This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آباني هاي جان♥️
🔋از مهر گذشتيم و به بي مهري رسيديم،خدارو شكر كه يه آباني اونجا بود...
#آبان
@asheghanehaye_fatima
🔋از مهر گذشتيم و به بي مهري رسيديم،خدارو شكر كه يه آباني اونجا بود...
#آبان
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
دروغ گاهی آن قدر می چسبد که ادامه اش را به خاطرات مان وصله می کنم
ولی عصر زیبایی بود
هنوز برای قدم زدن پایه ای؟
امروز چندم مهر است که خیابان ها مهربان شده اند و لب بام ها خنده ی پرندگانی ست که به اوج خوشبختی فکر می کنند
آیا مهر بود که جلد آغوشت شده بودم؟
یکی از کف دستم دروغ بردارد
فال مرا عاشقانه بگیرد
بگوید امشب چه ساعتی بی قرار می شوم
می بینی
چقدر راحت دروغ به آغوشم چسبیده
است؟
آغوشی که تو را ندارد
باید دست هایم را جمع کنم از چشم هایم بزنم بیرون
بروم سراغ پرندگانی که روی هیچ درختی لانه ای ندارند،
سراغ خودم را بگیرم
#منیره_حسینی
#یادداشت
دروغ گاهی آن قدر می چسبد که ادامه اش را به خاطرات مان وصله می کنم
ولی عصر زیبایی بود
هنوز برای قدم زدن پایه ای؟
امروز چندم مهر است که خیابان ها مهربان شده اند و لب بام ها خنده ی پرندگانی ست که به اوج خوشبختی فکر می کنند
آیا مهر بود که جلد آغوشت شده بودم؟
یکی از کف دستم دروغ بردارد
فال مرا عاشقانه بگیرد
بگوید امشب چه ساعتی بی قرار می شوم
می بینی
چقدر راحت دروغ به آغوشم چسبیده
است؟
آغوشی که تو را ندارد
باید دست هایم را جمع کنم از چشم هایم بزنم بیرون
بروم سراغ پرندگانی که روی هیچ درختی لانه ای ندارند،
سراغ خودم را بگیرم
#منیره_حسینی
#یادداشت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
-وقتی میمیریم چه اتفاقی میفته؟
+میدونم اونایی که دوستمون دارن،
دلشون برامون تنگ میشه ...
#دیالوگ
@asheghanehaye_fatima
+میدونم اونایی که دوستمون دارن،
دلشون برامون تنگ میشه ...
#دیالوگ
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
ناگهان احساس میکنم که همه
تنهایم گذاشتهاند و رفتهاند
شاید نامِ دیگرِ مرگ همین باشد
هیچگاه نمیدانستم که از تنها مردن اینهمه میترسم
زمان چهگونه جای مرا خواهد گرفت؟
#شهرام_شیدایی
ناگهان احساس میکنم که همه
تنهایم گذاشتهاند و رفتهاند
شاید نامِ دیگرِ مرگ همین باشد
هیچگاه نمیدانستم که از تنها مردن اینهمه میترسم
زمان چهگونه جای مرا خواهد گرفت؟
#شهرام_شیدایی
@asheghanehaye_fatima
لبخند زد و نگاهش را از من برداشت:
"بعضی وقتها فکر میکنم من و تو یک آدم هستیم... اما خیلی اتفاقی قبل از اینکه به دنیا بیاییم دو تیکه شدیم و جدا از هم.
"چرا؟"
"چون تو به معنای واقعی کلمه خودِ منی، با این فرق که همهی بدیها و آشغالها از وجودت شسته شده."
هوا را با فشار و صدا از بینیام دادم بیرون:
"زیر آشغالها... باز هم آشغالهای بیشتری هست. ما تا مغز استخوان آشغالیم."
#آلیس_آزمن
لبخند زد و نگاهش را از من برداشت:
"بعضی وقتها فکر میکنم من و تو یک آدم هستیم... اما خیلی اتفاقی قبل از اینکه به دنیا بیاییم دو تیکه شدیم و جدا از هم.
"چرا؟"
"چون تو به معنای واقعی کلمه خودِ منی، با این فرق که همهی بدیها و آشغالها از وجودت شسته شده."
هوا را با فشار و صدا از بینیام دادم بیرون:
"زیر آشغالها... باز هم آشغالهای بیشتری هست. ما تا مغز استخوان آشغالیم."
#آلیس_آزمن
مےگویند
روزی را صبحِ زود تقسیم می ڪنند
هر جا ڪـہ هستی سهمِ امروزت
یك بغل شادی و سلامتی
سـلام
صبحتون پر از خیر و برکت 🌹
یادتون نره
زندگی دشمن شما نیست ،
امـا طرزِ فکرتان
می تواند دشمن شما باشد.
#ریچارد_کارسون
گاهی باید فرو ریخته شوی
برای ” بنای جدید”
@asheghanehaye_fatima
#صبح
روزی را صبحِ زود تقسیم می ڪنند
هر جا ڪـہ هستی سهمِ امروزت
یك بغل شادی و سلامتی
سـلام
صبحتون پر از خیر و برکت 🌹
یادتون نره
زندگی دشمن شما نیست ،
امـا طرزِ فکرتان
می تواند دشمن شما باشد.
#ریچارد_کارسون
گاهی باید فرو ریخته شوی
برای ” بنای جدید”
@asheghanehaye_fatima
#صبح
@asheghanehaye_fatima
دیشب وقتی داشتم کتاب میخوندم صدا شو شنیدم
تا دم دمای صبح که من داستانو تموم کنم و خوابم ببره هنوز میبارید
امروز صبح که از خواب بیدار شدم بازم صداشو شنیدم
وقتی رفتم پرده رو کنار زدم تازه فهمیدم چه خبره
یه مه غلیظ همه جارو گرفته بود
دیدن مه توو زندگی شهری یه تنوع به حساب میاد
کلی جالب بود
چه دل پری داشت آسمون
انگار کلی وقت داشته که فکر کنه و بغض کنه و دست آخر نتونه با خودش کنار بیاد و بزنه زیر گریه...
یادم افتاد تو توو هوای ابری دلشوره میگیری
با خودم فکر کردم من هنوز یادمه...
آدم یادش می مونه آدمای زندگیش چیارو دوست دارن و از چیا بدشون میاد
حالا اون آدم میخواد یه آدم مرده باشه یا زنده، رفته باشه یا مونده
میدونم حتی اگه بعدها با کسی دست توو دست زیر بارون قدم بزنم بازم میدونم که تو یه جایی توو این هوای ابری دلشوره داری حتی اگه کنار فوق العاده ترین آدم زندگیت باشی...
دیشب توو کتاب نوشته بود مهم اینه که آدم عاشق کی باشه
من اما فکر می کنم مهم تر اینه که آدم چطوری عاشق باشه
مثلا اینطوری که چند سال بعد حتی اگه دیگه عاشق اون نباشه و دلش گیره کس دیگه باشه بازم توو یه روز گرفته بارونی یادش بیاد که یه آدمی یه جایی الان دلشوره داره
#پریسا_زابلی_پور
دیشب وقتی داشتم کتاب میخوندم صدا شو شنیدم
تا دم دمای صبح که من داستانو تموم کنم و خوابم ببره هنوز میبارید
امروز صبح که از خواب بیدار شدم بازم صداشو شنیدم
وقتی رفتم پرده رو کنار زدم تازه فهمیدم چه خبره
یه مه غلیظ همه جارو گرفته بود
دیدن مه توو زندگی شهری یه تنوع به حساب میاد
کلی جالب بود
چه دل پری داشت آسمون
انگار کلی وقت داشته که فکر کنه و بغض کنه و دست آخر نتونه با خودش کنار بیاد و بزنه زیر گریه...
یادم افتاد تو توو هوای ابری دلشوره میگیری
با خودم فکر کردم من هنوز یادمه...
آدم یادش می مونه آدمای زندگیش چیارو دوست دارن و از چیا بدشون میاد
حالا اون آدم میخواد یه آدم مرده باشه یا زنده، رفته باشه یا مونده
میدونم حتی اگه بعدها با کسی دست توو دست زیر بارون قدم بزنم بازم میدونم که تو یه جایی توو این هوای ابری دلشوره داری حتی اگه کنار فوق العاده ترین آدم زندگیت باشی...
دیشب توو کتاب نوشته بود مهم اینه که آدم عاشق کی باشه
من اما فکر می کنم مهم تر اینه که آدم چطوری عاشق باشه
مثلا اینطوری که چند سال بعد حتی اگه دیگه عاشق اون نباشه و دلش گیره کس دیگه باشه بازم توو یه روز گرفته بارونی یادش بیاد که یه آدمی یه جایی الان دلشوره داره
#پریسا_زابلی_پور
@asheghanehaye_fatima
تقصیر تو نیست
هرچه هست زیر سر پاییز است
که به نسیمی عقل را میرباید
تا دل
بی اگر و امایی
تنگ تو شود
#کلوناریس
تقصیر تو نیست
هرچه هست زیر سر پاییز است
که به نسیمی عقل را میرباید
تا دل
بی اگر و امایی
تنگ تو شود
#کلوناریس
@asheghanehaye_fatima
یک روز به بیحاصلی همه دعوا هایمان پی میبریم. یک روز می نشینیم به مرور گذشته و از همه فریادهایی که بر سر دیگری کشیدهایم شرمنده می شویم. یک روزی هست که تمام طعنه هایی که زدیم، همه عبارت های تحقیرآمیزی که به زبان آوردیم، مایه شرم ساریمان میشود.
یک روز به دستهایمان نگاه میکنیم و از همه مشت های گره کرده مان متاسف میشویم. یک روز از همه لحظاتی که به روی هم اسلحه کشیدیم و از همه گلوله هایی که سمت یکدیگر شلیک کردیم خجالت می کشیم. یک روز یک کناری می نشینیم و به اسلحه هایی که در همه سالهای زندگی جمع کردهایم با پشیمانی خیره میشویم.
یک روز از همه اخم ها، دلخوریها، داد و فریادها، یک روز از همه جنگهایمان پشیمان می شویم.
.
یک روز دفتر زندگی را ورق میزنیم و از دیدن برگه هایی که به دست خودمان سیاه کردیم احساس روسیاهی میکنیم.
متن: #امیرعلی_بنی_اسدی
یک روز به بیحاصلی همه دعوا هایمان پی میبریم. یک روز می نشینیم به مرور گذشته و از همه فریادهایی که بر سر دیگری کشیدهایم شرمنده می شویم. یک روزی هست که تمام طعنه هایی که زدیم، همه عبارت های تحقیرآمیزی که به زبان آوردیم، مایه شرم ساریمان میشود.
یک روز به دستهایمان نگاه میکنیم و از همه مشت های گره کرده مان متاسف میشویم. یک روز از همه لحظاتی که به روی هم اسلحه کشیدیم و از همه گلوله هایی که سمت یکدیگر شلیک کردیم خجالت می کشیم. یک روز یک کناری می نشینیم و به اسلحه هایی که در همه سالهای زندگی جمع کردهایم با پشیمانی خیره میشویم.
یک روز از همه اخم ها، دلخوریها، داد و فریادها، یک روز از همه جنگهایمان پشیمان می شویم.
.
یک روز دفتر زندگی را ورق میزنیم و از دیدن برگه هایی که به دست خودمان سیاه کردیم احساس روسیاهی میکنیم.
متن: #امیرعلی_بنی_اسدی
تو زیبا بودی
چون ماهِ کوچه و بازار!
پر رمز و راز
چون آبی که در شب میگذرد
در زندگی دیده میشدی
چون شاخهای که از آب بیرون میزند
در تو انگار چیزی بود که برق میزد
و طلا را از مس جدا میکرد ...
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
چون ماهِ کوچه و بازار!
پر رمز و راز
چون آبی که در شب میگذرد
در زندگی دیده میشدی
چون شاخهای که از آب بیرون میزند
در تو انگار چیزی بود که برق میزد
و طلا را از مس جدا میکرد ...
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
من خودم را پوشیدم
فصل نبود
در لباس بیفصل
من ترا سرتاسر نبودم
من تو بودم
من ترا خوب گفتم
که گلهای شمعدانی را پوشیدم
اتاق من دیگر سفید است
گلدان اکنون خالی است
مرا دوست بدار
گلدان گل میدهد
اتاق سفیدتر میشود
مرا دوست بدار
من در اتاق سفید
ترا خفته ام
ترا پوشیده ام
سفیدی را صدا نمیکنم
مرا دوست بدار....
#احمدرضا_احمدی
@asheghanehaye_fatima
فصل نبود
در لباس بیفصل
من ترا سرتاسر نبودم
من تو بودم
من ترا خوب گفتم
که گلهای شمعدانی را پوشیدم
اتاق من دیگر سفید است
گلدان اکنون خالی است
مرا دوست بدار
گلدان گل میدهد
اتاق سفیدتر میشود
مرا دوست بدار
من در اتاق سفید
ترا خفته ام
ترا پوشیده ام
سفیدی را صدا نمیکنم
مرا دوست بدار....
#احمدرضا_احمدی
@asheghanehaye_fatima
Shab Ke Nasim Mivazad
Mohammad Motamedi
#آهنگ_هایی_که_دوستشان_دارم
شب که نسیم می وزد، موی تو تاب میخورد
دست ردم دوباره بر سینه ی خواب میخورد
پیش دو چشم روشنت ماه به سجده میرود،
آب سیاه میشود آینه تاب میخورد هی
#محمد_معتمدی
شب که نسیم میوزد
@asheghanehaye_fatima
شب که نسیم می وزد، موی تو تاب میخورد
دست ردم دوباره بر سینه ی خواب میخورد
پیش دو چشم روشنت ماه به سجده میرود،
آب سیاه میشود آینه تاب میخورد هی
#محمد_معتمدی
شب که نسیم میوزد
@asheghanehaye_fatima
Paul Delaroche-Central portion of "L'Hémicycle des Beaux-arts"-1841
نقاشی بازگوکننده پنهانخانه سلاطین است. نقاشی تنها راه ما برای نقب زدن به نهانی ترین بخش زندگی گذشتگان است... یا این یک رویاپردازی مخلوط به هوسرانی است؟
#هنر
#زن
#نقاشی
#هنرنقاشی
@asheghanehaye_fatima
نقاشی بازگوکننده پنهانخانه سلاطین است. نقاشی تنها راه ما برای نقب زدن به نهانی ترین بخش زندگی گذشتگان است... یا این یک رویاپردازی مخلوط به هوسرانی است؟
#هنر
#زن
#نقاشی
#هنرنقاشی
@asheghanehaye_fatima
Edwin Long-The Babylonian Marriage Market-1875
می گویند در بابل قدیم دختران را برای ازدواج به حراج می گذاشته اند.... دختران انتظار را ببینید و مردانی که همچون معامله گران بورس در حال تکاپو هستند....
#هنر
#زن
#نقاشی
#هنرنقاشی
@asheghanehaye_fatima
می گویند در بابل قدیم دختران را برای ازدواج به حراج می گذاشته اند.... دختران انتظار را ببینید و مردانی که همچون معامله گران بورس در حال تکاپو هستند....
#هنر
#زن
#نقاشی
#هنرنقاشی
@asheghanehaye_fatima