آثار کهن شیعه
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 ❌آگهی مهم ✅ گامی به جلو در راه احیای میراث شیعه به مناسبت سالگرد درگذشت عالم بزرگ، مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی - رحمة الله علیه - مؤسسه أنیس القلوب في التراث المکتوب شروع به اجرای یک پروژه بزرگ برای میراث اهل بیت علیهم السلام را كرده…
با آرزوی توفیق برای محقق کوشا جناب آقای نیشابوری
امیدواریم این زحمات ایشان به نتیجه برسد
قابل تأمل است که محققین اهل سنت با تلاش های بی وقفه بسیاری از مخطوطات خود را تایپ نموده و در فضای شامله و... عرضه می کنند، و این را مقایسه کنید با خروجی میراث شیعه...
امیدواریم این زحمات ایشان به نتیجه برسد
قابل تأمل است که محققین اهل سنت با تلاش های بی وقفه بسیاری از مخطوطات خود را تایپ نموده و در فضای شامله و... عرضه می کنند، و این را مقایسه کنید با خروجی میراث شیعه...
🔷 یک گفتگوی تاریخی مهمّ پیرامون غدیر
✔️در این گفتگو که حدود سال ۱۳۰ هجری میان ابو حنیفه و یکی از شیعیان صورت گرفته، ابو حنیفه ضمن اعتراف به صحت حدیث غدیر، غلوّ گروهی از مردم را بهانه ای برای مخفی کردن آن عنوان می کند!
در ادامه این قضیّه برای امام صادق علیه السلام نقل شده و واکنش ایشان هم قابل توجّه است. ترجمه و توضیحات بیشتر را در ادامه بخوانید.
✔️در این گفتگو که حدود سال ۱۳۰ هجری میان ابو حنیفه و یکی از شیعیان صورت گرفته، ابو حنیفه ضمن اعتراف به صحت حدیث غدیر، غلوّ گروهی از مردم را بهانه ای برای مخفی کردن آن عنوان می کند!
در ادامه این قضیّه برای امام صادق علیه السلام نقل شده و واکنش ایشان هم قابل توجّه است. ترجمه و توضیحات بیشتر را در ادامه بخوانید.
🔸محمد بن نوفل بن عائذ صيرفى گويد: نزد هيثم بن حبيب صيرفى بودم كه ابو حنيفه نعمان بن ثابت بر ما وارد شد، و از امير مؤمنان على بن ابى طالب (ع) ياد كرديم و در باره ماجراى غدير خم سخن به ميان آمد.
ابو حنيفه گفت: من به اصحاب خود گفته ام نزد اينان (شيعيان) به صحت خبر ماجراى غدير اعتراف نكنيد كه شما را محكوم می كنند!
ناگهان رنگ چهره هيثم بن حبيب صيرفى دگرگون شد و به او گفت: چرا اعتراف نكنند، نعمان! مگر تو خود قبول ندارى؟ گفت: چرا، من خودم قبول دارم و آن را روايت نيز نموده ام.
هيثم گفت: پس چرا اعتراف نكنند در صورتى كه حبيب بن ابى ثابت از ابى الطفيل از زيد بن ارقم روايت كرده است كه على (ع) در رحبه همه حاضران را براى اعتراف به صحت و وقوع ماجراى غدير سوگند داده است؟!
ابو حنيفه گفت: مگر نمی بينيد كه مردم به حدى در اين زمينه گفتگو كرده اند كه ناگزير على مردم را در اين باره سوگند داده است؟!
هيثم گفت: در اين صورت می گوئى على را تكذيب كنيم يا سخنش را رد نمائيم؟
ابو حنيفه گفت:ما على (علیه السلام) را تكذيب نکرده و کلام او را رد نمی کنیم، ولى تو می دانى كه گروهی از مردم در اين باره غلوّ می کنند!
هيثم گفت: سخنى را رسول خدا (ص) فرموده و يک خطبه در آن باره ايراد نموده و ما به صرف اينكه گروهى غلو نموده يا كسى حرفى زده است از بازگوئى آن بهراسيم و از نقل آن دست بداريم؟!
در همين حين كسى وارد شد و با پرسش خود کلام را قطع کرد....
🔸اين سخن در كوفه پيچيد. مدتى بعد ما به حج رفتيم و حبيب بن نزار بن حیان – از موالی بنی هاشم که از این قضیّه اطلاع داشت- هم با ما بود، خدمت امام صادق (ع) رسيده و اداى سلام نموديم، سپس هيثم عرض كرد: يا ابا عبد الله! چنين و چنان شد، و داستان را بازگو كرد.
در اين حال يك حالت نارضايتى در چهره آن حضرت نمايان گشت. حبيب گفت: اين محمد بن نوفل است و در آنجا حاضر بود.
حضرت فرمود: «حبيب! بس كن، با مردم با اخلاق و روش خودشان به نيكى معاشرت كنيد و در عمل با آنان مخالفت ورزيد، كه هر كس را محصول كردار اوست، و روز قيامت با كسى محشور است كه دوستش می داشته است. مردم را بر ضد خودتان و ما نشورانيد، و در انبوه همين مردم داخل شويد. به درستیکه ما روزگار و دولتی داریم که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد».
در اينجا حبيب سكوت كرد و امام (ع) فرمود: «حبيب! فهميدى؟ از دستور من سرپيچى نكنيد كه پشيمان می شويد». گفت: هرگز از دستور شما سر پيچى نخواهم كرد...
(برگرفته از ترجمه آقای حسین استادولی)
✅ ذیل روایت و دستور امام صادق علیه السلام، به خوبی نشانگر عقیده ی انتظار دولت حقّه ی اهل بیت علیهم السلام بوده و می رساند که تا زمان دولت خاصّ آنان، نمی توان با دیگر دولتها و بزرگان اهل خلاف درگیر شد. این مطلب، از طرفی گواه مظلومیّت اهل بیت علیهم السلام و فشار سختیست که بر شیعیان وارد میشده، تا جایی که در مورد حدیث متواتر غدیر هم به آنان اجازه ی گفتگو داده نمی شده است.
و از طرفی خط مشی محافظه کارانه ی امام صادق علیه السلام را می رساند که بر خلاف سخن برخی زیدی مسلکان، تا این حدّ مراقبت می کردند که حتی اصحاب وارد این قبیل جدل ها هم نشوند، چه برسد به اینکه در پی اقدامات جهادی باشند!
البتّه روایت را نباید به گونه ای تفسیر کرد که بیان حق و مقابله با باطل را در هر شرایطی ممنوع بداند. به عبارت دیگر این روایت هم یک قاعده ی کلّی بیان فرموده و هم در مقام تطبیق مصداقی برای آن معیّن می کند که آن قضیّه ی مناظره با ابو حنیفه است. اصل قاعده به جای خود همیشه محفوظست، اما میزان و حدود مماشات با اهل خلاف مربوط به خصوصیّات هر زمان می شود.
مؤیّد این مطلب، تصریح راوی در ذیل حدیث است که این قضیّه در زمان درگیری های آغاز حکومت بنی عبّاس بوده که احتمالا شرایط هنوز به صورت مطلوب برای اظهار حق نرسیده بوده است.
#وظیفه_منتظران
ابو حنيفه گفت: من به اصحاب خود گفته ام نزد اينان (شيعيان) به صحت خبر ماجراى غدير اعتراف نكنيد كه شما را محكوم می كنند!
ناگهان رنگ چهره هيثم بن حبيب صيرفى دگرگون شد و به او گفت: چرا اعتراف نكنند، نعمان! مگر تو خود قبول ندارى؟ گفت: چرا، من خودم قبول دارم و آن را روايت نيز نموده ام.
هيثم گفت: پس چرا اعتراف نكنند در صورتى كه حبيب بن ابى ثابت از ابى الطفيل از زيد بن ارقم روايت كرده است كه على (ع) در رحبه همه حاضران را براى اعتراف به صحت و وقوع ماجراى غدير سوگند داده است؟!
ابو حنيفه گفت: مگر نمی بينيد كه مردم به حدى در اين زمينه گفتگو كرده اند كه ناگزير على مردم را در اين باره سوگند داده است؟!
هيثم گفت: در اين صورت می گوئى على را تكذيب كنيم يا سخنش را رد نمائيم؟
ابو حنيفه گفت:ما على (علیه السلام) را تكذيب نکرده و کلام او را رد نمی کنیم، ولى تو می دانى كه گروهی از مردم در اين باره غلوّ می کنند!
هيثم گفت: سخنى را رسول خدا (ص) فرموده و يک خطبه در آن باره ايراد نموده و ما به صرف اينكه گروهى غلو نموده يا كسى حرفى زده است از بازگوئى آن بهراسيم و از نقل آن دست بداريم؟!
در همين حين كسى وارد شد و با پرسش خود کلام را قطع کرد....
🔸اين سخن در كوفه پيچيد. مدتى بعد ما به حج رفتيم و حبيب بن نزار بن حیان – از موالی بنی هاشم که از این قضیّه اطلاع داشت- هم با ما بود، خدمت امام صادق (ع) رسيده و اداى سلام نموديم، سپس هيثم عرض كرد: يا ابا عبد الله! چنين و چنان شد، و داستان را بازگو كرد.
در اين حال يك حالت نارضايتى در چهره آن حضرت نمايان گشت. حبيب گفت: اين محمد بن نوفل است و در آنجا حاضر بود.
حضرت فرمود: «حبيب! بس كن، با مردم با اخلاق و روش خودشان به نيكى معاشرت كنيد و در عمل با آنان مخالفت ورزيد، كه هر كس را محصول كردار اوست، و روز قيامت با كسى محشور است كه دوستش می داشته است. مردم را بر ضد خودتان و ما نشورانيد، و در انبوه همين مردم داخل شويد. به درستیکه ما روزگار و دولتی داریم که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد».
در اينجا حبيب سكوت كرد و امام (ع) فرمود: «حبيب! فهميدى؟ از دستور من سرپيچى نكنيد كه پشيمان می شويد». گفت: هرگز از دستور شما سر پيچى نخواهم كرد...
(برگرفته از ترجمه آقای حسین استادولی)
✅ ذیل روایت و دستور امام صادق علیه السلام، به خوبی نشانگر عقیده ی انتظار دولت حقّه ی اهل بیت علیهم السلام بوده و می رساند که تا زمان دولت خاصّ آنان، نمی توان با دیگر دولتها و بزرگان اهل خلاف درگیر شد. این مطلب، از طرفی گواه مظلومیّت اهل بیت علیهم السلام و فشار سختیست که بر شیعیان وارد میشده، تا جایی که در مورد حدیث متواتر غدیر هم به آنان اجازه ی گفتگو داده نمی شده است.
و از طرفی خط مشی محافظه کارانه ی امام صادق علیه السلام را می رساند که بر خلاف سخن برخی زیدی مسلکان، تا این حدّ مراقبت می کردند که حتی اصحاب وارد این قبیل جدل ها هم نشوند، چه برسد به اینکه در پی اقدامات جهادی باشند!
البتّه روایت را نباید به گونه ای تفسیر کرد که بیان حق و مقابله با باطل را در هر شرایطی ممنوع بداند. به عبارت دیگر این روایت هم یک قاعده ی کلّی بیان فرموده و هم در مقام تطبیق مصداقی برای آن معیّن می کند که آن قضیّه ی مناظره با ابو حنیفه است. اصل قاعده به جای خود همیشه محفوظست، اما میزان و حدود مماشات با اهل خلاف مربوط به خصوصیّات هر زمان می شود.
مؤیّد این مطلب، تصریح راوی در ذیل حدیث است که این قضیّه در زمان درگیری های آغاز حکومت بنی عبّاس بوده که احتمالا شرایط هنوز به صورت مطلوب برای اظهار حق نرسیده بوده است.
#وظیفه_منتظران
https://tttttt.me/kotob_sh/226
🔸ترجمه:
سید باقر رضوی هندی گوید:
شب عید غدیر در خواب حضرت مهدی علیه السلام را دیدم که اندوهگین و گریان بود، خدمتشان رسیده و دستان مبارک را بوسه زدم. گویی در حال تفکّر بودند.
پرسیدم: آقای من! اکنون ایام شادمانی و عید غدیر است، چه شده که شما را غمگین و گریان میبینم؟!
حضرت فرمود: حزن و اندوه مادرم زهرا (سلام الله علیها) را به یاد آوردم، سپس فرمود:
لا ترانی اتّخَذتُ لا و عُلاها
بَعد بَیت الاحزانِ بَیت سُرور
سوگند به شرف و بلندی او، هرگز مرا نخواهی دید که پس از بیت الاحزان خانه خوشی بگیرم.
🔸ترجمه:
سید باقر رضوی هندی گوید:
شب عید غدیر در خواب حضرت مهدی علیه السلام را دیدم که اندوهگین و گریان بود، خدمتشان رسیده و دستان مبارک را بوسه زدم. گویی در حال تفکّر بودند.
پرسیدم: آقای من! اکنون ایام شادمانی و عید غدیر است، چه شده که شما را غمگین و گریان میبینم؟!
حضرت فرمود: حزن و اندوه مادرم زهرا (سلام الله علیها) را به یاد آوردم، سپس فرمود:
لا ترانی اتّخَذتُ لا و عُلاها
بَعد بَیت الاحزانِ بَیت سُرور
سوگند به شرف و بلندی او، هرگز مرا نخواهی دید که پس از بیت الاحزان خانه خوشی بگیرم.
Telegram
آثار کهن شیعه
#أین_الناصر_والمنتقم
ينقل الشيخ محمد السماوي في (ظرافة الأحلام) عن السيد باقر بن السيد محمد الرضوي الهندي النجفي، قال: رأيت في منامي المهدي -عجل الله تعالی فرجه- ليلة الغدير حزينا باكيا؛ فجئت إليه و سلّمت عليه وقبّلت يديه، و كأنّه يفكّر؛ فقلت: يا سيّدي!…
ينقل الشيخ محمد السماوي في (ظرافة الأحلام) عن السيد باقر بن السيد محمد الرضوي الهندي النجفي، قال: رأيت في منامي المهدي -عجل الله تعالی فرجه- ليلة الغدير حزينا باكيا؛ فجئت إليه و سلّمت عليه وقبّلت يديه، و كأنّه يفكّر؛ فقلت: يا سيّدي!…
Forwarded from Shiamuseum موزه شیعه
دلالت های اعتقادی-تاریخی سکه های ضرب شده به نام حضرت صاحب الزمان علیه السلام
مسئله مهدویت در تاریخ اسلام را می توان از موضوعات مورد قبول تمام فرق اسلامی دانست. به طوریکه هیچ فرقه ای از فرق اسلامی را نمی توان یافت که به این مسئله باور نداشته باشد.
از سوی دیگر مسئلهٔ منجی را نیز می توان در میان تمامی ادیان الهی و حتی غیر الهی نیز امری مشترک دانست.
تفاوت شیعهٔ اثنی عشری با باقی ادیان و مذاهب، در چند امر است، که به دو مورد از مهم ترین آنها اشاره می شود.
1⃣ مهم ترین این تفاوت ها اعتقاد به امام زنده و حاضر (اصطلاحا مهدویت شخصیه) است. به این معنا که شیعه معتقد به وجود امام حیّ حاضر بر روی زمین است که خلیفهٔ خدا بر روی زمین است.
⬅️ لذا این عنوان از نظر شیعه بر هیچ کس جز حضرت صاحب الزمان علیه السلام فرزند امام عسکری علیه السلام قابل تطبیق نیست.
اما باقی ادیان و مذاهب به یک مهدی (اصطلاحا مهدویت نوعیه) باور دارند، که شخصی به نام مهدی زمانی ظهور خواهد کرد. بر اساس اعتقاد شیعه، ظهور مهدی می تواند در هر لحظه اتفاق بیفتد، نه اینکه روزی یک مهدی ظهور نموده و جهان را نجات خواهد داد.
✅✅ به عبارت دیگر شیعیان منتظر «ظهور مهدی» هستند، نه ظهور «مهدی».
2⃣ تفاوت مهم دیگر در این زمینه، اعتقاد به «حجة الله» و «خلیفة الله» بودن امام مهدی علیه السلام است. در باور شیعیان، حضرت مهدی علیه السلام ابتدا حجت و خلیفهٔ خدا بر روی زمین بوده که منجی عالم بشریت نیز هست، اما باقی ادیان و فرقه ها مهدی را تنها یک منجی می دانند.
✅✅ در سکه های معرفی شده که به نام حضرت صاحب الزمان علیه السلام ضرب شده اند و یا نام ایشان در ضمن صلوات بر دوازده امام نقر شده است، این دو تفاوت بارز میان شیعه و باقی ادیان و فرقه ها به طرز چشمگیری به چشم می آید.
✅✅ در سکه های #اولجایتو #سربداران و #مرعشیان عبارت هایی مانند «محمد الخلف الحجة»، «محمد الحجة»، «محمد القائم»، «محمد المهدی»، «المهدی محمد حیّ صاحب الزمان خلیفة الله»، «السلطان محمد المهدی»، «محمد حجة الله و خلیفته» به فراوانی تکرار شده است.
⬅️ این امر نشان می دهد، بدنهٔ عمومی جامعهٔ شیعه در ایران آن زمان از یک سو به شخص امام حیّ حاضر اعتقاد داشتند و از سوی دیگر مرکز ثقل و نقطهٔ اتکای اعتقادی آنها به مهدویت، اعتقاد به حجة الله و خلیفة الله بودن حضرت ولیعصر علیه السلام، بوده است.
@shia_museum
مسئله مهدویت در تاریخ اسلام را می توان از موضوعات مورد قبول تمام فرق اسلامی دانست. به طوریکه هیچ فرقه ای از فرق اسلامی را نمی توان یافت که به این مسئله باور نداشته باشد.
از سوی دیگر مسئلهٔ منجی را نیز می توان در میان تمامی ادیان الهی و حتی غیر الهی نیز امری مشترک دانست.
تفاوت شیعهٔ اثنی عشری با باقی ادیان و مذاهب، در چند امر است، که به دو مورد از مهم ترین آنها اشاره می شود.
1⃣ مهم ترین این تفاوت ها اعتقاد به امام زنده و حاضر (اصطلاحا مهدویت شخصیه) است. به این معنا که شیعه معتقد به وجود امام حیّ حاضر بر روی زمین است که خلیفهٔ خدا بر روی زمین است.
⬅️ لذا این عنوان از نظر شیعه بر هیچ کس جز حضرت صاحب الزمان علیه السلام فرزند امام عسکری علیه السلام قابل تطبیق نیست.
اما باقی ادیان و مذاهب به یک مهدی (اصطلاحا مهدویت نوعیه) باور دارند، که شخصی به نام مهدی زمانی ظهور خواهد کرد. بر اساس اعتقاد شیعه، ظهور مهدی می تواند در هر لحظه اتفاق بیفتد، نه اینکه روزی یک مهدی ظهور نموده و جهان را نجات خواهد داد.
✅✅ به عبارت دیگر شیعیان منتظر «ظهور مهدی» هستند، نه ظهور «مهدی».
2⃣ تفاوت مهم دیگر در این زمینه، اعتقاد به «حجة الله» و «خلیفة الله» بودن امام مهدی علیه السلام است. در باور شیعیان، حضرت مهدی علیه السلام ابتدا حجت و خلیفهٔ خدا بر روی زمین بوده که منجی عالم بشریت نیز هست، اما باقی ادیان و فرقه ها مهدی را تنها یک منجی می دانند.
✅✅ در سکه های معرفی شده که به نام حضرت صاحب الزمان علیه السلام ضرب شده اند و یا نام ایشان در ضمن صلوات بر دوازده امام نقر شده است، این دو تفاوت بارز میان شیعه و باقی ادیان و فرقه ها به طرز چشمگیری به چشم می آید.
✅✅ در سکه های #اولجایتو #سربداران و #مرعشیان عبارت هایی مانند «محمد الخلف الحجة»، «محمد الحجة»، «محمد القائم»، «محمد المهدی»، «المهدی محمد حیّ صاحب الزمان خلیفة الله»، «السلطان محمد المهدی»، «محمد حجة الله و خلیفته» به فراوانی تکرار شده است.
⬅️ این امر نشان می دهد، بدنهٔ عمومی جامعهٔ شیعه در ایران آن زمان از یک سو به شخص امام حیّ حاضر اعتقاد داشتند و از سوی دیگر مرکز ثقل و نقطهٔ اتکای اعتقادی آنها به مهدویت، اعتقاد به حجة الله و خلیفة الله بودن حضرت ولیعصر علیه السلام، بوده است.
@shia_museum
👍1
◾️ یاور جانشینت هستم
#أین_الناصر_والمنتقم
✔️ اگر نتوانستم با دستانم یاریت کنم،
ولی امروز چشمم را روانه ی تو ساخته ام،
و دل و گوش و جشم و بدن و اندیشه ام تو را اجابت کرده، و تسلیم شما و جانشینان و راهنمایان بعد از شما هستم،
پس یاریم برایتان آماده است
تا زمانی که خداوند به امرش حکم کند،
و او بهترین حاکمان است...»
(الصحیفة المهدیة:۹۸۷، به نقل از مزار شیخ مفید (ره): ۱۰۷)
@kotob_sh
#أین_الناصر_والمنتقم
✔️ اگر نتوانستم با دستانم یاریت کنم،
ولی امروز چشمم را روانه ی تو ساخته ام،
و دل و گوش و جشم و بدن و اندیشه ام تو را اجابت کرده، و تسلیم شما و جانشینان و راهنمایان بعد از شما هستم،
پس یاریم برایتان آماده است
تا زمانی که خداوند به امرش حکم کند،
و او بهترین حاکمان است...»
(الصحیفة المهدیة:۹۸۷، به نقل از مزار شیخ مفید (ره): ۱۰۷)
@kotob_sh
بسم الله الرحمن الرحيم
🏴 مع إمام منصور....
#أین_الناصر_والمنتقم
▪️ {وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا}
▫️و آن که مظلوم کشته شد،
پس به درستیکه که برای ولیّش چیرگی قرار دادیم،
پس در کشتار زیاده روی نکند،
که او (از جانب ما) یاری می شود.
از امام باقر عليه السلام روايتست درمورد این آیه ی شریفه فرمود:
✔️«آن حسین بن علی (علیهما السلام) بود که مظلومانه کشته شد، و ما اولیاء (و خونخواهان) او هستیم.
و هنگامی که قائم ما به پا خیزد، خونخواهی حسین (علیه السلام) می کند،
و دنیا پایان نمی رسد، مگر اینکه قبل آن مردی از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله انتقام گرفته، و زمین را از عدل و داد پر کند، همانطور که از ستم پر شده است»
(تفسیر عیّاشی، ذیل همین آیه ی شریفه)
✔️زیارت عاشورا: «فأسال الله الذي أكرم مقامك و أكرمني بك،
أن يرزقني طلب ثارك مع إمام منصور من أهل بيت محمد صلى الله عليه و آله...»
@kotob_sh
🏴 مع إمام منصور....
#أین_الناصر_والمنتقم
▪️ {وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا}
▫️و آن که مظلوم کشته شد،
پس به درستیکه که برای ولیّش چیرگی قرار دادیم،
پس در کشتار زیاده روی نکند،
که او (از جانب ما) یاری می شود.
از امام باقر عليه السلام روايتست درمورد این آیه ی شریفه فرمود:
✔️«آن حسین بن علی (علیهما السلام) بود که مظلومانه کشته شد، و ما اولیاء (و خونخواهان) او هستیم.
و هنگامی که قائم ما به پا خیزد، خونخواهی حسین (علیه السلام) می کند،
و دنیا پایان نمی رسد، مگر اینکه قبل آن مردی از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله انتقام گرفته، و زمین را از عدل و داد پر کند، همانطور که از ستم پر شده است»
(تفسیر عیّاشی، ذیل همین آیه ی شریفه)
✔️زیارت عاشورا: «فأسال الله الذي أكرم مقامك و أكرمني بك،
أن يرزقني طلب ثارك مع إمام منصور من أهل بيت محمد صلى الله عليه و آله...»
@kotob_sh
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
▪️اهمّیّت ادای دین
مسلم بن عقیل در آخرین ساعات عمرش در کاخ ابن زیاد _چون کسی را نیافت_ از عمر بن سعد سه درخواست کرد. در آن شرایط خطیر و بحرانی نخستین درخواستش این بود:
«إنّ عَلَىّ بالكوفة دَيناً استدنتُهُ منذُ قدمتُ الكوفة سبعمائة درهم فاقضِها عنى» (الطبری، التاریخ، ۲۸۲/۴ و نیز نک: ابن اعثم، الفتوح، ۵۷/۵)
یعنی من از زمانی که به کوفه وارد شدم از مردم این شهر، ۷۰۰ درهم قرض گرفتهام؛ پس آن را از طرف من ادا کن [۱]
______
[۱] از نقل ابن اعثم چنین به نظر میرسد که مسلم از عمر بن سعد خواسته تا این دین را با فروش اسب و سلاح مسلم ادا کند.
@sohof2
مسلم بن عقیل در آخرین ساعات عمرش در کاخ ابن زیاد _چون کسی را نیافت_ از عمر بن سعد سه درخواست کرد. در آن شرایط خطیر و بحرانی نخستین درخواستش این بود:
«إنّ عَلَىّ بالكوفة دَيناً استدنتُهُ منذُ قدمتُ الكوفة سبعمائة درهم فاقضِها عنى» (الطبری، التاریخ، ۲۸۲/۴ و نیز نک: ابن اعثم، الفتوح، ۵۷/۵)
یعنی من از زمانی که به کوفه وارد شدم از مردم این شهر، ۷۰۰ درهم قرض گرفتهام؛ پس آن را از طرف من ادا کن [۱]
______
[۱] از نقل ابن اعثم چنین به نظر میرسد که مسلم از عمر بن سعد خواسته تا این دین را با فروش اسب و سلاح مسلم ادا کند.
@sohof2
🕯 طواف پروانه ها بر گرد شمع
قضيه ی طلب نصرت امام حسین علیه السلام از عبید الله بن حر جعفی و سرباز زدن در عمده ی مقاتل ذکر شده و همگی شنیده ایم. در برخی نقل ها، عبید الله بن حرّ جعفی ورود امام حسین علیه السلام را چنین توصیف می کند:
▪️حسین علیه السلام بر من وارد شد، و محاسنش همچون پر کلاغ سیاه بود [بر اثر خضاب]. هیچکس را به نیکویی و چشمنوازی او ندیدم.
و بر هیچ کس همچون حسین (علیه السلام) دلم نسوخت، آنگاه که وی را دیدم که می آید و کودکان گردش را گرفته اند...
▪️ دخل عليّ الحسين عليه السلام و لحيته كأنها جناح غراب و ما رأيت أحدا قط أحسن و لا أملأ للعين من الحسين،
و لا رققت على أحد قط رقتي عليه حين رأيته يمشي و الصبيان حوله. (الدر النظیم/ 549 و...)
قضيه ی طلب نصرت امام حسین علیه السلام از عبید الله بن حر جعفی و سرباز زدن در عمده ی مقاتل ذکر شده و همگی شنیده ایم. در برخی نقل ها، عبید الله بن حرّ جعفی ورود امام حسین علیه السلام را چنین توصیف می کند:
▪️حسین علیه السلام بر من وارد شد، و محاسنش همچون پر کلاغ سیاه بود [بر اثر خضاب]. هیچکس را به نیکویی و چشمنوازی او ندیدم.
و بر هیچ کس همچون حسین (علیه السلام) دلم نسوخت، آنگاه که وی را دیدم که می آید و کودکان گردش را گرفته اند...
▪️ دخل عليّ الحسين عليه السلام و لحيته كأنها جناح غراب و ما رأيت أحدا قط أحسن و لا أملأ للعين من الحسين،
و لا رققت على أحد قط رقتي عليه حين رأيته يمشي و الصبيان حوله. (الدر النظیم/ 549 و...)
مراثی الامام الحسین علیه السلام.pdf
979 KB
✔️تعدادی از مراثی امام حسین علیه السلام که در یک مجموعه ی کهن کتابخانه مجلس به شماره ۱۵۴۴۱ نوشته شده در سال ۸۲۲ گردآوری شده است،
شامل:
قصیده لامیه ای از عبد الوهّاب بن صالح عرندس، با آغاز: سقاک الحیا یا طف لازارک المحل/ و صابک صوب الدمع ان… الوبل. ظاهرا این قصیده تاکنون منتشر نشده است.
از صاحب بن عبّاد با آغاز: عین جودی علی الشهید القتیل..
سلیمان بن قتة: مررت علی ابیات آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین)...
ابو الحسن علی بن احمد الجوهری: وجدی بکوفان ما وجدی بکوفان...، و قصیده دیگر با آعاز: یا أهل عاشور یا لهفی علی الدین
زینب بنت فاطمة اخت الحسین علیه السلام: اما شجاک یا سکن، قتل الحسین والحسن (علیهما السلام)
بعض شعراء قزوین: رأس ابن بنت محمد و وصیه (علیهم السلام)...
شامل:
قصیده لامیه ای از عبد الوهّاب بن صالح عرندس، با آغاز: سقاک الحیا یا طف لازارک المحل/ و صابک صوب الدمع ان… الوبل. ظاهرا این قصیده تاکنون منتشر نشده است.
از صاحب بن عبّاد با آغاز: عین جودی علی الشهید القتیل..
سلیمان بن قتة: مررت علی ابیات آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین)...
ابو الحسن علی بن احمد الجوهری: وجدی بکوفان ما وجدی بکوفان...، و قصیده دیگر با آعاز: یا أهل عاشور یا لهفی علی الدین
زینب بنت فاطمة اخت الحسین علیه السلام: اما شجاک یا سکن، قتل الحسین والحسن (علیهما السلام)
بعض شعراء قزوین: رأس ابن بنت محمد و وصیه (علیهم السلام)...
👍3
🔷 «جدّم امام حسین علیه السلام را به خاطر ری کشتند!»
این روایت جالب در انتهای نسخه ی کهنی از ارشاد شیخ مفید موجود بوده و چند سال پیش محقق گرامی سید حسن موسوی بروجردی در کانال خود بازخوانی و ترجمه نموده است. مرور دوباره بر آن همچنان لطف دارد:
▪️دوریستی به سندش نقل کرده... روزى نزد امام صادق ع رفتم در حالى كه گروهى از مردمان رى نزد او مشرف شده بودند. آنان بر امام سلام كردند و امام (علیه السلام) سلام آنان را پاسخ داد و فرمود: اهل كجایید؟ گفتند: مردمانى از اهل جبال هستیم. امام (علیه السلام) فرمود: از كدام جبال؟ گفتند: از اهل رى.
امام (علیه السلام) سر به زیر انداخت گریست تا آنجا كه محاسن شریفش از اشك تر شد. آنگاه رو به آنان كرد و فرمود: «نفرین بر رى و آنچه در اوست. چرا كه به خاطر آن جدّم حسین (علیه السلام) كشته شد!»
سخنگوى آنان برخواست و گفت: یا ابا عبد الله ما اهل رى هستیم.
امام (علیه السلام) فرمود: آفرین بر برادران قمى ما! اين دو شهر با یكدیگر در تقابلند. آنان دوباره گفتند: ما اهل رى هستیم. امام (علیه السلام) دوباره فرمود: آفرین بر برادران قمى ما!
گفتند: یا ابا عبد الله، قمیون چه برترى و فضیلتى دارند تا ما هم به آنجا برویم و ساكن شویم؟
امام (علیه السلام) فرمود: «آگاه باشید كه براى خداوند حرمى است و آن مكه است، و آگاه باشید که براى پیامبر (صلی الله علیه وآله) حرمى است و آن مدینه است، و آگاه باشید که براى امیر المومنین (علیه السلام) حرمى است و آن كوفه است، و آگاه باشید که حرم من و فرزندانم پس از من قم است. در قم بانویى از فرزندان من دفن خواهد شد كه نامش فاطمه است و با شفاعت او قمیون به بهشت وارد مىشوند».
گفتند این بانو از كدام یك از شما خواهد بود؟ امام (علیه السلام) فرمود: از فرزندم موسى بن جعفر (علیه السلام).
👈جنگ اهل ری با امام زمان علیه السلام
▪️متن اصلی:
حدّث الأمير السید الإمام العالم ضیاء الدین، سلطان العلماء، فضل الله بن علی بن عبیدالله الحسني، قال: أخبرني السید الإمام، السعید، تاج الدین ابوالماجد ظفر بن الحسین بن المظفّر، قال: أخبرني الشیخ المفید العالم الحسن بن جعفر الدوریستي بإسناده إلی ولد تمیم بن مهران، فقال: دخلتُ بلد کوتا قلعة محمد بن مسعود الثقفي فقلت: یا أبا الحسن تری أن تحدّثني بحدیث لم أسمعه منك، قال: نعم، حَدِّثْه... أنّه دخل یوماً علی أبي عبدالله (علیهم السلام) فقد قدم علیه وفود أهل الري فقالوا له: السلام علیکم یا أباعبدالله، فقال: «علیکم السلام، من أنتم؟» فقالوا: قوم من أهل الجبال، فقال: «من أيّ الجبال؟» فقالوا: من أهل الري، فأطرق ملیاً في الأرض حتّی ابتلت لحیته من دموعه، فقال لهم: «لعن الله الريّ وما حَوَت، فقد قتل بسببها جدّي الحسین (علیه السلام)».
قام علیه متکلِّمُهم، فقال: یا أبا عبدالله إنّا رازيّون، فقال: «مرحباً بإخوانتا القمّیین المدينتان متقابلتین»، فقال: یا ابا عبدالله إنّا رازيّون! فقال: «مرحباً بإخواننا [القمّیّین]» فقالوا: یا أبا عبدالله أيّ فضیلة لهم لننتقل إلیها ونسکنها؟
فقال علیه السلام: «ألا إنّ [لله حرماً] وهي مکّة، ألا إنّ لرسول الله (صلی الله علیه وآله) حرماً وهي المدينة، ألا إنّ لأمیر المؤمنین علیه [السلام حرماً] وهي الکوفة، ألا إنّ حرمي وحرم ولدي من بعدی قم، فتدفن فیها امرأة من ولدي اسمها فاطمة تدخل بشفاعتها القمّیّون الجنّة، قالوا: وهذه المرأة من أيّکم؟ قال: من وَلَدي موسی بن جعفر (صلوات الله علیهما)».
وجد في نسخ السعید أبي المکارم، نازویه القمي (رحمه الله)، من إملا السید الإمام ضیاء الدین بأسانید شیخنا إلی أبي عبدالله (علیه السلام)
@kotob_sh
این روایت جالب در انتهای نسخه ی کهنی از ارشاد شیخ مفید موجود بوده و چند سال پیش محقق گرامی سید حسن موسوی بروجردی در کانال خود بازخوانی و ترجمه نموده است. مرور دوباره بر آن همچنان لطف دارد:
▪️دوریستی به سندش نقل کرده... روزى نزد امام صادق ع رفتم در حالى كه گروهى از مردمان رى نزد او مشرف شده بودند. آنان بر امام سلام كردند و امام (علیه السلام) سلام آنان را پاسخ داد و فرمود: اهل كجایید؟ گفتند: مردمانى از اهل جبال هستیم. امام (علیه السلام) فرمود: از كدام جبال؟ گفتند: از اهل رى.
امام (علیه السلام) سر به زیر انداخت گریست تا آنجا كه محاسن شریفش از اشك تر شد. آنگاه رو به آنان كرد و فرمود: «نفرین بر رى و آنچه در اوست. چرا كه به خاطر آن جدّم حسین (علیه السلام) كشته شد!»
سخنگوى آنان برخواست و گفت: یا ابا عبد الله ما اهل رى هستیم.
امام (علیه السلام) فرمود: آفرین بر برادران قمى ما! اين دو شهر با یكدیگر در تقابلند. آنان دوباره گفتند: ما اهل رى هستیم. امام (علیه السلام) دوباره فرمود: آفرین بر برادران قمى ما!
گفتند: یا ابا عبد الله، قمیون چه برترى و فضیلتى دارند تا ما هم به آنجا برویم و ساكن شویم؟
امام (علیه السلام) فرمود: «آگاه باشید كه براى خداوند حرمى است و آن مكه است، و آگاه باشید که براى پیامبر (صلی الله علیه وآله) حرمى است و آن مدینه است، و آگاه باشید که براى امیر المومنین (علیه السلام) حرمى است و آن كوفه است، و آگاه باشید که حرم من و فرزندانم پس از من قم است. در قم بانویى از فرزندان من دفن خواهد شد كه نامش فاطمه است و با شفاعت او قمیون به بهشت وارد مىشوند».
گفتند این بانو از كدام یك از شما خواهد بود؟ امام (علیه السلام) فرمود: از فرزندم موسى بن جعفر (علیه السلام).
👈جنگ اهل ری با امام زمان علیه السلام
▪️متن اصلی:
حدّث الأمير السید الإمام العالم ضیاء الدین، سلطان العلماء، فضل الله بن علی بن عبیدالله الحسني، قال: أخبرني السید الإمام، السعید، تاج الدین ابوالماجد ظفر بن الحسین بن المظفّر، قال: أخبرني الشیخ المفید العالم الحسن بن جعفر الدوریستي بإسناده إلی ولد تمیم بن مهران، فقال: دخلتُ بلد کوتا قلعة محمد بن مسعود الثقفي فقلت: یا أبا الحسن تری أن تحدّثني بحدیث لم أسمعه منك، قال: نعم، حَدِّثْه... أنّه دخل یوماً علی أبي عبدالله (علیهم السلام) فقد قدم علیه وفود أهل الري فقالوا له: السلام علیکم یا أباعبدالله، فقال: «علیکم السلام، من أنتم؟» فقالوا: قوم من أهل الجبال، فقال: «من أيّ الجبال؟» فقالوا: من أهل الري، فأطرق ملیاً في الأرض حتّی ابتلت لحیته من دموعه، فقال لهم: «لعن الله الريّ وما حَوَت، فقد قتل بسببها جدّي الحسین (علیه السلام)».
قام علیه متکلِّمُهم، فقال: یا أبا عبدالله إنّا رازيّون، فقال: «مرحباً بإخوانتا القمّیین المدينتان متقابلتین»، فقال: یا ابا عبدالله إنّا رازيّون! فقال: «مرحباً بإخواننا [القمّیّین]» فقالوا: یا أبا عبدالله أيّ فضیلة لهم لننتقل إلیها ونسکنها؟
فقال علیه السلام: «ألا إنّ [لله حرماً] وهي مکّة، ألا إنّ لرسول الله (صلی الله علیه وآله) حرماً وهي المدينة، ألا إنّ لأمیر المؤمنین علیه [السلام حرماً] وهي الکوفة، ألا إنّ حرمي وحرم ولدي من بعدی قم، فتدفن فیها امرأة من ولدي اسمها فاطمة تدخل بشفاعتها القمّیّون الجنّة، قالوا: وهذه المرأة من أيّکم؟ قال: من وَلَدي موسی بن جعفر (صلوات الله علیهما)».
وجد في نسخ السعید أبي المکارم، نازویه القمي (رحمه الله)، من إملا السید الإمام ضیاء الدین بأسانید شیخنا إلی أبي عبدالله (علیه السلام)
@kotob_sh
👍1
آثار کهن شیعه
بسم الله الرحمن الرحيم ✳️خوشا به حال خدمتگزاران راستین امام علیه السلام... #تربیت_شیعه #شیعیان_راستین چقدر خوب است تعامل راویان و وکلاء جلیل ائمه علیهم السلام را حداقل آشنا باشیم و بفهمیم چه قدر دور هستیم و چه ادعاهایی هم داریم...! 📜نامه ی زیر را شیخ طوسی…
بسم الله الرحمن الرحيم
🔷«همیشه در منظرم بودی...!»
(اشتیاق امام زمان علیه السلام برای دیدار اصحابش)
#أین_الناصر_والمنتقم #شیعیان_راستین
از احادیث مختلفی استفاده می شود که ائمه علیهم السلام لطف و محبت خاصی نسبت به اصحاب خالصشان دارند، تا جایی که گاه آرزوی حضور و خلوت کردن با آنان را داشتند.
این روایت امام باقر علیه السلام را حتما زیاد شنیده اید:
✔️« اما و الله انى لاحب ريحكم و ارواحكم».
به خدا سوگند که من بوی و ارواح شما را دوست می دارم...
در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام وارد شده که به جمعی از شیعیان فرمودند:
✔️«إني لأحب رؤيتكم و أشتاق إلى حديثكم»(المحاسن/۱۶۳)
من دیدار شما را دوست دارم و به گفتگوی با شما مشتاقم...
طبیعتا این محبت خاص در مورد امام زمان علیه السلام هم وجود دارد، اما کیست لایق آن...؟!
در روایت معروف علی بن مهزیار که خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شود می خوانیم:
✔️ و چون برابرم پدیدار شد، شتافتم تا خود را بدو رسانم و خود را به پایش افکندم و تمام بدنش را بوسه باران کردم؛
آنگاه فرمود: «اى ابا اسحاق! روزگار مرا وعده مى داد كه تو را ديدار مى كنم،
و رابطه قلبى ما- با وجود دورى منزل و تأخير ملاقات- همواره تو را در نظرم مجسم مى نمود، تا به جایی كه گويا هيچ گاه از لذت همراهی و تخیل مشاهده يك ديگر خالى نبوده ایم!
و خدا را -كه ولىّ حمد است- شكر مى گويم كه ملاقات را حاصل كرد و سختى درد و دورى را به آسايش و آگاهى مبدل ساخت...».
(کمال الدین ۲/۴۴۷، برگرفته از ترجمه ی آقای پهلوان)
▪️متن عربی:
فلما مثل لي أسرعت إلى تلقيه فأكببت عليه ألثم كل جارحة منه. فقال لي: «مرحباً بك يا با إسحاق! لقد كانت الأيام تعدني وشك لقائك و المعاتب بيني و بينك على تشاحط الدار و تراخي المزار تتخيل لي صورتك حتى كأن لم نخل طرفة عين من طيب المحادثة و خيال المشاهدة و أنا أحمد الله ربي ولي الحمد على ما قيض من التلاقي و رفه من كربة التنازع و الاستشراف ثم سألني عن إخواني متقدمها و متأخرها».
🔷«همیشه در منظرم بودی...!»
(اشتیاق امام زمان علیه السلام برای دیدار اصحابش)
#أین_الناصر_والمنتقم #شیعیان_راستین
از احادیث مختلفی استفاده می شود که ائمه علیهم السلام لطف و محبت خاصی نسبت به اصحاب خالصشان دارند، تا جایی که گاه آرزوی حضور و خلوت کردن با آنان را داشتند.
این روایت امام باقر علیه السلام را حتما زیاد شنیده اید:
✔️« اما و الله انى لاحب ريحكم و ارواحكم».
به خدا سوگند که من بوی و ارواح شما را دوست می دارم...
در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام وارد شده که به جمعی از شیعیان فرمودند:
✔️«إني لأحب رؤيتكم و أشتاق إلى حديثكم»(المحاسن/۱۶۳)
من دیدار شما را دوست دارم و به گفتگوی با شما مشتاقم...
طبیعتا این محبت خاص در مورد امام زمان علیه السلام هم وجود دارد، اما کیست لایق آن...؟!
در روایت معروف علی بن مهزیار که خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شود می خوانیم:
✔️ و چون برابرم پدیدار شد، شتافتم تا خود را بدو رسانم و خود را به پایش افکندم و تمام بدنش را بوسه باران کردم؛
آنگاه فرمود: «اى ابا اسحاق! روزگار مرا وعده مى داد كه تو را ديدار مى كنم،
و رابطه قلبى ما- با وجود دورى منزل و تأخير ملاقات- همواره تو را در نظرم مجسم مى نمود، تا به جایی كه گويا هيچ گاه از لذت همراهی و تخیل مشاهده يك ديگر خالى نبوده ایم!
و خدا را -كه ولىّ حمد است- شكر مى گويم كه ملاقات را حاصل كرد و سختى درد و دورى را به آسايش و آگاهى مبدل ساخت...».
(کمال الدین ۲/۴۴۷، برگرفته از ترجمه ی آقای پهلوان)
▪️متن عربی:
فلما مثل لي أسرعت إلى تلقيه فأكببت عليه ألثم كل جارحة منه. فقال لي: «مرحباً بك يا با إسحاق! لقد كانت الأيام تعدني وشك لقائك و المعاتب بيني و بينك على تشاحط الدار و تراخي المزار تتخيل لي صورتك حتى كأن لم نخل طرفة عين من طيب المحادثة و خيال المشاهدة و أنا أحمد الله ربي ولي الحمد على ما قيض من التلاقي و رفه من كربة التنازع و الاستشراف ثم سألني عن إخواني متقدمها و متأخرها».
👍3❤1👏1
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت درگذشت مرجع والا مقام، آیة الله سید محمد سعید حکیم (رضوان الله تعالی علیه)
برگزار می شود:
🔷«بررسی نظریه ولایت فقیه در اندیشه ی آیة الله سید محمد سعید حکیم (ره)»
✅ ایشان در زمینه ی ولایت فقیه، بیانات نقادانه، جامع و روشنی دارند که پرداختن به آن می تواند در حل مسأله سودمند باشد.
به صورت لایو در اینستاگرام بنده :
https://www.instagram.com/razavitoosims/
و پخش زنده آپارات در صفحه:
https://www.aparat.com/ghiiam/live
▪️دوشنبه، ۱۵ شهریور، ساعت ۲۱ ان شاء الله تعالی
@kotob_sh
به مناسبت درگذشت مرجع والا مقام، آیة الله سید محمد سعید حکیم (رضوان الله تعالی علیه)
برگزار می شود:
🔷«بررسی نظریه ولایت فقیه در اندیشه ی آیة الله سید محمد سعید حکیم (ره)»
✅ ایشان در زمینه ی ولایت فقیه، بیانات نقادانه، جامع و روشنی دارند که پرداختن به آن می تواند در حل مسأله سودمند باشد.
به صورت لایو در اینستاگرام بنده :
https://www.instagram.com/razavitoosims/
و پخش زنده آپارات در صفحه:
https://www.aparat.com/ghiiam/live
▪️دوشنبه، ۱۵ شهریور، ساعت ۲۱ ان شاء الله تعالی
@kotob_sh
👍1
آثار کهن شیعه
◀️صوت جلسه ی «ولایت فقیه در اندیشه آیة الله سید محمد سعید حکیم (ره)» (با عرض پوزش از بروز مشکل در پخش آپارات، لایو در اینستاگرام هم ذخیره شده است) ✔️طبق نظر ايشان، ولایت مطلقه مرتبه ای خاصّ برای معصومین علیهم السلام بوده و تعمیم ولایت به دیگران، مخالف ضروریات…
بسم الله الرحمن الرحیم
🔷ولایت، پدری است نه ریاست و تکبّر!
از جمله مباحثی که در این بحث مطرح شد و قرار شد مستندش در کانال ارسال شود، این بود که بر خلاف تصور عمومی، «ولایت» یک مقام مهر آمیز و دلسوزانه نسبت به افراد جامعه است، نه صرف سلطنت و ریاست بر آن ها!
(این بخش صوت⏪ 7:22 )
در این زمینه روایات متعدّدی وجود دارد، برای نمونه به این روایت جالب توجه کنید:
☑️مرحوم صدوق از ابن فضال نقل کرده که امام رضا علیه السلام فرمود:
«مهر و شفقت پيغمبر صلى الله عليه و آله نسبت به امتش، مانند شفقت و مهربانى پدران نسبت به فرزندان است؛ و بهترينِ امت رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، على- عليه السلام- است، و دلسوزی على عليه السلام همانند مهر و شفقت اوست، زيرا او وصى و خليفه و امام پس از او است؛ پس براى اين بود كه فرمود: "من و على دو پدر اين امتيم".
و رسول خدا صلى الله عليه و آله بر منبر رفت و فرمود: "هر كس دين یا بی سرپرستانی پس از خود باقى گذارد، مسئولیتش بر عهده ی منست؛ و هر كس كه مالى و ثروتى باقى گذارد، برای ورثه اش خواهد بود".
و از اين جهت است كه پيغمبر صلى الله عليه و آله به مؤمنين از پدران و مادرانشان و همچنين از خودشان بخودشان اولى بود؛ و از براى امير مؤمنان (عليه السلام) همين طور پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله اين اولويت جريان پیدا کرد».
➕متن عربی:
حدثنا محمد بن إبراهيم بن إسحاق الطالقاني رضي الله عنه قال حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد الكوفي قال حدثنا علي بن الحسن بن علي بن فضال عن أبيه عن أبی الحسن علیه السلام فی حدیث قال: «إن شفقة النبي ص على أمته شفقة الآباء على الأولاد و أفضل أمته علي ع ، و من بعده شفقة علي ع عليهم كشفقته ص لأنه وصيه و خليفته و الإمام بعده فلذلك قال أنا و عليّ أبوا هذه الأمة، و صعد النبي ص المنبر فقال: من ترك دينا أو ضياعا فعلي و إلي و من ترك مالا فلورثته؛ فصار بذلك أولى بهم من آبائهم و أمهاتهم و أولى بهم منهم بأنفسهم و كذلك أمير المؤمنين ع بعده جرى ذلك له مثل ما جرى لرسول الله ص. ( عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۲/۸۶)
🔷ولایت، پدری است نه ریاست و تکبّر!
از جمله مباحثی که در این بحث مطرح شد و قرار شد مستندش در کانال ارسال شود، این بود که بر خلاف تصور عمومی، «ولایت» یک مقام مهر آمیز و دلسوزانه نسبت به افراد جامعه است، نه صرف سلطنت و ریاست بر آن ها!
(این بخش صوت⏪ 7:22 )
در این زمینه روایات متعدّدی وجود دارد، برای نمونه به این روایت جالب توجه کنید:
☑️مرحوم صدوق از ابن فضال نقل کرده که امام رضا علیه السلام فرمود:
«مهر و شفقت پيغمبر صلى الله عليه و آله نسبت به امتش، مانند شفقت و مهربانى پدران نسبت به فرزندان است؛ و بهترينِ امت رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، على- عليه السلام- است، و دلسوزی على عليه السلام همانند مهر و شفقت اوست، زيرا او وصى و خليفه و امام پس از او است؛ پس براى اين بود كه فرمود: "من و على دو پدر اين امتيم".
و رسول خدا صلى الله عليه و آله بر منبر رفت و فرمود: "هر كس دين یا بی سرپرستانی پس از خود باقى گذارد، مسئولیتش بر عهده ی منست؛ و هر كس كه مالى و ثروتى باقى گذارد، برای ورثه اش خواهد بود".
و از اين جهت است كه پيغمبر صلى الله عليه و آله به مؤمنين از پدران و مادرانشان و همچنين از خودشان بخودشان اولى بود؛ و از براى امير مؤمنان (عليه السلام) همين طور پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله اين اولويت جريان پیدا کرد».
➕متن عربی:
حدثنا محمد بن إبراهيم بن إسحاق الطالقاني رضي الله عنه قال حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد الكوفي قال حدثنا علي بن الحسن بن علي بن فضال عن أبيه عن أبی الحسن علیه السلام فی حدیث قال: «إن شفقة النبي ص على أمته شفقة الآباء على الأولاد و أفضل أمته علي ع ، و من بعده شفقة علي ع عليهم كشفقته ص لأنه وصيه و خليفته و الإمام بعده فلذلك قال أنا و عليّ أبوا هذه الأمة، و صعد النبي ص المنبر فقال: من ترك دينا أو ضياعا فعلي و إلي و من ترك مالا فلورثته؛ فصار بذلك أولى بهم من آبائهم و أمهاتهم و أولى بهم منهم بأنفسهم و كذلك أمير المؤمنين ع بعده جرى ذلك له مثل ما جرى لرسول الله ص. ( عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۲/۸۶)
👍1
✔️ از محبوبترین کلمات نزد خداوند
...عن عاصم بن بهدلة، عن زر [بن حبيش]، عن علي [علیه السلام] قال:
«أحبّ الكلام إلى الله أن يقول العبد وهو ساجد: ربِّ إنّي ظلمتُ نفسي فاغفر لي، فإنّه لا يغفر الذنوب إلّا أنت».
(جزء حدیث علي بن حرب عن سفيان)
🔷 از امیر المؤمنین علیه السلام روايت كند كه فرمود:
از محبوبترین سخن ها نزد خداوند این است که بنده اش در سجده گوید:
"خداوندا، به درسیتکه بر خودم ستم روا داشتم،
پس مرا ببخش،
که جز تو هیچ کس گناهان را نبخشد..."
متن خلاصه این نقل در برخی منابع همچون مصنف عبد الرزاق به چشم می خورد.
...عن عاصم بن بهدلة، عن زر [بن حبيش]، عن علي [علیه السلام] قال:
«أحبّ الكلام إلى الله أن يقول العبد وهو ساجد: ربِّ إنّي ظلمتُ نفسي فاغفر لي، فإنّه لا يغفر الذنوب إلّا أنت».
(جزء حدیث علي بن حرب عن سفيان)
🔷 از امیر المؤمنین علیه السلام روايت كند كه فرمود:
از محبوبترین سخن ها نزد خداوند این است که بنده اش در سجده گوید:
"خداوندا، به درسیتکه بر خودم ستم روا داشتم،
پس مرا ببخش،
که جز تو هیچ کس گناهان را نبخشد..."
متن خلاصه این نقل در برخی منابع همچون مصنف عبد الرزاق به چشم می خورد.
👏1