نشریه زمان ظهور
3.93K subscribers
2.63K photos
505 videos
575 files
3.43K links
نشریه زمان ظهور تحت اشراف موسسه رسمی وارثین ملکوت

📬 ارتباط با ما :

🆔 @warethinmalakoot_publicrelation

🌐 varesin.org

📧 varesin.org@gmail.com
Download Telegram
💢خبر مهم📣

🍃
#انتشار هفته‌نامۀ زمان ظهور 🗞

🍃
#نشریه_شماره_149 🗞


در این شماره از هفته‌نامۀ زمان ظهور می‌خوانیم:👇

💢رابطه‌ی علائم ظهور با شناخت منجی موعود |قسمت اول
💢نمونه‌ای از ردیه‌های نوشته شده بر ضد دعوت یمانی توسط سیدکمال حیدری
💢عدالت با دشمنان و عدم جواز بهتان به مخالفان
💢مروری بر نوشته‌های مخالفان |قسمت نهم
💢سلسله‌پاسخ‌هایی به بدعت شماره ۱۰۱ یوحنای دمشقی |قسمت سیزدهم

📎دانلود مستقیم هفته‌نامه زمان ظهور 👈 اینجا

📌با ما همراه باشید...



🆔 @Zaman_Zohour
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149

پس از سال‌ها انتظار...
نمونه‌ای از ردیه‌های نوشته‌شده بر ضد دعوت یمانی توسط سید کمال حیدری

مؤسسۀ اندیشه و فرهنگ امام جواد (ع) سخنی از سید کمال حیدری را تحت عنوان «اسباب و علل شکل‌گیری حرکت‌های انحرافی، که دعوت یمانی نمونه‌ای از آن‌هاست» نقل کرده که در آن به بررسی دعوت یمانی پرداخته است.
حال ببینیم او چه گفته است:

♨️«این یک پدیدۀ شناخته‌شدۀ جعلیِ خرافی است که دست‌های نامعلومی در پسِ آن قرار دارند. عمدۀ روایات مورد اعتماد آن‌ها ـ‌که البته در غیر از مفهوم خودشان به کار برده شده‌اند‌ـ از کتاب غیبت نعمانی نقل شده‌اند؛ وگرنه در هیچ منبع دیگری ذکری از آن‌ها به میان نیامده است. این علاوه بر اشکالات فراوان دیگری است که به آن وارد است. اینکه کسی بگوید اسم کسی [در روایات] وارد شده و او این‌چنین نامیده شده است، ما می‌بینیم عباسیان اسم بسیاری از فرزندان خود را مهدی می‌گذاشتند تا روایات وارد‌شده از پیامبر در خصوص مهدی بر «مهدی عباسی» منطبق شود... .

◀️این پدیده امروز نیز خودش را نشان می‌دهد و با تأسف بسیار بعضی از فرزندانمان به چنین کارهایی گرایش پیدا کرده‌اند؛ اما این وظیفۀ مؤسسات دینی است که در برابر چنین پدیده انحرافیِ خطرناک در جهان تشییع بایستند؛ زیرا مسئلۀ مهدویت را از محتوای حقیقی خود خالی می‌کند؛ و هنگامی که دشمنان این امت نتوانستند از خارج ضربه‌ای به اسلام بزنند از داخل شروع به فعالیت کردند؛ پس بهترین راه برای فیصله‌دادن به این قضیه و نظریه و عقیدۀ مهدویت آن است که از طریق مسئلۀ یمانی و امثال چنین خزعبلات و خرافاتی که در هر جا در حال انتشار است به تخریب اصل مهدویت بپردازند؛ و مقابله با آن وظیفۀ مؤسسات دینی است. پس وظیفۀ اصلی مؤسسات دینی حفظ عقیدۀ صحیح برای مردم است.»
📚درس خارج اصول/ سنت نبوی/ ۲۲تاریخ ۱۳صفر۱۴۳۶

🔗‌‌لینک بحث:
https://www.youtube.com/watch?v=dElsb4S-E3k
🔺توضیح:

🔸۱. لازم بود سید کمال حیدری ـ‌به‌عنوان یک عالم دینی و مرجع تقلید، به آن صورتی که خودش را برای مردم به تصویر کشانده است‌ـ از بیان اتهامات بی‌شرمانه دست بردارد. وی در برابر دو انتخاب قرار گرفته است: یا باید برای رد دعوت یمانی دلیلی ارائه می‌داد؛ یا سکوت اختیار می‌کرد و آبروی خود را حفظ می‌کرد.
حمله به دعوت یمانی و توصیف آن با عبارت‌هایی مثل پدیده‌ای ساختگی، خرافاتی، دست‌هایی در پس آن است، خزعبلات و خرافات و عبارت‌هایی از این دست آن هم بدون ارائۀ هیچ دلیل و مدرکی، از هوا و هوس این مرد و خارج‌شدنش از توازن و امانت‌داری و واقع‌گرایی علمی و ... حکایت می‌کند؛ یعنی از خصوصیاتی که یک عالم باید به آن‌ها آراسته باشد؛ در غیر این صورت چه تفاوتی میان او و دیگر ناسزاگویان و دشنام‌دهندگان و دیگر کسانی که ورع دینی ندارند و مردم را بدون هیچ دلیل و مدرکی در دینشان متهم می‌کنند وجود دارد؟!

🔸۲. حقیقتاً بنده نمی‌دانم از چه زمانی کتاب «الغیبة» که شاگرد ثقة‌الاسلام کلینی شیخ ابوزینب نعمانی (رحمه‌الله) تألیف کرده است باعث شرمساری کسی خواهد شد که روایتی از آن نقل کند؟! این نکتۀ اول.

●دوم: این گفتۀ کمال حیدری که عمدۀ روایاتی که به آن‌ها اعتماد کرده و در غیر محل خود استفاده کرده‌اند همه از کتاب غیبت نعمانی نقل شده‌اند، وگرنه در هیچ کتابی دیگری ذکری از آن‌ها به میان نیامده است، کاملاً نادرست است.

📌همه می‌توانند به کتاب‌های دعوت یمانی ـ‌چه کتاب‌هایی که خود سید احمدالحسن نوشته است، و چه کتاب‌هایی که یا انصار ایشان نوشته‌اند‌ـ مراجعه کنند تا دریابند روایاتی که به آن‌ها استناد شده است در کتاب‌های کافی کلینی، کمال‌الدین و تمام النعمه، الخصال شیخ صدوق، الغیبه، التهذیب شیخ طوسی، مختصر بصائر سلیمان حلی، و دیگر منابع اصلی شیعه وجود دارند؛ و از جملۀ این کتاب‌ها، کتاب غیبت نعمانی است. دستِ‌کم روایت «وصیت مقدس» ـ‌به‌عنوان مثال‌ـ در کتاب غیبت طوسی نقل شده است؛ همان طور که از مجموع روایات امامان دوازده‌گانه از فرزندان رسول خدا و علی، هفت روایت از آن‌ها در کافی نقل شده است، و نیز روایات مهدیین در منابع شیعه به‌وفور روایت شده‌اند. حال چرا وی چنین اسلوب بی‌ارزشی را که جهل گوینده و عدم اطلاع او را می‌رساند در پیش گرفته است؟!


📖صفحه 1
⬇️ادامه مقاله


🆔@zaman_zohour
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149

🔅رابطه علائم ظهور با شناخت منجی موعود

✏️به‌قلم: شیخ عباس فتحیه
🔸قسمت اول

🔹سه رویکرد متفاوت در خصوص میزان اهمیت علائم ظهور

🔹نمونه‌ای از جملات معروفی که در مواجهه با علائم ظهور مطرح می‌شود:

●در تاریخ اسلام بارها این علائم محقق شده
●ما باید وظایفمان را در عصر غیبت انجام دهیم

🔹بررسی و پاسخ به استدلالات کلیشه‌ای این رویکردها


🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 149


🆔@zaman_zohour
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149

رابطهٔ علائم ظهور با شناخت منجی موعود | قسمت اول

به‌قلم: شیخ عباس فتحیه

یکی از مهم‌ترین و البته چالشی‌ترین مسائل دکترین مهدویت و منجی‌گرایی در ادیان مختلف به‌خصوص ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت، اسلام)، تحلیل علائم ظهور موعود است. در یک نگاه کلی می‌توان گفت اشتراکات فراوانی میان نشانه‌های ظهور در این ادیان و کتب آسمانی و متون دینی‌شان وجود دارد؛ دستِ‌کم به این معنا که نشانه‌هایی که در کتب مقدس و متون دینی بیان شده، با اینکه لزوماً در همه موضوعات عین هم نیستند، اما دستِ‌کم در موضوعات فراوانی مشابه و مکمّل یکدیگرند.
همچنین تردیدی نیست که کتب و متون مقدس دینی اهتمام ویژه‌ای به بیان این علائم داشته‌اند. در واقع بخش قابل‌توجهی از کتب مقدس و متون و روایات دینی متکفّل بیان علائم ظهور منجی موعود آخرالزمان است.

♨️در این نوشتار، نخست می‌کوشیم سه رویکرد متفاوت در خصوص میزان اهمیت علائم ظهور را بررسی کنیم؛ سپس مباحثی کلی راجع به تحلیل منطقی انواع علائم ظهور ارائه نماییم؛ سپس میزان و نحوهٔ دلالت هر قسم از علائم ظهور بر شناخت شخصیت منجی موعود را واکاوی خواهیم کرد؛ و در نهایت به‌صورت مصداقی به مهم‌ترین علائم ظهور می‌پردازیم تا دریابیم که آیا این علائم واقعاً معرّف شخصیت منجی موعود هستند یا خیر؟ و این علائم دقیقاً چه‌کسی را به‌عنوان منجی مردم جهان با فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون معرفی کرده‌اند؟

🔅فصل اول:

💢سه رویکرد متفاوت دربارۀ اهمیت علائم ظهور

بر اساس تحلیلی که از مجموعه شنیده‌ها و نوشته‌ها دربارۀ آینده‌پژوهی دینی به دست آوردم، می‌توانم در یک جمع‌بندی کلی بگویم که در مواجهه با این علائم اقلاً سه رویکرد متفاوت بین اندیشمندان حوزۀ مهدویت و منجی‌گرایی وجود دارد:

🔺۱. برخی معتقدند این علائم موضوعیت ندارند و طبعاً دانستن آن‌ها هم اهمیت خاصی ندارد؛ بلکه در بهترین حالت اطلاع از این نشانه‌ها بخشی از یکی از رشته‌های تخصصی دینی (یعنی مهدویت) و احتمالاً در انحصار مبلّغان مرکز مهدویت قم و نجف است.

🔺۲. برخی معتقدند این علائم اهمیت ذاتی و موضوعیت منحصربه‌فردی دارند؛ یعنی به‌جز اطلاع کامل از این نشانه‌ها و تطبیق کامل آن‌ها هیچ راهی برای شناخت منجی موعود پیش روی ما نیست.

🔺۳. برخی هم معتقدند اگرچه اطلاع کامل از علائم ظهور ضروری نیست و ممکن است شناخت کامل نشانه‌های ظهور یک مبحث تخصصی و غیرضروری باشد، اما دستِ‌کم بخشی از این علائم برای شناخت منجی موعود ضروری است.

💢دلایل رویکرد اول (بی‌اهمیتی علائم ظهور)

به نظر می‌رسد کسانی که نسبت به اصل مهدویت و منجی‌گرایی تا حدودی بی‌توجه هستند و می‌خواهند توجه مردم را از امام معصوم به‌سمت خودشان منعطف کنند، تأکید معناداری بر این مسئله دارند و جملات معروفی در مواجهه با مسئله علائم ظهور بیان می‌کنند؛ مثلاً می‌گویند:

🔸۱. در تاریخ اسلام بارها این علائم محقق شده یا بارها این علائم را شبیه‌سازی کرده‌اند؛ اما هیچ موعودی ظهور نکرده است

🔸۲. ما باید وظایفمان را در عصر غیبت انجام دهیم (یعنی از داوطلبان ولایت و نیابت معصوم اطاعت کنیم)؛ و اینکه امام مهدی (ع) چطور و با چه نشانه‌هایی می‌آید یک مبحث حاشیه‌ای و احیاناً دستاویز فرقه‌ها و مدعیان دروغین است

🔸۳. برخی یا بسیاری از نشانه‌های ظهور عجیب‌اند و عقل آدمی قبول نمی‌کند چنین چیزهایی در این جهان اتفاق بیفتد ـ‌مثل طلوع خورشید از مغرب‌ـ بلکه این‌گونه نشانه‌ها انسان را به یاد افسانه‌های باستانی می‌اندازد

🔸۴. هزاران روایت پیرامون علائم ظهور وارد شده که یک انسان اگر بخواهد از این روایات مطلع باشد باید بخش عمدهٔ عمرش را صرف بررسی این روایات کند و ممکن نیست چنین دانشی برای همه مؤمنین واجب باشد؛ چون در این صورت همه مؤمنین باید دست از کار و تحصیلات و فعالیت اجتماعی بکشند و فقط روایات علائم ظهور را مطالعه و بررسی کنند؛

🔸۵. بسیاری از روایات علائم ظهور از نظر سندی ضعیف‌اند و احتمالاً بخشی از آن‌ها جعلی‌اند و با اهداف سیاسی و فرقه‌ای جعل شده‌اند و برخی از آن‌ها نیز با هم تعارض دارند؛ پس شناخت چنین روایاتی نمی‌تواند معرفت صحیح و تصویر روشنی از موعود و زمان ظهورش به ما بدهد.

💢نقد رویکرد اول (بی‌اهمیتی و راه‌زنی علائم ظهور)

پیش از نقد دلایل و ادعاهای اصحاب رویکرد اول باید این نکته را به‌عنوان مقدمه بیان کنیم که شناخت منجی موعود یک مسئله اعتقادی است؛ بلکه از قضا دین و ریشهٔ دین شناخت همین مرد است؛ [1] پس اگر دستِ‌کم بعضی از علائم ظهور دخالتی در شناخت شخصیت منجی موعود داشته باشد، نمی‌توان شناخت علائم ظهور را به‌طور کلی یک مسئلهٔ تخصصی یا غیرضروری قلمداد کرد.


📖صفحه 1
⬇️ادامه مقاله


🆔@zaman_zohour
1
Audio
#مقاله_صوتی
#نشریه_شماره_149

🎙رابطه علائم ظهور با شناخت منجی موعود

به‌قلم شیخ عباس فتحیه
🔅قسمت اول


🔺سه رویکرد متفاوت در خصوص میزان اهمیت علائم ظهور

🔺نمونه‌ای از جملات معروفی که در مواجهه با علائم ظهور مطرح می‌شود:

●در تاریخ اسلام بارها این علائم محقق شده
●ما باید وظایفمان را در عصر غیبت انجام دهیم

🔺بررسی و پاسخ به استدلالات کلیشه‌ای این رویکردها



🔗 متن مقاله


🌐@zaman_zohour
1
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149


🔅آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟
به‌قلم سید علاء علوی


🔺
عدالت با دشمنان و عدم جواز بهتان به مخالفان

🔺اصطلاح رایجی تحت عنوان دروغ مصلحتی

🔺تفاوت موضع‌گیری سیداحمدالحسن در خصوص چگونگی تعامل با دشمنان



🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 149



🍃@zaman_zohour
1
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149

آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟
عدالت با دشمنان و عدم جواز بُهتان به مخالفان


به‌قلم سید علاء علوی

اصطلاحی که طرفداران اخلاق، سخت به آن حمله کرده و قائل به اخلاقی و مشروع‌بودن وسیله جهت دست‌یافتن به هدف هستند مصطلحی در مؤسسۀ دینی تحت‌عنوان دروغ مصلحتی رایج است.
این اصطلاح بر اساس روایاتی است که در تفسیر آن‌ها اتفاق‌نظری وجود ندارد و قطعیت صدور آن‌ها از لحاظ مبانی سندی که اصولیون به آن‌ها‌ اعتقاد دارند مخدوش است.

▫️«محمد، عن محمد بن الحسین، عن البزنطی، عن داود بن سرحان، عن أبی عبدالله (ع)، قال: «قال رسول الله (ص): إذا رَأَیتُم أهلَ الرَّیبِ وَ البِدَعِ مِن بَعدی، فَأَظهِرُوا البَراءَةَ مِنهُم وَ أَکثِروا مِن سَبِّهِم وَ القَولِ فیهِم وَ الوَقیعَةِ وَ باهِتوهُم کی لایطمَعوا فِی الفَسادِ فِی الإِسلامِ وَ یحذَرَهُمُ النّاسُ وَ لایتَعَلَّمونَ مِن بِدَعِهِم، یکتُبِ اللّهُ لَکم بِذلِک الحَسَناتِ وَ یرفَع لَکم بِهِ الدَّرَجاتِ فِی الآخِرَةِ.» [1]

▪️«پس از من، هرگاه شکاکان و بدعت‌گذاران را دیدید، از آنان بیزاری جویید و بسیار به آنان ناسزا گویید و درباره‌شان بدگویی و افشاگری کنید و آنان را مبهوت [و محکوم] سازید تا به تباه‌کردن اسلام، طمع نکنند و مردم از آن‌ها بر حذر باشند و از بدعت‌هایشان چیزی نیاموزند. برای این کار، خداوند برایتان ثواب‌ها می‌نویسد و در آخرت بر درجات شما می‌افزاید.»

مُباهته عنوانی فقهی است که از عبارت «باهِتوهُم» در حدیثی از پیامبر(ص) گرفته شده است. در معنای آن تردید است. برخی معنای لغوی آن را تحیّر و برخی تهمت‌زدن معنا کرده‌اند. اکثر علمای شیعه مباهته را در این حدیث به‌معنای «اقناع و آوردن دلایل محکم» در برابر مخالفین معنا کرده و جواز «بهتان» به اهل بدعت را مورد نقد قرار داده‌اند.

🤔حال چه شد کسانی که سنگ التزام به اخلاق را به سینه می‌زنند ـ‌وقتی از مواجهۀ علمی و منطقی با دعوت الهی یمانی عاجز ماندند‌ـ اخیراً معنی اول را در نظر گرفته، بهتان و افترا زدن را جهتِ از میدان به در کردن دعوت سید احمدالحسن جایز بلکه واجب دانسته‌اند❗️

آنچه برایم اینجا اهمیت فراوان دارد موضع‌گیری سید احمدالحسن در خصوص چگونگی تعامل با دشمنان به‌طور عموم و نه‌فقط بدعت‌گذاران است.
ایشان در بحثی در خصوص عدم جواز تقلید از غیرمعصوم فرموده بودند که ما عقیدۀ خود را با ادلۀ شرعی اثبات کردیم و در کتب متفاوت قابل‌بررسی است. بهتر می‌بود به‌جای فرافکنی مسئله و سفسطه‌بازی، موضوع فقهی و اعتقادی را با موضوعیت مطرح کنند و یک‌جانبه نزد قاضی نروند!

ایشان حتی با ملحدان و خدا‌ناباوران از درِ انصاف و حفظ امانت علمی وارد شده و در پاسخ به برخی ایرادات و اشکالات علنی فردی چون داوکینز به نقل کامل نوشته‌های وی پرداخته و در جایی که صحبت از تخصص وی می‌شود و نظرش درست است از عبارت‌ها و کلماتی چون دانشمند استفاده می‌کند و در جایی که نظر وی کاملاً مغرضانه و انحرافی است تنها با لفظ نام او پاسخ را شروع می‌کند. برای اطلاعات بیشتر به متن کتاب توهم بی‌خدایی مراجعه کنید.

📌سید احمدالحسن وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع) در تعلیق آیۀ کریمه می‌فرمایند:

▫️(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ) [2]

▪️(اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالت شهادت دهيد، و البته نبايد دشمنىِ گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد. عدالت پیشه كنيد كه به تقوا نزديک‌تر است، و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است).

دلیل اینکه قرآن از جانب خداوند است حکمت عالی‌مرتبه‌ای است که به ارمغان آورد. بشخصه معتقدم سخن خداوند که می‌فرماید «اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» برای اثباتِ بودنِ قرآن از سوی خدا کافی است.

عدالت پیشه كنيد كه به تقوا نزديک‌تر است...


📖صفحه 1
⬇️ادامه مقاله


🆔@zaman_zohour
👍41👏1
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149


🔅مروری بر نوشته‌های مخالفان
🔅قسمت: نهم


♦️این قسمت از مقاله اختصاص دارد به:

🔘بررسی معنای بازدارندگی از گمراهیِ وصیت و قرآن
🔘پاسخ به اشکالی از محمد شهبازیان


🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 149


🍃
@zaman_zohour
👍2
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149
#مروری_بر_نوشته‌های_مخالفان |قسمت نهم

💢بررسی معنای بازدارندگی از گمراهیِ وصیت و قرآن
💫پاسخ به اشکالی از محمد شهبازیان

طبق روایات زیادی که از طریق شیعه و سنی به دست ما رسیده است، پیامبر اکرم (ص) وصیتِ لحظات انتهایی عمر مبارک و هنگام بیماری خویش را به عاصم از گمراهی تا ابد توصیف نموده و این ضمانت را به امّت خود داده است که این مکتوب، امّت را تا ابد از گمراهی و ضلالت نجات خواهد داد. سید بن طاووس از علمای بزرگ شیعه به پسرش می‌نویسد:

▪️«فَإِنَّ الْبُخَارِيَّ وَ مُسلم فِي صَحِيحَيْهِمَا، [1] وَ كُلَّ مَنْ لَهُ صِدْقٌ وَ أَمَانَةٌ مِنْ رُوَاةِ الْمُسْلِمِينَ ذَكَرُوا بِلَا خِلَافٍ‏ أَنَّ جَدَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ عِنْدَ وَفَاتِهِ: ايتُونِي بِدَوَاةٍ وَ قِرْطَاسٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً»

▫️«همانا بخاری و مسلم در کتابشان و همین طور هرکسی از راویان مسلمان که صادق و امانت‌دار بودند بدون اختلاف ذکر کرده‌اند که جدّ تو حضرت محمد (ص) در زمان وفاتش گفت: "کاغذ و دواتی برایم بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که تا ابد گمراه نشوید."» [2]

💯این تنها متن و سفارشی بوده که پیامبر (ص) آن را به عاصم از گمراهی تا ابد توصیف کرده است؛ در نتیجه معنا ندارد که پیامبر متنی را چنین توصیف و آن را ضمانت کند، اما آن متن بتواند دستمایۀ مدعیان دروغین قرار بگیرد و باعث گمراهی امّت شود. در این صورت باید جهل و دروغ و ناتوانی را به خدا نسبت دهیم که نتوانسته است وعدۀ ضمانتش را اجرایی کند و حال‌آنکه خداوند متعال از این صفات پاک و منزه است.

💢اشکال محمد شهبازیان به معنای عاصمیت

محمد شهبازیان در کتاب وصیت در امامت با مقایسه معنای عاصمیتِ وصیت با عاصمیت قرآن بیان کرده است که معنای عاصمیّت وصیت پیامبر این نیست که مدعی کذاب نتواند به آن استناد کند، بلکه مدعیان دروغین می‌توانند به وصیت پیامبر استناد کنند و از این طریق باعث گمراهی مردم شوند؛ همان طور که در روایات زیادی، از قرآن نیز در کنار عترت به‌عنوان عاصم از گمراهی یاد کرده‌اند، اما بسیاری توسط آیات قرآن گمراه شده و مردم را به گمراهی می‌کشانند. او نوشته است: «مراد حضرت محمد (ص) از عاصم و نگه‌دارنده این نیست که مدعی‌ای ادعا نخواهد کرد ـ‌کما اینکه مدعیانی تاکنون ادعا کرده‌اند‌ـ بلکه مراد این است که با تمسک به آنچه می‌خواهم در کتف بنویسم، شما امام پس از خود را شناسایی کرده و ائمه بعد از او را نیز می‌شناسید.»

♨️برای پاسخ به این شبهه لازم است از همین کلامِ مذکورِ آقای شهبازیان مُچش گرفته شود. او گفته که مقصود از عاصم یعنی با تمسک به وصیت می‌توان امام را شناسایی کرد. خوب بود شهبازیان شرح بیشتری از معنای عاصم و نگه‌دارنده می‌داد که تمسک به آن یعنی چه؟ و چگونه وصیت، امام بعد از پیامبر را معرفی می‌کند و باعث گمراهی نمی‌شود؟ اگر راهی برای استناد مدعیان دروغین به وصیت وجود داشته باشد و از این طریق عدۀ زیادی گمراه شوند در این صورت دیگر این چه عاصم‌بودنی است؟ و چگونه به وصیت تمسک جوییم که هم باعث شناخت مدعی حقیقی شود و هم تمسکی نکنیم که باعث گرفتاری در دام مدعیان دروغین شود؟

🔅آنچه مسلّم است این است که این وصیتِ مکتوب تا ابد عاصم است. اکنون اگر تفسیرِ یمانیون از عاصم‌بودن درست نباشد، پس این عاصمیت به چه معناست؟ صِرف اینکه بگوییم عاصمیت یعنی تمسک‌جستن، عاصمیت معنا نمی‌شود؛ در نتیجه اگر قرار بود کسانی همانند یمانیون با تمسک و استناد به وصیت، مدعی حقیقی و صادق را نشناسند و از طرفی به‌سمت مدعی دروغین کشیده شوند پس دیگر معنای صحیحی از عاصم و نگه‌دارنده قابل‌تصور نیست.

👌این نکته را نیز در نظر بگیرید که وصیت پیامبر قرار است تا ابد باعث هدایت و عاصمیت از گمراهی شود؛ در نتیجه همان طور که در روایات متعددی اشاره شده است که این وصیت، قائم و مهدی را معرفی می‌کند، لازم است نه‌تنها ائمه (ع) بلکه مهدی و قائمِ در زمان ظهور را نیز معرفی کند و مردم با وجود آن از گمراهی نجات یابند. لذا وصیت پیامبر نقش کلیدی و تعیین‌کننده‌ای در شناخت مهدی و قائم دارد و اگر بگوییم سید احمد‌الحسن یا کسان دیگری به دروغ به آن استناد کرده‌اند در این صورت، وصیت نه‌تنها باعث عاصمیت از گمراهی تا ابد نشده است بلکه از اساس، دیگر تأثیری در شناخت مهدی و قائم نخواهد داشت و دست مدعی حقیقی از استناد به وصیت خالی خواهد ماند؛ زیرا مردم به قائم خواهند گفت قبل از شما هم کسان دیگری همچون احمد‌الحسن به آن استدلال کرده‌اند و دروغ‌گو بوده‌اند، نعوذ بالله تعالی.


📙صفحه 1
⬇️ادامه مقاله


🆔@zaman_zohour
👏2
Audio
#مقاله_صوتی
#نشریه_شماره_149


🎙مروری بر نوشته‌های مخالفان

🔸قسمت: نهم


⭕️این قسمت از مقاله اختصاص دارد به:


✔️بررسی معنای بازدارندگی از گمراهیِ وصیت و قرآن

✔️پاسخ به اشکالی از محمد شهبازیان



🔗 متن مقاله


🌐
@zaman_zohour
3👏2
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149

🔺بگو من بدعتی از فرستادگان نيستم
🔺سلسله‌مقالات پاسخ به بدعت
شماره ۱۰۱ یوحنای دمشقی

نویسنده: آندریاس انصاری
▫️قسمت سیزدهم


🔹سرتیترهای این مقاله:

○نقد عقیده‌ی خدا بودنِ عیسی ع
○یکی از متون مشابه در عهد قدیم
○روشنگری درباره‌ی علت عمانوئیل بودنِ عیسی ع
○عهد قدیم مخالف باور دمشقی



🔗 مطالعه مقاله در نشریه 149



🍃@zaman_zohour
👍1
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149

﴿بگو من بدعـــتـــــی از فرستادگانْ نيـــستـــــم﴾
سلسله‌پاسخ‌هایی به بدعت ۱۰۱ یوحنای دمشقی

🔺قسمت سیزدهم | نقد عقیدۀ خدا بودن عیسی (ع)
نویسنده: آندریاس انصاری

به قسمت سیزدهم رسیدیم؛ قسمتی که در آن با یکی دیگر از ادعاهای یوحنای دمشقی و نقد آن روبه‌رو می‌شوید. پس بدون درنگ به سراغ ادامۀ کلمات دمشقی می‌رویم.

دمشقی می‌گوید: «علاوه بر این، آن‌ها ما را مشرک یا شریک‌کنندگان می‌خوانند؛ زیرا آن‌ها می‌گویند ما به‌خاطر قلمداد کردن مسیح به‌عنوان پسر خدا و خدا، برای خدا شریک قائل شدیم.

💫ما در جواب به آن‌ها می‌گوییم: 'پیامبرها و کتب مقدس این را به ما رسانده‌اند و شما همان‌ طور که اصرار دارید پیامبران را قبول دارید، بنابراین، اگر ما به‌اشتباه اظهار کنیم، مسیح پسر خداست، این آن‌ها بودند که این را به ما آموختند و به ما تحویل دادند.' اما برخی از آن‌ها می‌گویند: 'به‌واسطۀ تفسیر غلط است که ما پیامبران را با گفتن چنین چیزهایی، این‌طور نشان داده‌ایم،' درحالی‌که برخی دیگر می‌گویند 'یهودیان، از ما نفرت داشتند، و با نوشتن به‌نام پیامبران، ما را فریب دادند، تا شاید سردرگم شویم'.» پایان نقل‌قول.

پس دمشقی ادعا کرد که پیامبرانْ «پسر خدا» و «خدا» بودن عیسی (ع) را آموزش داده‌ بودند.
نخست این را بگویم که بحث دربارۀ «پسرِ خدا» بودن عیسی (ع) را به‌طور مجزا در قسمت بعدی پِی خواهیم گرفت و در این قسمت عقیدۀ خدا بودن عیسی (ع) را بررسی می‌کنیم. لازم به توجه است که این قسمت پیوندی محکم با قسمت بعدی خواهد داشت.

💢پاسخی مختصر به دمشقی

در قسمت چهارم به‌طور دقیق و از طریق مَرقُس ۳۲:۱۳ دلیل الوهیت مطلق نداشتن عیسی (ع) از طریق کلام خود ایشان ارائه شد‌‌؛ همچنین اینکه دمشقی ادعا کند که این پیامبران و کتب مقدس دربارۀ خدا بودن عیسی (ع) صحبت کرده‌اند، نه فایده‌ای دارد و نه ارزشی؛ چراکه این عقیده چنان‌که گذشت، مخالف کلام محکم عیسی (ع) است؛ پس هر متنی که مخالف کلام محکم باشد، یا متنی متشابه ـ‌یعنی متنی که بر مخاطب خود مشتبه می‌شود و معنایی فراتر دارد‌ـ است یا جزو تحریفات راه‌یافته به کتاب مقدس.

💢یکی از متون متشابه در عهد قدیم

او نمی‌گوید در کدام کلامِ پیامبران دربارۀ خدا بودن عیسی (ع) صحبت شده است؛ بنابراین قصد دارم به متنی از کتب پیامبران بپردازم که پدرانِ کلیساییِ دمشقی در تلاش بودند تا از آن، خدا بودن عیسی (ع) را نتیجه‌گیری کنند❗️

در مقدمه؛ در انجیلِ مَتّیٰ می‌خوانیم:

🔹(و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود، تمام گردد * «که اینک باکره آبستن شده پسری خواهد زایید و نـام او را عمانوئیل خواهند خواند که تفسیرش این است: خدا با ما.»). [۱]

این متن انجیل نشان می‌دهد در قضیۀ به دنیا آمدنِ عیسی (ع) از باکره، پیشگویی اِشَعْیا (ع) ـ‌که در عهد قدیم است‌ـ محقق شد. [۲] پس طبق انجیل و آن پیشگوییْ عمانوئیل ‌ـکه به‌معنی «خدا با ما» است‌ـ عیسی (ع) است.
در ادامه به کلمات پدرانِ دمشقی توجه کنید:
آتاناسیوس یا اَثِنِیژیوس ‌ـ‌همان که در شورای نیقیه حضور و نقش پر رنگی داشت‌ـ این‌گونه می‌گوید:
«زیرا پیامبران می‌گویند: 'کلمه و حقیقت خود را روانه کن،' و 'اینک باکره آبستن خواهد شد و پسری خواهد زایید، و آن‌ها نام او را عمانوئیل خواهند خواند، که تفسیر می‌شود به: خدا با ما'. اما آنچه معنی‌ می‌دهد، مگر نه اینکه خدا در جسم آمده است؟» [۳]

📌همچنین آگوستین یا آگستین می‌گوید:

«چی؟ تردید می‌کنید، یا از باور به درد زایمان یک باکره سر باز می‌زنید؟ حال آنکه بر شما بهتر است باور کنید این شایسته بود که خدا باید [در قالب] انسان زاییده شود؛ زیرا این را نیز می‌پذیرید که توسط پیامبر پیشگویی شده است؛ 'اینک، باکره‌ای در رحم آبستن شده، و پسری خواهد آورد، و آن‌ها او را عمانوئیل خواهند نامید، که تفسیر می‌شود خدا با ما'. بنابراین شما در زاییدن یک باکره شک نخواهید کرد، اگر بخواهید به زاییده‌شدن یک خدا باور کنید. ترک‌نکردن فرمانروایی جهان، و آمدن به‌سوی انسان‌ها در جسم؛ به‌سوی مادرش با آوردن باروری، [و] نبُردن دوشیزگی.» [۴]
در نتیجه آن‌ها از پیشگویی اِشَعْیا (ع) این‌گونه برداشت کرده‌اند که عیسی (ع) خداست!


📖صفحه 1
⬇️ادامه مقاله


🆔@zaman_zohour
◀️علی‌الخصوص دربارهٔ علائم ظهور این حساسیت فزاینده خواهد شد؛ چون دستِ‌کم برخی از روایات ظهور ترسیم‌کنندهٔ نقشهٔ ظهور و قیام و فرایند تمکین دولت عدل مهدوی است. شگفتا که این جماعت ظاهراً همچنان باور دارند زمین مرکز عالم است و خورشید گِرد آنان می‌چرخد و می‌پندارند پیامبران و اوصیا (ع) باید نقشهٔ حرکت سرّی منجی موعود را به‌صورت شفّاف و بی‌پیرایه در اختیار آنان و عموم مردم و دشمنان منجی قرار داده باشند. آیا هیچ فرماندهٔ حکیمی پیش از قیامش، نقشه حرکت قیام خود را به‌صورت آشکار و عاری از رمز برای همگان برملا می‌کند؟!

📌وانگهی آیا این گروه که بسیار بر مطالعه و تصدیق روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تأکید دارند، روایات مربوط به بداء را نخوانده‌اند؟! بداء جزو ضروریات اعتقادات امامیه است؛ یعنی ممکن است معصوم (ع) به هر دلیلی سخنی بر زبان آورد، اما نقشه راه را برای حفظ جان امام بعد یا شیعیانش یا به هر دلیل دیگر تغییر دهد. [25]

آیا تاکنون روایات تقیه را مطالعه نکرده‌اند؟

🔺امام صادق (ع) فرمود: اگر ما به شما چیزی گفتیم و آن‌گونه شد بگویید خدا راست گفت، و اگر به شما چیزی گفتیم و آن‌گونه نشد باز هم بگویید خدا راست گفت تا دو برابر پاداش داده شوید:
▪️«فَإِذَا حَدَّثْنَاكُمُ الْحَدِيثَ فَجَاءَ عَلَى مَا حَدَّثْنَاكُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ وَ إِذَا حَدَّثْنَاكُمُ الْحَدِيثَ فَجَاءَ عَلَى خِلَافِ مَا حَدَّثْنَاكُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ تُؤْجَرُوا مَرَّتَيْنِ.» [26]

🔺همچنین فرمود: اگر امیدوارید صاحبتان از جهتی بیاید ولی از جهت دیگری آمد انکارش نکنید: «إِنْ كُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ يَجِيئَكُمُ مِنْ وَجْهٍ، ثُمَّ جَاءَكُمْ مِنْ وَجْهٍ فَلَا تُنْكِرُونَهُ.» [27]

🔺همچنین فرمود: هرگاه دربارۀ شخصی از خودمان وعده‌ای به شما دادیم [مثلاً گفتیم فلان فرزندمان قائم موعود است] اما در او اتفاق نیفتاد و در فرزند یا فرزند فرزندش اتفاق افتاد انکارش نکنید، همچنانکه خداوند به عمران وعده داد که پسری به تو می‌دهم، اما به او مریم را داد و سپس عیسی از مریم متولد شد: «فَإِذَا قُلْنَا فِي الرَّجُلِ مِنَّا شَيْئاً وَ كَانَ فِي وَلَدِهِ أَوْ وَلَدِ وَلَدِهِ فَلَا تُنْكِرُوا ذَلِكَ.» [28]

آن‌ها می‌گفتند: چطور ممکن است روایات مربوط به علائم ظهور لغو و بی‌فایده باشد؟!
به آن‌ها باید بگویم: آیا روایات مربوط به بداء و تقیه و احتمال تغییر مکان قیام و احتمال تغییر شخص قائم و تشابه در احادیث لغو و بی‌فایده است؟!
دستِ‌کم برخی از طرفداران این رویکرد قشری‌گرایی خوب می‌دانند بسیاری از روایات مربوط به علائم ظهور معنای ظاهری و عرفی ندارند و از این همین رو معمولاً به‌جای نقل متن روایات علائم ظهور، تلاش می‌کنند یک جمع معقول و منطقی‌تر از مفاد این احادیث ارائه دهند!
-------------
1. قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ج ۴، ص ۴۰۹.
2. قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ج ۴، ص ۴۰۹.
3. ر.ک: شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج ۲، ص ۵۲۵؛ فیض کاشانی، نوادر الأخبار، ج ۱، ص ۲۶۰.
4. جزائری، قصص الأنبیاء، ج ۱، ص ۱۴۴.
5. نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۴ و ۲۸۹ و ۲۹۰؛ علی ابن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۱۸ و ۳۹۳؛ الکلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰.
6. نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۲؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۳۵.
7. نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۶.
8.. نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۶.
9. نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۶.
10 . شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۶۴.
11 . نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۲.
12 . شیخ مفید، الإرشاد، ج ۲، ص ۳۷۵، نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۶.
13 . نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۳؛ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۵۶.
14 . خصیبی، الهدایة الکبری، ص ۴۳۰.
15 . نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۴.
16 . خصیبی، الهدایة الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲.
17 . شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۸؛
18 . شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۳.
19 . ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷.
20 . طبری، دلائل الإمامة، ص ۴۵۵.
21. نعمانی، الغیبة، ص ۲۹۷.
22 . مختصر البصائر، ص ۴۳۵.
23 . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۱۵.
24 . ر.ک: لودویگ ویتگنشتاین، تحقیقات فلسفی.
25 . ر.ک: کلینی، الکافی، ج ۱، باب البداء، ص ۱۴۶ - ۱۴۹.
26 . کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۶۹.
27 . ابن‌بابویه، الإمامة و التبصرة، ص ۹۴.
28 . کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۵.


📖صفحه 4

🔗قسمت اول 🔗قسمت سوم 🔗قسمت چهارم 🔗قسمت پنجم 🔗قسمت ششم 🔗قسمت هفتم 🔗قسمت هشتم


🆔@zaman_zohour
◀️باعث تعجب است که برخی از طرفداران رویکرد دوم وقتی با خبر و بشارت آمدن مهدی آل محمد (ص) مواجه می‌شوند، بی‌درنگ به روایاتی مثل حدیث فتنۀ آذربایجان اشاره می‌کنند و می‌گویند اهل‌بیت (ع) فرموده‌اند تا زمانی که ما قیام نکردیم، شما هم بنشینید؛ و تصوّر می‌کنند معنای این دسته احادیث چنین است که تا قبل از این اتفاقات، هر ادعای مهدویتی را بی‌درنگ انکار کنید و فقط بنشینید و تماشا کنید!

🔅آری، خطاب این احادیث به شیعیان و انصار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است و می‌دانیم که آن‌ها در زمان امام باقر (ع) هم نشسته بودند و قیام نمی‌کردند، اما به امامت و مهدویت و قائم‌بودن امام زمان خودشان باور داشتند و از او تبعیت و به او رجوع می‌کردند؛ و این دو امر (امامی‌بودن و در خانه نشستن) هیچ منافاتی با هم ندارند و بلکه اساساً ارتباطی به هم ندارند.

📌گویا به ما گفته‌اند امامتان را بشناسید و دینتان را از او بگیرید و در خانه بنشینید و به هیچ نهضتی نپیوندید تا خودش حرکت و قیامش را آغاز کند.

__

1. ابن‌بابویه، الإمامة و التبصرة، ص ۹۴.
2. ر.ک: معجم مقاییس اللغة، ج ۶، ص ۸۸ - ۸۹.
3. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۵.
4. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۶.
5. أمر در لغت عرب دو معنای اصلی دارد: چیز و فرمایش و ریاست، اما در معانی دیگر مثل رشد و برکت، و شگفتی هم آمده. أمر زمانی که به‌معنای چیز باشد جمعش به‌صورت أمور است و زمانی که به‌معنای فرمایش و ریاست باشد جمعش أوامر است. (ر.ک: معجم مقاییس اللغة، ج ۱، ص ۱۳۷)
6. الغیبة للنعمانی، ص ۱۹۴.


📖صفحه ۴

🔗قسمت اول 🔗قسمت دوم 🔗قسمت سوم 🔗قسمت چهارم 🔗قسمت ششم


🆔@zaman_zohour
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_149
#مروری_بر_نوشته‌های_مخالفان |قسمت نهم

💢بررسی معنای بازدارندگی از گمراهیِ وصیت و قرآن
💫پاسخ به اشکالی از محمد شهبازیان

طبق روایات زیادی که از طریق شیعه و سنی به دست ما رسیده است، پیامبر اکرم (ص) وصیتِ لحظات انتهایی عمر مبارک و هنگام بیماری خویش را به عاصم از گمراهی تا ابد توصیف نموده و این ضمانت را به امّت خود داده است که این مکتوب، امّت را تا ابد از گمراهی و ضلالت نجات خواهد داد. سید بن طاووس از علمای بزرگ شیعه به پسرش می‌نویسد:

▪️«فَإِنَّ الْبُخَارِيَّ وَ مُسلم فِي صَحِيحَيْهِمَا، [1] وَ كُلَّ مَنْ لَهُ صِدْقٌ وَ أَمَانَةٌ مِنْ رُوَاةِ الْمُسْلِمِينَ ذَكَرُوا بِلَا خِلَافٍ‏ أَنَّ جَدَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ عِنْدَ وَفَاتِهِ: ايتُونِي بِدَوَاةٍ وَ قِرْطَاسٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً»

▫️«همانا بخاری و مسلم در کتابشان و همین طور هرکسی از راویان مسلمان که صادق و امانت‌دار بودند بدون اختلاف ذکر کرده‌اند که جدّ تو حضرت محمد (ص) در زمان وفاتش گفت: "کاغذ و دواتی برایم بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که تا ابد گمراه نشوید."» [2]

💯این تنها متن و سفارشی بوده که پیامبر (ص) آن را به عاصم از گمراهی تا ابد توصیف کرده است؛ در نتیجه معنا ندارد که پیامبر متنی را چنین توصیف و آن را ضمانت کند، اما آن متن بتواند دستمایۀ مدعیان دروغین قرار بگیرد و باعث گمراهی امّت شود. در این صورت باید جهل و دروغ و ناتوانی را به خدا نسبت دهیم که نتوانسته است وعدۀ ضمانتش را اجرایی کند و حال‌آنکه خداوند متعال از این صفات پاک و منزه است.

💢اشکال محمد شهبازیان به معنای عاصمیت

محمد شهبازیان در کتاب وصیت در امامت با مقایسه معنای عاصمیتِ وصیت با عاصمیت قرآن بیان کرده است که معنای عاصمیّت وصیت پیامبر این نیست که مدعی کذاب نتواند به آن استناد کند، بلکه مدعیان دروغین می‌توانند به وصیت پیامبر استناد کنند و از این طریق باعث گمراهی مردم شوند؛ همان طور که در روایات زیادی، از قرآن نیز در کنار عترت به‌عنوان عاصم از گمراهی یاد کرده‌اند، اما بسیاری توسط آیات قرآن گمراه شده و مردم را به گمراهی می‌کشانند. او نوشته است: «مراد حضرت محمد (ص) از عاصم و نگه‌دارنده این نیست که مدعی‌ای ادعا نخواهد کرد ـ‌کما اینکه مدعیانی تاکنون ادعا کرده‌اند‌ـ بلکه مراد این است که با تمسک به آنچه می‌خواهم در کتف بنویسم، شما امام پس از خود را شناسایی کرده و ائمه بعد از او را نیز می‌شناسید.»

♨️برای پاسخ به این شبهه لازم است از همین کلامِ مذکورِ آقای شهبازیان مُچش گرفته شود. او گفته که مقصود از عاصم یعنی با تمسک به وصیت می‌توان امام را شناسایی کرد. خوب بود شهبازیان شرح بیشتری از معنای عاصم و نگه‌دارنده می‌داد که تمسک به آن یعنی چه؟ و چگونه وصیت، امام بعد از پیامبر را معرفی می‌کند و باعث گمراهی نمی‌شود؟ اگر راهی برای استناد مدعیان دروغین به وصیت وجود داشته باشد و از این طریق عدۀ زیادی گمراه شوند در این صورت دیگر این چه عاصم‌بودنی است؟ و چگونه به وصیت تمسک جوییم که هم باعث شناخت مدعی حقیقی شود و هم تمسکی نکنیم که باعث گرفتاری در دام مدعیان دروغین شود؟

🔅آنچه مسلّم است این است که این وصیتِ مکتوب تا ابد عاصم است. اکنون اگر تفسیرِ یمانیون از عاصم‌بودن درست نباشد، پس این عاصمیت به چه معناست؟ صِرف اینکه بگوییم عاصمیت یعنی تمسک‌جستن، عاصمیت معنا نمی‌شود؛ در نتیجه اگر قرار بود کسانی همانند یمانیون با تمسک و استناد به وصیت، مدعی حقیقی و صادق را نشناسند و از طرفی به‌سمت مدعی دروغین کشیده شوند پس دیگر معنای صحیحی از عاصم و نگه‌دارنده قابل‌تصور نیست.

👌این نکته را نیز در نظر بگیرید که وصیت پیامبر قرار است تا ابد باعث هدایت و عاصمیت از گمراهی شود؛ در نتیجه همان طور که در روایات متعددی اشاره شده است که این وصیت، قائم و مهدی را معرفی می‌کند، لازم است نه‌تنها ائمه (ع) بلکه مهدی و قائمِ در زمان ظهور را نیز معرفی کند و مردم با وجود آن از گمراهی نجات یابند. لذا وصیت پیامبر نقش کلیدی و تعیین‌کننده‌ای در شناخت مهدی و قائم دارد و اگر بگوییم سید احمد‌الحسن یا کسان دیگری به دروغ به آن استناد کرده‌اند در این صورت، وصیت نه‌تنها باعث عاصمیت از گمراهی تا ابد نشده است بلکه از اساس، دیگر تأثیری در شناخت مهدی و قائم نخواهد داشت و دست مدعی حقیقی از استناد به وصیت خالی خواهد ماند؛ زیرا مردم به قائم خواهند گفت قبل از شما هم کسان دیگری همچون احمد‌الحسن به آن استدلال کرده‌اند و دروغ‌گو بوده‌اند، نعوذ بالله تعالی.


📙صفحه 1
⬇️ادامه مقاله


🆔@Zaman_Zohour
#ایستگاه_تفکر
#وصیت

🔎محمد شهبازیان در کتاب وصیت در امامت با مقایسه معنای عاصمیتِ وصیت با عاصمیت قرآن بیان کرده است که معنای عاصمیّت وصیت پیامبر این نیست که مدعی کذاب نتواند به آن استناد کند، بلکه مدعیان دروغین می‌توانند به وصیت پیامبر استناد کنند و از این طریق باعث گمراهی مردم شوند؛ همان طور که در روایات زیادی، از قرآن نیز در کنار عترت به‌عنوان عاصم از گمراهی یاد کرده‌اند، اما بسیاری توسط آیات قرآن گمراه شده و مردم را به گمراهی می‌کشانند.


👈چگونه وصیت، امام بعد از پیامبر را معرفی می‌کند و باعث گمراهی نمی‌شود؟ اگر راهی برای استناد مدعیان دروغین به وصیت وجود داشته باشد و از این طریق عدۀ زیادی گمراه شوند در این صورت دیگر این چه عاصم‌بودنی است؟ و چگونه به وصیت تمسک جوییم که هم باعث شناخت مدعی حقیقی شود و هم تمسکی نکنیم که باعث گرفتاری در دام مدعیان دروغین شود؟

🌐وصیت پیامبر قرار است تا ابد باعث هدایت و عاصمیت از گمراهی شود؛ در نتیجه همان طور که در روایات متعددی اشاره شده است که این وصیت، قائم و مهدی را معرفی می‌کند، لازم است نه‌تنها ائمه (ع) بلکه مهدی و قائمِ در زمان ظهور را نیز معرفی کند و مردم با وجود آن از گمراهی نجات یابند. لذا وصیت پیامبر نقش کلیدی و تعیین‌کننده‌ای در شناخت مهدی و قائم دارد

💠اگر بگوییم سید احمد‌الحسن یا کسان دیگری به دروغ به آن استناد کرده‌اند در این صورت، وصیت نه‌تنها باعث عاصمیت از گمراهی تا ابد نشده است بلکه از اساس، دیگر تأثیری در شناخت مهدی و قائم نخواهد داشت و دست مدعی حقیقی از استناد به وصیت خالی خواهد ماند؛ زیرا مردم به قائم خواهند گفت قبل از شما هم کسان دیگری همچون احمد‌الحسن به آن استدلال کرده‌اند و دروغ‌گو بوده‌اند، نعوذ بالله تعالی.


🔗مطالعه کامل مقاله


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍369👏3