کانال صنفی معلمان ایران
6.36K subscribers
19.2K photos
2.7K videos
418 files
8.44K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
🌀 #آوای_صبح 🎼《ملا ممدجان》 با اجرای استاد #عبدالرحیم_ساربان موسیقی #فولکلوریک_افغانستانی 🪶 موسیقی ( هنر ) زبان مشترک همه انسانهاست🤝 بیا که بریم به مزار ملا ممد جان سیل گل لاله زار ملا ممد جان به دربار سخی جان گله دارم یخن پاره از دست تو دارم…
🌀 روایت یک قطعه مشهور

#ادبیات_و_فرهنگ_مردمی

🔹" ملا محمد جان" یکی از قدیمی ترین آهنگ های هرات است سرودی عاشقانه و بیان سوز دل دختر عاشقیست که نذر کرده تا آرامگاه حضرت علی(ع) را در مزارشریف زیارت کند و دعا کند تا آرزویش که رسیدن به ملا محمد جان است برآورده شود.
( برخی از مردم افغانستان مزار شریف را قبر علی بن ابی طالب می دانند و نه شهر نجف در عراق )

🔹در رابطه با این شعر و داستان عاشقانه « عایشه و ملا محمد جان » در کتب مربوط به تاریخ هرات مطالبی نوشته اند و رادیو افغانستان نیز دردهه پنجاه این داستان و آهنگ مربوط به آنرا در قالب رادیو درام موزیکال بارها پخش کرد و به گونه ای که آوازه آن به ایران هم رسید. سرود عاشقانه ملامحمد جان بیانگر عشق واقعی این دو بوده...
در زمان حکمروایی تیموریان درهرات، بویژه درعصر سلطان حسین بایقرا (۱۵۰۵ــ ۱۴۶۸) و وزیر دانشمندش امیرعلی شیر نوایی، مردم از سراسر قلمرو تیموریان در روز نوروز به مزارشریف می آمدند و دولت هزینه عروسی جوانانی که، در این روز در مزار شریف مراسم میگرفتند را می پرداخت.

🔹ازجمله مدارسی که درین دوره، در هرات تاسیس شده بود، مدرسه ای بود، نزدیک محله سرحدیره در شمال شهر هرات و در جوار زیارت ملا حسین واعظ کاشفی که یکی از طلاب این مدرسه ملا محمد جان همه روزه از محله سرحدیره به چشمه قلمفرکه نزدیک زیارت عبدالرحمن جامی بود، میرفت و صرف و نحو حفظ میکرد، ساعتی در کنار چشمه می آسود و شکرانه ای بجا می آورد .

🔹 روزی از روز ها جمعی از دختران سرحدیره که در میان آنان، عایشه دختر یکی از افسران مقرب دربار نیز بود، به منظور تفرج و گردش بر سر چشمه آمدند، در این بین باد تندی وزیدن گرفت و روسری عایشه را ازسرش برداشت و بر دوش ملا محمد جان که در فاصله کمی از آنها قرارداشت، انداخت. عایشه که به دنبال روسری اش آمده بود با ملا ممد جان رو در رو شده و هردو دلباخته همدیگر شدند.
از آن روز به بعد عایشه و ملا ممد جان به کمک و زمینه سازی دوستان عایشه در کنار چشمه قلمفر، دور از چشم دیگران همدیگر را می دیدند.
عشق عایشه و ملا ممد جان آنقدر برسر زبانها افتاد تا به گوش پدر عایشه نیز رسید. پدر با شنیدن این حکایت، عایشه را در خانه زندانی کرد و او را از دیدن معشوقش محروم کرد. ملا محمد جان هم آموزش صرف و نحو را کنار گذاشت و روز به روز از درد فراق عایشه ناتوان تر می شد. روزی از روز ها که عایشه توانسته بود، دور ازچشم پدر بادختران دیگر بر سر چشمه بیاید، با سوز و درد این سرود را می خواند:

درهمین زمان وزیر دانشمند، امیرعلی شیر نوایی با عده ای ازهمراهان، از کنار این چشمه می گذشت که صدای خواندن عایشه توجه او را جلب کرد، بلافاصله توقف نموده و همه شعر را گوش کرد. علی شیر نوائی با فراست و تیز بینی که داشت، دریافت که در پس این صدا دردی نهفته است. خودش را به عایشه رساند و با ملایمت و مهربانی حال او را جویا شد.
سپس عایشه داستان عاشقانه خود و ملا محمد جان را به امیر حکایت نموده و اضافه نمود که ملا ممد جان ازجمله طلاب مدارس شما می باشد.

🔹فردای آنروز، امیرا به خانه پدر عایشه رفت و از عایشه خواستگاری نمود، پدر عایشه که وضع را چنین دید، به احترام شخص امیر به این وصلت راضی شد.

امیر این دو دلباخته را به مزار شریف فرستاد و در همان جا مقدمات عروسی را فراهم نمودند. به این ترتیب این دو به هم رسیدند و نذرشان را به استان حضرت علی ادا کردند.
آهنگ ملا محمد جان که راوی داستان عشق عایشه وملا محمد جان است، درشهر هرات و دیگر نواحی برسرزبانها افتاد وسینه به سینه، قرنها در محافل و مجالس خوانده میشد. اولین بار شادروان استاد غلام حسین نود سال قبل این آهنگ را دربمبئی اجرا کرد.

🔹به همین ترتیب این ترانه را استاد مهوش اجرا کرد و بعدها پوران نیز این آهنگ را با کمی تغییر شعر بازخوانی کرد و به شهرت بی سابقه این آهنگ افزود به گونه ای که این آهنگ به یکی از نوستالژی بزرگ ایرانی ها در دهه 50 تبدیل شد.

🔖منبع: کانال موسیقی سنتی


#فرهنگ
#ادبیات
#تاریخ_و_فرهنگ
#داستان_های_مردمی

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
🌀 #یاد

خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته است؛
در خیال روزهای روشنم
کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره...
🌊

🍃 #زادروز - ۲۱ آبان
علی اسفندیاری مشهور به #نیما_یوشیج ،
شاعر و بنیان‌گذار شعر نوی فارسی.

#ادبیات
#فرهنگ
#تاریخ_و_فرهنگ
#نشر_آگاهی

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi