نشریه زمان ظهور
3.91K subscribers
2.63K photos
505 videos
575 files
3.43K links
نشریه زمان ظهور تحت اشراف موسسه رسمی وارثین ملکوت

📬 ارتباط با ما :

🆔 @warethinmalakoot_publicrelation

🌐 varesin.org

📧 varesin.org@gmail.com
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
13🕊2
#نشریه_شماره_196
#احمدالحسن_فرستاده_عیسی


💕گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح

🙃قسمت هشتم
✍️به قلم متیاس

💢آیا حجت‌های الهی باید به تمام زبان‌ها مسلط باشند؟

در طول مسیر کلیسا تا منزل، الیاس حتی یک‌کلمه سخن نگفت و سعی می‌کرد حرفی نزند که سبب دلخوری ساره نشود. او پس از ورودشان به خانه، گوشی همراهش را در دست گرفت و به‌سراغ صفحۀ وهب رفت تا او را مسدود کند که دیگر هیچ پیامی از سوی او به آنها ارسال نشود. اما هنگامی که وارد صفحۀ او شد، پیام تازه‌ای از وهب دریافت کرده بود. او برایش نوشته بود:

🗣«از من پرسیدی که آیا احمد الحسن می‌تواند به زبان فارسی و زبان‌های زندﮤ دنیا سخن بگوید؟ پاسخم این است: بله! قطعاً اگر خدا بخواهد، احمد الحسن قادر خواهد بود که نه‌تنها به زبان‌های زندﮤ دنیا که به تمامی زبان‌ها صحبت کند، اما خب اگر تسلط به زبان‌ها را نشانۀ حقانیت شخص مدعی می‌دانی، با موسی چه کنیم که از انبیای بزرگ الهی است، اما نمی‌توانست به هیچ زبانی به شکل روان سخن بگوید و مشکل زبانش با برانگیخته شدن برادرش هارون حل شد تا او به نیابت از ایشان سخن بگوید؟ همان‌طور که می‌دانی آیات مربوط به لکنت زبان موسی بسیار است و برای کوتاهی پاسخ به همین آیات بسنده می‌کنم:

🔅(پس موسی به خداوند گفت: «ای خداوند، من مردی فصیح نیستم، نه در سابق و نه از وقتی که به بندﮤ خود سخن گفتی، بلکه لکنت زبان دارم و کندزبان هستم.»* خداوند گفت: «کیست که زبان به انسان داد، و گنگ و کر و بینا و نابینا را که آفرید؟ آیا نه من که یهوه هستم؟* پس الآن برو و من با زبانت خواهم بود، و هرچه باید بگویی تو را خواهم آموخت.»* گفت: «استدعا دارم، ای خداوند که بفرستی به دست هرکه می‌فرستی.»* آنگاه خشم خداوند بر موسی مشتعل شد و گفت: «آیا برادرت، هارون لاوی را نمی‌دانم که او فصیح‌الکلام است؟ و اینک او نیز به استقبال تو بیرون می‌آید، و چون تو را بیند، در دل خود شاد خواهد گردید.* و بدو سخن خواهی گفت و کلام را به زبان وی القا خواهی کرد، و من با زبان تو و با زبان او خواهم بود، و آنچه باید بکنید شما را خواهم آموخت.* و او برای تو به قوم سخن خواهد گفت، و او مر تو را به‌جای زبان خواهد بود، و تو او را به‌جای خدا خواهی بود.»). [1]

حال می‌خواهی چه کنی؟! موسی را انکار می‌کنی، چون حتی به زبان خودش نیز نمی‌توانست سلیس و‌ روان سخن بگوید؟
یا این آیات را در کتابِ حزقیال خوانده‌ای؟

«و مرا گفت: «ای پسر آدم، بیا و نزد خاندان اسرائیل رفته، کلام مرا برای ایشان بیان کن.* زیراکه نزد امت غامض‌ زبان و ثقیل ‌لسان فرستاده نشدی، بلکه نزد خاندان اسرائیل.* نه نزد قوم‌های بسیار غامض زبان و ثقیل لسان که سخنان ایشان را نتوانی فهمید. یقین اگر تو را نزد آنها می‌فرستادم، به تو گوش می‌گرفتند.» [2]

🔺می‌بینی، اینجا نیز خطاب به حزقیال نبی بیان شده است که تو را به سرزمین دور و بیگانه‌ای که نمی‌توانی زبانشان را بفهمی، نمی‌فرستم.
یا پیشنهاد می‌کنم دربارﮤ دانیال نبی در کتاب مقدس جست‌وجو کنی! او نیز که از انبیای بزرگ خداوند است، به بابِل فرستاده می‌شود و زبان سرزمینی را تعلیم می‌بیند که به آنجا به اسارت برده می‌شود، و آن را نمی‌دانسته و‌ بلد نبوده است.

🔹حال تکلیف دانیال چه می‌شود؟ آیا می‌پذیری که نبیّ خداوند است یا تکذیبش می‌کنی؟!
بازهم این سخنم را تکرار می‌کنم که اگر مایل باشی، از قانونی برایت بگویم که همۀ خلفای خداوند بر زمین، با آن قانون حقانیت خود را ثابت کرده‌اند.»

🔺الیاس با بی‌حوصلگی پاسخ وهب را خواند و دیگر جوابی به او نداد و او را مسدود کرد. بعد از آن، کتاب سیزدهمین حواری را نیز از گوشی خود حذف کرد و سپس از ساره خواست که او نیز آن کتاب را پاک کرده و‌ دیگر به‌سراغ آن نرود. این درخواست تنها سخنی بود که الیاس بعد از بازگشت به منزل به ساره گفت. ساره هم چون متوجه ناراحتی همسرش شده بود، برخلاف میل باطنی‌اش آن کتاب را از گوشی خود حذف کرد. بین آنها هیچ حرف دیگری ردوبدل نشد. الیاس به سخنانی که ساره نزد کشیش زده بود، فکر می‌کرد و در دلش آشوب بود؛ و ساره غصه‌دار از اینکه دیگر نمی‌تواند کتاب احمد الحسن را بخواند، چراکه او بسیار کنجکاو و مشتاق یادگیری مطالب جدید بود و خودش هم نمی‌دانست چرا آن‌قدر به آن کتاب انس گرفته بود.

📖صفحه ۱
👇ادامه مقاله


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
29👍5👏3
👈ساعتی گذشت و ساره عمیقاً احساس می‌کرد که دلش مطالعۀ آن کتاب را می‌خواهد. به‌سراغ همسرش رفت و از او خواست اجازه بدهد که آن کتاب را دوباره دانلود کرده و بخواند. الیاس با لحن ناامیدانه و با دلخوری گفت: «تو قول داده بودی که تحتِ‌تأثیر سخنان آن مدعی و یارانش قرار نگیری! اما امروز همانند یک مسلمان متعصب صحبت، و از آنان دفاع کردی. ساره، من دوست ندارم تو را از دست بدهم و آرامشی که تا کنون داشته‌ایم از زندگی‌مان برود. فکر کن اصلاً احمد الحسنی وجود ندارد، وهبی نیست که پاسخمان را بدهد، و اصلاً اسم کتاب سیزدهمین حواری به گوشت نخورده است. بیا مثل قبل زندگی کنیم.» الیاس این سخنان را می‌گفت درحالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود. او‌ حقیقتاً همسر و زندگی‌شان را دوست داشت و اکنون آنها را در معرض از دست‌ دادن می‌دید.

🙃ساره با دل‌سوزی پاسخ داد: «الیاس جان، چرا فکر می‌کنی آرامش زندگی‌مان در خطر است؟! مگر من پس از خواندن کتاب احمد الحسن با تو و زندگی‌مان‌ چه کردم؟! باور کن حتی شوق زندگی‌ام بیشتر شده است. من با مطالعۀ آن کتاب و یادگیری مطالب جدیدی که تا کنون نمی‌دانستم، احساس شادابی می‌کنم. نمی‌دانم چطور بگویم! هر لحظه مشتاق‌تر و سرزنده‌تر از قبل آن را می‌گشایم تا بخوانم و یاد بگیرم. همین! این احساس من چه خطری دارد؟!» ساره با لبخند و به‌آرامی ادامه داد و گفت: «در ضمن، من از اسلام و‌ مسلمانان دفاعی نکردم، الیاس! فقط قبول کن که توضیحات کشیش، آن پاسخ‌ها را می‌طلبید. تو را نمی‌دانم، اما من از جواب‌های او قانع نشدم.»

⚡️الیاس از ساره خواست که صحبت در این باره را تمام کند و به احترام عشق و علاقه‌ای که بینشان است، دیگر درخواست دانلود مجدد کتاب سیزدهمین حواری را نکند و همه‌چیز را فراموش کند؛ البته که هردوی آنها می‌دانستند که در ظاهر این تصمیم‌ گرفته می‌شود، اما حقیقت آن است که فکر احمد الحسن و ادعایش از ذهن آنها پاک نمی‌شود.

این گفت‌وگوی داستانی ادامه دارد ...

📚منابع:

[1] خروج 10:4-16.
[2]حزقیال 4:3-6.


📖صفحه ۲

🔗قسمت هفتم

🔗نشریه شماره 196


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
47👍7👏6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
14👏2
#معرفی

💡سلسله‌مقالات پاسخ‌ به موسی بن میمون

🟡قسمت هفتم
✍️به‌قلم: یهوشوع ربوبی


🔻سرتیترهای این قسمت:

🔺پاسخ به داستان بزرگان یهود دربارﮤ تثنیه 2:33
🔺متن حبقوق که منطبق بر دواریم 2:33 است، به ما می‌گوید فردی از فاران در آینده می‌آید
🔺داستان تقدیم تورات به رومیان و اعراب
🔺سؤالاتی پیرامون داستان بزرگان یهود


🔗مطالعه مقاله در نشریه شماره 196


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
48
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
17🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
17🕊2
#مقالات_هفته_نامه
#نشریه_شماره_196

❄️سلسله‌مقالات پاسخ‌ به موسی بن میمون

✍️به‌قلم یهوشوع ربوبی
🟡قسمت هفتم

پاسخ به داستان بزرگان یهود دربارﮤ تثنیه 2:33

🔎متن حبقوق که منطبق بر دواریم 2:33 است، به ما می‌گوید فردی از فاران در آینده می‌آید

💢مقدمه

موسی‌بن میمون به یک داستان اشاره می‌کند؛ داستانی که دربارﮤ تقدیم تورات به رومیان و اعراب، قبل از تقدیم تورات به یهود است. این داستان نشان می‌دهد بشارتی که دربارﮤ درخشش خدا از فاران است، اشاره به این موضوع دارد که خدا قبل از تقدیم تورات به یهود، تورات را به اعراب تقدیم کرد، اما آنان نپذیرفتند! بنابراین میزان درستی این داستان را از راه کتاب مقدس بررسی می‌کنم.

💢داستان تقدیم تورات به رومیان و اعراب

ابن‌میمون در ادامه می‌گوید:
«حکیمان ما یادشان مبارک، به ما گفته‌اند که خدا ستوده و بلندمرتبه باد، قبل از زمان موسی به یک پیامبر دستور داد که نزد رومیان برود و دیگری نزد اعراب برود تا تورات را به آنها تقدیم کند. به‌نوبۀ خود آن را رد کردند.

🔺هنگامی که موسی بعداً نزد ما فرستاده شد، ما پذیرش خود را با کلمات «هرآنچه خداوند گفته است انجام خواهیم داد و اطاعت خواهیم کرد» (خروج ۷:۲۴) نشان دادیم. واقعۀ فوق قبل از مکاشفۀ سینا اتفاق افتاده است، در نتیجه، کتاب مقدس در زمان گذشته صحبت می‌کند: «او آمد، تابش کرد و درخشید» که ثابت می‌کند در این کلمات، هیچ پیش‌گویی‌ای در نظر گرفته نشده است.» پایان نقل‌قول.

💢سؤالاتی پیرامون داستان بزرگان یهود

سؤال اول. مقتضای رحمت الهی است که هنگامی که قابلی وجود ندارد، فرستادﮤ خود را امر به تبلیغ نکند، بلکه بندگانش را به‌سبب رحمتش رها کند که منتظر امر خدا باشند. چون اگر آنها را تبلیغ کرده بود و قبول نمی‌کردند، نتیجه این می‌شد که مستحق جهنم می‌شدند. پس چگونه می‌توان پذیرفت که خدای رحم‌کننده [1] کاری مخالف رحمتش کرده است و برای رومیان و اعراب که قابلی در آنها وجود نداشت، رسولانی را ارسال کرد؟!

سؤال دوم. همچنین تبلیغ کسانی که هیچ قابلی در بین آنها وجود ندارد و هیچ نتیجۀ امیدبخشی از تبلیغ به دست نمی‌آید، حکیمانه نیست. پس چگونه می‌توان پذیرفت که خدای حکیم [2] کاری مخالف حکمت کرده است؟!

سؤال سوم. وقتی گفته شود تورات بر سه شخص نازل شد، یعنی آن دو فرد و موسی دارای یک جایگاه‌اند و از نظر اخلاص تفاوتی بین این سه نبوده و نیست. یعنی بزرگان یهود قبول کردند که دو شخص مانند موسی وجود داشته است. بنابراین با چنین عظمتی که آن دو شخص داشته‌اند، پس چرا هیچ یادی از آنان در تنخ نیامده ‌است؟! اما از آدم و نوح و ابراهیم علیهم‌السلام سخن آمده ‌است؟!

سؤال چهارم. طلوع کردن به معنای ظهور جزئی ناکامل و پیش از ظهور است و درخشان شدن به معنای ظهور کامل است؛ چرا آنها توضیحی دربارﮤ علت تفاوت بین عبارت (طلوع کرد) و (درخشان گردید) نداده‌اند؟! چرا سکوت کرده و به بیان یک تفسیر سطحی بسنده کرده‌اند؟!

💢پاسخ به داستان بزرگان یهود از حبقوق

✍️می‌گویم:
مقدمه. در حَبَقوق فصل ۳ می‌خوانیم:
(دعای حَبَّقُوق نبی بر شُجونُوت. * ای خداوند چون خبر تو را شنیدم ترسان گردیدم. ای خداوند عمل خویش را در میان سال‌ها زنده کن! در میان سال‌ها آن را معروف ساز و در حین غضب رحمت را به یاد آور. * خدا از تیمان آمد و قدّوس از جبلِ فاران، سِلاه. جلال او آسمان‌ها را پوشانید و زمین از تسبیح او مملّو گردید. * پرتُوِ او مثل نور بود و از دست وی شعاع ساطع گردید. و ستر قوّت او در آنجا بود. * پیش‌روی وی وبا می‌رفت و آتش تب نزد پای‌های او می‌بود). [3]

به چند نکته دقت کنیم:

⚫️اول. این متن مطابق آنچه در تثنیه 2:33 خواندیم است، یعنی درخشش خدا از کوه فاران.
⚫️دوم. حبقوق نبی صدها سال پس از موسی (ع) می‌زیست؛ پس اگر از آینده صحبت کند، برای زمان قبل از موسی (ع) نیست.
⚫️سوم. کلمۀ (آمد) که در این ترجمۀ مسیحی برگردان فعل عبری (יבוא) است، اشتباه است؛ زمان آن به آینده اشاره دارد و نه گذشته! مالبیم از علمای یهودی قرن 18م و استاد دستور زبان عبری و مفسر کتاب مقدس نیز این آیه را به اتفاقی در آینده تفسیر کرد. [4]
پس زمان فعل با داستان علمای یهودی دربارﮤ تثنیه 2:33 نمی‌خواند.
⚫️چهارم. آنها که معتقدند تیمان فقط در ادوم است، باید اثبات کنند که متن بالا پس از پیش‌گویی حبقوق (ع) در آنجا اتفاق افتاد.
⚫️پنجم. یهودیان، یمن را نیز תימן یا تیمان می‌نویسند و می‌خوانند؛ کافی است این عبارت را در اینترنت جست‌وجو کنید.
⚫️ششم. در گذشته، سرزمینی به اسم تهامه وجود داشت که قسمت‌هایی از عربستان، ازجمله مکه یا فاران را پوشش می‌داد و به‌صورت یک نوار در کنار دریای سرخ قرار گرفته بود و آن از یمن بود؛ پس فاران از تهامه و تهامه از یمن بود.

📖صفحه ۱
👇ادامه مقاله


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
27👍3🕊2
⚫️هفتم. خدا آمدن و رفتن و دست‌وپا ندارد؛ پس کسی که از فاران می‌آید، خدا نیست، بلکه صورت خدا در بین خلق است. [5]
⚫️هشتم. فردی که از فاران و یمن آمد و متن بالا کاملاً بر او منطبق است، فرستادۀ خدا محمد (ص) و پس از او خاندان اویند. [6]

⬅️در نتیجه، متن حبقوق که منطبق بر دواریم 2:33 است، به ما می‌گوید که فردی از فاران در آینده می‌آید و در نتیجه، برای رد کردن داستان بزرگان یهود -که گویا باب میل ابن‌میمون نیز بود- کافی است.

💢در پایان

در این نوشتار، داستان بزرگان مذهبی یهود که موسی‌بن میمون آن را دربارﮤ دواریم ۲:۳۳ آورد، با چند دلیل رد شد:

اول آن‌که ارسال فرستاده به‌سوی رومیان و اعراب پیش از موسی (ع)، درحالی‌که آنان قابل نبودند، کاری مخالف رحمت و حکمت خداست و در نتیجه، الوهیت مطلق داشتن خدا را نقض می‌کند. همچنین مشخص شد آنچه در حبقوق، فصل سوم، می‌خوانیم مطابق با دواریم ۲:۳۳ است و این متن آینده بودن حداقل قسمتی را که دربارﮤ فاران آمده است اثبات می‌کند و نشان می‌دهد که آنچه بزرگان یهود گفتند، از اساس ساختگی است و آنچه دربارﮤ آمدن خدا از فاران در کلام موسی (ع) می‌خوانیم، دربارﮤ محمد (ص) و پس از او دربارﮤ جانشینان ایشان (ع) است.

📚منابع:

[1] ر.ک: تهیلیم )مزامیر) ۶:۲۵؛ ۸:۱۴۵-۹؛ اِخا (مراثی) ۳۲:۳.
[2] یوئل ۱۳:۲؛ دواریم ۱۴:۲۴؛ وَییقرا ۱۳:۱۹.
[3] حبقوق 1:3-5.
[4] https://www.sefaria.org/Malbim_on_Habakkuk.3.3.1?lang=bi
[5] به کتاب توحید نوشتۀ سید احمد الحسن رجوع کنید؛ همچنین در کتاب پیدایش ۲۷:۱ می‌خوانیم: «پس خدا آدم را به‌صورت خود آفرید. او را به‌صورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید.» انسان اساساً بر فطرت خدا خلق شده است و می‌تواند صورت خدا در خلق باشد، البته اگر مواظب فطرت خود باشد؛ از آنجا که انبیای خدا پاک بودند و مواظب فطرت خود بودند، پس آنها صورت‌های خدا در خلق یا خدا در خلق هستند.
[6] ر.ک: سید احمد الحسن، عقاید الإسلام، ص159 و160.

📖صفحه ۲

🔗قسمت ششم

🔗نشریه شماره 196


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
34🕊7👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
12
Forwarded from اشعار احمدی
#امام_مهدی_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
#جمعه_های_انتظار

نور هدایت..‌‌.
ای که از دور هوای من و ما را داری
بیخبر ما و تو خود با خبر از هر یاری
من و این فاصله تا کوی تو ای دوست چرا
دوری از ماست و این پای ارادت آری
آمدی آمدنت جان به جهان از نو داد
تازه تر می شود از شهد لبت هر باری
همره ماست خیال تو به هر حال و هوا 
حجت ماست  ز تو هر سخن و گفتاری
دست بر دامنت از روی ارادت زده ایم
دامن از ما مکش ای نور هدایت باری
🦋برادر سحاب
@ashaar13 😀
با عضویت در کانال از ما حمایت کنید.🚫🔔
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
52👍7🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
16
Forwarded from وارثین ملکوت
🕊️🍃
🍃

#سید_احمد_الحسن_ع

همواره در خیر و نیکی باشید به‌مناسبت ولادت حسین صلوات خدا بر او و بر پدران و فرزندانش، شادی بزرگ رسول‌الله که با اشک‌ها آمیخته شده است، اشک‌های شادی و اندوه به‌خاطر ولادت ذبیح موعود که از قرون اولیه چشم‌انتظار او بودند.

«خدایا، از تو می‌خواهم به حق مولودِ در این روز که به شهادتش پیش از برخاستن صدایش و ولادتش، وعده داده شد و آسمان و هرکه در آن است و زمین و هرکه بر آن است بر او گریست؛ درحالی‌که هنوز قدم در جهان نگذاشته بود که کشتۀ اشک، سرور خاندان، مدد‌یافته به یاری در روز بازگشت [عالم رجعت] است و پاداش شهادتش این است که امامان از نسل اویند و شفا در تربت اوست و پیروزی هنگام بازگشتش با اوست و بعد از قائم و غیبتش اوصیا از عترت اویند تا آنان انتقام گیرند و خون‌خواهی کنند و حضرت جبار را خشنود سازند و بهترین انصار باشند. صلوات خداوند بر آنان در تمام روزگار. خدایا، به حق‌ آن‌ها به درگاه تو توسل مى‌جويم و درخواست مى‌كنم مانند گناهكارى كه معترف به گناه خود است و به خودش بد کرده است و از افراط‌كارى روزوشب بر خويش ستم كرده، از تو درخواست مى‌كند كه ايمانش را تا وقت مرگ محفوظ‍‌ دارى. خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را در جمع او محشور کن، و همراه وى در بهشت و جایگاه ابدى جاى ده.»

مصباح المتهجد، شیخ طوسی

✍️ پیام سید احمدالحسن (ع) در ایکس
📆 2فوریه2025 م

💬 لینک پیام

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌐@Varesin13
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
70🕊11💔4❤‍🔥3👍2🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
13
#امام_حسین (ع)
#میلاد


✔️پرچم حسین (ع)، برگ بهشتی

✍️به قلم مريم رحمانيان

🗣از تو و برای تو نوشتن، ای حسین خدا، چقدر دشوار است،
حتی اگر روز ولادتت باشد!
گویی سر کلماتم را بریده‌اند و تشنۀ تو مانده‌اند …
از هر طرف، صدای شادباش‌ها به گوش می‌رسد،
ولى احساس می‌کنم این تبریک‌ها، تیر زدن به تو را تمرین می‌کنند، نمی‌کنند؟ یا حسین!
هنوز هم که هنوز، غمی رازآلود، از تاریخ گذشته، هوای قلبم را مه‌آلود رها کرده است ...

صحنه‌ای پیش چشمانم ظاهر می‌شود
دستان مادرت زهرا (س) را می‌بینم که به پهلویش پیچیده،
و چشمانم طاقت نمی‌آورند پهلویش بنشینند …

📌دلم می‌خواست وقتی نوزاد کوچکش را در آغوش مهرش می‌فشارد،
به او تبریک بگویم، اما …
اما می‌ترسم یاد کربلا بیفتد،
و از گوشۀ چشمانش اشک سرازیر شود،
و من جرئت نکنم بر گونه‌اش دست نوازش بکشم…
آن وقت می‌میرم از این‌که نمی‌توانم برای آتش گونه‌هایش کاری کنم.


🔸اما تو، حسین خدا،
مثل برگى از بهشت باز شدى تا پرچم برافراشتۀ خدا باشى …
عجب عطر دل‌انگیزی در هوا پیچید!
گویی دلی تو را برای اهل زمین از بهشت برچید!
در آسمان، ابرنواخترانی هلهله می‌کردند،
ملائک، بال‌های خویش را زیر چانه زده و غرق تماشا نشسته بودند.

🔺شمع تولد تو ستارگان‌اند که در آسمان همیشه روشن‌اند…
چه هدیه‌ای به تو می‌توان تقدیم کرد؟
تو که خودت را قربانی عرش خدا کردی!

اما من، حیرت‌زده در این لحظات ناب و بی‌مانند،
پیِ نقش خودم می‌گردم تا با آن دور تو بگردم، یا حسین!
آیا باید با باد به رقابت برمى‌خاستم، پیش از آن‌که زمان مرا برباید؟
یا باید همچون نور ستارگان می‌شتافتم، پیش از آن‌که در شب فراموشی فرصتم خاموش شود؟

🕊پس با بال‌های الحاق پرواز می‌کردم به‌سوی تصاویری که نشانم داده بودی،
و چه نشانۀ زیبایی را در خاطر قلبم سپرده بودی؛
بال‌هایی که جز با فراق به دست نمی‌آیند …
قربان دستانت، نشانه‌هایت، ای قرب الهی، یا حسین!

⚡️ای مردمان نامهربان،
تا چشم محمد (ص) رسول خدا را دور دیدید،
حسادتان را از سینه‌هایتان آشکار کردید، که چه!
شایعه کنید پرچم خدا از دین خارج شده!
البته کدام دین؟ دین شما که قبول خدا نبود، یادتان نبود؟

جانم از دست شما ستمگران به لب رسیده،
اما چشم به لبان حسین خدا دوخته‌ام که بر سر نیزه سخن می‌گوید:
(وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون) [سورﮤ شعرا، آیۀ 227]
(و ستمکاران به‌زودی خواهند دانست که به چه بازگشت‌گاهی بازخواهند گشت).

📶یا حسین،
جانم در هوای عشق به تو ستانده شد،
پس چه کسی پس از آن جرئت می‌کند که بار دیگر آن را بستاند؟
من هم با تو زیستم و هم با تو مردم.

این همان رؤیای من بود که وقتی چشمانت را دنبال می‌کردم، دیدم.
و چون به پرچمت عشق ورزیدم، کفرِ کافران را درآورد …

آه، خون تو وطن من است،
پس از هر قطرﮤ آن دفاع می‌کنم،
حین چکیدن و حتی پس از فروافتادن بر روی خاک،
تا مبادا در هدر شدنش، وفای به عهدم را ببازم.

آن‌وقت، جواب عهدی را که با دستانم برای یاری تو بسته بودم چه خواهم داد؟
چگونه در صورت حجرالأسود نگاه خواهم کرد؟
و چگونه در پیشگاهت، شرمندﮤ خون تو نشوم؟

🩸اگر اهدای خون به هم‌نوع ستودنی است،
چگونه از اهدای خون خویش به خونِ خدای خویش بخل ورزم؟
حاشا و کلا، یا ثارالله …

چگونه دستی که روزی برای پیمان یاری بالا رفت،
در لحظۀ نثار، بلرزد و واپس نشیند؟
چگونه زبانی که نامت را سوگند عشق خویش کرد،
در هنگامۀ وفاداری، خاموش گردد؟
چگونه چشمی که به شوق تماشای پرچمت بیدار مانَد،
اکنون از نظارﮤ خونِ تو سر باز زند؟

🔺نه، من قطره‌ای از دریای پیمانم،
و دریای تو، جز به پیوستنِ قطره‌ها، به وسعت خویش نمی‌رسد.

پس بگذار خونم با خونِ تو درآمیزد،
بگذار نامم در فریادت گم شود،
بگذار نفسم در نسیمِ عطرِ شهادتت محو گردد.

📌یا ثارالله،
اگر زخم تو هنوز تازه است،
پس چگونه جراحتِ من که از تو زاده شد،
مرهم خواهد یافت؟


من برای تو مرده‌ام، پس چه کسی می‌خواهد بعد از آن مرا به قتل برساند؟
پس با کدام دل، کسی را خواهند کشت که تا مرز ذوب شدن در تو دوستت داشت؟
آیا کسی می‌تواند کسی را بکشد که در عشق تو زیسته است؟

و مگر پرچم تو چیزی جز حقیقتی زنده است که با نور خونِ خدا قامت گرفت؟
پس چگونه می‌توان این عشق را در سینه‌ام کشت، و این عاطفه را از رگ‌هایم بیرون کشید!

🏳️ای پرچم خدا و پیامبر خدا،
ای پرچم مجمع‌البحرین، الف لام میم،
پرچم شماست که هیچ شک و شبهه و اشکالی برای فطرت پاک انسانی باقی نمی‌گذارد، تا با نور آن هدایت شود و از آن روشنایی … قرآن … توحید برگیرد.

اما آنان که فطرت خویش را - که خداوند بر اساس آن آفریدشان - آلوده کرده‌اند، چگونه هدایت شوند؟!
آنان که به‌جای ملحق شدن به نور و ادای یقین و ایمان به آن، به شک و شبهه و شدت اشکال‌تراشی‌ها ملحق شده‌اند!


📖صفحه ۱
👇ادامه


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
22👏4👍2
👈آری، برای آل‌محمد (ص) تنها یک پرچم است، و برای دیگران، پرچم‌ها ...
پس، در هر زمانی که حسین (ع) پرچمش را برافراشته، دیگر پرچم‌ها، اهل لعن فرستادن به آن شده‌اند.
آیا هنگامی که به حسین (ع) گفتند خارجی، پرچمِ حسینِ خدا را لعن نکردند؟!

یا حسین (ع)، ما را فراخواندی تا در جای خود ثابت بمانیم،
تا فرزندی از نسل تو با پرچم تو بیاید و ما ایمانمان را برای او بیاوریم.
به خدا قسم، قلبم به فرزندی از نسل تو ایمان آورد،
به احمد، عبدالله، مهدی … الهی که عبد او باشم.


یا ثارالله، پاره‌ای آتش در دلم است که دلم را پاره‌پاره کرده است،
دوباره پس از فترتی، پرچم حق تو آشکار شد
و اهل مشرق و مغرب مشغول لعن فرستادن به آن شدند،
همان‌گونه که وعده داده بودید:
«چون پرچم حقّ نمايان شود، اهل خاور و باختر به آن لعنت فرستند. می‌دانى چرا؟ ... براى‏ آنچه‏ مردم‏ از خاندان‏ او پيش‏ از خروجش‏ ديده‏اند.» [نعمانی، الغیبة، ترجمۀ فهری، ص 350]

🏳️پرچم آل‌محمد(ص) یکی است،
زیرا پرچم فرمانروای عالم است،
پرچم "قل هو الله احد الله الصمد"
پرچم غیب و استمرار نبوت است.

حسین (ع) همان علم در بهشت، درخت در بهشت و برگ در بهشت است،
همان پرچمی که نه از پنبه است، نه از کتان، نه از ابریشم و نه از حریر،
برای شناختن چنین پرچمی، باید در جای خود ثابت بمانی،
تا روزی از بصره، شهر قائم، آن پرچم باز شود،
که بر آن نوشته است: "البیعة لله"

🔎اما اگر تو با پرچمی دیگر بیعت کرده باشی،
چون آن پرچم افراشته شود، آن را لعن خواهی کرد!
آل‌محمد (ص) همه يمانى‌اند و يك پرچم دارند ...
پس در میان پرچم‌ها، پرچمی هدایت‌کننده‌تر از پرچم یمانی نیست،
پرچم هدایت، همان است، زیرا به‌سوی صاحبمان دعوت می‌کند.

و حکم ساير پرچم‌ها فاش مى‌شود "فاقد - هدايت - چیزی، نمی‌تواند دهندﮤ آن باشد"
در كربلا اهل مشرق و مغرب دست‌به‌دست هم دادند و سر پرچم خدا را بر نیزه کردند،
آرى، پرچمی که هیچ تیری آن را به زمین نمی‌زند.
زيرا حاکمیت از آنِ خداست.

🔹اى سيد شهدا، فرزندى از نسل تو، اين‌چنين تو را ياد مى‌كند كه دل را به لرزه مى‌اندازد:

«خداوندا، به‌ حق مولود امروز که پیش از تولدش وعدﮤ شهادتش را داده‌ای،
و پیش از آن‌که پا بر زمین نهد، آسمان و اهلش و زمین و مردمش بر او گریستند،
آن کشتۀ اشک و سرور خاندان، و آن‌که پیوسته یاری‌اش داده‌ای،
و آن‌که در عوض شهادتش، امامان را از نسل او و شفا را در تربتش قرار دادی،
و در هنگام رجعتش، پیروزی را برای او مقدر کردی،
و اوصیا را از نسل او بعد از قائم ایشان و غیبتش،
تا انتقام خون‌های مقدس را بگیرند و خدای جبار را خشنود کنند و بهترین انصار باشند؛
رحمت خدا بر آنان باد، مادام که شب و روز، پشت‌سر یکدیگر در حرکت‌اند.

🤲خداوندا، به حق ایشان به تو متوسل می‌شوم و درخواست می‌کنم،
خواستۀ معترفی جنایت‌کار به نفس خود، از افراط و تفریط‌های امروز و دیروزش،
که از تو می‌خواهد او را تا زمان مرگش نگه داری،

خداوندا، بر محمد و آل‌محمد درود فرست،
و ما را در زمرﮤ او محشور فرما،
و با وی در منزل کرامت و سرای جاودان جایمان ده.

خداوندا، چنان‌که ما را به معرفت او سرفراز کردی،
به مجاورتش نیز مفتخرمان فرما،
و هم‌نشینی او را نصیبمان گردان.
ما را از آنان قرار ده که در برابر او تسلیم‌اند،
و آنان که چون یادش می‌کنند،
بر او و اوصیا و برگزیدگانش، که پیوسته با عدد دوازده پیوند خورده‌اند،
درود فراوان می‌فرستند،
همان ستارگان فروزان و حجت‌ها بر تمام بشر.


خداوندا، امروز بهترین هدیه‌ها را به ما عنایت کن،
و هر درخواستی را برای ما در این روز، به رستگاری ختم فرما،
چنان‌که حسین را به جدّش محمد عطا کردی،
و فطرس به گهوارﮤ او پناه برد.
پس ما نیز بعد از او، به قبرش پناه آورده‌ایم،
تربت پاکش را می‌نگریم،
و در انتظار رجعتش به سر می‌بریم…
آمین، یا رب العالمین." [1]


https://x.com/ahmedalhasan313/status/1757232368920760641?s=46&t=9Y3HhFgfKYZA80zP1lWRSw [1]


📖صفحه ۲


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏3215👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
19
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏161
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_196
#امام_زمان
#یمانی

❄️رسالت یمانی چیست؟!

🔎پاسخ به سؤالاتی مهم و پرتکرار دربارﮤ نقش یمانی

✍️به قلم: محمدرضا عطوف

🔺امام غایب چه نیازی به وکیل و وصی دارد؟!
🔺ظهور او چه نیازی به زمینه‌ساز دارد؟!
🔺این زمینه‌سازی دقیقاً به چه معناست و قرار است چه مدت طول بکشد؟
🔺ثمره و محصول آن چه خواهد بود؟


🔗مطالعه مقاله از طریق مشاهده فوری (Instant view)


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
37👍8🕊3