@asheghanehaye_fatima
.
چون راه های رفته را
چنان که می دانی
چنان به باد داده بودم که جایی
برای اینکه جای دیگری در آینده آرام بگیرم نبود
به جایی رسیدم که عشق
خود را در اندام تو ابراز می فرمود
آماده ی قرار گرفتن شدم
آنجا که جایی
البته برای هیچ بی جایی نبود و ناچار
قرار
در تو گرفتم
آن سال های گاو و گوسفند
و ماه هایی که مثل اردیبهشت برهنه می رفتند
تو را فراموش کردند و این آهنگر دردمند
در فراموشی خود
مثل چراغی قدیمی
خاموش شد.
#رضا_زاهد
.
چون راه های رفته را
چنان که می دانی
چنان به باد داده بودم که جایی
برای اینکه جای دیگری در آینده آرام بگیرم نبود
به جایی رسیدم که عشق
خود را در اندام تو ابراز می فرمود
آماده ی قرار گرفتن شدم
آنجا که جایی
البته برای هیچ بی جایی نبود و ناچار
قرار
در تو گرفتم
آن سال های گاو و گوسفند
و ماه هایی که مثل اردیبهشت برهنه می رفتند
تو را فراموش کردند و این آهنگر دردمند
در فراموشی خود
مثل چراغی قدیمی
خاموش شد.
#رضا_زاهد
اسمِ #تُ زيباترين شعر كوتاهِ جهان است
صدايت كه مي كنم،
دهانم شيرين مي شود
#مینا_آقازاده
@asheghanehaye_fatima
صدايت كه مي كنم،
دهانم شيرين مي شود
#مینا_آقازاده
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
کاش می دانستی
یک زن
از لحظه ای که "دوستت دارم"
می گوید....
از لحظه ای که بوسیده میشود...
از لحظه ای که
به آغوش کشیده میشود،
دیگر خودش نیست!
می شود تو
میشود با هم بودن...
آن لحظه که ترکش می کنی
دو نیم اش می کنی
و یک نیمه اش را با خود می بری!
نگو زمان همه چیز را حل می کند
که زمان، تنها، کند می کند
جستجوی او را
برای یافتن نیمه دیگرش
نگو فراموش کن
که او یک چشمش همیشه
باقی می ماند
به نیمه رفته دیگرش...
#پریسا_زابلی_پور
کاش می دانستی
یک زن
از لحظه ای که "دوستت دارم"
می گوید....
از لحظه ای که بوسیده میشود...
از لحظه ای که
به آغوش کشیده میشود،
دیگر خودش نیست!
می شود تو
میشود با هم بودن...
آن لحظه که ترکش می کنی
دو نیم اش می کنی
و یک نیمه اش را با خود می بری!
نگو زمان همه چیز را حل می کند
که زمان، تنها، کند می کند
جستجوی او را
برای یافتن نیمه دیگرش
نگو فراموش کن
که او یک چشمش همیشه
باقی می ماند
به نیمه رفته دیگرش...
#پریسا_زابلی_پور
@asheghanehaye_fatima
خاطرهای در درونم است
چون سنگی سپید درون چاهی
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز
برایم شادی است و اندوه.
در چشمانم خیره شود اگر کسی
آن را خواهد دید.
غمگینتر از آنی خواهد شد
که داستانی اندوه زا شنیده است.
میدانم خدایان انسان را
بدل به شیء میکنند، بیآنکه روح را از او بگیرند.
تو نیز بدل به سنگی شدهای در درون من
تا اندوه را جاودانه سازی...
آنا آخماتووا
خاطرهای در درونم است
چون سنگی سپید درون چاهی
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز
برایم شادی است و اندوه.
در چشمانم خیره شود اگر کسی
آن را خواهد دید.
غمگینتر از آنی خواهد شد
که داستانی اندوه زا شنیده است.
میدانم خدایان انسان را
بدل به شیء میکنند، بیآنکه روح را از او بگیرند.
تو نیز بدل به سنگی شدهای در درون من
تا اندوه را جاودانه سازی...
آنا آخماتووا
📌
تیم ملی که برگرده فوتبالیستا قیمتارو میبینن حس اصحاب کهف بهشون دست میده فکر میکنن ۳۰۰ سال روسیه بودن
⭕
تیم ملی که برگرده فوتبالیستا قیمتارو میبینن حس اصحاب کهف بهشون دست میده فکر میکنن ۳۰۰ سال روسیه بودن
⭕
@asheghanehaye_fatima
من میدانم
فقط من
که چقدر می سوزد اين دل
که در آن نه يقينی است نه قانونی
نه ترانهای نه انديشهای
فقط من
آری فقط من
و هيچکدام را نمیتوانم بگويم
زيرا که احساس مثل آسمان است
ديده میشود اما چيزی برای ديدن در آن نيست
#فرناندو_پسوا
من میدانم
فقط من
که چقدر می سوزد اين دل
که در آن نه يقينی است نه قانونی
نه ترانهای نه انديشهای
فقط من
آری فقط من
و هيچکدام را نمیتوانم بگويم
زيرا که احساس مثل آسمان است
ديده میشود اما چيزی برای ديدن در آن نيست
#فرناندو_پسوا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنهاے زیادے
مےتوانند دوستت داشتہ باشند
اما ڪدام یڪ
مثل من مےتواند
تو را نفس بڪشد....
#مهناز_پوراسد
@asheghanehaye_fatima
مےتوانند دوستت داشتہ باشند
اما ڪدام یڪ
مثل من مےتواند
تو را نفس بڪشد....
#مهناز_پوراسد
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
ما یکدگر را با نفسهامان
آلوده میسازیم
آلودهی تقوای خوشبختی
ما از صدای باد میترسیم
ما از نفوذ سایههای شک
در باغهای بوسههامان رنگ میبازیم
ما در تمام میهمانیهای قصر نور
از وحشت آوار میلرزیم
* *
اکنون تو اینجایی
گسترده چون عطر اقاقیها
در کوچههای صبح
بر سینهام، سنگین
در دستهایم، داغ
در گیسوانم رفته از خود، سوخته، مدهوش
اکنون تو اینجایی
چیزی وسیع و تیره و انبوه
چیزی مشوش چون صدای دوردست روز
بر مردمکهای پریشانم
میچرخد و میگسترد خود را
شاید مرا از چشمه میگیرند
شاید مرا از شاخه میچینند
شاید مرا مثل دری بر لحظههای بعد میبندند
شاید...
دیگر نمیبینم.
* *
ما بر زمینی هرزه روییدیم
ما بر زمینی هرزه میباریم
ما «هیچ» را در راهها دیدیم
بر اسب زرد بالدار خویش
چون پادشاهی راه میپیمود
افسوس، ما خوشبخت و آرامیم
افسوس، ما دلتنگ و خاموشیم
خوشبخت، زیرا دوست میداریم
دلتنگ، زیرا عشق نفرینیست
#فروغ_فرخزاد
ما یکدگر را با نفسهامان
آلوده میسازیم
آلودهی تقوای خوشبختی
ما از صدای باد میترسیم
ما از نفوذ سایههای شک
در باغهای بوسههامان رنگ میبازیم
ما در تمام میهمانیهای قصر نور
از وحشت آوار میلرزیم
* *
اکنون تو اینجایی
گسترده چون عطر اقاقیها
در کوچههای صبح
بر سینهام، سنگین
در دستهایم، داغ
در گیسوانم رفته از خود، سوخته، مدهوش
اکنون تو اینجایی
چیزی وسیع و تیره و انبوه
چیزی مشوش چون صدای دوردست روز
بر مردمکهای پریشانم
میچرخد و میگسترد خود را
شاید مرا از چشمه میگیرند
شاید مرا از شاخه میچینند
شاید مرا مثل دری بر لحظههای بعد میبندند
شاید...
دیگر نمیبینم.
* *
ما بر زمینی هرزه روییدیم
ما بر زمینی هرزه میباریم
ما «هیچ» را در راهها دیدیم
بر اسب زرد بالدار خویش
چون پادشاهی راه میپیمود
افسوس، ما خوشبخت و آرامیم
افسوس، ما دلتنگ و خاموشیم
خوشبخت، زیرا دوست میداریم
دلتنگ، زیرا عشق نفرینیست
#فروغ_فرخزاد
@asheghanehaye_fatima
آدمها رو ذخیره نکنیم برای روزهای مبادا...
اگر برای کسی نصفه و نیمه ایم
و او تمامش را برایمان خرج میکند تووی آب نمک نخوابانیمش.
هی بگوییم اگر هیچکس نباشد
این آدم هست که تمامِ خودش را پای من میگذارد.
آدمها یک روز ته میکشند
بی اینکه بفهمید
و زمانی به خودتان میآیید که
دیگر هیچ راهی برای بازگرداندن آدمی نیست
که احساسش را صادقانه خرجتان کرده بود.
#فاطمه_خرازی
آدمها رو ذخیره نکنیم برای روزهای مبادا...
اگر برای کسی نصفه و نیمه ایم
و او تمامش را برایمان خرج میکند تووی آب نمک نخوابانیمش.
هی بگوییم اگر هیچکس نباشد
این آدم هست که تمامِ خودش را پای من میگذارد.
آدمها یک روز ته میکشند
بی اینکه بفهمید
و زمانی به خودتان میآیید که
دیگر هیچ راهی برای بازگرداندن آدمی نیست
که احساسش را صادقانه خرجتان کرده بود.
#فاطمه_خرازی
@asheghanehaye_fatima
کنکاش در گذشته نکنید
اگر تو کنارِ او آرامی
دیگر چه فرقی دارد
دیروز را بی تو چگونه گذراند
اگر قرار بر ماندن در دیروز بود
باور کن
تو امروزش نمی شدی
گاهی
گذشته را با بهایِ سنگینی می گذرانیم
و به احترامِ آینده
به دستِ فراموشی می سپاریم
اگر او
حالا کنارِ تو
تنها تو را می خواهد
تنها تو را می بیند
دیگر فدایِ سرِ لحظه هایتان
هرکه بود و نبود
دوستش داری ؟
مردانه پایِ دوست داشتنت بمان
غرورش تکیه گاهِ توست ؟
زنانه غرورش را ستایش کن
و شکر کن گذشته ات را
که حالا
که امروز
کنارِ کسی تو را قرار داد
که بی دق دقه می توانی
عاشقش باشی
#عادل_دانتیسم
📚عهدشکستن کار من نیست/نشر برکه خورشید
کنکاش در گذشته نکنید
اگر تو کنارِ او آرامی
دیگر چه فرقی دارد
دیروز را بی تو چگونه گذراند
اگر قرار بر ماندن در دیروز بود
باور کن
تو امروزش نمی شدی
گاهی
گذشته را با بهایِ سنگینی می گذرانیم
و به احترامِ آینده
به دستِ فراموشی می سپاریم
اگر او
حالا کنارِ تو
تنها تو را می خواهد
تنها تو را می بیند
دیگر فدایِ سرِ لحظه هایتان
هرکه بود و نبود
دوستش داری ؟
مردانه پایِ دوست داشتنت بمان
غرورش تکیه گاهِ توست ؟
زنانه غرورش را ستایش کن
و شکر کن گذشته ات را
که حالا
که امروز
کنارِ کسی تو را قرار داد
که بی دق دقه می توانی
عاشقش باشی
#عادل_دانتیسم
📚عهدشکستن کار من نیست/نشر برکه خورشید
Forwarded from پیوند نگار
.
مادر از بهر غم و رنج جهان زاد مرا
درس غم داد در این مدرسه استاد مرا
دل من پیر شد از بس که جفا دید و جفا
ندهد سود دگر قامت شمشاد مرا
آنچه می خواست دلم چرخ جفا پیشه نداد
وآنچه بیزار از آن بود دلم داد مرا
غم مگر بیشتر از اهل جهان بود که چرخ
دید و سنجید و پسندید و فرستاد مرا
در دلم ریخته بس بر سر هم غم سر غم
دل مخوانید خدا داده غم آباد مرا
زندگی یک نفسم مایه شادی نشده است
آه اگر مرگ نخواهد که کند شاد مرا
ترسم از ضعف پریدن ز قفس نتوانم
گر که صیاد زمانی کند آزاد مرا
آرزوی چمنم کمکمک از خاطر رفت
بس در این کنج قفس بال و پر افتاد مرا
یک دل و این همه آشوب و غم و درد عماد
کاشکی مادر ایام نمیزاد مرا
#عماد_خراسانی
@asheghanehaye_fatima
مادر از بهر غم و رنج جهان زاد مرا
درس غم داد در این مدرسه استاد مرا
دل من پیر شد از بس که جفا دید و جفا
ندهد سود دگر قامت شمشاد مرا
آنچه می خواست دلم چرخ جفا پیشه نداد
وآنچه بیزار از آن بود دلم داد مرا
غم مگر بیشتر از اهل جهان بود که چرخ
دید و سنجید و پسندید و فرستاد مرا
در دلم ریخته بس بر سر هم غم سر غم
دل مخوانید خدا داده غم آباد مرا
زندگی یک نفسم مایه شادی نشده است
آه اگر مرگ نخواهد که کند شاد مرا
ترسم از ضعف پریدن ز قفس نتوانم
گر که صیاد زمانی کند آزاد مرا
آرزوی چمنم کمکمک از خاطر رفت
بس در این کنج قفس بال و پر افتاد مرا
یک دل و این همه آشوب و غم و درد عماد
کاشکی مادر ایام نمیزاد مرا
#عماد_خراسانی
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach📎
@asheghanehaye_fatima
حسودی ام می شود به تو
که هرروز برایت یک شاخه گل کنار می گذارم
تا یادم نرود چند روز است که دیوانه ی تو شده ام
حسود شده ام
به زمین و زمان
حتی به خدا
که تو را می بینند هرروز و هرشب
حسودی ام می شود به تو
که دلم نمی آید هیچگاه
به زبان بیاورم حتی از رویِ دلتنگی
که دوست داشتنت را
که خواستنت را
نمی خواهم
#عادل_دانتیسم
حسودی ام می شود به تو
که هرروز برایت یک شاخه گل کنار می گذارم
تا یادم نرود چند روز است که دیوانه ی تو شده ام
حسود شده ام
به زمین و زمان
حتی به خدا
که تو را می بینند هرروز و هرشب
حسودی ام می شود به تو
که دلم نمی آید هیچگاه
به زبان بیاورم حتی از رویِ دلتنگی
که دوست داشتنت را
که خواستنت را
نمی خواهم
#عادل_دانتیسم
@asheghanehaye_fatima
آدم از یک جایی به بعد
دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد،
از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود،
از آدم ها فاصله نمیگیرد
از هیچ کس، دیگر متنفر نمیشود.
دیگر گریه نمیکند
غصه نمی خورد
از حرف کسی نمی رنجد.
دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد،
به کسی زنگ نمی زند، کسی هم به او زنگ نمی زند.
دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری،
اسمی، زنگ تلفنی، نامه ای، خاطره ای،
حرفی، رنگ پیراهنی
حواسش را پرت نمی کند.
آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمی ماند،
دیگر عجله نمی کند، دیگر حوصله اش سر نمی رود، دیگر بی قرار نمی شود.
می دانی؟!
آدم از یک جایی به بعد
فقط تماشا می کند...
#بابک_زمانى
آدم از یک جایی به بعد
دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد،
از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود،
از آدم ها فاصله نمیگیرد
از هیچ کس، دیگر متنفر نمیشود.
دیگر گریه نمیکند
غصه نمی خورد
از حرف کسی نمی رنجد.
دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد،
به کسی زنگ نمی زند، کسی هم به او زنگ نمی زند.
دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری،
اسمی، زنگ تلفنی، نامه ای، خاطره ای،
حرفی، رنگ پیراهنی
حواسش را پرت نمی کند.
آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمی ماند،
دیگر عجله نمی کند، دیگر حوصله اش سر نمی رود، دیگر بی قرار نمی شود.
می دانی؟!
آدم از یک جایی به بعد
فقط تماشا می کند...
#بابک_زمانى
#دیالوگ
زنها تا وقتی عاشق نشدهاند،
بهترین روانکاوها هستند، ولی بعد از عاشقی به بهترین بیماران روانی تبدیل میشوند.
#طلسم_شده
#آلفرد_هیچکاک
@asheghanehaye_fatima
زنها تا وقتی عاشق نشدهاند،
بهترین روانکاوها هستند، ولی بعد از عاشقی به بهترین بیماران روانی تبدیل میشوند.
#طلسم_شده
#آلفرد_هیچکاک
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
میخواهم تو بدانی
که من این روزها همه ی آدم های دنیا را شکل تو میبینم
این روزها دنیا برایم تنها یک شکل دارد
تنها یک شکل
و آن شکل ،
شکل توست
شکل تو ..
#پویان_اوحدی
میخواهم تو بدانی
که من این روزها همه ی آدم های دنیا را شکل تو میبینم
این روزها دنیا برایم تنها یک شکل دارد
تنها یک شکل
و آن شکل ،
شکل توست
شکل تو ..
#پویان_اوحدی
@asheghanehaye_fatima
سایه ات چراغی کوچک است
بهترنشان می دهد چهره های غمگینی ازمن را
دستهایت خانه ای ایست که در آن
گلدان ها رنگ نباخته اند
و آرزوی کوچک گنجشک هارا برآورده می کنند
حوضی ازماه روی حیاط پهن است
ماهیان به آرامی می آسایند
و گربه ها برایشان بوسه می فرستند.
قلبت پرنده ایست
که قبل ازتیر خوردن
کودکانش پرواز را یادگرفته اند.
رنج تو همه ی آن رازیست
که کوه ها از گفتنش عاجزند.
تنهایی ات اما
آسمانیست که وقتی تاریکتر می شود
ماه را ستایش می کنند.
#الهه_عبادی
سایه ات چراغی کوچک است
بهترنشان می دهد چهره های غمگینی ازمن را
دستهایت خانه ای ایست که در آن
گلدان ها رنگ نباخته اند
و آرزوی کوچک گنجشک هارا برآورده می کنند
حوضی ازماه روی حیاط پهن است
ماهیان به آرامی می آسایند
و گربه ها برایشان بوسه می فرستند.
قلبت پرنده ایست
که قبل ازتیر خوردن
کودکانش پرواز را یادگرفته اند.
رنج تو همه ی آن رازیست
که کوه ها از گفتنش عاجزند.
تنهایی ات اما
آسمانیست که وقتی تاریکتر می شود
ماه را ستایش می کنند.
#الهه_عبادی
@asheghanehaye_fatima
بی تو در حدّ مرگ غمگینم
مثل ماهی که دوره از دریا
من با تنهاییام کنار اومدم
فکر تنهاییِ توأم امّا
#لیلا_کردبچه
بی تو در حدّ مرگ غمگینم
مثل ماهی که دوره از دریا
من با تنهاییام کنار اومدم
فکر تنهاییِ توأم امّا
#لیلا_کردبچه