ادامه از صفحه اول
🔺سفر کوتاه بود ولی آشنایی با این عزیزان دستاورد بزرگی برایم داشت. امید و انگیزه تلاش بیشتر برای ساخت ایرانی بهتر. و این را مدیون مهمان نوازی کسی میدانم که به جای قرار گرفتن در جایی که حق او و کسان دیگری مانند اوست چند روزی به جرم مطالبه گری انسان دوستانه و قانونگرایانه بازداشت و خوشبختانه امروز آزاد شد.
🔺به احترام دکتر شهریار نادری و همه معلمان درسراسر کشور که در طول این سالها برای دفاع از حقوق معلمان،دانش آموزان و در یککلام برای سربلندی ایران و همه ایرانیان متحمل رنج و سختی شده اند سر خم میکنم و متعهد میشوم تا رسیدن به هدف مشترکمان از پای ننشینم و از تلاش دست برندارم.
به امید به آزادی هر چه سریعتر همه معلمان زندانی ✌
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔺سفر کوتاه بود ولی آشنایی با این عزیزان دستاورد بزرگی برایم داشت. امید و انگیزه تلاش بیشتر برای ساخت ایرانی بهتر. و این را مدیون مهمان نوازی کسی میدانم که به جای قرار گرفتن در جایی که حق او و کسان دیگری مانند اوست چند روزی به جرم مطالبه گری انسان دوستانه و قانونگرایانه بازداشت و خوشبختانه امروز آزاد شد.
🔺به احترام دکتر شهریار نادری و همه معلمان درسراسر کشور که در طول این سالها برای دفاع از حقوق معلمان،دانش آموزان و در یککلام برای سربلندی ایران و همه ایرانیان متحمل رنج و سختی شده اند سر خم میکنم و متعهد میشوم تا رسیدن به هدف مشترکمان از پای ننشینم و از تلاش دست برندارم.
به امید به آزادی هر چه سریعتر همه معلمان زندانی ✌
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
🔴 تقدیم به محمدعلی زحمتکش فعال صنفی دربند
🔸اندیشهای سترگ در پس ارادهای ستودنی و استوار تو را به کنشگری جاودانه مبدل میکند.
🔸ثبات قدم و حضور پر صلابت تو در میدانهای کنشگری صنفی نشان از عشق و باور تو به معلم و منزلت اوست.کنش تو سرلوحهای برای تمامی کنشگران عرصههای صنفی و مطالبهگری است.
🔸شیوایی و گیرایی قلم تیز و بُرندهات تیری است که از قلههای روشنگری بر دل شب فرود میآید و خواب خفتگان را آشفته میسازد و شکوه اندیشهات را پدیدار میکند.
🔸به راستی تو را به کدامین گناه به بند کشیدند؟
به جرم دریدن پردههای سیاه با قلم یا ارادهی پولادینت؟!
🔸اکنون که با سلاح اعتصاب غذا در زندان از جان خویش برای تحقق آرمانهایت و مطالبهگری گذشتهای؛ شایستهی هر صفت والامنشانه هستی. آری تو از تبار انسانیتی که مرزهای کنشگری را به نهایت رساندی. تو تبلور راستین حقطلبی و شجاعتی. تو آموزگار بزرگ شرافت و صداقتی.
#معلم_زندانی آزاد باید گردد
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴 تقدیم به محمدعلی زحمتکش فعال صنفی دربند
🔸اندیشهای سترگ در پس ارادهای ستودنی و استوار تو را به کنشگری جاودانه مبدل میکند.
🔸ثبات قدم و حضور پر صلابت تو در میدانهای کنشگری صنفی نشان از عشق و باور تو به معلم و منزلت اوست.کنش تو سرلوحهای برای تمامی کنشگران عرصههای صنفی و مطالبهگری است.
🔸شیوایی و گیرایی قلم تیز و بُرندهات تیری است که از قلههای روشنگری بر دل شب فرود میآید و خواب خفتگان را آشفته میسازد و شکوه اندیشهات را پدیدار میکند.
🔸به راستی تو را به کدامین گناه به بند کشیدند؟
به جرم دریدن پردههای سیاه با قلم یا ارادهی پولادینت؟!
🔸اکنون که با سلاح اعتصاب غذا در زندان از جان خویش برای تحقق آرمانهایت و مطالبهگری گذشتهای؛ شایستهی هر صفت والامنشانه هستی. آری تو از تبار انسانیتی که مرزهای کنشگری را به نهایت رساندی. تو تبلور راستین حقطلبی و شجاعتی. تو آموزگار بزرگ شرافت و صداقتی.
#معلم_زندانی آزاد باید گردد
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
#کنکور
❇️نماز وحشت ،کنکور ۱۴۰۱ ، فروش سوالات
🔺آنانی که در محل کشف حجاب دختران نوجوان ،نماز وحشت خواندند لطفا ؛
🔺لطفا نماز وحشت را در سازمان سنجش اقامه کنید که در آن کشف شرف و مردانگی و اعتماد رخ داده است ، فروش سوالات کنکور یعنی خیانت به صدها هزار دختر و پسر جوانی که بهترین روزهای زندگی را صرف کتاب خواندن و تست زدن و مطالعه کردند.
🔺نمازوحشت را در مجلس شورای اسلامی بخوانید که نمایندگانش، متقلبان ازمون ۱۴۰۰ را با لابی گری و نفوذ در رشته های پزشکی و دندانپزشکی وارد دانشگاه کردند!
🔺نماز وحشت را در اتاق فرمان صدا و سیمای میلی بخوانید که جز دروغ و تقلب و هوچی گری ،چیزی بر فراز آنتن هایش ارسال نشد و هیچگاه درد دل ها و خواسته های مردم را صادقانه منعکس نکرد!
🔺نماز وحشت را در اموزش و پرورش و اموزش عالی بخوانید که امروز مرا شرمنده ی فرزندکنکوری ام کرد و نتوانسته است یک جامعه ای انسان مدار و اخلاق مدار به دور از دروغ و تقلب برایش فراهم کند.
🔺آنانی که با شنیدن فریاد عدالت خواهی معلمان بلافاصله سردسته های آنان را دستگیر و زندانی و مجازات می کنند، ببینیم در برخورد با فروشندگان سوالات کنکور - که بی شک بی شرف ترین فرزندان آدم هستند- چه برخوردی خواهند کرد .
🔺من دروغ و تقلب و فروش سوالات کنکور را بسی خوفناک تر از بی حجابی میدانم.
🔺ببینیم آنانی که داعیه ی داشتن آرمان شهری به دور از انحرافات جوامع غربی دارند چه برخوردی با این پدیده ی شوم خواهند کرد!
اسعدی ۱۰ تیرماه ۱۴۰۱
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#کنکور
❇️نماز وحشت ،کنکور ۱۴۰۱ ، فروش سوالات
🔺آنانی که در محل کشف حجاب دختران نوجوان ،نماز وحشت خواندند لطفا ؛
🔺لطفا نماز وحشت را در سازمان سنجش اقامه کنید که در آن کشف شرف و مردانگی و اعتماد رخ داده است ، فروش سوالات کنکور یعنی خیانت به صدها هزار دختر و پسر جوانی که بهترین روزهای زندگی را صرف کتاب خواندن و تست زدن و مطالعه کردند.
🔺نمازوحشت را در مجلس شورای اسلامی بخوانید که نمایندگانش، متقلبان ازمون ۱۴۰۰ را با لابی گری و نفوذ در رشته های پزشکی و دندانپزشکی وارد دانشگاه کردند!
🔺نماز وحشت را در اتاق فرمان صدا و سیمای میلی بخوانید که جز دروغ و تقلب و هوچی گری ،چیزی بر فراز آنتن هایش ارسال نشد و هیچگاه درد دل ها و خواسته های مردم را صادقانه منعکس نکرد!
🔺نماز وحشت را در اموزش و پرورش و اموزش عالی بخوانید که امروز مرا شرمنده ی فرزندکنکوری ام کرد و نتوانسته است یک جامعه ای انسان مدار و اخلاق مدار به دور از دروغ و تقلب برایش فراهم کند.
🔺آنانی که با شنیدن فریاد عدالت خواهی معلمان بلافاصله سردسته های آنان را دستگیر و زندانی و مجازات می کنند، ببینیم در برخورد با فروشندگان سوالات کنکور - که بی شک بی شرف ترین فرزندان آدم هستند- چه برخوردی خواهند کرد .
🔺من دروغ و تقلب و فروش سوالات کنکور را بسی خوفناک تر از بی حجابی میدانم.
🔺ببینیم آنانی که داعیه ی داشتن آرمان شهری به دور از انحرافات جوامع غربی دارند چه برخوردی با این پدیده ی شوم خواهند کرد!
اسعدی ۱۰ تیرماه ۱۴۰۱
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت_اجتماعی
🔴حساسیت خود را به فقر از دست دادهایم
✍سارا شریعتی
🔺این مسئله فراموش شده که عدالت اصل است و کسی که حساسیّت نسبت به عدالت و قسط به خرج میدهد، متّهم به پارادایم مارکسیستی میشود. این نشان میدهد که بحث فقر آنقدر بدیهی شده است که هیچکس به آن نمیاندیشد و در این جامعه نخبگان و قدرت و سیاست به آن کاملا بیتوجه هستند.
🔺قدرت و سیاست مسئول حل فقر است؛ کاش غیرتی که برای حجاب و زن به خرج میدادید یکبار برای فقر بهکار میبردید. مسئلۀ فقر همیشه یک مسئلۀ سیاسی است. چرا برای فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما برای اقتصاد نمیتوانیم سیاستگذاری کنیم؟ آیا نمیتوانیم مسئله کودکان خیابانی را حل کنیم؟ اراده سیاسی ریشهکنی فقر وجود ندارد چون اگر وجود داشت همانطور که با مسائل سیاسی و فرهنگی برخورد میشود، با این مسئله نیز برخورد میشد.
🔺حساسیتمان به فقر که یکی از انگیزههای انقلاب و دگرگونی بود را از دست دادهایم و آنطور که به پروندههای سیاسی و مسائل خارجی و داخلی حساسیم به مسئلۀ فقر حساس نیستیم. چه زمانی بوده که فقر تیتر یک روزنامهها شده باشد؟ هیچوقت. چون از ما میخواهند به دلیل سیاهنمایی صدای فقر را درنیاوریم. و از بس که این کار را انجام دادهایم حساسیّت خود را نیز به فقر از دست دادهایم. باید جامعۀ آکادمیک و جامعۀ روشنفکری و جامعۀ دینی و جامعۀ سیاسی خود را مورد پرسش بگیریم که شما برای رفع فقر چه کردید و کجا بودید؟
برگرفتە از کانال،وکیل،آقای صالح نیکبخت
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴حساسیت خود را به فقر از دست دادهایم
✍سارا شریعتی
🔺این مسئله فراموش شده که عدالت اصل است و کسی که حساسیّت نسبت به عدالت و قسط به خرج میدهد، متّهم به پارادایم مارکسیستی میشود. این نشان میدهد که بحث فقر آنقدر بدیهی شده است که هیچکس به آن نمیاندیشد و در این جامعه نخبگان و قدرت و سیاست به آن کاملا بیتوجه هستند.
🔺قدرت و سیاست مسئول حل فقر است؛ کاش غیرتی که برای حجاب و زن به خرج میدادید یکبار برای فقر بهکار میبردید. مسئلۀ فقر همیشه یک مسئلۀ سیاسی است. چرا برای فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما برای اقتصاد نمیتوانیم سیاستگذاری کنیم؟ آیا نمیتوانیم مسئله کودکان خیابانی را حل کنیم؟ اراده سیاسی ریشهکنی فقر وجود ندارد چون اگر وجود داشت همانطور که با مسائل سیاسی و فرهنگی برخورد میشود، با این مسئله نیز برخورد میشد.
🔺حساسیتمان به فقر که یکی از انگیزههای انقلاب و دگرگونی بود را از دست دادهایم و آنطور که به پروندههای سیاسی و مسائل خارجی و داخلی حساسیم به مسئلۀ فقر حساس نیستیم. چه زمانی بوده که فقر تیتر یک روزنامهها شده باشد؟ هیچوقت. چون از ما میخواهند به دلیل سیاهنمایی صدای فقر را درنیاوریم. و از بس که این کار را انجام دادهایم حساسیّت خود را نیز به فقر از دست دادهایم. باید جامعۀ آکادمیک و جامعۀ روشنفکری و جامعۀ دینی و جامعۀ سیاسی خود را مورد پرسش بگیریم که شما برای رفع فقر چه کردید و کجا بودید؟
برگرفتە از کانال،وکیل،آقای صالح نیکبخت
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
#آموزش_و_پرورش
❇️آقای وزیر، اینبار خواب نمانید لطفا
🖋 مزبان حبیبی
🔺با توجه پیشنهاد جدید دولت برای تغییرات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، قرار است شورای حقوق و دستمزد مجوز افزایش حقوق کارمندان را مجددا در اختیار گیرد.
🔺در صورت تایید لایحه در شورای نگهبان، امکان افزایش حقوق کارکنان در تعدادی از دستگاههای اجرایی مهیا خواهد شد.
🔺معنی دو پاراگراف اخیر این است که شورای حقوق و دستمزد میتواند میزان افزایش حقوق برخی از دستگاهها را متفاوت با دیگران تعیین کند، اتفاقی که بارها افتاده و برخی از دستگاهها با کسب مجوزهای موردی، افزایش حقوقهایی را برای پرسنل خود اعمال کردهاند که بخش اعظمی از بیعدالتی در پرداخت حقوقها، از همین طریق ایجاد شده و مردم را آزار میدهد.
🔺جناب وزیر، خواهشمندیم که این چند روز را هوشیار باشید و بیدار بمانید تا مانند سالهای اخیر، معلمان از افزایش حقوق جا نمانند.
🔺تجربهٔ سنوات گذشته و سی سال خدمتم، نشان میدهد که این رویه افزایش حقوق، فقط برای ایناست که وزارتخانههایی مانند آموزشوپرورش که معمولا وزرایی ضعیف و غیردلسوز داشته و توان چانهزنی در دفاع از حقوق پرسنل خود را ندارند، مشمول این افزایشها نشوند و تقریبا در تمام موارد، معلمان از این افزایش حقوقها محروم ماندهاند.
🔺جناب وزیر، اگر قادر به دفاع از حقوق معلمان در دولت هستید، و ارادهای هم در اینباره وجود دارد، بسمالله اما در غیر اینصورت لااقل کنار بروید تا معلمان تکلیف خود را بدانند.
🔺باید تا فرصت از دست نرفتهاست با ارائه آمار مستند به بودجه ۱۴۰۰ به دولت و مجلس، نشان دهیم که برخلاف قانون مدیریت خدمات کشوری و همچنین برخلاف راهکارهای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، نه تنها دریافتی معلمان، ۲۵ درصد از دریافتی سایر حقوقبگیران بیشتر نیست بلکه به استناد جداول لایحه بودجه ۱۴۰۰، میانگین حقوق تمامی دستگاههای مشمول ماده ۵ و ۳۸ قانون مدیریت خدمات کشوری در سال ۱۴۰۰، حدود ۱۲.۵ میلیون تومان و میانگین حقوق معلمان چیزی حدود ۷.۲ میلیون تومان بودهاست یعنی حقوق پرداخت شده به معلمان در سال ۱۴۰۰، حدود ۴۳ درصد کمتر از میانگین پرداختی به سایر دستگاهها بودهاست.
🔺نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با توجه به رویه یکسال اخیر وزیر آموزشوپرورش و تیم همراه وی در لجاجت با معلمان و عدم دفاع به موقع از حقوق آنان، انتظار میرود سازوکار مناسبی ایجاد شود تا شکاف حقوقی، از این بیشتر نشود.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#آموزش_و_پرورش
❇️آقای وزیر، اینبار خواب نمانید لطفا
🖋 مزبان حبیبی
🔺با توجه پیشنهاد جدید دولت برای تغییرات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، قرار است شورای حقوق و دستمزد مجوز افزایش حقوق کارمندان را مجددا در اختیار گیرد.
🔺در صورت تایید لایحه در شورای نگهبان، امکان افزایش حقوق کارکنان در تعدادی از دستگاههای اجرایی مهیا خواهد شد.
🔺معنی دو پاراگراف اخیر این است که شورای حقوق و دستمزد میتواند میزان افزایش حقوق برخی از دستگاهها را متفاوت با دیگران تعیین کند، اتفاقی که بارها افتاده و برخی از دستگاهها با کسب مجوزهای موردی، افزایش حقوقهایی را برای پرسنل خود اعمال کردهاند که بخش اعظمی از بیعدالتی در پرداخت حقوقها، از همین طریق ایجاد شده و مردم را آزار میدهد.
🔺جناب وزیر، خواهشمندیم که این چند روز را هوشیار باشید و بیدار بمانید تا مانند سالهای اخیر، معلمان از افزایش حقوق جا نمانند.
🔺تجربهٔ سنوات گذشته و سی سال خدمتم، نشان میدهد که این رویه افزایش حقوق، فقط برای ایناست که وزارتخانههایی مانند آموزشوپرورش که معمولا وزرایی ضعیف و غیردلسوز داشته و توان چانهزنی در دفاع از حقوق پرسنل خود را ندارند، مشمول این افزایشها نشوند و تقریبا در تمام موارد، معلمان از این افزایش حقوقها محروم ماندهاند.
🔺جناب وزیر، اگر قادر به دفاع از حقوق معلمان در دولت هستید، و ارادهای هم در اینباره وجود دارد، بسمالله اما در غیر اینصورت لااقل کنار بروید تا معلمان تکلیف خود را بدانند.
🔺باید تا فرصت از دست نرفتهاست با ارائه آمار مستند به بودجه ۱۴۰۰ به دولت و مجلس، نشان دهیم که برخلاف قانون مدیریت خدمات کشوری و همچنین برخلاف راهکارهای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، نه تنها دریافتی معلمان، ۲۵ درصد از دریافتی سایر حقوقبگیران بیشتر نیست بلکه به استناد جداول لایحه بودجه ۱۴۰۰، میانگین حقوق تمامی دستگاههای مشمول ماده ۵ و ۳۸ قانون مدیریت خدمات کشوری در سال ۱۴۰۰، حدود ۱۲.۵ میلیون تومان و میانگین حقوق معلمان چیزی حدود ۷.۲ میلیون تومان بودهاست یعنی حقوق پرداخت شده به معلمان در سال ۱۴۰۰، حدود ۴۳ درصد کمتر از میانگین پرداختی به سایر دستگاهها بودهاست.
🔺نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با توجه به رویه یکسال اخیر وزیر آموزشوپرورش و تیم همراه وی در لجاجت با معلمان و عدم دفاع به موقع از حقوق آنان، انتظار میرود سازوکار مناسبی ایجاد شود تا شکاف حقوقی، از این بیشتر نشود.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
#زنان
❇️برای اولینبار در یک پویش اینستاگرامی شرکت کردم؛ با ضمیمهکردن عکس خودم و هشتگ من محجبهام و با حجاب اجباری و گشت ارشاد اجباری مخالفم.
چیزی که از صبح توجهم را بعد از اشتراک عکس و هشتگ جلب کرده، بازخورد مردان به استوری من و چندنفر از دوستانم است. مضمون پیغامها یکچیز بیشتر نیست که بهشکل ساده و سطحی بیان شده: «زنها با حجاب زیباترند.»
وقتی میگوییم حجاب در گفتمان حکومت دیگر کارکرد امر دینی را ندارد، یک امر سیاسی است و امر سیاسی چیزی نیست جز یک ساختار مردسالارانه سلیقهای دقیقا درباره چنین چیزی حرف میزنیم. در هیچکدام از واکنشها، حرفی از امر خدا نیست. حرف، حرفِ یک سلیقهٔ مردانه است: «زن بهخواستِ من باید زیبا باشد. یعنی یا با حجاب اجباری که خواستِ من است. یا از طریق بدننمایی و برهنگی که خواست بخشی از جوامع غربی است.»
زنی را هم میشناختم که دائم به زنان دیگر برای حجابشان تذکر میداد. دلیلش هم یک چیز ساده بود: «باید از شوهر و پسرم مراقبت کنم تا از دستم نروند.»
آدمهایی با چنین نگاههایی انگار در یک کلونی دورافتاده زندگی میکنند که فاصلهشان از واقعیت جامعه از اینجا تا سیارهٔ مریخ است.
غرض این است که بگویم با همه این هیاهوها چطور انتخاب حجاب توسط زنی بهعنوان یک امر عبادی که در نسبت رابطه او با خدا تعریف میشود، کاملا به حاشیه میرود.
#فاطمه_بهروزفخر
منبع: مطالعات زنان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#زنان
❇️برای اولینبار در یک پویش اینستاگرامی شرکت کردم؛ با ضمیمهکردن عکس خودم و هشتگ من محجبهام و با حجاب اجباری و گشت ارشاد اجباری مخالفم.
چیزی که از صبح توجهم را بعد از اشتراک عکس و هشتگ جلب کرده، بازخورد مردان به استوری من و چندنفر از دوستانم است. مضمون پیغامها یکچیز بیشتر نیست که بهشکل ساده و سطحی بیان شده: «زنها با حجاب زیباترند.»
وقتی میگوییم حجاب در گفتمان حکومت دیگر کارکرد امر دینی را ندارد، یک امر سیاسی است و امر سیاسی چیزی نیست جز یک ساختار مردسالارانه سلیقهای دقیقا درباره چنین چیزی حرف میزنیم. در هیچکدام از واکنشها، حرفی از امر خدا نیست. حرف، حرفِ یک سلیقهٔ مردانه است: «زن بهخواستِ من باید زیبا باشد. یعنی یا با حجاب اجباری که خواستِ من است. یا از طریق بدننمایی و برهنگی که خواست بخشی از جوامع غربی است.»
زنی را هم میشناختم که دائم به زنان دیگر برای حجابشان تذکر میداد. دلیلش هم یک چیز ساده بود: «باید از شوهر و پسرم مراقبت کنم تا از دستم نروند.»
آدمهایی با چنین نگاههایی انگار در یک کلونی دورافتاده زندگی میکنند که فاصلهشان از واقعیت جامعه از اینجا تا سیارهٔ مریخ است.
غرض این است که بگویم با همه این هیاهوها چطور انتخاب حجاب توسط زنی بهعنوان یک امر عبادی که در نسبت رابطه او با خدا تعریف میشود، کاملا به حاشیه میرود.
#فاطمه_بهروزفخر
منبع: مطالعات زنان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
❇️ عادیسازیِ بیعدالتیِ آموزشی توسط وزارت آموزشوپرورش!
پرده برافتاد: استدلال بنزینی و تأیید آموزش طبقاتی
✍️ مزبان حبیبی
🔺معاون وزیر آموزشوپرورش، خیلی واضح و آشکار گفت: هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و از آموزش بهتری برخوردار خواهد بود.
🔺دقیقا همین شخص، ماه قبل، وجود آموزش طبقاتی و خدمات پولی در سیستم آموزشی کشور را انکار کرده بود.
🔺به این جمله توجه کنید تا عمق فاجعه حضور نگرش مدرسه زدایی از جامعه را در وزارت آموزشوپرورش کنید:
سهمیهبندی، در مسأله بنزین اتفاق افتادهاست و هر ماشین سهمیه مشخص دارد و اگر بخواهد بیش از سهمیه دولتی مصرف کند، خودش باید هزینه آنرا بپردازد. در مدارس غیر دولتی نیز فرد خودش پول میدهد و آموزش خوب دریافت میکند.
🔺توجه کنید که این بیان، دقیقا تعریف واضحی از آموزش طبقاتی است: کسانی که پول بیشتری دارند، از آموزش بهتری برخوردارند.
🔺اینها را وزیر اقتصاد در یک کشور لیبرال دموکراسی نگفته است،
این حرفها، سخنان وزیر نیروی کشوری امپریالیستی نیست،
حتی وزیر انرژی در یک کشور توسعهیافته نیز، چنین حرفی نزده است، بلکه اینها حرفهای معاون وزیر آموزشوپرورشِ ایران است.
🔺این سطح از فضاحتِ آزاردهنده در استدلال، این حجم از نادانیِ آموخته شده و این همه ناآگاهیِ تعمدی از حوزه آموزش، فقط از کسی قابل روئیت است که آموزش را یک کالای تجاری تصور کنند.
🔺بارها هشدار داده شد که حضور مافیای آموزش طبقاتی در تصمیمگیریهای وزارت آموزشوپرورش کاملا مشهود است، ارائه استدلالهای بسیار سطح پایین که قطعا آگاهانه است، نشانه تعمدِ ارائهدهندگان، جهت عادیسازی بیعدالتی آموزشی است.
🔺عملا کسانی در وزارت و ادارات کل تصمیمگیریها را انجام میدهند که در چندین مدرسه خصوصی صاحب امتیاز، سرمایهگذار یا شریک در منافع هستند. کسانیکه دیدگاه تجارتی به آموزش دارند، نه تنها نمیتوانند مشکلی از این حوزه را حل کنند بلکه خود مانع حل مشکل و در مواردی، ایجاد کننده مشکل هستند.
🔺بارها و بارها گفتهایم که تا دیر نشده، آموزشوپرورش را باید از دو نظریه بسیار ویرانگر نجات داد: طرفداران آموزش طبقاتی و حامیان نگرش مدرسه زدایی از جامعه،
چه کنیم که دستمان کوتاه است و تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه آموزش در اختیار کسانی است که از بیان یک استدلال ساده در سطوح اولیه هم عاجزند.
🔺چنان از تفکر دورند که حتی تفاوت هزینهٔ بنزین برای خودرو با آموزش برای دانشآموزان را نمیدانند.
🔺با تمام وجود متاسف هستم برای جامعهای که چنین مسؤلانی دارد.
🔺اینقدر کجفهم که حقوق مُصرٌَح مردم در اصل سوم و اصل سیام قانون اساسی را با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!؟
🔺چرا کسی یا نهادی نیست که بتواند اینها را کنترل کند؟
🔺مگر اصل سیام قانون اساسی به صراحت دسترسی به آموزش را رایگان نمیداند؟
🔺اصل سیام قانون اساسی: دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
🔺مگر بند سوم و بند نهم از اصل سوم قانون اساسی، دسترسی به آموزش را رایگان و عادلانه نمیداند؟
🔺پس چگونه معاون وزیر آموزش و پرورش از آموزش طبقاتی سخن میگوید و به صراحت میگوید هرکسی پول بیشتری میدهد، از آموزش بهترین برخوردار میشود؟
🔺امروز دیگر پردهها برافتاده و خیلی آشکارا، آموزش را نیز سهمیهبندی شده میدانند و آنرا با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!!
از نظر منطقی، معنای رایگان بودن تحصیل، بسیار گستردهتر از هزینه مدارس است و دولت باید تمام هزینههای تحصیل را پرداخت کند، از قبیل:
هزینه کتاب
هزینه لوازم التحصیل
هزینه سرویس
هزینه کفش و لباس
هزینه حداقل یک وعده غذا در روز
هزینه آموزش
هزینه آموزشهای جانبی
هزینههای تربیت بدنی
و ...
🔺تمام این هزینهها برای ۱۴ میلیون دانشآموز در کل کشور محاسبه شده و کمتر از یک هزارم بودجه کشور در لایحه بودجه ۱۴۰۱ است، اما چون آموزشوپرورش از اولویتهای دولت و مجلس نیست، مردم باید این هزینهها را پرداخت کنند.
🔺متن زیر از یک مطلب قدیمی برداشته شده که بابت آن بارها مورد عنایت و عتاب قرار گرفتم:
اینجا هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و با توجه به شیوه پذیرش در دانشگاهها، قطعا در دانشگاه بهتر و رشته بهتری پذیرش شده و آینده بهتری دارد.
◀️بیستم مرداد هزاروچهارصدویک
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
❇️ عادیسازیِ بیعدالتیِ آموزشی توسط وزارت آموزشوپرورش!
پرده برافتاد: استدلال بنزینی و تأیید آموزش طبقاتی
✍️ مزبان حبیبی
🔺معاون وزیر آموزشوپرورش، خیلی واضح و آشکار گفت: هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و از آموزش بهتری برخوردار خواهد بود.
🔺دقیقا همین شخص، ماه قبل، وجود آموزش طبقاتی و خدمات پولی در سیستم آموزشی کشور را انکار کرده بود.
🔺به این جمله توجه کنید تا عمق فاجعه حضور نگرش مدرسه زدایی از جامعه را در وزارت آموزشوپرورش کنید:
سهمیهبندی، در مسأله بنزین اتفاق افتادهاست و هر ماشین سهمیه مشخص دارد و اگر بخواهد بیش از سهمیه دولتی مصرف کند، خودش باید هزینه آنرا بپردازد. در مدارس غیر دولتی نیز فرد خودش پول میدهد و آموزش خوب دریافت میکند.
🔺توجه کنید که این بیان، دقیقا تعریف واضحی از آموزش طبقاتی است: کسانی که پول بیشتری دارند، از آموزش بهتری برخوردارند.
🔺اینها را وزیر اقتصاد در یک کشور لیبرال دموکراسی نگفته است،
این حرفها، سخنان وزیر نیروی کشوری امپریالیستی نیست،
حتی وزیر انرژی در یک کشور توسعهیافته نیز، چنین حرفی نزده است، بلکه اینها حرفهای معاون وزیر آموزشوپرورشِ ایران است.
🔺این سطح از فضاحتِ آزاردهنده در استدلال، این حجم از نادانیِ آموخته شده و این همه ناآگاهیِ تعمدی از حوزه آموزش، فقط از کسی قابل روئیت است که آموزش را یک کالای تجاری تصور کنند.
🔺بارها هشدار داده شد که حضور مافیای آموزش طبقاتی در تصمیمگیریهای وزارت آموزشوپرورش کاملا مشهود است، ارائه استدلالهای بسیار سطح پایین که قطعا آگاهانه است، نشانه تعمدِ ارائهدهندگان، جهت عادیسازی بیعدالتی آموزشی است.
🔺عملا کسانی در وزارت و ادارات کل تصمیمگیریها را انجام میدهند که در چندین مدرسه خصوصی صاحب امتیاز، سرمایهگذار یا شریک در منافع هستند. کسانیکه دیدگاه تجارتی به آموزش دارند، نه تنها نمیتوانند مشکلی از این حوزه را حل کنند بلکه خود مانع حل مشکل و در مواردی، ایجاد کننده مشکل هستند.
🔺بارها و بارها گفتهایم که تا دیر نشده، آموزشوپرورش را باید از دو نظریه بسیار ویرانگر نجات داد: طرفداران آموزش طبقاتی و حامیان نگرش مدرسه زدایی از جامعه،
چه کنیم که دستمان کوتاه است و تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه آموزش در اختیار کسانی است که از بیان یک استدلال ساده در سطوح اولیه هم عاجزند.
🔺چنان از تفکر دورند که حتی تفاوت هزینهٔ بنزین برای خودرو با آموزش برای دانشآموزان را نمیدانند.
🔺با تمام وجود متاسف هستم برای جامعهای که چنین مسؤلانی دارد.
🔺اینقدر کجفهم که حقوق مُصرٌَح مردم در اصل سوم و اصل سیام قانون اساسی را با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!؟
🔺چرا کسی یا نهادی نیست که بتواند اینها را کنترل کند؟
🔺مگر اصل سیام قانون اساسی به صراحت دسترسی به آموزش را رایگان نمیداند؟
🔺اصل سیام قانون اساسی: دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
🔺مگر بند سوم و بند نهم از اصل سوم قانون اساسی، دسترسی به آموزش را رایگان و عادلانه نمیداند؟
🔺پس چگونه معاون وزیر آموزش و پرورش از آموزش طبقاتی سخن میگوید و به صراحت میگوید هرکسی پول بیشتری میدهد، از آموزش بهترین برخوردار میشود؟
🔺امروز دیگر پردهها برافتاده و خیلی آشکارا، آموزش را نیز سهمیهبندی شده میدانند و آنرا با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!!
از نظر منطقی، معنای رایگان بودن تحصیل، بسیار گستردهتر از هزینه مدارس است و دولت باید تمام هزینههای تحصیل را پرداخت کند، از قبیل:
هزینه کتاب
هزینه لوازم التحصیل
هزینه سرویس
هزینه کفش و لباس
هزینه حداقل یک وعده غذا در روز
هزینه آموزش
هزینه آموزشهای جانبی
هزینههای تربیت بدنی
و ...
🔺تمام این هزینهها برای ۱۴ میلیون دانشآموز در کل کشور محاسبه شده و کمتر از یک هزارم بودجه کشور در لایحه بودجه ۱۴۰۱ است، اما چون آموزشوپرورش از اولویتهای دولت و مجلس نیست، مردم باید این هزینهها را پرداخت کنند.
🔺متن زیر از یک مطلب قدیمی برداشته شده که بابت آن بارها مورد عنایت و عتاب قرار گرفتم:
اینجا هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و با توجه به شیوه پذیرش در دانشگاهها، قطعا در دانشگاه بهتر و رشته بهتری پذیرش شده و آینده بهتری دارد.
◀️بیستم مرداد هزاروچهارصدویک
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
❇️ نیم کیلو #ضمن_خدمت
🔺چند روزه مشغول خونه تکونی ام .امروز نوبت کتابخونه م بود .
مهندس گفت : چند تا کتابفروشی اعلام کرده که کاغذ های باطله وکتاب های تاریخ مصرف گذشته رو خریداری میکنه . ظاهراً کاغذها پودر میشن ودر جاهایی بکار میان .
🔺کتاب ها کیلویی ۱۵۰۰ وکاغذها کیلویی ۷۰۰
با خودم گفتم بدنیست . کمی کتابخونه سبک میشه .
امروز خاطرات ۲۷ سال تلاش برای فرزندان این مرزوبوم برام زنده شد .
البته خاطرات خیلی چیزها برام تکرار شد .
لابلای کتاب ها٬ عکس پدر ومادرمو پیدا کردم وکلا یادم رفت که کجا هستم ؟ رفتم به دوران خوش زندگیم . نیم ساعت با عکس پدر ومادرم حال کردم . وقتی به خودم اومدم گونه هام حسابی خیس بود.
بگذریم .
هفت کیلو نمونه سوال پیدا کردم . نمونه سوالاتی که ساعت ها برای طرح اونا ٬وقت گذاشته بودم .( ۴۹۰۰ تومن)
یک کیلو تشویقی (700 تومن).
نیم کیلو ضمن خدمت (۳۵۰ تومن) ؛وای که برای گذروندن هر یک ساعتش چی برمن ونوزاد سه ماه م گذشت! اوایل که مدام تهدید میشدیم .
اگه شرکت نکنید٬ امتیاز صفر ؛ارزشیابی کم ؛حقوق نصف وووووو ........بعد که خیلی اوستا شدن ٬فرمودن با هزینه ی خودتون ، کتاب هم باید از خودشون خریداری میکردیم ؛درست مثل زنگای تفریح که هزینه ی قند وچای رو هم گاهی مطالبه میکردن.
کلی با دوره های احکام ونماز حجت الاسلام قرائتی وحجاب وجهان بینی شهید مطهری ٬ معلم نمونه شدیم .
وحالا یکساله که بازنشسته شدم ونیم کیلو ضمن خدمت
بیست کیلو کتاب تاریخ مصرف گذشته که به هیچ دردی نمیخوره وهمه به تاریخ پیوسته ؛مثل خودم.
سی کیلو جزوه وبیست کیلو تحقیق و حقوق چندمیلیونی من
ما که دستمزدمونو گرفتیم . دلم بحال مهندس سوخت که کتاباشو کیلویی چند میتونه بفروشه وبه چه قیمتی ؟؟؟؟؟!!!!!!
📝به قلم یک معلم بازنشسته
ارسالی : م ا قادری
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
❇️ نیم کیلو #ضمن_خدمت
🔺چند روزه مشغول خونه تکونی ام .امروز نوبت کتابخونه م بود .
مهندس گفت : چند تا کتابفروشی اعلام کرده که کاغذ های باطله وکتاب های تاریخ مصرف گذشته رو خریداری میکنه . ظاهراً کاغذها پودر میشن ودر جاهایی بکار میان .
🔺کتاب ها کیلویی ۱۵۰۰ وکاغذها کیلویی ۷۰۰
با خودم گفتم بدنیست . کمی کتابخونه سبک میشه .
امروز خاطرات ۲۷ سال تلاش برای فرزندان این مرزوبوم برام زنده شد .
البته خاطرات خیلی چیزها برام تکرار شد .
لابلای کتاب ها٬ عکس پدر ومادرمو پیدا کردم وکلا یادم رفت که کجا هستم ؟ رفتم به دوران خوش زندگیم . نیم ساعت با عکس پدر ومادرم حال کردم . وقتی به خودم اومدم گونه هام حسابی خیس بود.
بگذریم .
هفت کیلو نمونه سوال پیدا کردم . نمونه سوالاتی که ساعت ها برای طرح اونا ٬وقت گذاشته بودم .( ۴۹۰۰ تومن)
یک کیلو تشویقی (700 تومن).
نیم کیلو ضمن خدمت (۳۵۰ تومن) ؛وای که برای گذروندن هر یک ساعتش چی برمن ونوزاد سه ماه م گذشت! اوایل که مدام تهدید میشدیم .
اگه شرکت نکنید٬ امتیاز صفر ؛ارزشیابی کم ؛حقوق نصف وووووو ........بعد که خیلی اوستا شدن ٬فرمودن با هزینه ی خودتون ، کتاب هم باید از خودشون خریداری میکردیم ؛درست مثل زنگای تفریح که هزینه ی قند وچای رو هم گاهی مطالبه میکردن.
کلی با دوره های احکام ونماز حجت الاسلام قرائتی وحجاب وجهان بینی شهید مطهری ٬ معلم نمونه شدیم .
وحالا یکساله که بازنشسته شدم ونیم کیلو ضمن خدمت
بیست کیلو کتاب تاریخ مصرف گذشته که به هیچ دردی نمیخوره وهمه به تاریخ پیوسته ؛مثل خودم.
سی کیلو جزوه وبیست کیلو تحقیق و حقوق چندمیلیونی من
ما که دستمزدمونو گرفتیم . دلم بحال مهندس سوخت که کتاباشو کیلویی چند میتونه بفروشه وبه چه قیمتی ؟؟؟؟؟!!!!!!
📝به قلم یک معلم بازنشسته
ارسالی : م ا قادری
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
❇️آزاد ارمکی، جامعهشناس: دهه هشتادیها همان چیزهایی را میگویند که افراد نسلهای پیشین میگفتند؛ مطالبه اصلی این افراد زندگی است/ خانواده معترضان ۱۵ تا ۱۸ ساله هم در اعتراضها نقش دارند؛ البته در حاشیه
🔹اعتقادی به شکاف نسلی ندارم. در واقع ما با پدیده شکاف نسلی روبهرو نیستیم، بلکه با پدیدهای به نام مهم شدن نسلها و نقشآفرینی هر نسلی در موقعیت و منزلت خود مواجهیم.
🔹در اعتراضها و ناآرامیهای اخیر فقط با افراد ۱۵ تا ۱۸ سال روبهرو نیستیم. زنان بیشتر هستند، اما به این معنا نیست که مردان نیز در این اعتراضها نقشی نداشته باشند.
🔹اتفاقاً در ماجرای اخیر، نسلهای جوانان بین ۱۵ تا ۴۰ ساله هستند؛ جمعیتی که به خیابان آمده و مسالهشان این است که زندگی داشته باشند؛ زندگی راحت همراه با آرامش. بستر زندگی نیز آزادی است.
🔹باید از خودخواهی خود بکاهیم و به دیگران توجه داشته باشیم. برای اینکه کسی را بشناسیم، باید به او توجه کنیم. توجه به دیگری از طریق عبور از خودخواهی حاصل میشود و از طرف دیگر باید تن به موقعیت داد؛ یعنی شرایط جدید را بپذیریم. شرایط ۱۴۰۱ با ۱۳۸۰ بسیار متفاوت است./ ایرنا
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
❇️آزاد ارمکی، جامعهشناس: دهه هشتادیها همان چیزهایی را میگویند که افراد نسلهای پیشین میگفتند؛ مطالبه اصلی این افراد زندگی است/ خانواده معترضان ۱۵ تا ۱۸ ساله هم در اعتراضها نقش دارند؛ البته در حاشیه
🔹اعتقادی به شکاف نسلی ندارم. در واقع ما با پدیده شکاف نسلی روبهرو نیستیم، بلکه با پدیدهای به نام مهم شدن نسلها و نقشآفرینی هر نسلی در موقعیت و منزلت خود مواجهیم.
🔹در اعتراضها و ناآرامیهای اخیر فقط با افراد ۱۵ تا ۱۸ سال روبهرو نیستیم. زنان بیشتر هستند، اما به این معنا نیست که مردان نیز در این اعتراضها نقشی نداشته باشند.
🔹اتفاقاً در ماجرای اخیر، نسلهای جوانان بین ۱۵ تا ۴۰ ساله هستند؛ جمعیتی که به خیابان آمده و مسالهشان این است که زندگی داشته باشند؛ زندگی راحت همراه با آرامش. بستر زندگی نیز آزادی است.
🔹باید از خودخواهی خود بکاهیم و به دیگران توجه داشته باشیم. برای اینکه کسی را بشناسیم، باید به او توجه کنیم. توجه به دیگری از طریق عبور از خودخواهی حاصل میشود و از طرف دیگر باید تن به موقعیت داد؛ یعنی شرایط جدید را بپذیریم. شرایط ۱۴۰۱ با ۱۳۸۰ بسیار متفاوت است./ ایرنا
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
💠 #یادداشت
🔸 سخنگو و وام گرفتن های غیر واقعی از اعتراضات معلمان
روزنامه مردم سالاری ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱
✍نرگس ملک زاده
▪️واژه سال لغت نامه آکسفورد برای اولین باراز طریق رای گیری عمومی از بین بیش از ۳۴ هزار انگلیسی زبان در سراسر جهان انتخاب شد."Goblin mode"واژه ای بود که در سال ۲۰۲۲ از میان سه واژه که توسط فرهنگ نویسان انتشارات دانشگاه آکسفورد معرفی شده بود در نظرسنجی توانست ۹۳درصد را به خود اختصاص دهد .در توضیح این واژه چنین آمده است "نوعی رفتار بدون حس پشیمانی ،خودخواهانه که معمولا به گونه ای برخلاف هنجارها یا انتظارات اجتماعی است "این چند خط را گوشه ذهن خود نگاه دارید تا دوباره به سراغش بیایم .
▪️بیش از یک دهه از #اعتراضات_معلمان با محوریت معیشت همراه با منزلت میگذرد، در این سالها معلمان از روش های متفاوتی برای شنیده شدن صدای خود استفاده کردند، از فعالیت هدفمند در فضای مجازی تا گفتگو و مذاکره با مسئولانی که مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیم سازیهای بهبود شرایط فرهنگیان نقش داشتهاند و در زمانی که راه را بسته دیدند بستر اعتراضات خیابانی را برگزیدند و تجمعاتی را در چهارچوب قانون بدون هیچ گونه شعار و رفتار ساختارشکنانه در سراسر کشور برگزار کردند. اما دولتهای مختلف همینقدر هم قانونمداری معلمان را تاب نیاوردند و در این سالها معلمان زیادی از احضار تا حبس های طولانی مدت را تجربه کردهاند.
▪️سخنگوی دولت در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علم و صنعت با توجه به شرایط خاص و حاد کشور در اعتراضات مردمی برای ساختن چهرهای مقبول و مردمی از دولت، دست به دامن معلمان شد ، اما این بار ورق برگشته بود چون خیر و مصلحت در این ورق خوردن بود، او در ذهن میخندد اما بر زبان میآورد که این دولت اثبات کرد که صدای اعتراض فرهنگیان را شنیده است و بعد از ۱۱ سال رتبهبندی اجرا شده است. در ادامه نیز خط اعتراض و اغتشاش در تجمعات معلمان را جدا کرده و ادعا کرد که کسی با آنها برخورد نکرده است.
بیان این جملات در جمع غیر معلم واکنشی جز تشویق را به همراه نداشت، اما خوب میدانیم که این صحبتها به هیچ روی چهره خاکستری و یا بعضا سیاه دولتها را برای ما معلمان سفید نخواهد کرد.
▪️آقای جهرمی اگر راست میگویید یک بار دیگر این صحبتها را در جمع معلمان بیان کنید و واکنش آنها را ببینید. صرفا جهت یادآوری و فقط پاسخ به دو ادعایتان میگویم که نه رتبه بندی اجرا شده است و نه هیچ یک از خواسته های دیگر معترضان شنیده و ترتیب اثر داده شده است. شما سخنگوی دولتی هستید که وزیرش حاضر به گفتگو با معترضان نشد؛ شما حرف از شنیده شدن میزنید؟ حالا کمی خوشبیانهتر نگاه میکنیم صدای اعتراض معلمان را شنیدهاید؟ پس معلمان درست میگویند خیابان از آن ماست چون صدای آنها را شما زمانی شنیدهاید که در خیابان به دنبال حق خود بودهاند اما با اطمینان خدمتتان میگویم که راهی جز این نداشتید واهمهای بزرگتر شما را مجبور به اجرای ناقص رتبه بندی در شرایط موجود کرد.
▪️سخنگوی جوان، رفتار غیرمسئولانه شما و دولتی که شما زبانش هستید در برابر مطالبات معلمان مصداق" Goblin mode " است. رفتاری بدون حس پشیمانی، خودخواهانه و بر خلاف انتظار اجتماعی؛آنقدر مدعی که با وجود قرارهای وثیقه چند ماه اخیر که رقمش از ۱۰ میلیارد گذشته همچنان در حال تصویرسازی غیر واقعی هستید، چشم در چشم دانشجویان و دوربین های پیش رو میگوید مگر کسی با آنها برخورد کرد؟! تعریف تان از برخورد کردن چیست؟
#آزادی_معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#اسماعیل_عبدی
#جعفر_ابراهیمی
#رسول_بداقی
#محمد_حبیبی
https://www.mardomsalari.ir/newsletter/229859
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
🔸 سخنگو و وام گرفتن های غیر واقعی از اعتراضات معلمان
روزنامه مردم سالاری ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱
✍نرگس ملک زاده
▪️واژه سال لغت نامه آکسفورد برای اولین باراز طریق رای گیری عمومی از بین بیش از ۳۴ هزار انگلیسی زبان در سراسر جهان انتخاب شد."Goblin mode"واژه ای بود که در سال ۲۰۲۲ از میان سه واژه که توسط فرهنگ نویسان انتشارات دانشگاه آکسفورد معرفی شده بود در نظرسنجی توانست ۹۳درصد را به خود اختصاص دهد .در توضیح این واژه چنین آمده است "نوعی رفتار بدون حس پشیمانی ،خودخواهانه که معمولا به گونه ای برخلاف هنجارها یا انتظارات اجتماعی است "این چند خط را گوشه ذهن خود نگاه دارید تا دوباره به سراغش بیایم .
▪️بیش از یک دهه از #اعتراضات_معلمان با محوریت معیشت همراه با منزلت میگذرد، در این سالها معلمان از روش های متفاوتی برای شنیده شدن صدای خود استفاده کردند، از فعالیت هدفمند در فضای مجازی تا گفتگو و مذاکره با مسئولانی که مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیم سازیهای بهبود شرایط فرهنگیان نقش داشتهاند و در زمانی که راه را بسته دیدند بستر اعتراضات خیابانی را برگزیدند و تجمعاتی را در چهارچوب قانون بدون هیچ گونه شعار و رفتار ساختارشکنانه در سراسر کشور برگزار کردند. اما دولتهای مختلف همینقدر هم قانونمداری معلمان را تاب نیاوردند و در این سالها معلمان زیادی از احضار تا حبس های طولانی مدت را تجربه کردهاند.
▪️سخنگوی دولت در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علم و صنعت با توجه به شرایط خاص و حاد کشور در اعتراضات مردمی برای ساختن چهرهای مقبول و مردمی از دولت، دست به دامن معلمان شد ، اما این بار ورق برگشته بود چون خیر و مصلحت در این ورق خوردن بود، او در ذهن میخندد اما بر زبان میآورد که این دولت اثبات کرد که صدای اعتراض فرهنگیان را شنیده است و بعد از ۱۱ سال رتبهبندی اجرا شده است. در ادامه نیز خط اعتراض و اغتشاش در تجمعات معلمان را جدا کرده و ادعا کرد که کسی با آنها برخورد نکرده است.
بیان این جملات در جمع غیر معلم واکنشی جز تشویق را به همراه نداشت، اما خوب میدانیم که این صحبتها به هیچ روی چهره خاکستری و یا بعضا سیاه دولتها را برای ما معلمان سفید نخواهد کرد.
▪️آقای جهرمی اگر راست میگویید یک بار دیگر این صحبتها را در جمع معلمان بیان کنید و واکنش آنها را ببینید. صرفا جهت یادآوری و فقط پاسخ به دو ادعایتان میگویم که نه رتبه بندی اجرا شده است و نه هیچ یک از خواسته های دیگر معترضان شنیده و ترتیب اثر داده شده است. شما سخنگوی دولتی هستید که وزیرش حاضر به گفتگو با معترضان نشد؛ شما حرف از شنیده شدن میزنید؟ حالا کمی خوشبیانهتر نگاه میکنیم صدای اعتراض معلمان را شنیدهاید؟ پس معلمان درست میگویند خیابان از آن ماست چون صدای آنها را شما زمانی شنیدهاید که در خیابان به دنبال حق خود بودهاند اما با اطمینان خدمتتان میگویم که راهی جز این نداشتید واهمهای بزرگتر شما را مجبور به اجرای ناقص رتبه بندی در شرایط موجود کرد.
▪️سخنگوی جوان، رفتار غیرمسئولانه شما و دولتی که شما زبانش هستید در برابر مطالبات معلمان مصداق" Goblin mode " است. رفتاری بدون حس پشیمانی، خودخواهانه و بر خلاف انتظار اجتماعی؛آنقدر مدعی که با وجود قرارهای وثیقه چند ماه اخیر که رقمش از ۱۰ میلیارد گذشته همچنان در حال تصویرسازی غیر واقعی هستید، چشم در چشم دانشجویان و دوربین های پیش رو میگوید مگر کسی با آنها برخورد کرد؟! تعریف تان از برخورد کردن چیست؟
#آزادی_معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#اسماعیل_عبدی
#جعفر_ابراهیمی
#رسول_بداقی
#محمد_حبیبی
https://www.mardomsalari.ir/newsletter/229859
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
✍ #یادداشت
🔴 وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امور روزمره به بحرانهای ملی
🖌 مزبان حبیبی
شنیده شده که در برخی مناطق و نواحی، از همکاران معلم بهویژه در دوره ابتدایی برای تدریس بهصورت اضافه تدریس غیرموظف، تعهد کتبی دریافت میشود که درصورت عدم پرداخت حقالتدریس آنها در موعد مقرر، ذینفع حق اعتراض و شکایت ندارد.
اینها دیگر چه موجودات متعفن و بیوجدانی هستند؟ تعهد از همکار که برای دریافت حقوق ذکر شده در قانون بودجه، اعتراضی نداشته باشد؟
جهت اطلاع این همکاران نامعلم، بر اساس بند ب تبصره دوازده قانون بودجه، پرداخت حقالزحمه اضافهکاری و حقالتدریس ساعات غیرموظف، باید با حقوق هر ماه پرداخت شود و شوربختانه با وجود چنین کوتهفکرانِ نابخردی(شما بخوانید انگل) در بدنه اجرایی ادارات و ادارات کل، معلمان بیش از شش ماه است که حقالتدریس خود را دریافت نکردهاند.
همین افراد هستند که هر اعتراضی به فرآیندهای ناصحیح اداری را به سمت اعتراض به اصل نظام تغییر جهت میدهند! چرا با این دشمنان انسانیت برخورد جدی نمیشود!؟
شاید با وجود چنین وزارتخانهای، انتظار تحقق حقوق معلمان دور از ذهن باشد اما چرا خودمان به خودمان ظلم میکنیم؟
به استناد اصل ۳۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دادخواهی حق مسلّم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند اینگونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
این نوع تعهدات، مصداق بارز و صریح نقض قانون اساسی و پایمال نمودن حقوق معلمان است؛ در صورت مشاهده، میتوان اخذ کننده تعهد و مسؤل بالادستی او را به دادگاه کشانده و محاکمه نمود. اگر نتوانیم ناقضان حقوق شهروندی را به دادگاه بکشانیم، بیشک در جامعهای با درصد بالایی از فساد اداری و سیستمی زندگی میکنیم.
علاوه بر آن، بر اساس ماده هشت اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد که ایران آن را امضا کردهاست، اخذ تعهد برای عدم شکایت در صورت عدم دسترسی به حقوق قانونی، از مصادیق نقض حقوق بشر است چون اعلامیه حقوق بشر در ماده هشت خود اذعان دارد که هرکس میتواند از تعدی به حقوق اصلی که به موجب قانون اساسی یا قانونهای دیگر برای او شناخته شدهاست به دادگاههای صلاحیت دار ملی متوسل گردد تا حقش استیفا شود.
مسؤلین و مدیران کشور، بهویژه وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امورات عادی و روزمره به بحران و چالشهای ملی هستند.
هرکاری که در سایر کشورها توسط یک کارمند عادی و بهصورت روزمره انجام میشود، اینجا قابلیت تبدیل به یک ابربحران بینالمللی را دارد، مانند پرداخت حقوق، یک اعتراض ساده به یک مدیر، صدور احکام حقوقی، پرداخت پاداش و حتی اصلاح یک اشتباه انجام شده در فرآیندهای عادی.
✍ پی نوشت : از ماست که بر ماست !!
#معلمان_زندانی
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
🔴 وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امور روزمره به بحرانهای ملی
🖌 مزبان حبیبی
شنیده شده که در برخی مناطق و نواحی، از همکاران معلم بهویژه در دوره ابتدایی برای تدریس بهصورت اضافه تدریس غیرموظف، تعهد کتبی دریافت میشود که درصورت عدم پرداخت حقالتدریس آنها در موعد مقرر، ذینفع حق اعتراض و شکایت ندارد.
اینها دیگر چه موجودات متعفن و بیوجدانی هستند؟ تعهد از همکار که برای دریافت حقوق ذکر شده در قانون بودجه، اعتراضی نداشته باشد؟
جهت اطلاع این همکاران نامعلم، بر اساس بند ب تبصره دوازده قانون بودجه، پرداخت حقالزحمه اضافهکاری و حقالتدریس ساعات غیرموظف، باید با حقوق هر ماه پرداخت شود و شوربختانه با وجود چنین کوتهفکرانِ نابخردی(شما بخوانید انگل) در بدنه اجرایی ادارات و ادارات کل، معلمان بیش از شش ماه است که حقالتدریس خود را دریافت نکردهاند.
همین افراد هستند که هر اعتراضی به فرآیندهای ناصحیح اداری را به سمت اعتراض به اصل نظام تغییر جهت میدهند! چرا با این دشمنان انسانیت برخورد جدی نمیشود!؟
شاید با وجود چنین وزارتخانهای، انتظار تحقق حقوق معلمان دور از ذهن باشد اما چرا خودمان به خودمان ظلم میکنیم؟
به استناد اصل ۳۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دادخواهی حق مسلّم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند اینگونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
این نوع تعهدات، مصداق بارز و صریح نقض قانون اساسی و پایمال نمودن حقوق معلمان است؛ در صورت مشاهده، میتوان اخذ کننده تعهد و مسؤل بالادستی او را به دادگاه کشانده و محاکمه نمود. اگر نتوانیم ناقضان حقوق شهروندی را به دادگاه بکشانیم، بیشک در جامعهای با درصد بالایی از فساد اداری و سیستمی زندگی میکنیم.
علاوه بر آن، بر اساس ماده هشت اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد که ایران آن را امضا کردهاست، اخذ تعهد برای عدم شکایت در صورت عدم دسترسی به حقوق قانونی، از مصادیق نقض حقوق بشر است چون اعلامیه حقوق بشر در ماده هشت خود اذعان دارد که هرکس میتواند از تعدی به حقوق اصلی که به موجب قانون اساسی یا قانونهای دیگر برای او شناخته شدهاست به دادگاههای صلاحیت دار ملی متوسل گردد تا حقش استیفا شود.
مسؤلین و مدیران کشور، بهویژه وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امورات عادی و روزمره به بحران و چالشهای ملی هستند.
هرکاری که در سایر کشورها توسط یک کارمند عادی و بهصورت روزمره انجام میشود، اینجا قابلیت تبدیل به یک ابربحران بینالمللی را دارد، مانند پرداخت حقوق، یک اعتراض ساده به یک مدیر، صدور احکام حقوقی، پرداخت پاداش و حتی اصلاح یک اشتباه انجام شده در فرآیندهای عادی.
✍ پی نوشت : از ماست که بر ماست !!
#معلمان_زندانی
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
💠 #یادداشت
🔴دور تازهای از فشار بر فعالان صنفی با احضار تلفنی و «ابلاغهای پیامکی» به چه معناست؟
این شمار اعتراض خیابانی، کارزار و تلاش برای تغییر اوضاع عمومی و معیشتی در طول تاریخ معاصر کشور بیسابقه بوده است. در این فضای تشنه تغییر، هر روز کسانی که تا دیروز کنشگر نبودهاند آرزوی تغییر شرایط را مرور میکنند و برخی از آنان به کنشهای مختلف جمعی میپیوندند.
قوه قضاییه میداند که فعالان از این فضا برای مطرح شدن خواستهای جمعی استفاده میکنند و میداند که احضار و پیامک تلفنی قانونی نیست ولی کارمندان قوه قضاییه به دو دلیل دست به این کار میزنند:
🔸شمار بالای پروندهها به ضابطین قضایی فرصت اجرای قانون نمیدهد و زیر سوال رفتن عرف سکوت که افرادی با پتانسیل بالا دیگر به آن تن نمیدهند نشاندهنده این است که معیارهای اجتماعی به زودی تغییر خواهد کرد؛ تعادل جدیدی از عرف در حال شکلگیری است و خطوط ممنوع اجتماع حتی در مباحث کنشگری صنفی هم تغییر خواهد کرد.
🔸کارگزاران فشار حکومتی بر فعالان را با فرستادن پیامک آغاز میکنند و تلاش میکنند که قبل از اقدام قانونی، دست کم چند روز جلوی حرکت اعتراضی یک نفر را بگیرند. به بیان دیگر، اوضاع چنان از کنترل خارج شده است که با تخریب روحیه افراد محق تغییرطلب، تلاش میشود دوره ترس چنین افرادی طولانی شود.
🔸اما با این حال، کنشگران جویای تغییر باید هشیار باشند چرا که «قدرتمداران ترسیده میتوانند خطرناک باشند، به یک فرد، گروه و یا جریان خلل وارد کنند، خرابی به بار بیاورند و تغییر را برای چندین ماه به تعویق بیندازند.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
🔴دور تازهای از فشار بر فعالان صنفی با احضار تلفنی و «ابلاغهای پیامکی» به چه معناست؟
این شمار اعتراض خیابانی، کارزار و تلاش برای تغییر اوضاع عمومی و معیشتی در طول تاریخ معاصر کشور بیسابقه بوده است. در این فضای تشنه تغییر، هر روز کسانی که تا دیروز کنشگر نبودهاند آرزوی تغییر شرایط را مرور میکنند و برخی از آنان به کنشهای مختلف جمعی میپیوندند.
قوه قضاییه میداند که فعالان از این فضا برای مطرح شدن خواستهای جمعی استفاده میکنند و میداند که احضار و پیامک تلفنی قانونی نیست ولی کارمندان قوه قضاییه به دو دلیل دست به این کار میزنند:
🔸شمار بالای پروندهها به ضابطین قضایی فرصت اجرای قانون نمیدهد و زیر سوال رفتن عرف سکوت که افرادی با پتانسیل بالا دیگر به آن تن نمیدهند نشاندهنده این است که معیارهای اجتماعی به زودی تغییر خواهد کرد؛ تعادل جدیدی از عرف در حال شکلگیری است و خطوط ممنوع اجتماع حتی در مباحث کنشگری صنفی هم تغییر خواهد کرد.
🔸کارگزاران فشار حکومتی بر فعالان را با فرستادن پیامک آغاز میکنند و تلاش میکنند که قبل از اقدام قانونی، دست کم چند روز جلوی حرکت اعتراضی یک نفر را بگیرند. به بیان دیگر، اوضاع چنان از کنترل خارج شده است که با تخریب روحیه افراد محق تغییرطلب، تلاش میشود دوره ترس چنین افرادی طولانی شود.
🔸اما با این حال، کنشگران جویای تغییر باید هشیار باشند چرا که «قدرتمداران ترسیده میتوانند خطرناک باشند، به یک فرد، گروه و یا جریان خلل وارد کنند، خرابی به بار بیاورند و تغییر را برای چندین ماه به تعویق بیندازند.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ اقلیت خائن چه کسانی بودند؟
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ ۱۸ تیر ۱۳۷۸ سرآغاز عبور از اصلاحطلبان
#یادداشت_روز
امروز ۱۸ تیر یادآور حمله وحشیانه به دانشجویان و کوی دانشگاه است. آن زمان پروژه بازی اصلاحطلبان برای فریب مردم در اول راه بود هنگامی که دانشجویان برای اعتراض به وضعیت موجود و سرکوب و سانسور به میدان آمدند دولت خاتمی در برابر حمله #گاز_انبری قالیباف و بسیجیهای مورد حمایت، عقبنشینی کرد و چهره واقعی خود را نشان داد.
اعتراضات که در ابتدا در تهران شروع و توسط دانشجویان حامی خاتمی در دفتر تحکیم وحدت گسترش یافت از مدیریت آنان خارج و تمام دانشجویان در اکثر دانشگاهها به آن پیوستند و رادیکال شد. #حسن_روحانی در نماز جمعه درخواست برخورد شدید با اغتشاشگران را نمود و اصلاحطلبان با پشت کردن به شعارهای خود با جناح رقیب دانشجویان را سرکوب نمودند.
اما اصلاحطلبان که همواره به دنبال میوهچینی از اعتراضات بودند با طرح شعار «ایران برای همه ایرانیان و رسیدگی به پرونده کوی دانشگاه تهران و کشتار دانشجویان دانشگاه #تبریز » بر موج انتخابات در مجلس ششم سوار شدند و اکثریت مجلس را از آن خود کردند حالا مجلس و دولت در دست آنان بود و همین باعث شد که نتوانند هنگامی که از شعارهای خود عقب نشینی می کردند چهره فریبکارانه خود را پنهان نمایند.
بعد از کوی و تشکیل مجلس ششم وقتی اولین نشانههای استمرارطلبی بارز شد سال ۷۹ جمعی از فعالان دانشجویی درون همان دفترتحکیم تز «عبور از خاتمی» را مطرح کردند و متهم به تندروی از سوی تمام جناح های درونی اصلاحطلبان شدند. بسیاری از عبور کنندگان از خاتمی در سال ۸۴ به دامن کروبی و معین و بعدا رفسنجانی برگشتند تا به #احمدینژاد مجال ندهند این نشان می داد که آنان هنوز دلباخته اصلاح طلبان بودند چرا که سال ۸۸ باز به بهانه «نه به احمدی نژاد» به دامان کروبی و میرحسین غش کردند و باز درس نگرفتند و در سال 92 و 96 سر از ستادهای روحانی در آوردند تا رییسی رای نیاورد. امروز خوشبختانه بخشی از آن افراد به جمع تحریمی ها پیوستند و از #رقیب_هراسی فاصله گرفتند.
اما کسانی که بدنه اصلی ستاد پزشکیان را تشکیل میدادند همان بخشی از اصلاح طلبان و حامیانشان بودند که #عبور_از_خاتمی را تندروی تلقی می کردند این جماعت از سال ۷۶ به خاطر برخورداری از رانت و ثروت فربه شدند و با همان شیوه ای که برای خاتمی و روحانی بازار گرمی کردند #پزشکیان را با فریبکاری و رقیب هراسی بی آنکه مسئولیت خود را در استمرار وضعیت موجود به عهده بگیرند روانه پاستور کردند تا بر سر سفره انقلاب نشسته، مردم را چپاول و غارت کنند و مزد خوش خدمتی به نظام و رهبری را بگیرند آنان هیچگاه دغدغه دموکراسی و آزادی نداشته و ندارند.
هدف نوشتن در مورد عاقبت عبور کنندگان از خاتمی و مخالفانشان نبود هدف آشکار نمودن وجه افشاگرانه حادثه کوی دانشگاه بود. این حادثه اگر چه زخم های فراوانی بر تن دانشگاه گذاشت و جانهای عزیزی چون #عزت_ابراهیمنژاد را گرفت و هنوز مادر #سعید_زینالی از سرنوشت فرزندش بیخبر است اما بعد از وقایع و اعتراضات اسلامشهر، قزوین و مشهد در نیمه اول دهه هفتاد، مهمترین حرکت اعتراضی و سرکوب شده بعد از دهه شصت بود. دانشجویان هزینه دادند اما مسیر جدیدی گشودند همان زمان چهره واقعی و منافقانه استمرارطلبان برای وجدان های آگاه رو شد و نشان داد که دخیل بستن به این جماعت چیزی نصیب مردم به خصوص اکثریت فرودست نمیکند.
کوی دانشگاه سر آغاز عبور از اصلاح طلبان بود و دانشجویان پیشرو در دی ۹۶ آخرین میخ ها را بر تابوت این باند مافیایی کوبیدند هنگامی که اتمام ماجرا را فریاد زدند.
#اصلاحطلب_اصولگرا
#دیگه_تمومه_ماجرا
#کوی_دانشگاه
#نه_به_انتصابات
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
امروز ۱۸ تیر یادآور حمله وحشیانه به دانشجویان و کوی دانشگاه است. آن زمان پروژه بازی اصلاحطلبان برای فریب مردم در اول راه بود هنگامی که دانشجویان برای اعتراض به وضعیت موجود و سرکوب و سانسور به میدان آمدند دولت خاتمی در برابر حمله #گاز_انبری قالیباف و بسیجیهای مورد حمایت، عقبنشینی کرد و چهره واقعی خود را نشان داد.
اعتراضات که در ابتدا در تهران شروع و توسط دانشجویان حامی خاتمی در دفتر تحکیم وحدت گسترش یافت از مدیریت آنان خارج و تمام دانشجویان در اکثر دانشگاهها به آن پیوستند و رادیکال شد. #حسن_روحانی در نماز جمعه درخواست برخورد شدید با اغتشاشگران را نمود و اصلاحطلبان با پشت کردن به شعارهای خود با جناح رقیب دانشجویان را سرکوب نمودند.
اما اصلاحطلبان که همواره به دنبال میوهچینی از اعتراضات بودند با طرح شعار «ایران برای همه ایرانیان و رسیدگی به پرونده کوی دانشگاه تهران و کشتار دانشجویان دانشگاه #تبریز » بر موج انتخابات در مجلس ششم سوار شدند و اکثریت مجلس را از آن خود کردند حالا مجلس و دولت در دست آنان بود و همین باعث شد که نتوانند هنگامی که از شعارهای خود عقب نشینی می کردند چهره فریبکارانه خود را پنهان نمایند.
بعد از کوی و تشکیل مجلس ششم وقتی اولین نشانههای استمرارطلبی بارز شد سال ۷۹ جمعی از فعالان دانشجویی درون همان دفترتحکیم تز «عبور از خاتمی» را مطرح کردند و متهم به تندروی از سوی تمام جناح های درونی اصلاحطلبان شدند. بسیاری از عبور کنندگان از خاتمی در سال ۸۴ به دامن کروبی و معین و بعدا رفسنجانی برگشتند تا به #احمدینژاد مجال ندهند این نشان می داد که آنان هنوز دلباخته اصلاح طلبان بودند چرا که سال ۸۸ باز به بهانه «نه به احمدی نژاد» به دامان کروبی و میرحسین غش کردند و باز درس نگرفتند و در سال 92 و 96 سر از ستادهای روحانی در آوردند تا رییسی رای نیاورد. امروز خوشبختانه بخشی از آن افراد به جمع تحریمی ها پیوستند و از #رقیب_هراسی فاصله گرفتند.
اما کسانی که بدنه اصلی ستاد پزشکیان را تشکیل میدادند همان بخشی از اصلاح طلبان و حامیانشان بودند که #عبور_از_خاتمی را تندروی تلقی می کردند این جماعت از سال ۷۶ به خاطر برخورداری از رانت و ثروت فربه شدند و با همان شیوه ای که برای خاتمی و روحانی بازار گرمی کردند #پزشکیان را با فریبکاری و رقیب هراسی بی آنکه مسئولیت خود را در استمرار وضعیت موجود به عهده بگیرند روانه پاستور کردند تا بر سر سفره انقلاب نشسته، مردم را چپاول و غارت کنند و مزد خوش خدمتی به نظام و رهبری را بگیرند آنان هیچگاه دغدغه دموکراسی و آزادی نداشته و ندارند.
هدف نوشتن در مورد عاقبت عبور کنندگان از خاتمی و مخالفانشان نبود هدف آشکار نمودن وجه افشاگرانه حادثه کوی دانشگاه بود. این حادثه اگر چه زخم های فراوانی بر تن دانشگاه گذاشت و جانهای عزیزی چون #عزت_ابراهیمنژاد را گرفت و هنوز مادر #سعید_زینالی از سرنوشت فرزندش بیخبر است اما بعد از وقایع و اعتراضات اسلامشهر، قزوین و مشهد در نیمه اول دهه هفتاد، مهمترین حرکت اعتراضی و سرکوب شده بعد از دهه شصت بود. دانشجویان هزینه دادند اما مسیر جدیدی گشودند همان زمان چهره واقعی و منافقانه استمرارطلبان برای وجدان های آگاه رو شد و نشان داد که دخیل بستن به این جماعت چیزی نصیب مردم به خصوص اکثریت فرودست نمیکند.
کوی دانشگاه سر آغاز عبور از اصلاح طلبان بود و دانشجویان پیشرو در دی ۹۶ آخرین میخ ها را بر تابوت این باند مافیایی کوبیدند هنگامی که اتمام ماجرا را فریاد زدند.
#اصلاحطلب_اصولگرا
#دیگه_تمومه_ماجرا
#کوی_دانشگاه
#نه_به_انتصابات
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ اخراج، بازنمایی آموزش و پرورش به مثابه اردوگاه
به بهانه ادامه اخراج معلمان معترض
#یادداشت_روز، ۲۲ تیر ۱۴۰۳
آموزش و پرورش امنیتی که تفکر نظامیگریِ ولایتمحورِ خشونتگرا بیش از هر امری در آن جاری و ساری است رفته رفته از وضعیت پادگان به وضعیت اردوگاه شیفت کرده است.
مسئولیت این برساخت ضد انسانی بر عهده حاکمیت خشونت پیشهای است که اعلان جنگ با معلمان و حمله مستقیم از طریق افسران قرارگاه هیئتهای تخلفات اداری و حراستها فرماندهی، طراحی و اجرا می شود.
در اردوگاه، انسان از هویت خویش تهی می کنند که باید به آن نیز اقرار کند و در آموزش و پرورش معلم را از هستی خویش، که با پذیرش بردگی محض معلم اش می نامند و در صورت عدم پذیرش، متخلفی که اخراج بهای آن است.
دو گانه اخراج/ بردگی، بر گرفته از منطق اردوگاه است که توسط عوامل ایدئولوژی منحطی عملی می گردد که داعیه رسیدن به قله توسط تنها اربابِ اردوگاه آفرینِ آن سند تحول نام گرفته است!!!
در آموزش و پرورش ما انسانِ ترازِ اردوگاه صادر می شود، انسانی که اندیشه را نیاموزد، پرسش را گناه بداند، به فرمان خداوندگار ایدئولوژی بر تخت پروکروستس دراز کشد و آن را راهی به سوی بهشت تلقی کند، رستگاری در بردگی محض ببیند و کالایی شود برای انباشت سودِ کار فرمایِ اعظم.
اخراج، صورت مدرن!! سنتی دیرینه در تاریخ استبداد است، نوشیدن جام شوکران توسط سقراط به جرم تشویش افکار جوانان به فرمان هیئت مرگ جباران، سرگذشت اسپینوزا و رانده شدن آن از جامعه، زنده زنده سوختن جیوردانو برونو فیلسوف ایتالیایی توسط اربابان قدرت و مذهب در آتش و شواهد بسیاری دیگر در تاریخ توحش.
کشته شدن خانعلی، صمد، هرمز گرجی بیانی، فرزاد کمانگر و...
و اکنون علاوه بر زندان که نمود خشونت عریان علیه عقلانیت است، از زرادخانه هیئتهای تخلفات اداری آغشته به سبعیت، که قلم را را به گور سپرده و درفش را بر دست گرفته، حکم اخراج فله ای صادر می شود که در توهم خویش نقش جباران را از چهره بزدایند، قدرت قانون و سلسله مراتب بوروکراسی را نمایندگی کنند!!. حال آنکه "والتر بنیامین" بخوبی نقاب از رخ تمدن برافکند و بدرستی گفت: هیچ سندی از تمدن وجود ندارد که همزمان سند توحش هم نباشد.
آری، اردوگاه در آموزش و پرورش بازنمایی می شود از خیل استخدام بردگان ایدئولوژی رسمی قدرت تا کشتن و مسموم کردن دانش آموزان و نیز اخراج دانش آموزان و معلمان.
🔴 همه ی ما ( کارگران، دانشآموزان ، معلمان) ایده اخراج را همان ایده سلاخی، گهواره یهودا، لوله تمساح و گیوتین می دانیم که در شیوه حکمرانی تان زنده و جاری است. و نیک می دانیم، مبارزه خود غایت است و خرد پیروز نهایی.
🔴 معتقدیم ساختار این اردوگاه و دم و دستگاه آن قطعا شکستنی است. خشم و خروش مقدسی در پشت دیوارهایتان انباشته، انسانهایی از ترس ترسیده در حال عصیاناند؛ سوژه های خود بنیادی که انقیاد و فرمانبری را تاب نمی آوردند، در قیام #زن_زندگی_آزادی رشد و هویت یافته، تخم رهایی در عقل کاشته و با رنجِ باطوم و ساچمه و تحقیر آن را آبیاری می کنند.
🔴 پیام این است: مبارزه خود غایت است، خرد پیروز نهایی.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
به بهانه ادامه اخراج معلمان معترض
#یادداشت_روز، ۲۲ تیر ۱۴۰۳
آموزش و پرورش امنیتی که تفکر نظامیگریِ ولایتمحورِ خشونتگرا بیش از هر امری در آن جاری و ساری است رفته رفته از وضعیت پادگان به وضعیت اردوگاه شیفت کرده است.
مسئولیت این برساخت ضد انسانی بر عهده حاکمیت خشونت پیشهای است که اعلان جنگ با معلمان و حمله مستقیم از طریق افسران قرارگاه هیئتهای تخلفات اداری و حراستها فرماندهی، طراحی و اجرا می شود.
در اردوگاه، انسان از هویت خویش تهی می کنند که باید به آن نیز اقرار کند و در آموزش و پرورش معلم را از هستی خویش، که با پذیرش بردگی محض معلم اش می نامند و در صورت عدم پذیرش، متخلفی که اخراج بهای آن است.
دو گانه اخراج/ بردگی، بر گرفته از منطق اردوگاه است که توسط عوامل ایدئولوژی منحطی عملی می گردد که داعیه رسیدن به قله توسط تنها اربابِ اردوگاه آفرینِ آن سند تحول نام گرفته است!!!
در آموزش و پرورش ما انسانِ ترازِ اردوگاه صادر می شود، انسانی که اندیشه را نیاموزد، پرسش را گناه بداند، به فرمان خداوندگار ایدئولوژی بر تخت پروکروستس دراز کشد و آن را راهی به سوی بهشت تلقی کند، رستگاری در بردگی محض ببیند و کالایی شود برای انباشت سودِ کار فرمایِ اعظم.
اخراج، صورت مدرن!! سنتی دیرینه در تاریخ استبداد است، نوشیدن جام شوکران توسط سقراط به جرم تشویش افکار جوانان به فرمان هیئت مرگ جباران، سرگذشت اسپینوزا و رانده شدن آن از جامعه، زنده زنده سوختن جیوردانو برونو فیلسوف ایتالیایی توسط اربابان قدرت و مذهب در آتش و شواهد بسیاری دیگر در تاریخ توحش.
کشته شدن خانعلی، صمد، هرمز گرجی بیانی، فرزاد کمانگر و...
و اکنون علاوه بر زندان که نمود خشونت عریان علیه عقلانیت است، از زرادخانه هیئتهای تخلفات اداری آغشته به سبعیت، که قلم را را به گور سپرده و درفش را بر دست گرفته، حکم اخراج فله ای صادر می شود که در توهم خویش نقش جباران را از چهره بزدایند، قدرت قانون و سلسله مراتب بوروکراسی را نمایندگی کنند!!. حال آنکه "والتر بنیامین" بخوبی نقاب از رخ تمدن برافکند و بدرستی گفت: هیچ سندی از تمدن وجود ندارد که همزمان سند توحش هم نباشد.
آری، اردوگاه در آموزش و پرورش بازنمایی می شود از خیل استخدام بردگان ایدئولوژی رسمی قدرت تا کشتن و مسموم کردن دانش آموزان و نیز اخراج دانش آموزان و معلمان.
🔴 همه ی ما ( کارگران، دانشآموزان ، معلمان) ایده اخراج را همان ایده سلاخی، گهواره یهودا، لوله تمساح و گیوتین می دانیم که در شیوه حکمرانی تان زنده و جاری است. و نیک می دانیم، مبارزه خود غایت است و خرد پیروز نهایی.
🔴 معتقدیم ساختار این اردوگاه و دم و دستگاه آن قطعا شکستنی است. خشم و خروش مقدسی در پشت دیوارهایتان انباشته، انسانهایی از ترس ترسیده در حال عصیاناند؛ سوژه های خود بنیادی که انقیاد و فرمانبری را تاب نمی آوردند، در قیام #زن_زندگی_آزادی رشد و هویت یافته، تخم رهایی در عقل کاشته و با رنجِ باطوم و ساچمه و تحقیر آن را آبیاری می کنند.
🔴 پیام این است: مبارزه خود غایت است، خرد پیروز نهایی.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ صندوق ذخیره فرهنگیان محلی برای غارت سرمایه معلمان
#یادداشت_روز ، ۲۳ تیر ۱۴۰۳
این روزها و با پایان عمر دولت رئیسی اخباری مبنی بر صدور بخشنامههای عزل و نصب دیده میشود و این باند مقابل را نگران کردهاست. کسانی که نسبت به این عزل و نصبها هشدار میدهند نگران مردم نیستند آنان به رانتی فکر میکنند که با رفتن اصولگرایان باید نصیب اصلاح طلبان شود. برای مردم عادی و طبقه کارگر تفاوتی نمیکند که چه کسی قرار است آنها را استثمار کند به عبارتی دعوای صورت گرفته یک دعوای باندی بر سر منابع ثروت و قدرت است.
باند اصلاح طلبان با زبان بیزبانی به باند اصولگرایان میگوید نوبت چپاول شما تمام شده است حالا نوبت ماست. گواه این ادعا دورههایی است که اصلاح طلبان آمدهاند و تغییری در وضعیت زندگی مردم نکرده است و یا اصولگرایان با شعارهای پرطمطراق به قدرت برگشته ولی بیش از گذشته مردم را تاراج کردهاند.
#صندوق_ذخیره_فرهنگیان با ثروت زیاد که از سرمایه فرهنگیان به وجود آمده یکی از آن بنگاههای اقتصادی است که باندهای مختلف برای تصاحب آن با هم رقابت میکنند. اینکه تشکلهای وابسته به اصلاحطلبان مانند انجمن اسلامی، سازمان معلمان و مجمع فرهنگیان داعیهدار حمایت از حقوق معلمان و به خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان هستند جای بسی تامل است.
اگر امروز آنها نگران عزل و نصبها در درون صندوق هستند نگرانیشان بابت آن است که برای صندوق ذخیره فرهنگیان کیسه دوختهاند. باید اذعان نمود که وضعیت اسفبار صندوق نتیجه عملکرد تمام دولتها از خاتمی تا احمدی نژاد و از روحانی تا رئیسی است.
در زمان خاتمی این صندوق تحت سیطره وزیر وقت و باندش بود و محل غارت ثروت معلمان. در زمان احمدی نژاد این منبع رانت به نزدیکان وی منتقل شد و در زمان روحانی آنان بودند که اداره صندوق را بر عهده داشتند و نفرات خود را در موقعیتهای کلیدی قرار دادند با آمدن دولت رئیسی دوباره صندوق تحت نظارت و سیطره این باند قرار گرفت و حالا که صحبت از بازگشت اصلاح طلبان به پاستور است عدهای برای صندوق ذخیره فرهنگیان دندان تیز کردهاند.
به عنوان نمونه در دوره روحانی افراد حزبی و سیاسی وابسته به اصلاح طلبان و اعتدالیون پستهای صندوق ذخیره فرهنگیان را بین خود تقسیم نموده بودند مثلا سخنگوی حزب موسوم به اتحاد ملت ایران اسلامی فردی به نام #حسین_نورانینژاد در دوره روحانی مسئول روابط عمومی صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است و افراد بسیاری مانند وی در ارکان صندوق نقش داشتهاند حالا هم که #عباس_عبدی و #طاهره_نقیئی و #فرج_کمیجانی نگران صندوق هستند نگرانیشان از این جنس است که مبادا این پستهای مدیریتی به اطرافیانشان نرسد.
البته باید تاکید نمود افشا کردن نقشه اصلاح طلبان در صندوق به معنای نادیده نگرفتن غارتگری باند مقابل نیست این تاکیدات برای آن است که نشان دهیم این جماعت نگران حقوق معلمان نیستند بلکه دلواپس منابع رانت و ثروت خود هستند.
اگر صندوق ذخیره فرهنگیان با سرمایه و به نام فرهنگیان است باید مدیریت آن به معلمان واگذار گردد و حق مالکیت آنان به رسمیت شناخته شود حالا باید روزهای بعد منتظر ماند و دید که با تغییر دولت چه کسانی بر مسند مدیریتی این صندوق قرار خواهند گرفت. کسانی که به عزل و نصبهای امروز معترضند ببینیم فردا چه کسانی را و از کدام حزب و جناح روانه صندوق میکنند زمان خود افشاکننده بسیاری چیزهاست.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، ۲۳ تیر ۱۴۰۳
این روزها و با پایان عمر دولت رئیسی اخباری مبنی بر صدور بخشنامههای عزل و نصب دیده میشود و این باند مقابل را نگران کردهاست. کسانی که نسبت به این عزل و نصبها هشدار میدهند نگران مردم نیستند آنان به رانتی فکر میکنند که با رفتن اصولگرایان باید نصیب اصلاح طلبان شود. برای مردم عادی و طبقه کارگر تفاوتی نمیکند که چه کسی قرار است آنها را استثمار کند به عبارتی دعوای صورت گرفته یک دعوای باندی بر سر منابع ثروت و قدرت است.
باند اصلاح طلبان با زبان بیزبانی به باند اصولگرایان میگوید نوبت چپاول شما تمام شده است حالا نوبت ماست. گواه این ادعا دورههایی است که اصلاح طلبان آمدهاند و تغییری در وضعیت زندگی مردم نکرده است و یا اصولگرایان با شعارهای پرطمطراق به قدرت برگشته ولی بیش از گذشته مردم را تاراج کردهاند.
#صندوق_ذخیره_فرهنگیان با ثروت زیاد که از سرمایه فرهنگیان به وجود آمده یکی از آن بنگاههای اقتصادی است که باندهای مختلف برای تصاحب آن با هم رقابت میکنند. اینکه تشکلهای وابسته به اصلاحطلبان مانند انجمن اسلامی، سازمان معلمان و مجمع فرهنگیان داعیهدار حمایت از حقوق معلمان و به خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان هستند جای بسی تامل است.
اگر امروز آنها نگران عزل و نصبها در درون صندوق هستند نگرانیشان بابت آن است که برای صندوق ذخیره فرهنگیان کیسه دوختهاند. باید اذعان نمود که وضعیت اسفبار صندوق نتیجه عملکرد تمام دولتها از خاتمی تا احمدی نژاد و از روحانی تا رئیسی است.
در زمان خاتمی این صندوق تحت سیطره وزیر وقت و باندش بود و محل غارت ثروت معلمان. در زمان احمدی نژاد این منبع رانت به نزدیکان وی منتقل شد و در زمان روحانی آنان بودند که اداره صندوق را بر عهده داشتند و نفرات خود را در موقعیتهای کلیدی قرار دادند با آمدن دولت رئیسی دوباره صندوق تحت نظارت و سیطره این باند قرار گرفت و حالا که صحبت از بازگشت اصلاح طلبان به پاستور است عدهای برای صندوق ذخیره فرهنگیان دندان تیز کردهاند.
به عنوان نمونه در دوره روحانی افراد حزبی و سیاسی وابسته به اصلاح طلبان و اعتدالیون پستهای صندوق ذخیره فرهنگیان را بین خود تقسیم نموده بودند مثلا سخنگوی حزب موسوم به اتحاد ملت ایران اسلامی فردی به نام #حسین_نورانینژاد در دوره روحانی مسئول روابط عمومی صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است و افراد بسیاری مانند وی در ارکان صندوق نقش داشتهاند حالا هم که #عباس_عبدی و #طاهره_نقیئی و #فرج_کمیجانی نگران صندوق هستند نگرانیشان از این جنس است که مبادا این پستهای مدیریتی به اطرافیانشان نرسد.
البته باید تاکید نمود افشا کردن نقشه اصلاح طلبان در صندوق به معنای نادیده نگرفتن غارتگری باند مقابل نیست این تاکیدات برای آن است که نشان دهیم این جماعت نگران حقوق معلمان نیستند بلکه دلواپس منابع رانت و ثروت خود هستند.
اگر صندوق ذخیره فرهنگیان با سرمایه و به نام فرهنگیان است باید مدیریت آن به معلمان واگذار گردد و حق مالکیت آنان به رسمیت شناخته شود حالا باید روزهای بعد منتظر ماند و دید که با تغییر دولت چه کسانی بر مسند مدیریتی این صندوق قرار خواهند گرفت. کسانی که به عزل و نصبهای امروز معترضند ببینیم فردا چه کسانی را و از کدام حزب و جناح روانه صندوق میکنند زمان خود افشاکننده بسیاری چیزهاست.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ پستهای وزارتی منبع رانت ثروت و قدرت
#یادداشت_روز ، ۲۴ تیر ۱۴۰۳
به همان دلایل مبرهن که پزشکیان رییسجمهور منتخب نظام است و نه مردم ایران، پس وزرا به خصوص وزیر آموزش و پرورش نیز #وزیر_نظام است از همین رو تلاش برای تأثیرگذاری در انتخاب وزیر مانند همان بحث شرکت در انتخابات امری بیهوده است و زمین بازی فعالان صنفی و تشکلهای مستقل نیست. اینکه یک عده #کارگروه زدهاند و اسم و رزومه برای #ظریف ارسال میکنند و وزیر پیشنهاد میدهند ناشی از دغدغه برای آینده مدرسه، معلمان و کودکان نیست افراد و تشکلهای زرد و #وابسته فرصت را مغتنم دیدهاند تا مهرههای خود را در جایگاه های کلیدی بچینند تا به موقع رانت و ثروت را درو نمایند.
این روزها شاهد آن هستیم که تشکلهای وابسته مدام در کانالهای خود از نقششان در پیروزی در انتخابات میگویند #کارچاقکنها و #لابیگران فعال شدهاند و در حال رایزنی و فرستادن پیغام هستند. استدلال آنان این است که به دنبال وزیر کارآمد هستند اما حقیقت آن است که آنان به دنبال وزیری هستند که پست و مقام بیشتری نصیب باند آنان نماید چرا که اساسا وزیر در نظام جمهوری اسلامی هرگز برآمده از جامعه معلمان نبوده و خواستههای عمومی حوزه آموزش و نیازهای دانشآموزان را نمایندگی نکردهاست.
نظام آموزشی در ایران ایدئولوژیک و غیردموکراتیک است وزیر آموزش و پرورش در اصل مجری سیاستهای طبقاتی و ایدئولوژیک حاکمیت است و چیزی به نام مشارکت معلمان و دانشآموزان و متخصصان تعلیم و تربیت در این ساختار وجود ندارد. تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان آموزشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت میگیرد و به صورت مستمر نهادهای امنیتی بر مدیران نظارت دارند.
از آنجایی که بحرانها و چالشهای آموزش و پرورش مانند بحران نیروی کار، ناکارآمدی در ارایه آموزش کیفی و عادلانه و رایگان، پولی و کالاییسازی گسترده آموزش عمومی، وضعیت اسفناک معیشت معلمان و ... دارای ریشه در ساختار اقتصادی و سیاسی کلان دارند پس عملا وزیر هرگز قادر به ایجاد تغییرات و رفع بحران نیست.
از سویی، آموزش و پرورش بسیار گسترده و یک نهاد کلیدی حاکمیتی است و اکثریت جامعه با آن مرتبط هستند و این موقعیت خاصی برای مرتبط شدن با سایر ارکان را به وزیر و باند پیرامونش میدهد. در اصل پستهای وزارتی فرصت مناسبی برای برخورداری از کانالهای منتهی به رانت ثروت و قدرت است و افراد به مدد جایگاهی که در این وزارتخانه به دست میآورند فرصت دستیابی به منابع ثروت و قدرت برای آنان فراهم میگردد. از این منظر دعوای باندی بر سر تصاحب وزارتخانه از سوی تشکلهای وابسته مانند #سازمان_معلمان، #مجمع_فرهنگیان و #انجمن_اسلامی و #افراد_بانفوذ قابل تحلیل است. از سوی دیگر باند مقابل یعنی جناح موسوم به اصولگرایان مقاومت میکند تا به راحتی همه وزارتخانه را تسلیم رقیب نکند تا این منبع رانت و قدرت حفظ گردد.
#نه_به_تشکلهای_وابسته
#نه_به_تشکلهای_زرد
🔻🔻🔻
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، ۲۴ تیر ۱۴۰۳
به همان دلایل مبرهن که پزشکیان رییسجمهور منتخب نظام است و نه مردم ایران، پس وزرا به خصوص وزیر آموزش و پرورش نیز #وزیر_نظام است از همین رو تلاش برای تأثیرگذاری در انتخاب وزیر مانند همان بحث شرکت در انتخابات امری بیهوده است و زمین بازی فعالان صنفی و تشکلهای مستقل نیست. اینکه یک عده #کارگروه زدهاند و اسم و رزومه برای #ظریف ارسال میکنند و وزیر پیشنهاد میدهند ناشی از دغدغه برای آینده مدرسه، معلمان و کودکان نیست افراد و تشکلهای زرد و #وابسته فرصت را مغتنم دیدهاند تا مهرههای خود را در جایگاه های کلیدی بچینند تا به موقع رانت و ثروت را درو نمایند.
این روزها شاهد آن هستیم که تشکلهای وابسته مدام در کانالهای خود از نقششان در پیروزی در انتخابات میگویند #کارچاقکنها و #لابیگران فعال شدهاند و در حال رایزنی و فرستادن پیغام هستند. استدلال آنان این است که به دنبال وزیر کارآمد هستند اما حقیقت آن است که آنان به دنبال وزیری هستند که پست و مقام بیشتری نصیب باند آنان نماید چرا که اساسا وزیر در نظام جمهوری اسلامی هرگز برآمده از جامعه معلمان نبوده و خواستههای عمومی حوزه آموزش و نیازهای دانشآموزان را نمایندگی نکردهاست.
نظام آموزشی در ایران ایدئولوژیک و غیردموکراتیک است وزیر آموزش و پرورش در اصل مجری سیاستهای طبقاتی و ایدئولوژیک حاکمیت است و چیزی به نام مشارکت معلمان و دانشآموزان و متخصصان تعلیم و تربیت در این ساختار وجود ندارد. تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان آموزشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت میگیرد و به صورت مستمر نهادهای امنیتی بر مدیران نظارت دارند.
از آنجایی که بحرانها و چالشهای آموزش و پرورش مانند بحران نیروی کار، ناکارآمدی در ارایه آموزش کیفی و عادلانه و رایگان، پولی و کالاییسازی گسترده آموزش عمومی، وضعیت اسفناک معیشت معلمان و ... دارای ریشه در ساختار اقتصادی و سیاسی کلان دارند پس عملا وزیر هرگز قادر به ایجاد تغییرات و رفع بحران نیست.
از سویی، آموزش و پرورش بسیار گسترده و یک نهاد کلیدی حاکمیتی است و اکثریت جامعه با آن مرتبط هستند و این موقعیت خاصی برای مرتبط شدن با سایر ارکان را به وزیر و باند پیرامونش میدهد. در اصل پستهای وزارتی فرصت مناسبی برای برخورداری از کانالهای منتهی به رانت ثروت و قدرت است و افراد به مدد جایگاهی که در این وزارتخانه به دست میآورند فرصت دستیابی به منابع ثروت و قدرت برای آنان فراهم میگردد. از این منظر دعوای باندی بر سر تصاحب وزارتخانه از سوی تشکلهای وابسته مانند #سازمان_معلمان، #مجمع_فرهنگیان و #انجمن_اسلامی و #افراد_بانفوذ قابل تحلیل است. از سوی دیگر باند مقابل یعنی جناح موسوم به اصولگرایان مقاومت میکند تا به راحتی همه وزارتخانه را تسلیم رقیب نکند تا این منبع رانت و قدرت حفظ گردد.
#نه_به_تشکلهای_وابسته
#نه_به_تشکلهای_زرد
🔻🔻🔻
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ #برای_ایران یا #برای_پاستور و #برای_وزارت
#یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳
شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شدهاست که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشتهاست و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده که پدرخوانده این جبهه که ذات و ماهیت فرصتطلبانه هممسلکهای خود را خوب میشناسد با گلایه گفته است : شعار برای ایران قبل از انتخابات، به شعار برای وزارت تبدیل شده.!
پزشکیان هم آب پاکی را روی دست بخشی از هوادارانش ریخته و در پاسخ به کسی که به وی گفته ما به تو مشروط رای دادیم گفته : شما از حب علی به من رای ندادید از بغض معاویه رای دادید و نباید از من توقع داشته باشید.
حالا این دو اتفاق را بگذارید در کنار آن هیاهوی قبل و بعد از انتخاب پزشکیان که ستادش مدعی میشد قرار است او رییسجمهور همه از جمله ۶۰ درصد تحریمی باشد و ... اگر صد روز لازم بود تا پوشالی بودن وعدههای روحانی و رییسی مشخص گردد پزشکیان آب پاکی را روی دست همه ریخته و ثابت کرده یک پوپولیست از جنس احمدینژاد است البته با میزان ذوب شدگی بیشتر.
امثال زیدآبادی هم که میدانند به همین زودی کارزار پشیمانم به راه خواهد افتاد و قماش آنها باید پاسخگوی عملکرد و حمایت خود باشند از همین حالا هشدار میدهد که توقع نباید از پزشکیان مانند خاتمی و روحانی باشد ...
در شورای راهبردی تعیین وزرا هم که مافیای قدرت و ثروت در حال تکه پاره کردن هم هستند و هر کدام میخواهند به گونهای سهم خود در رانت را افزایش دهند. انگار واقعا قرار است وزیر و کابینه با این ساز و کار انتخاب گردد و ... اما این افراد خوب میدانند اگر رسیدن به وزارت از این راه ممکن نیست اما حضور در کارگروههای تعیین وزیر فرصتی برای سهمخواهی است.
نمونه آن هم همین کمیته کذایی برای تعیین وزیر آموزش و پرورش است یک مشت جماعت ضد فرهنگ و رانتخوار با سوابق اجرایی و پیشینه تاریک جمع شدهاند و قرار است برای فرهنگیان این مملکت و دانشآموزان وزیر تعیین کنند.
البته همین کارگروهها فرصت خوبی است تا معلمان چهره واقعی این جماعت را بشناسند همه اینها که در ستاد فرهنگیان مدعی بودند برای ایران جمع شدهاند برای وزارت به جان هم افتادهاند.
به طوری که #طاهره_نقیئی دبیرکل تشکل وابسته سازمان معلمان رفتار برخی افراد رزومه به دست برای پست وزارت را #چندشآور خوانده همچنین وی از شفاف نبودن ساز و کار شکایت کردهاست.
نقیئی در حالی دم از اخلاق و شفافیت میزند که معلوم نیست که به عنوان یک فعال سیاسی اصلاحطلب همراه با #صفر_اسلامی چرا خودشان در این کمیته به عنوان نماینده تشکل صنفی حضور دارند. اگر نخواهیم مانند وی از کلمه چندشآور استفاده نماییم این رفتار بسیار فریبکارانه و حتی سرکوبگرانه است. سواستفاده از نام تشکلهای صنفی امری غیراخلاقی و خیانت به هزینههای فعالان از جمله معلمان زندانی است. گویی #فرج_کمیجانی و تشکلش تمام جایگاهها را اشغال نموده و افراد خود را در کمیته گذاشته و اینها مجبور شدهاند عنوان نماینده تشکل صنفی را برای خود جعل نمایند.
مرور موارد فوق نشان میدهد که تا چه حد شعار #برای_ایران دروغ بود و آن چیز که برای این جماعت استمرارطلب اهمیت داشت و دارد رسیدن به #پاستور و #وزارت و به تبع آن منابع سرشار از #رانت است.
البته موضوع به این سادگی نیست در روزهای آتی نه پزشکیان و نه جناح و افراد هوادارش نمیتوانند با دوگانه «حب علی و بغض معاویه» یا تکرار این که «میخواهد نمیگذارند» از زیر مسئولیت خود شانه خالی نمایند. جامعه ایران به عقب بر نمیگردد چون مطالبه گری دنده عقب نداشته و سر ایستادن ندارد.
https://tttttt.me/edalatxah/18242?single
#یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳
شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شدهاست که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشتهاست و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده که پدرخوانده این جبهه که ذات و ماهیت فرصتطلبانه هممسلکهای خود را خوب میشناسد با گلایه گفته است : شعار برای ایران قبل از انتخابات، به شعار برای وزارت تبدیل شده.!
پزشکیان هم آب پاکی را روی دست بخشی از هوادارانش ریخته و در پاسخ به کسی که به وی گفته ما به تو مشروط رای دادیم گفته : شما از حب علی به من رای ندادید از بغض معاویه رای دادید و نباید از من توقع داشته باشید.
حالا این دو اتفاق را بگذارید در کنار آن هیاهوی قبل و بعد از انتخاب پزشکیان که ستادش مدعی میشد قرار است او رییسجمهور همه از جمله ۶۰ درصد تحریمی باشد و ... اگر صد روز لازم بود تا پوشالی بودن وعدههای روحانی و رییسی مشخص گردد پزشکیان آب پاکی را روی دست همه ریخته و ثابت کرده یک پوپولیست از جنس احمدینژاد است البته با میزان ذوب شدگی بیشتر.
امثال زیدآبادی هم که میدانند به همین زودی کارزار پشیمانم به راه خواهد افتاد و قماش آنها باید پاسخگوی عملکرد و حمایت خود باشند از همین حالا هشدار میدهد که توقع نباید از پزشکیان مانند خاتمی و روحانی باشد ...
در شورای راهبردی تعیین وزرا هم که مافیای قدرت و ثروت در حال تکه پاره کردن هم هستند و هر کدام میخواهند به گونهای سهم خود در رانت را افزایش دهند. انگار واقعا قرار است وزیر و کابینه با این ساز و کار انتخاب گردد و ... اما این افراد خوب میدانند اگر رسیدن به وزارت از این راه ممکن نیست اما حضور در کارگروههای تعیین وزیر فرصتی برای سهمخواهی است.
نمونه آن هم همین کمیته کذایی برای تعیین وزیر آموزش و پرورش است یک مشت جماعت ضد فرهنگ و رانتخوار با سوابق اجرایی و پیشینه تاریک جمع شدهاند و قرار است برای فرهنگیان این مملکت و دانشآموزان وزیر تعیین کنند.
البته همین کارگروهها فرصت خوبی است تا معلمان چهره واقعی این جماعت را بشناسند همه اینها که در ستاد فرهنگیان مدعی بودند برای ایران جمع شدهاند برای وزارت به جان هم افتادهاند.
به طوری که #طاهره_نقیئی دبیرکل تشکل وابسته سازمان معلمان رفتار برخی افراد رزومه به دست برای پست وزارت را #چندشآور خوانده همچنین وی از شفاف نبودن ساز و کار شکایت کردهاست.
نقیئی در حالی دم از اخلاق و شفافیت میزند که معلوم نیست که به عنوان یک فعال سیاسی اصلاحطلب همراه با #صفر_اسلامی چرا خودشان در این کمیته به عنوان نماینده تشکل صنفی حضور دارند. اگر نخواهیم مانند وی از کلمه چندشآور استفاده نماییم این رفتار بسیار فریبکارانه و حتی سرکوبگرانه است. سواستفاده از نام تشکلهای صنفی امری غیراخلاقی و خیانت به هزینههای فعالان از جمله معلمان زندانی است. گویی #فرج_کمیجانی و تشکلش تمام جایگاهها را اشغال نموده و افراد خود را در کمیته گذاشته و اینها مجبور شدهاند عنوان نماینده تشکل صنفی را برای خود جعل نمایند.
مرور موارد فوق نشان میدهد که تا چه حد شعار #برای_ایران دروغ بود و آن چیز که برای این جماعت استمرارطلب اهمیت داشت و دارد رسیدن به #پاستور و #وزارت و به تبع آن منابع سرشار از #رانت است.
البته موضوع به این سادگی نیست در روزهای آتی نه پزشکیان و نه جناح و افراد هوادارش نمیتوانند با دوگانه «حب علی و بغض معاویه» یا تکرار این که «میخواهد نمیگذارند» از زیر مسئولیت خود شانه خالی نمایند. جامعه ایران به عقب بر نمیگردد چون مطالبه گری دنده عقب نداشته و سر ایستادن ندارد.
https://tttttt.me/edalatxah/18242?single
Telegram
مدرسه رهایی
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ لیستی برای ادامه وضعیت موجود
#یادداشت_روز ، جمعه ۲۹ تیر
سرانجام لیست پیشنهادی کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش به شورای راهبردی منتشر شد در این لیست اسامی زیر به چشم میخورند :
🔹سید جواد حسینی
🔹عبدالرضا فولادوند
🔹عباسعلی باقری
🔹رحیم عبادی
🔹غلامرضا کریمی
🔹علیرضا کمره ای
🔹حمایت میرزاده
🔹علیرضا کاظمی
🔹 مهین منافی
🔹فاطمه مهاجرانی
🔹شهریار فولادوند
🔹محمد حسن قائدیها
دو نفر نیز خارج از آموزش وپرورش در این لیست وجود دارد :
🔸محمدباقر نوبخت
🔸 سید ضیا هاشمی
نگاهی اجمالی به این لیست نشان میدهد که همه افراد دارای سابقه و مسئولیت در آموزش و پرورش هستند و در عملکرد آنان چیز مثبتی به چشم نمیخورد.
چند نفر مدیرکل آموزش و پرورش تهران و سایر استانها بودهاند و چند نفر دیگر در معاونت وزارتخانه یا سازمانهای آن نقش آفرینی کردهاند به عبارتی این افراد در به وجود آمدن بحرانهای امروز آموزش و پرورش نقش داشتهاند.
این لیست به ما میگوید سیاستهای جاری در آموزش و پرورش با آمدن هر یک از این افراد ادامه خواهد یافت. در حقوق معلمان تغییری رخ نخواهد داد، سیاستهای پولی سازی و فروش مدارس ادامه خواهد یافت، بحران و کمبود نیروی کار آموزشی مرتفع نخواهد شد و مافیا بر ارکان صندوق ذخیره چیره خواهد شد و سیاستهای سرکوبگرانه علیه دختران دانشآموز و معلمان زن و فعالان صنفی ادامه خواهد یافت.
تفاوت این افراد تنها در وابستگی باندی آنهاست برخی به تشکل وابسته انجمن اسلامی وابسته هستند برخی به مجمع فرهنگیان. برخی مورد حمایت فانی هستند برخی مورد حمایت بطحایی.
به عنوان نمونه نوبخت که باید بخاطر رفتارش و عهدشکنی با فرهنگیان مورد مواخذه و محاکمه شود گزینه مورد حمایت مجمع فرهنگیان و حزب عدالت و توسعه است و افرادی مانند #مجتبیزینیوند و #فرج_کمیجانی از حامیان وی برای قرار گرفتن در لیست بودهاند.
در پایان باید به این موضوع اشاره نمود که لزوما وزیر از میان افراد انتخاب نخواهد شد بلکه گزینه نهایی کسی است که مورد تأیید نهادهای امنیتی و همسو با سیاستهای کلی نظام باشد. چرا که تک تک این افراد از نهادهای امنیتی استعلام خواهند شد و کسی به مجلس معرفی میشود که آنان تایید نمایند. این موضوع و جنگ و دعواهای جناحی درون جبهه اصلاحات در این کمیتهها بیش از پیش نشان میدهد که این کمیتههای_کذایی و آن #شورای_ظریف به چه میزان سویه فریبکارانه دارند و مشکلی از مردم و معلمان حل نخواهند کرد.
📌 لینک یادداشتهای مرتبط :
🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت
https://tttttt.me/edalatxah/18244
#یادداشت_روز ، جمعه ۲۹ تیر
سرانجام لیست پیشنهادی کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش به شورای راهبردی منتشر شد در این لیست اسامی زیر به چشم میخورند :
🔹سید جواد حسینی
🔹عبدالرضا فولادوند
🔹عباسعلی باقری
🔹رحیم عبادی
🔹غلامرضا کریمی
🔹علیرضا کمره ای
🔹حمایت میرزاده
🔹علیرضا کاظمی
🔹 مهین منافی
🔹فاطمه مهاجرانی
🔹شهریار فولادوند
🔹محمد حسن قائدیها
دو نفر نیز خارج از آموزش وپرورش در این لیست وجود دارد :
🔸محمدباقر نوبخت
🔸 سید ضیا هاشمی
نگاهی اجمالی به این لیست نشان میدهد که همه افراد دارای سابقه و مسئولیت در آموزش و پرورش هستند و در عملکرد آنان چیز مثبتی به چشم نمیخورد.
چند نفر مدیرکل آموزش و پرورش تهران و سایر استانها بودهاند و چند نفر دیگر در معاونت وزارتخانه یا سازمانهای آن نقش آفرینی کردهاند به عبارتی این افراد در به وجود آمدن بحرانهای امروز آموزش و پرورش نقش داشتهاند.
این لیست به ما میگوید سیاستهای جاری در آموزش و پرورش با آمدن هر یک از این افراد ادامه خواهد یافت. در حقوق معلمان تغییری رخ نخواهد داد، سیاستهای پولی سازی و فروش مدارس ادامه خواهد یافت، بحران و کمبود نیروی کار آموزشی مرتفع نخواهد شد و مافیا بر ارکان صندوق ذخیره چیره خواهد شد و سیاستهای سرکوبگرانه علیه دختران دانشآموز و معلمان زن و فعالان صنفی ادامه خواهد یافت.
تفاوت این افراد تنها در وابستگی باندی آنهاست برخی به تشکل وابسته انجمن اسلامی وابسته هستند برخی به مجمع فرهنگیان. برخی مورد حمایت فانی هستند برخی مورد حمایت بطحایی.
به عنوان نمونه نوبخت که باید بخاطر رفتارش و عهدشکنی با فرهنگیان مورد مواخذه و محاکمه شود گزینه مورد حمایت مجمع فرهنگیان و حزب عدالت و توسعه است و افرادی مانند #مجتبیزینیوند و #فرج_کمیجانی از حامیان وی برای قرار گرفتن در لیست بودهاند.
در پایان باید به این موضوع اشاره نمود که لزوما وزیر از میان افراد انتخاب نخواهد شد بلکه گزینه نهایی کسی است که مورد تأیید نهادهای امنیتی و همسو با سیاستهای کلی نظام باشد. چرا که تک تک این افراد از نهادهای امنیتی استعلام خواهند شد و کسی به مجلس معرفی میشود که آنان تایید نمایند. این موضوع و جنگ و دعواهای جناحی درون جبهه اصلاحات در این کمیتهها بیش از پیش نشان میدهد که این کمیتههای_کذایی و آن #شورای_ظریف به چه میزان سویه فریبکارانه دارند و مشکلی از مردم و معلمان حل نخواهند کرد.
📌 لینک یادداشتهای مرتبط :
🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت
https://tttttt.me/edalatxah/18244
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ #برای_ایران یا #برای_پاستور و #برای_وزارت
#یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳
شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شدهاست که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشتهاست و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده…
#یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳
شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شدهاست که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشتهاست و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده…
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ معمای غیرقابلحل (Dilemma) وزیر آموزش و پرورش
#یادداشت_روز، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳
سرانجام پس از کش و قوس فراوان، کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش نام ۱۴ نفر و به عبارتی ۵ نفر را به عنوان نامزد پست وزارت به #شورای_کذایی_راهبردی برای معرفی وزیر اعلام کرد. کمیتهای که افرادش از باندهای درونی استمرارطلبان تشکیل شده و این کمیته در تحلیل نهایی محملی برای دستیابی به رانت است.
مستقل از اینکه وزیر جدید آموزش و پرورش از چه جناحی باشد، احتمالا دو راه را در پیش خواهد داشت:
۱- این که میزانی از فشار امنیتی را کاهش دهد.
۲- این که راه پیشینیان را برود و دستگاه سرکوب را هر روز تیزتر کند.
هرگاه از فشار امنیتی و دستگاه سرکوب سخن میگوییم، بایستی آن را به تمامیت و گستره آن در نظر بگیریم. مهمترین و ریشهایترین ویژگی دستگاه امنیتی و سرکوب حاکمیت #ایدئولوژی آن است که تضاد بنیادینی با مفهوم مدرن و هر آنچه مربوط به آن است، دارد.
در نظام آموزش و پرورش نیز همین ایدئولوژی میتواند به مثابه #علتالعلل دستگاه عریض و طویل سرکوب در نظر گرفته شود. در چارچوب این دستگاه ایدئولوژیک است که محتوای کتب درسی و حتی شکل و صورتبندی کلاسهای درس و مناسبات عوامل مدرسهای و غیر مدرسهای قوام مییابند، گزینش معلمان انجام میشود، دانشآموز و معلم منقاد و مطیع، دانشآموز و معلم تراز حکومت اسلامی معرفی میشوند، خودی و غیر خودی به وجود میآید، سرکوب طبقاتی، جنسیتی و قومیتی شکل میگیرد، اعتراض و حتی انتقاد معنای امنیتی مییابد و نهاد آموزش و پرورش و نهادهای امنیتی به هم گره میخورند و تهدید و اخراج و زندان معلم و حتی دانشآموز قاعده میگردد.
وزیر آموزش و پرورش یا باید ذرهای از این ایدئولوژی عدول کند و سپس در جستجوی اصلاح دیگر موارد بر آید یا پا جای پای پیشینیان بگذارد و همان مسیر را ادامه دهد. فقط این که پس از شکلگیری و گسترش #جنبش_معلمان و اعتراضات سال ۱۴۰۰ آنها و نیز اتفاقات #قیام_ژینا در سال ۱۴۰۱ که بخش زیادی از دانشآموزان و خصوصا زنان جوان و نوجوان را همراه داشت -و به تعبیری این اقشار پیشتاز قیام بودند- #تعادل_پیشین به هم خورده است. وزیر آموزش و پرورش از یک سو نمیتواند به خاطر ماهیت استبدادی و جوهره ایدئولوژیک آن -که بیشکاف توتالیتر است- اندک عدولی از گفتمان ایدئولوژیک حاکمیت داشته باشد؛ زیرا بالادستیها به خوبی میدانند که در تعادل جدید، هر ترکی بر ساختار ستبر استبداد راه جنبشها و خیزشهای جدیدی را خواهد گشود.
اگر نظام آموزش و پرورش اندکی از ایدئولوژی مسلط عقبنشینی کند، محتوای آموزشی اندکی تغییر کند، نظام گزینش معلم و حراست ادارات فرصتی برای نیروی کارآمد آموزشی ایجاد کند، مناسبات عوامل مدرسهای و غیر مدرسهای اندکی تغییر کند، اشکال مختلف سرکوب ذرهای کاهش یابد و…، جنبش معلمان جان تازهای میگیرد و گسترش مییابد، نسل نوجوان و جوان -خصوصا دختران دانشآموز- مطالبات و خواستهای بیشتری را پیش خواهند کشید و آن ترک، حاکمیت را به شکاف و فروپاشی نزدیکتر خواهد ساخت.
از سوی دیگر، خط دیگری که وزیر آموزش و پرورش پیش رو دارد، مسیر تاکنون است که باز هم به دلیل همان بر هم خوردن تعادلی که در بالا اشاره شد، کارایی پیشین را نمیتواند داشته باشد. هم اتفاقات و رویدادهای سالهای قبل -به خصوص ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱- و هم سبک زندگی مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان که تحت تاثیر عوامل داخلی، جهانی و خصوصا توسعه تکنوژیهای ارتباطی به سرعت تغییر کرده است، سبب میشود که سرکوب عریان دیگر نتواند خواست مردم برای تغییر را کنترل یا سرکوب کند.
همین اکنون تعداد زیادی از معلمان، دانشآموزان و اقشار دیگر زندانند یا به زندان رفته، اخراج شده یا پرونده دارند و نیز تغییرات بنیادینی که در مناسبات مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان به وجود آمده است، سرکوب عریان را به خطری برای بقای حاکمیت تبدیل خواهد کرد.
بنابراین، دولت پزشکیان در سطح کلان و وزارت آموزش و پرورش در زیرمجموعه آن هر خطی را که پیش بگیرند، احتمالا #جنبشها و #خیزشهای_اجتماعی را همراه خواهد داشت.
📌 یادداشتهای مرتبط :
🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت
https://tttttt.me/edalatxah/18244
🔸 لیستی برای ادامه وضعیت موجود
https://tttttt.me/edalatxah/18257
#یادداشت_روز، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳
سرانجام پس از کش و قوس فراوان، کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش نام ۱۴ نفر و به عبارتی ۵ نفر را به عنوان نامزد پست وزارت به #شورای_کذایی_راهبردی برای معرفی وزیر اعلام کرد. کمیتهای که افرادش از باندهای درونی استمرارطلبان تشکیل شده و این کمیته در تحلیل نهایی محملی برای دستیابی به رانت است.
مستقل از اینکه وزیر جدید آموزش و پرورش از چه جناحی باشد، احتمالا دو راه را در پیش خواهد داشت:
۱- این که میزانی از فشار امنیتی را کاهش دهد.
۲- این که راه پیشینیان را برود و دستگاه سرکوب را هر روز تیزتر کند.
هرگاه از فشار امنیتی و دستگاه سرکوب سخن میگوییم، بایستی آن را به تمامیت و گستره آن در نظر بگیریم. مهمترین و ریشهایترین ویژگی دستگاه امنیتی و سرکوب حاکمیت #ایدئولوژی آن است که تضاد بنیادینی با مفهوم مدرن و هر آنچه مربوط به آن است، دارد.
در نظام آموزش و پرورش نیز همین ایدئولوژی میتواند به مثابه #علتالعلل دستگاه عریض و طویل سرکوب در نظر گرفته شود. در چارچوب این دستگاه ایدئولوژیک است که محتوای کتب درسی و حتی شکل و صورتبندی کلاسهای درس و مناسبات عوامل مدرسهای و غیر مدرسهای قوام مییابند، گزینش معلمان انجام میشود، دانشآموز و معلم منقاد و مطیع، دانشآموز و معلم تراز حکومت اسلامی معرفی میشوند، خودی و غیر خودی به وجود میآید، سرکوب طبقاتی، جنسیتی و قومیتی شکل میگیرد، اعتراض و حتی انتقاد معنای امنیتی مییابد و نهاد آموزش و پرورش و نهادهای امنیتی به هم گره میخورند و تهدید و اخراج و زندان معلم و حتی دانشآموز قاعده میگردد.
وزیر آموزش و پرورش یا باید ذرهای از این ایدئولوژی عدول کند و سپس در جستجوی اصلاح دیگر موارد بر آید یا پا جای پای پیشینیان بگذارد و همان مسیر را ادامه دهد. فقط این که پس از شکلگیری و گسترش #جنبش_معلمان و اعتراضات سال ۱۴۰۰ آنها و نیز اتفاقات #قیام_ژینا در سال ۱۴۰۱ که بخش زیادی از دانشآموزان و خصوصا زنان جوان و نوجوان را همراه داشت -و به تعبیری این اقشار پیشتاز قیام بودند- #تعادل_پیشین به هم خورده است. وزیر آموزش و پرورش از یک سو نمیتواند به خاطر ماهیت استبدادی و جوهره ایدئولوژیک آن -که بیشکاف توتالیتر است- اندک عدولی از گفتمان ایدئولوژیک حاکمیت داشته باشد؛ زیرا بالادستیها به خوبی میدانند که در تعادل جدید، هر ترکی بر ساختار ستبر استبداد راه جنبشها و خیزشهای جدیدی را خواهد گشود.
اگر نظام آموزش و پرورش اندکی از ایدئولوژی مسلط عقبنشینی کند، محتوای آموزشی اندکی تغییر کند، نظام گزینش معلم و حراست ادارات فرصتی برای نیروی کارآمد آموزشی ایجاد کند، مناسبات عوامل مدرسهای و غیر مدرسهای اندکی تغییر کند، اشکال مختلف سرکوب ذرهای کاهش یابد و…، جنبش معلمان جان تازهای میگیرد و گسترش مییابد، نسل نوجوان و جوان -خصوصا دختران دانشآموز- مطالبات و خواستهای بیشتری را پیش خواهند کشید و آن ترک، حاکمیت را به شکاف و فروپاشی نزدیکتر خواهد ساخت.
از سوی دیگر، خط دیگری که وزیر آموزش و پرورش پیش رو دارد، مسیر تاکنون است که باز هم به دلیل همان بر هم خوردن تعادلی که در بالا اشاره شد، کارایی پیشین را نمیتواند داشته باشد. هم اتفاقات و رویدادهای سالهای قبل -به خصوص ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱- و هم سبک زندگی مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان که تحت تاثیر عوامل داخلی، جهانی و خصوصا توسعه تکنوژیهای ارتباطی به سرعت تغییر کرده است، سبب میشود که سرکوب عریان دیگر نتواند خواست مردم برای تغییر را کنترل یا سرکوب کند.
همین اکنون تعداد زیادی از معلمان، دانشآموزان و اقشار دیگر زندانند یا به زندان رفته، اخراج شده یا پرونده دارند و نیز تغییرات بنیادینی که در مناسبات مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان به وجود آمده است، سرکوب عریان را به خطری برای بقای حاکمیت تبدیل خواهد کرد.
بنابراین، دولت پزشکیان در سطح کلان و وزارت آموزش و پرورش در زیرمجموعه آن هر خطی را که پیش بگیرند، احتمالا #جنبشها و #خیزشهای_اجتماعی را همراه خواهد داشت.
📌 یادداشتهای مرتبط :
🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت
https://tttttt.me/edalatxah/18244
🔸 لیستی برای ادامه وضعیت موجود
https://tttttt.me/edalatxah/18257
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ #برای_ایران یا #برای_پاستور و #برای_وزارت
#یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳
شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شدهاست که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشتهاست و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده…
#یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳
شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شدهاست که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشتهاست و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده…