@asheghanehaye_fatima
🎀
چیزی به من بگو
مثل بهار
مثلا شکوفه کن!
و یا ببار
مانند رحمتی بر درونم
یا رنگین کمان باش و
روحم را در آغوش بگیر
چیزی بگو
فراتر از حرف باشد
جانم را لمس کند
چیزی بگو
مثلا کنارت هستم.
#تورگوت_اويار
ترجمه: #مجتبی_نهانی
🎀
چیزی به من بگو
مثل بهار
مثلا شکوفه کن!
و یا ببار
مانند رحمتی بر درونم
یا رنگین کمان باش و
روحم را در آغوش بگیر
چیزی بگو
فراتر از حرف باشد
جانم را لمس کند
چیزی بگو
مثلا کنارت هستم.
#تورگوت_اويار
ترجمه: #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima
امروز دنیا را به دلخواهت رنگ کن
تابلوی رنگارنگ غروب خورشید را ببین
یک رنگ هم از خودت اضافه کن
مثل بچه ها ساده، پاک و زلال
چشمهایت را ببند و یک قصه بساز
منصرف نشو ! می شود حسش کرد
کمی هم گرمی بپاش
دست های توی قلبت را سفت بگیر، رهایش نکن
چون که برای عشق
زیباترین دلیلبودن است
و حضورسلطنت تنهایی ات را ادامه بده
ادامه بده امااز پس انداز مهرت
برای همه تکه ای کنار بگذار
یک تبریک، یک تلفن هزار امید است برای انسان
تولدت مبارک، تولدت مبارک عزیزم .
#جان_یوجیل
برگردان:
#مجتبی_نهانی
امروز دنیا را به دلخواهت رنگ کن
تابلوی رنگارنگ غروب خورشید را ببین
یک رنگ هم از خودت اضافه کن
مثل بچه ها ساده، پاک و زلال
چشمهایت را ببند و یک قصه بساز
منصرف نشو ! می شود حسش کرد
کمی هم گرمی بپاش
دست های توی قلبت را سفت بگیر، رهایش نکن
چون که برای عشق
زیباترین دلیلبودن است
و حضورسلطنت تنهایی ات را ادامه بده
ادامه بده امااز پس انداز مهرت
برای همه تکه ای کنار بگذار
یک تبریک، یک تلفن هزار امید است برای انسان
تولدت مبارک، تولدت مبارک عزیزم .
#جان_یوجیل
برگردان:
#مجتبی_نهانی
به یک باره مثلِ صاعقه ای
بر من برخورد کردی
آن گاه که هیچ به یادت نبودم
دوباره خودت را به یادم آوردی
ای کاش اصلاسراغم را نمی گرفتی
#ملیسا_گورپینار
#شاعر_ترکیه 🇹🇷
ترجمه: #مجتبی_نهانی
.
بر من برخورد کردی
آن گاه که هیچ به یادت نبودم
دوباره خودت را به یادم آوردی
ای کاش اصلاسراغم را نمی گرفتی
#ملیسا_گورپینار
#شاعر_ترکیه 🇹🇷
ترجمه: #مجتبی_نهانی
.
@asheghanehaye_fatima
دستهایات عنصر پنجم بود
بعد از خاک و آب و هوا و آتش
و قبل از عشق
و بعد از عشق
دستهایلت عشق را مرزبندی میکرد
هستی در دستهایات محدود میشد
و بیرونِ دستهایات چیزی وجود نداشت
و بیرونِ دستهایات من وجود نداشتم•
☆☆☆☆☆
اللرین بئشینجی عونصور ایدی
تورپاقدان سودان یئلدن و آتشدن سونرا
و سئوگیدن قاباق
و سئوگیدن سونرا
اللرین سئوگینی سینیرلاندیراردی
وارلیق سینیرلاناردی اللرینده
و اللریندن ائشیگه بیر شئی یوخودو
و اللریندن ائشیگه من یوخودوم•
●■شاعر: #سیدحیدر_بیات | آذربایجان(ایران) |
●■برگردان از ترکیآذربایجانی به فارسی: #مجتبی_نهانی
دستهایات عنصر پنجم بود
بعد از خاک و آب و هوا و آتش
و قبل از عشق
و بعد از عشق
دستهایلت عشق را مرزبندی میکرد
هستی در دستهایات محدود میشد
و بیرونِ دستهایات چیزی وجود نداشت
و بیرونِ دستهایات من وجود نداشتم•
☆☆☆☆☆
اللرین بئشینجی عونصور ایدی
تورپاقدان سودان یئلدن و آتشدن سونرا
و سئوگیدن قاباق
و سئوگیدن سونرا
اللرین سئوگینی سینیرلاندیراردی
وارلیق سینیرلاناردی اللرینده
و اللریندن ائشیگه بیر شئی یوخودو
و اللریندن ائشیگه من یوخودوم•
●■شاعر: #سیدحیدر_بیات | آذربایجان(ایران) |
●■برگردان از ترکیآذربایجانی به فارسی: #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima
تو را بهزبان اسپانیایی دوست دارم
در هوس دیوانهوار رقص فلامینکو
در عطش وحشی رقص تانگو...
تو را بهزبان یونانی دوست دارم
غمناک
ظریف و زیبا
در نقشونگار لباسهای رقص سیرتاکی
در تکان آرام شانهها...
تو را بهزبان ایتالیایی دوست دارم
در اُپرای «عروسی فیگارو» موتسارت
در اُپرای «کارمن» بیزه
در اُپرای «آیدای» وِردی...
تو را بهزبان تُرکی دوست دارم
در رقص جنگی و یاللی
در رقص تأثر برانگیز واغزالی...
تو را به هر زبانی دوست دارم
در هر نُت موسیقی
در هر سطری که می نویسم
در هر ترانهی شورانگیز
در هر ریتم غمناک
آیا عشق را زبانی هست؟
آیا عشق، کورهراه وُ راهی دارد؟
تو را به هر زبانی دوست دارم
در هفت نُتی که میدانم
در هفترنگی که میشناسم
تو را در آسمان وُ زمین دوست دارم...
ربطی به خود تو ندارد
تو را به همهی زبانها
در همهی خانه وُ راهها
تو را در درونام دوست دارم.
○■●شاعر: #زیبا_خلیل | "Ziba Xəlil" |جمهوری آذربایجان|
ترجمه #مجتبی_نهانی
تو را بهزبان اسپانیایی دوست دارم
در هوس دیوانهوار رقص فلامینکو
در عطش وحشی رقص تانگو...
تو را بهزبان یونانی دوست دارم
غمناک
ظریف و زیبا
در نقشونگار لباسهای رقص سیرتاکی
در تکان آرام شانهها...
تو را بهزبان ایتالیایی دوست دارم
در اُپرای «عروسی فیگارو» موتسارت
در اُپرای «کارمن» بیزه
در اُپرای «آیدای» وِردی...
تو را بهزبان تُرکی دوست دارم
در رقص جنگی و یاللی
در رقص تأثر برانگیز واغزالی...
تو را به هر زبانی دوست دارم
در هر نُت موسیقی
در هر سطری که می نویسم
در هر ترانهی شورانگیز
در هر ریتم غمناک
آیا عشق را زبانی هست؟
آیا عشق، کورهراه وُ راهی دارد؟
تو را به هر زبانی دوست دارم
در هفت نُتی که میدانم
در هفترنگی که میشناسم
تو را در آسمان وُ زمین دوست دارم...
ربطی به خود تو ندارد
تو را به همهی زبانها
در همهی خانه وُ راهها
تو را در درونام دوست دارم.
○■●شاعر: #زیبا_خلیل | "Ziba Xəlil" |جمهوری آذربایجان|
ترجمه #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima
🔺شعری از «عمران صلاحی» بهزبان ترکیآذربایجانی
□« آینا کیمی»
پارچالاندیق، سینمادیق!
داش آتانلار بیلمهدیلر،
پارچالانمیش آینادا
بیر آیدان مین آی چیخار
بیر گونشدن مین گونش
بیر اولدوزدان مین اولدوز.
پارچالاندیق آینا کیمی
چوخالیریق،
چوخالدیریق ایشقی.
☆☆☆☆☆
□«مثلِ آینه»
تکّه تکّه شدیم، اما نشکستیم!
آنها که سنگ انداختند، ندانستند
در آینهی تکّهتکّه شده
از یک ماه، هزار ماه زاده میشود
از یک خورشید، هزار خورشید
از یک ستاره، هزار ستاره
تکّهتکّه شدیم مثلِ آینه
بیشمار میشویم
روشنایی را بیشمار میکنیم.
●■●شاعر: #عمران_صلاحی |ایران، ۱۳۸۵-۱۳۲۵ |
●■●برگردان به فارسی: #مجتبی_نهانی
🔺شعری از «عمران صلاحی» بهزبان ترکیآذربایجانی
□« آینا کیمی»
پارچالاندیق، سینمادیق!
داش آتانلار بیلمهدیلر،
پارچالانمیش آینادا
بیر آیدان مین آی چیخار
بیر گونشدن مین گونش
بیر اولدوزدان مین اولدوز.
پارچالاندیق آینا کیمی
چوخالیریق،
چوخالدیریق ایشقی.
☆☆☆☆☆
□«مثلِ آینه»
تکّه تکّه شدیم، اما نشکستیم!
آنها که سنگ انداختند، ندانستند
در آینهی تکّهتکّه شده
از یک ماه، هزار ماه زاده میشود
از یک خورشید، هزار خورشید
از یک ستاره، هزار ستاره
تکّهتکّه شدیم مثلِ آینه
بیشمار میشویم
روشنایی را بیشمار میکنیم.
●■●شاعر: #عمران_صلاحی |ایران، ۱۳۸۵-۱۳۲۵ |
●■●برگردان به فارسی: #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima
🔺شعری از #فریبا_مرتضایی بهزبان ترکیآزربایجانی
کئچدی او زامانلار
گیزلین پاچ اوینادیغیمیز آنلار
ائله ایتمهمیشیک تاپیلاق بیر داها.
☆☆☆☆☆
🔺برگردان فارسی
گذشت آن زمانها
لحظههایی که قایمباشک بازی میکردیم
گویی چنان گم گشتهایم
که هرگز پیدا نخواهیم شد.
●□●شاعر: #فریبا_مرتضایی
○■○برگردان به فارسی: #مجتبی_نهانی
🔺شعری از #فریبا_مرتضایی بهزبان ترکیآزربایجانی
کئچدی او زامانلار
گیزلین پاچ اوینادیغیمیز آنلار
ائله ایتمهمیشیک تاپیلاق بیر داها.
☆☆☆☆☆
🔺برگردان فارسی
گذشت آن زمانها
لحظههایی که قایمباشک بازی میکردیم
گویی چنان گم گشتهایم
که هرگز پیدا نخواهیم شد.
●□●شاعر: #فریبا_مرتضایی
○■○برگردان به فارسی: #مجتبی_نهانی
امروز دنیا را
به دلخواهت، رنگ کن
تابلوی رنگارنگِ غروب خورشید را ببین
یک رنگ هم
از خودت اضافه کن
مثل بچهها؛ ساده.... پاک.... و زلال
چشمهایت را ببند و یک قصه بساز
دستهای توی قلبت را سفت بگیر،
رهایش نکن
چون که برای عشق
زیباترین دلیل، "بودن" است
آغازگر عشق باش
و از پس انداز مهرت
برای همه تکهای کنار بگذار
برای انسان
✍ #جان_یوجل
🔃 #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima
به دلخواهت، رنگ کن
تابلوی رنگارنگِ غروب خورشید را ببین
یک رنگ هم
از خودت اضافه کن
مثل بچهها؛ ساده.... پاک.... و زلال
چشمهایت را ببند و یک قصه بساز
دستهای توی قلبت را سفت بگیر،
رهایش نکن
چون که برای عشق
زیباترین دلیل، "بودن" است
آغازگر عشق باش
و از پس انداز مهرت
برای همه تکهای کنار بگذار
برای انسان
✍ #جان_یوجل
🔃 #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima
چشم به راه توام
در چنان هوایی بیا
که دست کشیدن از تو
غیر ممکن باشد.
#اورهان_ولی
برگردان: #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima
در چنان هوایی بیا
که دست کشیدن از تو
غیر ممکن باشد.
#اورهان_ولی
برگردان: #مجتبی_نهانی
@asheghanehaye_fatima