کانال صنفی معلمان ایران
6.35K subscribers
19.3K photos
2.7K videos
418 files
8.44K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
‏۲۴ ژانویه برابر با ۴ بهمن ‎#روز_جهانی_آموزش است. هدف این روز دستیابی همه‌ی کودکان سراسر جهان به آموزش به‌عنوان یک حق انسانی است. شعار امسال آن: «دانش و یادگیری می‌تواند آینده بشریت و سیاره ما را شکل دهد.»

‎@UN ‎@UNESCO
🔻🔺🔻
🆔 @kasenfi
#روز_جهانی_آموزش

🔻امروز دوشنبه 4 بهمن برابر 24 ژانویه "روز جهانی آموزش" است. این چهارمین سال است که با مدیریت سازمان علمی-فرهنگی ملل متحد برنامه‌هایی در سراسر جهان برگزار می‌شود و در آن "آموزش" به عنوان یک کنش انسانی و تاثیر گذار مورد قدردانی و البته واکاوی و تحلیل قرار می‌گیرد.

در همین راستا امروز و همزمان با این روز در برخی روزنامه‌های کشور به این رویداد جهانی پرداخته شده و نویسندگان، که همگی فرهنگیان نویسنده و از کف کلاس و مدرسه هستند، به "روز جهانی آموزش" پرداخته اند.

https://s6.uupload.ir/files/20220124_013640_x005.jpg

لینک های این نوشته ها در روزنامه های امروز:

✍️ روز جهاني آموزش و انتظارات ما/ عزت‌اله مهدوي/ روزنامه اعتماد
https://b2n.ir/f72165

✍️روز جهاني آموزش را دريابيم/ نسرين محمد باقري، روزنامه اعتماد
https://b2n.ir/w03162

✍️دست در دست هم براي دگرگوني بنيادين/ برگردان بيانيه مفهومي يونسكو درباره روز جهاني آموزش (ژانويه 2022) / روزنامه اعتماد محمدرضا نیک نژاد
https://b2n.ir/z18424

✍️قطار فرهنگ جامعه بر ریل آموزش سوار است/ صفیه بسیم/ روزنامه مردم سالاری
https://www.mardomsalari.ir/newsletter/209606

✍️روز جهانی آموزش و ضرورت تحول/ حفیظ‌الله مشهور / روزنامه شرق
https://b2n.ir/w53877

✍️مسیر سخت تغییر در نظام آموزشی/ زهرا علی اكبری/ روزنامه آرمان ملی
https://b2n.ir/u27298

✍️دغدغه ‌های فراگیر ما در روز جهانی آموزش/ محمدرضا نیک‌نژاد/ روزنامه آرمان ملی
https://b2n.ir/z99532

🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
💠 #روز_جهانی

#روز_جهانی_آموزش_۲۰۲۴


🔺تحقق ناپذیری مفهوم صلح در گفتمان آموزش رسمی

محمدتقی فلاحی، عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران)/ شماره دوازده گاهنامه فرهیزش


«آموزش برای صلح» شعار امسال یونسکو برای روز جهانی آموزش است. مفهوم عمیق و گسترده صلح بی‌تردید فراتر از آن شرایطی است که نبود جنگ را به ذهن متبادر می‌کند. به بیانی دیگر صلح مفهومی کیفی است و قابل تعریف نمی‌باشد؛ در کتاب راهنمای آموزش صلح یونسکو نیز به جای یک تعریف ثابت، مولفه‌های مفهوم صلح بیان شده که از میان ده مولفه مطرح شده، پذیرش پنداره مثبت نسبت به خود و دیگری، زندگی جمعی و مشارکتی، احترام به کرامت انسانی، حقوق بشر، عدالت و برابری در سطح کلان، توسعه تفکر انتقادی، حل تعارضات بدون خشونت، حفظ محیط زیست و... مواردی است که به عنوان مقدمه ضروری برای دستیابی به یک زندگی انسانی متناسب با صلح، باید به آن‌ها پرداخته شود.

از سوی دیگر، اگر تقسیم بندی گالتونگ از صلح به دو معنای صلح مثبت و منفی را در نظر داشته باشیم، برخلاف آن‌ مفهوم محافظه‌کارانه‌ای که از صلح استنباط می‌شود، صلح گرایان واقعی با توجه به عوامل ساختاری، به رفع علل ریشه‌ای خشونت یعنی فقر، تبعیض و بی‌عدالتی و برقراری دموکراسی، اهتمام می‌ورزند.

با این مقدمه می‌توان ادعا کرد هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ ساختاری، آموزش رسمی ما در حال حاضر گفتمانی ضد صلح را ترویج و پیگیری می‌کند.
به لحاظ نظری قائل بودن به برتری مطلق یک دین/مذهب (اسلام، شیعه دوازده امامی) آن‌هم از نوع قرائت رسمی فعلی، بر سایر ادیان و مذاهب، به عنوان دال مرکزی آموزش رسمی، مهمترین عامل دیگری‌ساز در آموزش است که در سند تحول بنیادین و طی سال‌های متمادی قبل و بعد از تدوین آن، در کتاب‌های درسی تبلور یافته؛ (ما و دیگری غیر شیعه، ما و دیگری غیر مسلمان، ما و دیگری غیر معتقد به دین)؛ در این نگاه حقیقت امری است مطلق در نزد مروجان قرائت رسمی از دین که دیگرانِ‌گمراه، لازم است به سمت آن هدایت شوند. بنابراین در ضدیتی آشکار با مفهوم برابری، مدارا و عدالت مستتر در صلح، نه‌تنها جامعه‌ای طبقاتی برمبنای باورهای اعتقادی و لاجرم اقتصادی را طبیعی جلوه می‌دهد، که مدرسه بسان قلمرو مستعمراتی حکومت و طبعا معلم و دانش‌آموز عاملیت و هویت مستقلی نمی‌توانند داشته باشند. معلم و کادر مدرسه با از دست دادن عاملیت تربیتی خود، تنها ابزارهایی برای القای نظرات دیکته شده از طرف صاحبان حقیقت تلقی می‌شوند و دانش‌آموزان ظروفی خالی که با انباشتن ذهن‌شان از گزاره‌های مطلق مورد نظر، باید هدایت‌شان کرد. در چنین نگاهی واضح است که تفکر انتقادی هیچ جایگاهی نداشته باشد و آموزش مشارکتی، بی‌معنا و زائد محسوب شود.

روش یادگیری حافظه محور مدام ترویج و تحکیم می‌شود و به تعبیر #توران_میرهادی، «تفکر خلاق و انتقادی و خردمندانه اندیشیدن که بخشی از فرهنگ صلح است»، به انزوای بیشتری رانده می‌شود. شیوه تمرکزگرای اداره نظام آموزشی که با فرض فراهم نمودن امکان کنترل بیشتر در اداره‌ی امور اتخاذ شده، بر سر راه رشد ارزش‌های دموکراتیک که با خودگردانی و استقلال مدرسه، معلم و دانش‌آموز، همبسته‌اند موانع جدی ایجاد می‌کند.

🆔https://tttttt.me/farhizesh_mag


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
🔴 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۲)

پائولو فریره در جایی می‌گوید ما اگر بپذیریم که آزادی در عمیق‌ترین معنای خودش مهم‌ترین هدفی است که جوامع دنبال می‌کنند، باید بدانیم که برای دستیابی به آزادی پیش از هر چیزی باید به‌دنبال درک نابرابری‌ها وخشونت‌های ساختاری باشیم. این درک از نابرابری و درک از خشونت ساختاری است که ما را رهنمون می‌کند به سمت مفاهیمی مثل مقتدرشدن جامعه، مثل مشارکت اجتماعی، مثل ادغام اجتماعی و فراگیری و مقوله‌هایی از این دست. کسانی چون مایکل والزر و مایکل سندل قائل به این هستند که همچنان مدرسه تنها نهادی است که همۀ ما به نحوی همچنان ناگزیریم از آن عبور بکنیم، یک عبور بلندمدت. به‌تعبیر مایکل والزر در کتاب حوزه‌های عدالت، مدرسه به‌عنوان نهاد آموزشی یک کانالی است، مسیری است که یک گذار مکانی و زمانی را برای افراد ایجاد می‌کند؛ گذار از خانه به جامعه و گذار از کودکی به جوانی. و ازاین‌رو مهم‌ترین نهادی است که می‌توان این تحولات بنیادی را که برای تحقق عدالت و همبستگی و صلح ایجاد کرد. 
در این جا خود مدرسه چگونه می‌تواند در ساختن این صلح نقش داشته باشد؟ این برمی‌گردد به سیاست‌گذاری‌های جوامع و انتظاراتی که از نظام آموزشی دارند. دولت‌ها تاچه اندازه آموزش را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های سیاست‌گذاری اجتماعی می‌بینند؟ امروزه یک اتفاق نظری وجود دارد بین صاحبنظران حوزۀ عدالت اجتماعی مبنی بر اینکه مهم‌ترین جایی که دولت‌ها -اگر به مسئلۀ عدالت اهمیت بدهند- بخواهند سرمایه‌گذاری کنند همچنان در حوزۀ آموزش و به‌ویژه آموزش عمومی و پایه است. چه آنهایی که انتظارات اقتصادی دارند یعنی از منظر توسعۀ اقتصادی به آموزش نگاه می‌کنند و چه آنهایی که کارکردهایی فراتر از اقتصاد برای آموزش قائل‌اند نظیر فضیلت‌های مدنی، دموکراسی، تقویت بنیان‌های شهروندی، حقوق بشر، تأکید می‌کنند که  آموزش عمومی همچنان مهم‌ترین جایی است که دولت‌ها باید سرمایه‌گذاری کنند. 

مسئلۀ بعدی کیفیت آموزش و اهمیت دسترسی به آموزش باکیفیت است. تا چه اندازه ما در سیاست‌گذاری‌ها این را به یک حق همگانی تبدیل کرده‌ایم و خود نظام آموزش ما تا چه اندازه تبدیل به یک ابزاری برای کاهش نابرابری‌ها و افزایش همبستگی اجتماعی بود است؟ نظام آموزشی ما چقدر توانسته در بین دانش‌آموزان نسبت به مسائلی نظیر عدالت، محیط زیست، زیست مدنی، تکثر اجتماعی، حساسیت ایجاد کند؟ اوایل دهۀ ۱۳۹۰ یک پژوهشی در تهران انجام شده و با حدود ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه‌های شهر تهران از رشته‌های مختلف درمورد حساسیت‌های اجتماعی آن‌هامصاحبه شده است. درصد قابل‌توجهی از آن‌ها درک و حساسیت بسیار کمی نسبت به مسئلۀ عدالت جنسیتی داشته‌اند. عموماً با مسائل محیط زیستی غریبه بوده‌اند؛ به‌رغم اینکه ما با انواعی از بحران‌های محیط زیستی دست به گریبانیم. دانشجویانی که به‌ویژه در دورۀ دانش‌آموزی در کارهای جمعی و تشکل‌های دانش‌آموزی فعالیت داشته‌اند و کارهای گروهی انجام داده بودند، حساسیت بیشتری نسبت این مسائل داشتند. 

لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16543


📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸

🆔 @kasenfi
🔴 سخنرانی دکتر رضا امیدی درباره آموزش صلح در نشست مجازی کانون صنفی معلمان به مناسبت روز جهانی آموزش (۳)/ پایان

در نهایت نقش معلمان در زمینۀ صلح مثبت چه می‌تواند باشد؟ معلمان مهم‌ترین عاملان یا سوژه‌های نظام آموزشی هستند و اصطلاحاً گیم‌چنجر هستند؛ کسانی هستند که می‌توانند بازی را عوض کنند. یک نظام آموزشی هرچه قدر هم که ایدئولوژیک باشد، به تعبیر مایکل اپل در دروه خود یک جریان مقاومت را هم دارد. معلمان چقدر می‌توانند فضای کلاس‌ها و فضای مدرسه را به یک محیط امن و بدون اضطراب برای دانش آموزان تبدیل کنند. این یکی از شاخص‌های مهم در ارزیابی کیفیت نظام آموزشی است. در کشورهایی، در مدارسی، در کلاس‌هایی، با معلم‌هایی که دانش‌آموزان احساس امنیت بیشتری می‌کنند، موفقیت یادگیری بیشتری هم دارند.  تا چه اندازه معلمان می‌توانند از الگوهای گفتگویی استفاده کنند، تشویق به مشارکت در کلاس کنند و خود این گفتگو، امکان گفتگو وحرف‌زدن دانش‌آموزان یکی از ابزارهای مهم در ارتقای دانش‌آموزان است. تا چه اندازه معلمان به گونه‌های خشونت حساسند؛ خشونت‌های ساختاری ازجمله طبقاتی، جنسیتی، قومیتی. این مسئله مهمی است و این حساس‌بودن به گونه های مختلف خشونت و توجه به اعتماد به نفس‌دادن به دانش‌آموزان مسئله بسیار مهمی است. و براین اساس است که معلم‌ها می‌توانند از طریق بینش‌دادن به دانش‌آموزان، و حساس‌کردن آنها نسبت به مسئله برابری، نسبت به محیط زیست، نسبت به همبستگی و مسائلی از این دست بسیار تأثیرگذار باشند. نباید این نقش‌ها و این ظرفیت‌ها را نادیده گرفت. معلم‌ها چقدر نسبت به یادگیری دانش‌آموزان‌شان حساسیت دارند. دوستان دربارۀ نقدهای من به وضعیت اقتصادی معلمان آگاهند و به همین دلیل است که به آن نمی‌پردازم. می‌دانم که به‌لحاظ معیشتی، به‌لحاظ سیاسی، به‌لحاظ محدویت امکانات در مدارس چه فشارهایی روی آنها است. 

بحث صلح یا مسائلی از این نوع بسیار فراتر از آن است که انتظار داشته باشیم مثلاً یک درس یا فصلی از یک درس به آن اختصاص یابد. چنین مقوله‌هایی بینشی هستند باید در روابط درون نظام آموزشی درهم‌تنیده شود و معلمان در این زمینه مهمترین عامل هستند. 

جمع‌بندی اینکه صلح معطوف به عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی است. برآمده از اینها است. نظام آموزشی و مدرسه و معلمان تا چه اندازه به آن حساسیت دارند. به‌عنوان معلم چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی داریم؟  تا چه اندازه تفاوت در ویژگی‌ها و کیفیت‌های اجتماعی را به رسمیت می‌شناسیم و ارج می‌گذاریم و از غیررسمی‌سازی دیگرانِ قومیتی، مذهبی، جنسیتی، طبقاتی اجتناب می‌کنیم؟ ‌اینها در واقع آن چیزهایی است که به‌عنوان بنیان‌های صلح پایدار شناخته می‌شود و معلم به‌عنوان عامل اصلی و مدرسه و کلاس درس به‌عنوان واحد اصلی این تغییر بنیادین می‌توانند باشند.▪️

لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/16543
لینک قسمت دوم:
https://tttttt.me/KSMtehran/16569


📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸

🆔 @kasenfi
۲۴ ژانویه #روز_جهانی_آموزش است. به همین مناسبت نگاهی کرده‌ایم به آخرین وضعیت کودکان بازمانده از تحصیل در ایران. طبق آخرین آمارها، تاکنون بیش از یک میلیون کودک در ایران از تحصیل بازمانده‌اند.

🔴 آموزش در ایران؛گرفتار ایدئولوژی حکومت و بحران عدالت و برابری

✍️ الینا فرهادی

🔸 رسانه‌های داخلی به نقل از گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۳، از بازماندن بیش از یک میلیون کودک ایرانی از تحصیل و آموزش خبر می‌دهند. البته آمارهای غیر رسمی حاکی از بازماندگی بیش از ۵ میلیون کودک از تحصیل است. در این میان، استان‌های سیستان و بلوچستان، کردستان، هرمزگان، خراسان جنوبی، آذربایجان غربی و خوزستان بیشترین نرخ ترک تحصیل را دارند و سیستان و بلوچستان با بالاترین نرخ ترک تحصیل در میان استان‌های کشور مواجه است.

🔸 رتبه پایین دانش آموزان ایرانی در آزمون‌های بین‌المللی
#اسماعیل_عبدی، زندانی سیاسی پیشین و فعال صنفی معلمان می‌گوید: «علت افت تحصیلی در جوامع مختلف ممکن است دلایل زیادی داشته باشد. اما در مورد ایران این دلایل بسیار مشخص‌تر هستند.»

🔸 سیاست‌های حکومتی، اصلی‌ترین عامل بازماندن کودکان از تحصیل
هرچند بسیاری از کارشناسان فقر و تعصب را از دلایل اصلی جاماندگی کودکان از تحصیل در برخی مناطق ایران می‌دانند اما به گفته اسماعیل عبدی، این سیاست‌های جمهوری اسلامی است که سعی می‌کند جامعه را "عقب مانده" نگه دارد.

🔸این زندانی سیاسی پیشین می‌‌گوید: «حکومت ایران نه تنها نسبت به اصل ۳۰ قانون اساسی بی‌اعتنا است، بلکه سند ۲۰۳۰ سازمان یونسکو را نیز به طور کامل نادیده گرفته است.»

🔸 به گفته این فعال صنفی معلمان برای حکومت کاملا آشکار شده که نمی‌تواند سیاست‌های دیکتاتور مآبانه‌اش را به قشر تحصیل‌کرده تحمیل کند. او خاطرنشان می‌کند: «در اواخر دهه هفتاد شمسی، ایران شاهد تغییر و تحولات اجتماعی گوناگون بود. بخش بزرگی از این تغییرات را جوانانی رقم می‌زدند که دانشجو بودند. حکومت این تغییرات اجتماعی را تاب نیاورد و سندی به عنوان سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طراحی کرد تا بنیان‌های نظام آموزشی را زیر و رو کند و محتوا و نظام آموزشی را بیش از پیش به ایدئولوژی مدنظر خود آغشته کند. در این سند باور به مهدویت و ولایت فقیه سرلوحه امور است.»

🔸حضور روحانیون در مدارس
اسماعیل عبدی در ادامه می‌افزاید: «حکومت جمهوری اسلامی انتظار داشت که این تغییرات، چه در مدرسه و چه در دانشگاه منجر به تربیت افرادی معتقدتر به چارچوب حکومت شود اما این اتفاق نیفتاد. پس پا را از این فراتر نهاد و تلاش کرد با سرکوب اعتراضات معلمان و دور کردن آنها از فضاهای آموزشی، زندانی کردن معلمان معترض به بی‌کیفیتی فضای آموزش، وارد کردن روحانیون دینی به عنوان معلم در مدارس و تغییر محتوای کتب درسی و عدم اجازه به دانش آموزان‌ جهت انتقاد از این محتواها، ناآگاهی، اطلاعات نادرست و بی‌سوادی را ترویج کند. چرا که بقای خود را در آن می‌دید.»

🔸"ناشهروندی" حق تحصیل از کودکان را سلب کرده است
بر اساس جدیدترین آمارهای رسانه‌های داخلی ایران، بیش از یک میلیون نفر در استان‌های #سیستان_بلوچستان، #خراسان، #گلستان، #کرمان و #آذربایجان_غربی با معضل نداشتن شناسنامه روبرو هستند.

🔸اسماعیل عبدی می‌گوید در ایران "ما علاوه بر شهروندان درجه دوم و سوم با گروه دیگری به نام ’ناشهروند‘ رو به رو هستیم." او می‌افزاید: «متاسفانه بسیاری از کودکان بدون شناسنامه که اتفاقا با فقر هم دست و پنجه نرم می‌کنند، به دلیل عدم دریافت آموزش‌های لازم یا به اعتیاد و انواع بزهکاری روی می‌آورند، یا دچار آسیب‌های جدی روحی و روانی می‌شوند و از زندگی طبیعی فاصله می‌گیرند.»

🔸به گفته این فعال صنفی معلمان، بسیاری از این کودکان نیز در محیط‌های غیررسمی وارد کارهایی می‌شوند که ممکن است با استثمار نیروی کار همراه باشد. این کارها اغلب در شرایط دشوار و بدون نظارت‌های قانونی انجام می‌شوند.

🔸به گفته این فعال صنفی معلمان نهاد آموزش در ایران به هیچ وجه مستقل نیست و پیوند اجباری آن با سیاست و اقتصاد باعث گستردگی مافیای کنکور، افزایش مدارس لاکچری و تبدیل شدن آموزش به یک کالای لوکس شده.
به گفته آقای عبدی، ملال‌آور بودن و همچنین زیاد بودن محتواهای آموزشی، برنامه نظام‌مند خشک نمره محور، استفاده از روش‌های منسوخ به جای یادگیری فعال و کارا و نبودن خروجی خدمات آموزشی در بازار کار، همگی دانش آموزان را از ادامه فرایند تحصیل در ایران ناامید می‌کنند.

📎 متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://is.gd/Cu7HCI
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔
@kashowranews
💠 #روز_جهانی_آموزش

🔺هوش مصنوعی به کاهش ترک تحصیل یاری می‌رساند*

برگردان: محمدرضا نیک نژاد

بهره‌گیری از هوش مصنوعی در آموزش موضوعی چالش برانگیز است. در حالی که بکار‌گیری آن بوسیله دانش‌آموزان خطر دزدی ادبی و اخلاقی را به همراه دارد، اما در جاهای دیگر نوید بخش است. یکی از سودمندترین آن‌ها کاهش نرخ بازماندگی از آموزش است. تنها در سال ۲۰۲۲، در آمریکا دو میلیون و صد هزار دانش‌آموز آموزش را رها کرده‌اند. کامل نکردن تحصیل آنان می‌تواند این افراد را بدون دانش و مهارت‌های ضروری برای آن‌ها در آینده رها کند و به دشواری‌های اجتماعی-اقتصادی گسترده‌تری بیانجامد. هوش مصنوعی می‌تواند به سامانه‌های آموزشی کمک کند تا با چند روش گوناگون از این کار جلوگیری کنند.

۱. پیش بینیِ خطر ناکامی‌ [های آموزشی]
برخی از منطقه‌ها آزمایشِ‌ِ روش‌های یادگیری با ماشین برای پیش بینی خطرِ شکست دانش‌آموزان را آغاز کرده‌اند. هوش مصنوعی با واکاوی موردهای گذشته می‌تواند یاد بگیرد که نمونه‌هایی که اغلب با بازماندگی روبرو هستند را شناسایی کند. پس از آن است که فناوری می‌تواند به کارکنان [مدرسه] هشدار دهد که دانش‌آموز نشانه‌های هشداردهنده اولیه را دارد یا نه!
دریافت هشدار خطر می‌تواند به ورود سریع و کارآمد بیانجامد. آموزگاران، مشاوران، و پدر‌و‌مادرها پیش از آن که خیلی دیر شود می‌توانند رویکرد خود نسبت به آموزشِ دانش‌آموز را سامان دهند یا از آن‌ها پرسش‌هایی درباره‌ی نیازهای برآورده نشده برای بهبود عملکردشان بپرسند.
همچنان سامانه‌های هشدارهای اولیه کامل نیستند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هشدارها زمانی کارآمدتر می‌باشند که نرخ بازماندگی از آموزش در مدرسه کمتر از ۱۰درصد باشد و منابع کافی برای ورودِ مناسب به چنین چالشی در اختیار داشته‌باشند. با این حال، هر گونه بهبودی در این زمینه سودمند است و این روش‌ها شاید با گذشت زمان و توسعه شان، دقیق‌تر شوند.

۲.واکاوی عامل‌های غیر‌آموزشی (بازماندگی از تحصیل)
همچنین می‌توان از هوش مصنوعی برای یافتن و ردیابی عامل‌های غیرآموزشیِ زمینه‌ساز ترک تحصیل بهره برد. افراد به ندرت به یک دلیل ترک تحصیل می‌کنند و بسیاری از این دلایل در نمره‌ها بازتاب نمی‌یابد. برای نمونه، دانش‌آموزان دبیرستانیِ درگیر با افسردگی بیش از دو برابر همسالان خود احتمال ترک تحصیل دارند. یادگیری ماشینی [با هوش مصنوعی] می‌تواند چنین روندهایی را آشکار کند.
الگوهای پیش‌بینی‌کننده می‌توانند موردهای بازماندگی از آموزش در گذشته را واکاوی نموده و دانش‌آموزان کنونی که نشانه‌های هشدار دهنده بروز می‌دهند را برای یافتن هشدارهای تازه و کمتر آشکار، پایش کنند. این‌ها ممکن است دربرگیرنده برخی رفتارهای اجتماعی یا پس زمینه‌های اجتماعی-اقتصادی باشد که عامل‌های دیگری نیز در آن‌ها نقش دارند. در نتیجه این کار، مدرسه‌ها بهتر می‌توانند بفهمند که چه چیزی منجر به بازماندگی از آموزش می‌شوند.
افزایش زمینه‌ها [و داده‌ها] سبب پیش‌بینی‌های مطمئن‌تر و ورود‌های کارآمدتر می‌شود. توانایی شناسایی روندهای ظریفی که کارشناسان انسانی ممکن است از دست بدهند نیز بسیار مهم است.
۳.شخصی‌سازی برنامه‌های یادگیری
فراتر از پیش‌بینی دانش‌آموزانی که با خطر ترک تحصیل روبرو هستند، هوش مصنوعی می‌تواند نرخ ترک تحصیل را کاهش دهند. همچنین می‌تواند با متناسب کردنِ درس‌ها برای تک‌تک یادگیرنده‌ها، شانس رسیدن به این نقطه را به کمترین میزان برساند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که یادگیری شخصی‌سازی شده به لذت بیشتر بردن از یادگیری در دانش‌آموزان با هر پیش‌زمینه‌ای می‌انجامد. این کار به نوبه خود، گردش مالی را کاهش داده و عملکرد را بهبود می‌بخشد. درحالی که هوش مصنوعی تنها راه برای متناسب‌سازی درس‌ها با افراد نیست، اما می‌تواند با برداشتنِ بسیاری از کارهای تکراری از دوش آموزگار، آموزش را آسان‌تر کند. هوش مصنوعی می‌تواند عملکرد و رفتار هر دانش‌آموز را در سناریوهای گوناگون بکاود تا بهترین کار‌[های آموزشی] را برای آن‌ها بیابد. سپس بر پایه‌ی این یافته‌ها، می‌تواند برنامه‌های درسی را تغییر دهد و آموزگاران را به نظارت بر درس دانش‌آموزان در سطح شخصی و انسانی در حین کار آن‌ها وادارد. چنین آمیخته‌ای از شخصی‌سازی مبتنی بر فناوری و پشتیبانی‌های انسان-محور می‌تواند به شکل چشم‌گیری بر میزان ماندگاری (بچه‌ها) در مدرسه موثر باشد.

چالش‌های احتمالی کاهش ترک تحصیل با هوش مصنوعی
همانگونه که هوش مصنوعی می‌تواند در این زمینه سودمند باشد، نگرانیهای ویژه‌ خود را نیز پدید می‌آورد. گسترده‌ترین آن‌ها در پیوند با حریم خصوص است. یادگیری با هوش مصنوعی برای دقت بیشتر به گستره‌ی فراخی از داده‌ها نیاز دارد. انواع روشهایی که مدرسه‌ها برای جلوگیری از جابجایی (ترک تحصیل) دانش آموزان نیاز دارند و همچنین نیازمند داده‌های فراوانی درباره کودکان خاص هستند.
⤵️