@asheghanehaye_fatima
تاریکی به رسمِ خود آدم را محو میکند
به رسم خود از یادت میبرد.
برای گذشتن از این تاریکی است
آتش بر تن کردهام امشب
بسوی تو بال میزنم
به تو دل باختم
سرباز تنها
به تفنگش پناه میبرد ...
یادت، پرچم میهن است
وقتی وطنی ندارم ...
#شمس_لنگرودی
تاریکی به رسمِ خود آدم را محو میکند
به رسم خود از یادت میبرد.
برای گذشتن از این تاریکی است
آتش بر تن کردهام امشب
بسوی تو بال میزنم
به تو دل باختم
سرباز تنها
به تفنگش پناه میبرد ...
یادت، پرچم میهن است
وقتی وطنی ندارم ...
#شمس_لنگرودی
تعلمت لأجلك لغة الصمت
كي لا أعاتبك..
وأقول لك بمرارة
إنك: خذلتني!
بهخاطر تو زبانِ سکوت را آموختم
تا از تو گلایه نکنم..
و با تلخی نگویمت
که تو: تنهایم گذاشتی!
#غاده_السمان
كي لا أعاتبك..
وأقول لك بمرارة
إنك: خذلتني!
بهخاطر تو زبانِ سکوت را آموختم
تا از تو گلایه نکنم..
و با تلخی نگویمت
که تو: تنهایم گذاشتی!
#غاده_السمان
@asheghanehaye_fatima
اکنون که در آغوش من است
چرا نباید ببوسمش؟
دهان من برای بوسیدن
نه خسیس است
و نه ناتوان
ما پرگویی می کنیم
اما
همیشه نیمه کاره
زیرا نیمی از حرفها
در میان بوسه ها گم می شود.......
#شاندور_پتوفی
اکنون که در آغوش من است
چرا نباید ببوسمش؟
دهان من برای بوسیدن
نه خسیس است
و نه ناتوان
ما پرگویی می کنیم
اما
همیشه نیمه کاره
زیرا نیمی از حرفها
در میان بوسه ها گم می شود.......
#شاندور_پتوفی
@asheghanehaye_fatima
میخواهم به طول بینجامد
چون کتابِ کلیدر
چون درهیِ پروانه...
بوسههای تو را میگویم!
که چون کمربندی به دورِ کمرم
نگهم می داشت...
#غلامرضا_بروسان
میخواهم به طول بینجامد
چون کتابِ کلیدر
چون درهیِ پروانه...
بوسههای تو را میگویم!
که چون کمربندی به دورِ کمرم
نگهم می داشت...
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
من
پری کوچک غمگینی را میشناسم
که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نیلبک چوبین
مینوازد آرام، آرام
پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد.
#فروغ_فرخزاد
من
پری کوچک غمگینی را میشناسم
که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نیلبک چوبین
مینوازد آرام، آرام
پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد.
#فروغ_فرخزاد
ترسم از گرگِ بیابانِ تنت نیست ولی
شیرِ چشمت هوسِ خوردنِ انسان دارد
سینه ام خانه عشق است "بفرما داخل"
عشق گاهی نظری خوب به مهمان دارد
#جابر_ترمک
شیرِ چشمت هوسِ خوردنِ انسان دارد
سینه ام خانه عشق است "بفرما داخل"
عشق گاهی نظری خوب به مهمان دارد
#جابر_ترمک
@asheghanehaye_fatima
.
خوشا ، ديگر خوشا ، آن نازنين شب ها !
که ما در بيشه های سبزِ گيلان می خراميديم
و جادوی طبيعت را در افسونِ شبِ جنگل
به زيباتر جمال و جلوه می ديديم
و اما بی خبر بوديم ،
با شورِ شباب و روشنای عشق
که اين چندم شب است از ماه ؟!
و پيش از نيمه شب ،
يا بعد از آن خواهد دميد از کوه ؟!
و خواهد بود
طلوعش با غروبِ زهره ، يا ظهرِ زحل همراه ؟!
چرا که در دلِ ما آفتابِ بی زوالی روز و شب
میتافت ...
و در ما بود و گِردِ ما
طوافِ کهکشان ها و مدارِ اختران روشنِ هر شب
و از ما و برای ما
طلوعِ طَلعتِ روشن ترين کوکب ...
خوشا آن نازنين شب ها
و آن شبگردی و
شب زنده داری های دور از خستگی تا صبح
و آن شاباش و
گه گاهی نثارِ ابرهای عابر خاموش
و گلبارانِ کوکب ها
و کوکب ها و کوکب ها ...
#مهدی_اخوان_ثالث
.
خوشا ، ديگر خوشا ، آن نازنين شب ها !
که ما در بيشه های سبزِ گيلان می خراميديم
و جادوی طبيعت را در افسونِ شبِ جنگل
به زيباتر جمال و جلوه می ديديم
و اما بی خبر بوديم ،
با شورِ شباب و روشنای عشق
که اين چندم شب است از ماه ؟!
و پيش از نيمه شب ،
يا بعد از آن خواهد دميد از کوه ؟!
و خواهد بود
طلوعش با غروبِ زهره ، يا ظهرِ زحل همراه ؟!
چرا که در دلِ ما آفتابِ بی زوالی روز و شب
میتافت ...
و در ما بود و گِردِ ما
طوافِ کهکشان ها و مدارِ اختران روشنِ هر شب
و از ما و برای ما
طلوعِ طَلعتِ روشن ترين کوکب ...
خوشا آن نازنين شب ها
و آن شبگردی و
شب زنده داری های دور از خستگی تا صبح
و آن شاباش و
گه گاهی نثارِ ابرهای عابر خاموش
و گلبارانِ کوکب ها
و کوکب ها و کوکب ها ...
#مهدی_اخوان_ثالث
تو نیستی
خیالِ منی
و نیستی
کنارِ سنگ چنانم
که سنگ زنده تر از من
خیالِ سنگ،منم
#شایان_حامدی
#دری_به_دریغا
@
خیالِ منی
و نیستی
کنارِ سنگ چنانم
که سنگ زنده تر از من
خیالِ سنگ،منم
#شایان_حامدی
#دری_به_دریغا
@
@asheghanehaye_fatima
.
دلمان برایِ روزهایِ خوبمان ، تنگ شده !
روزهایی که می شد در پیاده روهایِ ساده ی شهر قدم زد و شاد بود ،
شب هایی که می شد نگرانِ هیچ چیز نبود و خوابید ،
و آخرِ هفته هایی که می شد سفر کرد و از تهِ دل خندید ...
دلمان لک زده برایِ یک قُلُپ چای که بدونِ بغض و حسرت از گلویمان پایین برود !
قمارِ سختی بود !
ما تمامِ دلخوشی مان را پایِ سادگی هایمان باختیم ...
مایی که کاری به کارِ سیاست نداشتیم ،
مایی که اعتماد کرده بودیم ...
و چه نا جوانمردانه زمینمان زدند !
ما ضربه ی سختی از سکوت و نجابتمان خوردیم !
انصاف نبود هم بسازیم و هم بسوزیم ،
انصاف نبود تاوانِ تصمیماتی را بدهیم که خودمان نگرفته بودیم ... !
ولی تسلیم نخواهیم شد ...
دوباره بلند خواهیم شد و همه چیز را خواهیم ساخت !
ما از درد هایمان قوی تریم !
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
دلمان برایِ روزهایِ خوبمان ، تنگ شده !
روزهایی که می شد در پیاده روهایِ ساده ی شهر قدم زد و شاد بود ،
شب هایی که می شد نگرانِ هیچ چیز نبود و خوابید ،
و آخرِ هفته هایی که می شد سفر کرد و از تهِ دل خندید ...
دلمان لک زده برایِ یک قُلُپ چای که بدونِ بغض و حسرت از گلویمان پایین برود !
قمارِ سختی بود !
ما تمامِ دلخوشی مان را پایِ سادگی هایمان باختیم ...
مایی که کاری به کارِ سیاست نداشتیم ،
مایی که اعتماد کرده بودیم ...
و چه نا جوانمردانه زمینمان زدند !
ما ضربه ی سختی از سکوت و نجابتمان خوردیم !
انصاف نبود هم بسازیم و هم بسوزیم ،
انصاف نبود تاوانِ تصمیماتی را بدهیم که خودمان نگرفته بودیم ... !
ولی تسلیم نخواهیم شد ...
دوباره بلند خواهیم شد و همه چیز را خواهیم ساخت !
ما از درد هایمان قوی تریم !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@asheghanehaye_fatima
سکوتِ تلفن،
تنهاییست
و گوشهء پردهء تور،
دستمالِ چشمهای تو
سیگار، تنهاییست
صبح، مسواک نمیزنی
و این یعنی تنهایی
کنار سکوت تلفن
و گوشهء خیس یک پرده
#بیژن_نجدی
سکوتِ تلفن،
تنهاییست
و گوشهء پردهء تور،
دستمالِ چشمهای تو
سیگار، تنهاییست
صبح، مسواک نمیزنی
و این یعنی تنهایی
کنار سکوت تلفن
و گوشهء خیس یک پرده
#بیژن_نجدی
@asheghanehaye_fatima
او را بگو
تپشِ جهنّمی مست
او را بگو؛
نسیم سیاهِ چشمانت را نوشیدهام
نوشیدهام که پیوسته بیآرامم...
#سهراب_سپهری
او را بگو
تپشِ جهنّمی مست
او را بگو؛
نسیم سیاهِ چشمانت را نوشیدهام
نوشیدهام که پیوسته بیآرامم...
#سهراب_سپهری
@asheghanehaye_fatima
مرا تنگ در آغوش بگیر
و ببوس
بوسهای طولانی ،
حالا ببوس مرا
که فردا دیر است
زندگی همین لحظهست
همهچیز از جریان خواهد ایستاد
از گرما، از سرما
منجمد میشود، خاموش میشود
هوا کم میآورد
اگر تو، به بوسیدنام خاتمه دهی
گمان کنم خاموش مرده باشم.
#ژاک_پرهور
مرا تنگ در آغوش بگیر
و ببوس
بوسهای طولانی ،
حالا ببوس مرا
که فردا دیر است
زندگی همین لحظهست
همهچیز از جریان خواهد ایستاد
از گرما، از سرما
منجمد میشود، خاموش میشود
هوا کم میآورد
اگر تو، به بوسیدنام خاتمه دهی
گمان کنم خاموش مرده باشم.
#ژاک_پرهور
@asheghanehaye_fatima
دكتر: دلمون برات تنگ میشه... بهت عادت کرده بودیم... به اخم و تخمات، اولدرم بلدرمات، سگ محلیات؛ ولی گور پدر دل ما، دل تو شاد
#علی_حاتمی
#سوته_دلان
دكتر: دلمون برات تنگ میشه... بهت عادت کرده بودیم... به اخم و تخمات، اولدرم بلدرمات، سگ محلیات؛ ولی گور پدر دل ما، دل تو شاد
#علی_حاتمی
#سوته_دلان
Forwarded from " عطر نارنج "