💠 #قابل_تامل
🔹صنعت و دانشگاه؟!
کل سیستم آموزشی چیزی جز یک سیستم پیچیده نمی باشد که افرادی بسیار مستقل و خود اندیش بیرون میدهد که نمی دانند چطور متواضع باشند و ... زیرا آنها ناکار آمد برای موسسات(و احتمالا جامعه) هستند.
نوآم چامسکی
در بعضی از دانشگاه ها شاهد چنین رفتار هایی بوده و هستیم، رفتار هایی شبیه به بیماران روان رنجور که هم بیماران و هم مسئولین در رفتارهای وسواسی و بیمارگونه به صورت الگووار و آیینی، مشترک هستند . چقدر این گونه رفتار ها در دوران تحصیل به شما آسیب زننده بوده و جلوی شکوفایی استعداد شما را گرفته است؟ این رفتارها دانشجویان نخبه را به خروج از کشور سوق می دهد و دانشجویان دیگر را با بازماندن از ادامه تحصیل فرسوده و بیمار می کند ....
پ.ن :پرسش و پاسخی از امتحان شفاهی دکتری.
کار دستگاه آموزش عالی چیست؟
تبدیل آدم به ماشین.
از چه راهی؟
با خو کردن به ملال زدگی.
چگونه به این امر می توان دست یافت؟
با مفهوم وظیفه.
با کدام سرمشق؟
فیلولوگ، که سرمشقِ خَرخوانی می دهد.
انسان کامل کدام است؟
کارمند دولت.
کدام فلسفه عالی ترین قاعده را در مورد کارمند دولت به دست می دهد؟
فلسفه ی کانت، که کارمند دولت را در مقام شیء در ذات خود در برابر کارمند دولت در مقام نمود به داوری می نشاند. ــــــــ
فردريش نيچه
غروب بت ها
🔺 فیلم: دکتر سیاوش شهشهانی محقق و استاد ریاضیات و دکتر مهدی گلشنی فیزیکدان و نظریهپرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم
https://tttttt.me/ksmtehran1/280
#نوام_چامسکی #نیچه #فردريش_نيچه #دکتر_گلشنی #زندگی #دانشگاه #اضطراب #مریم_میرزاخانی #سیاوش_شهشهانی #ریاضی #فیزیک #دانشگاه #کنکور #دکتری #مقاله #فلسفه #علم
برگرفته از
Insta: cognition_n
@sahandiranmehr
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹صنعت و دانشگاه؟!
کل سیستم آموزشی چیزی جز یک سیستم پیچیده نمی باشد که افرادی بسیار مستقل و خود اندیش بیرون میدهد که نمی دانند چطور متواضع باشند و ... زیرا آنها ناکار آمد برای موسسات(و احتمالا جامعه) هستند.
نوآم چامسکی
در بعضی از دانشگاه ها شاهد چنین رفتار هایی بوده و هستیم، رفتار هایی شبیه به بیماران روان رنجور که هم بیماران و هم مسئولین در رفتارهای وسواسی و بیمارگونه به صورت الگووار و آیینی، مشترک هستند . چقدر این گونه رفتار ها در دوران تحصیل به شما آسیب زننده بوده و جلوی شکوفایی استعداد شما را گرفته است؟ این رفتارها دانشجویان نخبه را به خروج از کشور سوق می دهد و دانشجویان دیگر را با بازماندن از ادامه تحصیل فرسوده و بیمار می کند ....
پ.ن :پرسش و پاسخی از امتحان شفاهی دکتری.
کار دستگاه آموزش عالی چیست؟
تبدیل آدم به ماشین.
از چه راهی؟
با خو کردن به ملال زدگی.
چگونه به این امر می توان دست یافت؟
با مفهوم وظیفه.
با کدام سرمشق؟
فیلولوگ، که سرمشقِ خَرخوانی می دهد.
انسان کامل کدام است؟
کارمند دولت.
کدام فلسفه عالی ترین قاعده را در مورد کارمند دولت به دست می دهد؟
فلسفه ی کانت، که کارمند دولت را در مقام شیء در ذات خود در برابر کارمند دولت در مقام نمود به داوری می نشاند. ــــــــ
فردريش نيچه
غروب بت ها
🔺 فیلم: دکتر سیاوش شهشهانی محقق و استاد ریاضیات و دکتر مهدی گلشنی فیزیکدان و نظریهپرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم
https://tttttt.me/ksmtehran1/280
#نوام_چامسکی #نیچه #فردريش_نيچه #دکتر_گلشنی #زندگی #دانشگاه #اضطراب #مریم_میرزاخانی #سیاوش_شهشهانی #ریاضی #فیزیک #دانشگاه #کنکور #دکتری #مقاله #فلسفه #علم
برگرفته از
Insta: cognition_n
@sahandiranmehr
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
💠 #فلسفه_آموزش
شماره ۱:
🔺#جان_دیویی فیلسوف آمریکایی میگوید:
«آموزش و پرورش مقدمهای برای زندگی نیست، بلکه خود زندگی است.» دیویی به طور گستردهای در نظریاتش در مورد نقش آموزش در یک جامعه دموکراتیک سالم و همیشه در حال تحول، تاکید کرده بود و معتقد بود کلاسهای درس تنها مکانی برای مطالعه تغییرات اجتماعی نیستند، بلکه مکانی برای جرقهزدن تغییرات اجتماعی هستند.
جالب اینجاست که دیویی زمانی در مورد این موضوع نوشت که اغلب این موضوع مطرح بود که معلمان مکلف هستند که راههای سازگاری با فشارهای اجتماعی را به دانشآموزان آموزش دهند!
پنج راهکار زیر میتوانند کمک کنند که معلمان کلاسهای درس واقعی بسازند:
۱. تشویق به مشارکت فعال و آزمودن ایدهها در بین دانشآموزان
متاسفانه معلمان و دانش آموزانی که مدل نه چندان موفق نمره دادن و نمره گرفتن را مصداق پیشرفت میدانند، اغلب برای حفظ کردن تاریخها، حقایق و تعاریف مرسوم تلاش زیادی میکنند. با این حال این نوع یادگیری، فعالیتی در جهت تغییر جامعه که دیویی درباره آن نوشته نیست. در عوض معلمان باید فرصتهای یادگیری فعال ایجاد کنند؛ جایی که دانش آموزان بتوانند به طور کامل با مطالب درگیر شوند و بدون اینکه بیش از حد مورد سرزنش قرار گیرند با ایدهها بازی کنند. چند روشی که ممکن است ایجاد چنین محیط آموزشی را تسهیل کنند عبارتند از:
اجازه دادن به دانش آموزان برای آموزش یکدیگر،
راهاندازی سیستمی برای طرح پرسش به صورت ناشناس،
و اختصاص پروژههای باز که نتیجه قابل پیشبینی را دنبال نمیکند و کاملاً در اختیار خود آنهاست.
چنین پروژههایی معمولاً تا زمانی که به پاسخ منطقی برسند، ادامه پیدا میکنند.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
شماره ۱:
🔺#جان_دیویی فیلسوف آمریکایی میگوید:
«آموزش و پرورش مقدمهای برای زندگی نیست، بلکه خود زندگی است.» دیویی به طور گستردهای در نظریاتش در مورد نقش آموزش در یک جامعه دموکراتیک سالم و همیشه در حال تحول، تاکید کرده بود و معتقد بود کلاسهای درس تنها مکانی برای مطالعه تغییرات اجتماعی نیستند، بلکه مکانی برای جرقهزدن تغییرات اجتماعی هستند.
جالب اینجاست که دیویی زمانی در مورد این موضوع نوشت که اغلب این موضوع مطرح بود که معلمان مکلف هستند که راههای سازگاری با فشارهای اجتماعی را به دانشآموزان آموزش دهند!
پنج راهکار زیر میتوانند کمک کنند که معلمان کلاسهای درس واقعی بسازند:
۱. تشویق به مشارکت فعال و آزمودن ایدهها در بین دانشآموزان
متاسفانه معلمان و دانش آموزانی که مدل نه چندان موفق نمره دادن و نمره گرفتن را مصداق پیشرفت میدانند، اغلب برای حفظ کردن تاریخها، حقایق و تعاریف مرسوم تلاش زیادی میکنند. با این حال این نوع یادگیری، فعالیتی در جهت تغییر جامعه که دیویی درباره آن نوشته نیست. در عوض معلمان باید فرصتهای یادگیری فعال ایجاد کنند؛ جایی که دانش آموزان بتوانند به طور کامل با مطالب درگیر شوند و بدون اینکه بیش از حد مورد سرزنش قرار گیرند با ایدهها بازی کنند. چند روشی که ممکن است ایجاد چنین محیط آموزشی را تسهیل کنند عبارتند از:
اجازه دادن به دانش آموزان برای آموزش یکدیگر،
راهاندازی سیستمی برای طرح پرسش به صورت ناشناس،
و اختصاص پروژههای باز که نتیجه قابل پیشبینی را دنبال نمیکند و کاملاً در اختیار خود آنهاست.
چنین پروژههایی معمولاً تا زمانی که به پاسخ منطقی برسند، ادامه پیدا میکنند.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #فلسفه
نیچه: "خدا مُرده است"
جمله مشهور نیچه است و البته از مشهورترین جملات تاریخ فلسفه. چندبار در کتاب مهمِ "حکمت شادان" تکرارش کرده. برای درک بهتر، پاراگراف را دقیق بخوانید:
"خدا مُرده است. خدا مرده باقی میماند و ما او را کشتهایم. چگونه خود را تسلی خواهیم داد، جنایتکاران تمامِ جنایتکاران را؟ آنچه مقدسترین و مقتدرترین چیز بود که تاکنون جهان به خود دیدهاست، بر اثر خونریزی بسیار حاصل از چاقوهای ما مرده است. چه کسی ما را از این خون پاک خواهد کرد؟ چه آبی برای ما موجود است تا خود را بشوییم؟ چه اعیادی بهر کفاره، چه مناسک مقدسی را از خود ابداع خواهیم کرد؟ آیا عظمت این عمل بیش از اندازه برای ما عظیم نیست؟ آیا نبایستی تنها خود خدایانی دیگر شویم تا شایسته این کار باشیم؟"
نیچه، حکمت شادان، ترجمهی آل احمد، کامران و فولادوند، نشر جامی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
نیچه: "خدا مُرده است"
جمله مشهور نیچه است و البته از مشهورترین جملات تاریخ فلسفه. چندبار در کتاب مهمِ "حکمت شادان" تکرارش کرده. برای درک بهتر، پاراگراف را دقیق بخوانید:
"خدا مُرده است. خدا مرده باقی میماند و ما او را کشتهایم. چگونه خود را تسلی خواهیم داد، جنایتکاران تمامِ جنایتکاران را؟ آنچه مقدسترین و مقتدرترین چیز بود که تاکنون جهان به خود دیدهاست، بر اثر خونریزی بسیار حاصل از چاقوهای ما مرده است. چه کسی ما را از این خون پاک خواهد کرد؟ چه آبی برای ما موجود است تا خود را بشوییم؟ چه اعیادی بهر کفاره، چه مناسک مقدسی را از خود ابداع خواهیم کرد؟ آیا عظمت این عمل بیش از اندازه برای ما عظیم نیست؟ آیا نبایستی تنها خود خدایانی دیگر شویم تا شایسته این کار باشیم؟"
نیچه، حکمت شادان، ترجمهی آل احمد، کامران و فولادوند، نشر جامی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #فلسفه_آموزش
🔺گفت و شنود راستین: رمز شکست فرهنگ سکوت
فرهنگ سکوت (culture of scilence) مفهومی است که #پائولو_فریره، تربیت شناس بزرگ برزیلی برای توصیف شرایطی استفاده کرد که یک شخص یا سیستم ایجاد میکند تا بتواند به حاکمیت ظالمانه خود تداوم بخشد.
با حاکم شدن فرهنگ سکوت، افراد جامعه تحت ستم در مقابل بیعدالتی و تبعیض خاموش می شوند و حتی همدیگر را از روی حسن نیت ساده لوحانه تشویق و تحریک به سکوت می کنند!
در چنین شرایطی، اعضای جامعه ستمدیده هم به شکلی ناآگاهانه مروج فرهنگ سکوت میشوند. یعنی آنان نا امیدانه و منفعلانه تسلیم حاکمیت ستم شده و ترجیح میدهند بجای مقابله، خاموشی پیشه کنند.
اما، فریره معتقد است که لازمه شکستن این فرهنگ سکوت بهرهگیری از نیروی گفت و شنود است. اما نه هر گفتگویی، بلکه گفت و شنود راستین (Authentic dialogue).
رسالت اصلی گفت و شنود راستین برانگیختن روحیه پرسشگری است. بعنوان مثال، معلم همچون یک عامل تحول با ایجاد شرایط گفت و شنود نقادانه خودش و دانش آموزان را به گفت و گو دعوت میکند. آنها سپس با مشارکت یکدیگر واقعیتهای تحمیل شده از جانب نظام حاکم را عریان ساخته و متوجه میشوند که تنها راه آزادیشان شکستن سکوتی است که بر آنها تحمیل شده است.
بنابراین در پداگوژی انتقادی، گفت و شنود مهمترین ابزار آگاهیبخشی است که طی آن اندیشه و عمل وحدت یافته گفتگوکنندگان، خطاب به جهانی است که باید دگرگون و در نتیجه انسانی شود؛ از اینرو نمی تواند تا حد «به ودیعه گذاشتن» عقاید یک شخص در دیگری فروکش کند و این چنین نیست که عده ای از طرف بقیه جهان را معنا کنند. به زبانی ساده، گفت و شنود ابزاری فریب دهنده برای سلطه بر دیگری نیست.
بر این اساس، تحقق گفت و شنود راستین در هر شرایطی-از گفتگوی درونی یک نفر با خودش گرفته تا گفتگوی میان دو نفر تا گفتگوی میان یک گروه از افراد و تا گفتگوی ملتها و فرهنگهای متعدد- مستلزم تبعیت از شرایط و ملاکهایی است که پائولو فریره در کتاب آموزش ستمدیدگان آنها را به شرح زیر معرفی کرده است:
۱. عشق: اساس گفت و شنود راستین و نفس آن عشق است. این عشق در یک رابطه سلطهجویانه نمیتواند موجودیت پیدا کند. در واقع شرط نخست ورود به چنین نوعی از گفت و شنود دوست داشتن جهان و عشق ورزیدن به انسانهاست.
۲. تواضع (فروتنی): غرور با گفت و شنود راستین سازگار نیست. کسی که خود را جدای از انسانهای دیگر و خود را از آنها برتر بداند، نمیپذیرد و نمیتواند در گفت و شنود راستین شرکت کند. همچنین اگر کسی فکر کند تغییر جهان کار گروهی نخبه است و دیگران را از داشتن چنین حقی محروم کند، مجاز به شرکت در چنین گفت و شنودی نیست.
۳. ایمان: گفت و شنود راستین مستلزم آن است که شخص گفتگو کننده به رسالت خود در تبدیل به انسانی کامل شدن و بازساختن و بازآفرینی جهان ایمان داشته باشد. این امتیاز نیز تنها به نخبگان تعلق ندارد، بلکه حقی است که انسان با آن زاده می شود. به همین دلیل انسان گفت و شنودگر نقاد است و برای آفریدن و دگرگونی به تلاش برای فهم خویشتن و جهان خویش روی میآورد.
۴. اعتماد متقابل (میان شرکت کنندگان): گفت و شنود راستین مبتنی بر عشق، فروتنی و ایمان در پرتو ارتباط افقی پیش میرود. از این رو، پیامد منطقی آن کسب اعتماد متقابل میان شرکت کنندگان در بحث است. عشق دروغین، غرور بیجا، ایمان سست، لفظ گرایی و عمل گرایی هیچکدام ایمان و اعتماد به وجود نمیآورند.
۵. امید: گفت و شنود واقعی بدون امید هم موجودیت پیدا نمیکند. ناامیدی خود شکلی از خاموشی، انکار جهان و گریز از آن است که سلطه گر برای پیدایش و گسترش آن برنامه ریزی میکند تا «فرهنگ سکوت» را حاکم و گسترش دهد. بنابراین، ناامیدی در یک نظام سلطه گرانه سهیم شدن در تداوم و گسترش نابرابری خاستگاه سلطهگران است؛ متفکر نقاد باید امیدوارانه در جستجوی انسانیت و شرافتی باشد که در نتیجه تبعیض و بیعدالتی انکار میشود.
۶. درگیرشدن در تفکر انتقادی: گفت و شنود راستین زمانی تحقق پیدا میکند که گفتگوکنندگان در تفکر انتقادی درگیر شوند. تفکر انتقادی در این معنا یعنی تفکری که دوگانگی جهان و انسان را انکار می کند؛ تفکری که واقعیت را به صورت پویا می پذیرد نه ایستا. در مقابل آن تفکر ساده لوحانه قرار دارد که در جستجوی انطباق با وضع موجود و پذیرفتن منفعلانه آن است. به طور خلاصه، تفکر انتقادی در این نظرگاه یعنی نگاه اصلاحگرانه، مدبرانه و تحول گرایانه به همه مسائل فردی و اجتماعی.
#گفتگو
#رهایی_بخشی
#نظریه_انتقادی
#تعامل_اجتماعی
@eduneuro
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺گفت و شنود راستین: رمز شکست فرهنگ سکوت
فرهنگ سکوت (culture of scilence) مفهومی است که #پائولو_فریره، تربیت شناس بزرگ برزیلی برای توصیف شرایطی استفاده کرد که یک شخص یا سیستم ایجاد میکند تا بتواند به حاکمیت ظالمانه خود تداوم بخشد.
با حاکم شدن فرهنگ سکوت، افراد جامعه تحت ستم در مقابل بیعدالتی و تبعیض خاموش می شوند و حتی همدیگر را از روی حسن نیت ساده لوحانه تشویق و تحریک به سکوت می کنند!
در چنین شرایطی، اعضای جامعه ستمدیده هم به شکلی ناآگاهانه مروج فرهنگ سکوت میشوند. یعنی آنان نا امیدانه و منفعلانه تسلیم حاکمیت ستم شده و ترجیح میدهند بجای مقابله، خاموشی پیشه کنند.
اما، فریره معتقد است که لازمه شکستن این فرهنگ سکوت بهرهگیری از نیروی گفت و شنود است. اما نه هر گفتگویی، بلکه گفت و شنود راستین (Authentic dialogue).
رسالت اصلی گفت و شنود راستین برانگیختن روحیه پرسشگری است. بعنوان مثال، معلم همچون یک عامل تحول با ایجاد شرایط گفت و شنود نقادانه خودش و دانش آموزان را به گفت و گو دعوت میکند. آنها سپس با مشارکت یکدیگر واقعیتهای تحمیل شده از جانب نظام حاکم را عریان ساخته و متوجه میشوند که تنها راه آزادیشان شکستن سکوتی است که بر آنها تحمیل شده است.
بنابراین در پداگوژی انتقادی، گفت و شنود مهمترین ابزار آگاهیبخشی است که طی آن اندیشه و عمل وحدت یافته گفتگوکنندگان، خطاب به جهانی است که باید دگرگون و در نتیجه انسانی شود؛ از اینرو نمی تواند تا حد «به ودیعه گذاشتن» عقاید یک شخص در دیگری فروکش کند و این چنین نیست که عده ای از طرف بقیه جهان را معنا کنند. به زبانی ساده، گفت و شنود ابزاری فریب دهنده برای سلطه بر دیگری نیست.
بر این اساس، تحقق گفت و شنود راستین در هر شرایطی-از گفتگوی درونی یک نفر با خودش گرفته تا گفتگوی میان دو نفر تا گفتگوی میان یک گروه از افراد و تا گفتگوی ملتها و فرهنگهای متعدد- مستلزم تبعیت از شرایط و ملاکهایی است که پائولو فریره در کتاب آموزش ستمدیدگان آنها را به شرح زیر معرفی کرده است:
۱. عشق: اساس گفت و شنود راستین و نفس آن عشق است. این عشق در یک رابطه سلطهجویانه نمیتواند موجودیت پیدا کند. در واقع شرط نخست ورود به چنین نوعی از گفت و شنود دوست داشتن جهان و عشق ورزیدن به انسانهاست.
۲. تواضع (فروتنی): غرور با گفت و شنود راستین سازگار نیست. کسی که خود را جدای از انسانهای دیگر و خود را از آنها برتر بداند، نمیپذیرد و نمیتواند در گفت و شنود راستین شرکت کند. همچنین اگر کسی فکر کند تغییر جهان کار گروهی نخبه است و دیگران را از داشتن چنین حقی محروم کند، مجاز به شرکت در چنین گفت و شنودی نیست.
۳. ایمان: گفت و شنود راستین مستلزم آن است که شخص گفتگو کننده به رسالت خود در تبدیل به انسانی کامل شدن و بازساختن و بازآفرینی جهان ایمان داشته باشد. این امتیاز نیز تنها به نخبگان تعلق ندارد، بلکه حقی است که انسان با آن زاده می شود. به همین دلیل انسان گفت و شنودگر نقاد است و برای آفریدن و دگرگونی به تلاش برای فهم خویشتن و جهان خویش روی میآورد.
۴. اعتماد متقابل (میان شرکت کنندگان): گفت و شنود راستین مبتنی بر عشق، فروتنی و ایمان در پرتو ارتباط افقی پیش میرود. از این رو، پیامد منطقی آن کسب اعتماد متقابل میان شرکت کنندگان در بحث است. عشق دروغین، غرور بیجا، ایمان سست، لفظ گرایی و عمل گرایی هیچکدام ایمان و اعتماد به وجود نمیآورند.
۵. امید: گفت و شنود واقعی بدون امید هم موجودیت پیدا نمیکند. ناامیدی خود شکلی از خاموشی، انکار جهان و گریز از آن است که سلطه گر برای پیدایش و گسترش آن برنامه ریزی میکند تا «فرهنگ سکوت» را حاکم و گسترش دهد. بنابراین، ناامیدی در یک نظام سلطه گرانه سهیم شدن در تداوم و گسترش نابرابری خاستگاه سلطهگران است؛ متفکر نقاد باید امیدوارانه در جستجوی انسانیت و شرافتی باشد که در نتیجه تبعیض و بیعدالتی انکار میشود.
۶. درگیرشدن در تفکر انتقادی: گفت و شنود راستین زمانی تحقق پیدا میکند که گفتگوکنندگان در تفکر انتقادی درگیر شوند. تفکر انتقادی در این معنا یعنی تفکری که دوگانگی جهان و انسان را انکار می کند؛ تفکری که واقعیت را به صورت پویا می پذیرد نه ایستا. در مقابل آن تفکر ساده لوحانه قرار دارد که در جستجوی انطباق با وضع موجود و پذیرفتن منفعلانه آن است. به طور خلاصه، تفکر انتقادی در این نظرگاه یعنی نگاه اصلاحگرانه، مدبرانه و تحول گرایانه به همه مسائل فردی و اجتماعی.
#گفتگو
#رهایی_بخشی
#نظریه_انتقادی
#تعامل_اجتماعی
@eduneuro
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran