Hassan kashavarz
64 subscribers
2.89K photos
86 videos
3.57K links
إشعار حافظ ، شهريار ، سعدي ، رهي معيري ، مولانا و رباعيات دلنشين
Download Telegram
درود

بامداد خوش

گل می رود از بستان بلبل ز چه خاموشی
وقت است که دل زین غم بخراشی و بخروشی

ای مرغ بنال ای مرغ آمد گه نالیدن
گل می سپرد ما را دیگر به فراموشی

آه ای دل ناخرسند در حسرت یک لبخند
خون جگرم تا چند می نوشی و می نوشی

می سوزم و می خندم، خشنودم و خرسندم
تا سوختم چون شمع می خواهی و می کوشی

تو آبی و من آتش وصل تو نمی خواهم
این سوختنم خوش تر از سردی و خاموشی

📚 #سایه - سیاه مشق - غزل - ناله ای بر هجران

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

هرجا بروي مرا كه جا بگذاري
يعني كه در آتشم رها بگذاري

خاكم سر قول خود كه دادم اول
تو قول بده كه زير پا بگذاري

📚 #احمد_پروين

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
👍1
درود

بامداد خوش

با فاقه و فقر هم نشینم کردی
بی خویش و تبار و بی قرینم کردی

این مرتبهٔ مقربان در تست
آیا به چه خدمت این چنینم کردی

📚 #ابوسعید ابوالخیر - رباعیات - رباعی شماره ۶۴۲

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم

نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم

ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست
جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم

چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم

شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورتست که درد سر خمار کشم

گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم

📚 #سعدی - غزلیات - غزل شماره ۴۰۴

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
یاد باد آنکو مرا هرگز نگوید یاد باد
کی رود از یادم آنکش من نمی‌آیم بیاد

آه از آن پیمان شکن کاندیشه از آهم نکرد
داد از آن بیدادگر کز سرکشی دادم نداد

از حیای چشمهٔ نوشش شد آب خضرآب
با نسیم خاک کویش هست باد صبح باد

نیکبخت آنکو ز شادی و نشاط آزاد شد
زانکه تا من هستم از شادی نیم یک لحظه شاد

بندهٔ آن سرو آزادم وگر نی راستی
مادر فطرت ز عالم بنده را آزاد زاد

در هوایش چون برآمد خسرو انجم ببام
ذره‌وار از مهر رخسارش ز روزن در فتاد

چون بدین کوتاه دستی دل بر ابرویش نهم
کاتش سوزنده را برطاق نتوانم نهاد

برگشاد ناوکش دل بسته‌ایم از روی آنک
پای بندانرا ز شست نیکوان باشد گشاد

گفتمش دور از تو خواجو را که باشد همنفس
گفت باد صبحگاهی کافرین بر باد باد

📚 #خواجوی کرمانی - غزلیات - غزل شماره ۲۳۷

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

نامت شنوم، دل ز فرح زنده شود
حال من از اقبال تو فرخنده شود

وز غیر تو هر جا سخن آید به میان
خاطر به هزار غم پراگنده شود

📚 #رودکی - رباعیات - رباعی شماره ۱۳

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

آن حرف که از دلت غمی بگشاید
در صحبت دل شکستگان می باید

هر شیشه که بشکند، ندارد قیمت
جز شیشه دل که قیمتش افزاید

📚 #شیخ بهایی - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۲۵

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

برقی زد و تشنگی به باران پیوست
عشق از همه سو به جویباران پیوست

خورشید برآب جرعه ای از تو نوشت
دریا به شمار بی قراران پیوست

📚 #شیون فومنی - فارسی - رباعیات - جرعه ای از تو

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

در دلم بنشسته ای بیرون میا
نی برون آی از دلم در خون میا
چون ز دل بیرون نمی آیی دمی
هر زمان در دیده دیگرگون میا

چون کست یک ذره هرگز پی نبرد
تو به یک یک ذره بوقلمون میا
غصه ای باشد که چون تو گوهری
آید از دریا برون بیرون میا

سرنگون غواص خود پیش آیدت
تو ز فقر بحر در هامون میا
گر پدید آیی دو عالم گم شود
بیش از این ای لولو مکنون میا

نی برون آی و دو عالم محو کن
گو برون از تو کسی اکنون، میا
چون تو پیدا می شوی گم می شوم
لطف کن وز وسع من افزون میا

چون به یک مویت ندارم دست رس
دست بر نه برتر از گردون میا
چون ز هشیاری به جان آمد دلم
بی شرابی پیش این مجنون میا

بدره موزون شعرت ای فرید
بسته این بدره موزون میا

📚 #عطار - دیوان اشعار - غزلیات - غزل شماره ۱۰

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

فواره وار، سربه هوایی و سربه زیر
چون تلخی شراب، دل آزار و دلپذیر

ماهی تویی و آب؛ من و تنگ؛ روزگار
من در حصار تنگ و تو در مشت من اسیر

پلک مرا برای تماشای خود ببند
ای ردپای گمشده باد در کویر

ای مرگ می رسی به من اما چقدر زود
ای عشق می رسم به تو اما چقدر دیر

مرداب زندگی همه را غرق می کند
ای عشق همتی کن و دست مرا بگیر

چشم انتظار حادثه ای ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر

📚 #فاضل نظری - گزیده اشعار - زندگی

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
1
درود

بامداد خوش

گاهی هوس باده رنگین دارم
گاه آرزوی وصل نگارین دارم

گه سبحه به دست و گاه زنار به دوش
یارب چه کنم، کیم، چه آیین دارم

📚 #فروغی بسطامی - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۱۳

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق، که نامی خوش تر از اینت ندانم.
وگر هر لحظه رنگی تازه گیری، به غیر از « زهر شیرینت » نخوانم.

تو زهری، زهر گرم سینه سوزی، تو شیرینی، که شور هستی از توست.
شراب جام خورشیدی، که جان را، نشاط از تو، غم از تو، مستی از توست.

به آسانی، مرا از من ربودی، درون کوره ی غم آزمودی
دلت آخر به سرگردانیم سوخت، نگاهم را به زیبایی گشودی

بسی گفتند: «دل از عشق برگیر! که نیرنگ است و افسون است و جادوست!»
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم، که این زهر است، اما! نوشداروست...!

چه غم دارم که این زهر تب آلود، تنم را در جدایی می گدازد
از آن شادم که در هنگامه درد؛ غمی شیرین دلم را می نوازد.

اگر مرگم به نامردی نگیرد؛ مرا مهر تو در دل جاودانی است.
وگر عمرم به ناکامی سرآید؛ ترا دارم که؛ مرگم زندگانی است.

📚 #فریدون مشیری - ابر و کوچه - زهر شیرین

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

شادم که غمت همره جان خواهد بود
عشقت با دل در آنجهان خواهد بود

هجران تو با کالبدم خواهد ماند
وصل تو حیات جاودان خواهد بود

📚 #فیض کاشانی - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۱۶

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

هر چند امیدی به وصال تو ندارم
یک لحظه رهایی ز خیال تو ندارم

ای چشمه ی روشن منم آن سایه که نقشی
در آینه ی چشم زلال تو ندارم

می دانی و می پرسیم ای چشم سخنگوی
جز عشق جوابی به سوال تو ندارم

ای قمری هم نغمه درین باغ پناهی
جز سایه ی مهر پر و بال تو ندارم

از خویش گریزانم و سوی تو شتابان
با این همه راهی به وصال تو ندارم

📚 #محمدرضا_شفیعی_کدکنی - چند غزل - زمزمه ۱

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

هرشب به سمت پنجره تا می کشانی ام
تا وسعت دلت - به خدا- می کشانی ام

روی نگاه پنجره ها باز می شوی
سمت عروج عاطفه ها می کشانی ام

گفتی برای دیدن دریا غزل شوم
با این بهانه تو به کجا می کشانی ام؟

زندانی ام درون حصار سکوت تو
گاهی به سمت موج صدا می کشانی ام

با کوله باری از تپش چشم های عشق
تا لحظه ی سپید دعا می کشانی ام

از ابتدای بودنم آغاز می شوم
هر شب به سمت پنجره تا می کشانی ام

📚 #شیوا_فرازمند - وقتی تو هستی من آسمانم - جاذبه

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

خالت که بر آن عارض مهوش زده اند
یارب که چه دلگشا و دلکش زده اند

ای بس که در آرزوی رویت خود را
چشم و دل من بر آب و آتش زده اند

📚 #سلمان ساوجی - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۵۳

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

اندوه تو چون دلم به شادی انگاشت
وز بهر تو پیوند جهانی بگذاشت

گیرم ز جفاش باز نتوانی برد
دایم ز وفاش باز نتوانی داشت

📚 #انوری - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۷۹

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

محراب جهان جمال رخساره تست
سلطان فلک اسیر و بیچاره تست

شور و شر و شرک و زهد و توحید و یقین
در گوشه چشمهای خونخواره تست

📚 #سنایی - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۵۱

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
👏1
درود

بامداد خوش

ما دگرباره توبه بشکستیم
وز غم نام و ننگ وارستیم
خرقهٔ صوفیانه بدریدیم
کمر عاشقانه بر بستیم

در خرابات با می و معشوق
نفسی عاشقانه بنشستیم
از می لعل یار سرمستیم
وز دو چشمش خمار بشکستیم

شاید ار شور در جهان فگنیم
کر می لعل یار سر مستیم
چون بدیدیم آفتاب رخش
از طرب، ذره‌وار، بر جستیم

چنگ در دامن شعاع زدیم
تا بدان آفتاب پیوستیم
ذره بودیم، آفتاب شدیم
از عراقی چو مهر بگسستیم

این همه هست، خود نمی‌دانیم
کین زمان نیستیم یا هستیم؟

📚#عراقی - غزلیات - غزل شماره ۱۸۹

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
👍1