Forwarded from کانال انجمن صنفی معلمان فارس
💢 رتبه بندی با طعم تحقیر
✍ مژگان باقری: فعال صنفی معلمان #فارس
🔸 بعد از چند دقیقه معطلی، یک نفر از اتاق بیرون می آید. یک تکه کاغذ را نشانم می دهد و می گوید این متن را با ادبیات خودتان بنویسید و امضا کنید تا رتبه شما برقرار شود. روی کاغذ چند جمله با عجله و بدون رعایت نکات نگارشی نوشته شده. خلاصهی جملات این است: من باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت می کنم، علیه مسئولین کشور موضع گیری نمی کنم، در کانون های صنفی غیرقانونی عضو نمی شوم و در تجمعات غیرقانونی شرکت نمی کنم.
در حال نگاه کردن به جملات روی کاغذ هستم که کارمند حراست یک کاغذ A4 به دستم می دهد و می گوید چیز خاصی نیست. این تعهد پیش خودمان می ماند و قرار نیست کسی بفهمد. در دلم می گویم مهم این است که خودم می فهمم چه چیزی را امضا کردهام و چه کسی مهمتر از خودم؟! پس از امضای این کاغذ با سرزنش خودم چه کنم؟ دو سال بازداشت و زندان و پابند و آنهمه هزینه روحی و روانی و مالی و آنهمه فشار به خانواده را تحمل نکردهام که الان با امضای یک تعهد همه را به باد بدهم. سعی می کنم با کارمند حراست بحث کنم. می دانم کار بیهودهای است و تصمیم از بالا گرفته شده و او فقط مامور است و معذور، اما راه دیگری ندارم. می خواهم قبل از اینکه با گفتن "نه" از اتاق بیرون بیایم همهی تلاشم را برای بیدار کردن وجدانش به کار گیرم. به پابندم اشاره می کنم و میگویم من برای این پولی که الان در جیب شماست هزینه دادهام اما خودم برای گرفتن این پول باید تعهد بدهم؟! خودتان خندهتان نمیگیرد؟ باید میگفتم با دیدن این پابند شرم نمی کنید؟ اما نمیگویم. تلاش می کنم خشمم را فرو دهم تا از مسیر منطق خارج نشوم. می گویم رتبهبندی، قانونِ مصوب مجلس و حق همهی معلمان است. مگر شما از همهی معلمان تعهد گرفتهاید؟ میگوید آنها مرتکب جرم نشدهاند. میگویم اولا تجمع جرم نیست. ثانیا اگر آن تجمعات نبود هرگز رتبهبندی تصویب نمیشد. شما دارید بابت کاری از من تعهد میگیرید که باعث افزایش حقوق شما و دیگر معلمان شده است. این تناقض نیست؟! می خندد. وجدانش و عقلش حرف مرا تایید می کند ولی او فقط یک مامور است و معذور. می گوید سخت نگیرید. در استان فارس همه امضا کردهاند. فقط شما ماندهاید و یک نفر دیگر. اسم یک همکار زن را به زبان می آورد. در دلم با غرور تکرار می کنم. فقط دو زن امضا نکردهاند! فقط دو زن باقی ماندهاند!
🔸 برایش استدلال می کنم که رتبهبندی حق قانونی من است و من برای گرفتن این حق، گدایی نمی کنم. چرا باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت میکنم؟ مگر در سی سال گذشته رعایت نکردهام؟ چرا باید تعهد بدهم که از مسئولین انتقاد نمیکنم؟ مگر مسئولین جزء مقدسات هستند؟ من ناچارم به دیوان عدالت شکایت کنم. شانهاش را بالا می اندازد و می گوید شکایت کنید. ما کار غیر قانونی نکردهایم.
🔸 پس از شنیدن داستان تعهد، همکاران با خواهش و التماس از من میخواهند که امضا کنم تا حقم ضایع نشود. میدانم که این نصیحت از سرِ دلسوزی است و نیز میدانم که این کاغذ تعهد هیچ ارزش قانونی ندارد. اما این را هم میدانم که آنها میخواهند با گرفتن تعهد، ما را تحقیر کنند و انتقام تجمعات باشکوه خیابان معدل را بگیرند.
اگر کانونها و انجمنهای صنفی سراسر کشور، با قدرت در مقابل این روند ظالمانه و غیرقانونی حراست آموزش و پرورش می ایستادند و از معلمانِ محروم از رتبه، حمایت می کردند هیچ معلمی برای برخورداری از حقوق ناچیز رتبهبندی، مجبور به دادن تعهد نمیشد.
دادن بالاترین رتبه به فعالینِ صنفیِ محروم از رتبه و پرداخت حقوق مربوط به آن به صورت ماهانه از طرف معلمین هر استان، یکی از این حمایتها بود.
🔸 ما برای برقراری حاکمیت قانون راهی به جز نه گفتن به کسانی که سلیقههای شخصی خود را در اجرای قانون اعمال کردهاند نداریم. اما بدون وجود کانونهای قوی و جامعهی آگاه و دغدغهمند، این نه گفتنها در حیطهی تصمیمات شخصی باقی میماند و تاثیرگذاری لازم را ندارد.
موضوع رتبه بندی، فارغ از نتایج مادیِ آن، میدانِ تمرینِ مقاومت مدنی برای معلمان است. آیا آنها میتوانند ابزار فشار حاکمیت بر معلمانِ فاقد رتبه را بی اثر کنند؟ یا اینکه فقط به نصیحتهای دلسوزانه ادامه میدهند تا هر کسی با توجه به میزان تحمل خود، یک تصمیم شخصی بگیرد؟ امیدوارم جامعه معلمان از این آزمون سربلند بیرون بیاید
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس
🆔@AnjomanSenfi_Fars
کانال تلگرام انجمن صنفی معلمان فارس را با آدرس زیر دنبال کنید.
https://tttttt.me/AnjomanSenfi_Fars
✍ مژگان باقری: فعال صنفی معلمان #فارس
🔸 بعد از چند دقیقه معطلی، یک نفر از اتاق بیرون می آید. یک تکه کاغذ را نشانم می دهد و می گوید این متن را با ادبیات خودتان بنویسید و امضا کنید تا رتبه شما برقرار شود. روی کاغذ چند جمله با عجله و بدون رعایت نکات نگارشی نوشته شده. خلاصهی جملات این است: من باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت می کنم، علیه مسئولین کشور موضع گیری نمی کنم، در کانون های صنفی غیرقانونی عضو نمی شوم و در تجمعات غیرقانونی شرکت نمی کنم.
در حال نگاه کردن به جملات روی کاغذ هستم که کارمند حراست یک کاغذ A4 به دستم می دهد و می گوید چیز خاصی نیست. این تعهد پیش خودمان می ماند و قرار نیست کسی بفهمد. در دلم می گویم مهم این است که خودم می فهمم چه چیزی را امضا کردهام و چه کسی مهمتر از خودم؟! پس از امضای این کاغذ با سرزنش خودم چه کنم؟ دو سال بازداشت و زندان و پابند و آنهمه هزینه روحی و روانی و مالی و آنهمه فشار به خانواده را تحمل نکردهام که الان با امضای یک تعهد همه را به باد بدهم. سعی می کنم با کارمند حراست بحث کنم. می دانم کار بیهودهای است و تصمیم از بالا گرفته شده و او فقط مامور است و معذور، اما راه دیگری ندارم. می خواهم قبل از اینکه با گفتن "نه" از اتاق بیرون بیایم همهی تلاشم را برای بیدار کردن وجدانش به کار گیرم. به پابندم اشاره می کنم و میگویم من برای این پولی که الان در جیب شماست هزینه دادهام اما خودم برای گرفتن این پول باید تعهد بدهم؟! خودتان خندهتان نمیگیرد؟ باید میگفتم با دیدن این پابند شرم نمی کنید؟ اما نمیگویم. تلاش می کنم خشمم را فرو دهم تا از مسیر منطق خارج نشوم. می گویم رتبهبندی، قانونِ مصوب مجلس و حق همهی معلمان است. مگر شما از همهی معلمان تعهد گرفتهاید؟ میگوید آنها مرتکب جرم نشدهاند. میگویم اولا تجمع جرم نیست. ثانیا اگر آن تجمعات نبود هرگز رتبهبندی تصویب نمیشد. شما دارید بابت کاری از من تعهد میگیرید که باعث افزایش حقوق شما و دیگر معلمان شده است. این تناقض نیست؟! می خندد. وجدانش و عقلش حرف مرا تایید می کند ولی او فقط یک مامور است و معذور. می گوید سخت نگیرید. در استان فارس همه امضا کردهاند. فقط شما ماندهاید و یک نفر دیگر. اسم یک همکار زن را به زبان می آورد. در دلم با غرور تکرار می کنم. فقط دو زن امضا نکردهاند! فقط دو زن باقی ماندهاند!
🔸 برایش استدلال می کنم که رتبهبندی حق قانونی من است و من برای گرفتن این حق، گدایی نمی کنم. چرا باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت میکنم؟ مگر در سی سال گذشته رعایت نکردهام؟ چرا باید تعهد بدهم که از مسئولین انتقاد نمیکنم؟ مگر مسئولین جزء مقدسات هستند؟ من ناچارم به دیوان عدالت شکایت کنم. شانهاش را بالا می اندازد و می گوید شکایت کنید. ما کار غیر قانونی نکردهایم.
🔸 پس از شنیدن داستان تعهد، همکاران با خواهش و التماس از من میخواهند که امضا کنم تا حقم ضایع نشود. میدانم که این نصیحت از سرِ دلسوزی است و نیز میدانم که این کاغذ تعهد هیچ ارزش قانونی ندارد. اما این را هم میدانم که آنها میخواهند با گرفتن تعهد، ما را تحقیر کنند و انتقام تجمعات باشکوه خیابان معدل را بگیرند.
اگر کانونها و انجمنهای صنفی سراسر کشور، با قدرت در مقابل این روند ظالمانه و غیرقانونی حراست آموزش و پرورش می ایستادند و از معلمانِ محروم از رتبه، حمایت می کردند هیچ معلمی برای برخورداری از حقوق ناچیز رتبهبندی، مجبور به دادن تعهد نمیشد.
دادن بالاترین رتبه به فعالینِ صنفیِ محروم از رتبه و پرداخت حقوق مربوط به آن به صورت ماهانه از طرف معلمین هر استان، یکی از این حمایتها بود.
🔸 ما برای برقراری حاکمیت قانون راهی به جز نه گفتن به کسانی که سلیقههای شخصی خود را در اجرای قانون اعمال کردهاند نداریم. اما بدون وجود کانونهای قوی و جامعهی آگاه و دغدغهمند، این نه گفتنها در حیطهی تصمیمات شخصی باقی میماند و تاثیرگذاری لازم را ندارد.
موضوع رتبه بندی، فارغ از نتایج مادیِ آن، میدانِ تمرینِ مقاومت مدنی برای معلمان است. آیا آنها میتوانند ابزار فشار حاکمیت بر معلمانِ فاقد رتبه را بی اثر کنند؟ یا اینکه فقط به نصیحتهای دلسوزانه ادامه میدهند تا هر کسی با توجه به میزان تحمل خود، یک تصمیم شخصی بگیرد؟ امیدوارم جامعه معلمان از این آزمون سربلند بیرون بیاید
#انجمن_صنفی_معلمان_فارس
🆔@AnjomanSenfi_Fars
کانال تلگرام انجمن صنفی معلمان فارس را با آدرس زیر دنبال کنید.
https://tttttt.me/AnjomanSenfi_Fars
Telegram
کانال انجمن صنفی معلمان فارس
این کانال متعلق به تشکل صنفی فارس میباشد
💠 #جامعه
🔺جنگ اقتصادی
✍محبوبه فرح زادی، معلم بازنشسته
دولت و حاکمیت سال هاست که در جنگند، سالهاست حاکمیت با ما مردم وارد جنگ شده است۰
امروز رئیس دولت هم به این جنگ اعتراف کرده است: جنگ اقتصادی
جنگ اقتصادی برای ما مردم واژه جدیدی نیست؛ زیرا که چند دهه است که هر روز بدتر از روز قبل با به سخره گرفتن معیشتمان توسط حاکمیت با گوشت و پوست لمسش
کردهایم.
وقتی سفرههایمان را نه کوچک بلکه جمع شده می بینیم و دیگر سفرهای در کار نیست که کوچک شدنش را به تصویر کشیم، وقتی هر روز صبح با نویدهایی که دولت برایمان در روزنامه ها کادوپیچی می کند و از صبح
روزمان را سیاهتر از روز قبل رنگ میزند؛
وقتی بیماران امنیت ندارند و یک تزریق ساده آلوده به آلومینیوم جانشان را میگیرد و هیچ
مسئولی به روی خود نمی آورد؛
وقتی فقر و فلاکت نه تنها سفرههای ما را لخت کرده بلکه خانههای ما را هم جارو کرده است؛
حاکمیت شعار میدهد، با شعار فرار میکند ولی مسئولیتی را نمیپذیرد۰
ما را در جامعه رها کرده است؛ به گرسنگی و فقیری ما کاری ندارد؛ به لخت شدن خانههایمان کاری ندارد؛ به گرانیهای سرسام آور و دلار هفتاد هزار تومان کاری ندارد؛ ولی به پوشش ما زنان کار دارد۰
دغدغه دولت، نه شرایط بد اقتصادی مردم، بلکه موهای زنان است.
نه FATF و رابطه با کشورها است، بلکه ما زنان خط قرمز حاکمیت هستیم.
از لخت شدن دختری که به خاطر
توهین لخت شده است میگویند، ولی
از توهین کنندگان به دانشجویان دختر
توسط حراست دانشگاه نمی گویند.
دختر علوم تحقیقات را دستگیر میکنند و مجریان توهین به کرامت انسانی را درجه ترفیع میدهند واین گونه امنیت و عدالت اجتماعی را با رنگ سیاه خط خطی و نقاشی می کنند۰
خلاصه کلام :
جنگ تمام عیاری که پزشکیان از آن می گوید، همان جنگ حاکمیت با مردم است که سال هاست توسط حاکمیت در کف خیابان جاری است.
وقتی صدای گرسنگان در خیابان شنیده می شود و حاکمیت با گاز آشکآور و باتوم و شوکر ساکتش می کند ۰۰۰
جنگ عظیم اقتصادی؛
جنگ حاکمیت علیه مزدبگیران
جنگ علیه سفره ها
جنگ علیه سلامتی و بهداشت
جنگ علیه آموزش
جنگ علیه داشتن یک سرپناه
#صدای_بازنشستگان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺جنگ اقتصادی
✍محبوبه فرح زادی، معلم بازنشسته
دولت و حاکمیت سال هاست که در جنگند، سالهاست حاکمیت با ما مردم وارد جنگ شده است۰
امروز رئیس دولت هم به این جنگ اعتراف کرده است: جنگ اقتصادی
جنگ اقتصادی برای ما مردم واژه جدیدی نیست؛ زیرا که چند دهه است که هر روز بدتر از روز قبل با به سخره گرفتن معیشتمان توسط حاکمیت با گوشت و پوست لمسش
کردهایم.
وقتی سفرههایمان را نه کوچک بلکه جمع شده می بینیم و دیگر سفرهای در کار نیست که کوچک شدنش را به تصویر کشیم، وقتی هر روز صبح با نویدهایی که دولت برایمان در روزنامه ها کادوپیچی می کند و از صبح
روزمان را سیاهتر از روز قبل رنگ میزند؛
وقتی بیماران امنیت ندارند و یک تزریق ساده آلوده به آلومینیوم جانشان را میگیرد و هیچ
مسئولی به روی خود نمی آورد؛
وقتی فقر و فلاکت نه تنها سفرههای ما را لخت کرده بلکه خانههای ما را هم جارو کرده است؛
حاکمیت شعار میدهد، با شعار فرار میکند ولی مسئولیتی را نمیپذیرد۰
ما را در جامعه رها کرده است؛ به گرسنگی و فقیری ما کاری ندارد؛ به لخت شدن خانههایمان کاری ندارد؛ به گرانیهای سرسام آور و دلار هفتاد هزار تومان کاری ندارد؛ ولی به پوشش ما زنان کار دارد۰
دغدغه دولت، نه شرایط بد اقتصادی مردم، بلکه موهای زنان است.
نه FATF و رابطه با کشورها است، بلکه ما زنان خط قرمز حاکمیت هستیم.
از لخت شدن دختری که به خاطر
توهین لخت شده است میگویند، ولی
از توهین کنندگان به دانشجویان دختر
توسط حراست دانشگاه نمی گویند.
دختر علوم تحقیقات را دستگیر میکنند و مجریان توهین به کرامت انسانی را درجه ترفیع میدهند واین گونه امنیت و عدالت اجتماعی را با رنگ سیاه خط خطی و نقاشی می کنند۰
خلاصه کلام :
جنگ تمام عیاری که پزشکیان از آن می گوید، همان جنگ حاکمیت با مردم است که سال هاست توسط حاکمیت در کف خیابان جاری است.
وقتی صدای گرسنگان در خیابان شنیده می شود و حاکمیت با گاز آشکآور و باتوم و شوکر ساکتش می کند ۰۰۰
جنگ عظیم اقتصادی؛
جنگ حاکمیت علیه مزدبگیران
جنگ علیه سفره ها
جنگ علیه سلامتی و بهداشت
جنگ علیه آموزش
جنگ علیه داشتن یک سرپناه
#صدای_بازنشستگان
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #خبر
🔺محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان، برای اجرای حکم شش ماه و یک روز حبس به شعبه اول اجرای احکام شهریار احضار شد.
🔹رامین صفرنیا، حقوقدان و وکیل دادگستری در حساب کاربریاش خبر داد که موکلش، محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان برای اجرای حکم ششماه و یکروز حبس، توسط شعبه اول اجرای احکام شهریار احضار شد، تا به زندان معرفی شود.
محمد حبیبی یک بار و پیش از این در بیستم دی۱۴۰۲ در دادگاه انقلاب شهریار بهاتهام «اجتماع و تبانی» با مصادیق توئیتهایی که در خصوص اعتراض به مسمومسازی دانشآموزان و دفاع از حقوق آنان نوشته بود، محاکمه شده بود.
او ۱۶فروردین۱۴۰۲ بهدلیل شرکت در تجمعات معلمان در اعتراض به مسمومیتهای سریالی دانشآموزان مدارس دخترانه، بازداشت شد.
مسمومیتهای زنجیرهای اولینبار آذر۱۴۰۱ و از یک دبیرستان دخترانه در قم آغاز شد و بتدریج به صدها مدرسه در سراسر کشور اشاعه پیدا کرد.
گزارش کمیته حقیقتیاب مجلس در آن زمان تایید کرد تا ۱۵اسفند۱۴۰۱، بیش از پنج هزار دانشآموز در ۲۵ استان و حدود ۲۳۰ مدرسه درگیر این حادثه شدهاند.
#مسمومسازی_مدارس_دخترانه
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان، برای اجرای حکم شش ماه و یک روز حبس به شعبه اول اجرای احکام شهریار احضار شد.
🔹رامین صفرنیا، حقوقدان و وکیل دادگستری در حساب کاربریاش خبر داد که موکلش، محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان برای اجرای حکم ششماه و یکروز حبس، توسط شعبه اول اجرای احکام شهریار احضار شد، تا به زندان معرفی شود.
محمد حبیبی یک بار و پیش از این در بیستم دی۱۴۰۲ در دادگاه انقلاب شهریار بهاتهام «اجتماع و تبانی» با مصادیق توئیتهایی که در خصوص اعتراض به مسمومسازی دانشآموزان و دفاع از حقوق آنان نوشته بود، محاکمه شده بود.
او ۱۶فروردین۱۴۰۲ بهدلیل شرکت در تجمعات معلمان در اعتراض به مسمومیتهای سریالی دانشآموزان مدارس دخترانه، بازداشت شد.
مسمومیتهای زنجیرهای اولینبار آذر۱۴۰۱ و از یک دبیرستان دخترانه در قم آغاز شد و بتدریج به صدها مدرسه در سراسر کشور اشاعه پیدا کرد.
گزارش کمیته حقیقتیاب مجلس در آن زمان تایید کرد تا ۱۵اسفند۱۴۰۱، بیش از پنج هزار دانشآموز در ۲۵ استان و حدود ۲۳۰ مدرسه درگیر این حادثه شدهاند.
#مسمومسازی_مدارس_دخترانه
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #خبر
▪️اخراج از مدرسه باز قربانی گرفت.
#دروغگویی نهادینه شده در روابط عمومی ها را با انعکاس صحیح و درست اخبار از بین ببرید
🔹 اینبار آرزو خاوری دختر ۱۶ ساله قربانی برخورد ناشیانه مدیر و معاون پرورشی مدرسه شد و این خبر به سرعت در فضای مجازی منتشر شد. آرزو دانش آموز پایه نهم بعد از شرکت در اردو و رقصیدن بدون مقنعه، تهدید به #اخراج توسط مدیر مدرسه شد و بعد از فرار از مدرسه خود را به ساختمان شش طبقه ای در خیابان فدائیان اسلام رساند و خود را از بالای آن ساختمان به پایین پرتاب کرد.
🔹این اتفاق در حالی افتاد که در اطلاعیه روابط عمومی #شهرستانهای_تهران ذکر شده است که هنوز انگیزه و دلایل قطعی این اقدام مشخص نیست.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
▪️اخراج از مدرسه باز قربانی گرفت.
#دروغگویی نهادینه شده در روابط عمومی ها را با انعکاس صحیح و درست اخبار از بین ببرید
🔹 اینبار آرزو خاوری دختر ۱۶ ساله قربانی برخورد ناشیانه مدیر و معاون پرورشی مدرسه شد و این خبر به سرعت در فضای مجازی منتشر شد. آرزو دانش آموز پایه نهم بعد از شرکت در اردو و رقصیدن بدون مقنعه، تهدید به #اخراج توسط مدیر مدرسه شد و بعد از فرار از مدرسه خود را به ساختمان شش طبقه ای در خیابان فدائیان اسلام رساند و خود را از بالای آن ساختمان به پایین پرتاب کرد.
🔹این اتفاق در حالی افتاد که در اطلاعیه روابط عمومی #شهرستانهای_تهران ذکر شده است که هنوز انگیزه و دلایل قطعی این اقدام مشخص نیست.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Kelidar AudioBook 129
Mahmoud Dowlat Abadi
💠 #ادبیات_ایران
🎧کتاب صوتی
📚کلیدر
نویسنده : محمود دولت آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد دهم(آخر) قسمت ۵
📌اپیزود ۱۲۹
#کلیدر
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🎧کتاب صوتی
📚کلیدر
نویسنده : محمود دولت آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد دهم(آخر) قسمت ۵
📌اپیزود ۱۲۹
#کلیدر
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #خبر ▪️اخراج از مدرسه باز قربانی گرفت. #دروغگویی نهادینه شده در روابط عمومی ها را با انعکاس صحیح و درست اخبار از بین ببرید 🔹 اینبار آرزو خاوری دختر ۱۶ ساله قربانی برخورد ناشیانه مدیر و معاون پرورشی مدرسه شد و این خبر به سرعت در فضای مجازی منتشر شد.…
💠 #صبحگاه
ما از تبار دردیم
از نسل آرزو های به مقصد نرسیده
از نسل خنده های سرکوب شده
از نسل زن بودن های اجباری
از نسل دلتنگی های یک طرفه
ما دختران کوچکی هستیم که از بدو تولد
زن بودن را، تجربه کرده ایم
هر گاه تاب خستگیهایمان را نداشتیم ،
تنها همدم بی قراری هایمان
بغض هایی بود که هیچگاه نباید می ترکیدند
آه از فریاد هایی که درون نطفه
خفه شد تنها با این منطق که ...
«هیس...
دختر ها فریاد نمی زنند ...»
#شرویندخت_سپهری
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
ما از تبار دردیم
از نسل آرزو های به مقصد نرسیده
از نسل خنده های سرکوب شده
از نسل زن بودن های اجباری
از نسل دلتنگی های یک طرفه
ما دختران کوچکی هستیم که از بدو تولد
زن بودن را، تجربه کرده ایم
هر گاه تاب خستگیهایمان را نداشتیم ،
تنها همدم بی قراری هایمان
بغض هایی بود که هیچگاه نباید می ترکیدند
آه از فریاد هایی که درون نطفه
خفه شد تنها با این منطق که ...
«هیس...
دختر ها فریاد نمی زنند ...»
#شرویندخت_سپهری
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #خبر_گوناگون
▪️بالاخره اعدام یا مرگ طبیعی؟!
حدود یک هفتهی پیش قوه قضاییه با انتشار بیانیهای خبر داده بود که جمشید شارمهد «اعدام» شده است.
حالا اما با گذشت یک هفته سخنگوی دستگاه قضا گفته است «جمشید شارمهد محکوم به اعدام بود و حکم او آماده اجرا بود، اما قبل از اجرای حکم، فوت کرد.»!
برخی کاربران توییتر گفته اند در همان روز اعلام خبر متوجه شدهاند ویکیپدیای شارمهد خبر فوت او را چند روز قبلتر اعلام کرده بوده است.
برخی از آنها با انتقاد به تناقضها در این ماجرا این سوال را مطرح میکنند که «چرا با خبر اعدامکسی که پیشتر فوت شده بود، روابط ایران با آلمان را دچار تنش کردند؟ آیا قرار بر زمین زدن دولت پزشکیان است؟»
برخی دیگر به ماجرای زهرا کاظمی در دوران خاتمی ارجاع دادهاند.
▫️آلمان که بهشدت از خبر اعدام شارمهد، انتقاد کرده بود و سفیرش را از تهران بازگردانده بود،حالا میگوید جمهوری اسلامی باید جنازه شارمهد را به خانواده وی تحویل دهد.
▪️انتقاد به طائب و عزیزجعفری: سیگنال ضعف فرستادند، ممنوعالمصاحبه شوند!
بخشی از صحبتهای حسین طائب، رئیس سابق اطلاعات سپاه، در سالگرد ۱۳ آبان دست بدست میشود که در آن میگوید وعده صادق دو بازدارندگی ایجاد نکرد، چرا که اسرائیل با چندین تن بیشتر بمب به مقر شیخ هاشم صفیالدین حمله کرد و حتی مدعی زخمی شدن سردار قاآنی شد. او تاکید میکند که اسرائیل بدنبال تساعد در جنگ است. او همچنین گفته است که آمریکا در صنعت موشکی، صدسال از ما جلوتر است.
هاتف صالحی، فعال رسانهای اصولگرا در توییتی نوشته است «در راستای حفظ امنیت کشور، شایسته و بایسته است که سردار عزیز جعفری و شیخ حسین طائب تا اطلاع ثانوی ممنوعالمصاحبه شوند.»
اشارهی او به عزیزجعفری هم بخاطر برخی صحبتهای او در هفتههای گذشته بود که مثلا به این اشاره داشت که «اگر» حملهی اسرائیلیها بزرگ و قوی باشد ایران پاسخ خواهد داد؛ همچنین صحبتهای او درمورد اصابت موشکهای اسرائیل به پایگاه شکاری اصفهان هم که تا پیش از آن خبری نشده بود مورد انتقاد قرار گرفت.
کاربران اظهارات طائب و عزیزجعفری را مصداق ارسال سیگنال ضعف در میانهی جنگ تفسیر کردهاند.
▪️عکس آیفونی میرسلیم
عکسی از مصطفی میرسلیم در مجلس با گوشی که گفته میشود آیفون است، مورد توجه قرار گرفته است. این توجه بخاطر موضع منفی میرسلیم در اینمورد بوده است. او در توییتی نوشته بود کاهش تعرفه و تسهیل واردات گوشیهای اپل تا موقعی که رفتاری خصمانه با نرمافزارهای ایرانی دارد، به مصلحت نیست.
عکسهایی از تعداد زیادی از فعالان جریان موسوم به انقلابی ازجمله حمید رسایی، علی اکبر رائفیپور، حسین شریعتمداری در سالهای اخیر منتشر شده که نشان میدهد آنها از محصولات شرکت اپل ازجمله آیفون، آیپد و آیمک استفاده میکنند.
▪️دیوارنگارهای که تهدید هستهای اسرائیل بود فیک از آب درآمد
برخی رسانههای داخلی و خارجی تصویری از یک دیوارنگاره با مضمون تهدید بمباران هستهای تلآویو منتشر کردهاند که گفته میشود حقیقت ندارد. در محل مورد نظر در منطقه قاسم آباد مشهد چنین دیوارنگارهای نصب نشده است.
▪️شمارش آرا در آمریکا شروع شده است. تا اینجا کار ترامپ و جمهوریخواهان همه جوره از هریس و در دموکراتها جلو هستند: ترامپ ۲۳۰ و هریس ۱۷۹ رای الکترال را تا اینجا به دست آوردهاند.
هر کدام برای رئیسجمهور شدن به ۲۷۰ رای الکترال نیاز دارند.
در انتخابات کنگره فعلا جمهوریخواهان ۱۵۹ کرسی و دموکراتها ۱۰۷ کرسی را به دست آوردهاند.
و در انتخابات سنا هم فعلا جمهوریخواهان ۴۸ کرسی و دموکراتها ۳۹ کرسی را در دست دارند.
▫️هم نیویورکتایمز و هم واشنگتنپست پیشبینی کردهاند که ترامپ انتخابات را ببرد.
▪️حمله پادشاهیخواهان به دختر پرویز ثابتی
پردیس ثابتی، دختر پرویز ثابتی در توییتر خود توضیح داده که در انتخابات امریکا به هریس رای خواهد داد؛ همین موضوع سلطنتطلبان را به خشم آورده و باعث شده در کامنتها به او حمله کنند.
#انصاف_نیوز
#روزآروز
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
▪️بالاخره اعدام یا مرگ طبیعی؟!
حدود یک هفتهی پیش قوه قضاییه با انتشار بیانیهای خبر داده بود که جمشید شارمهد «اعدام» شده است.
حالا اما با گذشت یک هفته سخنگوی دستگاه قضا گفته است «جمشید شارمهد محکوم به اعدام بود و حکم او آماده اجرا بود، اما قبل از اجرای حکم، فوت کرد.»!
برخی کاربران توییتر گفته اند در همان روز اعلام خبر متوجه شدهاند ویکیپدیای شارمهد خبر فوت او را چند روز قبلتر اعلام کرده بوده است.
برخی از آنها با انتقاد به تناقضها در این ماجرا این سوال را مطرح میکنند که «چرا با خبر اعدامکسی که پیشتر فوت شده بود، روابط ایران با آلمان را دچار تنش کردند؟ آیا قرار بر زمین زدن دولت پزشکیان است؟»
برخی دیگر به ماجرای زهرا کاظمی در دوران خاتمی ارجاع دادهاند.
▫️آلمان که بهشدت از خبر اعدام شارمهد، انتقاد کرده بود و سفیرش را از تهران بازگردانده بود،حالا میگوید جمهوری اسلامی باید جنازه شارمهد را به خانواده وی تحویل دهد.
▪️انتقاد به طائب و عزیزجعفری: سیگنال ضعف فرستادند، ممنوعالمصاحبه شوند!
بخشی از صحبتهای حسین طائب، رئیس سابق اطلاعات سپاه، در سالگرد ۱۳ آبان دست بدست میشود که در آن میگوید وعده صادق دو بازدارندگی ایجاد نکرد، چرا که اسرائیل با چندین تن بیشتر بمب به مقر شیخ هاشم صفیالدین حمله کرد و حتی مدعی زخمی شدن سردار قاآنی شد. او تاکید میکند که اسرائیل بدنبال تساعد در جنگ است. او همچنین گفته است که آمریکا در صنعت موشکی، صدسال از ما جلوتر است.
هاتف صالحی، فعال رسانهای اصولگرا در توییتی نوشته است «در راستای حفظ امنیت کشور، شایسته و بایسته است که سردار عزیز جعفری و شیخ حسین طائب تا اطلاع ثانوی ممنوعالمصاحبه شوند.»
اشارهی او به عزیزجعفری هم بخاطر برخی صحبتهای او در هفتههای گذشته بود که مثلا به این اشاره داشت که «اگر» حملهی اسرائیلیها بزرگ و قوی باشد ایران پاسخ خواهد داد؛ همچنین صحبتهای او درمورد اصابت موشکهای اسرائیل به پایگاه شکاری اصفهان هم که تا پیش از آن خبری نشده بود مورد انتقاد قرار گرفت.
کاربران اظهارات طائب و عزیزجعفری را مصداق ارسال سیگنال ضعف در میانهی جنگ تفسیر کردهاند.
▪️عکس آیفونی میرسلیم
عکسی از مصطفی میرسلیم در مجلس با گوشی که گفته میشود آیفون است، مورد توجه قرار گرفته است. این توجه بخاطر موضع منفی میرسلیم در اینمورد بوده است. او در توییتی نوشته بود کاهش تعرفه و تسهیل واردات گوشیهای اپل تا موقعی که رفتاری خصمانه با نرمافزارهای ایرانی دارد، به مصلحت نیست.
عکسهایی از تعداد زیادی از فعالان جریان موسوم به انقلابی ازجمله حمید رسایی، علی اکبر رائفیپور، حسین شریعتمداری در سالهای اخیر منتشر شده که نشان میدهد آنها از محصولات شرکت اپل ازجمله آیفون، آیپد و آیمک استفاده میکنند.
▪️دیوارنگارهای که تهدید هستهای اسرائیل بود فیک از آب درآمد
برخی رسانههای داخلی و خارجی تصویری از یک دیوارنگاره با مضمون تهدید بمباران هستهای تلآویو منتشر کردهاند که گفته میشود حقیقت ندارد. در محل مورد نظر در منطقه قاسم آباد مشهد چنین دیوارنگارهای نصب نشده است.
▪️شمارش آرا در آمریکا شروع شده است. تا اینجا کار ترامپ و جمهوریخواهان همه جوره از هریس و در دموکراتها جلو هستند: ترامپ ۲۳۰ و هریس ۱۷۹ رای الکترال را تا اینجا به دست آوردهاند.
هر کدام برای رئیسجمهور شدن به ۲۷۰ رای الکترال نیاز دارند.
در انتخابات کنگره فعلا جمهوریخواهان ۱۵۹ کرسی و دموکراتها ۱۰۷ کرسی را به دست آوردهاند.
و در انتخابات سنا هم فعلا جمهوریخواهان ۴۸ کرسی و دموکراتها ۳۹ کرسی را در دست دارند.
▫️هم نیویورکتایمز و هم واشنگتنپست پیشبینی کردهاند که ترامپ انتخابات را ببرد.
▪️حمله پادشاهیخواهان به دختر پرویز ثابتی
پردیس ثابتی، دختر پرویز ثابتی در توییتر خود توضیح داده که در انتخابات امریکا به هریس رای خواهد داد؛ همین موضوع سلطنتطلبان را به خشم آورده و باعث شده در کامنتها به او حمله کنند.
#انصاف_نیوز
#روزآروز
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #بیانیه
بیانیه تحلیلی کانون صنفی معلمان در محکومیت گسترش جنگ و کشتار در خاورمیانه
جنگ فاجعهای انسانی است که هیچ برندهای ندارد و تنها درد و رنج بیشتری به مردم بیگناه تحمیل میکند. مردمان بسیاری در هر سن و شرایطی را به نابودی میکشاند، حق حیات و برخورداری از یک زندگی حداقلی را از انسانها بهویژه کودکان میستاند؛ پیامدی جز ویرانی، فقر، سوءتغذیه، گرسنگی و بیسوادی برای مردمان منطقه درگیر جنگ بههمراه ندارد. (غزه، سوریه، لبنان، افغانستان و عراق نمونههای بارز این ادعا هستند.)
متاسفانه در منطقهای از جهان زندگی میکنیم که به دلیل منافع قدرتهای امپریالیستی، فزونخواهی و فساد حکومتهای دیکتاتوری و جهل و تعصبات گروهی، بیش از ۷۰ سال است که روی صلح و ثبات به خود ندیده و در هر زمان آتش جنگ در گوشهای از آن شعلهور بوده، تا به امروز که بیم گسترش جنگ و پیامدهای آن به کل منطقه از جمله کشور خودمان از هر زمان بیشتر است.
کانون صنفی معلمان ایران به عنوان یک نهاد مدنی و آموزشی، ضمن ابراز نگرانی عمیق خود از گسترش بیشتر جنگ و خشونت در منطقه خاورمیانه، به ویژه در فلسطین و لبنان، هشدار و اعتراض خود نسبت به وقوع چنین روندی را اعلام میدارد.
ما از یک سو اقدامهای نظامی دولت اسرائیل علیه مردم بیدفاع فلسطین و لبنان را که در واقع کشتار بیرحمانه و نسلکشی شهروندان فلسطینی است، محکوم میکنیم؛ بهویژه اقداماتی که منجر به کشتار دانشآموزان، نابودی کامل خانوادههای متعدد، تخریب مدارس، بیمارستانها و کلیه زیرساختهای موجود شده است. این اعمال نهتنها تاثیرات مخربی بر زندگی کنونی مردم میگذارد، بلکه آینده نسلهای آتی را نیز به نابودی میکشاند؛ و البته متاسفانه مسبوق به سابقهای هفتاد ساله است.
از سوی دیگر، سیاست خارجی ماجراجویانه و اقدامات نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله را نیز محکوم میکنیم؛ بهویژه حمله هفت اکتبر توسط گروه تروریستی حماس را که به کشته شدن افراد غیرنظامی و تعدادی از کودکان اسرائیلی منجر شد. این گروهها اگرچه محصول ۷۰ سال توسعهطلبی و خشونتورزی اشغالگران هستند اما با بهرهبرداری از شرایط زیست غیرانسانی تحمیل شده برمردم، تنها بر آتش جنگ میافزایند و به تشدید تنشها و رنجهای مردم میافزایند؛ آنگونه که در یک سال اخیر شاهد بودهایم.
همچنین، حاکمان جمهوری اسلامی باید به عنوان یکی از عوامل این بحران مورد نقد و بازخواست قرار گیرند. در طول چهل سال گذشته حکومت بتدریج ضمن تقلیل حق مردم فلسطین برای مبارزه با اشغالگری، به حمایت از دو گروه حماس و حزبالله؛ با راهبردی غلط و فرسایشی نهتنها کمکی به گشایش مسئله فلسطین نکرده بلکه منافع مردم ایران را نیز دستمایه ماجراجوییهای منطقهای خود قرار داده است و بیم آن میرود کشور را به جنگی ویرانگر که دستاوردی جز فقر و فلاکت و کشتار برای مردم ایران نخواهد داشت، وارد کند.
از نظر ما استفاده از جنگ به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی، به هیچوجه قابل توجیه نیست و تنها به قربانی شدن بیشتر انسانها میانجامد.
کانون صنفی معلمان ایران بهعنوان یک نهاد مدنی و آموزشی خواهان پایان دادن فوری به سیاستهای جنگطلبانه، جنگ و حفاظت از حقوق بشر، به ویژه حقوق کودکان و نوجوانان در این مناطق است. کشتار دانشآموزان فلسطینی و لبنانی یک فاجعه بزرگ انسانی است که باید با تمام قوا محکوم شود. جامعه جهانی باید در برابر این ظلم و ستم به طور جدی ایستادگی کند و از هرگونه اقدامی که به تشدید این بحران منجر شود، خودداری نماید.
حاکمان جمهوری اسلامی بهویژه آنان که بر طبل جنگ میکوبند، باید بدانند بیش و پیش از هر چیز در مقابل مردم ایران مسئولیت دارند؛ تداوم راهبرد کنونی بیتردید میتواند فاجعهای مشابه با غزه و لبنان را برای کودکان ایرانزمین رقم بزند.
کانون صنفی معلمان ایران بر این باور است که تنها از طریق دیپلماسی، گفتوگو و احترام به حقوق بشر و گسترش دموکراسی میتوان به صلح پایدار در منطقه دست یافت. ما از همه طرفها میخواهیم که به جای ادامه خشونت، به راهحلهای مسالمتآمیز و انسانی روی آورند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۳/۸/۱۵
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
بیانیه تحلیلی کانون صنفی معلمان در محکومیت گسترش جنگ و کشتار در خاورمیانه
جنگ فاجعهای انسانی است که هیچ برندهای ندارد و تنها درد و رنج بیشتری به مردم بیگناه تحمیل میکند. مردمان بسیاری در هر سن و شرایطی را به نابودی میکشاند، حق حیات و برخورداری از یک زندگی حداقلی را از انسانها بهویژه کودکان میستاند؛ پیامدی جز ویرانی، فقر، سوءتغذیه، گرسنگی و بیسوادی برای مردمان منطقه درگیر جنگ بههمراه ندارد. (غزه، سوریه، لبنان، افغانستان و عراق نمونههای بارز این ادعا هستند.)
متاسفانه در منطقهای از جهان زندگی میکنیم که به دلیل منافع قدرتهای امپریالیستی، فزونخواهی و فساد حکومتهای دیکتاتوری و جهل و تعصبات گروهی، بیش از ۷۰ سال است که روی صلح و ثبات به خود ندیده و در هر زمان آتش جنگ در گوشهای از آن شعلهور بوده، تا به امروز که بیم گسترش جنگ و پیامدهای آن به کل منطقه از جمله کشور خودمان از هر زمان بیشتر است.
کانون صنفی معلمان ایران به عنوان یک نهاد مدنی و آموزشی، ضمن ابراز نگرانی عمیق خود از گسترش بیشتر جنگ و خشونت در منطقه خاورمیانه، به ویژه در فلسطین و لبنان، هشدار و اعتراض خود نسبت به وقوع چنین روندی را اعلام میدارد.
ما از یک سو اقدامهای نظامی دولت اسرائیل علیه مردم بیدفاع فلسطین و لبنان را که در واقع کشتار بیرحمانه و نسلکشی شهروندان فلسطینی است، محکوم میکنیم؛ بهویژه اقداماتی که منجر به کشتار دانشآموزان، نابودی کامل خانوادههای متعدد، تخریب مدارس، بیمارستانها و کلیه زیرساختهای موجود شده است. این اعمال نهتنها تاثیرات مخربی بر زندگی کنونی مردم میگذارد، بلکه آینده نسلهای آتی را نیز به نابودی میکشاند؛ و البته متاسفانه مسبوق به سابقهای هفتاد ساله است.
از سوی دیگر، سیاست خارجی ماجراجویانه و اقدامات نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله را نیز محکوم میکنیم؛ بهویژه حمله هفت اکتبر توسط گروه تروریستی حماس را که به کشته شدن افراد غیرنظامی و تعدادی از کودکان اسرائیلی منجر شد. این گروهها اگرچه محصول ۷۰ سال توسعهطلبی و خشونتورزی اشغالگران هستند اما با بهرهبرداری از شرایط زیست غیرانسانی تحمیل شده برمردم، تنها بر آتش جنگ میافزایند و به تشدید تنشها و رنجهای مردم میافزایند؛ آنگونه که در یک سال اخیر شاهد بودهایم.
همچنین، حاکمان جمهوری اسلامی باید به عنوان یکی از عوامل این بحران مورد نقد و بازخواست قرار گیرند. در طول چهل سال گذشته حکومت بتدریج ضمن تقلیل حق مردم فلسطین برای مبارزه با اشغالگری، به حمایت از دو گروه حماس و حزبالله؛ با راهبردی غلط و فرسایشی نهتنها کمکی به گشایش مسئله فلسطین نکرده بلکه منافع مردم ایران را نیز دستمایه ماجراجوییهای منطقهای خود قرار داده است و بیم آن میرود کشور را به جنگی ویرانگر که دستاوردی جز فقر و فلاکت و کشتار برای مردم ایران نخواهد داشت، وارد کند.
از نظر ما استفاده از جنگ به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی، به هیچوجه قابل توجیه نیست و تنها به قربانی شدن بیشتر انسانها میانجامد.
کانون صنفی معلمان ایران بهعنوان یک نهاد مدنی و آموزشی خواهان پایان دادن فوری به سیاستهای جنگطلبانه، جنگ و حفاظت از حقوق بشر، به ویژه حقوق کودکان و نوجوانان در این مناطق است. کشتار دانشآموزان فلسطینی و لبنانی یک فاجعه بزرگ انسانی است که باید با تمام قوا محکوم شود. جامعه جهانی باید در برابر این ظلم و ستم به طور جدی ایستادگی کند و از هرگونه اقدامی که به تشدید این بحران منجر شود، خودداری نماید.
حاکمان جمهوری اسلامی بهویژه آنان که بر طبل جنگ میکوبند، باید بدانند بیش و پیش از هر چیز در مقابل مردم ایران مسئولیت دارند؛ تداوم راهبرد کنونی بیتردید میتواند فاجعهای مشابه با غزه و لبنان را برای کودکان ایرانزمین رقم بزند.
کانون صنفی معلمان ایران بر این باور است که تنها از طریق دیپلماسی، گفتوگو و احترام به حقوق بشر و گسترش دموکراسی میتوان به صلح پایدار در منطقه دست یافت. ما از همه طرفها میخواهیم که به جای ادامه خشونت، به راهحلهای مسالمتآمیز و انسانی روی آورند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۳/۸/۱۵
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران) pinned «💠 #بیانیه بیانیه تحلیلی کانون صنفی معلمان در محکومیت گسترش جنگ و کشتار در خاورمیانه جنگ فاجعهای انسانی است که هیچ برندهای ندارد و تنها درد و رنج بیشتری به مردم بیگناه تحمیل میکند. مردمان بسیاری در هر سن و شرایطی را به نابودی میکشاند، حق حیات و برخورداری…»
💠 #خبر
🔺 پبروزی جمهوری خواهان در انتخابات ۲۰۲۴: دونالد ترامپ با پیروزی تاریخی، پس از ۱۳۲ سال مسیر گروور کلیولند را تکرار کرد
🔸دونالد ترامپ با کسب پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، پس از ۱۳۲ سال به دومین رئیسجمهوری تبدیل شد که در دو دوره غیر متوالی به قدرت میرسد.
ترامپ در سخنان پس از اعلام پیروزی در انتخابات:
🔸همه چیز را اصلاح می کنم، مرزهایمان را درست می کنم.
🔸این یک پیروزی سیاسی بزرگ و بی سابقه است.
🔸من از مردم آمریکا تشکر می کنم که من را به عنوان رئیس جمهور خود انتخاب کردند.
🔸من برای همه شما میجنگم، تا زمانی که شما به رفاه نرسید آرام نخواهم گرفت.
🔸این آغاز دوران طلایی آمریکا خواهد بود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺 پبروزی جمهوری خواهان در انتخابات ۲۰۲۴: دونالد ترامپ با پیروزی تاریخی، پس از ۱۳۲ سال مسیر گروور کلیولند را تکرار کرد
🔸دونالد ترامپ با کسب پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، پس از ۱۳۲ سال به دومین رئیسجمهوری تبدیل شد که در دو دوره غیر متوالی به قدرت میرسد.
ترامپ در سخنان پس از اعلام پیروزی در انتخابات:
🔸همه چیز را اصلاح می کنم، مرزهایمان را درست می کنم.
🔸این یک پیروزی سیاسی بزرگ و بی سابقه است.
🔸من از مردم آمریکا تشکر می کنم که من را به عنوان رئیس جمهور خود انتخاب کردند.
🔸من برای همه شما میجنگم، تا زمانی که شما به رفاه نرسید آرام نخواهم گرفت.
🔸این آغاز دوران طلایی آمریکا خواهد بود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴بیانیه انجمن صنفی معلمان مریوان در اعتراض به حکم ناعادلانه زندان #محمد_حبیبی
محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، بار دیگر قربانی بیتدبیری نظام شده است. حبیبی به خاطر ایستادگی شجاعانهاش در برابر بیعدالتی و دفاع از حقوق دانشآموزان، دانشجویان، معلمان، زنان* و همهی دیگر آحاد تحتستم، به ویژه دختران دانشآموز، به زندان محکوم شده است. محمد نماد ارادهای است که در برابر ظلم سر تسلیم فرود نخواهد آورد و محکومیتهای مکرر او نمایانگر مقاومت جنبش آزادیخواهانهای است که با هر سرکوب، شعلهورتر میشود.
جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» تحت رهبری زنان* و دانشآموزان، به انتقام کور مزدورانی انجامید که با مسمومسازی عمدی مدارس دخترانه سعی کردند این نسل شجاع را به عقب برانند. اما با افزایش فشار افکار عمومی، نظام به جای مجازات جنایتکاران، به انکار و تحریف ماجرا پرداخت. و در این راستا، معترضان و مدافعان حقیقت، از جمله معلمان و دانشجویان شجاع مانند محمد حبیبی، به زندان محکوم شدند؛ تنها به دلیل شجاعتشان در اعتراض به ظلم و دفاع از حقوق همگان.
انجمن صنفی معلمان مریوان، قاطعانه از مواضع حقطلبانه و شجاعانهی محمد حبیبی حمایت میکند. صدور حکم زندان برای او و اخراج ناعادلانهی سمیه اخترشمار، اسماعیل عبدی و دیگر معلمان، نشاندهندهی بحران عمیق در نهادهای قدرتی است که تنها به حفظ منافع خود میاندیشند. تلاشهای مکرر این رژیم برای خاموش کردن صدای آزادیخواهان، تنها شکاف میان آنان و مردم معترض را عمیقتر کرده است.
حکومت باید بداند که معلمان، دانشآموزان و دیگر گروههای تحت ستم، بهویژه زنان* و دانشآموزان، در برابر بیعدالتی سکوت نخواهند کرد. ما به عنوان نمایندگان این جنبش، به مبارزه خود ادامه خواهیم داد و صدای آزادیخواهی را به عنوان نیرویی تحولآفرین در جامعه تقویت خواهیم کرد. زمان تغییر فرا رسیده است؛ باید راه را برای برقراری عدالت و آزادی هموار کنیم. تا رسیدن به این اهداف از پای نخواهیم نشست.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، بار دیگر قربانی بیتدبیری نظام شده است. حبیبی به خاطر ایستادگی شجاعانهاش در برابر بیعدالتی و دفاع از حقوق دانشآموزان، دانشجویان، معلمان، زنان* و همهی دیگر آحاد تحتستم، به ویژه دختران دانشآموز، به زندان محکوم شده است. محمد نماد ارادهای است که در برابر ظلم سر تسلیم فرود نخواهد آورد و محکومیتهای مکرر او نمایانگر مقاومت جنبش آزادیخواهانهای است که با هر سرکوب، شعلهورتر میشود.
جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» تحت رهبری زنان* و دانشآموزان، به انتقام کور مزدورانی انجامید که با مسمومسازی عمدی مدارس دخترانه سعی کردند این نسل شجاع را به عقب برانند. اما با افزایش فشار افکار عمومی، نظام به جای مجازات جنایتکاران، به انکار و تحریف ماجرا پرداخت. و در این راستا، معترضان و مدافعان حقیقت، از جمله معلمان و دانشجویان شجاع مانند محمد حبیبی، به زندان محکوم شدند؛ تنها به دلیل شجاعتشان در اعتراض به ظلم و دفاع از حقوق همگان.
انجمن صنفی معلمان مریوان، قاطعانه از مواضع حقطلبانه و شجاعانهی محمد حبیبی حمایت میکند. صدور حکم زندان برای او و اخراج ناعادلانهی سمیه اخترشمار، اسماعیل عبدی و دیگر معلمان، نشاندهندهی بحران عمیق در نهادهای قدرتی است که تنها به حفظ منافع خود میاندیشند. تلاشهای مکرر این رژیم برای خاموش کردن صدای آزادیخواهان، تنها شکاف میان آنان و مردم معترض را عمیقتر کرده است.
حکومت باید بداند که معلمان، دانشآموزان و دیگر گروههای تحت ستم، بهویژه زنان* و دانشآموزان، در برابر بیعدالتی سکوت نخواهند کرد. ما به عنوان نمایندگان این جنبش، به مبارزه خود ادامه خواهیم داد و صدای آزادیخواهی را به عنوان نیرویی تحولآفرین در جامعه تقویت خواهیم کرد. زمان تغییر فرا رسیده است؛ باید راه را برای برقراری عدالت و آزادی هموار کنیم. تا رسیدن به این اهداف از پای نخواهیم نشست.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
💠 #تاریخچه_آموزش_و_پرورش_نوین_در_ایران
#فصل_دوازدهم
🔺آموزشوپرورش در دوره پهلوی
آموزش عشایری در دوره پهلوی دوم(۱)
مروری بر زندگی محمد بهمنبیگی
محمد بهمنبیگی فرزند محمودخان کلانتر از تیره بهمن بیگلو طایفه عمده ایل قشقایی در ۲۶ بهمن ۱۲۹۹ خ. در چادری سیاه زاده شد. پدرش وقتی فهمید نوزادش پسر است و دختر نیست، از شادی و وجد برخاست و با تفنگ تیری به هوا انداخت و از همان هنگام زندگی محمد در چادر و با تیر و تفنگ و شیهه اسب آغاز شد. در ۴ سالگی پشت قاش زین نشست چندی بعد تفنگ خفیف و سبکی به دست گرفت و تا ۱۰ سالگی، حتی یک شب نیز در شهر و خانه شهری به سر نبرد. (بخارای من ایل من)
پدرش به تعلیم و تربیت و باسواد شدن او علاقه وافر داشت، اما در ایل قشقایی مدرسهای نبود و کار آموزش در آن ایل مانند دیگر عشایر جنوب بسیار محدود بود و به شیوه کهن اجرا میشد. اساساً به سبب کوچروی و شیوه خاص زندگی عشایر، سوادآموزی و خواندن و نوشتن در میان آنان اهمیت چندانی نداشت. بهمن بیگی درباره باسوادان ایل قشقایی در اواخر حکومت قاجاریه که ایل قشقایی در اوج قدرت و شوکت بود، نوشته است: «در میان شهر متحرک قشقایی جز یک معلم شیرازی و شاگردان معدودش و تنی چند از برجستگان قوم و منشیهای ایلخانی که از میان قشقاییهای شهرنشین انتخاب و به القابی از قبیل مشیردفتر و معیندفتر ملقب بودند، احدی سواد نداشت. عدم ارتباط پیوسته با شهر و شهرنشینان و زندگی وابسته به دامداری باعث شده بود انسان عشایری بیآنکه بیسوادی رخنه مهمی در کار او پدید آورد، مراحل زندگی خود را به طور معمول طی کند به ویژه آنکه در میان ایلات و عشایر به خصوص قشقاییها افراد باسوادی بودند که افزون بر تحصیلداری و منشیگری، نیازهای خاص افراد ایل را برطرف میکردند.
برخی از همین منشیها و میرزاها بودند که به تعدادی از کودکان قشقایی خواندن و نوشتن و حساب کردن میآموختند. افزون بر این میرزاها، در میان تیرهها و طایفههای مختلف، ملاهایی بودند که به فرزندان تعدادی از خانوادهها خواندن و نوشتن میآموختند. کار این ملاها و مکتبخانههای سیارشان مانند مکتبخانههای شهری و روستایی بود و در آنها معمولاً قرآن و تعلیمات دینی آموزش داده میشد. البته فقط کسانی که تمکن مالی داشتند و به نیروی کار فرزندان خود نیاز چندانی نداشتند، پسران خود را در ازای پرداخت مبلغ معینی به مکتبخانه این ملاها میفرستادند.
در لرستان به کسانی که در این نوع مکتبخانهها قرآن فرا میگرفتند «بچه ملا» میگفتند. بچه ملاها پس از فراگیری خواندن قرآن، کتاب جامعالدعوات را میخواندند با اصول دعانویسی آشنا میشدند و از طریق دعا به مداوای بیماران نیز میپرداختند. آنان نام بیمار و نام مادر او را به حساب ابجد حساب میکردند و با هم جمع میزدند. سپس با بهرهگیری از نام برجهای ۱۲گانه (از حمل تاحوت) علت بیماری را به پندار خود در مییافتند و برای درمان آن، دعایی که شامل چند آیه از قرآن بود، مینوشتند و به بیمار میدادند.
شیوه و آموزش مکتبخانهای بیشتر در میان قشقاییها معمول بود و به نظر میرسد در میان ایلات دیگر، چنین شیوههای آموزشی مرسوم نبود و اگر در گوشه و کنار مکتبی دایر و آموزش خواندن و نوشتن بود، بسیار محدود بوده و گسترش چندانی نداشت. چنان که مثلاً در سراسر ایل پاپی که از ۵۰۰۰ خانوار تشکیل شده بود، در اوایل حکومت رضا شاه فقط دو نفر خانزاده بودند که سواد نسبتاً خوبی داشتند.
«خدابخشی» مولف کتاب «عشایر لرستان» مینویسد: «در آن ایام اگر از جایی برای کسی نامهای میآمد گیرنده نامه به ناچار چند فرسخ طی طریق میکرد تا نامه را در روستایی دور یا نزدیک به دست ملایی برساند تا نامه را بخواند و برای آن پاسخی بنویسد».
با توجه به این مشکلات طی سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۴ خ. به اهتمام فرصت الدوله شیرازی و چند نفر دیگر هفت باب مدرسه عشایری در میان عشایر کشور تاسیس و راهاندازی شد که هر کدام پس از یکی دو سال فعالیت، به مدرسه عادی تبدیل شدند.
از آیتالله سیدحسن مدرس نیز به عنوان کسی که در اندیشه تعلیم و تربیت عشایر بود نام برده و نوشتهاند: «مدرس به سال ۱۳۰۳خ. در مخالفت با سیاست تختهقاپو کردن عشایر در پیامی که به دست رحیمزاده صفوی برای احمد شاه قاجار فرستاد، نوشت: «آیا تربیت ایلات غیر از تختقاپو، راهی ندارد؟ آیا نمیتوان برای ایلات، مدارس سیار عشایری و برنامهای متناسب درست کرد که اصول وطن پرستی و مسائل صحی و بهداری و وسایل ضروری فلاحتی به آنان آموخت؟».
شاید به سبب همین کمبودها و محدودیتهای آموزشی بود که پدر محمد بهمنبیگی ترجیح داد به جای فرستادن او به نزد ملای مکتبخانهدار، معلمی را از شهرضا به خانه آورد و محمد نیز دو سال و اندی در خدمت او درس بخواند و در همان دو سال به سرعت پیشرفت کند و دارای خط و ربط شود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
#فصل_دوازدهم
🔺آموزشوپرورش در دوره پهلوی
آموزش عشایری در دوره پهلوی دوم(۱)
مروری بر زندگی محمد بهمنبیگی
محمد بهمنبیگی فرزند محمودخان کلانتر از تیره بهمن بیگلو طایفه عمده ایل قشقایی در ۲۶ بهمن ۱۲۹۹ خ. در چادری سیاه زاده شد. پدرش وقتی فهمید نوزادش پسر است و دختر نیست، از شادی و وجد برخاست و با تفنگ تیری به هوا انداخت و از همان هنگام زندگی محمد در چادر و با تیر و تفنگ و شیهه اسب آغاز شد. در ۴ سالگی پشت قاش زین نشست چندی بعد تفنگ خفیف و سبکی به دست گرفت و تا ۱۰ سالگی، حتی یک شب نیز در شهر و خانه شهری به سر نبرد. (بخارای من ایل من)
پدرش به تعلیم و تربیت و باسواد شدن او علاقه وافر داشت، اما در ایل قشقایی مدرسهای نبود و کار آموزش در آن ایل مانند دیگر عشایر جنوب بسیار محدود بود و به شیوه کهن اجرا میشد. اساساً به سبب کوچروی و شیوه خاص زندگی عشایر، سوادآموزی و خواندن و نوشتن در میان آنان اهمیت چندانی نداشت. بهمن بیگی درباره باسوادان ایل قشقایی در اواخر حکومت قاجاریه که ایل قشقایی در اوج قدرت و شوکت بود، نوشته است: «در میان شهر متحرک قشقایی جز یک معلم شیرازی و شاگردان معدودش و تنی چند از برجستگان قوم و منشیهای ایلخانی که از میان قشقاییهای شهرنشین انتخاب و به القابی از قبیل مشیردفتر و معیندفتر ملقب بودند، احدی سواد نداشت. عدم ارتباط پیوسته با شهر و شهرنشینان و زندگی وابسته به دامداری باعث شده بود انسان عشایری بیآنکه بیسوادی رخنه مهمی در کار او پدید آورد، مراحل زندگی خود را به طور معمول طی کند به ویژه آنکه در میان ایلات و عشایر به خصوص قشقاییها افراد باسوادی بودند که افزون بر تحصیلداری و منشیگری، نیازهای خاص افراد ایل را برطرف میکردند.
برخی از همین منشیها و میرزاها بودند که به تعدادی از کودکان قشقایی خواندن و نوشتن و حساب کردن میآموختند. افزون بر این میرزاها، در میان تیرهها و طایفههای مختلف، ملاهایی بودند که به فرزندان تعدادی از خانوادهها خواندن و نوشتن میآموختند. کار این ملاها و مکتبخانههای سیارشان مانند مکتبخانههای شهری و روستایی بود و در آنها معمولاً قرآن و تعلیمات دینی آموزش داده میشد. البته فقط کسانی که تمکن مالی داشتند و به نیروی کار فرزندان خود نیاز چندانی نداشتند، پسران خود را در ازای پرداخت مبلغ معینی به مکتبخانه این ملاها میفرستادند.
در لرستان به کسانی که در این نوع مکتبخانهها قرآن فرا میگرفتند «بچه ملا» میگفتند. بچه ملاها پس از فراگیری خواندن قرآن، کتاب جامعالدعوات را میخواندند با اصول دعانویسی آشنا میشدند و از طریق دعا به مداوای بیماران نیز میپرداختند. آنان نام بیمار و نام مادر او را به حساب ابجد حساب میکردند و با هم جمع میزدند. سپس با بهرهگیری از نام برجهای ۱۲گانه (از حمل تاحوت) علت بیماری را به پندار خود در مییافتند و برای درمان آن، دعایی که شامل چند آیه از قرآن بود، مینوشتند و به بیمار میدادند.
شیوه و آموزش مکتبخانهای بیشتر در میان قشقاییها معمول بود و به نظر میرسد در میان ایلات دیگر، چنین شیوههای آموزشی مرسوم نبود و اگر در گوشه و کنار مکتبی دایر و آموزش خواندن و نوشتن بود، بسیار محدود بوده و گسترش چندانی نداشت. چنان که مثلاً در سراسر ایل پاپی که از ۵۰۰۰ خانوار تشکیل شده بود، در اوایل حکومت رضا شاه فقط دو نفر خانزاده بودند که سواد نسبتاً خوبی داشتند.
«خدابخشی» مولف کتاب «عشایر لرستان» مینویسد: «در آن ایام اگر از جایی برای کسی نامهای میآمد گیرنده نامه به ناچار چند فرسخ طی طریق میکرد تا نامه را در روستایی دور یا نزدیک به دست ملایی برساند تا نامه را بخواند و برای آن پاسخی بنویسد».
با توجه به این مشکلات طی سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۴ خ. به اهتمام فرصت الدوله شیرازی و چند نفر دیگر هفت باب مدرسه عشایری در میان عشایر کشور تاسیس و راهاندازی شد که هر کدام پس از یکی دو سال فعالیت، به مدرسه عادی تبدیل شدند.
از آیتالله سیدحسن مدرس نیز به عنوان کسی که در اندیشه تعلیم و تربیت عشایر بود نام برده و نوشتهاند: «مدرس به سال ۱۳۰۳خ. در مخالفت با سیاست تختهقاپو کردن عشایر در پیامی که به دست رحیمزاده صفوی برای احمد شاه قاجار فرستاد، نوشت: «آیا تربیت ایلات غیر از تختقاپو، راهی ندارد؟ آیا نمیتوان برای ایلات، مدارس سیار عشایری و برنامهای متناسب درست کرد که اصول وطن پرستی و مسائل صحی و بهداری و وسایل ضروری فلاحتی به آنان آموخت؟».
شاید به سبب همین کمبودها و محدودیتهای آموزشی بود که پدر محمد بهمنبیگی ترجیح داد به جای فرستادن او به نزد ملای مکتبخانهدار، معلمی را از شهرضا به خانه آورد و محمد نیز دو سال و اندی در خدمت او درس بخواند و در همان دو سال به سرعت پیشرفت کند و دارای خط و ربط شود.
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Kelidar AudioBook 130
Mahmoud Dowlat Abadi
💠 #ادبیات_ایران
🎧کتاب صوتی
📚کلیدر
نویسنده : محمود دولت آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد دهم(آخر) قسمت ۶
📌اپیزود ۱۳۰
#کلیدر
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🎧کتاب صوتی
📚کلیدر
نویسنده : محمود دولت آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد دهم(آخر) قسمت ۶
📌اپیزود ۱۳۰
#کلیدر
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #صبحگاه
ما بايد روی تمامِ ديوارها
کلماتی روشنتر از نشانیِ نور بنويسيم.
مادرانِ ما میگفتند
نمیشود از نور
سمتِ خاموشیِ خواب رفت و نترسيد.
اما از تاريکی که به درآيی
تمام درياها از دور پيداست.
برای همين برخاستن است
که گاهی بايد زمين بخوريم!
بله
اين يک شعر کاملا سياسی است
شما حق نداريد کلمهی پوزخند و قيچی را به ياد آوريد!
شوخی میکنم آقا
کوچه پر از گلدانهای شکسته است
به زودی ماشينِ رفتگرانِ شهرداری سَر خواهد رسيد
همه چيز درست خواهد شد.
آرامشِ نهايیِ نیزار
خبر از تاريکیِ بادهای بیدليل نمیدهد.
نگرانِ ردِپای کلماتِ ما
بر اين کوچهی بینام و بیانتها نباش
اينها همه حرف است
که هی حرف توی حرف میآيد!
#سیدعلی_صالحی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
ما بايد روی تمامِ ديوارها
کلماتی روشنتر از نشانیِ نور بنويسيم.
مادرانِ ما میگفتند
نمیشود از نور
سمتِ خاموشیِ خواب رفت و نترسيد.
اما از تاريکی که به درآيی
تمام درياها از دور پيداست.
برای همين برخاستن است
که گاهی بايد زمين بخوريم!
بله
اين يک شعر کاملا سياسی است
شما حق نداريد کلمهی پوزخند و قيچی را به ياد آوريد!
شوخی میکنم آقا
کوچه پر از گلدانهای شکسته است
به زودی ماشينِ رفتگرانِ شهرداری سَر خواهد رسيد
همه چيز درست خواهد شد.
آرامشِ نهايیِ نیزار
خبر از تاريکیِ بادهای بیدليل نمیدهد.
نگرانِ ردِپای کلماتِ ما
بر اين کوچهی بینام و بیانتها نباش
اينها همه حرف است
که هی حرف توی حرف میآيد!
#سیدعلی_صالحی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #خبر_گوناگون
انصاف نیوز -چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳
▪️مرجان شیخالاسلام به ایران تحویل داده میشود؟
سخنگوی قوه قضاییه گفته است که برای مرجان شیخالاسلامی اعلان قرمز اینترپل صادر شده است؛ شیخالاسلامی یکی از متهمان پرونده شرکت بازرگانی پتروشیمی است.
▪️خوشحالی براندازان و تندروها از پیروزی ترامپ
واکنشها در ایکس پس از پیروزی ترامپ قابل توجه بوده است؛ دو گروه خوشحال از پیروزی او ظاهرا هیچ قرابتی با یکدیگر ندارند: یکی سلطنتخواهان و طرفداران رضا پهلوی که به تبعیت از او واکنش نشان دادند و دیگری بخشی از جریان موسوم به انقلابی که معمولا مشیای تندروانه دارند. آنها پیروزی ترامپ را پایانی بر امکان مذاکرهی دولت فعلی و امریکا میدانند.
▪️یک نماینده خبرگان: حاکم اسلامی حاکم بعدی را معرفی کند!
صحبتهای نمایندهی گیلان در خبرگان رهبری نیز مورد توجه قرار گرفته است: «وظیفهی حاکم اسلامی است تا حاکم بعدی را معرفی کند و مجلس خبرگان رهبری این امانت را در زمان مناسب به اهلش بسپارد.»
گفتنی است از اصلیترین وظایف خبرگان رهبری انتخاب رهبری بعدی «به نمایندگی از مردم» است.
▪️زین پس بجای پیکسل بگویید «تصدانه»
دوباره کلمهسازی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی مورد توجه قرار گرفته؛ اینبار با معرفی واژهی «تصدانه» به جای پیکسل. همین موضوع بهانهای شده تا به بودجه و هزینههای فرهنگستان پرداخته شود.
سایت تابناک گزارشی نوشته و در آن گفته است در سال ۹۵ هزینه ساخت هر واژه، چه رایج شود چه نشود، ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان اعلام شده بوده است؛ حال باید عدد امروز را محاسبه کرد. میشود عددی در حدود ۵۰ میلیون تومان.
▪️هشدار درمورد «موعودگرایی خشونتبار»
فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین، در یادداشتی به خطر مواجهههای قداست بخش به جنگ و همچنین موعودگراییهای خشونتبار پرداخته و با اشاره به صحبتهای افرادی چون میرباقری و همفکران او، نوشته است: «چند روزی است که با کمال تاسف می شنوم که می گویند نابودی آمریکا و اسرائیل مقدمه ظهور امام زمان است. یعنی باید زمینه ظهور را فراهم کرد، هرچند به قول آن آقا «نصف مردم جهان کشته شوند»!! عجبا. این موعود گرایی خشونت بار از کجا امد؟!کدام جریان مرموزی پشت این داستان است؟»
#شبنامه_انصاف
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
انصاف نیوز -چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳
▪️مرجان شیخالاسلام به ایران تحویل داده میشود؟
سخنگوی قوه قضاییه گفته است که برای مرجان شیخالاسلامی اعلان قرمز اینترپل صادر شده است؛ شیخالاسلامی یکی از متهمان پرونده شرکت بازرگانی پتروشیمی است.
▪️خوشحالی براندازان و تندروها از پیروزی ترامپ
واکنشها در ایکس پس از پیروزی ترامپ قابل توجه بوده است؛ دو گروه خوشحال از پیروزی او ظاهرا هیچ قرابتی با یکدیگر ندارند: یکی سلطنتخواهان و طرفداران رضا پهلوی که به تبعیت از او واکنش نشان دادند و دیگری بخشی از جریان موسوم به انقلابی که معمولا مشیای تندروانه دارند. آنها پیروزی ترامپ را پایانی بر امکان مذاکرهی دولت فعلی و امریکا میدانند.
▪️یک نماینده خبرگان: حاکم اسلامی حاکم بعدی را معرفی کند!
صحبتهای نمایندهی گیلان در خبرگان رهبری نیز مورد توجه قرار گرفته است: «وظیفهی حاکم اسلامی است تا حاکم بعدی را معرفی کند و مجلس خبرگان رهبری این امانت را در زمان مناسب به اهلش بسپارد.»
گفتنی است از اصلیترین وظایف خبرگان رهبری انتخاب رهبری بعدی «به نمایندگی از مردم» است.
▪️زین پس بجای پیکسل بگویید «تصدانه»
دوباره کلمهسازی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی مورد توجه قرار گرفته؛ اینبار با معرفی واژهی «تصدانه» به جای پیکسل. همین موضوع بهانهای شده تا به بودجه و هزینههای فرهنگستان پرداخته شود.
سایت تابناک گزارشی نوشته و در آن گفته است در سال ۹۵ هزینه ساخت هر واژه، چه رایج شود چه نشود، ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان اعلام شده بوده است؛ حال باید عدد امروز را محاسبه کرد. میشود عددی در حدود ۵۰ میلیون تومان.
▪️هشدار درمورد «موعودگرایی خشونتبار»
فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین، در یادداشتی به خطر مواجهههای قداست بخش به جنگ و همچنین موعودگراییهای خشونتبار پرداخته و با اشاره به صحبتهای افرادی چون میرباقری و همفکران او، نوشته است: «چند روزی است که با کمال تاسف می شنوم که می گویند نابودی آمریکا و اسرائیل مقدمه ظهور امام زمان است. یعنی باید زمینه ظهور را فراهم کرد، هرچند به قول آن آقا «نصف مردم جهان کشته شوند»!! عجبا. این موعود گرایی خشونت بار از کجا امد؟!کدام جریان مرموزی پشت این داستان است؟»
#شبنامه_انصاف
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 بهشت زیر پای مادران است
یادداشتهای یک نومعلم
✍🏽 هانی امیدوار
اصرار عجیبی داشت که که چادر همهی بدنش را بپوشاند. گویی می خواست اضافه وزن بعد از زایمان را مخفی کند که از لابلای مانتوی اکنون تنگش پیدا بود. وسط حرفهای خانم مدیر گاه و بیگاه نگاهش به روبرو خیره میشد و خانم مدیر سعی میکرد با تکان دادن دستش یا حرکت بدنش نگاه او را به خودش و ادامهی حرفهایش جلب کند. یکی از همکاران با اشاره سر به سمت زن چادری و مدیر مدرسه با لحنی آرام گفت همکار جدیدمان است از مرخصی زایمان برگشته، مثل اینکه قرار است جای یکی از آموزگاران، احتمالا نومعلمان تدریس کند. همکاران میگویند که مدیر گفته: سرم خیلی شلوغ است و به همهی کارها نمیرسم میگذارمش س کلاس یکی از نومعلمان و در عوض یکی از آنها را به عنوان معاون خودم انتخاب کنم. با این همه دانشآموز و کلاسهای شلوغ و توقعات والدین و اداره، رشتهی کارها از دستم در رفته است. با اتمام زمان استراحت، همکار باسابقه و لحن کنایهآمیزش را ترک میکنم و میروم سر کلاس. بعد از کلاس یکی از همکاران نومعلم دستم را میگیرد و میبرد سمت گوشهی راهرو، با ذوق و شوق میگوید: به خیر گذشت، تعجب را در نگاهم را میخواند و ادامه میدهد مدیر مدرسه خانم ... را رد کرد و رفت. شانس آوردی والا باید معاون میشدی! گفتم چرا من؟ گفت پس انتظار داشتی من معاون بشم، یک لحظه فکر کردم و دیدم بیراه نمیگوید با سروزبانی که این دارد حتماً من شهرستانی را معاون میکردند. گفت: البته بنده خدا گناه داشت سر زایمان دچار افسردگی شده بود خانم مدیر فهمیده بود با این شرایط روحی اش دردسرش بیشتر از منفعتش است. گفته بود عزیزم با این وضع حقوق ما باید یک چیزی هم رویش بگذاری تا هزینهی مهد کودک را تامین کنی، چه کاریه یک سال مرخصی بدون حقوق بگیر هم دچار اضطراب دوری از بچهات نمیشی، هم کمی به خودت میرسی. برگردی سر کار هم باید نگران درس دانشآموزهات باشی، هم بچهداری بکنی، با این شبکه «شاد» هم که شغل ما بیست وچهار ساعته و هفت روز هفته شده، و ...
ناخودآگاه یاد بارداری خواهرم افتادم بعد از زایمان تقریباً نصف دندانهایش دچار پوسیدگی شد، تا مدتها از کمردرد مینالید، وقتی که برگشت سر کار هر روز جلوی در منزل پدریام موقع تحویل دخترش به مادرم هر دو یک دور مفصل گریه میکردند. اگر کمکهای پدر و مادرم و دیگر اعضای خانواده نبود خواهرم نمیتوانست برگردد سر کار وضعیت جسمی و روانی اش به گونهای بود که یا باید دخترش را انتخاب میکرد یا شغلش.
زهر سال تعداد زیادی از زنان شاغل به دلیل عدم وجود حمایت اجتماعی، قانونی و نهادی ناچار میشوند شغل و زندگی اجتماعی شان را فدای تربیت کودکان کنند و با پیامدهای مختلف اقتصادی، روانی و اجتماعی بیکاری خویش به تنهائی کنار بیایند و چه بسا نتوانند بر بیایند.
در این میان وزارت آموزش و پرورش با وجود هزاران معلم زن نقش مهمی در حمایت از زنان شاغل و بهبود وضعیت اجتماعی آنها بازی میکند. اما چرا این وزارتخانه هیچ نوع امکاناتی در زمینهی نگهداری، مراقبت و مهدکودک کودکان آنها در اختیار معلمان زن قرار نمیدهد؟ و نه تنها کمکی در این زمینه به معلمان زن نمیکند بلکه در بازتولید نابرابری و ستم بر زنان ایفای نقش میکند. چرا علیرغم شعارها و تبلیغات گفتار حاکم در زمینهی افزایش جمعیت یکی از بزرگترین کارفرمایان دولتی زنان شاغل یعنی وزارت آموزش و پرورش نه تنها هیچ کمکی به آنها نمیکند بلکه برای مثال با پذیرش فرمول افزایش حقوق سال آینده عملا قانون افزایش جمعیت را تبدیل به ابزار دیگری برای تشدید تبعیض علیه کارکنان زن این وزارتخانه کرده است. طرفه اینکه علیرغم تورم سالیانه نزدیک به چهل درصدی و تصریح قانونگذار در زمینهی افزایش حقوق سالیانه معادل با نرخ تورم، در لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ دولت برای همهی کارکنان دولت افزایش حقوق بیست درصدی را در نظر گرفته است و تصمیم گرفته است به بهانهی طرح افزایش جمعیت حق عائله مندی و اولاد را به ازای هر فرزند پنج درصد افزایش دهد و از آنجایی که زنان حق اولاد و عائله مندی ندارند این افزایش شامل حال آنها نمیشود و فاصلهی پیشاپیش ...
ادامهی باداشت را در این لینک بخوانید
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
یادداشتهای یک نومعلم
✍🏽 هانی امیدوار
اصرار عجیبی داشت که که چادر همهی بدنش را بپوشاند. گویی می خواست اضافه وزن بعد از زایمان را مخفی کند که از لابلای مانتوی اکنون تنگش پیدا بود. وسط حرفهای خانم مدیر گاه و بیگاه نگاهش به روبرو خیره میشد و خانم مدیر سعی میکرد با تکان دادن دستش یا حرکت بدنش نگاه او را به خودش و ادامهی حرفهایش جلب کند. یکی از همکاران با اشاره سر به سمت زن چادری و مدیر مدرسه با لحنی آرام گفت همکار جدیدمان است از مرخصی زایمان برگشته، مثل اینکه قرار است جای یکی از آموزگاران، احتمالا نومعلمان تدریس کند. همکاران میگویند که مدیر گفته: سرم خیلی شلوغ است و به همهی کارها نمیرسم میگذارمش س کلاس یکی از نومعلمان و در عوض یکی از آنها را به عنوان معاون خودم انتخاب کنم. با این همه دانشآموز و کلاسهای شلوغ و توقعات والدین و اداره، رشتهی کارها از دستم در رفته است. با اتمام زمان استراحت، همکار باسابقه و لحن کنایهآمیزش را ترک میکنم و میروم سر کلاس. بعد از کلاس یکی از همکاران نومعلم دستم را میگیرد و میبرد سمت گوشهی راهرو، با ذوق و شوق میگوید: به خیر گذشت، تعجب را در نگاهم را میخواند و ادامه میدهد مدیر مدرسه خانم ... را رد کرد و رفت. شانس آوردی والا باید معاون میشدی! گفتم چرا من؟ گفت پس انتظار داشتی من معاون بشم، یک لحظه فکر کردم و دیدم بیراه نمیگوید با سروزبانی که این دارد حتماً من شهرستانی را معاون میکردند. گفت: البته بنده خدا گناه داشت سر زایمان دچار افسردگی شده بود خانم مدیر فهمیده بود با این شرایط روحی اش دردسرش بیشتر از منفعتش است. گفته بود عزیزم با این وضع حقوق ما باید یک چیزی هم رویش بگذاری تا هزینهی مهد کودک را تامین کنی، چه کاریه یک سال مرخصی بدون حقوق بگیر هم دچار اضطراب دوری از بچهات نمیشی، هم کمی به خودت میرسی. برگردی سر کار هم باید نگران درس دانشآموزهات باشی، هم بچهداری بکنی، با این شبکه «شاد» هم که شغل ما بیست وچهار ساعته و هفت روز هفته شده، و ...
ناخودآگاه یاد بارداری خواهرم افتادم بعد از زایمان تقریباً نصف دندانهایش دچار پوسیدگی شد، تا مدتها از کمردرد مینالید، وقتی که برگشت سر کار هر روز جلوی در منزل پدریام موقع تحویل دخترش به مادرم هر دو یک دور مفصل گریه میکردند. اگر کمکهای پدر و مادرم و دیگر اعضای خانواده نبود خواهرم نمیتوانست برگردد سر کار وضعیت جسمی و روانی اش به گونهای بود که یا باید دخترش را انتخاب میکرد یا شغلش.
زهر سال تعداد زیادی از زنان شاغل به دلیل عدم وجود حمایت اجتماعی، قانونی و نهادی ناچار میشوند شغل و زندگی اجتماعی شان را فدای تربیت کودکان کنند و با پیامدهای مختلف اقتصادی، روانی و اجتماعی بیکاری خویش به تنهائی کنار بیایند و چه بسا نتوانند بر بیایند.
در این میان وزارت آموزش و پرورش با وجود هزاران معلم زن نقش مهمی در حمایت از زنان شاغل و بهبود وضعیت اجتماعی آنها بازی میکند. اما چرا این وزارتخانه هیچ نوع امکاناتی در زمینهی نگهداری، مراقبت و مهدکودک کودکان آنها در اختیار معلمان زن قرار نمیدهد؟ و نه تنها کمکی در این زمینه به معلمان زن نمیکند بلکه در بازتولید نابرابری و ستم بر زنان ایفای نقش میکند. چرا علیرغم شعارها و تبلیغات گفتار حاکم در زمینهی افزایش جمعیت یکی از بزرگترین کارفرمایان دولتی زنان شاغل یعنی وزارت آموزش و پرورش نه تنها هیچ کمکی به آنها نمیکند بلکه برای مثال با پذیرش فرمول افزایش حقوق سال آینده عملا قانون افزایش جمعیت را تبدیل به ابزار دیگری برای تشدید تبعیض علیه کارکنان زن این وزارتخانه کرده است. طرفه اینکه علیرغم تورم سالیانه نزدیک به چهل درصدی و تصریح قانونگذار در زمینهی افزایش حقوق سالیانه معادل با نرخ تورم، در لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ دولت برای همهی کارکنان دولت افزایش حقوق بیست درصدی را در نظر گرفته است و تصمیم گرفته است به بهانهی طرح افزایش جمعیت حق عائله مندی و اولاد را به ازای هر فرزند پنج درصد افزایش دهد و از آنجایی که زنان حق اولاد و عائله مندی ندارند این افزایش شامل حال آنها نمیشود و فاصلهی پیشاپیش ...
ادامهی باداشت را در این لینک بخوانید
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
بهشت زیر پای مادران است
یادداشت های یک نومعلم ۲ اصرار عجیبی داشت که که چادر همهی بدنش را بپوشاند. گویی می خواست اضافه وزن بعد از زایمان را مخفی کند که از لابلای مانتوی اکنون تنگش پیدا بود. وسط حرفهای خانم مدیر گاه و بیگاه نگاهش به روبرو خیره میشد و خانم مدیر سعی میکرد با تکان…
Kelidar AudioBook 131
Mahmoud Dowlat Abadi
💠 #ادبیات_ایران
🎧کتاب صوتی
📚کلیدر
نویسنده : محمود دولت آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد دهم(آخر) قسمت ۷
📌اپیزود ۱۳۱
#کلیدر
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🎧کتاب صوتی
📚کلیدر
نویسنده : محمود دولت آبادی
راوی و سرپرست گویندگان:
آرمان سلطان زاده
جلد دهم(آخر) قسمت ۷
📌اپیزود ۱۳۱
#کلیدر
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran