نشریه زمان ظهور
3.89K subscribers
2.62K photos
496 videos
574 files
3.39K links
نشریه زمان ظهور تحت اشراف موسسه رسمی وارثین ملکوت

📬 ارتباط با ما :

🆔 @warethinmalakoot_publicrelation

🌐 varesin.org

📧 varesin.org@gmail.com
Download Telegram
نشریه زمان ظهور شماره 205.pdf
14.1 MB
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_205
#انتشار


نشریه زمان ظهور شماره 205


🔗عناوین نشریه شماره 205


📌با ما همراه باشید...

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
29🥰1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏83👍1🕊1
Audio
#مقاله_صوتی
#پادکست

🎙گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح

🟡قسمت پنجم
✍️به‌قلم: متیاس

🔹چرا فرستادۀ عیسی یک مسلمان عراقی است؟

🔹ساره گفت: «برایم واضح شد که با انسان بی‌سواد و ساده‌ای مواجه نیستیم. نمی‌دانم چرا کتابش مرا به خود جذب کرده است.»

🔹می‌بینی الیاس! بعد از اینکه عیسی مبعوث شد، یهود می‌گفت‌ چرا اهل ناصره است؟ مگر از ناصره چیز خوبی می‌آید؟

🔹واضح است که مکان آمدن عیسی هم برخلاف انتظارات یهود بود. آن‌زمان می‌گفتند چرا جلیل و‌ ناصره؟ امروزه می‌گویند چرا عراق و بصره؟!


🔗متن مقاله


🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
32👍2🥰1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
8🥰1
#دلنوشته
#قاضی

❄️چکش قاضی (Gavel) و پروندﮤ مهدى مسافر

✍️به قلم مريم رحمانيان

دادگاه (نور سرد، میز قاضی، چکش سنگین، سکوت. پرونده‌ای روی میز).
قاضی (مکث، پرونده را می‌خواند. پیشانی‌اش بی‌اختیار چین می‌خورد).

راوی
به پیشانی قاضی، چین افتاد؛ مثل زلزله‌ای که به جان زمین می‌افتد…
اما او بر سر ايمان خويش نمى‌لرزد!

قاضی
حکم: سه سال حبس، به‌جرم دفاع از وصیت پیامبر (ص)
(دستش را به‌طرف چکش می‌برد. چکش تکان نمی‌خورد).

راوی
چکش…
گویی وزنش یک تُن شده بود؛
یک تُن بغض در گلویش،
یک تُن اشک در چشم‌هایش.

چکش
(با خود، آرام)
چه کسی حکم او را به دستش می‌رساند؟
وکیل كه ندارد تا صدايش بزنیم؟
آیا اصلاً وقت دفاع از خود دارد؟

قاضی
(چپ‌چپ نگاه می‌کند)
مگر نمی‌دانی زبان سبز، سر سرخ می‌دهد بر باد!
نمی‌فهمم چرا هر بار من حق و ناحق می‌کنم، تو به زبان می‌آیی…

چکش
(با صدایی محکم)
خدا شاهد است…

قاضی
( عبوس و عصبی، دستش را بلند می‌کند تا بر دهان چکش بزند. مکث. پایین می‌آورد).

راوی
چکشی که هر بار حکم مظلومی صادر می‌شد و زیر بار آن نمی‌رفت،
برای تنبیه، نزد آهنگر می‌فرستادند...

اما آهنگر، او را دوست می‌داشت.
می‌گفت:
❣️«نمی‌دانم چه رازی در این دوست‌داشتن است!»

(چکش روی سندان گذاشته شده)

قاضی
(در ذهن چکش، بازتابی از پرسش)
چرا ممانعت می‌کنی از صادر شدن این حکم؟

چکش
تو مهدی را می‌شناسی؟

قاضی
(بی‌تفاوت، شانه‌هایش را به‌سختی بالا می‌اندازد).
آخر، اصلاً مسئولیت‌پذیر نبودند…

چکش
(فرتوت، اما مصمم…)

«نزد آل‌محمد (ص)، رازی از رازهای خدا و علمی از علم خدا وجود دارد
که نه ملک مقرّب، نه نبی مرسل، و نه مؤمنی که خداوند قلبش را برای ایمان آزموده، تاب آن را ندارد.


به خدا قسم، خدا جز آنان را به آن علم مکلّف ننمود،
و هیچ‌کس جز آنان با آن خدا را عبادت نکرده است.

در نزد آنان، رازی‌ است که مأمور به تبلیغش بودند.
تبلیغ کردند،
اما محلی، اهلی، مردمی که تحمّلش کنند، نیافتند…

تا آن‌که خداوند اقوامی را از همان طینت و نوری که محمد و آل و ذریه‌اش را آفرید، خلق کرد -
از فضل و رحمت خود.

چون آن پیام به آنان رسید،
تحمّل کردند، پذیرفتند،
و دل‌هایشان به معرفت آل‌محمد متمایل شد.
اگر از آن طینت و نور آفریده نشده بودند،
نه به خدا، تحمّل نمی‌کردند.


🔥و خدا، مردمی را هم برای آتش آفرید.
آنها را تبلیغ کردیم، اما چهره در هم کشیدند،
نفرت پیدا کردند، گفتند: جادوگر است، دروغ‌گوست…
و خدا بر دل‌هایشان مهر زد، و آن را از یادشان برد… .»[١]

راوی
قاضی عبوس، که تحمل شنیدن حرف‌های چکش را نداشت،
دستور داد آن را پیش آهنگر ببرند و دیگر بازنگردانند…

(نور گرم کارگاه. چکش روی سندان است).

چکش
(آرام، رو به آهنگر)
چه شد؟

راوی
چکش برای آهنگر تعریف کرد که چه گذشته…
و قلب آهنگر، ذوب شد…

چکش
آهنگ آسمان، که به گوش جانت رسید،
از این‌رو به آن‌رو شدی!

آهنگر
(لبخندی عمیق، چشمی اشک‌بار)

«آنان که خدایی‌اند، کلمات خدا را می‌شنوند؛
و شیعۀ حقیقیِ محمد و آل‌محمد علیهم‌السلام،
صدای چوپانِ صالح را به‌درستی می‌شناسد.
آیا انسان، صدای امامش را تباه می‌کند؟
آیا ممکن است که فرزند، به‌دلیل شلوغی دنیا و این‌که صداهای بسیاری را شنیده است،
صدای پدری را که او را پرورانده، نشناسد؟
آیا چنین چیزی ممکن است؟» [٢]

راوی
چکش، به علامت تأیید، بالا رفت…
سفرت بخير، مهدى مسافر!

🔤مادر (زمزمه‌وار در گوش مرسانا):
بابا آب داد… دیگر شعار ما نیست.
بابا ایمان داشت…
بابا به‌خاطر دفاع از وصیتِ رسول خدا، محمد (ص)،
راهی زندان شد…

راوی (آرام):
مرسانا، پلکش سنگین می‌شود
آخر بابا، به خوابش آمده است ...
بابايي، ما در زمان ظهور امام محمدبن الحسن المهدى (ع) هستيم!
لبيك يا مهدى (ع) ... ما بر آن عهد كه بستيم، هستيم… خدا شاهد است…



⚫️[1] شیخ کلینی، کافی، ج 1، ص 402.
⚫️[2] سید احمد الحسن، پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج، ج ٣، ص ٧٦.



🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
41💔8😢4❤‍🔥2👍2👌2💯2🤔1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
5👏2🥰1
#ایستگاه‌_تفکر

هر سال، در روز ۱۷ مه، جهان به احترام گرایش‌های جنسی اقلیت، به‌ویژه هم‌جنس‌گرایی، شعارهایی چون «عشق، عشق است» (Love is love) یا «گرایش جنسی بخشی طبیعی از وجود انسان است» (Sexual orientation is a natural part of who we are) را تکرار می‌کند.

🗓این روز که با عنوان «روز جهانی مبارزه با تبعیض علیه اقلیت‌های جنسی» نام‌گذاری شده، در تلاش است تا پذیرش اجتماعی هم‌جنس‌گرایی را تقویت کند. اما آیا این ادعاها از منظر زیست‌شناسی، روان‌شناسی و علوم اعصاب، بنیاد علمی محکمی دارند؟

یکی از خطاهای رایج در استدلال‌های مربوط به هم‌جنس‌گرایی، خَلط میان فراوانی و بهنجاری است. این‌که درصدی از جمعیت، تجربه یا تمایل هم‌جنس‌گرایانه دارند، به‌معنای طبیعی، سالم یا بهنجار بودن آن نیست

ادعای «طبیعی ‌بودن هم‌جنس‌گرایی» اغلب بر پایۀ نوعی جبرِ زیستی یا ژنتیکی استوار می‌شود. اما حتی اگر شواهدی از تأثیر ژن‌ها در رفتارهای جنسی وجود داشته باشد، این برای مشروعیتِ زیستی یک گرایش کافی نیست


📌یکی از مهم‌ترین مغالطه‌های رایج در فضای امروز آن است که هرگونه نقد علمی به هم‌جنس‌گرایی، نفی کرامت انسانی تلقی می‌شود. این برداشت نه علمی است و نه اخلاقی. ما می‌توانیم و باید از کرامت انسانی همۀ افراد، صرف‌نظر از گرایش، دفاع کنیم؛ اما این دفاع به ‌معنای پذیرش علمی تمام گرایش‌ها نیست.


🔗مطالعه‌ی متن کامل مقاله


🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
23👍3🥰1👏1🤔1💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
7🕊2🥰1
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_205
#دموکراسی

✔️بازاندیشی در مفهوم تکثرگرایی و آسیب‌شناسی آن به‌عنوان یکی از فرزندان دموکراسی

✍️به‌قلم زهرا محمدی

✔️بزرگ‌ترین تهدید جهان امروز که به آن عصر «پساحقیقت» نیز گفته می‌شود، چیست؟

✔️دموکراسی و تکثرگرایی به‌عنوان راهی برای رهایی از اقتدارگرایی؟

✔️راه نجات کجاست؟



◀️مشاهده فوری (Instant view)➡️



👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16👏32🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏13👍1🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
13🥰2
Forwarded from اشعار احمدی
ای پنجمین وصیّ خدا باقرالعلوم
ای کشته ی جفا و بلا باقرالعلوم
امروز احمدت شده آن‌ منجی زمان
او هم شده شبیه شما باقرالعلوم
این‌جاهلان دین‌ خدا سخت دشمنند
علمش شده‌ نشان‌ جفا باقرالعلوم
امروز باقری است میان‌ همه به شوق
افسوس شد رهای رها باقرالعلوم
تحقیق علم او شده‌ جرم زمان ما
چوب ستم‌ نشسته به ما باقرالعلوم
این دین شیعه را به‌ کجا می برد ستم؟
رحمی نشد به شاه ولا باقرالعلوم
آن غربتی که بود گرفتار آن حسین
دامن زده به ماه ولا باقرالعلوم
جهل زمانه بُرد سری روی نیزه ها
آن سر که بوده اصل وفا باقرالعلوم
#برادر_سید

#شهادت_امام_باقر_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع

@ashaar13
37🕊3❤‍🔥1👏1😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏71
#معرفی

🟢مشتی از خروار

◀️نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب

▫️قسمت سوم
✍️به‌قلم ارمیا خطیب

🫥سرتیترهای این قسمت:

⚫️بررسی نکتۀ چهارم دربارﮤ مصلوب
⚫️سند وحشت و اضطراب مصلوب کجاست؟!
⚫️ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ یهودای اسخریوطی می‌گوید: «مى‌گويند شباهت كاملى به مسيح (ع) داشت.»


🔗مطالعه مقاله در نشریه شماره 205

🔗قسمت دوم


🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍195💯2🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
8🥰1👏1
#چهارم_ژوئن
#خشونت
#کودکان

خشونت زیستی‌ـ‌گفتمانی علیه کودک در مداخلات جنسیتی

✍️به قلم مريم رحمانيان

💢مقدمه‌

چهارم ژوئن، روز جهانیِ کودکانِ بی‌گناهِ قربانیِ خشونت، فرصتی‌ است برای بازاندیشی دربارﮤ اشکالِ پنهان، ساختاری و نظام‌مندِ خشونت که کودکان امروز، بی‌آن‌که همواره قابلِ‌مشاهده باشد، در معرض آن قرار دارند. درحالی‌که توجه عمومی اغلب معطوف به جنگ، فقر یا آزارِ جسمی‌ است، نوعی دیگر از آسیب در حالِ گسترش است که با ظاهرِ مراقبت، همراهی و آزادی، خود را مشروع جلوه می‌دهد: مداخلاتِ پزشکیِ زودهنگام با هدفِ تغییرِ جنسیت در کودکان. این مداخلات، که تحت عنوانِ «درمان‌های تأییدی» (gender-affirming care) شناخته می‌شوند، شاملِ استفاده از داروهایِ توقفِ بلوغ، تجویزِ هورمون‌هایِ متقاطع، و در برخی موارد، انجامِ جراحی‌هایِ غیرقابلِ بازگشت است؛ اقداماتی که به‌طورِ فزاینده‌ای با پرسش‌هایِ علمی، اخلاقی، روان‌شناختی و انسانی مواجه شده‌اند.[۱]
در این پژوهش، بر این دیدگاه تأکید می‌شود که آنچه امروزه در گفتمان‌های رایج با عنوان «هویت جنسیتی» در دوران کودکی معرفی می‌شود، نه لزوماً بازتاب یک ساختار زیستی یا عصبی پایدار بلکه اغلب واکنشی ناپایدار، گذرا و متأثر از زمینه‌های محیطی، الگوبرداری فرهنگی و بازنمایی‌های رسانه‌ای است. تجربه‌هایی که گاه پیش از رسیدن کودک به بلوغ روانی و شناختی، به‌اشتباه به‌عنوان «هویت قطعی» در نظر گرفته می‌شوند.

✍️این مقاله با رویکردی میان‌رشته‌ای، تلاقی سه سطح اصلی را بررسی می‌کند:

🟠۱) تحلیل زبان‌شناختی و گفتمانی در ساخت هویت جنسیتی

🟠۲) شواهد تجربی و روان‌شناختی دربارﮤ بلوغ شناختی و تصمیم‌گیری در کودکان

🟠۳) ابعاد اخلاقی و حقوق کودک در مداخلات پزشکی زودهنگام.

هدف این است که نشان داده شود چگونه در غیاب این سه‌لایۀ ارزیابی، آنچه مراقبت تلقی می‌شود، ممکن است در عمل، به شکل‌هایی از خشونت نمادین و ابژه‌سازی بدل گردد.
مبنای قرار دادن چنین تجربه‌هایی برای تصمیم‌گیری‌های پزشکی، به‌جای آن‌که همواره نشانۀ مراقبت باشد، ممکن است نشانه‌ای از یک نوع خشونت ساختاری باشد؛ خشونتی که برخلاف خشونت مستقیم یا آشکار، در بستر سیاست‌ها، پروتکل‌ها و رویه‌های به‌ظاهر مشروع و حمایت‌گرانه اعمال می‌شود - ساختارهایی که، به‌جای پشتیبانی از رشد تدریجی و تجربه‌ورزی کودک، نقش‌هایی از پیش‌تعریف‌شده را بر بدن و ذهن او تحمیل می‌کنند. در این الگو، خشونت نه در ارادۀ افراد خاص بلکه در منطق نهادها و سازوکارهای گفتمانی نهفته است؛ سازوکارهایی که با حذف امکان تردید، تعلیق و بازاندیشی، کودک را به‌سوی «تثبیت هویت» سوق می‌دهند؛ هویتی که ممکن است هنوز در مراحل ابتدایی تکوین روانی‌ـ‌هیجانی باشد.

در چنین شرایطی، كودك ممکن است تحت فشار گفتمان مسلط، با حالتی از «رضایت‌نمایی» (Consent Simulation) نقش تحمیل‌شده را بپذیرد – نقشی که نه الزاماً برخاسته از درون بلکه در اثر کنش متقابل با ساختارهای فرهنگی، نهادی و زبانی شکل گرفته است. مطابق با مفهوم خشونت ساختاری در اندیشۀ یوهان گالتونگ (Galtung) [2]، هنگامی که ساختارهای اجتماعی به‌گونه‌ای طراحی شوند که مانع از برآورده‌ شدن نیازهای بنیادین انسانی - مانند امنیت روانی، امکان تردید، یا حق بر ناپختگی - شوند، شکلی از خشونت پدید می‌آید که اغلب دیده نمی‌شود، اما پیامدهای عمیق و بلندمدت دارد.

پرسش محوری این مقاله آن است که: آیا كودک که از نظر شناختی، عصب‌شناختی و هیجانی هنوز به مرحلۀ تصمیم‌گیری آگاهانه نرسیده، می‌تواند برای مداخله‌ای برگشت‌ناپذیر رضایت معتبر ارائه دهد؟ و اگر پاسخ منفی است - چنان‌که بنابر یافته‌های علوم اعصاب (Casey et al.) [3] و روان‌شناسی رشد این‌گونه است - چگونه است که نهادهای درمانی، آموزشی و رسانه‌ای، چنین روندهایی را مشروع می‌سازند و در مسیر درمان پیش‌فرض قرار می‌دهند؟
در سال‌های اخیر، هشدارهای فزاینده‌ای از سوی نهادهای تخصصی دربارﮤ پیامدهای این مداخلات منتشر شده‌اند. گزارش رسمی Cass Review که به سفارش نظام سلامت بریتانیا (NHS England) تهیه شد، تأکید می‌کند که رویکرد تأییدی در درمان كودک دارای نارضایتی جنسیتی، فاقد شواهد علمی کافی بوده و می‌تواند سلامت روانی و جسمی آنها را در معرض آسیب قرار دهد.[4] این گزارش خواستار توقف مسیر درمانی‌سازی سریع و بازگشت به ارزیابی‌های چندلایۀ روان‌شناختی شده است.

🗣در همین راستا، انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA) نیز تصریح کرده است که اجماعی علمی دربارﮤ منشأ زیستی یا پایداری گرایش‌های جنسیتی در کودکی وجود ندارد، و تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر خوداظهاری کودک باید با احتیاط شدید صورت گیرد.[5] همچنین، سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز تغییر جنسیت در دوران کودکی را تنها در شرایط نادر و تحت پروتکل‌های سخت‌گیرانه و نظارت بین‌رشته‌ای توصیه می‌کند.[6]

📖صفحه ۱
👇ادامه مقاله

🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏131
👈این مقاله، در ادامه، با بهره‌گیری از مفاهیمی چون خشونت نمادین(Bourdieu) [7]، قدرت زیست‌سیاستی (Foucault)[8]، هویت پرفورماتیو (Butler) [9]، و زندگی برهنه در منطق استثناء (Agamben) [10] تلاش می‌کند نشان دهد که پزشکی‌سازی جنسیت کودک، به‌ویژه در غیاب گفت‌وگوهای درمانی بلندمدت و ارزیابی‌های ژرف‌نگر، نه الزاماً احترام به حق انتخاب، بلکه ممکن است بازتاب اجرای پروژه‌ای فرهنگی‌ـ‌سیاسی بر بدن کودک باشد.

🟢شواهد ژنتیکی نیز نشان داده‌اند که هیچ ژن مشخصی برای گرایش هم‌جنس‌گرایانه یا ترنس ‌بودن وجود ندارد و همبستگی‌های زیستی در این حوزه، بسیار ضعیف، آماری و غیرقطعی‌اند (Ganna et al., 2019). [11] همچنین، تحقیقات تجربی بروز ناگهانی نارضایتی جنسیتی را در نوجوانانی که تحت تأثیر رسانه و فشار گروه هم‌سال قرار دارند، برجسته کرده‌اند (Littman, 2018). [12] افزون بر این، کالج آمریکایی متخصصان کودکان هشدار داده است که تجویز دارو یا انجام مداخله‌های غیرقابل بازگشت، بدون تحلیل زمینه‌ای و غربالگری روان‌شناختی، می‌تواند منجر به آسیب‌هایی جدی و پایدار شود (American College of Pediatricians, 2021).[13]

⚪️در نهایت، این مقاله از منظر علمی، اخلاقی و انسانی، بر این باور است که روندهای مداخله‌گرانه در حوزﮤ هویت جنسیتی کودک، اگر بدون درک کامل از مراحل رشد و ناپختگی شناختی او صورت گیرند، ممکن است مصداقی از خشونت مشروع‌شده و گفتمانی باشند. در روزی که به کودکان قربانی خشونت اختصاص یافته، آنچه باید به رسمیت شناخته شود، نه «حق تثبیت‌شدن» بلکه «حق کودک برای ناپختگی، شک، رشد، و تجربه‌نکردن» است.

💢چهارچوب نظری: بدن، قدرت و تولید هویت در کودک

🟡۱. مقدمۀ نظری: چرا تحلیل گفتمانی ضروری است؟

در بررسی پدیدﮤ تغییر جنسیت در کودکان، تحلیل صرف زیستی، روان‌پزشکی یا هنجاری کافی نیست. مداخله‌های جنسیتی در کودکی، نه‌فقط کنش‌هایی پزشکی بلکه فرایندهایی معنادار در بستر گفتمان، قدرت و مشروعیت اجتماعی‌اند. ازاین‌رو، چهارچوب نظری این مقاله مبتنی بر نظریه‌هایی‌ است که بدن کودک را نه به‌مثابۀ موضوعی زیستی و منفعل بلکه همچون عرصه‌ای زنده از تنش میان دانش، قدرت و هویت درک می‌کنند.

⚪️در این مقاله، نگارنده با اتخاذ موضعی انتقادی، از چهار منظومۀ نظری - زیست‌سیاست (فوکو)، خشونت نمادین (بوردیو)، علوم اعصاب رشد، و پرفورماتیو بودن هویت (باتلر) - بهره می‌برد تا نشان دهد چگونه کودک، در نظم مراقبتی جدید، به ابژه‌ای برای مدیریت گفتمانی جنسیت بدل می‌شود؛ گفتمانی که در آن زبان، نهاد، پزشکی و هنجار، هم‌زمان بر بدن اثر می‌گذارند و از آن معنا استخراج می‌کنند. این چهارچوب، به نگارنده امکان می‌دهد تا فرایند پزشکی‌سازی هویت جنسیتی را نه به‌عنوان پاسخ به نیاز درونی کودک بلکه به‌مثابۀ بازتابی از آرایش قدرت و زبان مسلط بازخوانی کند.

🟠چهارچوب نظری این مقاله بر مفاهیم بنیادینی چون خشونت نمادین (Bourdieu, 1991) [14]، زبان پرفورماتیو (Butler, 1990) [15]، ناپختگی شناختی در دوران رشد (Casey et al., 2008) [16]، و فهم کودک به‌مثابۀ سوژﮤ در حال شکل‌گیری (Vygotsky, 1978) [17] استوار است. پیوند این مفاهیم، امکان بازاندیشی در مشروعیت زبان، قدرت و ساختارهایی فراهم می‌کند که دربارﮤ کودکی تصمیم‌سازی می‌کنند؛ کودکی که هنوز در مراحل پیش‌بالغ رشد ذهنی قرار دارد، اما از سوی گفتمان مسلط، به‌عنوان سوژه‌ای «خودآگاه جنسی» و دارای هویتی تثبیت‌شده بازنمایی می‌شود.

🟡۲. بدن کودک در نظم زیست‌سیاست: خوانش فوکویی

میشل فوکو در نظریۀ زیست‌سیاست (biopolitics) نشان داد که بدن انسان – به‌ویژه بدن‌های آسیب‌پذیر مانند کودکان، بیماران یا زندانیان – چگونه در کانون سیاست‌های تنظیم زیست قرار می‌گیرند. در گذشته، قدرت عمدتاً از طریق سرکوب مستقیم یا مرگ اعمال می‌شد؛ اما در دوران مدرن، قدرت در قالب مراقبت، سلامت و «عادی‌سازی» چهره‌ای موجه به خود گرفته است (Foucault, 1978) [18].

⚪️در این بستر، بدن کودک با تجربۀ نارضایتی جنسیتی، نه صرفاً به‌عنوان یک وضعیت روانی بلکه به‌مثابۀ موضوعی برای تصمیم‌سازی اخلاقی، حقوقی و پزشکی در نظر گرفته می‌شود. پرسش‌هایی مانند این‌که «چه کسی تعیین می‌کند این بدن باید با چه جنسیتی هماهنگ شود؟» یا «آیا عدم‌ رضایت، به‌خودی‌خود نشانۀ اختلال است؟» مستقیماً به تحلیل زیست‌سیاستی مربوط می‌شوند.

هنگامی‌که نهادهای درمانی، آموزشی یا رسانه‌ای، به‌جای تسهیل درک زمینه‌ای کودک، در نقش مرجع تغییر یا تأیید عمل می‌کنند، مداخلۀ پزشکی خود می‌تواند به ابزار اجرای قدرت گفتمانی بدل شود؛ قدرتی که هدفش نه‌تنها درمان، بلکه تثبیت نظم معنایی خاصی دربارۀ «جنسیت» است.

📖صفحه ۲
👇ادامه مقاله

🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
8👏3🥰1