرافه ها نیرویی قدرتمند و ازلی سبب پیدایش هستی شده ، برایم تفاوتی نمیکند اینکه دیگران چه نامی برایش انتخاب میکنند ولی من به این نیروی پر رمز و راز ، دل فریب و مهربان خدا میگویم و دین من عشق و محبت است .
جهان هستی هدفی بزرگ و عاشقانه دارد♥️
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
: در تمام سالهای پژوهش و کسب دانش نجوم تنها به این حقیقت پی بردم : در جهانی زندگی میکنیم که به طرز شگفت آوری زیباست ، اتفاقات با قدرت هر چه تمام رخ میدهند و در رفتار ستارگان نیز عشق و مهربانی را دیدم ، من تنها به این حقیقت محض پی بردم که فارغ از تمامی گمانه ها و خرافه ها نیرویی قدرتمند و ازلی سبب پیدایش هستی شده ، برایم تفاوتی نمیکند اینکه دیگران چه نامی برایش انتخاب میکنند ولی من به این نیروی پر رمز و راز ، دل فریب و مهربان خدا میگویم و دین من عشق و محبت است .
جهان هستی هدفی بزرگ و عاشقانه دارد♥️
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویم میپیچیدمت
و چای داغی برایت میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایت را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچه بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنم که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخم را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانم سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی | Joseph Brodsky | روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰ | برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷ |
■برگردان: #مودب_میرعلایی
@asheghanehaye_fatima
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویم میپیچیدمت
و چای داغی برایت میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایت را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچه بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنم که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخم را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانم سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی | Joseph Brodsky | روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰ | برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷ |
■برگردان: #مودب_میرعلایی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خاطرات بر مى گردند
اين مسافرها رفتنى نيستند
دوباره بدنبالِ مغزِ من ...اين خانه ى امن
كه هيچ وقت بيرونشان نخواهد كرد !
مى گردند و مى گردند ،
تا عاقبت پيدايم مى كنند
و با خودشان اشك هاى تازه مى آورند
و تصويرِ لبخندهاى تو را براى سوغاتى !
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
اين مسافرها رفتنى نيستند
دوباره بدنبالِ مغزِ من ...اين خانه ى امن
كه هيچ وقت بيرونشان نخواهد كرد !
مى گردند و مى گردند ،
تا عاقبت پيدايم مى كنند
و با خودشان اشك هاى تازه مى آورند
و تصويرِ لبخندهاى تو را براى سوغاتى !
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
امروز چنان آکنده از دردم چنان تلخم
خواندم خودم را
چشمم سلامت
امروز چنان تنهایم چنان با خویش
نوشتم خودم را
دستم سلامت
امروز چنان بی تو ام چنان بی حرف
سرودم خودم را
زبانم سلامت
امروز چنان دلگیرم چنان پر از اندوه
به سلامتی خودم نوشیدم
دهانم سلامت
هیچ کس را نمی خواهم در آن دمِ واپسین
تک و تنها خواهم مرد
شماها سلامت
#عزيزنسين
@asheghanehaye_fatima
خواندم خودم را
چشمم سلامت
امروز چنان تنهایم چنان با خویش
نوشتم خودم را
دستم سلامت
امروز چنان بی تو ام چنان بی حرف
سرودم خودم را
زبانم سلامت
امروز چنان دلگیرم چنان پر از اندوه
به سلامتی خودم نوشیدم
دهانم سلامت
هیچ کس را نمی خواهم در آن دمِ واپسین
تک و تنها خواهم مرد
شماها سلامت
#عزيزنسين
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
محبوبم!
من زائر يادهای توام.
شمعها را در دلم روشن میكنم، به پنجرهی ياد تو دخيل میبندم؛ اين جان نذر توست.
شفاعت ياد تو آن نيمهی رستگار شده جانِ من است.
سينهی من بنگاه عاشقی است.
ياد شما قصهای عادلانه است.
و اين شمع كه در من میسوزد اجرت عاشقیاست.
عطر شمعدانیهای صورتی همه جايی ريخته است،
ياد تو قديم است و در دل من غريبی نمیكند.
✍ #محمد_صالح_علاء
📙 #دست_بردن_زير_لباس_سيب
محبوبم!
من زائر يادهای توام.
شمعها را در دلم روشن میكنم، به پنجرهی ياد تو دخيل میبندم؛ اين جان نذر توست.
شفاعت ياد تو آن نيمهی رستگار شده جانِ من است.
سينهی من بنگاه عاشقی است.
ياد شما قصهای عادلانه است.
و اين شمع كه در من میسوزد اجرت عاشقیاست.
عطر شمعدانیهای صورتی همه جايی ريخته است،
ياد تو قديم است و در دل من غريبی نمیكند.
✍ #محمد_صالح_علاء
📙 #دست_بردن_زير_لباس_سيب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
جانم..
سر بعضى چيزها
مثل «دوستت دارم»
كه نمىشود كوتاه آمد
هى جمع مىشود، جمع مىشود
مىشود تمام دلخوشيت
اصلاً حيف نيست
اين همه دوستت داشته باشم
و زندگيش نكنى؟ ♥️
#امير_وجود
.
@asheghanehaye_fatima
جانم..
سر بعضى چيزها
مثل «دوستت دارم»
كه نمىشود كوتاه آمد
هى جمع مىشود، جمع مىشود
مىشود تمام دلخوشيت
اصلاً حيف نيست
اين همه دوستت داشته باشم
و زندگيش نكنى؟ ♥️
#امير_وجود
.
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
#محمدعلی_بهمنی
@asheghanehaye_fatima
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
#محمدعلی_بهمنی
@asheghanehaye_fatima
چون احتیاج داشتم که دوست بدارم و دوستم بدارند، تصور کردم که عاشق شدهام. به عبارت دیگر خودم را به حماقت زدم.
اغلب با تعجب میدیدم که سوالی را مطرح میکردم، که مرد کارآزمودهای چون من همیشه از آن اجتناب کرده بود. میشنیدم که میپرسم: «دوستم داری؟» میدانید که در چنین مواردی رسم است که در جواب بگویند: «تو چطور؟» اگر جواب مثبت میدادم تعهدی برعهده میگرفتم که از حد احساسات حقیقیام بالاتر بود. اگر جرأت میکردم که جواب منفی بدهم با این خطر مواجه میشدم که دیگر دوستم نداشته باشند و از آن رنج میکشیدم.
#کامو
سقوط، ترجمهی شورانگیز فرخ
@asheghanehaye_fatima
اغلب با تعجب میدیدم که سوالی را مطرح میکردم، که مرد کارآزمودهای چون من همیشه از آن اجتناب کرده بود. میشنیدم که میپرسم: «دوستم داری؟» میدانید که در چنین مواردی رسم است که در جواب بگویند: «تو چطور؟» اگر جواب مثبت میدادم تعهدی برعهده میگرفتم که از حد احساسات حقیقیام بالاتر بود. اگر جرأت میکردم که جواب منفی بدهم با این خطر مواجه میشدم که دیگر دوستم نداشته باشند و از آن رنج میکشیدم.
#کامو
سقوط، ترجمهی شورانگیز فرخ
@asheghanehaye_fatima