کانال صنفی معلمان ایران
6.36K subscribers
17.2K photos
2.6K videos
407 files
8.26K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
🌀 نقد فیلم

♦️ چرا کشیش گریگوری همه بانوان شهر را «مالنا» می‌بیند؟!

🖊 غلامرضا علیزاده

مالنا (malena) فیلم مشهور و جنجال برانگیز به‌کارگردانی جوزپه تورناتوره است که به سبب جذابیت تنانه نقش اول آن، که با بازی درخشان مونیکا بلوچی انجام گرفت، محل گفتگوی مخاطبان و منتقدان بود.

«مالنا» ابتدا بی‌آنکه خود بخواهد هدف نگاه های طمع آلود نوجوانان و آنگاه متنفذین و حتا وکیل خود قرار می گیرد و سرانجام در مسیری می‌افتد که افسران متجاوز آلمانی در جنگ جهانی دوم برای دستیابیِ او، گوی سبقت را در رغبت بدو از یکدیگر می‌ربایند!

در اين فيلم، آن چه بیش از هر چیز خود را بازنمایی می‌کند، ابژه جنسیِ زن است، زیرا تمجید از جنسیت زن تنها او را در حدِ قهرمان «پورن» فرو می‌کاهد. اینجاست که اما داناهیو در کتاب خود تحت عنوان "اتاق"می‌گوید؛

«برای همخوابگی دو جنسیت، تفاهم بین دو جسم کافیست! اما برای هماغوشی، لاجرم باید تناسبی بین دو روح اتفاق بیفتد.»

جهت فهم دقیق این مطلب از مفهوم دازاین که هایدگر شارح آن بوده، وام می‌گیرم؛

می‌دانیم که دازاین، گشوده به دیگری است و این گشودگی(openness) به کشف دیگری بوسیله برون سپاری خویش، منجر می‌شود. (برون خویشی دازاین) به دیگر معنا؛ دازاین راهی به دیگری می‌یابد. راهی که او را همواره مشتاق‌تر می‌سازد.

ذیل چنین پیش فرضی، هست که «اوشو» در سکس وفرا‌آگاهی چنین رخداد عاشقانه ای را می‌ستاید. در سایه چنین فنومنی، طرفین خود را نه به مثابه سوژه، و جنس زن نیز نه به مثابه ابژه، بل که خود را، دو «دازاین» گشوده به روی هم می‌بینند.
اگر چنین فعل و انفعال مقدسی رخ دهد، دو نفر خود را بخت‌یار می‌بینند و احساس خوشبختی می‌کنند. در غیر این صورت زوجین در حد دو پارتنری باقی می‌مانند که منتهای آمال شان کمینه ای تحت عنوان «ابژکتیویسم جنسی» خواهد بود.

با این مقدمه مطوّل، اکنون بخوبی این نکته را فهم می کنیم که چرا شارحان دینِ تاریخی همه جامعه ی هدف را ذیل مفهوم ابژه جنسی تبیین می‌کنند.

از منظر این دسته از فقیهان، زن یک ابژه است. از همین رو، همه مصادیق حضور زن در اجتماع، با این نگاه فهم می‌شود. بنابر این جای شگفتی نیست اگر به پستان های گرگ لوگوی تیم فوتبال آ.س. رم ایتالیا هم حساس شوند و حکم به سانسور آن دهند. و یا صور قبیحه ای! چون نقاشی دختری بازیگوش زیر درختی در روی جلد کتاب های درسی، توجه‌شان را بخود جلب کند، یا آن چنان که رییس اسبق صداوسیما می‌گفت؛ برخی‌ها نسبت به صدا و چهره گوینده زنِ خبر نیز متذکر شوند و انذار دهند!

مرادِ نگارنده از بسط این مفهوم آن است که؛ اگر نگاه فاعلِ شناسا، زن را بعنوان ابژه جنسی نبیند، اتفاق ناخوشایندی در اندرون نخواهد افتاد. حتا شیطان هم به مثابه مفهوم برکشیده ادیانِ ابراهیمی به خلوتگاه آنان رسوخ نخواهد کرد، چرا که شیطان یا هر آنچه نیرویِ شرش خوانند، از پندار آدمی بر می‌خیزد؛ نه آن‌ که بر سنگ های منجمد، متجسم گردد.

در شگفتم از این که؛ کشیش گریگوری از پشت بامِ کلیسایِ فلورانس، شهر را می پاید و شوربختانه هر جنبنده ای را مالنا می‌بیند!

#فرهنگ
#سینما
#نقد_فیلم
#مالنا

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi
کانال صنفی معلمان ایران
🌀فیلم کوتاه 🎞 زالو 🔸 بهمن کیارستمی 🔹 روز گذشته فیلم کوتاهی از بهمن کیارستمی پخش شد با عنوان زالو، که مورد توجه منتقدان و عموم قرار گرفت. این فیلم کوتاه که در سه بخش تهیه شده به رابطه ی پدر و فرزندی بهمن با پدرش عباس کیارستمی می پردازد‌ بخش اول فیلم…
🔸نگاهی به فیلم کوتاه زالو

🔹منا طالشی

فیلم زالو اثری صرفا در نقد کیارستمی نیست. اثری نیست که بخواهد صرفا مسئله ای تربیتی را مطرح کند ضمن اینکه اگر کیارستمی چنان زالو صفت بود و منظور بهمن کیارستمی هم چنین بود؛ نباید فراموش کرد در این فیلم کوتاه عاملیت را خود او به دوربین نمی داد.
یعنی باز کیارستمی عاملیت هنری را مشغول کارگردانی زندگی خودش قرار داده است.
بنابراین او هم می توانسته فکر کند ممکن است روزی این فیلم در جایی دیده یا بازخوانی شود و حتی عامدانه دوربین را قاضی اصلی قرار داده باشد.
این هم جسارت بزرگیست که انسان به دوربین حق داوری بیشتری بدهد تا به خودش؛ یعنی به چشم دیگری بیشتر اعتماد کند و زندگیش را در معرض دید بگذارد.
اهمیت این اثر از نظر همان قابلیت تاویل بی پایانیست که در اختیار می گذارد.
ظاهراً در فیلم با بهمن واقعی و عباس کیارستمی واقعی روبروییم اما چقدر می‌شود اطمینان داشت این دو واقعی هستند و دقیقا در قالب پدر و پسر هستند نه نقش این دو.
در واقع مستند کردن صحنه ای از زندگی واقعی توسط پدری که خودش کارگردان و دوربین به دست است؛ امکان ندارد تنها برای اجرای واقعیت باشد و نگاه دوربین را فراموش کند.
مسئله بعدی عنوان زالوست.
در فیلم، کیارستمی از این عنوان تبری می‌جوید و آن را به بهمن نسبت می دهد که قرارست بدون کارو بار و تحصیل از محصول زندگی پدر ارتزاق کند و او را محکوم می نماید به زالو وار بودن.
اما در انتشار این فیلم مسئله دیگری مطرح می‌شود در جدال پسر با میراث پدر و چالشی که برای عبور از پدر وجود دارد.
هرچه آن پدر میراث معنوی گرانسنگتری داشته باشد عبور از او با درد بیشتری برای پسر همراه خواهد بود.
این جدال برای عبور می‌تواند میراثی چون آزادی اندیشه را در پی داشته باشد و دلایل این جدال بالاتر از جدال لفظی مطرح شده در فیلم هست چرا که منوط به ساختار شکنی بهمن کیارستمی برای عبور از میراث‌های خانوادگیش است.
در واقع تنها نشانه ای از یک جدال بزرگتر بین پدر و پسر است.
جدالی ک هارولد بلوم در اضطراب تاثیر آن را مطرح می کند.
پدر کشی که برای عبور نبوغ آیندگان از تاثیر میراث گذشتگان صورت می‌گیرد.
با این وجود این مستندنگاری کوتاه تنها محصور در تاویل پدرکشی نیست و با توجه به ادعای مستند بودن این تصاویر چالشی برای خود واقعیت در حضور دوربین است.
واقعیتی که چقدر می توان آن را واقعی و چقدر میتوان آن را نسبی و خیالی نامید.
در نهایت با در نظر گرفتن عنوان کارگردان مولف برای کیارستمی این فیلم نیز در امتداد خوانش و بحرانی کردن آثاری چون گزارش و مشق شب است.
انگار هرچه در این زمینه از کیارستمی دیدیم تمام ماجرا نبوده و تالیف و تاویل آن ادامه دارد.

#سینما
#نقد_فیلم
#فیلم_کوتاه_زالو
#عباس_کیارستمی

🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi