معلم: یادگیرنده مادام العمر
8.57K subscribers
2.94K photos
1.29K videos
142 files
1.3K links
در این کانال درباره تعلیم و تربیت، معلم و معلمی، و یادگیری مادام العمر گفتگو می‌کنیم:

@JafarabadiAli
Download Telegram
معلم: یادگیرنده مادام العمر
🧠 آیا کرونا مغز بچه ها را دستکاری می کند؟ ‼️همین الان مقاله ای خواندم که بسیار من را به فکر واداشت و بر آن شدم تا با شما به اشتراک بگذارم؛ هرچند تصمیم داشتم برای امروز مطلب جدیدی منتشر نکنم. 🧬مقاله از یافته های پژوهشگران مبنی بر ایجاد تغییرات در مغز و…
🖋 جناب دکتر نوری، مدیر سیگ علوم اعصاب تربیتی و هیئت علمی دانشگاه در نقد و بررسی این مقاله و موضوع آن مطلبی ارسال کرده اند که تقدیم است‌؛ با سپاس خاص از ایشان.

"تا حالا مقاله ای پیدا نکردم که تاثیر کرونا بر مغز دانش آموزان را بررسی کرده باشد. وقتی می گوییم مغز چون باید دقیقا منظورمون رو مشخص کنیم چون خیلی پیچیده است و از بخش های مختلفی تشکیل شده است که هر بخش نیز هماهنگ با بخش های دیگر کارکردهای مختلف جسمانی، شناختی، عاطفی و اجتماعی را کنترل می کنند. ضمن اینکه سطح مطالعه هم می تواند ژن، نورون یا نواحی مغزی باشد. اگر قرار باشد مطالعه ای اینطوری انجام شود باید پیش از کرونا مثلا فعالیت بخش اجتماعی مغز در تعدادی دانش آموز همسان به لحاظ ویژگیهای ذهنی مانند هوش و فرهنگی مانند طبقه اقتصادی-اجتماعی از طریق روش های تصویربرداری عصبی ثبت می شد و اکنون بعد یکسال دوباره اندازه گیری شود و این تفاوت به لحاظ میزان معنی داری آماری در مقایسه با گروه کنترل همتای آنان تفسیر شود. باز حتی در این صورت ما یک رابطه همبستگی را متوجه می شویم نه رابطه علت-معلولی.
در مورد تاثیر انزوای اجتماعی بر رشد مغز یعنی مثلا میلینه شدن یا سیناپس زایی قبلا مطالعاتی انجام شده ولی باز چنین مطالعاتی هم پس رویدادی بودند و باز ممکن است متغیرهای مختلف دیگری نقش میانجی داشته اند. اینکه امکان مطالعه آزمایشی وجود نداشته به دلایل اخلاقی است چون پژوهشگر نمی تواند تعدادی کودک را در معرض انزوا قرار دهد تا نتیجه پژوهشی دقیقی را تحت شرایط کنترل شده گزارش کند. ولی بطور کلی نتایج مطالعات تا اندازه زیادی حاکی از آن است که انزوای اجتماعی ممکن است فرایندهای نورون زایی، سیناپس زایی و میلینه شدن را تحت تاثیر قرار دهد. اما الان ما واقعا نمی توانیم ادعا کنیم که کرونا باعث انزوای اجتماعی شده است.
و بالاخره اینکه سیستم عصبی انسان بسیار پیچیده تر از ماهی است و به این سادگی قابل مطالعه نیست. تعمیم از چنین مطالعه ای فراتعمیم است."

🔸 مطالب مربوط به این حوزه تخصصی را می توانید در کانال دکتر نوری پی بگیرید:
@eduneuro

#مغز
#علوم_اعصاب
#یادداشت_مهمان

🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
معلم: یادگیرنده مادام العمر
✳️ داستانِ ما ناقص‌های مطلق پسند 🔰 قسمت یک از دو ✍️ محمدمهدی و علی جعفرآبادی 🔹 خبر نخست که دیدم این بود: عضو اصولگرای شورای شهر اصفهان، در واکنش به نام‌گذاری خیابانی در اصفهان به نام مرحوم #مریم_میرزاخانی، در جلسه شورای اصفهان می‌شود که خانم میرزاخانی…
🖋 آقای مصطفی امیری، معلم ریاضی با سابقه و عضو محترم کانال، درباره این نوشته مطلبی ارسال کرده اند که در ادامه تقدیم است؛ با سپاس از ایشان:

«سلام علیکم
مطلبتان رو در مورد ناقص های مطلق پسند خواندم و چند نکته به ذهنم رسید:
اول- موضوع نامگذاری خیابان ها از موضوع الگوسازی به نظرم باید تفکیک شود.
دوم- اگر مثلا اسم یک خیابان را بگذاریم پاتریس لومومبا برای یک نفر به خصوص جوان مفهوم الگوی بیشتری دارد یا اگر اسم یک خیابان را بگذاریم مریم میرزاخانی؟ به نظرم شخصیت هایی که به نحوی به ما قرابت بیشتری دارند علاوه بر جنبه مورد نظر از جنبه های دیگر هم الگو می شوند. مثلا شما در یک فیلم خارجی اگر صحنه ارتباط دختر و پسری را ببینی کمتر اثر دارد تا اینکه در یک فیلم ایرانی چنین چیزی مشاهده کنی(البته فقط اگر این عامل رو در نظر بگیریم وگرنه تعدد و کیفیت و ... فیلم ها می تواند اثرگذاری هرکدام را بیشتر کند.)
بنابراین وقتی اسم گاندی را می گذاریم، شاید کمتر کسی به دین و آیینش کار داشته باشه و واقعا آن چیزی که به ذهن می آید روحیه استکبارستیزی گاندی است ولی وقتی اسم یک خیابان را می گذریم علی دایی فقط موفقیتش در فوتبال به ذهن نمی آید و دلیلش احساس قرابت بیشتری است که با علی دایی داریم.
بنابراین اگرچه موافقم که نامگذاری خیابان به نام هادی ساعی ترویج ورزش و به نام پروین اعتصامی ترویج ادبیات و به نام مریم میرزاخانی ترویج علم و دانش هست همانطوری که نامگذاری خیابان به نام گاندی ترویج استکبارستیزی است ولی این نامگذاریها می تواند جنبه های دیگری هم داشته باشد که باید به آنها توجه کرد.
سوم- قبول دارم که یکی از معضلات جامعه ما مطلق گرایی است و از این جهت کاملا با شما موافقم ولی باید قبول کنیم که گاهی از لبه دیگر بام می افتیم. من البته شناخت کافی نسبت به دانشمند فقید، مریم میرزاخانی ندارم و اساسا مقایسه ایشان با شهدا را لازم نمی دانم و به نظرم کار اشتباهی است و دوگانه سازی نادرستی است. اما آیا ما به دانشمندان بسیار زیادی که در همین کشور هستند و خدمات بسیاری کرده اند و رتبه علمی بالایی هم دارند به قدر کافی توجه کرده ایم؟ البته که توجه به آنها نافی توجه به این نابغه ریاضی نیست ولی شاید مصداق از لبه دیگر بام افتادن باشد. گاهی به نظر می‌رسد که اتفاقا عده ای قصد پررنگ کردن یک شخصیت را به خاطر همان نقصی که دارد را داشته باشند و واقعا برایشان نکات مثبت آن فرد خیلی اهمیت نداشته باشد و چون آن شخص نکته مثبت بارزی دارد می خواهند به نحوی نکته منفی او را توجیه و حتی تایید کنند. چه بسا دیده ام افرادی که از ریاضی متنفرند ولی سنگ این نابغه ریاضی را به سینه می زنند که بی حجابی خود را توجیه و تایید کنند. مثل اینکه حتما خود شما بسیار دیده اید دانش آموزانی که به بهانه اینکه علی دایی در دانشگاه شریف درس خوانده او را مطرح می کنند که فوتبال بازی کردن بیش از حد خود را توجیه کنند و به جنبه اصلی مدنظر که مثلا تحصیلات است اساسا توجهی نمی شود.
چهارم- نهایتا به نظر من در نامگذاری ها به نام افراد خصوصا ایرانی باید به عوامل بیشتری توجه داشت و شاید نامگذاری اماکن تخصصی به نام ایشان مثلا ایجاد یک مرکز پژوهشی و تحقیقاتی در زمینه علوم پایه به نام این نابغه ریاضی مناسبتر باشد و اتفاقا توجه را به نکات مثبت ایشان بیشتر کند تا نامگذاری یک خیابان که می تواند آن جنبه عمومی که بعضا شاید مثبت نباشد را بیشتر القا می کند.»

#یادداشت_مهمان
#مصطفی_امیری
#مریم_میرزاخانی

🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
معلم: یادگیرنده مادام العمر
📆 ۲۹ فوریه زادروز سیمور پَپِرت ریاضیدان، دانشمند علوم رایانه و آموزگار آمریکایی، از پیشگامان هوش مصنوعی و جنبش ساخت و سازگرایی در آموزش و پرورش است. 📌 او همراه با والی فورزیگ زبان برنامه‌نویسی لوگو را ابداع کرد. 📌 در دانشگاه ام‌آی‌تی، پَپِرت گروه تحقیقاتی…
🖋 جناب آقای دکتر خسرو داودی، دکترای آموزش ریاضی و از مؤلفین کتب درسی و عضو محترم کانال، در مورد ترجمه نظريه پپرت نکته ای را متذکر شده اند که در ادامه می خوانید؛ با سپاس خاص از ایشان:

«من در مجله رشد اموزش رياضي شماره ١٣٤ اين موضوع را (نظريه پپرت یعنی constructionism و تفاوت آن با constructivism) به تفصيل توضيح داده ام. در مقدمه آن یادداشت آمده است:
📌 در ترجمه این متن برای واژه «constructionism» که یک لغت ترکیبی و ابداعی است و به‌طور معمول در واژه‌نامه‌های انگلیسی نیز وجود ندارد، از معادل «ساختن‌گرایی» استفاده شده است. شباهت این عبارت با واژه آشنای «ساخت‌گرایی» در علوم یادگیری ممکن است ابهام ایجاد کند. مطالعه متن به رفع این ابهام کمک می‌کند. همچنین اصطلاح «ساخت و سازگرایی» به‌عنوان معادل «constructivism» از بین ترجمه‌های متفاوتی که برای این واژه در فارسی به‌کار رفته، انتخاب شده است. مفهوم ساخت و سازگرایی در ادبیات پژوهشی و دانشگاهی ایران شناخته شده است. مقالات، کتاب‌ها و مطالب متفاوتی به زبان فارسی در این باب منتشر شده اند، اما مفهوم ساختن‌گرایی کمتر مورد توجه بوده است. اغلب آموزشگران ریاضی یا از آن اطلاع کمی دارند و یا تفاوت آن را با ساخت و سازگرایی به روشنی نمی‌دانند. در طول سال‌های انتشار مجله «رشد آموزش ریاضی»، تنها در شماره ۷۵ در سال ۱۳۸۳ و در حد یک‌و‌نیم صفحه به این موضوع پرداخته شده و معرفی مختصری از مفهوم ساختن‌گرایی، با ترجمه آقای مرتضی ایوبیان درج شده است. خوش‌بختانه ایشان نیز از همان معادل‌های به کار رفته در متن‌ها و ترجمه خود استفاده کرده‌اند.»

#یادداشت_مهمان
#خسرو_داودی
#سیمور_پپرت
#کامپیوتر #رایانه
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:

@TeacherasLLL
🖋 خودتان باشید؛ بدون واهمه از کمبود پیشوندها و پسوندها

🔸 توجه به معانی دقیق درجه ای از هوش هیجانی-اجتماعیه.
در خصوص مدارک تحصیلی بدون اینکه ارزش گذاری و نگاه به بالا و پایین داشته باشیم خوبه که (اگر اصرار داریم افراد رو با عنوان خطاب کنیم) حداقل هر عنوانی رو در جای درست خودش به کار ببریم.
پس تمرین کنیم:
هر کسی که لیسانس داره مهندس نیست. رشته های گروه فنی مهندسی در جدول رشته ها مشخصند. مهندس بودن یا نبودن تعریفی از سطح علمی ارائه نمیده سطح علمی با رنکینگ دانشگاه و سوابق علمی فرد "قابل تخمینه".
دکترای حرفه ای (عمومی) با دکترای تخصصی (پی اچ دی) فرق داره.
هر کسی که دانشجوی دکترا شده و ((به هر دلیلی)) دکتراشو تموم نکرده، یعنی ((دکتر نیست)). واحدهای نظری بخش کوچکتر و پژوهش بخش اصلی و بزرگتر پی اچ دی هستند. اگر کسی از تز دکتریش دفاع نکنه، یعنی واجد شرایط دکتری نشده. ما تا نیم ساعت قبل از اعلام نمره دفاع هم دکتر محسوب نمیشیم.
پست داک (به قول ایرانی ها پسا دکتری یا اصطلاح بسیار غلط فوق دکترا) مدرک تحصیلی یا دوره دانشجویی نیست. شغل پژوهشیه. بالاترین مدرک تحصیلی همان پی اچ دی ست.
استادیار (آسیستان پروفسور) دانشیار (اسوشیتد پروفسور) استاد (پروفسور) القابی نیستن که برای احترام به کسی بدیم. درجات شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه هستن (مثل درجات نظامی ها)
وقتی عنوان غلط به کسی میدیم یعنی در عمق، واقعیت اون فرد رو اونقدر معتبر نمیدونیم که برای بالا بردنش برچسبهای ساختگی بهش میزنیم.
عناوین حرفه ای کاربردهای حرفه ای دارن نه هویتی. من سارا طاهری هستم.

📌 عنوان یادداشت از من است؛ و نویسنده متن خانم سارا طاهری هستند (در لینکداین، با شیوه نگارش ایشان).

⁉️ نظر شما درباره این مطلب چیست؟

#یادداشت_مهمان
#سارا_طاهری

🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 جایی که تا مدتها خالی خواهد بود!

🕯 یادداشت دکتر #محمود_امانی_تهرانی
دبیرکل شورای عالی آموزش‌و‌پرورش در سوگ زنده‌یاد #محمد_ابوالحسنی ، خالق #دیرین_دیرین

🔸 انگار همین دیروز بود، مهرماه سال ۱۳۶۴، کلاس اول راهنمایی، مدرسه علوی. درس علوم و انبوهی از دانش آموزان پر شر و شور. در بین ایشان محمد ریز نقش، سبزه رو، خندان، سرشار از شادی و لبریز از انرژی، خودنمایی می کرد. کنجکاوی ها و پرسش هایش تمامی نداشت، وقت و بی وقت، و بازیگوشانه. از بچه هایی بود که به دل می نشست، نمی توانستی به او بی اعتنا باشی. در جمع دوستانش هم برو بیایی داشت، تحویل گرفته می شد. رییس بازی در منش اش نبود اما در خیلی از کارها، محور بود و کارها را رتق و فتق می کرد. بقول بچه ها، با مرام بود.
پس از فارغ التحصیلی گاه گاهی زنگی می زد و می آمد دفتر تالیف کتابهای درسی. هر بار، ایده جدید و خلاقانه ای داشت که می خواست درباره آن مشورت کند. کارهایش همیشه ترکیبی بود از خلاقیت، نواوری، کار آفرینی و برآوردن یک نیاز اصیل، غالبا آموزشی. ترکیبی از تواضع و درستکاری و خیرخواهی در وجودش بود که در مخاطبان احساس خوشایندی از اعتماد و صمیمیت به وجود می آورد. خوش بین و امیدوار بود. به اطرافیان خود هم همین حس را منتقل می کرد. همیشه انبانی از اخبار خوب و موفقیت داشت.
حساسیت های اعتقادی، اخلاقی و دینی قابل توجهی داشت. یک بار در میانه صحبت ها، اشاره ای و نقدی کردم به کتابی که آن روزها توسط دانشگاه خواجه نصیر چاپ شده بود و به نوعی تنها منبع فارسی درباره منطق فازی به شمار می آمد. کتاب مورد توجه قرار گرفته بود. گفتم کتاب، تعمیم هایی فراتر از قلمرو تخصصی خود را دربردارد و دامنه نسبیت را به حوزه اخلاق و ارزش ها می کشاند. گفتم خوبست به بهانه انتشار این کتاب، نشستی برای نقد و بررسی برگزار شود و بحث قلمرو علم، فلسفه، فیزیک و متافیزیک برای دانشجویان مطرح گردد. اعلام آمادگی کردم. کارها و پیگیری هایش فوری بود. بلافاصله قراری گذاشت و به اتفاق پدرش که استاد همان دانشگاه بود، به ملاقات رئیس دانشگاه رفتیم. ملاقات فوق العاده ای بود. قرار سلسله جلساتی را گذاشتیم که شوربختانه، به دلیل وقوع حوادث سال ۸۸ هیچگاه برگزار نشد.
آخرین باری که دیدمش همین چند ماه پیش بود، در شورای عالی آموزش و پرورش. آمد و مانند همیشه دغدغه آموزش داشت، و ایده ای که می توانست فضای یادگیری جذاب و بازی گونه را برای بچه ها رقم بزند. شخصیت و فضای جدیدی را خلق کرده بود که فقط انسانی چون او، می توانست از پس اجرای آن بر آید. از دیرین دیرین، وی و گیگول خود را آزاد کرده بود و ...

از محمد ابوالحسنی هر کس تصویری در خاطر دارد، اما آنچه من در خاطر دارم، تصویر انسانی است که از یک سو، هیچگاه کودکی خود را از دست نداده، با همه خیال انگیزی ها، سادگی ها و هیجان هایش. و از سوی دیگر، هیچگاه به کار ناپخته، غیر حرفه ای و صرفا برای امرار معاش تن در نداده است.

🍂 جای او برای مدتها خالی خواهد بود...

#یادبود #یادداشت_مهمان
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖊 یادداشت دکتر #محمود_مهرمحمدی، عضو محترم شورای عالی آموزش‌و‌پرورش و عضو گرانمایه کانال، به مناسبت روز و هفته معلم

با نام خدا
برای معلم، در آستانه روز معلم در سال ۱۴۰۰ به تمام معلمان سرزمینم درود می‌فرستم و سربلندی هرچه بیشتر آنان را که تضمین‌کننده سربلندی کشور است، از درگاه خداوند سبحان مسئلت می‌کنم.

اما بعد؛
⁉️ آيا می‌توان از معلم سخن گفت و نگران تربیت‌معلم نبود؟
⁉️ آیا تربیت معلم در کشور ما در سطحی است که شایسته این مردم و پاسخگوی آرمان‌های توسعه است؟
⁉️ آیا بزرگداشت معلم نیازمند بازنگری و بازتنظیم سیاستهای کلان تربیت معلم کشور
نیست؟
⁉️ آیا حق حیات معلمی بر نسل جدید جز از طریق تربیت معلمانی که دارای شایستگی‌های گسترده معلمی در عصر جدید هستند ادا می‌شود؟
⁉️ آيا با تمرکز بر سیاست "تامین" معلم به هرقیمت و فروگذاری امر "تربیت" معلم برخوردار از کفایت‌های لازم می‌توان مدعی هم‌راستایی حرف و عمل درباره نقش و جایگاه معلم شد؟

📌 با نگاه به صحنه جهانی تربیت معلم در می یابیم که هیچ کشوری امر تربیت معلم را به صورت تمام و کمال به یک دانشگاه نسپرده است. خرد جهانی می‌گوید باید از ظرفیت‌های مستقر و معتبر ملی برای تحقق ماموریت ملی تربیت معلم سود جست و آن‌ها را مغتنم شمرد.

📌 هندسه تربیت معلم در کشور ما در پاسخ به منافع ملی نیاز به بازبینی و احیاء عنصر مشارکت دارد و ازقضا در سناریوهای مربوطه برای دانشگاه فرهنگیان نقش کلیدی می‌توان در نظر گرفت. اما این نقش‌ها از جنس دیگری خواهد بود.

📌 اگر از این بازبینی طفره برویم و هرچه سریع‌تر گفتگوهای لازم در این زمینه را سامان ندهیم، تاوان آن را با گسیل داشتن نیروهای میان‌مایه از حیث شایستگی‌های معلمی به مدارس کشور خواهیم پرداخت.

📌 کافیست بپذيريم که می‌توانیم تربیت معلم را بر پایه تجربه یک‌صد ساله ملی و بهره‌مندی از تحولات جهانی بهتر از آنچه هم‌اکنون با آن سروکار داریم تمشیت کنیم.

نگذاریم تعصبات احتمالی مانع از بهسازی این فرایند شود.

محمود مهرمحمدی
اردیبهشت ۱۴۰۰

#یادداشت_مهمان
#روز_معلم
#تربیت_معلم
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
📝به یاد آوردن آنچه از یاد برده ایم...

🔸 این یادداشت را یکی از اعضای محترم کانال به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم ارسال کرده اند؛ با سپاس از ایشان.

در هفته گرامی داشت مقام معلم، این اصیل ترین جایگاه در تاریخ شکل گیری آنچه که ما اکنون هستیم و آنچه خواهیم بود، گمان کردم زمان مناسبی است که به صورت بندی ارزش های اساسی این مقام چه در ساحت اجتماعی و چه در ساحت فردی به عنوان معلم بپردازیم.

نظام آموزش و پرورش ما [و به تبع آن آموزش عالی] در سال های اخیر با جایگاه معلم [استاد] به گونه ای تقلیل گرایانه برخورد کرده است که رفته رفته آثار آن در تمام عرصه علم و علم آموزی نمایان می شود.

در اکنونِ این مسیر، تجربه و دانش معلم در شکل گیری محتوای [آشکار و پنهان] آموزش و پرورش به پشیزی گرفته نمی شود و این سبب گردیده تا نقش معلم از آنچه امام علی (ع): پیشوا و آموزنده دیگران در سیره و اخلاق و... [حکمت 73 نهج البلاغه] میداند به گوینده متون و مبصر [نظم دهنده] کلاس تقلیل داده شود.

در اکنونِ این مسیر، ملاک های حرفه ای برای به کارگیری معلمان به عنوان الگو های تاثیر گذار در روح و اندیشه جامعه قربانی کمبود نیروی انسانی به جهت سو مدیریت گردیده است و حقوق و رفاه آن ها بازیچه سیاست های انتخاباتی و تبلیغاتی شده است.

در اکنون ِاین مسیر، اساتید در دانشگاه ها از به بحث گذاشتن آزاد اندیشه ها و گفتمان ها هراس دارند و رسالت تحول خواهی، آزاد اندیشی و پویای آنها فدای ارتقا آمار تعداد مقالات چاپ شده گردیده است، که هم خدشه بر اندام فرد فرد اساتید انداخته و آنها را خمود و در خود فرو برده است و هم در پی آن دانشجویان را به برده های رزومه، نمره و پایان‌نامه بدل ساخته است.

در اکنونِ این مسیر، معلم مثال سرخوردگی علم آموزی در سعادتمند کردن آدمی است، چرا که جامعه معلم را در لباس مسافرکش، دلال خودرو و مسکن و... می بیند.

در اکنونِ این مسیر، معلم انگیزه ای در خود برای تعمیق دانسته ها و به روز بودن نمی یابد و خارج از زمان و چهارچوب کلاس وقعی به آموختن نمی گذارد و فراتر از انتقال مفاهیم کتاب های دیکته شده وظیفه ای برای تاثیر گذاری عمیق تر بر اخلاق و روح دانش آموز نمی بیند.

شمردن این سیاهه طویل برای منِ معلم، رنج مضاعف است، اما به نقل از دوست ارجمندی اکنون "عصر نزاع بر روایت رنج آدمی است و هر فرد را تنها می توان بر مبنای نسبتش با روایت حقیقی از رنج قضاوت کرد." [مهدی حاجتی]

پائولو فریره [پیشگام تعلیم و تربیت انتقادی]: «تحصیلات را کنشی تحولی، سیاسی و اخلاقی می داند که به دانش آموز امکان ابراز و تعامل می دهد تا معنای شهروندی انتقادی را کشف کنند و به طور معنی داری در فرآیند مردم سالاری مشارکت کنند.» این تعریف می تواند ما را به یاد آنچه از یاد برده ایم بی اندازد، اینکه اگر شعار سال های متمادی ما «تولید» است، اگر آرمان جمعی ایرانیان از دیرباز «مشروطیت و مردم سالاری» است، اگر به وقت تصمیم های بزرگ نگرانی ما «بصیرت» است و اگر به هنگام مقایسه رفتار های پرخاشگرایانه خود با دیگران حسرتمان «فرهنگ شهروندی» است و هزاران اما و اگر دیگر؛ نقطه آغاز دستیابی به آن همه، معلم است. در تحلیل اینکه چرا انقلاب ها [تغییرات و اصلاحات] اغلب به سر انجام وعده داده خود نمی رسد، دکتر امبدکار چه زیبا در کمیسیون آموزشی هندوستان چنین می گوید:«تنها کشور هایی در مبارزه ای که پس از پایان جنگ آغاز می شود، یعنی مبارزه برای ارتقا استاندارد های زندگی مردم، پیروز می شوند که به آموزش توجه کنند.»

قطعا آنچه گفته شد ناشی از فراموش کاری من نسبت به معلمان مبارز، آزاد اندیش، فداکار و دلیر دیرباز و معاصر این مرز و بوم نیست، بی گمان آنچه ما هستیم و آنچه در نهایت خواهیم شد نه حاصل کالیبر گلوله ها و نه حاصل شدت فریاد ها است، بلکه نتیجه کاشتن معلمان و حاصل دانش آموزان است و هدف از نگارش این متن به یاد آوردن همین نقش اساسی است.

✍️محمد صادق حدادان

#یادداشت_مهمان
#روز_معلم

🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 ضرورت بازبینی هندسه تربیت معلم

🌱 دکتر #محمود_مهرمحمدی، عضو محترم شورای عالی آموزش‌و‌پرورش و عضو کانال، راهکار رسیدن به تربیت معلم مطلوب را در یادداشتی مطرح کرده‌اند:

🔸 هندسه تربیت معلم در کشور ما در پاسخ به منافع ملی نیاز به بازبینی و احیای عنصر مشارکت دارد و از قضا در سناریوهای مربوط برای دانشگاه فرهنگیان نقش کلیدی می‌توان درنظر گرفت... .

📌 سناریوهای محتمل به باور نگارنده:

✔️اول اینکه دانشگاه فرهنگیان در قامت یک دانشگاه ستادی مدیریت کمی و کیفی تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش را برعهده گیرد و نقش سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و نظارت فرایندی و برایندی بر عملکرد نهادهای مجری تربیت‌معلم را ایفا کند.

✔️ دوم اینکه دانشگاه فرهنگیان دامنه فعالیت‌های تربیت‌معلمی خود را به تربیت معلم ابتدایی محدود کند و تربیت معلم متوسطه در چارچوب سناریوی اول پیگیری شود.

✔️ پیشنهاد سوم: دانشگاه فرهنگیان به یک دانشگاه تربیت حرفه‌ای در سطح کارشناسی یا تحصیلات تکمیلی تغییر ماهیت دهد.

📌 متن کامل:

https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/130790/

#تربیت_معلم
#یادداشت_مهمان
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🇦🇫 حالِ نزارِ مزار: یادداشت اختصاصی از مزار شریف

🖋 همراه و عضو محترم کانال، خانم فاطمه ابراهیمی، معلم حدیث و قرآن در مزار شریفِ زیبا، پیام زیر را با عنوان «این قوم مستضعف» امروز صبح برایم فرستادند.
از ایشان اجازه گرفتم با شما به اشتراک بگذارم.
سپاسگزار و آرزومند آرامش و سلامتی ایشان هستم.

«سری به شهر زدم. شهر بدون دخترکانش خاکستریست شاید هم سیاه. چند زن چادری پوش را دیدم و تعدادی که چپان به تن داشتند و صورتهایشان را با گوشه چادر پوشانده بودند یا ماسک زده بودند(تغییر کارکرد بهداشتی به پوشانندگی). مسیر را از داخل موتر نگاه میکردم. پسر نوجوانی تفنگ بزرگی را حمایل کرده بود و در یکی از سرکها گشت میزد. ظاهری آشفته داشت. با دیدنش حسی آمیخته با خشم و ترحم وجودم را گرفت. او در مکاتب خیالی درس خوانده و کتابهایش را باد در بازارهای سیاه برگ برگ کرده تا در آنها سنبوسه بپیچند. هیچ کس به او نگفته که میتوان با هفت رنگ زیبا کمان رستم را طرح زد. او از رنگها فقط سیاه را میشناسد. حالا او قلم به دست نگرفته، تفنگی دارد که اگر بخواهد میتواند با قنداقش بر شانه ام بکوبد یا پیشانی ام را نشان گرفته و ماشه را بچکاند. در این بازی کثیف فریب خورده ترین انسان اوست! کودکی که کتابی را نبوییده و طیف رنگها را از هم نشناخته و موسیقی سرودهای جمعی را نشنیده.
او به بیهودگی زندگی کرد و به بیهودگی تمام مرد!»

📌 پی نوشت: با خانم ابراهیمی چند کلمه ای گفتگو کردم. عبارتی فرمود، بس گران سنگ: امروز سخت محتاج دیگرپذیری هستیم... .

#یادداشت_مهمان #طالبان
#بین_الملل #افغانستان
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 مرز باریک بازگشایی و بازگشت

🌱 سپاس از دکتر #محمود_مهرمحمدی، عضو محترم شورای عالی آموزش‌و‌پرورش و این کانال، برای ارسال این یادداشت:

مباد که در تلاش برای "بازگشایی" مدارس تنها به مدل "بازگشتی" فکر کنیم و تمام دستاوردهای مثبت استفاده از فناوری را در تعلیم و تربیت ، که تنها بخشی کوچکی از آن در این ایام تجربه شد، نادیده بگیریم. "بازگشایی" را به "بازگشت" به گذشته فرونکاهیم.
شعار آموزش و پرورشی که به مسیر تحول می‌اندیشد این است: " بازگشایی آری، بازگشت به گذشته، نه."
مهرمحمدی
۱۰ شهریور ۱۴۰۰

#یادداشت_مهمان
#بازگشایی_مدارس
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
معلم: یادگیرنده مادام العمر
🖋 مرز باریک بازگشایی و بازگشت 🌱 سپاس از دکتر #محمود_مهرمحمدی، عضو محترم شورای عالی آموزش‌و‌پرورش و این کانال، برای ارسال این یادداشت: مباد که در تلاش برای "بازگشایی" مدارس تنها به مدل "بازگشتی" فکر کنیم و تمام دستاوردهای مثبت استفاده از فناوری را در تعلیم…
🖋 مرز باریک بازگشایی مدارس و بازگشت به گذشته

📌 تکمیل شده یادداشت پیشین را به قلم دکتر #محمود_مهرمحمدی عضو محترم شورای عالی آموزش‌و‌پرورش و این کانال، مطالعه می‌کنید.

🌱 سپاس فراوان تقدیم ایشان که این یادداشت را برای انتشارِ نخست در اختیار این کانال قرار دادند.

📌 متن کامل را بدون هیچ دخل و تصرفی مطالعه می‌کنید:

"با نام خدا
🟥مقدمه:
این یادداشت در ادامه طرح ایده‌ی کلیدی که "بازگشائی مدارس را نباید بازگشت به روال‌های گذشته تفسیر کرد" نوشته شده است.
به باور من در بازگشایی، شرایط واقعی و واقعیت‌ها (حال) باید مد نظر باشد اما شرایط آرمانی(آینده) ،خصوصا با توجه به رواج گفتمان تحول در آموزش و پرورش، نباید از نظر دور بماند.
مهم‌ترین مضمون در نگاه به آینده استفاده از تکنولوژی برای ترمیم نقائص پیشین در حوزه‌های کیفیت و عدالت، یا تحقق انقلاب آموزشی، است. لازم است سرمایه‌گذاری‌های سخت افزاری و نرم‌افزاری در اولویت قرار گیرد. درباب سخت افزار تدارک ابزار مناسب(تبلت یا گوشی) برای همه‌ی دانش‌آموزان و معلمان نیازمند، یک اولویت جدی و آشکار است. توانمند سازی سراسری معلمان در حوزه‌ی سواد تکنولوژی هم لازم است جزء اولویت‌های تربیت معلم پیش از خدمت و آموزش نیروی انسانی شاغل در آموزش‌و‌پرورش باقی بماند.
به عبارت دیگر، در بازگشایی، به جای بازگشت به روال های گذشته، پایه‌گذاری "فصل جدید" تعلیم‌وتربیت برای "نسل جدید"(که از قضا نسل دیجیتال هم هستند) باید در افق دید سیاست‌گذاران آموزش‌و‌پرورش و الهام بخش آنان باشد.
🟥 پاره‌ای از اصول درباب بازگشایی:
۱) تضمین سلامت و بهداشت جسمانی، از طریق واکسیناسیون یا امکان رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی، پیش‌نیاز علی‌الاطلاق حضور فیزیکی دانش‌آموزان و معلمان قلمداد می‌شود.
۲) تضمین سلامت روانی و اجتماعی از جمله مستلزم حضور در جمع و برقراری تعاملات اجتماعی و بویژه از نوع فیزیکی، علی‌الخصوص برای دوره‌ی ابتدایی، است و نباید مورد غفلت قرار گیرد.
۳) برای دوره‌ی ابتدایی با توجه به حساسیت‌های رشدی(تکوینی) این دوره(و به‌ویژه دوره‌ی اول ابتدایی) و ماهیت "پایه‌ای" اهداف آموزشی و تربیتی، آموزش حضوری می‌تواند اولویت مستقل از شرائط یا همیشگی نظام آموزشی باشد.
۴) گرچه ارائه‌ی دروس کارگاهی و آزمایشگاهی به شکل حضوری و دروس نظری به شکل مجازی اقتضای شرایط کنونی است، اما با توسعه‌ی نرم‌افزاری در عرصه‌های اینچنینی این تمایز  یا اولویت پایدار نخواهد ماند. اتفاقا اختلاف فاحش در امکانات و تجهيزات کارگاه‌ها و ازمایشگاه ها و همچنین کیفیت نیروی انسانی آن‌ها با به‌کاربستن تکنولوژی دیجیتال قابل جبران است.
۵) برای شرایط ویژه‌ی روحی و روانی معلمان و دانش‌آموزان در بازگشت به مدرسه باید تدابیر لازم اندیشیده شود. از جمله، بسیج ظرفیت‌های مشاوره درون و بیرون مدرسه یک ضرورت است.
🟥 ظرفیت‌های تکنولوژی و مساله‌ی بازگشایی غیربازگشتی:
۱) تحقق شایستگی‌های والای تربیتی و ساخته شدن منش و شخصیت دانش‌آموزان در ابعاد علمی، اخلاقی و ... مستلزم ترک رویه‌های سنتی(تجویزی، دستوری، مهندسی شده) تعلیم و تربیت و ایجاد انعطاف در مواد و منابع یادگیری است که با استفاده از تکنولوژی‌های جدید به بهترین شکل قابل تحقق است.
۲) عنایت به واقعیتی به‌نام تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان در ابعاد مختلف که از شروط پایبندی به عدالت است نیز مستلزم ایجاد چنان تنوعی در فرایندها و حتی برایندهاست که جز با تمسک به ظرفیت تکنولوژی‌های جدید دست‌یافتنی نیست.
۳) تکنولوژی می‌توانند با تولید محتوای مرغوب و باکیفیت آموزشی و قرار دادن آن در دسترس عموم دانش‌آموزان، در خدمت رفع موثر نابرابری‌های ناشی از کیفیت به شدت متفاوت یاددهی یادگیری در مدارس کشور قرار گیرد.
۴) تکنولوژی می‌تواند به توسعه‌ی زیرساخت خرد حرفه‌ای از طریق انباشت و به اشتراک گذاشتن دانش و تجارب زیسته‌ی حرفه‌ای میان معلمان و مدیران در مقیاس وسیع منجر شود.
۵) حضور و مشارکت فعال والدین در صحنه‌ی تعلیم و تربیت از یکی از فرصت‌های بالقوه‌ی تعلیم و تربیتی در این دوران پرده برداشت. توانمند سازی والدین در فرایند بازگشایی در حوزه‌ی سواد تکنولوژی و همچنین اصول تعلیم و تربیت باید در اولویت بماند تا این قوه به فعلیت درآید.
۶) تکنولوژی جدید می‌تواند در خدمت تحقق ایده یادگیری مادام‌العمر و یادگیری خودراهبر معلمان و دانش‌آموزان باشد. تامین و سازماندهی به فرصت‌های یادگیری خارج از مدرسه به‌شکل انلاین و افلاین برای تحقق این هدف از سیاست‌های ضروری است."

#یادداشت_مهمان
#بازگشایی_مدارس
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 نهادهای متولی زبان آموزی کجای کارند؟

🇩🇪 "بیش از ۱۵ میلیون نفر در جهان زبان آلمانی می آموزند

📊 بیشترین تعداد مربوط به لهستان با ۱.۹ میلیون نفر، فرانسه با ۱.۲ م. نفر و ایتالیا با ۴۵۸ هزار نفر می‌شود.
در ۱۰۶ هزار مدرسه در جهان، زبان آلمانی تدریس می‌شود.

📌 طبق آمارهای موسسه DAAD در سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۲۳۰۰ نفر در ایران زبان آلمانی می‌آموختند و هر ساله بر آلمانی‌آموزان افزوده می شود.

🚨 این در حالی است که زبان فارسی بی‌شک از اهمیت فوق‌العاده‌ای در میان زبان ها برخوردار است، اما از آنجا که متولی باانگیزه ندارد، یا بهتر بگویم متولیان موازی و متعدد دارد، این وسط تکلیف زبان فارسی در عرصه بین‌الملل روشن نیست.
این روزها بعید می دانم آمار فارسی آموزان واقعی و آلمانی که شهریه می‌پردازند و در موسسات متولی که با بودجه کامل از سوی نهادهای ایرانی فارسی می آموزند در خوشبینانه‌ترین گمانه‌زنی بعدد پنجاه برسد!"

🔹 سپاس از دکتر رضوی راد برای به اشتراک گذاشتن این آمار و تحلیل.

#یادداشت_مهمان
#ادبیات_فارسی
#بین_الملل #آمار
#آموزش_زبان #آلمان
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 جایزه‌ی جهانی تدریس و ما

🌱 یادداشت اختصاصی دکتر محمود مهرمحمدی، عضو شورای عالی آموزش‌و‌پرورش، را مطالعه می‌کنید؛ با سپاس خاص از ایشان.

🔹 در خبرها آمده بود که خانم ثریا مطهرنیا، معلم با سابقه آموزش و پرورش بیجار جزو ده نفری قرار گرفته که کاندیدای دریافت جایزه‌ی جهانی تدریس یا "نوبل تعلیم و تربیت" شده است. ترکیب ده نفره متشکل از هفت خانم و سه مرد است که ترکیب جالب و احتمالا غیرتصادفی است و نشان از نقش برجسته‌تر خانم‌ها در صحنه‌ی تعلیم و تربیت جهانی دارد.
باری، در سوابق خانم مطهرنیا برگزیده‌شدن در سطح ملی و برنامه‌هایی مانند جشنواره‌ی تدریس برتر به چشم می‌خورد که حکایت از دیده‌شدن وی در سطح ملی داشته و مطرح شدن او در سطح جهانی را باورپذیرتر می‌سازد.
🔸 اما آنچه در کاندیداتوری خانم مطهرنیا برای دریافت جایزه جهانی تدریس جلب توجه می‌کند، فعالیت‌هایی از جانب ایشان است که به‌طور کلی با فعالیت های متعارف معلمان حرفه‌ای، آنچنان که شناخته شده است و در برنامه‌های گوناگون مانند جشنواره‌ی تدریس برتر منعکس است، تفاوت دارد. لذا کاندیداتوری مورد بحث از این جهت برای ما اهمیت ویژه دارد که نوعی دیگر از مسئولیت‌ها و فعالیت‌های معلمی را در کانون توجه قرار می‌دهد.
برای روشن شدن موضوع به قطعه‌ی کوتاهی از گفتگوی ایشان با خبرگزاری‌ پانا که با جستجوی در سایت‌ها به آن دسترسی پیدا کردم توجه کنید:

📌《آموزش دادن به یک کودک یا نوجوان گرسنه، بیمار، در معرض خشونت، کودک کار و غیره تقریبا ناممکن و در صورت امکان کم بازده است . این مسئله من را واداشت تا در طول زندگی حرفه‌ای ام دست به ریشه‌ها ببرم و علاوه بر به کار گیری الگوهای نوین تدریس میان فعالیت درسی و اجتماعی دانش‌آموزان پیوند برقرار کرده و سعی کنم حتی الامکان والدین آنها از اشتغال، مسکن و مشاوره در امور تربیتی فرزندشان برخوردار و همچنین مشکلات روحی و جسمی دانش‌آموزانم یا دیگر کودکان و نوجوانانی که دچار مخاطراتی از این دست هستند را حل و نتیجه‌ مفید این اقدامات را در آینده‌ شغلی، تحصیلی و خانوادگی آنان، مشاهده کنم.》

🔹 این عبارات کوتاه از نظر من معرف یک "برند معلمی" است. معلمی از نوع دیگر به روشنی در این نقل قول دیده می شود. باور خانم مطهرنیا را می‌توان این‌گونه بیان کرد که تجربه‌ی یادگیری یک پدیده‌ی ساده و تک وجهی نیست که فقط تحت تاثیر روش تدریس معلم باشد. یادگیری یک مقوله پیچیده است و نیازمند توجه به زمینه های جسمانی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یادگیرنده و مداخله برای اصلاح این موقعیت‌ها  نیز هست.

📌 غرض اصلی من از نگارش این یادداشت آن است که آموزش و پرورش ما علاوه بر تحسین و تقدیر و اظهار خوشوقتی از کاندیداتوری یک معلم شریف ایرانی احیانا باید به اقدامات مهم‌تری هم بیندیشد.
📌 در این راستا من دو پیشنهاد را تقدیم می‌کنم:

📚 نخست این‌که تجربه‌ی زیسته‌ی این معلم مستند و برای ترویج اندیشه‌ی معلمی از نوع دیگر انتشار یابد.
🏅 پیشنهاد دوم که ارزش مضاعف نیز دارد تاسیس یک جایزه به نام ایشان و ویژه‌ی این برند معلمی با عنوانی مانند "معلم مصلح"  است. باشد که از این طریق شاهد رویش معلمان مصلح بیشتری در صحنه‌ی تعلیم و تربیت کشور باشیم.

#یادداشت_مهمان
#محمود_مهرمحمدی
#تربیت_معلم
#هویت_معلمی
#هویت_حرفه_ای
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 مهارت های اصیل و اصالت مهارت

🌱 یادداشتی از نفیسه مرشدزاده در لینکدین

✂️ خیاط‌ها و نجارها و آهنگرهای قدیمی، بعضی‌هایشان خیلی روح آزاد و حال خوشی داشتند. شاید چون بیشتر مشاغل قدیمی از جنس مهارت بودند. مهارت‌ها شکلی از خلوت به آدم می‌بخشند که ازدحام انسانی و پیچیدگی بشری نمی‌تواند آن را خراب کند. یک محدوده‌ی اختصاصی می‌سازند. مهارت‌ها یک طور بزرگواری‌ و بلندی طبع به آدم می‌دهند که انگار دانایی ِصرف و دانشِ درونی‌نشده و نیندیشیده و علمی که آدم فقط خوانده که بخواند، کمتر از پس این کار بر می‌آید. شاید مهارت‌ها اندکی مثل ملکه‌های نفسانی و خصلت‌های تثبیت‌شده در درون ما عمل می‌کنند. با خودشان احساسات انسانی واقعی می‌آورند و زندگی را عمیقتر می‌کنند.خیاط‌های خوب از دیدن یک لباس تمیزدوخته لذت می‌برند و از لباس بازاری شلخته عصبی می‌شوند. اهل مهارت، سر سلیقه و ذائقه‌شان که در اثر مهارت شکل گرفته با هیچ‌چیز و هیچ کس نمی‌توانند معامله کنند. این جیب بد دوخته شده هرقدر که این آقا مهم باشد نظر خیاط عوض نمی‌شود و نمی‌تواند پنهانش کند. همان طور که آدمی که با صداقت بزرگ شده و در جانش نشسته نمی‌تواند با دروغ کنار بیاید و آن را صداقت جلوه بدهد. مهارت‌ها لذت و رنج واقعی با خودشان می‌آورند و لذت و رنج واقعی زندگی را از سطحی بودن نجات می‌دهد. لابد دانایی‌ها هم اگر واقعا در درون پردازش شوند و به قوه‌ی تشخیص منجر شوند مثل مهارت‌ها می‌شوند و به احساسات انسانی شکل بالغتری می‌دهند. ذائقه درست می‌کنند.
کاش مدیرانی داشتیم که مدیریت، مهارتشان بود نه دانایی از کتاب‌خوانده و فکر نشده‌ یا تقلید از روی دست‌ هم‌شان. اگر مدیریت، مهارتِ بر پایه‌ی دانایی می‌شد، مدیران بزرگوارتر و با طبعی بلندتر داشتیم.

#یادداشت_مهمان
#مهارت #مدیریت_آموزشی
#هویت_معلمی #هویت_حرفه_ای
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 دودِ تنگ‌نظریِ آموزش عالی در چشم آموزش‌و‌پرورش*

🌱 یادداشت اختصاصی دکتر محمود مهرمحمدی، عضو محترم کانال و شورای عالی آموزش‌‌و‌پرورش، درباره اخراج اساتید از دانشگاه

🔸 آنچه امروز پیش از دستور در شورایعالی آموزش و پرورش مطرح کردم:

📌 موضوع عرض من تامل بر التهاب اجتماعی ناشی از اخراج چند تن از استادان دانشگاه است. این اقدام قهرا هزینه‌ی سنگینی برای نظام دارد. چون تئوریسین انقلاب به دنبال رسمیت بخشیدن به کرسی مارکسیسم در دانشکده‌ی الهیات بود و ما اکنون اندیشه‌های مسلمانانی که مثل ما فکر نمی‌کنند را بر نمی‌تابیم. اما من به عنوان عضو شورایعالی مایلم حساسیت شورا را به این نکته جلب بکنم که همه اخراجی‌ها یا کسانی که بوروکراسی آموزش عالی عذرشان را به هر دلیلی خواسته است از حوزه‌ی علوم انسانی هستند.

📌 به گمان من این اتفاق اقبال به رشته‌های علوم انسانی در آموزش‌و‌پرورش را نیز کم‌رنگ‌تر هم خواهد کرد.
دود این اتفاقات مستقیما به چشم آموزش‌وپرورش هم می‌رود و استعدادهای برتر ما عطای علوم‌انسانی را به لقایش می بخشند.
در این میان نام یکی از این سه نفر برای شورایعالی به‌عنوان مرجع سیاستگذاری در آموزش‌و‌پرورش بیشتر جلب توجه می‌کند. چون او جامعه‌شناسی است که تمرکزش بر عدالت آموزشی است. همان معضلی که از آن با عنوان فقدان دسترسی برابر آحاد دانش‌آموزان به فرصت‌های آموزشی با کیفیت نیز نام‌برده می‌شود و آثار و تبعات اجتماعی ویرانگر آن بر کسی پوشیده نیست. چنین شخصیتی باید بطور ویژه مورد حمایت نهادها و افرادی که نسبت به نظام تعلیم‌وتربیت دغدغه دارند قرار بگیرد.

📌 شورایعالی از این منظر باید نسبت به این رخدادها حساس باشد و تبعات این تصمیمات را به تصمیم‌گیرندگان گوشزد نماید.

محمود مهرمحمدی
۴ بهمن ۱۴۰۰

* تیتر یادداشت از مدیر کانال است.

#یادداشت_مهمان
#محمود_مهرمحمدی
#عدالت_آموزشی #سیاست
#سیاستگذاری_آموزشی
#دانشگاه #آموزش_عالی
#شورای_عالی_آموزش_و_پرورش
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 چگونه حضور نوجوانان در فضای مجازی را مفید و اثربخش کنیم؟

🌱 دیدگاهِ عضو محترم کانال، آقای محمد‌صادق حدادان، را می‌خوانید.

📲 گسترش ضریب نفوذ اینترنت و گره خوردگی روز افزون نیاز ها و فعالیت های مختلف به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی سال هاست شروع شده است؛ پس از موج همه گیری کرونا اهمیت و توجه به آن هم بیشتر شد و امروزه تقریبا اغلب خدمات به صورت مجازی در دسترس قرار دارند.

در این میان اولیا و خانواده های بسیاری که سعی داشتند بنا به تهدید های موجود در این فضا ها نوجوانان خود را دور از شبکه های اجتماعی و جریان آزاد اطلاعات نگه دارند هم با مجازی شدن آموزش تسلیم این فرآیند شدند.

حال پرسش کلیدی که دائما از روانشناسان، مشاوران و فعالین حوزه تعلیم و تربیت پرسیده میشود این است که: راه حل علم برای این موقعیت چیست؟

یکی از پاسخ ها در دل نظریه «پیوندگرایی» است.
این دیدگاه علمی نوین رویکرد فعالانه ای در مواجه با فضای شبکه های دیجیتال ایجاد کرده است.

در تعریف این نظریه از یادگیری، دانش و نگرش از طریق تعاملات همکارانه با شبکه های اجتماعی دیجیتال حاصل می‌شود. نقش نوجوان در این میان، یادگیرنده مادام العمر شبکه بودن است.

اما مشخصا راه حل این دیدگاه چیست؟

نظریه پردازان پیوندگرایی به جای فرار از واقعیت اینترنت و شبکه ها، بر روی استفاده سودمند و موثر از آن متمرکز شده اند.

آن ها معتقدند:
۱. ما [اولیا و مربیان] باید زمینه های ایجاد شبکه های ارتباطی متنوع بین مربیان، دانشمندان، محققین و … را برای دانش آموزان فراهم کنیم.
۲. دانش آموزان را از وضع مخاطب بودن به تولید کننده محتوا بودن سوق دهیم؛ به این معنی که نوجوانان به جای وب گردی های بی‌هدف و طولانی مدت به دنبال تولید دانش و محتوا برای انتشار در صفحه های خود باشند.
۳. ترغیب نوجوانان برای مرتبط کردن دانش خود با سایرین، گفتگو، اشتراک و توسعه فردی.
۴. ایجاد فرصت هایی برای یادگیری عمیق تر کاربرد ها و ابزار های مفید موجود در اینترنت و فضای مجازی.

بنابراین کاری که ما لازم است انجام دهیم نه بدگویی و منع، بلکه ایجاد شبکه های مفید، تبدیل نقش منفعل نوجوان به کنشگر فعال و گسترش مهارت ها برای استفاده های مفید از ابزار و امکانات متنوع و مفید اینترنت است.

🔸 اگر نقد و نظری داشتید در بخش نظرات بفرمایید.

#یادداشت_مهمان
#تکنولوژی #فناوری
#سواد_رسانه #آموزش_مجازی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
معلم: یادگیرنده مادام العمر
🎥 مدارس خاص: آری یا خیر؟ 📌 در این ویدیو، زنده یاد حایری‌شیرازی به اختلاف دیدگاهشان با مرحوم کرباسچیان اشاره کرده‌اند: موضوعی بسیار مهم که مخالفان و موافقان سنتی و همیشگی خود را داشته است. ✔️ ایجاد نظام طبقاتی، ✔️ خلاقیت کشی، ✔️ ایجاد حس رقابت‌گرایی مخرب…
🖋 پی‌نوشتی بر اظهارات منتشر شده از مرحوم آقای حائری شیرازی در مورد نظام تربیتی مدارس علوی

🌱 دکتر محمدعلی فیاض‌بخش

📌 این کانال از یادداشت‌های علمی و تخصصی شما در نقد و بررسی کارشناسانه این موضوع استقبال می‌کند.
ضمنا می‌توانید تجارب و دیدگاه‌های خود را در بخش نظرات درج کنید.

بسم‌الله‌الرّحمن الرّحیم
یک ضرب‌المثل آلمانی می‌گوید: «بعد از واقعه، همه دانا و زیرک‌اند!»
Hinterher ist man immer schlauer

۱- نیم‌قرن پس از یک فعالیت آموزشی و تربیتی از سوی یک بنیاد فرهنگی، بدون درنظرگرفتن اقتضائات، محدودیت‌ها و ضرورت‌های زمانِ مرتبط با آن فعالیت‌ها، نمی‌توان با یک حکم کلی و نادیده‌گرفتن آنچه با عنوان «کانتکستِ» زمانه نامیده می‌شود، در این اختصار و «یک‌جانبه‌گفتاری»، آن بنیان را به چالش کشید. این سخن به‌ معنی مبرّا بودن علوی از چالش‌ها و نقدها نیست؛ بلکه سخن در روش و متدلوژی «نقد» است؛ که در بیانات آن مرحوم، کمترین عنایتی به آن نشده‌است.

نقایص متدولوژیک بیانات ایشان عبارتند از:
الف- خالی‌بودن این اظهارات از آمار و ارقامِ قابل شمارش.
ب- قیاس مع‌الفارق میان نظام آموزش مدرسه‌ای(نوین)، با نظام حوزه‌ای(سنتی).
ج- درنظرنیاوردن میزانِ (تیراژ) دانش‌آموختگی در مدرسه‌ی علوی در مقایسه با نفرات شرکت‌کننده در مسجد شمشیرگر.
د- عدم دسترسی واقع‌بینانه به محصولات مدرسه‌ی شمشیرگر و به تبع، نقص در ارزیابیِ حالِ آن‌گروه، پس از اتمام دوره‌های آموزشی مرتبط.

۲- سخنانی خطابه‌ای و شعاری از قبیل: «تاختن به ایزولاسیون در مقاطعی از تربیت»، «تربیت برده‌وار در برابر تربیت بر مبنای آزادگی و حرّیت»، «به چالش کشیدن انضباط حضور و غیاب و... در برابر ادعای انگیزه‌های درونی و خودجوش» و کلید‌واژه‌هایی از این دست، هرچند در خطابه‌های «منبری» و «استماعاتِ گذرای محفلی» شوق‌انگیز اند، لیک رهزن‌اند؛ زان روی که هرکدام از این واژگان و اصطلاحات نیازمند «تعریف عملیاتی»‌اند. فی‌المثل، وقتی ایشان می‌گویند: «محیط بسته‌ و ‌دور از آزادی در تربیت، موجب شد که فارغ‌التحصیلان به موسیقی و سینما و ... روی آورند(قریب به‌مضمون)»؛ نیز باید دقیقا بگویند: برای صیانت آن فارغ‌التحصیلانِ مورد مشاهده‌ی ایشان در دانشگاه پهلوی(!)، چه تدبیر و نقشه‌ی هدفمندِ برخوردار از آزادی و دوری از روند برده‌پروری(!) را در آن کانتکستِ زمانه تجویز می‌نمودند؟ تا مشمول و‌ مصداق ضرب‌المثل صدر این مکتوب واقع نشوند؟

۳- ایشان علیرغم برخورداری از درون‌مایه‌ی علمی عمیق و تسلط بر مفهومی به نام «فقاهت»، با ساده‌کردن عددِ «هفده ساعت در هفته»، در برابر «یک ساعت»، بسیار سطحی و‌ گذرا، از حقیقتی به نام «اثر تکرار و استمرار در روند زمان» عبور کرده‌اند و خوش‌بینانه و بلکه ساده‌انگارانه، محفل هیأتیِ تبلیغ دینی در مسجد شیشه‌گر را هم‌تراز فعالیتِ پویشی و زمان‌بَر در تعمیق تربیت دانسته‌اند؛ مضاف بر آن که جز با ادعای کلی و غیرقابل اثبات در «اثربخشی و تعمیقِ آموزش‌های مسجد شمشیرگر»، مستنداتی محکمه‌پسند و قابل احصاء در مقایسه‌ی دو‌ گروه مخاطب ارائه نکرده‌اند.

۴- جسارت و بیش‌ از اندازه خطر کردن است که بگویم: اگر ملاک ایشان مقایسه میان محصولات مدرسه‌ی حقانی و مدرسه‌ی علوی‌است( که از نظر نگارنده قیاسی مع‌الفارق است)، کاش امروز در قید حیات می‌بودند، تا این مقایسه، نظیر به نظیر در همه‌ی ابعاد، از جمله «علمی، اخلاقی، کارآمدی» صورت می‌گرفت. کاش مدرسه‌ها و مساجدی که در تحلیلِ ایشان، معیارِ سنجشِ توفیق یا عدم توفیق نظام تربیتی علوی قرار گرفته، نیز همچون علوی دارای سوابق پرونده‌ی تحصیلی، نظامات انضباطیِ مقتضی هر بنیان روشمند و دیگر ضوابط بوروکراتیک می‌بودند؛ تا مشخص گردد که خارج قسمت این ضرب و تقسیم‌ها در نهایت به سود کدام طرف، تراز می‌شود.

۵- اینجانب شخصا بر همه‌ی نقدها و‌ چالش‌گری‌ها در مورد مجموعه نظام آموزشی و تربیتی علوی به فال نیک می‌نگرم- چه رسد، که در انگاره‌ی من، مرحوم آقای حائری عالمی سلیم‌النفس و دلسوز و دغدغه‌مند تربیت بوده‌اند-، لیک در مقام نقدِ علوی، دست‌کم باید به نکات چهارگانه‌ی فوق، توجه می‌شده است.

آنچه نگاشتم، پیش‌پیشانی‌ای بود نه چندان تأمّل‌شده و قوام‌یافته، که -اگر مجال را برای همین‌مقدار پاسخ، تنگ و فرّار ندیده‌بودم- بیش از این می‌توانست تطویل یابد؛ و البته اگر بریده‌ی سخنان آن مرحوم همچنان آفاق فضای مجازی را بپوید و شبهه‌های جدید درافکنَد، این قلم نیز به قدر بضاعت مزجاتش هم‌پا و افق‌پیما خواهد شد.
والسلام
۱۴۰۱/۱/۱۰

🔸 پی‌نوشت: دکتر فیاض‌بخش مدیر سابق راهنمایی علوی (نیک‌پرور) و از شاگردان مرحوم کرباسچیان هستند.

#یادداشت_مهمان
#سیاستگذاری_آموزشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#مدرسه #مدیریت_آموزشی
#حائری_شیرازی #علامه_کرباسچیان
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🔆 نذر آگاهی‌بخشی در مدرسه‌ی سیدالشهدا

"دیشب دوستی رو دیدم داشت می‌گفت مادر شوهرم چند سال پیش درگیر سرطان سینه شده بود و ...
گفت یه روزی میره یه روضه و مسئول برگزاری روضه، یک پزشک زنان میاره. نذر آگاهی بخشی به خانم‌های توی جلسه رو داشته. دکتره به صورت کامل و عملی برای خانم‌ها توضیح میده که چقدر مهمه ماه به ماه خودتون چکاپ انجام بدید و دوره‌ای سونوگرافی و مموگرافی انجام بدید و...
بعد بهشون میگه همین امروز که رفتید خونه معاینه رو انجام بدید. من هفته بعد هم میام و هر کسی چیزی توی بافت سینه حس کرد به من بگه من معاینه‌ش می‌کنم و تست‌های لازم رو براش می‌نویسم بره انجام بده.
خلاصه که توی همین روضه کلی آدم نسبت به این موضوع آگاه میشن و جون کلی آدم نجات داده میشه با تشخیص به هنگام."

🌱 این‌ها را خواهرم برایم فرستاد. با شما به اشتراک می‌گذارم، بدون توضیح اضافی.

#ایده #فرهنگی
#یادداشت_مهمان
#پرورشی #سلامت
#تعلیمات_دینی #دین
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
معلم: یادگیرنده مادام العمر
🔹️کلاس گفت‌و‌گویی چیست؟ 📌وقتی دربارۀ چیزی واقعا کنجکاو هستید، بهتر یاد می گیرید 📌 این همان جایی است که ما یادگیری را می‌جوییم 📌یاد می‌گیرم که از همکلاسی‌هایم انتظار بهترین‌ها را داشته باشم 📌همه واقعا محترم و صادق بودند 📌صادقانه بگویم بهترین مکالمه‌ای بوده…
🖋 اصول آموزش گفت‌و‌شنودی

🌱 به مناسبت انتشار مطلب بالا شما را به مرور اصول آموزش گفت‌و‌شنودی دعوت می‌کنم:
اصول دوازده گانه آموزش گفت و شنودی پیش از این در چهار بخش در کانال «معلم: یادگیرنده مادام العمر» منتشر شده است.

🔸این یادداشت اختصاصی به قلم عضو محترم کانال، خانم دکتر فاطمه زهرا احمدی، دکترای برنامه ریزی درسی و برنده جایزه Maternal Health Visionary از دانشگاه هاروارد و عضو هیئت علمی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نوشته شده است.

🌱بخش نخست:
https://tttttt.me/TeacherasLLL/687
🌱بخش دوم:
https://tttttt.me/TeacherasLLL/688
🌱بخش سوم:
https://tttttt.me/TeacherasLLL/689
🌱بخش چهارم:
https://tttttt.me/TeacherasLLL/690

#دیالوگ #گفتگو
#کرونا #تکنولوژی
#آموزش_الکترونیک
#آموزش_از_راه_دور
#تعلیم_و_تربیت_گفتگویی
#یادداشت_مهمان #آموزش_مجازی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL