.
من پا به پای موکب خورشید
یک روز تا غروب سفر کردم
دنیا چه کوچک است !
وین راه شرق و غرب چه کوتاه
تنها دو روز راه میان زمین و ماه ...
اما #من و #تو دور
آنگونه دورِ دور !
که اعجاز عشق نیز
ما را به یکدیگر نرساند
زِ هیچ راه !
آه ....
#فریدون_مشیری
@asheghanehaye_fatima
من پا به پای موکب خورشید
یک روز تا غروب سفر کردم
دنیا چه کوچک است !
وین راه شرق و غرب چه کوتاه
تنها دو روز راه میان زمین و ماه ...
اما #من و #تو دور
آنگونه دورِ دور !
که اعجاز عشق نیز
ما را به یکدیگر نرساند
زِ هیچ راه !
آه ....
#فریدون_مشیری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
به دیدارم بیا
و برایم دستهایت را سوغات بیاور
تا پس از این معجزه
پاییز را به جهنم بسپارم
که عشق از هر آتشی سوزان تر خواهد بود!
به دیدارم بیا
و برایم خدا را هدیه بیاور
تا پس از این حادثه
خدا به #من
به #تو
و به #ما
ایمان بیاورد
که عشق میتواند گاهی در یک عصر پاییزی
از دست های من
که خفته اند در جیب های #تو...
به جهان نازل شود!
#حامد_نیازی
به دیدارم بیا
و برایم دستهایت را سوغات بیاور
تا پس از این معجزه
پاییز را به جهنم بسپارم
که عشق از هر آتشی سوزان تر خواهد بود!
به دیدارم بیا
و برایم خدا را هدیه بیاور
تا پس از این حادثه
خدا به #من
به #تو
و به #ما
ایمان بیاورد
که عشق میتواند گاهی در یک عصر پاییزی
از دست های من
که خفته اند در جیب های #تو...
به جهان نازل شود!
#حامد_نیازی
@asheghanehaye_fatima
■احساسات
احساساتِ من به شدت زخمیاند
انگار گلوله خوردهاند و
خونشان رفته است
احساساتِ من
در حالِ جان سپردناند
نه کسی در زندهگیام هست که احساساتام را با او قسمت کنم
نه کسی هست که مرا دوست داشته باشد
یعنی من آنام که از یاد رفته، در گذشتهها جا مانده است...
■●شاعر: #آتیلا_ایلهان | Attilâ İlhan | ترکیه، ۲۰۰۵-۱۹۲۵ |
■●برگردان: #ابوالفضل_پاشا
📕●برگرفته از مجموعهی شعر: #من_نور_ماه_را_نوشیدهام | ●نشر: #ایجاز | چ اول ۱۳۹۸
■احساسات
احساساتِ من به شدت زخمیاند
انگار گلوله خوردهاند و
خونشان رفته است
احساساتِ من
در حالِ جان سپردناند
نه کسی در زندهگیام هست که احساساتام را با او قسمت کنم
نه کسی هست که مرا دوست داشته باشد
یعنی من آنام که از یاد رفته، در گذشتهها جا مانده است...
■●شاعر: #آتیلا_ایلهان | Attilâ İlhan | ترکیه، ۲۰۰۵-۱۹۲۵ |
■●برگردان: #ابوالفضل_پاشا
📕●برگرفته از مجموعهی شعر: #من_نور_ماه_را_نوشیدهام | ●نشر: #ایجاز | چ اول ۱۳۹۸
@asheghanehaye_fatima
هر بار که به او میگویم: "مراقب خودت باش"، در جواب این عبارت و با صدایی کاملا رسا میگفت: "مراقبم باش، مراقبتم"...
حتا ترتیب این دو عبارت مهم است. اگر این دو راجابجا می گفت، هیچ فرقی با دیگران نداشت و چون تعارفات کلیشه ای تنها جمله ای بود و بس...!
ولی او ابتدا فروتنانه تمنا می کرد و بعد با قدرت نشان میداد که کنارم ایستاده است.
#حمید_جدیدی
#من_او_را_دوست_دارم
هر بار که به او میگویم: "مراقب خودت باش"، در جواب این عبارت و با صدایی کاملا رسا میگفت: "مراقبم باش، مراقبتم"...
حتا ترتیب این دو عبارت مهم است. اگر این دو راجابجا می گفت، هیچ فرقی با دیگران نداشت و چون تعارفات کلیشه ای تنها جمله ای بود و بس...!
ولی او ابتدا فروتنانه تمنا می کرد و بعد با قدرت نشان میداد که کنارم ایستاده است.
#حمید_جدیدی
#من_او_را_دوست_دارم
تو را تنگ به آغوش گرفتهام،
و دستانم...
چرا دستانم سخاوت همیشگی را ندارند،
و برای رهایی تلاشی نمیکنند!؟
برشی از کار
#حمید_جدیدی
#من_او_را_دوست_دارم
@asheghanehaye_fatima
و دستانم...
چرا دستانم سخاوت همیشگی را ندارند،
و برای رهایی تلاشی نمیکنند!؟
برشی از کار
#حمید_جدیدی
#من_او_را_دوست_دارم
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
چرا خون بیشتری روی لب ها داریم
که اینطور سرخ و گرم...؟!
چرا هر چه بیشتر حرف میزنیم
باز غمگینیم؟!
شاید رنجی که ناخواسته به هم می بخشیم
بخاطر واژههایی ست که از میان همان لبها بیرون می ریزد!
اگر بگویم "دوستت دارم" و بگویی من هم...!
فکر می کنی کداممان خون بیشتری را به گردن دیگری ریخته است؟
کداممان زودتر می میرد؟!
برای همین است که ساکتم
برای همین است که وقتی حرف میزنی
دوست دارم ببینمت و بمیرمت...
#حمید_جدیدی
#من_او_را_دوست_دارم
چرا خون بیشتری روی لب ها داریم
که اینطور سرخ و گرم...؟!
چرا هر چه بیشتر حرف میزنیم
باز غمگینیم؟!
شاید رنجی که ناخواسته به هم می بخشیم
بخاطر واژههایی ست که از میان همان لبها بیرون می ریزد!
اگر بگویم "دوستت دارم" و بگویی من هم...!
فکر می کنی کداممان خون بیشتری را به گردن دیگری ریخته است؟
کداممان زودتر می میرد؟!
برای همین است که ساکتم
برای همین است که وقتی حرف میزنی
دوست دارم ببینمت و بمیرمت...
#حمید_جدیدی
#من_او_را_دوست_دارم
حالا داره قدر همه چیز معلوم می شه
"ضریح اونه که دست بزنم به دستت...
حالا دارد قدر همه چیز معلوم می شود. اندازه ها دارد دستمان می آید. بها دار و بی بها تکلیفش معلوم می شود. رفیقی که از دیدنش دلمان باز میشد پر ارزش، همکار پر ادعایی که مدتهاست ندیدیمش و آب از آب تکان نخورده بی ارزش. ماده ضد عفونی کننده ارزانی که بدون آن در معرض خطریم پر ارزش، عطر گران قیمتی که قرار بود در مهمانی بزنیم بی ارزش. پرستاری که با حقوق کم از جانش مایه می گذارد پر ارزش. سیاستمداری که گزافه گوییهایش تمامی نداشت و از سوراخش بیرون نمی آید بی ارزش. آدمی که گاهی در خانه ما را میزد پر ارزش. آدمی که دل ما را خالی میکرد بی ارزش. آب پاک، خوراک پاک، هوا و تنفس پاک پر ارزش. ظرف و ظروف قیمتی و لباس گرانی که برای چشم و هم چشمی کنار گذاشته بودیم بی ارزش. آنی که دلش برای همه ما نگران است پر ارزش. آنی که با خودخواهی وخرافه همه ما را در معرض خطر قرار داده بی ارزش. لمس و بوسیدن دست و صورتی که دوستش داریم پر ارزش، لمس و بوسیدن طلا و نقره مقبره های گذشتگان بی ارزش."
متن: #امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
#ویروس_کرونا #کرونا #خانه_بمانیم #در_خانه_بمانیم #کتاب_بخوانیم #من_و_تو_مسئولیم #ما_مسئولیم #قرنطینه #روزهای_سخت
پ.ن
تا درد نکشیم، قدرِ بی دردی رو نمیفهمیم
"ضریح اونه که دست بزنم به دستت...
حالا دارد قدر همه چیز معلوم می شود. اندازه ها دارد دستمان می آید. بها دار و بی بها تکلیفش معلوم می شود. رفیقی که از دیدنش دلمان باز میشد پر ارزش، همکار پر ادعایی که مدتهاست ندیدیمش و آب از آب تکان نخورده بی ارزش. ماده ضد عفونی کننده ارزانی که بدون آن در معرض خطریم پر ارزش، عطر گران قیمتی که قرار بود در مهمانی بزنیم بی ارزش. پرستاری که با حقوق کم از جانش مایه می گذارد پر ارزش. سیاستمداری که گزافه گوییهایش تمامی نداشت و از سوراخش بیرون نمی آید بی ارزش. آدمی که گاهی در خانه ما را میزد پر ارزش. آدمی که دل ما را خالی میکرد بی ارزش. آب پاک، خوراک پاک، هوا و تنفس پاک پر ارزش. ظرف و ظروف قیمتی و لباس گرانی که برای چشم و هم چشمی کنار گذاشته بودیم بی ارزش. آنی که دلش برای همه ما نگران است پر ارزش. آنی که با خودخواهی وخرافه همه ما را در معرض خطر قرار داده بی ارزش. لمس و بوسیدن دست و صورتی که دوستش داریم پر ارزش، لمس و بوسیدن طلا و نقره مقبره های گذشتگان بی ارزش."
متن: #امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
#ویروس_کرونا #کرونا #خانه_بمانیم #در_خانه_بمانیم #کتاب_بخوانیم #من_و_تو_مسئولیم #ما_مسئولیم #قرنطینه #روزهای_سخت
پ.ن
تا درد نکشیم، قدرِ بی دردی رو نمیفهمیم
وقتي كه رگباري ترين آغوش بودم
دست تو مثل سقفْ بالاي سرم بود
ديوونه ي خنديدنت بودم عزيزم!
خنده ت شبيه خنده هاي مادرم بود
#حسين_صفا
#من_كم_تحملم
@asheghanehaye_fatima
دست تو مثل سقفْ بالاي سرم بود
ديوونه ي خنديدنت بودم عزيزم!
خنده ت شبيه خنده هاي مادرم بود
#حسين_صفا
#من_كم_تحملم
@asheghanehaye_fatima
ای #من، ای #زندگی!
در میانِ پرسشهای مداوم
و زنجیرهی بیپایانِ بیایمانان
و شهرهای آکنده از دیوانگان
و منی که
پیوسته در سرزنشِ خویش است
(که کیست دیوانهتر از من؟
و کیست بیایمانتر از من؟)
در میانِ چشمهایی که
بیهوده روشنی میجویند
و اشیاء مضحک
و کشمکشی که
هر دم از سر گرفته میشود
و انبوهِ دروغینِ خلقی که
سنگین گام برمیدارد
و تتمهی سالیانی پوچ و بیحاصل،
سالیانی که با مناش در هم تنیده
این پرسش، ای من، بس غمانگیز،
این پرسشِ مداوم__
به چه باید دل خوش کرد؟
ای من، ای زندگی!
پاسخ.
که اینسان تو اینجایی،
که زندگی هست و یگانگی
که نمایشِ عظیم،
همچنان بر صحنه است،
تا تو نیز کلامی بدان بیفزایی.
#والت_ویتمن
برگردان: #آرمین_دارابی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
در میانِ پرسشهای مداوم
و زنجیرهی بیپایانِ بیایمانان
و شهرهای آکنده از دیوانگان
و منی که
پیوسته در سرزنشِ خویش است
(که کیست دیوانهتر از من؟
و کیست بیایمانتر از من؟)
در میانِ چشمهایی که
بیهوده روشنی میجویند
و اشیاء مضحک
و کشمکشی که
هر دم از سر گرفته میشود
و انبوهِ دروغینِ خلقی که
سنگین گام برمیدارد
و تتمهی سالیانی پوچ و بیحاصل،
سالیانی که با مناش در هم تنیده
این پرسش، ای من، بس غمانگیز،
این پرسشِ مداوم__
به چه باید دل خوش کرد؟
ای من، ای زندگی!
پاسخ.
که اینسان تو اینجایی،
که زندگی هست و یگانگی
که نمایشِ عظیم،
همچنان بر صحنه است،
تا تو نیز کلامی بدان بیفزایی.
#والت_ویتمن
برگردان: #آرمین_دارابی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
حتی اگر زیبا و ثروتمند هستیم، نمی خواهیم که ما را به دلیل این چیزها دوست بدارند، چون اگر این خصوصیات از بین بروند، #عشق به همراهش می رود. من ترجیح می دهم که شما از ذهنم تعریف کنید و نه از چهره ام، و اگر مجبور باشید در آن صورت ترجیح می دهم در مورد لبخندم اظهار نظر بکنید تا دماغم. ما محتاجیم که دوست داشته شویم، حتی اگر همه چیزمان را از دست بدهیم: همه چیز ترک شود جز "#من" ، این "من" اسرار آمیز در ضعیف ترین و آسیب پذیرترین وضع اش.
#جستارهایی_در_باب_عشق
#آلن_دوباتن
@asheghanehaye_fatima
#جستارهایی_در_باب_عشق
#آلن_دوباتن
@asheghanehaye_fatima