کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
2.25K subscribers
212 photos
65 videos
127 files
482 links
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانی‌های متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آن‌ها ایجاد شده است.
Download Telegram
#رواندرمانگر_ممتاز (1)
بهترین درمانگران، صرفاً همدل‌‌ترین نیستند؛ بلکه کسانی‌اند که در تمام عمر خود به دنبال یادگیری‌اند. آنها هیچوقت گمان نمی‌کنند که کار {یادگیری} تمام شده است. آنها ذهنیتی گشوده نسبت به مطالب جدید و نیز بازخوردی که از درمانجویانشان می‌گیرند داشته و جد و جهد بسیاری برای آموختن دارند. بهترین درمانگران در مقایسه با همکاران متوسط‌شان هفت برابر بیشتر زمان صرف مطالعه، فکر کردن دربارۀ درمانجویان و مرور کار خود با آنها، نگاه کردن به ویدئوی کار درمانی خود، دریافت نظارت بالینی و رفتن به سمینارهای حرفه‌ای می‌کنند. پس هیچ راه میانبر و کوتاهی به سوی استادی و تسلط در مهارت و حرفه‌ای پیچیده به نام رواندرمانی وجود ندارد. نکتۀ دیگر دربارۀ بهترین درمانگران این است که بر مهارت‌های ارتباط بین‌فردی تسلط بالایی دارند. بخش زیادی از این مساله مربوط به توانایی بالای آنها برای کار با درمانجویان دشوار، متخاصم و مقاوم است. آنها این کار را بدون تحریک شدن هیجانی یا دفاعی رفتار کردن کردن انجام می‌دهند. آنها در واقع در کار با چنین درمانجویانی با لحنی گرم و پذیرا آنها را تشویق به ابراز هیجان منفی وکاوش در این تجارب می‌کنند نه این که با لحنی سرد و ضدیت‌جو به اظهارنظر دربارۀ رفتار هیجانی درمانجو بپردازند. شجاعت، قاطعیت و تلاش برای گسترش دادن ظرفیت‌های روانی و فراتر رفتن از دایرۀ راحتی و عادت، از ویژگی‌های خاص این درمانگران است.
پاتریشیا کافلین {آموزگار رویکرد درمان روانپویشی کوتاه‌مدت فشرده -ISTDP}
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice
#رواندرمانگر_ممتاز (2)
مروری کوتاه بر یافته‌های اسکات دی.میلر دربارۀ ویژگی‌ها و اقدامات رواندرمانگر ممتاز
علی فیضی
اسکات دی.میلر بنیانگذار مرکز خبرگی بالینی، کنسرسیومی بین‌المللی با حضور رواندرمانگران، پژوهشگران است که هدف آن ترفیع خبرگی و مهارت‌افزایی در خدمات بهداشت روانی است. او یکی از معدود «اساتید دعوت‌شده» که کار، تفکر و پژوهش او در کنفرانس‌های مشهور تکامل رواندرمانی ارائه شده است. او نویسنده و نویسندۀ همکار 11 کتاب و ده‌ها مقالۀ پژوهشی است.
بر طبق پژوهش‌های اسکات دی.میلر رواندرمانگران موثر (کسانی که نسبت به بقیۀ همکارانشان 50 درصد بیشتر به درمانجویان خود کمک کرده و 50 درصد ریزش درمانجوی کمتری دارند) در قیاس با رواندرمانگران ضعیف برای بهبود مهارت‌های درمانی خود 14 برابر بیشتر وقت صرف می‌کنند. آنها در مقایسه با رواندرمانگران دارای عملکرد متوسط نیز هر هفته دو الی سه برابر وقت بیشتری صرف انجام تمرین‌هایی می‌کنند که به طور خاص برای بهبود مهارت‌های بالینی خود طراحی کرده‌اند. این شیوۀ مهارت‌سازی، تمرین عامدانه نامیده می‌شود. نکتۀ جالب اینجاست که بر اساس پژوهش‌های میلر، درمانگران موثر نسبت به دیگر همکاران خود کمتر دچار فرسودگی شغلی می‌شوند. میلر بر این باور است که دلیل چنین پدیده‌ای این نیست که این درمانگران عاشق کار خود هستند بلکه این است که آنها عاشق نتیجۀ کار خود و بهبود نتیجۀ کار خود از طریق بازخورد گرفتن، کشف کمبودهای مهارتی خود و تمرین مهارت‌های لازم برای رفع این کمبودها هستند. بر اساس یافته‌های پژوهشی اسکات میلر درمانگران ممتاز در جلسات اولیه به نوعی کاری می‌کنند که درمانجویان بتوانند دربارۀ کار ایشان بازخورد منفی بدهند. آنها فضایی ایجاد می‌کنند که درمانجویان از همان آغاز بتوانند بگویند:« ما آن کاری که امیدوار بودم انجام بدهیم را انجام نمی‌دهیم»؛ «تو حرفهای مرا آنطور که من می‌خواهم نمی‌فهمی»؛ «روشی که به کار می‌بری برای من چندان مناسب نیست». جالب اینجاست که درمانگران موثر وقتی از درمانجویان خود بازخورد منفی دریافت می‌کنند اولین واکنش آنها پوزش طلبیدن است. آنها لزوماً حرف‌های درمانجو را تمام و کمال قبول نمی‌کنند بلکه فضایی برای کاوش‌گری و حسن تفاهم بیشتر می‌سازند تا درمانجو بداند که حرفهایش شنیده می‌شود و تجربه‌اش ارزنده است. از سوی مقابل واکنش اول درمانگران متوسط توضیح دادن است: «اجازه بده برایت توضیح بدهم چرا این واکنش منفی را داری». به این ترتیب این درمانگران بار مساله را دوباره روی دوش درمانجو می‌اندازند. اقدامی که شاید در کو‌تاه‌مدت درمانگر را از افکار و احساسات منفی دور بسازد اما در نهایت و در واقع اتحاد درمانی را تخریب می‌کند؛ متغیری که یکی از مهترین عوامل موفقیت رواندرمانی است. اگر مساله این باشد بایستی گفت این همان جایی است که درمانگر بایستی ظرفیت فراشناختی و فراهیجانی خود برای مدیریت رابطۀ درمانی و مهارت‌هایش برای ترمیم و بهبود توافق درمانی را افزایش بدهد. به چنین درمانگرانی می‌توان گفت: «دست از دفاع از خود بردار، این فرصت را غنیمت بشمار و همچنان راه را برای گرفتن بازخورد منفی از درمانجو باز نگه بدار، حتی راه‌هایی بیاب که او راحت‌تر بتواند به تو بازخورد منفی بدهد. شاید چیزی بهتر از این بازخوردها برای بهبود مهارت‌هایت پیدا نکنی.‌». به عبارت دیگر بر خلاف آنچه شاید عقل سلیم به نظر برسد کمبود بازخورد منفی نشانۀ خوب بودن اوضاع در فرایند رواندرمانی نیست. جالب است که درمانگران ممتاز اسیر فریبندگی این تصور که «درمانجو شکایتی ندارد -بازخورد منفی نمی‌دهد- پس کارم را خوب انجام می‌دهم» نمی‌شوند و فعالانه تلاش می‌کنند با فراهم کردن جوی مملو از احساس ایمنی و اعتماد، نظرات درمانجو را دربارۀ فرایند درمان جویا بشوند و ترسی از انتقاد درمانجو ندارند. از دید ایشان چنین پدیداری خود عین فرصت یاری‌رسانی بهتر است نه تهدید. بر اساس یافته‌های پژوهشی چنین گرایشی از این بابت سودمند است که اغلب ریزش‌ها در جلسات اول تا سوم اتفاق می‌افتد پس اگر بتوانید در همین جلسات آغازین آنچه ناگوار است را بیابید و همراه با درمانجو فضا را برای درگیر شدن بیشتر او با فرایند رواندرمانی آماده‌تر کنید احتمال ترک درمان از سوی درمانجو را کاهش می‌دهید.
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice

سایت شخصی اسکات دی.میلر
www.scottdmiller.com
سایت کنفرانس تکامل رواندرمانی
https://evolutionofpsychotherapy.com/

https://tttttt.me/AcademyofPsychotherapy
#رواندرمانگر_ممتاز (3)

رواندرمانگر ممتاز هنرمندی حرفه‌ای‌ست
پاتریشیا کافلین
مترجم: علی فیضی
رواندرمانگران ممتاز در سه حوزۀ نظریه، پژوهش و تکنیک دانشمند و ماهرند. رواندرمانگرانی که این مهارت‌های فراشناختی را در خود پرورش می‌دهند به نظر می‌رسد که نتایجی بهتر از همکاران کمتر پرورش‌‌یافتۀ خود به دست می‌آورند (ومپولد، 2010، 2015). من این طبقه از دانش منسجم را مثلث شایستگی می‌نامم که در آن نظریه، تکنیک و پژوهش به شیوه‌ای متقابل به هم مربوطند. به علاوه درمانگران به شدت موثر می‌توانند این دانش و مهارت‌ها را با شخصیت و منش خود یکپارچه سازند. با دار بودن مبنای نظری محکم برای کار، مهارت‌ها و مداخله‌های به خوبی بهبودیافته و پرورش مداوم خویشتن به عنوان یک انسان، می‌توانیم مهارت خود را بیشینه ساخته و به درمانجویان بیشتری کمک کنیم.
خبرگی در رواندرمانی شامل دانش مبنایی زیاد و تمرین عامدانه به همراه پیگیری و ارزیابی است تا عملکرد و نتیجۀ کار خود را ارزیابی کنیم. پژوهش‌ها (تریسی، ومپولد، لیختنبرگ و گودیر، 2014) نشان می‌دهد که خبرگان رواندرمانی این ویژگی‌ها را دارند: الف) توانایی ادراک الگوهای معنادار بزرگ؛ ب) سرعت و صحت بیشتر در پردازش اطلاعات؛ پ) (در قیاس با تازه‌کاران) توانایی دیدن و بازنمایی مشکل در سطحی‌ عمیق‌تر؛ ت) صرف زمان بیشتر برای فهمیدن یا تحلیل مشکلات؛ ث) مهارت‌های قوی‌تر نظارت بر خود. تمرین عامدانۀ این عوامل بایستی خبرگی را افزایش بدهد. اگر رواندرمانگران جلسات رواندرمانی خود را ضبط و مطالعه کنند و در پایان جلسات و زمان پیگیری نتایج جلسات از درمانجویان خود بازخورد دریافت کنند، شایستگی بالینی بایستی افزایش یابد.
مطالب زیادی دربارۀ علم و هنر رواندرمانی نوشته شده است (هافمن و وِینبرگر، 2006؛ شور، 2012؛ سولدز و مک‌کلو، 2000). دوست دارم پیشنهاد دهم که پرورش و بهبود «هنر ماهرانۀ» خود را مدنظر قرار دهیم. هنرمندی ماهرانه یکپارچه‌سازی عقل و قلب، علم و هنر و تکنیک و آزمودن است. سنت (2008) نشان داده است آنهایی که میزان بالایی از استادی در هنری خاص را در منطقۀ انتقالی مابین مساله‌یابی و حل مساله پرورش می‌دهند. چنین کاری نیازمند نگرشی حامی از کنجکاوی، یادگیری فعال و آزمودن به جای پاسخ‌های خشک یا وابسته به فرمول است. ایدۀ هنرمندی ماهرانه شامل خلق فرهنگ خبرگی و ممتازی است. در چنین فرهنگی «آرزوی کیفیت» به صورت ضمنی وجود دارد که هنرمند را برای بهبود و بهتر شدن به جای عادت کردن انگیزه‌مند می‌کند (سنت، 2008، ص.24). چنین آرزویی شامل یادگیری با انجام دادن، تلاش کردن و بعضی‌اوقات شکست خوردن، رشد از طریق چالش و عدم قطعیت و مشغول تمرین هدفمند شدن برای رفتن به فراسوی سطح کنونی شایستگی و بهبود دادن مداوم هنرمندی خود است.
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice

Coughlin, P. (2016). Maximizing effectiveness in dynamic psychotherapy. Routledge.

https://tttttt.me/AcademyofPsychotherapy
تمرین عامدانه چیست و چگونه می توان از آن برای یافتن جاری شدن و بهبود در هر مهارتی -از جمله مهارت‌های رواندرمانی- بهره گرفت؟ (بخش سوم)
1️⃣ آنچه به شما انگیزه می‌دهد را پیدا کنید
در صورتی که هیچ علاقه‌ای به یک مهارت نداشته باشید غیر ممکن است که آن را بهبود ببخشید. همانطور که شاید تصورش را بکنید، انگیزه نقش بسیار بزرگی در تمامی جنبه‌های تمرین عامدانه ایفا می‌کند. زمانی که به ثبات در مهارت‌هایتان می‌رسید نیاز دارید بدانید چرا ادامه دادن آن برای شما مهم است و چرا می‌خواهید از حدمتوسط بالاتر باشید. انگیزه برای هر فرد متفاوت است. ام زمانی که حس می‌کنید احساسات‌تان فروکش کرده است چیزهای ویژه‌ای وجود دارد که می‌توانید از آنها برای کمک به انگیز‌مند شدن خودتان استفاده کنید. اول از همه آنکه جلسۀ تمرین خودتان را پیرامون غرور اصیلی برای پیش بردن آنچه در حال ساختن آن و کاری که در حال انجام دادنش هستید شکل بدهید؛ مثلاً قبل و بعد از تمرین و حتی در حین انجام دادن به یاد خود بیاورید که این تلاش به کدام ارزش‌ها و اهداف ارزشمند زندگی شما مربوط است. با توجه به نظر جسیکا تریسی -روانشناس در دانشگاه بریتیش کلمبیا و نویسندۀ Take Pride- زمانی که احساس غرور اصیلی دارید (مثلاً غرور به خاطر کارهای خودمان و نه آن غروری که از تحسین بیرونی حاصل می‌شود)، همان احساس غرور می تواند انگیزۀ شما را برای کار سخت زنده نگه دارد. اگر کارآمد نبود سعی کنید عملکرد گذشته‌تان را به خود یادآوری کنید (سخن بگویید و بنویسید). بعضی یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد شرکت کنندگانی که انجام دادن کاری دشوار در گذشته را یادآوری کردند انگیزۀ بیشتری برای انجام دادن آن در آینده داشتند حتی اگر این یادآوری حاوی نکات منفی بود.
2️⃣ هدف‌های ویژه و قابل اندازه‌گیری تعریف کنید
هر زمانی که هدفی تعیین می‌کنید، مهم است که آنها را به بخش‌های کوچک و قابل اجرا تقسیم کنید. و هیچ جایی بهتر از تمرین عامدانه نیست که بتوانید آن را به خوبی انجام دهید. همانطور که آقای اریکسون در کتاب Peak می‌نویسد:
"موضوع کلیدی، به دست آوردن هدف کلی (بهتر شدن) و تبدیل آن به شکل ویژه‌ای (خرده اهداف مرتبط با هم) است که بتوانید باپیش بینی واقع گرایانه‌ای دربارۀ بهبود یافتن، برای رسیدن به آنها تلاش کنید."
چند نکتۀ موثر اینجا وجود دارد. نخست، تنظیم کردن هدف‌های کوچکتر است؛ یعنی بدانید دقیقاً چه کار باید بکنید (مانند افزایش مهارت در گوش دادن فعال یا همدلی یا بازتاب دادن یا تایید کردن). اما در این بین داشتن هدف‌های کوچک، آنچه که خودکارآمدی می‌نامیم را افزایش می‌دهد؛ به این معنا که هر چه بیشتر تمرین کنید بیشتر هم اعتماد به نفس پیدا می‌کنید یکی از روش‌های موثر انجام دادن تمرین در چند مرحله است. این کار را با تبدیل هدف‌های مبهم به نقاط عطف ملموس شروع کنید. شاید می‌خواهید «در برقراری ارتباط درمانی بهتر شوید» اما این چه معنایی دارد؟ آیا نقاط عطف اختصاصی ملموسی می‌توانید تعریف کنید به شما نشان خواهد داد که به آن هدف/اهداف دست یافته‌اید؟
همین که نقاط عطف را مشخص کردید برای رسیدن به آنها زمان‌های نهایی -مثلا 3، 6 یا 12 ماهه- در نظر بگیرید. اکنون یک گام بیشتر بردارید. نیاز دارم چه کارهایی را انجام دهم تا به آن اهداف مشخص برسم؟ با صرف زمان و تلاش فراوان می‌توانید اهداف خودتان را به مراحلی تقسیم کنید که دقیقاً می دانید چه نیازی به توجه‌تان دارند و چگونه می‌توانید آنها را در برنامۀ روزانۀ خود بگنجانید.

3️⃣یک ساعت در روز را برای تمرین شدید اختصاص دهید
حالا می‌رویم سراغ جنبه‌های کاربردی تمرین عامدانه. نخست، چه زمانی باید آن را انجام دهید؟
شاید فکر کنید که نیاز دارید هر رروز بخش‌های بزرگی از زمان را کنار بگذارید تا نتایج (مفید) را ببینید، اما چنین نیست. در واقع بیشتر مطالعات موافق این هستند که موفقیت در تمرین عامدانه، بیشتر از شدت تمرینات متاثر است تا مدت زمان آن. زمانی که مایکل سایمونس به برنامه‌های روزانۀ مختلف انسانها از اوپرا وینفری گرفته تا بیل گیتس ، با دقت نگاه کرد مشابهت اعجاب انگیزی را دریافت و آن این بود که: تمامی آنها یک ساعت از روز (یا 5 ساعت در هفته) را به شکلی از تمرین عامدانه اختصاص می‌دهند. شما هم به بیشتر از این مقدار نیازی ندارید (و حتی می‌توانید در صورت نیاز بخش‌های کوچکتری از زمان را استفاده کنید). تلاش کنید زمانی را در طول روز بیابید که بیشترین مقدار انرژی را دارید و همان زمان را برای درگیر شدن ذهن و جسمتان با تمرین عامدانه در نظر بگیرید. پیشنهاد ما چه هست؟ تمرین عامدانه اولین کار در صبح باشد.
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
#Deliberate_Practice
https://tttttt.me/AcademyofPsychotherapy
تمرین عامدانه چیست و چگونه می توان از آن برای یافتن جاری شدن و بهبود در هر مهارتی -از جمله مهارت‌های رواندرمانی- بهره گرفت؟ (بخش چهارم)

4️⃣سامانه‌ای برای بازخورد، ترتیب دهید
همانطور که قبلاً گفتیم، بازخورد نقشی کلیدی در انجام و ثمربخشی تمرین عامدانه دارد. شما به سادگی نخواهید دانست که چقدر در حال پیشرفت هستید، چقدر انگیزه دارید تا سخت کار کنید و بدون آن نخواهید توانست تمرین خود را تنظیم کنید. سامانه‌های زیادی وجود دارند که شما می توانید از آنها برای دنبال کردن مسیر پیشرفت‌تان استفاده کنید، در زمینۀ رواندرمانی و مشاوره می‌توانید از ابزارهای مربوط به توافق و ارتباط درمانی یا نتیجۀ درمان مثل مقیاس درجه‌بندی نتیجۀ جلسه (ORS) یا مقیاس درجه‌بندی جلسه SRS استفادع کنید. .
هر کدام را که انتخاب کنید مطمئن شوید که دقیق است و چیزی هست که قادر هستید با آن مسیر را ادامه دهید.

5️⃣عناصرِ جاری شدن را دنبال کنید
در حالیکه بازخورد عضو جدایی ناپذیر تمرین عامدانه است، اما تنها عضو موثر نیست. تمرین عامدانه تعداد زیادی از معیارهای مشابه «وارد شدن به حالت جاری شدن» را دنبال می‌کند. این بدان معنا است که هر زمان جلسۀ تمرینی تشکیل دادید بهتر است این موارد را نشانه/هدف بگیرید:
خودتان را از منطقۀ راحتی به بیرون هل دهید. هر جلسۀ تمرین عامدانه باید شما را به انجام چیزی که با آن راحت نیستید رهنمون کند. به محض اینکه انجام دادن چیزی به صورت خودکار در می¬آمد، زمان آن می‌رسد که یک گام به جلوتر بردارید.
شکلی از بازخورد بی‌درنگ داشته باشید. پیگیری پیشرفت کلید موفقیت است. اگر بتوانید در طول جلسۀ تمرین عامدانه بازخورد بی‌درنگی از یک مربی مهارت‌آموزی داشته باشید و روی آن چیزهای ویژه کار کنید، تاثیر آن بسیار بهتر خواهد بود.
سطح بهینه‌ای از تنش را پیدا کنید. جاری شدن و تمرین عامدانه در سطحی بهینه از تنش قرار دارند. تنش خیلی کم باشد خسته می‌شویم و رشد نمی‌کنیم. خیلی زیاد باشد، نگران و دلسرد می‌شویم.
یا آنچنان که اندرس اریکسون می‌نویسد:
"این حقیقتی بنیادین در مورد هر نوع تمرینی است: اگر خود را از محدودۀ راحتی و آسایش خودتان به بیرون هل ندهید، هرگز به بهبود یا ارتقای مهارت نخواهید یافت."

6️⃣استراحت کافی و مناسبی بین جلسه¬ها داشته باشید.
در آخر، به دلیل اینکه در جلسات با تمام توان در حال تمرین کردن هستید، نمی‌توانید انتظار این را داشته باشید که این سطح از فعالیت را برای دوره‌های پایداری حفظ کنید. تمرین عامدانه به استراحت عامدانه نیاز دارد، یعنی تعطیل کردن فعالیت برای استراحت، آرامش و بازیابی انرژی بین جلسه‌ها. دقیقاً مثل تمرین کردن یا یادگرفتن زبانی جدید، نمی¬توانید همۀ کارها را در یک جلسه انجام دهید. اگر به انجام یکبارۀ فعالیت‌ها پافشاری کنید البته نتایج بسیار بدتر خواهند شد. در عوض می‌توانید استراحت‌هایی داشته باشید، فعالیت تمرینی خود را قطع کنید و سرگرمی‌هایی بیابید که در بازیابی انرژی به شما کمک می‌کنند.
همۀ اینها در یک قانون به نام قانون طلایی رشد جمع می‌شوند که شامل یک توالی از تنش، استراحت و تکرار است.

❇️تمرین عامدانه به تنهایی شما را تبدیل به استادی ماهر نمی‌کند اما کمک‌تان خواهد با اثربخشی بهتری به سوی مهارت‌اندوزی حرکت کنید کرد.
تمرین عامدانه قول یا قرارداد قطعی نیست که به سادگی و فقط با پیروی از گام‌های گفته شده بتواند از 0 شروع کند و شخص را تبدیل به قهرمان آیندۀ شطرنج جهان، یک ورزشکار قهرمان یا بهترین نویسنده کند.
همچنین پژوهشگران دانشگاه ایالت گرَند وَلی ، زمانیکه سریعترین دوندگان دوی سرعت جهان را مطالعه می‌کردند پی بردند که تمامی آن دودندگان پیش از دریافت آموزش‌های رسمی، %95 تا %99 از همتایان‌شان بالاتر بودند. اما فقط به این خاطر که از جایگاه سوم شروع نکردید دلیل نمی‌شود که نتوانید تمام مسیر تا خانه را بپیمایید. تمامی ما توانایی شگفت‌آوری در بهبود بخشیدن به مهارت‌هایمان داریم و تا زمانیکه درگیر کارهای گفته شده باشید تمرین عامدانه به شما اجازه خواهد داد توان خودتان به حداکثر برسانید.
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
#Deliberate_Practice
https://tttttt.me/AcademyofPsychotherapy
با بهره‌گیری از روش SPICE ، جلسه‌های تمرینی خود را به جلسات «تمرین عامدانه» تبدیل کنید

آندرس اریکسون
مترجم: اسماعیل فیضی
ویراستار: علی فیضی

Specific Performance target
اهداف عملکردی مشخص داشته باشید
از اهداف‌ مبهم بپرهیزید! مثلاً بهتر شدن یا موفقیت به درد نمی‌خورند، این‌ها فقط وقت شما را تلف می‌کنند. برای بهتر ساختن عملکرد خود نیاز دارید که هدف‌های قابل اجرا یا قابل انجام دادنِ ویژه‌ و روشنی داشته باشید.

Periods of intense undistracted focus
بازه‌هایی از زمان را تعیین کنید که در آنها که با تمرکزی عاری از حواس‌پرتی به تمرین بپردازید

فقط و فقط روی آنچه که می‌خواهید انجام دهید تمرکز کرده و مشتاقانه آن را ادامه ‌دهید. تحت هر شرایطی تمرکزمان را از روی آن برنمی‌داریم و با خود تکرار می‌کنیم که انجام می‌دهم و بهترش را هم می‌توانم انجام دهم، الان هیچ چیز مهم‌تر از این کارم نیست و به خوبی آن را انجام خواهم داد.
اینکه تنها به راهنمایی مربی یا معلّم اکتفا شود اصلاً و ابداً کافی نیست و فرد باید با توجه و دقت تمام در لحظۀ انجام تمرین، برای انجام دادن درست و هرچه بهتر آن تلاش کند.

Immediate Feedback
بلافاصله بازخورد بگیرید
برای اینکه «تمرین عامدانۀ» اثر بخشی داشته باشیم، بهتر است فوراً و با دقت فراوان بازخوردی از آنچه انجام داده‌ایم داشته وعملکرد خود در طول تمرین را بسنجیم. به این منظور باید بازنمایی ذهنی از آنچه می‌خواهیم انجام دهیم داشته باشیم. سنجش از طریق بازخورد و خود بازخورد هر چه سریعتر باشد، بازنمایی ذهنی هم بهتر و بهتر خواهد شد.
بدون داشتن بازخورد از آنچه که در حال انجام دادنش هستیم، نمی‌توانیم بگوییم چقدر به هدف نزدیک شده‌ایم یا به چه کاری نیاز داریم تا بهتر شویم.

Cycling between comfort and discomfort
بین منطقه راحتی و ناراحتی در رفت و آمد باشید

همچون ورزشکاران بدنسازی عمل کنید. دوره‌های سخت و سپس از پس آنها دوره‌های آسان می‌آیند. زمانی که وزنه‌ای سنگین بلند می‌کنید و ورزشی سخت انجام می‌دهید و پس از آن دورۀ بازیابی در نظر می‌گیرید، در اصل می‌خواهید ماهیچه‌های جدید رشد کنند.
بهتر شدن از خواست قلبی می‌آید و اینکه بین راحتی و خواست قلبی و دشواری در رفت و آمد و نوسان باشید.
به اندازۀ توان‌تان، خود را تحت فشار قرار دهید.

Expert coaching from proven performers
از افرادی که مهارتشان تایید شده است بخواهید تا به صورت حرفه‌ای مربی شما باشند.

افراد ماهری که قبلاً چنین کارهایی کرده‌اند، به آسانی و درستی می‌توانند شما را به روند کار وارد کنند و در پیمودن راه شما را پیش بیندازند.
راهنمایی یک فرد ماهر در «تمرین عامدانه»، جنبه‌های مثبت گوناگون آن را تشدید و تقویت می‌کند.

❇️هدف نهایی چیست؟
تمرین عامدانه هم موجب تولید بازنمایی ذهنی می‌شود و هم به آن وابسته است. بهبود عملکرد دست در دستِ بهبود بازنمایی ذهنی دارد، چنانکه اگر شخصی عملکردش را بهبود بخشد بازنمایی ذهنی‌اش از آنچه می‌خواهد انجام دهد دقیق‌تر و موثرتر خواهد بود و چه بسا ممکن است حتی آن را بیشتر بهبود بخشد و ارتقا دهد.
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice


https://tttttt.me/AcademyofPsychotherapy
مراقبه‌ای برای افزایش بهوشیاری رواندرمانگر

• قبل از این که جلسه بعدی خود را شروع کنید سعی کنید که به بهترین شکل ممکن از بدن خود آگاه بشوید. یک یا دو تنفس آگاهانه بکشید و هر احساسی را که از جلسه قبل باقی مانده است را رها کنید. بدن خود را در تماس با کف زمین و صندلی احساس کنید.
• وقتی بلند شدید تمامی تغیرات متنوع ایجاد جسمانی که در نتیجه تغییر حالت بدنتان از نشستن به ایستادن اتفاق می‌افتد را ملاحظه کنید.
• همین که شروع به راه رفتن کردید تماس پا با کف زمین را احساس کنید. وقتی دستگیره در را لمس کردید ببینید که درون دستتان چه احساسی دارید. وقتی قدم به اتاق انتظار گذاشتید، ملاحظه کنید که آیا وضعیت هوای این اتاق با اتاق درمان فرقی دارد؟
• اگر افکار و احساساتی به وجود آمد به بهترین شکلی که می‌توانید آن‌ها را رها کنید که حضور داشته باشند و بگذرند؛ توجه خود را به احساسات جسمانی که در آن لحظه تجربه می‌کنید برگردانید.
• همچنان که راه می‌روید تماس پا با زمین را احساس کنید.
• وقتی درمانجو را دیدید سلام کنید و از احساسی که در گلو دارید آگاه باشید، صدای خود را بشنوید و نسبت به هرآنچه که انسان روبه‌روی شما در ملاقات درمانی پیش می‌آورد گشوده باشید. ببینید که آیا می‌توانید درون جلسه هوشیار باشید؟
#بهوشیاری
#Deliberate_Practice
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
مراقبه‌ای برای بهبود همدلی
ویلارگادا، لوین و هِیز
مترجم: علی فیضی

1. تصور کنید که یک درمانجو هستید که دارید به سمت کلینیک می‌رود تا در جلسۀ درمان شرکت کند. به نظر شما او در مسیر رسیدن به کلینیک چه خواهد دید، چه خواهد شنید؟ تصور کنید که او قبل از شروع درمان در اتاق انتظار چه طور خواهد نشست ؟
2. از دیدگاه او تصور کنید که چه افکار، احساسات و قضاوت‌هایی خواهد داشت؟
3س به ماهیت تاریخی این واکنش‌های او دقت کنید. او این افکار، احساسات و قضاوت‌ها را برای ماه‌ها یا سال‌ها و در موقعیت‌های مختلفی داشته است.
4. علاوه بر افکار، احساسات و قضاوت‌ها، ببینید که آیا می‌توانید با حس آگاهی او که فراتر از محتوی رنج اوست ارتباط برقرار کنید؟
5. بعضی از هیجان‌ها، افکار و قضاوت‌هایی را که قبلا دربارۀ درمانجوی خود داشتید را به یاد بیاورید (اگر این جلسۀ اول شما با یک درمانجو است دربارۀ مشکل حاضر او فکر کنید)
6ا مواقعی دیگر مثلا ماه‌ها یا سال‌ها پیش را به یاد بیاورید که افکار، احساسات و قضاوت‌هایی در موقعیت‌ها یا مکان‌های مختلف درمانی (شاید با درمانجویان متفاوت) داشتید و توجه کنید که آنها چگونه اینجا و در این لحظه پدیدار می‌شوند.
7. علاوه بر این احساسات، افکار و قضاوت‌ها ببینید آیا می‌توانید با حس آگاهی خودتان تماس برقرار کنید؛ شما فراتر از محتوی واکنش‌هایتان هستید.
8. حالا به زمانی فکر کنید که تصمیم گرفتید یک درمانگر بشوید. چه افکار و احساساتی دربارۀ درمانگر شدن داشتید؟ الان چه افکار و احساساتی دربارۀ درمانگر شدن دارید؟
9. اگر به پنج سال بعد منتقل بشوید دوست دارید این درمانجو از کار مشترکی که انجام می‌دهید چه سودی ببرد؟
10. حالا توجه خود را به این اتاق برگردانید. لحظه‌ای به احساسات بدنی متفاوت خود دقت کنید... به صداهای مختلفی که می‌شنوید دقت کنید... و به چیزهای مختلفی که اطراف شما هستند توجه کنید.
#Deliberate_Practice
#تمرین_عامدانه
#Learning_ACT

https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy