همانگونه که با نامِ خودم همراهام
برای به یاد آوردنات
نیازی به مرورِ خاطرهها نیست
که حتا یک لحظه هم از ذهنِ من بیرون نمیروی
راه رفتنات شبیهِ دویدن است
و لبخندِ تو
مانندِ چراغی که در تاریکی بتابد
روشنایی میافشانَد
وقتیکه زمان در تاریکیهای خالیِ خود
با ستارههای دوردستِ کائنات
- کائناتی که دگرگون شدهاند -
جاری میشود... میرود
برای به یاد آوردنات
نیازی به مرورِ خاطرهها نیست
همانگونه که با نامِ خودم همراهام
هر ساعت
هر دقیقه
هر ثانیه
و به همانسان با تو همراهام
قلبمان با غرورِ حاصل از باور کردنِ خوشبختی
آسوده است
سرمان به سانِ دینامیت
زیرِ بغلهای ما جا گرفته است
و بعد
روشناییِ حاصل از دیدارِ حقایق
- که بر پیشانیمان میدرخشد -
در هر زمان
و در چنین شرایطی
برای هر انسانِ فناپذیری میسر نمیشود
برای به یاد آوردنات
نیازی به مرورِ خاطرهها نیست
تو به اندازهی قلبام
و به اندازهی دستام به من نزدیکی
#آتیلا_ایلهان | Attilâ İlhan | ترکیه، ۲۰۰۵-۱۹۲۵ |
برگردان: #ابوالفضل_پاشا
از کتاب: #کوه_ها_نمایان_شده_اند
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
برای به یاد آوردنات
نیازی به مرورِ خاطرهها نیست
که حتا یک لحظه هم از ذهنِ من بیرون نمیروی
راه رفتنات شبیهِ دویدن است
و لبخندِ تو
مانندِ چراغی که در تاریکی بتابد
روشنایی میافشانَد
وقتیکه زمان در تاریکیهای خالیِ خود
با ستارههای دوردستِ کائنات
- کائناتی که دگرگون شدهاند -
جاری میشود... میرود
برای به یاد آوردنات
نیازی به مرورِ خاطرهها نیست
همانگونه که با نامِ خودم همراهام
هر ساعت
هر دقیقه
هر ثانیه
و به همانسان با تو همراهام
قلبمان با غرورِ حاصل از باور کردنِ خوشبختی
آسوده است
سرمان به سانِ دینامیت
زیرِ بغلهای ما جا گرفته است
و بعد
روشناییِ حاصل از دیدارِ حقایق
- که بر پیشانیمان میدرخشد -
در هر زمان
و در چنین شرایطی
برای هر انسانِ فناپذیری میسر نمیشود
برای به یاد آوردنات
نیازی به مرورِ خاطرهها نیست
تو به اندازهی قلبام
و به اندازهی دستام به من نزدیکی
#آتیلا_ایلهان | Attilâ İlhan | ترکیه، ۲۰۰۵-۱۹۲۵ |
برگردان: #ابوالفضل_پاشا
از کتاب: #کوه_ها_نمایان_شده_اند
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
■به تنهایی
آسمانی برای خودم
زمینی برای خودم
ابرهایی برای خودم دارم
و خودم در باغ و باغچهی خودم مشغولِ بازیام
اگر بخواهم یک نفر
اگر بخواهی هزاران نفر
و شمارِ همبازیهایام
بنا به دلخواهِ من است
و من به تنهایی به ازدحامی مبدل میشوم
خودم را با خودم تقسیم میکنم
وعدهی دیدار میگذارم و
با خودم ملاقات میکنم
شکایتی از این بیکسی ندارم
از خودم دلآزرده میشوم و
با خودم آشتی میکنم
در این دنیا - که به تنهایی به آن راه یافتهام -
هر چهقدر هم که به تنهایی زندهگی کنم
روزی که مرگ به سراغِ من بیاید
به مرگ هم عادت میکنم
■شاعر: #عزیز_نسین (#آزیز_نسین)
[ Aziz Nesin | ترکیه، ۱۹۹۵-۱۹۱۵ ]
■برگردان: #ابوالفضل_پاشا
📕●از کتاب: «با تو زیستن»
@asheghanehaye_fatima
آسمانی برای خودم
زمینی برای خودم
ابرهایی برای خودم دارم
و خودم در باغ و باغچهی خودم مشغولِ بازیام
اگر بخواهم یک نفر
اگر بخواهی هزاران نفر
و شمارِ همبازیهایام
بنا به دلخواهِ من است
و من به تنهایی به ازدحامی مبدل میشوم
خودم را با خودم تقسیم میکنم
وعدهی دیدار میگذارم و
با خودم ملاقات میکنم
شکایتی از این بیکسی ندارم
از خودم دلآزرده میشوم و
با خودم آشتی میکنم
در این دنیا - که به تنهایی به آن راه یافتهام -
هر چهقدر هم که به تنهایی زندهگی کنم
روزی که مرگ به سراغِ من بیاید
به مرگ هم عادت میکنم
■شاعر: #عزیز_نسین (#آزیز_نسین)
[ Aziz Nesin | ترکیه، ۱۹۹۵-۱۹۱۵ ]
■برگردان: #ابوالفضل_پاشا
📕●از کتاب: «با تو زیستن»
@asheghanehaye_fatima
■شکار
تو ای گوزن
که در خلوتگاهِ جنگل به تو شلیک کردهاند!
حیوانها با دردِ تو ساکت ماندهاند
و شاخهها در اندوهِ تو خم شدهاند
در شاخهایشان
در خطوطِ روی اندامشان
و در چشمهایشان
خوبیها [و مهربانیهایی] یافت میشود
که شکارچی نمیتواند آنها را از بین بِبَرَد.
■شاعر: #بولنت_اجویت [ Bülent Ecevit / ترکیه ]
■برگردان: #ابوالفضل_پاشا
📕●از کتاب: #خاک_برای_باران
@asheghanehaye_fatima
تو ای گوزن
که در خلوتگاهِ جنگل به تو شلیک کردهاند!
حیوانها با دردِ تو ساکت ماندهاند
و شاخهها در اندوهِ تو خم شدهاند
در شاخهایشان
در خطوطِ روی اندامشان
و در چشمهایشان
خوبیها [و مهربانیهایی] یافت میشود
که شکارچی نمیتواند آنها را از بین بِبَرَد.
■شاعر: #بولنت_اجویت [ Bülent Ecevit / ترکیه ]
■برگردان: #ابوالفضل_پاشا
📕●از کتاب: #خاک_برای_باران
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اندیشیدن به تو زیبا و امیدبخش است
مثلِ گوش سپردن به زیباترین صدای دنیا
و مثلِ گوشسپردن به زیباترین ترانه.
دیگر اما امید برای من کافی نیست
دیگر نمیخواهم به ترانه گوش بسپارم
میخواهم خودم نغمه سر بدهم
■شاعر: #ناظم_حکمت [
■برگردان: #ابوالفضل_پاشا
🎥●فیلمِ شعرخوانی به دو زبانِ فارسی و ترکی از ناظم حکمت توسط ابوالفضل پاشا (از کتاب: «عاشقانههای ساعتِ بیستویک»، نشرِ #سرزمین_اهورایی_اهورایی)
@asheghanehaye_fatima
مثلِ گوش سپردن به زیباترین صدای دنیا
و مثلِ گوشسپردن به زیباترین ترانه.
دیگر اما امید برای من کافی نیست
دیگر نمیخواهم به ترانه گوش بسپارم
میخواهم خودم نغمه سر بدهم
Seni düşünmek güzel şey,
ümitli şey,
dünyanın en güzel sesinden
en güzel şarkıyı dinlemek gibi birşey...
Fakat artık ümit yetmiyor bana,
ben artık şarkı dinlemek değil,
şarkı söylemek istiyorum
■شاعر: #ناظم_حکمت [
Nâzım
Hikmet
/ ترکیه، ۱۹۶۳-۱۹۰۲ ]■برگردان: #ابوالفضل_پاشا
🎥●فیلمِ شعرخوانی به دو زبانِ فارسی و ترکی از ناظم حکمت توسط ابوالفضل پاشا (از کتاب: «عاشقانههای ساعتِ بیستویک»، نشرِ #سرزمین_اهورایی_اهورایی)
@asheghanehaye_fatima