Hassan kashavarz
64 subscribers
2.9K photos
88 videos
3.59K links
إشعار حافظ ، شهريار ، سعدي ، رهي معيري ، مولانا و رباعيات دلنشين
Download Telegram
باز در چهره خاموش خیال

خنده زد چشم گناه آموزت

باز من ماندم و در غربت دل

حسرت بوسه هستی سوزت

#باز_من_ماندم_و_یک_مشت_هوس

#باز_من_ماندم_و_یک_مشت_امید

#یاد_آن_پرتو_سوزنده_عشق

#که_ز_چشمت_به_دل_من_تابید

باز در خلوت من دست خیال

صورت شاد تو را نقش نمود

بر لبانت هوس مستی ریخت

در نگاهت عطش طوفان بود

یاد آن شب که تو را دیدم و گفت

دل من با دلت افسانه عشق

چشم من دید در آن چشم سیاه

نگهی تشنه و دیوانه عشق

یاد آن بوسه که هنگام وداع

بر لبم شعله حسرت افروخت

یاد آن خنده بیرنگ و خموش

که سراپای وجودم را سوخت

رفتی و در دل من ماند به جای

عشقی آلوده به نومیدی و درد

نگهی گمشده در پرده اشک

حسرتی یخ زده در خنده سرد

#آه_اگر_باز_بسویم_آیی

#دیگر_از_کف_ندهم_آسانت

#ترسم_این_شعله_سوزنده_عشق

#آخر_آتش_فکند_بر_جانت


📚 #فروغ فرخزاد - اسیر - خاطرات

🔷 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

#بیا_بیا_که_به_سر ، #باز_هم_هوای_تو_دارم

#به_سر_هوای_تو_دارم ، #به_دل_وفای_تو_دارم

#مرا_سری_ست_پر_از_شور_و_التهاب_جوانی

#که_آرزوی_نثارش_به_خاک_پای_تو_دارم

چون گل نشسته به خون و چو غنچه بسته دهانم

چو لاله بر دل خود ، داغ از جفای تو دارم

#بلای_جان_منت_آفرید_و_کرد_اسیرم

#شکایت_از_تو_ندارم ، #که_از_خدای_تو_دارم

به هجر کرده دلم خو ، طمع ز وصل بریدم

که درد عشق تو را خوشتر از دوای تو دارم

به خامشی هوس سوختن ، چو شمع نمودم

#به_زندگی_طلب_مردن_از_برای_تو_دارم

#خطا_نکردم_و_کشتی_مرا_به_تیر_نگاهت

#عجب_ز_تیر_نشانگیر_بی_خطای_تو_دارم

به دام من دل شیران شرزه بود فتاده

غزال من ! چه شد کنون که سر به پای تو دارم ؟

نکرد رحم به من گرچه دید تشنه وصلم

همیشه این گله زان لعل جانفزای تو دارم

دلم ز غم پر و جامم ز باده ، جای تو خالی

که بنگری که چه همصحبتی به جای تو دارم

#به_پیشت_ار_چه_خموشم ، #ولیکن_از_تو_چه_پنهان

#که_با_خیال_تو_گفتار_در_خفای_تو_دارم


📚 #سیمین بهبهانی - باز هم

🔷 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

#باز_مرا_در_غمت_واقعه_جانی_است

#در_دل_زارم_نگر، #تا_به_چه_حیرانی_است

دل که ز جان سیر گشت خون جگر می خورد

بر سر خوان غمت باز به مهمانی است

چون دل تنگم نشد شاد به تو یک زمان

باز گذارش به غم، کوبه غم ارزانی است

تا سر زلفین تو کرد پریشان دلم

هیچ نگویی بدو کین چه پریشانی است؟

از دل من خون چکید بر جگرم نم نماند

تا ز غمت دیده ام در گهر افشانی است

آه! که در طالعم باز پراکندگی است

بخت بد آخر بگو کین چه پریشانی است

#رفت_که_بودی_مرا_کار_به_سامان، #دریغ!

#نوبت_کارم_کنون_بی_سر_و_سامانی_است

#صبح_وصالم_بماند_در_پس_کوه_فراق

#روز_امیدم_چو_شب_تیره_و_ظلمانی_است

#وصل_چو_تو_پادشه_کی_به_گدایی_رسد؟

#جستن_وصلت_مرا_مایه_نادانی_است

#خیز، #دلا، #وصل_جو، ترک عراقی بگو

دوست مدارش، که او دشمن پنهانی است


📚 #عراقی - دیوان اشعار - غزلیات - غزل شماره ۱۸

🔷 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

#باز_هجر_یار_دامانم_گرفت

#باز_دست_غم_گریبانم_گرفت

#چنگ_در_دامان_وصلش_می_زدم

#هجرش_اندر_تاخت، #دامانم_گرفت

جان ز تن از غصه بیرون خواست شد

محنت آمد، دامن جانم گرفت

در جهان یک دم نبودم شادمان

زان زمان کاندوه جانانم گرفت

آتش سوداش ناگه شعله زد

در دل غمگین حیرانم گرفت

تا چه بد کردم؟ که بد شد حال من

هرچه کردم عاقبت آنم گرفت


📚 #عراقی - دیوان اشعار - غزلیات - غزل شماره ۴۱

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

اینجا نماز زنده‌دلان جز نیاز نیست
وآنرا که در نیاز نبینی نماز نیست

مشتاق را بقطع منازل چه حاجتست
کاین ره بپای اهل طریقت دراز نیست

#رهبانت #ار #بدیر #مغان #راه #می‌دهد
#آنجا #مقام #کن که در #کعبه #باز #نیست

گر زانکه راه سوختگان می‌زنی رواست
چیزی بگو بسوز که حاجت بساز نیست

بازار قتل ما که چو نیکو نظر کنی
صیاد صعوه جز نظر شاهباز نیست

دردیکشان جام فنا را ز بی نیاز
جز نیستی بهیچ عطائی نیاز نیست

محمود را رسد که زند کوس سلطنت
کز سلطنت مراد دلش جز ایاز نیست

عشق مجاز در ره معنی حقیقتست
عشق ار چه پیش اهل حقیقت مجاز نیست

آن یار نازنین اگرت تیغ می‌زند
خواجو متاب روی که حاجت بناز نیست

📚 #خواجوی کرمانی - غزلیات - غزل شماره ۱۹۷

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih