#تورگوت_اویار :

می‌گویند
از هر چیز کمی باقی می ماند
در شیشه کمی قهوه
در جعبه کمی نان
و در انسان
کمی درد..
@asheghanehaye_fatima

■سمفونی

ابتدا صدای تو را به‌یاد می‌آورم
به‌هنگامِ درمانده‌گی - به تمامی - به‌تو می‌اندیشم
زیباست آن دخترِ شادِ موطلایی - در میانِ خوشه‌های متراکم -
بعد هم روزهای شنبه را
و سپس آسمان را به‌یاد می‌آورم
و بلافاصله از غم و اندوه رهایی می‌یابم
ای‌کاش که باران ببارد و
با هم خیس شویم

چه بسیار گفته‌ام
و بارِ دیگر می‌گویم
در زمانِ جنگ و در زمانِ صلح
روی خشکی و در دریا
در ناتوانی و در سرزنده‌گی
و در زمان‌های گوناگون
از دیدگاهِ ما
کنارِ هم که باشیم و دست‌دردست
حتا اگر گرسنه بمانیم اشک‌مان درنمی‌آید - می‌دانم -.

خاطرِ من چنان آسوده است
که گویی کبوترها را نوازش می‌کند
زمانی‌که تو در کنارِ من باشی
خواهی نخواهی
من لحظه‌های غروب را در میدان‌های وسیع
و به‌طورِ متوالی
سه بار دریا را
و سه بار درختانِ چنار را
به‌یاد می‌آورم

زمانی‌که تو در کنارِ من باشی
خواهی نخواهی
جوی‌بارهای دوردست را به‌یاد می‌آورم

هرازگاهی
نه این‌که گرمایِ وجودِ زنانِ غریبه را به‌یاد نمی‌آورم
ولی از خدا که پنهان نیست
پس چرا پنهان کنم؟
دل‌ام می‌خواهد که عمرم - تا زمانِ پیری -
در کنارِ تو بگذرد


#تورگوت_اویار

@asheghanehaye_fatima

▪️
و من این دستانم را
هر کجا که گذاشتم زیبا نشد ..
گفتم همان بهتر که در آغوش تو باشد.

#تورگوت_اویار

@asheghanehaye_fatima

تو را دوست‌دارم
اما آیا این دوست داشتن
شکمت را سیر خواهد کرد؟
زخمت را التیام خواهد بخشید؟

تو را دوست دارم
و چه می‌شود اگر
این جمله
تن‌ ات را از سرما بپوشاند
یا دستِ کم
پنجره‌ای درونت باز کرده
و باغچه‌ی وجودت را آب بپاشد.

تو را دوست دارم و ای‌کاش
این دوستت دارم
نگهبانی‌ات کند
هنگامی که در خوابی عمیق
فرو رفته‌ای.

اینکه خودِ دوستت دارم‌ نیز
تا این اندازه
کاری از دستش برنمی‌آید
سخت مرا می‌آزارد .

#تورگوت_اویار
ترجمه: بهرنگ قاسمی


@asheghanehaye_fatima

عطری به جا مانده از معشوق
- از روز خداحافظی -
در این گوشه،
تنها بهار توی اتاقم.
کش می‌دهد خودش را توی تختخوابم
آهسته آهسته، تنهایی.
ردی از موهای قهوه‌ای معشوق روی بالش.
تنهایی،
دوستی که رؤیاها را قسمت می‌کنم با او...

#تورگوت_اویار
ترجمه: #مریم_قربان_زاده

@asheghanehaye_fatima

وَ من این دستانم را
هر کجا که گذاشتم زیبا نشد،
گفتم همان بهتر که در آغوشِ تُو باشد


#تورگوت_اویار
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima

قلب من مانند یک ساعت از کار افتاده است،
دائما در تو می‌خوابد.

#تورگوت_اویار
مترجم: نسرین سیدزوار

@asheghanehaye_fatima

اى ظريف‌ترين درد،
كه بر سمت چپ سينه‌ام نشسته‌اى
اين چنين بى‌تفاوت نباش!
چيزى كه اينجا مى‌سوزد
فانوس نيست، دل من است ..

#تورگوت_اویار


@asheghanehaye_fatima

.
تو امّا هیچوقت فراموش نکن،
روزی که افتاده باشی از زمین بلندت می‌کنم
اگر هم نتوانم کنارت دراز می‌کشم ...


#تورگوت_اویار

.
@asheghanehaye_fatima

‏برای هر انسان، کسی باید باشد
‏که با دوست داشتن ، زیباترش کند.
‏مثل آن پنجره‌ی چوبی
‏که از شمعدانی‌ها
‏جان تازه‌ای می‌گیرد


#تورگوت_اویار



@asheghanehaye_fatima

هركسى
امیدی دارد
مجادله‌ای
از دست داده‌ای
دردی
انزوایی
و اندوهى ..
چراكه هركسی
یک رفته‌ای دارد
كه هنوز هم
به رفتنش عادت نكرده است .

#تورگوت_اویار

@asheghanehaye_fatima

.

روح‌ و روان مرا احاطه کن؛
چیزی بگو
که فراتر از حرف باشد؛
که درون مرا لمس کند،
چیزی بگو
مثلا اینکه در کنار تواَم...

#تورگوت_اویار


@asheghanehaye_fatima

همه چیز
شکلی از فراموشی بود
حتی همین دیدارهای گاه و بیگاه
و دیوانه‌وارمان

#تورگوت_اویار
 
@asheghanehaye_fatima

به هر لحظه از زندگی
که‌ نگاه می‌کنم
و تو را نمی‌بینم
یک جایی در درون من می‌میرد


❄️ #تورگوت_اویار
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima

من حتی در روزهایی
‏که حالم با خودم خوب نبود
‏می‌خواستم حال تو را خوب کنم.

#تورگوت_اویار
@asheghanehaye_fatima

‏برای هر انسان، کسی باید باشد
‏که با دوست داشتن زیباترش کند.

‏مثل آن پنجره‌ی چوبی
‏که از شمعدانی‌ها
‏جان تازه‌ای می‌گیرد ...

‏
✍‏‌ #تورگوت_اویار ⁩
🔁 #سیامک_تقی زاده‏

@asheghanehaye_fatima

او که دردهایم را در آغوش گرفته بود
‏بعدها آغوشی پر از درد
‏در من جا گذاشت....

#‏تورگوت_اویار
@asheghanehaye_fatima

.
اینکه به تو پشت کرده‌ام و می‌روم
برای دیدن روزهای بهتر نیست
برای ندیدن روزهایی‌ست
که شاید از این هم بدتر باشند.

#تورگوت_اویار
برگردان: تقی‌زاده

@asheghanehaye_fatima

.
این که به تو پشت کرده و می‌روم 
برای دیدن روزهای بهتر نیست،
برای ندیدن روزهایی است 
که شاید از این هم بدتر باشند.



#تورگوت_اویار
برگردان: سیامک تقی‌زاده


@asheghanehaye_fatima