🎼●برگردان آهنگ:
«تو باید عاشقام باشی» | You Must Love Me
🎙●خواننده: "Lana Del Rey"
○●برگردان: #عباس_پژمان
کجا داریم میریم؟
اینجا آن جایی نیست که قرار بود باشیم
همهچی داشتیم، تو به من اعتقاد داشتی
من به تو اعتقاد داشتم
اطمینانها دارد نابود میشود
چه کاری میکنیم که رویاهامون زنده بمونن؟
چه کاری میکنیم تا شور و شوقمون رو زنده نگه داریم همونطور که قبلن میکردیم؟
ته قلبام چیزایی رو پنهان میکنم
که دلم میخواد اونارو بگم
میترسم بگم چه احساسی دارم
میترسم از دستم بروی
تو باید عاشقام باشی، تو باید عاشقام باشی
چرا تو الان در کنارم هستی؟
من الان دیگر چطور میتوانم به دردت بخورم؟
یک فرصت بهم بده آن وقت میبینی چطور
هیچ چیزی تغییر نکرده است
ته قلبام چیزایی رو پنهان میکنم
که دلم میخواد اونا رو بگم
میترسم بگم چه احساسی دارم
میترسم از دستام بروی
تو باید عاشقام باشی، تو باید عاشقام باشی
تو باید عاشقم باشی.
#ترجمه_آهنگ
#لانا_دل_ری
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
فقط او را دوست دارم
هنوز هم آن درخشش آبیفام را احساس میکنم
که از گلوگاهِ سپیدش بر قلبام میافتد.
کجاست او؟
کجا بود آن خوشبختی؟
شاخههایی به اتاق روشناش میآمد.
■●شاعر: #فرانسیس_ژام | Francis Jammes | فرانسه ● ۱۹۳۸-۱۸۶۸ |
■●برگردان: #عباس_پژمان
فقط او را دوست دارم
هنوز هم آن درخشش آبیفام را احساس میکنم
که از گلوگاهِ سپیدش بر قلبام میافتد.
کجاست او؟
کجا بود آن خوشبختی؟
شاخههایی به اتاق روشناش میآمد.
■●شاعر: #فرانسیس_ژام | Francis Jammes | فرانسه ● ۱۹۳۸-۱۸۶۸ |
■●برگردان: #عباس_پژمان
🎼●آهنگ: «دلام برایات تنگ میشود» | "I Miss You"
🎙●خواننده: Maya Saban و گروه Schiller
■●برگردان به فارسی: #عباس_پژمان
I miss you - where are you now
I miss you - where have you gone
I miss you - waiting my hole life for you
I miss you - but I never met you yet
I miss you - I believe in dreams
I miss you -I believe in you
I miss you - wouldn't even recognize
I miss you - but I never met you yet
I miss you - but I never met you yet
I miss you - I believe in dreams
I miss you - I believe in you
I miss you - wouldn't even recognize
I miss you - but I never met you yet
دلام برایات تنگ میشود -کجایی الان
دلام برایت تنگ میشود -کجا رفتهای
دلام برایات تنگ میشود. یک عمر است منتظرت هستم
دلام برایات تنگ میشود. اما هنوز هیچگاه نمیبینمات
دلام برایات تنگ میشود. من به خوابها اعتقاد دارم
دلام برایات تنگ میشود. من به تو اطمینان دارم
دلام برایت تنگ میشود. حتی حالیام نبود
دلام برایات تنگ میشود. اما هنوز هیچگاه نمیبینمات
دلام برایات تنگ میشود. من به خوابها اعتقاد دارم
دلام برایات تنگ میشود. من به تو اطمینان دارم
دلام برایات تنگ میشود. حتا حالیام نبود
دلام برایات تنگ میشود. اما هنوز هیچگاه نمی بینمات.
@asheghanehaye_fatima
🎼●آهنگ: «دلام برایات تنگ میشود» | "I Miss You"
🎙●خواننده: Maya Saban و گروه Schiller
■●برگردان به فارسی: #عباس_پژمان
I miss you - where are you now
I miss you - where have you gone
I miss you - waiting my hole life for you
I miss you - but I never met you yet
I miss you - I believe in dreams
I miss you -I believe in you
I miss you - wouldn't even recognize
I miss you - but I never met you yet
I miss you - but I never met you yet
I miss you - I believe in dreams
I miss you - I believe in you
I miss you - wouldn't even recognize
I miss you - but I never met you yet
دلام برایات تنگ میشود -کجایی الان
دلام برایت تنگ میشود -کجا رفتهای
دلام برایات تنگ میشود. یک عمر است منتظرت هستم
دلام برایات تنگ میشود. اما هنوز هیچگاه نمیبینمات
دلام برایات تنگ میشود. من به خوابها اعتقاد دارم
دلام برایات تنگ میشود. من به تو اطمینان دارم
دلام برایت تنگ میشود. حتی حالیام نبود
دلام برایات تنگ میشود. اما هنوز هیچگاه نمیبینمات
دلام برایات تنگ میشود. من به خوابها اعتقاد دارم
دلام برایات تنگ میشود. من به تو اطمینان دارم
دلام برایات تنگ میشود. حتا حالیام نبود
دلام برایات تنگ میشود. اما هنوز هیچگاه نمی بینمات.
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
■پلِ میرابو
سِن در زیرِ پُلِ میرابو میگذرد
و عشقهای ما
آیا لازم است آنها را به خاطر بیارم
هیچگاه نشد شادی بدون غم بیاید
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم
ما دست در دست و رو در روی هم ایستادهایم
در حالیکه زیر پُلِ بازوهامان
موجی بس خسته از نگاههای همیشهگی
میگذرد
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم
عشق مثل این آب روان میگذرد
عشق میگذرد
اما مثل زندگیای که دیر میگذرد
مثل امیدی که سرسختی نشان میدهد
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم
روزها میگذرند و هفته ها میگذرند
نه زمانی که گذشت بر میگردد
نه عشقی که گذشت
سِن در زیرِ پُلِ میرابو میگذرد
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم.
■●شاعر: #گیوم_آپولینر | "Guillaume Apollinaire" | فرانسه، ۱۹۸۰--۱۹۱۸ |
■●برگردان: #عباس_پژمان
■پلِ میرابو
سِن در زیرِ پُلِ میرابو میگذرد
و عشقهای ما
آیا لازم است آنها را به خاطر بیارم
هیچگاه نشد شادی بدون غم بیاید
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم
ما دست در دست و رو در روی هم ایستادهایم
در حالیکه زیر پُلِ بازوهامان
موجی بس خسته از نگاههای همیشهگی
میگذرد
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم
عشق مثل این آب روان میگذرد
عشق میگذرد
اما مثل زندگیای که دیر میگذرد
مثل امیدی که سرسختی نشان میدهد
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم
روزها میگذرند و هفته ها میگذرند
نه زمانی که گذشت بر میگردد
نه عشقی که گذشت
سِن در زیرِ پُلِ میرابو میگذرد
شب میآید و ساعت اعلام میشود
روز با آن تمام میشود اما من میمانم.
■●شاعر: #گیوم_آپولینر | "Guillaume Apollinaire" | فرانسه، ۱۹۸۰--۱۹۱۸ |
■●برگردان: #عباس_پژمان
@asheghanehaye_fatima
درمورد این که چرا هدایت اسم کتابش را «بوفِ کور» گذاشته است، بسیار گفتهاند. گفتههایی که فقط از روی تصور یا تخیل بوده است. بنابراین هیچ کدامشان آن نبوده است که خودِ بوف کور میخواهد بگوید. هدایت این اسم را با الهام از یکی از رمانهای فرانتس هلنس برای کتاب خود انتخاب کرده. اسم این رمان ملوزین است.
سوررئالیستها بعضی از نویسندگانِ پیش از خود را الهامبخش خود میدانستند. یکی از آنها فرانتس هلنس بود. نویسندهای هلندی- بلژیکی. هلنس زنی داشت به نام مارگریت که او را رها کرد و رفت زنِ یکی از دوستانِ او به نام دووِس شد. در دورانی که هلنس فهمیده بود مارگریت دارد به او خیانت میکند دچار بحران روحی شد و در دورهای شش ماهه هر شب خوابهایی میدید. او رمان ملوزین را بر اساس این خوابها نوشت. در یکی از این خوابها مینویسد:
«آن سه تا نردبانِ طنابی را پیدا کردم، که از همان جایِ قبلی آویزان بودند. ملوزین گفت: برویم بالا. خودش سریعتر از ما میرفت. مهندس با حرکتهای منظم و مطمئن خودش را بالا میکشید. من هم طنابهای دو طرف نردبان را گرفته بودم و به دنبالش میرفتم. با خودم میگفتم: اگر البته سرگیجه، این جغد لعنتی، بگذارد. اگر با فریادهایش نترساندم.»
بوف کور یعنی چه؟ (بخش اول)
#عباس_پژمان
#صادق_هدایت
درمورد این که چرا هدایت اسم کتابش را «بوفِ کور» گذاشته است، بسیار گفتهاند. گفتههایی که فقط از روی تصور یا تخیل بوده است. بنابراین هیچ کدامشان آن نبوده است که خودِ بوف کور میخواهد بگوید. هدایت این اسم را با الهام از یکی از رمانهای فرانتس هلنس برای کتاب خود انتخاب کرده. اسم این رمان ملوزین است.
سوررئالیستها بعضی از نویسندگانِ پیش از خود را الهامبخش خود میدانستند. یکی از آنها فرانتس هلنس بود. نویسندهای هلندی- بلژیکی. هلنس زنی داشت به نام مارگریت که او را رها کرد و رفت زنِ یکی از دوستانِ او به نام دووِس شد. در دورانی که هلنس فهمیده بود مارگریت دارد به او خیانت میکند دچار بحران روحی شد و در دورهای شش ماهه هر شب خوابهایی میدید. او رمان ملوزین را بر اساس این خوابها نوشت. در یکی از این خوابها مینویسد:
«آن سه تا نردبانِ طنابی را پیدا کردم، که از همان جایِ قبلی آویزان بودند. ملوزین گفت: برویم بالا. خودش سریعتر از ما میرفت. مهندس با حرکتهای منظم و مطمئن خودش را بالا میکشید. من هم طنابهای دو طرف نردبان را گرفته بودم و به دنبالش میرفتم. با خودم میگفتم: اگر البته سرگیجه، این جغد لعنتی، بگذارد. اگر با فریادهایش نترساندم.»
بوف کور یعنی چه؟ (بخش اول)
#عباس_پژمان
#صادق_هدایت
عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatima درمورد این که چرا هدایت اسم کتابش را «بوفِ کور» گذاشته است، بسیار گفتهاند. گفتههایی که فقط از روی تصور یا تخیل بوده است. بنابراین هیچ کدامشان آن نبوده است که خودِ بوف کور میخواهد بگوید. هدایت این اسم را با الهام از یکی از رمانهای…
سرگیجه، این جغدِ لعنتی. این سرگیجهای که هلنس میگوید همان سرگیجه بعد از ارضای غریزۀ جنسی است. به خاطر بیاوریم راوی بوف کور هم در آن خواب اروتیکاش بعد از آن که از چارپایه اتاقش بالا رفت و آن شیطان و آن دختر را از سوراخ هواخوری اتاقش دید، سرش گیج میرود. این خواب هلنس هم خواب اروتیک است. در نظریه خوابهای فروید بالا رفتن از هر بلندی نمادی از انجام عمل جنسی است. چه چارپایه باشد چه نردبان. ملوزین هم زنِ هلنس یا مارگریت است که در خوابهایش به صورت ملوزین بر او ظاهر میشده است. ملوزین زنی افسانهای بود که هفتهای یک روز از کمر به پایینش به شکل مار میشد.
در «من و بوف کور» توضیح دادهام چرا مارگریت در خوابهای هلنس به صورت ملوزین بر او ظاهر میشده است. باری، «بوف کور» هدایت هم همان جغد لعنتی هلنس است. غریزه جنسی برای هلنس شوم بود. چون غریزه جنسی بود که او را گرفتار مارگریت کرد. زنی که او را تا مرز جنون پیش برد. هدایت اتفاقاً غریزه جنسی را، در همین بوف کور، به صورتِ دیگری هم شوم توصیف میکند. آنجا که راوی دارد بالغ میشود، و آن صحنه بالغ شدنِ او در روز سیزده بدر اتفاق میافتد، برای القای همین معنی است. فرهنگ و تاریخ ایرانی سیزده بدر را روز بسیار نحسی میداند. این که راوی می گوید روز سیزده بدر بالغ شد، یا به زبان بوف کور عمو آمد اتاقش، میخواهد بگوید در روز نحسی بالغ شد. یا به عبارت دیگر، میخواهد غریزه جنسی را چیز نحسی توصیف کند. و اما کور توصیف شدن این بوف یا جغد در کتاب هدایت. این کور بودن به خاطر آن است که غریزه کلاً کور یا کورکورانه عمل میکند. بدون هیچ بینش یا اندیشیدنی. کور به معنی فاقد اندیشه هم هست. اما مخصوصاً اگر آن شوم بودنش را هم در نظر داشته باشیم، آنگاه معنای این کور بودنش آشکارتر میشود. جغدی که چون نمیتواند آینده را ببیند، یا نمیتواند به آینده فکر کند، سرنوشت شومی برای انسان ایجاد میکند.
بعضی از تصویرهای دیگر هم در بوف کور هست که با الهام از ملوزین خلق شدهاند. از مهمترین آنها آن دوتا مگس-زنبور طلایی است، که معنایشان را در من و بوف کور شرح دادهام.
بوف کور یعنی چه؟ (بخش دوم)
#عباس_پژمان
#صادق_هدایت
@asheghanehaye_fatima
در «من و بوف کور» توضیح دادهام چرا مارگریت در خوابهای هلنس به صورت ملوزین بر او ظاهر میشده است. باری، «بوف کور» هدایت هم همان جغد لعنتی هلنس است. غریزه جنسی برای هلنس شوم بود. چون غریزه جنسی بود که او را گرفتار مارگریت کرد. زنی که او را تا مرز جنون پیش برد. هدایت اتفاقاً غریزه جنسی را، در همین بوف کور، به صورتِ دیگری هم شوم توصیف میکند. آنجا که راوی دارد بالغ میشود، و آن صحنه بالغ شدنِ او در روز سیزده بدر اتفاق میافتد، برای القای همین معنی است. فرهنگ و تاریخ ایرانی سیزده بدر را روز بسیار نحسی میداند. این که راوی می گوید روز سیزده بدر بالغ شد، یا به زبان بوف کور عمو آمد اتاقش، میخواهد بگوید در روز نحسی بالغ شد. یا به عبارت دیگر، میخواهد غریزه جنسی را چیز نحسی توصیف کند. و اما کور توصیف شدن این بوف یا جغد در کتاب هدایت. این کور بودن به خاطر آن است که غریزه کلاً کور یا کورکورانه عمل میکند. بدون هیچ بینش یا اندیشیدنی. کور به معنی فاقد اندیشه هم هست. اما مخصوصاً اگر آن شوم بودنش را هم در نظر داشته باشیم، آنگاه معنای این کور بودنش آشکارتر میشود. جغدی که چون نمیتواند آینده را ببیند، یا نمیتواند به آینده فکر کند، سرنوشت شومی برای انسان ایجاد میکند.
بعضی از تصویرهای دیگر هم در بوف کور هست که با الهام از ملوزین خلق شدهاند. از مهمترین آنها آن دوتا مگس-زنبور طلایی است، که معنایشان را در من و بوف کور شرح دادهام.
بوف کور یعنی چه؟ (بخش دوم)
#عباس_پژمان
#صادق_هدایت
@asheghanehaye_fatima
🎼●آهنگ فرانسوی:
«سقوطی آهسته» | La Chute est lente
🎙●خواننده: #آلما | Alma | فرانسه، ۱۹۸۸ |
■●شاعر: ناظم یحیی کمال خالد
■●برگردان: #عباس_پژمان
در شروعاش تقریبن هیچی نبود
نقطهای کوچک که به زحمت
در دورها در تاریکی میبینی
مثل خورشیدی که سایه میافشانَد
اعتراف میکنم که ندیدم میآید
آن درخشش لبخندت
توی جعبهی جواهرش
توی جعبهی جواهرش
در شروعاش خیلی زیبا بود
تو میآیی، تو بارهایم را بر دوشات میگیری
خودم را خیلی سبکتر احساس میکنم
مثل زندانییی که آزادش میکنند
بهار را میدهند بهش
زمستان را ازش میدزدند
و امیدوار است، امیدوار است
من میبایست راه خودم را میرفتم
خاکستر شدم در میان دستهایت
میبایست میرفتم فرداهای بهتر جستجو میکردم
میبایست به جای دل بستن به افسانههای پریان
به واقعیتها دل میبستم
هر چه تنگتر در آغوشات میفشرم، کمتر میخواهی کاری کنی
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، آهسته، آهسته، آهسته
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم
در شبهایم، که میگذرد آهسته، آهسته، آهسته
دیگر هیچ چیزی آواز نمیخوانَد، نمیخوانَد، نمیخوانَد
از وقتی که صدایات میخوانَد خیلی دور از من، خیلی دور از من
اولاش فقط گاهگاهی اتفاق میافتاد
گاهگاهی تو کمی دیر به خانه برمیگردی
میگویی من شلوغاش میکنم
نباید این را به یک درام تبدیل کنم
گاهی پیش میآید که آدم یکدفعه عشقاش میکشد
برود یک حالوهوایی عوض کند
و این چیزی نیست، نه چیزی نیست
من میبایست راه خودم را میرفتم
تو هنوز به من تکیه داری
بیآنکه بخواهی مانعام میشوی
میبایست به واقعیتها دل میبستم
تو از من بردی، بگیر این پیروزیات را
اشکهایم بالاخره دارد بیهوده میریزد
سقوطی کردهام آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، تسخیرم، تسخیرم، تسخیرم
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم
در شبهایم، که میگذرد آهسته، آهسته، آهسته
دیگر هیچ چیزی آواز نمیخوانَد، نمیخوانَد، نمیخوانَد
از وقتی که صدایات میخوانَد خیلی دور از من، خیلی دور از من
از وقتی که از تو دورم
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، تسخیرم، تسخیرم، تسخیرم
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم
در شبهایم، که میگذرد آهسته، آهسته، آهسته
دیگر هیچ چیزی آواز نمیخوانَد، نمیخوانَد، نمیخوانَد
از وقتی که صدایات میخوانَد خیلی دور از من، خیلی دور از من
از وقتی که از تو دورم
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، تسخیرم، تسخیرم، تسخیرم
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم.
#موزیک
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ فرانسوی:
«سقوطی آهسته» | La Chute est lente
🎙●خواننده: #آلما | Alma | فرانسه، ۱۹۸۸ |
■●شاعر: #ناظم_یحیی_کمال_خالد
■●برگردان: #عباس_پژمان
در شروعاش تقریبن هیچی نبود
نقطهای کوچک که به زحمت
در دورها در تاریکی میبینی
مثل خورشیدی که سایه میافشانَد
اعتراف میکنم که ندیدم میآید
آن درخشش لبخندت
توی جعبهی جواهرش
توی جعبهی جواهرش
در شروعاش خیلی زیبا بود
تو میآیی، تو بارهایم را بر دوشات میگیری
خودم را خیلی سبکتر احساس میکنم
مثل زندانییی که آزادش میکنند
بهار را میدهند بهش
زمستان را ازش میدزدند
و امیدوار است، امیدوار است
من میبایست راه خودم را میرفتم
خاکستر شدم در میان دستهایت
میبایست میرفتم فرداهای بهتر جستجو میکردم
میبایست به جای دل بستن به افسانههای پریان
به واقعیتها دل میبستم
هر چه تنگتر در آغوشات میفشرم، کمتر میخواهی کاری کنی
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، آهسته، آهسته، آهسته
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم
در شبهایم، که میگذرد آهسته، آهسته، آهسته
دیگر هیچ چیزی آواز نمیخوانَد، نمیخوانَد، نمیخوانَد
از وقتی که صدایات میخوانَد خیلی دور از من، خیلی دور از من
اولاش فقط گاهگاهی اتفاق میافتاد
گاهگاهی تو کمی دیر به خانه برمیگردی
میگویی من شلوغاش میکنم
نباید این را به یک درام تبدیل کنم
گاهی پیش میآید که آدم یکدفعه عشقاش میکشد
برود یک حالوهوایی عوض کند
و این چیزی نیست، نه چیزی نیست
من میبایست راه خودم را میرفتم
تو هنوز به من تکیه داری
بیآنکه بخواهی مانعام میشوی
میبایست به واقعیتها دل میبستم
تو از من بردی، بگیر این پیروزیات را
اشکهایم بالاخره دارد بیهوده میریزد
سقوطی کردهام آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، تسخیرم، تسخیرم، تسخیرم
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم
در شبهایم، که میگذرد آهسته، آهسته، آهسته
دیگر هیچ چیزی آواز نمیخوانَد، نمیخوانَد، نمیخوانَد
از وقتی که صدایات میخوانَد خیلی دور از من، خیلی دور از من
از وقتی که از تو دورم
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، تسخیرم، تسخیرم، تسخیرم
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم
در شبهایم، که میگذرد آهسته، آهسته، آهسته
دیگر هیچ چیزی آواز نمیخوانَد، نمیخوانَد، نمیخوانَد
از وقتی که صدایات میخوانَد خیلی دور از من، خیلی دور از من
از وقتی که از تو دورم
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
سقوطی میکنم آهسته، آهسته، آهسته، آهسته
تو تسخیرم میکنی، تسخیرم، تسخیرم، تسخیرم
و من در هر لحظهام چیزی از تو میبینم.
#موزیک
@ashehanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ انگلیسی: «همهی آنچه لازم دارم» | "All I Need"
🎙●خواننده: Brianna# | رومانی
■●برگردان: #عباس_پژمان
همهی، همهی، همهی آنچه لازم دارم
لا لا لا لا لا لا
فقط یه عشقه
همهی، همهی، همهی آنچه لازم دارم فقط یه عشقه
همون چیزی که آنقدر گیرم نمیآد که کافیم باشه
یکیو میخوام توی زندگیام باشه
همهی، همهی آنچه لازم دارم فقط تو هستی
هیچ وقت فک نمیکردم اینقدر راس راسکی باشه
تو همون یکی توی زندگیام باشی
وقتی که تو در کنارم هستی
هیچی نیست که منو از خودش بترسونه
هیچ چیز دیگری راس راسکی نیس
اما اقلن با تو هستم
هیشکی، هیشکی
هیچ وقت گفته بهت، گفته بهت؟
این که من تو رو لازم دارم؟
هیشکی، هیشکی
هیچ وقت گفته بهت، گفته بهت؟
این که من تو رو دوس دارم؟
همهی، همهی، همهی آنچه لازم دارم
لا لا لا لا لا لا لا
همهی، همهی، همهی آنچه لازم دارم
لا لا لا لا لا
فقط یه عشقه
همهی، همهی، همهی آنچه لازم دارم
فقط یه عشقه...
All I need, all I need, all I need
Is la la la la la la la la la love
All I need, all I need, all I need
Is la la la la la la la la la love
Love, la la la la la la la love
Love, la la la la la la la love
Love, la la la la la la la love
La la la la la la la love
La la la la la la la love
All I need, all I need, all I need is love
Something that I can't get enough
I need someone in my life
All I need, all I need is you
Never thought it could be so true
You're that someone in my life
Ain't nothing to scare me
With you by my side
Nothing else is true
But at least I'm here with you
Ain't nothing to scare me
With you by my side
Nothing else is true
But at least I'm here with...
No one, no one
Had ever told you, told you
That I need you
No one, no one
Had ever told you, no
That I love you
All I need, all I need, all I need
Is la la la la la la la la la love
All I need, all I need, all I need
Is la la la la la la la la la love...
#موزیک
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●برگردان آهنگ: «تو باید عاشقام باشی» | You Must Love Me |
🎙●خواننده: "Lana Del Rey"
○●برگردان: #عباس_پژمان
کجا داریم میریم؟
اینجا آن جایی نیست که قرار بود باشیم
همهچی داشتیم، تو به من اعتقاد داشتی
من به تو اعتقاد داشتم
اطمینانها دارد نابود میشود
چه کاری میکنیم که رویاهامون زنده بمونن؟
چه کاری میکنیم تا شور و شوقمون رو زنده نگه داریم همونطور که قبلن میکردیم؟
ته قلبام چیزایی رو پنهان میکنم
که دلم میخواد اونارو بگم
میترسم بگم چه احساسی دارم
میترسم از دستم بروی
تو باید عاشقام باشی، تو باید عاشقام باشی
چرا تو الان در کنارم هستی؟
من الان دیگر چطور میتوانم به دردت بخورم؟
یک فرصت بهم بده آن وقت میبینی چطور
هیچ چیزی تغییر نکرده است
ته قلبام چیزایی رو پنهان میکنم
که دلم میخواد اونا رو بگم
میترسم بگم چه احساسی دارم
میترسم از دستام بروی
تو باید عاشقام باشی، تو باید عاشقام باشی
تو باید عاشقم باشی.
Where do we go from here?
This isn't where we intended to be
We had it all, you believed in me
I believed in you
Certainties disappear
What do we do for our dreams to survive?
How do we keep all our passions alive
As we used to do?
Deep in my heart, I'm concealing
Things that I'm longing to say
Scared to confess, what I'm feeling
Frightened you'll slip away
You must love me, you must love me
Why are you at my side?
How can I be, any use to you now?
Give me a chance, and I'll let you see how
Nothing has changed
Deep in my heart, I'm concealing
Things that I'm longing to say
Scared to confess, what I'm feeling
Frightened you'll slip away
You must love me
You must love me
You must love me.
#ترجمه_آهنگ
#لانا_دل_ری
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●برگردان آهنگ: «بلوز نیمهشبی» | Midnight Blues |
🎙●خواننده: "Snowy White"
○●برگردان: #عباس_پژمان
This is my blues
Cause I'm back then on my own again This is the blues I'm playing
This is my blues
Cause I'm back then on my own again This is the blues I'm playing
Yes it's the final thing
When the night is cold and lonely
This is the midnight blues
This is the midnight blues
For the girl I left behind me
Ain't it the final thing
This is the blues
Just a feeling deep inside of me
This is the midnight blue
این آواز غم من است
چراکه دوباره به تنهایی خود برگشتهام
این قطعه که میزنم آهنگ غم من است
آره این آخرین چیزی است که واسهم مانده است
وقتی که شب، شب سرما و بیکسی است
این آهنگ غم نیمهشبی است
این آهنگ غم نیمهشبی است
چراکه آن دختری که پشت سرم باقی گذاشتم آن برایم تمام نشد
این آهنگ غم است
فقط یه احساس در اعماق قلبم
این غم هنگام نیمه شب است
🔺پ.ن: «بلوز» گونهای موسیقی سازی و آوازی است که ریشه در آوازهای هنگام کار و فریادها و همخوانیهای سیاهان آمریکا دارد و اصل آن به فرهنگ و موسیقی غرب آفریقا میرسد و در واقع این سبک از دل فرهنگ بردگان سیاهپوست به وجود آمده است. علت اینکه این سبک به بلوز معروف شد این بود که پیشگامان این سبک، این موسیقی را غمین و شِکوهآمیز اجرا میکردند و Blue در زبان انگلیسی به معنای غم نیز میباشد.
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●برگردان آهنگ: «دوستات دارم» | "I Love You"
🎙●خواننده: #Eddie_Holman | آمریکا، ۱۹۴۶
○●برگردان: #عباس_پژمان
I love you
What more can I say
I need you darling
More and more everyday
I want you
To be happy with me
But I'm only dreaming darling
Because I know you want to be free
I've been knowing for a long long time
Just what's been on your mind
And it's no surprise to me
That you long to be free
But all I can say to you
Is I love you
You're all that I know
And I'm yours my darling
Whether you stay or go
Don't go
Don't go
دوستات دارم
چه چیز بیشتری میتوانم بگویم
بهت احتیاج دارم عزیز
روز به روز بیشتر بهت احتیاج دارم
میخواهم
تو با من خوشبخت بشوی
اما این فقط خواب و خیال است عزیز
چون میدانم تو میخواهی آزاد باشی
از خیلیخیلی قبلها میدانم
تو دقیقن چه در سر داری
و برایام غیرمنتظره نیست
که تو دلت میخواهد آزاد باشی
اما همهی آنچه میتوانم به تو بگویم
این است که دوستات دارم
تو تمام آن چیزی هستی که میشناسم
و من مال تو هستم عزیزم
چه بمانی چه نمانی
نرو
نرو
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎