🔴 گذری بر #تاریخچه_اعتراض_فرهنگیان ایران
«اردیبهشت ۱۳۴۰ خورشیدی»
🔹در روز #۱۲_اردیبهشت ۱۳۴۰ خورشیدی تجمع صنفی گروهی از معلمان در میدان بهارستان به خشونت کشیده شد و معلمی به نام #ابوالحسن_خانعلی جان خود را از دست داد.
🔹۱۸ بهمن ماه ۳۹ بود که باشگاه #مهرگان که در واقع سازمانی صنفی برای معلمان بود، قطعنامهای در مورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد. طرحی که در روزهای بعد معلمان سراسر کشور با امضای طومارهایی پشتیبانی خود را از آن اعلام کردند.
🔹شرایط معلمان در آن روزگار بسیار سخت بود. آنان اعتقاد داشتند که بسیار کمتر از آنچه حقشان است به عنوان حقوق دریافت میکنند و این گذران زندگیشان را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است.
روزنامهٔ کیهان اسفندماه ۳۹ در گزارشی از وضعیت فرهنگیان نوشت: «معلمان میگویند حقوق یک #دبیر سابقهدار لیسانسه کمتر از حقوق یک مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است و ما خودمان مکرر نوشتیم که #حقوق یک معلم کمتر از حقوق یک رانندهٔ دولتی و به مراتب کمتر از یک رانندهٔ تاکسی است.
یک لیسانسه در وزارت فرهنگ ماهی ۴۰۰ تومان میگیرد ولی لیسانسهٔ دیگر با همان تحصیلات و پایهٔ معلومات در یک سازمان دولتی دیگر ۲۵۰۰ تومان دریافت میکند.
هستند کسانی که بعد از هشت سال خدمت ۲۷۳ تومان حقوق میگیرند.»
شریف امامی در اسفندماه سال ۳۹ کابینه خود را به مجلس شورای ملی معرفی کرد و پست وزارت فرهنگ را به دکتر جهانشاه صالح سپرد.
🔹نخستوزیر هنگام اعلام برنامههای خود گفت: «راجع به #حقوق_معلمان بایستی به اطلاع برسانم که با تبعیض فاحشی که نسبت به آنها شده، لازم بود که توجهی به حقوق آنها بشود و به ویژه آنهایی که حقوقهای پایین میگرفتند و حقوق بسیار کمی داشتند که این کار شده است.
🔹در روزهای آغازین اردیبهشت ماه، طومارهای معلمان در حمایت از طرح باشگاه مهرگان بیشتر و بیشتر میشد که از جمله میتوان به طومار حمایت کلیهٔ آموزگاران مشهد، دامغان، رشت، کرند، بابل، مراغه، برازجان، گرمسار، شهسوار، نیریز و… اشاره کرد.
🔹در جلسهٔ روز یکشنبه دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ مجلس بود که جهانشاه صالح وزیر فرهنگ لایحهٔ «اشل حقوقی جدید فرهنگیان» را تقدیم مجلس شورای ملی کرد.
به موجب این لایحه که دارای جدول حقوقی بسیار مفصلی بود، حداکثر حقوق آموزگاران ۱۰۶۰ تومان و حقوق دبیران ۱۴۵۰ تومان پیشبینی شده بود. این لایحه دارای جدول حقوقی و بسیار مفصل بود.
🔹انتشار خبر بردن لایحه به مجلس، واکنش معلمان به خصوص دبیران دبیرستانها را برانگیخت.
تعدادی از معلمان شهر تهران به دعوت باشگاه مهرگان که ریاست آن با #محمد_درخشش بود، برای اعتراض به لایحهٔ اِشل حقوقی از صبح روز سهشنبه ۱۲ اردیبهشت با اعلام #اعتصاب، کلیهٔ #مدارس_تهران را تعطیل کردند و از اوایل صبح، دسته دسته به میدان بهارستان رفته و جلوی مجلس جمع شدند و جمعیت هر لحظه افزوده میشد.
🔹روزنامهٔ اطلاعات، حوادث این روز را چنین گزارش کرد: «ساعت ۸:۳۰ معلمان به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلاً توسط مأموران انتظامی بسته شد، در خیابان شاهآباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند. رفته رفته با تحریک نیروی شهربانی درگیری معلمان با پلیس آغاز شد و مأموران از ماشین آبپاش برای متفرق کردن استفاده کردند، اما معلمان علیرغم این که خیس شده بودند از جای خود بلند نمیشدند.
پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت.
عدهای به طرف ماشینها رفتند تا سر لولههای آب را به سمت دیگر بازگردانند.
دقایقی بعد معلمان با پیکر خونین سه معلم روبهرو شدند.
دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
سرگرد شهرستانی، رئیس کلانتری با اسلحهٔ کمری خود به سر معلمی به نام خانعلی شلیک کرده بود. ابوالحسن خانعلی، اهل روستای کن تهران، مجرد و دبیر فلسفه و عربی دبیرستان جامی در غرب تهران بود.
خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال ۱۳۳۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد.
هنگام شهادت علاوه بر شغل معلمی دانشجوی دورهٔ دکترای فلسفه دانشگاه تهران بود.
خانعلی گرایش سیاسی معینی نداشت و در تظاهرات میدان بهارستان هم نقش رهبر، سخنران یا سخنگو نداشت.
او معلمی بود که مانند هزاران تن دیگر برای دفاع از حقوق صنفی خود در یک اجتماع صنفی شرکت کرده بود.
قرار بود هیأتی از معلمان با رئیس مجلس ملاقات کنند اما سیر حوادث به گونه دیگری رقم خورد. بعد از تیراندازی رئیس کلانتری ۲ میدان بهارستان به سوی معلمان، اوضاع متشنج شد.
معلمان فریاد میزدند و علیه دولت و نخستوزیر شعار میدادند.
مأموران پلیس تیر هوایی شلیک میکردند و با باتوم معلمان را میزدند.
صدای تیراندازی و شعارهای معلمان در صحن علنی مجلس شنیده میشد.
http://8upload.ir/uploads/f782381597.jpg
🆔 @kasenfi
«اردیبهشت ۱۳۴۰ خورشیدی»
🔹در روز #۱۲_اردیبهشت ۱۳۴۰ خورشیدی تجمع صنفی گروهی از معلمان در میدان بهارستان به خشونت کشیده شد و معلمی به نام #ابوالحسن_خانعلی جان خود را از دست داد.
🔹۱۸ بهمن ماه ۳۹ بود که باشگاه #مهرگان که در واقع سازمانی صنفی برای معلمان بود، قطعنامهای در مورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد. طرحی که در روزهای بعد معلمان سراسر کشور با امضای طومارهایی پشتیبانی خود را از آن اعلام کردند.
🔹شرایط معلمان در آن روزگار بسیار سخت بود. آنان اعتقاد داشتند که بسیار کمتر از آنچه حقشان است به عنوان حقوق دریافت میکنند و این گذران زندگیشان را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است.
روزنامهٔ کیهان اسفندماه ۳۹ در گزارشی از وضعیت فرهنگیان نوشت: «معلمان میگویند حقوق یک #دبیر سابقهدار لیسانسه کمتر از حقوق یک مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است و ما خودمان مکرر نوشتیم که #حقوق یک معلم کمتر از حقوق یک رانندهٔ دولتی و به مراتب کمتر از یک رانندهٔ تاکسی است.
یک لیسانسه در وزارت فرهنگ ماهی ۴۰۰ تومان میگیرد ولی لیسانسهٔ دیگر با همان تحصیلات و پایهٔ معلومات در یک سازمان دولتی دیگر ۲۵۰۰ تومان دریافت میکند.
هستند کسانی که بعد از هشت سال خدمت ۲۷۳ تومان حقوق میگیرند.»
شریف امامی در اسفندماه سال ۳۹ کابینه خود را به مجلس شورای ملی معرفی کرد و پست وزارت فرهنگ را به دکتر جهانشاه صالح سپرد.
🔹نخستوزیر هنگام اعلام برنامههای خود گفت: «راجع به #حقوق_معلمان بایستی به اطلاع برسانم که با تبعیض فاحشی که نسبت به آنها شده، لازم بود که توجهی به حقوق آنها بشود و به ویژه آنهایی که حقوقهای پایین میگرفتند و حقوق بسیار کمی داشتند که این کار شده است.
🔹در روزهای آغازین اردیبهشت ماه، طومارهای معلمان در حمایت از طرح باشگاه مهرگان بیشتر و بیشتر میشد که از جمله میتوان به طومار حمایت کلیهٔ آموزگاران مشهد، دامغان، رشت، کرند، بابل، مراغه، برازجان، گرمسار، شهسوار، نیریز و… اشاره کرد.
🔹در جلسهٔ روز یکشنبه دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ مجلس بود که جهانشاه صالح وزیر فرهنگ لایحهٔ «اشل حقوقی جدید فرهنگیان» را تقدیم مجلس شورای ملی کرد.
به موجب این لایحه که دارای جدول حقوقی بسیار مفصلی بود، حداکثر حقوق آموزگاران ۱۰۶۰ تومان و حقوق دبیران ۱۴۵۰ تومان پیشبینی شده بود. این لایحه دارای جدول حقوقی و بسیار مفصل بود.
🔹انتشار خبر بردن لایحه به مجلس، واکنش معلمان به خصوص دبیران دبیرستانها را برانگیخت.
تعدادی از معلمان شهر تهران به دعوت باشگاه مهرگان که ریاست آن با #محمد_درخشش بود، برای اعتراض به لایحهٔ اِشل حقوقی از صبح روز سهشنبه ۱۲ اردیبهشت با اعلام #اعتصاب، کلیهٔ #مدارس_تهران را تعطیل کردند و از اوایل صبح، دسته دسته به میدان بهارستان رفته و جلوی مجلس جمع شدند و جمعیت هر لحظه افزوده میشد.
🔹روزنامهٔ اطلاعات، حوادث این روز را چنین گزارش کرد: «ساعت ۸:۳۰ معلمان به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلاً توسط مأموران انتظامی بسته شد، در خیابان شاهآباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند. رفته رفته با تحریک نیروی شهربانی درگیری معلمان با پلیس آغاز شد و مأموران از ماشین آبپاش برای متفرق کردن استفاده کردند، اما معلمان علیرغم این که خیس شده بودند از جای خود بلند نمیشدند.
پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت.
عدهای به طرف ماشینها رفتند تا سر لولههای آب را به سمت دیگر بازگردانند.
دقایقی بعد معلمان با پیکر خونین سه معلم روبهرو شدند.
دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
سرگرد شهرستانی، رئیس کلانتری با اسلحهٔ کمری خود به سر معلمی به نام خانعلی شلیک کرده بود. ابوالحسن خانعلی، اهل روستای کن تهران، مجرد و دبیر فلسفه و عربی دبیرستان جامی در غرب تهران بود.
خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال ۱۳۳۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد.
هنگام شهادت علاوه بر شغل معلمی دانشجوی دورهٔ دکترای فلسفه دانشگاه تهران بود.
خانعلی گرایش سیاسی معینی نداشت و در تظاهرات میدان بهارستان هم نقش رهبر، سخنران یا سخنگو نداشت.
او معلمی بود که مانند هزاران تن دیگر برای دفاع از حقوق صنفی خود در یک اجتماع صنفی شرکت کرده بود.
قرار بود هیأتی از معلمان با رئیس مجلس ملاقات کنند اما سیر حوادث به گونه دیگری رقم خورد. بعد از تیراندازی رئیس کلانتری ۲ میدان بهارستان به سوی معلمان، اوضاع متشنج شد.
معلمان فریاد میزدند و علیه دولت و نخستوزیر شعار میدادند.
مأموران پلیس تیر هوایی شلیک میکردند و با باتوم معلمان را میزدند.
صدای تیراندازی و شعارهای معلمان در صحن علنی مجلس شنیده میشد.
http://8upload.ir/uploads/f782381597.jpg
🆔 @kasenfi