#نسخه_خطی
مناقب کهن پارسی غیر از راحة الارواح و بهجة المباهج است و شبیه نثر آن
جامع ناشناخته
منبع: شخصی
توصیف نسخه:
مناقب کهن پارسی غیر از راحة الارواح و بهجة المباهج است و شبیه نثر آن
جامع ناشناخته
منبع: شخصی
توصیف نسخه:
نسخه حدودا ۴۰۰ برگ دارد.متاسفانه اوراق پراکنده و نامنظم صحافی شده اند. شامل بخشهایی از ترجمه اربعین شیخ بهایی ره (مترجم زمان حیات شیخ بوده) و منتخباتی از حدیقة الشیعة، و همچنین بخشهایی از راحة الارواح در حاشیه و متنست. در انتهای یکی از حواشی تاریخ ۱۰۸۴ به چشم می خورد.
نسخه را نزد یکی از کتابفروشان دیدم. امیدوارم توافقی برای تهیه اسکن نسخه بتوانیم صورت دهیم تا در اختیار همه محققین گرامی قرار گیرد.
نسخه را نزد یکی از کتابفروشان دیدم. امیدوارم توافقی برای تهیه اسکن نسخه بتوانیم صورت دهیم تا در اختیار همه محققین گرامی قرار گیرد.
اثر مخطوطی از شیخ منتجب الدین رازی (ره)
اين رساله كه «الأربعون الرباعيّة» نام دارد در كتابخانه ي فيض الله افندي تركيه به شماره506 در ضمن مجموعه كهني از حدود قرن شش يا هفت قرار دارد.زمانی که در فکر فهرستنگاری مخطوطات شیعی کتابخانه های مختلف جهان بودم با این عنوان آشنا شدم. برای بررسی بیشتر نسخه نیاز به مشاهده ی تصویر آن از نزدیک بود، که زحمت آن را جناب آقای جزینی کشیدند و ما را مرهون لطف خود قرار دادند.از ایشان تشکر فراوان دارم.
این نسخه، همانگونه که عنوان اشاره دارد، شامل چهل حدیث است که همگی در مورد خصال چهارگانه هستند.(أربع من فرائض الإسلام، أربع لا تشبع من أربع و...) کتاب در حال تقیه نگاشته شده و نشانگر مطالبیست که رافعی در التدوین بیان کرده: «کان إبن بابویه یُنسَب إلی التشیّع و قد کان ذلک فی آبائه، و أصلهم من قم، ورأیت الشیخ بعيداً منه، وکان یتبع فضائل الصحابة ویؤثر روایتها ویبالغ في تعظيم الخلفاء الراشدين».و شايد اين كتاب اربعين همان باشد كه همو گويد:«ومن مجموعه كتاب الأربعين الذي بناه علی حديث سلمان الفرسي رضي الله عنه، المترجم الأربعين حديثا، وقد قرأته عليه بالري سنة أربع وثمانين وخمسمائة».
در عين حال گويا مصنّف سعي داشته به صورت نا محسوس با صبغه ي شيعي برخي احاديث، در بيان حق كوتاهي نكند؛ گرچه در موقعيّت مكاني و زماني حسّاسي بوده كه ناچار شده احاديثي نيز در فضل خلفا و... روايت كند.
در انتهاي نسخه دو سماع و اجازه با تاريخ هاي 621 و 691 درج شده است.
@kotob_sh
اين رساله كه «الأربعون الرباعيّة» نام دارد در كتابخانه ي فيض الله افندي تركيه به شماره506 در ضمن مجموعه كهني از حدود قرن شش يا هفت قرار دارد.زمانی که در فکر فهرستنگاری مخطوطات شیعی کتابخانه های مختلف جهان بودم با این عنوان آشنا شدم. برای بررسی بیشتر نسخه نیاز به مشاهده ی تصویر آن از نزدیک بود، که زحمت آن را جناب آقای جزینی کشیدند و ما را مرهون لطف خود قرار دادند.از ایشان تشکر فراوان دارم.
این نسخه، همانگونه که عنوان اشاره دارد، شامل چهل حدیث است که همگی در مورد خصال چهارگانه هستند.(أربع من فرائض الإسلام، أربع لا تشبع من أربع و...) کتاب در حال تقیه نگاشته شده و نشانگر مطالبیست که رافعی در التدوین بیان کرده: «کان إبن بابویه یُنسَب إلی التشیّع و قد کان ذلک فی آبائه، و أصلهم من قم، ورأیت الشیخ بعيداً منه، وکان یتبع فضائل الصحابة ویؤثر روایتها ویبالغ في تعظيم الخلفاء الراشدين».و شايد اين كتاب اربعين همان باشد كه همو گويد:«ومن مجموعه كتاب الأربعين الذي بناه علی حديث سلمان الفرسي رضي الله عنه، المترجم الأربعين حديثا، وقد قرأته عليه بالري سنة أربع وثمانين وخمسمائة».
در عين حال گويا مصنّف سعي داشته به صورت نا محسوس با صبغه ي شيعي برخي احاديث، در بيان حق كوتاهي نكند؛ گرچه در موقعيّت مكاني و زماني حسّاسي بوده كه ناچار شده احاديثي نيز در فضل خلفا و... روايت كند.
در انتهاي نسخه دو سماع و اجازه با تاريخ هاي 621 و 691 درج شده است.
@kotob_sh
#نشر_التراث
خوشبختانه عوامل المكتبة الشاملة در قسمت تايپ نسخ خطي (كه واقعا بايد براي ما درس آموز باشد) بسياري از نسخه هاي خطي را حروفچيني كرده اند.گويا با تصور سني بودن مؤلف، اين نسخه را نيز تايپ كرده بودند! پس از ويرايش فني مختصر و همچنين افزودن ارجاعات نمونه ای برای احادیثی که در کتب شیعه نیز وارد شده، به محققين عزيز تقديم مي كنم. براي حفظ امانت در احاديثي كه مصنف به تقيه ناچار به ذكر آنها شده هيچ كم و زيادي انجام نداديم، تنها مواردي كه درود بر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به صورت اَبتَر آمده بود در كروشه تكميل، و روایات شیعی نیز با فونت ایتالیک متمایز شد.
خوشبختانه عوامل المكتبة الشاملة در قسمت تايپ نسخ خطي (كه واقعا بايد براي ما درس آموز باشد) بسياري از نسخه هاي خطي را حروفچيني كرده اند.گويا با تصور سني بودن مؤلف، اين نسخه را نيز تايپ كرده بودند! پس از ويرايش فني مختصر و همچنين افزودن ارجاعات نمونه ای برای احادیثی که در کتب شیعه نیز وارد شده، به محققين عزيز تقديم مي كنم. براي حفظ امانت در احاديثي كه مصنف به تقيه ناچار به ذكر آنها شده هيچ كم و زيادي انجام نداديم، تنها مواردي كه درود بر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به صورت اَبتَر آمده بود در كروشه تكميل، و روایات شیعی نیز با فونت ایتالیک متمایز شد.
هم اکنون مطلع شدم جناب آقای حسن انصاری پیش از این در کاتبان این نسخه را معرفی کرده بودند.
http://ansari.kateban.com/post/2588
http://ansari.kateban.com/post/1824
http://ansari.kateban.com/post/2588
http://ansari.kateban.com/post/1824
استفتاء من فخر المحققين محمد بن الحسن بن يوسف الحلي (ره) ینبئ عن تقوی والده العلّامة وتورّعه:
مسئلة سأل فخر الملة والدين والده فقال: ما تقول في الزبيب إذا غلا في طبيخ أو نقوع ولم يذهب ثلثاه، فهل يكون كالعصير نجساً حراماً أو لا؟ وهل حكم عصير التمر كالعنب أم لا؟ وكذا الحصرم.
الجواب:
هذه المسئلة جری البحث فيها مع إمام المجتهدين والدي قدس سره وطال البحث فيها وكان بالمجلس جماعة وكان _عليه منِّي السلام_ تارةً يرجّح التحريم وتارةً الإباحة.أمّا النقوع فلا بأس به للضرورة.هكذا قال؛ وأمّا في الطبيخ ما استعمل والدي طبيخ زبيب غلا وبحضوري كم مرّة حضر بين يديه فلم يجعل يده فيه.فقلت له:أ تجزم بالتحريم؟قال:يغلب احتماله ويقوی عندي، لأجل اشتباه هذا الحكم فالاجتناب أولی.وإلی هذا التاريخ _وهو عاشر رمضان سنة إحدی وأربعين وسبعمائة_ لم استعمل غير النقوع لا من طبيخ ومن غيره؛ لأنّ العنب والزبيب متِّحدان في الماهيّة ومختلفان في الصفة والحكم؛ والأولی اجتنابه.ؤأمّا التمر فلم يرد فيه نصّ.
وتجدر الإشارة إلی أن فتو‌‌ی العلّامة ره في كتبه الفقهية علی حلية الزبيب المغليّ.
مصدر المخطوطة: مكتبة مجلس الشوری الإيراني رقم ۱۶۹۰۷
https://tttttt.me/kotob_sh
مسئلة سأل فخر الملة والدين والده فقال: ما تقول في الزبيب إذا غلا في طبيخ أو نقوع ولم يذهب ثلثاه، فهل يكون كالعصير نجساً حراماً أو لا؟ وهل حكم عصير التمر كالعنب أم لا؟ وكذا الحصرم.
الجواب:
هذه المسئلة جری البحث فيها مع إمام المجتهدين والدي قدس سره وطال البحث فيها وكان بالمجلس جماعة وكان _عليه منِّي السلام_ تارةً يرجّح التحريم وتارةً الإباحة.أمّا النقوع فلا بأس به للضرورة.هكذا قال؛ وأمّا في الطبيخ ما استعمل والدي طبيخ زبيب غلا وبحضوري كم مرّة حضر بين يديه فلم يجعل يده فيه.فقلت له:أ تجزم بالتحريم؟قال:يغلب احتماله ويقوی عندي، لأجل اشتباه هذا الحكم فالاجتناب أولی.وإلی هذا التاريخ _وهو عاشر رمضان سنة إحدی وأربعين وسبعمائة_ لم استعمل غير النقوع لا من طبيخ ومن غيره؛ لأنّ العنب والزبيب متِّحدان في الماهيّة ومختلفان في الصفة والحكم؛ والأولی اجتنابه.ؤأمّا التمر فلم يرد فيه نصّ.
وتجدر الإشارة إلی أن فتو‌‌ی العلّامة ره في كتبه الفقهية علی حلية الزبيب المغليّ.
مصدر المخطوطة: مكتبة مجلس الشوری الإيراني رقم ۱۶۹۰۷
https://tttttt.me/kotob_sh
Telegram
آثار کهن شیعه
سیری در آثار متقدمین شیعه
تبیین احادیث مهمی که کمتر مطرح می شود
رجال و بزرگان شیعه
@sayed_msadegh
تبیین احادیث مهمی که کمتر مطرح می شود
رجال و بزرگان شیعه
@sayed_msadegh
آثار کهن شیعه
تفسير ابن حجام.pdf
العتبة الحسینیة طبعت هذا الكتاب بعنوان أنّه درّ مكنون من التراث؛ ولكن مع الأسف الشديد ليس هو إلّا مركّبا من كتابين قد طبعا قبل هذا لعلّه بأحسن من هذا الشكل.فالأوّل هو مختصر تفسیر القمّی لابن العتائقي أو غيره، نشره مركز دار الحديث بقم، فأوّل الکتاب یبدأ من صفحة 54 من كتاب مختصر التفسير وينتهي إلي ص 303 منه (ص 181 من التفسير المطبوع باسم ابن حجام).
والكتاب الثاني هو تأویل الآیات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة للأسترآبادی المتوفّی سنة 940؛وهو قد طُبِع -فيما أذكر- مرّتين.وهو يشكّل باقي هذا الكتاب.
ولا ينقضي التعجب من الدكتورة المحققة للكتاب كيف تنصّ علی كون ابن حجام من أعلام القرن الرابع؛ ثمّ لا تلتفت إلی ما ينقله مؤلف الكتاب عمّن يتأخر عن ابن حجام بكثير، كالشيخ الطوسي والطبرسي!
والكتاب الثاني هو تأویل الآیات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة للأسترآبادی المتوفّی سنة 940؛وهو قد طُبِع -فيما أذكر- مرّتين.وهو يشكّل باقي هذا الكتاب.
ولا ينقضي التعجب من الدكتورة المحققة للكتاب كيف تنصّ علی كون ابن حجام من أعلام القرن الرابع؛ ثمّ لا تلتفت إلی ما ينقله مؤلف الكتاب عمّن يتأخر عن ابن حجام بكثير، كالشيخ الطوسي والطبرسي!
آثار کهن شیعه
#نسخه_خطی کتابی در کلام از علماء قدیم شیعه نسخه ی کهن قرن هشتم؟ ناقص الأول و الآخر کتابخانه ملی فرانسه @kotob_sh
این کتاب همان «خلاصة النظر» است که توسط دکتر حسن انصاری و زابینه اشمیتکه در سال 1384تحقیق شد و مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران منتشر كرد.
با تشكر از جناب دكتر انصاری جهت تذكر اين نكته
با تشكر از جناب دكتر انصاری جهت تذكر اين نكته
درباره خلاصة النظر.pdf
2.4 MB
مقاله توصيفي جناب آقای حیدر بیاتی درمورد خلاصة النظر
كتاب_الأربعين_عن_الأربعين_من_الأ.pdf
10.8 MB
پژوهشگر عزیز محقق گرامی کتاب اربعین منتجب الدین به تفصیل در مقدمه تحقیق کتب وی را نام برده و ثابت نموده اند که ایشان سه اربعین داشته است.
از محقق ارجمند بابت تذکرشان بسیار متشکرم.
از محقق ارجمند بابت تذکرشان بسیار متشکرم.
⚠️آزردگی امام زمان عليه السلام از شیعیان جاهل
#أین_الناصر_والمنتقم
من توقيع صاحب الزمان صلوات الله عليه إلی محمد بن علي بن هلال الكرخي:
« يا محمد بن علي، قد آذانا جُهلاء الشيعة و حمقاؤهم، ومن دينه جناح البعوضة أرجح منه...».
▪️ترجمه: قسمتی از توقیع حضرت امام زمان علیه السلام به محمد بن علی بن هلال الکرخی:
«ای محمد بن علی!به درستی که نادانان و احمقان شیعه، و آنان که دینشان از بال پشه ای سبکتر است، ما را آزردند».
الإحتجاج 2/ 473.
#أین_الناصر_والمنتقم
من توقيع صاحب الزمان صلوات الله عليه إلی محمد بن علي بن هلال الكرخي:
« يا محمد بن علي، قد آذانا جُهلاء الشيعة و حمقاؤهم، ومن دينه جناح البعوضة أرجح منه...».
▪️ترجمه: قسمتی از توقیع حضرت امام زمان علیه السلام به محمد بن علی بن هلال الکرخی:
«ای محمد بن علی!به درستی که نادانان و احمقان شیعه، و آنان که دینشان از بال پشه ای سبکتر است، ما را آزردند».
الإحتجاج 2/ 473.
أحسن الکبار، نسخه خطی مرکز احیاء، معجزه بیستم
«معجزه بیستم: عثمان بن عفان گوید: جماعتی از اهل خراسان ما را خبر دادند، گفتند: تهمت نهادند امیرداود پدر «سلطان أُلُب أرسلان» بر «سیّد أبوعليّ عبید الله بن عليّ بن عبدالله العلوي المعروف به بنودولت» گفت: او را میلی با «سلطان محمود بن سبکتکین» است، او را بگرفتند وصد هزار درهم وپنجاه هزار دینار بستندند، و او را محبوس کردند ورنج مینمودند. امیرالمومنین صلوات الله علیه را شبی در خواب دید که شیشه پر از کافور بدو داد وگفت: پدر ألُب أرسلان را بگو که: «ابوعلی را رها کن ومال وی را جمله باوی بده». چون از خواب بیدار شد، آنچه در خواب دیده بود فراموش کرد که چه خواب دیده بود، دیکر بار در خواب شد، امیرالمومین عليّ علیه السلام را در خواب دید بر اسبی اشهب سوار بود وشمشیری در دست گرفته بود، پدر أیل أرسلان را گفت: من ترا گفتم که «سیّد ابوعلی» را رها کن که فرزند منست، وگوئی آن چهار کس را کَشته بود که بر خانه بر سیّد ابوعلی موکّل موکّل بودند وسرشان از تن جدا کرده ولطمه بر سر و روی «امیرجعفر» زده بود چنانکه بعضی از محاسنِ وی بیفتاده بود وتبش گرفته بود از آن طبانچه، وگفت: «ای شقی رها کن او را، واگر نه ترا بکشم». گفت: او را رها کنم. چون بیدار شد او را تب گرفته بود، سیّد ابوعلی را رها کرد ومال باوي داد، آنچه مانده بود وآنچه صرف کرده عوض آن را بداد. چون روز شد فرزندان او وموکّلان را بخواند وحال پدر ایشان پرسید، گفتند: ایشان را دوش در خانه سیّد ابو علی رها کردیم، گفت: بروید وبنگرید که حال ایشان چیست. برفتند ایشان را دیدند سر از تن جدا کرده، خواستند که سیّد و همسایگان را به تهمت بگیرند که پدران ما را هلاک کردند، خواب دید که دیده بود بایشان بازگفت، ترک کردند.
(مطلب تهیه شده توسط محقق عزیز جناب عبد الحسین المهدوی، با تشکر فراوان از ایشان)
«معجزه بیستم: عثمان بن عفان گوید: جماعتی از اهل خراسان ما را خبر دادند، گفتند: تهمت نهادند امیرداود پدر «سلطان أُلُب أرسلان» بر «سیّد أبوعليّ عبید الله بن عليّ بن عبدالله العلوي المعروف به بنودولت» گفت: او را میلی با «سلطان محمود بن سبکتکین» است، او را بگرفتند وصد هزار درهم وپنجاه هزار دینار بستندند، و او را محبوس کردند ورنج مینمودند. امیرالمومنین صلوات الله علیه را شبی در خواب دید که شیشه پر از کافور بدو داد وگفت: پدر ألُب أرسلان را بگو که: «ابوعلی را رها کن ومال وی را جمله باوی بده». چون از خواب بیدار شد، آنچه در خواب دیده بود فراموش کرد که چه خواب دیده بود، دیکر بار در خواب شد، امیرالمومین عليّ علیه السلام را در خواب دید بر اسبی اشهب سوار بود وشمشیری در دست گرفته بود، پدر أیل أرسلان را گفت: من ترا گفتم که «سیّد ابوعلی» را رها کن که فرزند منست، وگوئی آن چهار کس را کَشته بود که بر خانه بر سیّد ابوعلی موکّل موکّل بودند وسرشان از تن جدا کرده ولطمه بر سر و روی «امیرجعفر» زده بود چنانکه بعضی از محاسنِ وی بیفتاده بود وتبش گرفته بود از آن طبانچه، وگفت: «ای شقی رها کن او را، واگر نه ترا بکشم». گفت: او را رها کنم. چون بیدار شد او را تب گرفته بود، سیّد ابوعلی را رها کرد ومال باوي داد، آنچه مانده بود وآنچه صرف کرده عوض آن را بداد. چون روز شد فرزندان او وموکّلان را بخواند وحال پدر ایشان پرسید، گفتند: ایشان را دوش در خانه سیّد ابو علی رها کردیم، گفت: بروید وبنگرید که حال ایشان چیست. برفتند ایشان را دیدند سر از تن جدا کرده، خواستند که سیّد و همسایگان را به تهمت بگیرند که پدران ما را هلاک کردند، خواب دید که دیده بود بایشان بازگفت، ترک کردند.
(مطلب تهیه شده توسط محقق عزیز جناب عبد الحسین المهدوی، با تشکر فراوان از ایشان)
#فوائد_النسخ
فائدة وجدناها في نهاية مخطوط من جوامع الجامع للطبرسي، من مكتبة مدرسة دار العلم للأمام الخوئي (ره)
قال السيد معين الدين ... الحيدر آبادي:
قال: رأيت في كتاب مدينة‌العلم من تأليف الصدوق رحمه الله أنّ رجلاً سأل الصادق [عليه السلام] عن مجاورة قبر أمير المؤمنين عليه السلام وقبر الحسين عليه السلام وعن الصلاة عند قبرهما.
فقال:«مجاورة قبر أمير المؤمنين ليلة يعادل عبادة سبعمائة ليلة.ومجاورة قبر الحسين عليه السلام سبعین لیلة [؟كذا] والصلوة عند قبر أمير المؤمنين عليه السلام بمأتي ألف صلاة عند غيره».
وسأل عن صلوة عند ... قبر الحسين عليه السلام ما أجاب عليه السلام
فائدة وجدناها في نهاية مخطوط من جوامع الجامع للطبرسي، من مكتبة مدرسة دار العلم للأمام الخوئي (ره)
قال السيد معين الدين ... الحيدر آبادي:
قال: رأيت في كتاب مدينة‌العلم من تأليف الصدوق رحمه الله أنّ رجلاً سأل الصادق [عليه السلام] عن مجاورة قبر أمير المؤمنين عليه السلام وقبر الحسين عليه السلام وعن الصلاة عند قبرهما.
فقال:«مجاورة قبر أمير المؤمنين ليلة يعادل عبادة سبعمائة ليلة.ومجاورة قبر الحسين عليه السلام سبعین لیلة [؟كذا] والصلوة عند قبر أمير المؤمنين عليه السلام بمأتي ألف صلاة عند غيره».
وسأل عن صلوة عند ... قبر الحسين عليه السلام ما أجاب عليه السلام
Capture.PNG
514.9 KB
حدیثی از کتاب نایاب مدینة العلم.
این حدیث شریف در کتاب (ما وصل إلینا من مدینة العلم) اثر عبد الحلیم عوض الحلی وارد نشده است.
رزقنا الله وایاکم زیارة أمیر المؤمنین والإمام الحسین علیهما السلام
این حدیث شریف در کتاب (ما وصل إلینا من مدینة العلم) اثر عبد الحلیم عوض الحلی وارد نشده است.
رزقنا الله وایاکم زیارة أمیر المؤمنین والإمام الحسین علیهما السلام
قد نعثر في بعض القنوات وغيرها على ما ينقلونه عن هذه القناة مع ذكر المصدر أو بدونه، فجزاهم الله خير الجزاء على نشر الثقافة الشيعية، ونشكر جميعهم. فلست أنا بصاحب هذه القناة بل هي وقف على جميع المهتمين بتراث الشيعة.
راجین من المولی الجليل أن يجعله خالصا لوجهه الكريم.
راجین من المولی الجليل أن يجعله خالصا لوجهه الكريم.