عاشقانه های فاطیما
783 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
شعری از #لوسیان_بلاگا
ترجمه: #نفسیه_نواب_پور

حریصانه، عطر تنت را می‌نوشم و
صورتت را در دست می‌گیرم
همانطور که در آغوش می‌کشم
جان شیفته را...

آنقدر به هم نزدیکیم
که نگاهمان ما را می‌سوزاند
با اینحال زمزمه می‌کنی:
ای غایب از نظرم

هرقدر بخواهی مست لذتت می‌کنم
کلماتت درد غربت دارند و راز
انگار در سیاره‌ی دیگری تبعیدم
بانو
کدام دریا قلب توست؟
کیستی؟

باز آرزوهایت را به آواز بخوان
لحظه‌های گوش سپردن به تو
غنچه‌های درشت ابدیتند
که گل می‌شوند.


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



حریصانه ، عطر تنت را می‌نوشم و
صورتت را در دست می‌گیرم
همانطور که در آغوش می‌کشم
جان شیفته را

آنقدر به هم نزدیکیم
که نگاهمان ما را می‌سوزاند
با اینحال زمزمه می‌کنی :
ای غایب از نظرم

هرقدر بخواهی مست لذتت می‌کنم
کلماتت درد غربت دارند و راز
انگار در سیاره‌ی دیگری تبعیدم
بانو
کدام دریا قلب توست؟
کیستی؟

باز آرزوهایت را به آواز بخوان
لحظه‌های گوش سپردن به تو
غنچه‌های درشت ابدیتند
که گل می‌شوند.



#لوسیان_بلاگا
Forwarded from دستیار
.

بر هر چهره‌ای
سایه‌ی مژگان را می‌جویم.
تو را در داستان‌های شرقی می‌جستم و نیافتمت.
خیلی دیر پیدایت کردم، اینجا
در سرزمین خودم و در زمین خودم.
پیش تو می‌مانم
تا هر وقت که سکوتت به من بگوید:
لمسم نکن.
پیش تو می‌مانم
می‌دانم موهایت شعله‌های آتشند و
هیچ بادی آنها را خاموش نمی‌کند.
پیش ساده‌ترین اعجاز می‌مانم
ماندگار می‌شوم
انگار مجبورم.


#لوسیان_بلاگا
#شاعر_رومانی🇹🇩
(ترجمه :
#نفیسه_نواب_پور

📸 Photo by : anka zhuravleva 🌹


@Asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




زیبای من!
سیاه اگر چشم تو باشد
سرم که بر زانوان تو باشد
می‌دانم، شب از چشم‌های تو می‌آید
پنهانی به دره‌ها می‌ریزد
بر کوه‌ها و دشت‌ها می‌گسترد
دریایی تاریک، زمین را در خود می‌پوشد.
سیاه اگر چشم تو باشد
روشنای من است!


« #لوسیان_بلاگا»
ترجمه: نفیسه نواب‌پور

#شعر
@asheghanehaye_fatima



حریصانه ، عطر تنت را می‌نوشم و
صورتت را در دست می‌گیرم
همانطور که در آغوش می‌کشم
جان شیفته را ...

آنقدر به هم نزدیکیم
که نگاهمان ما را می‌سوزاند
با اینحال زمزمه می‌کنی !
ای غایب از نظرم ...


هر قدر بخواهی مست لذتت می‌کنم
کلماتت ، درد غربت دارند و راز ،
انگار در سیاره‌ی دیگری تبعیدم
بانو
کدام دریا قلب توست ؟
کیستی ؟


باز آرزوهایت را به آواز بخوان
لحظه‌های گوش سپردن به تو
غنچه‌های درشت ابدیت اند !
که گل می‌شوند ...


#لوسیان_بلاگا
@asgeghanehaye_fatima




بر هر چهره‌ای سایه‌ی مژگان را می‌جویم
تو را در داستان‌های شرقی
می‌جستم و نیافتمت
خیلی دیر پیدایت کردم ، اینجا
در سرزمین خودم و در زمین خودم
پیش تو می‌مانم
تا هر وقت که سکوتت
به من بگوید ،لمسم نکن
پیش تو می‌مانم ، می‌دانم
موهایت شعله‌های آتشند و
هیچ بادی آنها را خاموش نمی‌کند
پیش ساده‌ترین اعجاز می‌مانم
ماندگار می‌شوم
انگار مجبورم....

#لوسیان_بلاگا
@asheghanehaye_fatima



زیبای من !
سیاه اگر
چشم تو باشد
سرم که بر زانوان تو باشد

می‌دانم،
شب از چشم‌های تو می‌آید ..
پنهانی به دره‌ها می‌ریزد
بر کوه‌ها و دشت‌ها می‌گسترد
دریایی تاریک،
زمین را در خود می‌پوشد ..
سیاه اگر
چشم تو باشد
روشنای من است ...!


#لوسیان_بلاگا
@asheghanehaye_fatima



حریصانه ، عطر تنت را می‌نوشم و
صورتت را در دست می‌گیرم
همانطور که در آغوش می‌کشم
جان شیفته را

آنقدر به هم نزدیکیم
که نگاهمان ما را می‌سوزاند
با اینحال زمزمه می‌کنی :
ای غایب از نظرم

هرقدر بخواهی مست لذتت می‌کنم
کلماتت درد غربت دارند و راز
انگار در سیاره‌ی دیگری تبعیدم
بانو
کدام دریا قلب توست؟
کیستی؟

باز آرزوهایت را به آواز بخوان
لحظه‌های گوش سپردن به تو
غنچه‌های درشت ابدیتند
که گل می‌شوند.



#لوسیان_بلاگا
حریصانه ،عطر تنت را می نوشم

و صورتت را در دست می گیرم،

همانطور که در آغوش می کشم ،

جان شیفته را.....


#لوسیان_بلاگا

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




بر هر چهره‌ای
سایه‌ی مژگان را می‌جویم
تو را در داستان‌های شرقی می‌جستم و
نیافتمت

خیلی دیر پیدایت کردم ، اینجا
در سرزمین خودم و در زمین خودم
پیش تو می‌مانم
تا هر وقت که سکوتت به من بگوید
لمسم نکن

پیش تو می‌مانم
می‌دانم
موهایت شعله‌های آتشند و
هیچ بادی آنها را خاموش نمی‌کند
پیش ساده‌ترین اعجاز می‌مانم
ماندگار می‌شوم
انگار مجبورم




#لوسیان_بلاگا
@asheghanehaye_fatima

زیبای من!
سیاه اگر چشم تو باشد
سرم که بر زانوان تو باشد
می‌دانم، شب از چشم‌های تو می‌آید
پنهانی به دره‌ها می‌ریزد
بر کوه‌ها و دشت‌ها می‌گسترد
دریایی تاریک، زمین را در خود می‌پوشد.
سیاه اگر چشم تو باشد
روشنای من است!



#لوسیان_بلاگا
@asheghanehaye_fatima




حریصانه ، عطر تنت را می‌نوشم و
صورتت را در دست می‌گیرم
همانطور که در آغوش می‌کشم
جان شیفته را

آنقدر به هم نزدیکیم
که نگاهمان ما را می‌سوزاند
با اینحال زمزمه می‌کنی :
ای غایب از نظرم

هرقدر بخواهی مست لذتت می‌کنم
کلماتت درد غربت دارند و راز
انگار در سیاره‌ی دیگری تبعیدم
بانو
کدام دریا قلب توست؟
کیستی؟

باز آرزوهایت را به آواز بخوان
لحظه‌های گوش سپردن به تو
غنچه‌های درشت ابدیتند
که گل می‌شوند.

#لوسیان_بلاگا
@asheghanehaye_fatima



#بانو ...
کدام دریا قلب توست؟
کیستی؟
باز آرزوهایت را به آواز بخوان
لحظه‌های گوش سپردن به تو
غنچه‌های درشت ابدیتند
که گل می‌شوند ...




#لوسیان_بلاگا
@asheghanehaye_fatima


بر هر چهره‌ای
سایه‌ی مژگان را می‌جویم.
تو را در داستان‌های شرقی می‌جست‌ام و
نیافتم‌ات.

خیلی دیر پیدای‌ات کردم، این‌جا
در سرزمین خودم و در زمین خودم.
پیش تو می‌مانم
تا هر وقت که سکوت‌ات به من بگوید:
لمس‌ام نکن.

پیش تو می‌مانم
می‌دانم
موهای‌ات شعله‌های آتش‌اند و
هیچ بادی آنها را خاموش نمی‌کند.
پیش ساده‌ترین اعجاز می‌مانم
ماندگار می‌شوم
انگار مجبورم.

○●شاعر: #لوسیان_بلاگا

○●برگردان: #نفیسه_نواب‌پور

🔺«لوسیان بلاگا» (Lucian Blaga) شاعر، فیلسوف و نویسنده‌ی اهل رومانی‌‌.
بر هر چهره‌ای
سایه‌ی مژگان را می‌جویم.
تو را در داستان‌های شرقی می‌جست‌ام و
نیافتم‌ات.

خیلی دیر پیدای‌ات کردم، این‌جا
در سرزمین خودم و در زمین خودم.
پیش تو می‌مانم
تا هر وقت که سکوت‌ات به من بگوید:
لمس‌ام نکن.

پیش تو می‌مانم
می‌دانم
موهای‌ات شعله‌های آتش‌اند و
هیچ بادی آنها را خاموش نمی‌کند.
پیش ساده‌ترین اعجاز می‌مانم
ماندگار می‌شوم
انگار مجبورم.

■●شاعر: #لوسیان_بلاگا

■●برگردان: #نفیسه_نواب‌پور

🔺«لوسیان بلاگا» (Lucian Blaga) شاعر، فیلسوف و نویسنده‌ی اهل رومانی‌‌.

@asheghanehaye_fatima
زیبای من!
سیاه اگر چشم تو باشد
سرم که بر زانوان تو باشد
می‌دانم، شب از چشم‌های تو می‌آید
پنهانی به دره‌ها می‌ریزد
بر کوه‌ها و دشت‌ها می‌گسترد
دریایی تاریک، زمین را در خود می‌پوشد.
سیاه اگر چشم تو باشد
روشنای من است!

#لوسیان_بلاگا | Lucian Blaga | رومانی، ۱۹۶۱-۱۸۹۵ |

■برگردان: #نفیسه_نواب‌پور



@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حریصانه، عطر تنت را می‌نوشم
و صورتت را در دست می‌گیرم
همان‌طور که در آغوش می‌کشم
جان شیفته را

آن‌قدر به هم نزدیکیم
که نگاهمان ما را می‌سوزاند
با این‌حال زمزمه می‌کنی:
ای غایب از نظرم

هرقدر بخواهی مست لذتت می‌کنم
کلماتت درد غربت دارند و راز
انگار در سیاره‌ی دیگری تبعیدم
بانو
کدام دریا قلب توست؟
کیستی؟

باز آرزوهایت را به آواز بخوان
لحظه‌های گوش سپردن به تو
غنچه‌های درشت ابدیتند
که گل می‌شوند.



#لوسیان_بلاگا
برگردان: #نفیسه_نواب‌پور

@asheghanehaye_fatima
حریص، عطر تنت را می‌نوشم و
صورتت را در دست می‌گیرم
همانطور که در آغوش می‌کشم
جان شیفته را.
آنقدر به هم نزدیکیم
که نگاهمان ما را می‌سوزاند.
با اینحال زمزمه می‌کنی:
ای غایب از نظرم

#لوسیان_بلاگا

@asheghanehaye_fatima
بر هر چهره‌ای
سایه‌ی مژگان را می‌جویم.
تو را در داستان‌های شرقی می‌جستم و
نیافتمت.

خیلی دیر پیدایت کردم، این‌جا
در سرزمین خودم و در زمین خودم.
پیش تو می‌مانم
تا هر وقت که سکوت‌ات به من بگوید:
لمس‌ام نکن.

پیش تو می‌مانم
می‌دانم
موهایت شعله‌های آتش‌اند و
هیچ بادی آن‌ها را خاموش نمی‌کند.
پیش ساده‌ترین اعجاز می‌مانم
ماندگار می‌شوم
انگار مجبورم.

#لوسیان_بلاگا


@asheghanehaye_fatima
بر هر چهره‌ای
سایه‌ی مژگان را می‌جویم.
تو را در داستان‌های شرقی می‌جست‌ام و
نیافتم‌ات.

خیلی دیر پیدای‌ات کردم، این‌جا
در سرزمین خودم و در زمین خودم.
پیش تو می‌مانم
تا هر وقت که سکوت‌ات به من بگوید:
لمس‌ام نکن.

پیش تو می‌مانم
می‌دانم
موهای‌ات شعله‌های آتش‌اند و
هیچ بادی آنها را خاموش نمی‌کند.
پیش ساده‌ترین اعجاز می‌مانم
ماندگار می‌شوم
انگار مجبورم.



#لوسیان_بلاگا


@asheghanehaye_fatima