@asheghanehaye_fatima
🌱
در ازدحام این همه ظلمت بیعصا
چراغ راهم را از من گرفتهاند
اما من
دیوار به دیوار
از لمس معطر ماه
به سایهروشن خانه باز خواهم گشت.
پس زندهباد #امید !
در تکلم کورباش کلمات
چشمهای خستهی مرا از من گرفتهاند
اما من
اشاره به اشاره
از حیرت بیباور شب
به تشخیص روشن روز خواهم رسید
پس زندهباد #امید !
#سید_علی_صالحی
🌱
در ازدحام این همه ظلمت بیعصا
چراغ راهم را از من گرفتهاند
اما من
دیوار به دیوار
از لمس معطر ماه
به سایهروشن خانه باز خواهم گشت.
پس زندهباد #امید !
در تکلم کورباش کلمات
چشمهای خستهی مرا از من گرفتهاند
اما من
اشاره به اشاره
از حیرت بیباور شب
به تشخیص روشن روز خواهم رسید
پس زندهباد #امید !
#سید_علی_صالحی
📽
به من نگو
اونا پشت سرم چی گفتن !
بگو چرا پیش تو انقدر راحت بودن
تا درباره ی من حرفی بزنن .!؟
🎬 #پدرخوانده
🎥 @asheghanehaye_fatima
به من نگو
اونا پشت سرم چی گفتن !
بگو چرا پیش تو انقدر راحت بودن
تا درباره ی من حرفی بزنن .!؟
🎬 #پدرخوانده
🎥 @asheghanehaye_fatima
Forwarded from دستیار
.
آنچه ڪه از من گرفته شود تا
زندگی ام به پایان برسد ..
مال و اموالم نخواهد بود
موقعیت شغلی و اجتماعی من
نمی تواند باشند .
شعر هایم نیستند
حتی جانم هم نیست ...
چرا جانم هست ،
جــــــــــانم تویی
" تو " را از من بگیرند خواهم مُرد .
#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا
@asheghanehaye_fatima
آنچه ڪه از من گرفته شود تا
زندگی ام به پایان برسد ..
مال و اموالم نخواهد بود
موقعیت شغلی و اجتماعی من
نمی تواند باشند .
شعر هایم نیستند
حتی جانم هم نیست ...
چرا جانم هست ،
جــــــــــانم تویی
" تو " را از من بگیرند خواهم مُرد .
#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from دستیار
.
دریا بنفش و مرز بنفش و هوا بنفش
جنگل کبود و کوه کبود و افق کبود
جای دگر بنفشه یکی دسته بدروند
وین جایگه بنفشه به خرمن توان درود
#ملک_الشعرا💜
تبریک به ملتی که یاد گرفت خواسته هاشو نه با جنگ و نه با تحریم
بلکه با حضور بی صدای خودش فریاد بکشه
این رشد شعور سیاسی بر همه مبارک💜
حسن روحانی با ۲۳۵۴۹۶۱۶ رای و کسب ۵۷ درصد آرا #رییس_جمهور_دوازدهم_ایران_شد
@asheghanehaye_fatima
دریا بنفش و مرز بنفش و هوا بنفش
جنگل کبود و کوه کبود و افق کبود
جای دگر بنفشه یکی دسته بدروند
وین جایگه بنفشه به خرمن توان درود
#ملک_الشعرا💜
تبریک به ملتی که یاد گرفت خواسته هاشو نه با جنگ و نه با تحریم
بلکه با حضور بی صدای خودش فریاد بکشه
این رشد شعور سیاسی بر همه مبارک💜
حسن روحانی با ۲۳۵۴۹۶۱۶ رای و کسب ۵۷ درصد آرا #رییس_جمهور_دوازدهم_ایران_شد
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
«زنده باد باد»
تیتر اخبارِ ماهواره شده
زندهباد باد و هر چه باداباد
یادمون رفته اون هواپیما
که یه روز تو «خلیج فارس» افتاد.
گرگها شاخه گُل فرستادن،
بره هم با یه عشوه عاشق شد
دیگه فرقی نداره دستای کی
قاتلِ دولتِ «مصدق» شد.
من فقط گوش میکنم به خودم،
به خودی که دچارِ تردیده،
به میانسالگی رسیده ولی
معنیِ سازشو نفهمیده.
صورتِ مُجریا شبیه همه،
با یه لبخندِ فِیکِ مصنوعی.
حرفاشون بوی ناخوشی میده،
عین بوهای توی دستشویی.
مثلِ مار بوآی ذلهای که
دُمشو جای طعمه بلعیده.
شکلِ تنهاییِ سی و سه پُلم
روی زایندهرود خشکیده.
تنمو از رو این کاناپه ببر،
از خبرهای لعنتی خستم.
کمکم کن تلوتلو نخورم!
کنترل رو بگیر از دستم!
از همون دورها نگاهم کن،
یه درختو ببین که خشکیده
بسکه دائم به جای میوه فقط
تبرای گرسنه زاییده
منو از این سیاهچالهی تنگ،
پله پله ببر به سمتِ تنت
شوکرانِ شبامو شیرین کن
با تمشکای پشتِ پیرهنت
خوش دارم نقشِ رو به روت توی
یه سکانسِ بدون کات باشم
قزلآلای رو به سرچشمه
توی دلتای سینههات باشم
عشقبازیم با جای خالیِ تو
رقص با نشمههای الهامه
بازیِ پانتومیم با آینهس،
حالِ صدام وقتِ اعدامه.
شب به نیمه رسید و کل جهان
رقص شیرا رو توی سیرک دیدن
اون سگایی که پارس میکردن
مثلِ یه قهرمان فراریدن.
دعوتم کن به سمتِ بیسمتی،
از تماشای مُردنم خستهم.
دنیا رو آف کن با یه بوسه!
کنترل رو بگیر از دستم.
#یغما_گلرویی
توضیح واضحات: مجبورم برای روشن شدن ذهنِ عده ای از دوستان که دیدن عبارتِ "پارس کردن سگ" یا کلماتی از این دست در شعر من برایشان اسباب پرسش شده بار دیگر به پشتِ نیمکتِ دبستان برگردم و توضیح واضحات بدهم که "پارس کردن" از "پاس کردن" آمده که همانا وظیفه ی سگ جماعت بوده از آغاز تاریخ و ربطی به عربی که حتا قادر به تلفظ "پ" هم نیست ندارد که آن را برای چزاندنِ ایرانیان جای صدای سگ به کار بگیرد. حالا اگر از بد، یا خوشٍ روزگار در قرونِ گذشته نام قومی در این نواحی هم "پارس" بوده دیگر دخلی به خود این عبارت و به کار برندگانش -از جمله من- ندارد.
فِیک: ساختگی، جعلی، تقلیدی، فریب دهنده.
مصنوعی: صنعتی . عملی. محصول صنعت . آفریده ٔ دست و فکر بشر. مقابل طبیعی و خلقی.
«زنده باد باد»
تیتر اخبارِ ماهواره شده
زندهباد باد و هر چه باداباد
یادمون رفته اون هواپیما
که یه روز تو «خلیج فارس» افتاد.
گرگها شاخه گُل فرستادن،
بره هم با یه عشوه عاشق شد
دیگه فرقی نداره دستای کی
قاتلِ دولتِ «مصدق» شد.
من فقط گوش میکنم به خودم،
به خودی که دچارِ تردیده،
به میانسالگی رسیده ولی
معنیِ سازشو نفهمیده.
صورتِ مُجریا شبیه همه،
با یه لبخندِ فِیکِ مصنوعی.
حرفاشون بوی ناخوشی میده،
عین بوهای توی دستشویی.
مثلِ مار بوآی ذلهای که
دُمشو جای طعمه بلعیده.
شکلِ تنهاییِ سی و سه پُلم
روی زایندهرود خشکیده.
تنمو از رو این کاناپه ببر،
از خبرهای لعنتی خستم.
کمکم کن تلوتلو نخورم!
کنترل رو بگیر از دستم!
از همون دورها نگاهم کن،
یه درختو ببین که خشکیده
بسکه دائم به جای میوه فقط
تبرای گرسنه زاییده
منو از این سیاهچالهی تنگ،
پله پله ببر به سمتِ تنت
شوکرانِ شبامو شیرین کن
با تمشکای پشتِ پیرهنت
خوش دارم نقشِ رو به روت توی
یه سکانسِ بدون کات باشم
قزلآلای رو به سرچشمه
توی دلتای سینههات باشم
عشقبازیم با جای خالیِ تو
رقص با نشمههای الهامه
بازیِ پانتومیم با آینهس،
حالِ صدام وقتِ اعدامه.
شب به نیمه رسید و کل جهان
رقص شیرا رو توی سیرک دیدن
اون سگایی که پارس میکردن
مثلِ یه قهرمان فراریدن.
دعوتم کن به سمتِ بیسمتی،
از تماشای مُردنم خستهم.
دنیا رو آف کن با یه بوسه!
کنترل رو بگیر از دستم.
#یغما_گلرویی
توضیح واضحات: مجبورم برای روشن شدن ذهنِ عده ای از دوستان که دیدن عبارتِ "پارس کردن سگ" یا کلماتی از این دست در شعر من برایشان اسباب پرسش شده بار دیگر به پشتِ نیمکتِ دبستان برگردم و توضیح واضحات بدهم که "پارس کردن" از "پاس کردن" آمده که همانا وظیفه ی سگ جماعت بوده از آغاز تاریخ و ربطی به عربی که حتا قادر به تلفظ "پ" هم نیست ندارد که آن را برای چزاندنِ ایرانیان جای صدای سگ به کار بگیرد. حالا اگر از بد، یا خوشٍ روزگار در قرونِ گذشته نام قومی در این نواحی هم "پارس" بوده دیگر دخلی به خود این عبارت و به کار برندگانش -از جمله من- ندارد.
فِیک: ساختگی، جعلی، تقلیدی، فریب دهنده.
مصنوعی: صنعتی . عملی. محصول صنعت . آفریده ٔ دست و فکر بشر. مقابل طبیعی و خلقی.
تنها فردی که لایقِ عشق است،
کسی است که،
معنی حرفهای نزده ات را
بهتر از خودت بفهمد ..
#لئون_تروتسکی
@asheghanehaye_fatima
کسی است که،
معنی حرفهای نزده ات را
بهتر از خودت بفهمد ..
#لئون_تروتسکی
@asheghanehaye_fatima
.
در سرنوشتت زنی میبینم
با چشمانی سحرانگیز
دهانی از انگور
خندهای از ترانه و موسیقی
دلت پر از او
و او
دنیای تو
اما
آسمان تو بارانی
و راهت بسته،
بسته...
.
#️نزار_قبانى
@asheghanehay_fatima
در سرنوشتت زنی میبینم
با چشمانی سحرانگیز
دهانی از انگور
خندهای از ترانه و موسیقی
دلت پر از او
و او
دنیای تو
اما
آسمان تو بارانی
و راهت بسته،
بسته...
.
#️نزار_قبانى
@asheghanehay_fatima
@asheghanehaye_fatima
همه می دانند
همه می دانند...
که من و تو از آن روزنه ی سرد عبوس
باغ را دیدیم
و از آن شاخه ی بازیگر دور از دست
سیب را چیدیم
همه می ترسند
همه می ترسند
اما من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم...!
#فروغ_فرخزاد
همه می دانند
همه می دانند...
که من و تو از آن روزنه ی سرد عبوس
باغ را دیدیم
و از آن شاخه ی بازیگر دور از دست
سیب را چیدیم
همه می ترسند
همه می ترسند
اما من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم...!
#فروغ_فرخزاد
@asheghanehaye_fatima
آسمان ها،ترانه هایی آبی
کوه ها
قصه هایی سبز
اما این را نمی دانم
که زنبق ها از کجا بر دشت باریده اند؟
دریا،آرزوی آبی من است
با آوای مغمومش
و باد،کلام شیرینم
که گونه ات را می بوسد
لای گیسویت می پیچید.
شب سکوت توست
روز،لبخندت.
شب هایی که بی تو می گذرند
از گیسوی تو درازترند...
#فکرت_قوجا
ترجمه:رسول یونان
#شعر
آسمان ها،ترانه هایی آبی
کوه ها
قصه هایی سبز
اما این را نمی دانم
که زنبق ها از کجا بر دشت باریده اند؟
دریا،آرزوی آبی من است
با آوای مغمومش
و باد،کلام شیرینم
که گونه ات را می بوسد
لای گیسویت می پیچید.
شب سکوت توست
روز،لبخندت.
شب هایی که بی تو می گذرند
از گیسوی تو درازترند...
#فکرت_قوجا
ترجمه:رسول یونان
#شعر
@asheghanehaye_fatima
پیشترها فقط چشمهایت را دوست داشتم
حالا چین و چروکهای کنارشان را هم
مانند واژهای قدیمی
که بیشتر از واژهای جدید همدردی میکند...
پیشترها فقط شتاب بود.
برای داشتن آنچه داشتی، هربار دوباره
پیشترها فقط حالا بود، حالا پیشترها هم هست
چیزهای بیشتری برای دوست داشتن
راههای بسیاری برای انجام دادن این کار.
حتا کاری نکردن خود یکی از آنهاست
فقط کنار هم نشستن با کتابی
یا با هم نبودن، در کافهای در آن گوشه
یا همدیگر را چند روزی ندیدن
دلتنگ همدیگر شدن، اما همیشه با همدیگر...
« #یغما_گلرویی هرمان_د_کونینک»
ترجمه: مؤدب میرعلایی
#شعر
پیشترها فقط چشمهایت را دوست داشتم
حالا چین و چروکهای کنارشان را هم
مانند واژهای قدیمی
که بیشتر از واژهای جدید همدردی میکند...
پیشترها فقط شتاب بود.
برای داشتن آنچه داشتی، هربار دوباره
پیشترها فقط حالا بود، حالا پیشترها هم هست
چیزهای بیشتری برای دوست داشتن
راههای بسیاری برای انجام دادن این کار.
حتا کاری نکردن خود یکی از آنهاست
فقط کنار هم نشستن با کتابی
یا با هم نبودن، در کافهای در آن گوشه
یا همدیگر را چند روزی ندیدن
دلتنگ همدیگر شدن، اما همیشه با همدیگر...
« #یغما_گلرویی هرمان_د_کونینک»
ترجمه: مؤدب میرعلایی
#شعر
گاهی برای او
چیزهایی می نویسی
بعد پاک می کنی
پاک می کنی...
او هیچ یک از حرف های تو را
نمی خواند
اما تو
تمام حرف هایت را گفته ای.
«مورات جان مونگان»
ترجمه : سیامک تقی زاده
@asheghanehaye_fatima
چیزهایی می نویسی
بعد پاک می کنی
پاک می کنی...
او هیچ یک از حرف های تو را
نمی خواند
اما تو
تمام حرف هایت را گفته ای.
«مورات جان مونگان»
ترجمه : سیامک تقی زاده
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
زنده باد بال خدا
که فرو می افتد
و درست روی شانۀ من می نشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را می چرخاند، پیدایت می کند
و تلالو اولش را برای تو پست می کند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب می کند،
زنده باد!
زنده باد سنگ های خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس می گیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا می فرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور می برد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
زنده باد بال خدا
که فرو می افتد
و درست روی شانۀ من می نشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را می چرخاند، پیدایت می کند
و تلالو اولش را برای تو پست می کند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب می کند،
زنده باد!
زنده باد سنگ های خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس می گیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا می فرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور می برد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
حالم بد است
مثل زمانی که نیستی
دردا که تو همیشه
همانی که نیستی..
من بی تو
در غریب ترین شهر عالمم
بی من
تو در کجای جهانی،
که نیستی؟
#غلامرضا_طریقی
حالم بد است
مثل زمانی که نیستی
دردا که تو همیشه
همانی که نیستی..
من بی تو
در غریب ترین شهر عالمم
بی من
تو در کجای جهانی،
که نیستی؟
#غلامرضا_طریقی
@asheghanehaye_fatima
من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم
که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد
بکش و بسوز و بگذر منگر به این که عاشق
بجز این که مهر ورزد گنهی دگر ندارد !
می وصل نیست وحشی به خمار هجر خو کن
که شراب ناامیدی غم درد سر ندارد...
#وحشی_بافقی 😑🔪
من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم
که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد
بکش و بسوز و بگذر منگر به این که عاشق
بجز این که مهر ورزد گنهی دگر ندارد !
می وصل نیست وحشی به خمار هجر خو کن
که شراب ناامیدی غم درد سر ندارد...
#وحشی_بافقی 😑🔪
@asheghanehaye_fatima
به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ
ز هجر دائمی ایمن ز وصل جاودان فارغ
بلند و پست و هجر و وصل یکسان ساخته بر خود
ورای نور و ظلمت از زمین و آسمان فارغ
سخن را شسته دفتر بر سر آب فراموشی
چو گل از پای تا سر گوش اما از زبان فارغ
کمان را زه بریده ، تیر را پیکان و پَر کَنده
سپر افکنده خود را کرده از تیر و کمان فارغ
عجب مرغی نه جایی در قفس نی از قفس بیرون
ز دام و دانه و پروازگاه و آشیان فارغ
برون از مردن و از زیستن بس بوالعجب جایی
که آنجا میتوان بودن ز ننگ جسم و جان فارغ
به شکلی بند و خرسندی به نامی تا به کی " وحشی "
بیا تا درنوردم ، گردم از نام و نشان فارغ ...
#وحشی_بافقی
به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ
ز هجر دائمی ایمن ز وصل جاودان فارغ
بلند و پست و هجر و وصل یکسان ساخته بر خود
ورای نور و ظلمت از زمین و آسمان فارغ
سخن را شسته دفتر بر سر آب فراموشی
چو گل از پای تا سر گوش اما از زبان فارغ
کمان را زه بریده ، تیر را پیکان و پَر کَنده
سپر افکنده خود را کرده از تیر و کمان فارغ
عجب مرغی نه جایی در قفس نی از قفس بیرون
ز دام و دانه و پروازگاه و آشیان فارغ
برون از مردن و از زیستن بس بوالعجب جایی
که آنجا میتوان بودن ز ننگ جسم و جان فارغ
به شکلی بند و خرسندی به نامی تا به کی " وحشی "
بیا تا درنوردم ، گردم از نام و نشان فارغ ...
#وحشی_بافقی