🔴مثلث #پول ، #قدرت و #طبقه
💢سیاست در #آمریکا در چنبره چه کسانی است
🖋فرانسیس فوکویاما
🔺پاسخ به پرسش " آیا آمریکا حکومت اغنیا است" ، یا بی اهمیت به نظر میرسد یا منوط به این است که فرد چگونه این عبارت را تعریف میکند ، در فرهنگ لغات در تعریف پولوتو کراسی آمده است " حکومت اغنیا "
@IranSociology
اگر این سوال این گونه پرسیده شود که "آیا ثروتمندان نفوذ سیاسی نامتناسبی در ایالات متحده آمریکا دارند ؟" پاسخ آشکارا بله است.
.......منظور ما فقط حکومت اغنیا نیست، بلکه حکومت از سوی اغنیا و برای اغنیا است ، به عبارت دیگر منظور ما این است که ثروتمندان یا اغنیا بگونهای بر دولت تاثیر میگذارند که همین دولت به قیمت کاهش ثروت دیگران حامی ثروت آنها شده و بر گسترش این ثروت کمک حال آنها است.، این نفوذ به چهار شیوه اساسی اعمال میشود ، لابی کردن در راستای تغییر کاهش هزینههای کنترلی ( تنظیمی) و سایر هزینهها از شرکتها و سر ریز کردن آنها به بخش بزرگی از مردم ، لابی کردن جهت تاثیر گذاری بر قوانین مالیاتی به گونهای که ثروتمندان ، مالیات اندکی بپردازند ، لابی کردن برای استفاده حداکثری از پولهای شرکتی برای رقابتهای انتخاباتی و در نهایت لابی کردن در جهت توانا ساختن لابیها برای کاستن از محدودیتهای آنها ، از میان اینها مورد دومی شاید دیرینترین سابقه و ریشه تاریخی دارد .
@IranSociology
........بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ این معما را عمیق تر کرد ، این بحران برخی واقعیت ناخوش آیند در خصوص سرمایه داری آمریکایی را عریان کرد ، صنعت بانکداری در دههٔ ۹۰ به شدت لابی کرد تا خود را از قوانین و مقررات معاف دارد ، رویکردی که به جدّ با "مؤسسات سرمایه گذاری و " قانون مقررات زدائی و کنترل پولی " سال ۱۹۸۰ آغاز شد این موضوع علاوه بر سایر مسائل منجر به تصویب قانون "گراهام —لیچ —-بیلی" در سال ۱۹۹۹ شد ، قانونی که به ظهور بانکهای بزرگ و "جهانی" و بازارهای غیر شفاف مشتاق شده از آن انجامید ، قبل از به هم ریختن بازار مسکن در ایالات متحده آمریکا ، بخش مالی به صورت در حال گسترش ۴۰ درصد از کل سودهای شرکتی را به جیب زدند و البته این بخش مسول انفجاری بود که نه تنها باعث سقوط بانکها شد ، بلکه هزینههای سنگینی هم بر انسانهای بیگناه در داخل و خارج آمریکا تحمیل کرد ، این هم چنین به قیمت مبالغ بسیار هنگفتی در طرحهای نجات از جیب مالیات دهندگان آمریکایی شد.
این بحران به طور خیره کنندهای روشن کرد که "فرضیه بازار کار آمد " اشتباه است، درامدهای بیش از اندازه به سوی کار آفرینان مالی سرازیر شد که با حرصی ابزارها و محصولات پیچیده تر و جدید داشتند ، به جای تولید پول برای کل جامعه ، در حال تخریب و محو پول بودند ، این بحران همچنین پرتوی بر این واقعیت افکند که "کورپوریت آمریکا " خیلی به نفع نیروها و سهامداران خود عمل کردند .......اما عملکرد چندانی به نفع آمریکاییهای که در انتظار این جریان بودند نداشتند .
فرانسیس #فوکویاما / فیلسوف آمریکایی و نویسنده کتاب "پایان تاریخ "
✅کانال جامعه شناسی
@IranSociology
https://telegram.me/IranSociology
💢سیاست در #آمریکا در چنبره چه کسانی است
🖋فرانسیس فوکویاما
🔺پاسخ به پرسش " آیا آمریکا حکومت اغنیا است" ، یا بی اهمیت به نظر میرسد یا منوط به این است که فرد چگونه این عبارت را تعریف میکند ، در فرهنگ لغات در تعریف پولوتو کراسی آمده است " حکومت اغنیا "
@IranSociology
اگر این سوال این گونه پرسیده شود که "آیا ثروتمندان نفوذ سیاسی نامتناسبی در ایالات متحده آمریکا دارند ؟" پاسخ آشکارا بله است.
.......منظور ما فقط حکومت اغنیا نیست، بلکه حکومت از سوی اغنیا و برای اغنیا است ، به عبارت دیگر منظور ما این است که ثروتمندان یا اغنیا بگونهای بر دولت تاثیر میگذارند که همین دولت به قیمت کاهش ثروت دیگران حامی ثروت آنها شده و بر گسترش این ثروت کمک حال آنها است.، این نفوذ به چهار شیوه اساسی اعمال میشود ، لابی کردن در راستای تغییر کاهش هزینههای کنترلی ( تنظیمی) و سایر هزینهها از شرکتها و سر ریز کردن آنها به بخش بزرگی از مردم ، لابی کردن جهت تاثیر گذاری بر قوانین مالیاتی به گونهای که ثروتمندان ، مالیات اندکی بپردازند ، لابی کردن برای استفاده حداکثری از پولهای شرکتی برای رقابتهای انتخاباتی و در نهایت لابی کردن در جهت توانا ساختن لابیها برای کاستن از محدودیتهای آنها ، از میان اینها مورد دومی شاید دیرینترین سابقه و ریشه تاریخی دارد .
@IranSociology
........بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ این معما را عمیق تر کرد ، این بحران برخی واقعیت ناخوش آیند در خصوص سرمایه داری آمریکایی را عریان کرد ، صنعت بانکداری در دههٔ ۹۰ به شدت لابی کرد تا خود را از قوانین و مقررات معاف دارد ، رویکردی که به جدّ با "مؤسسات سرمایه گذاری و " قانون مقررات زدائی و کنترل پولی " سال ۱۹۸۰ آغاز شد این موضوع علاوه بر سایر مسائل منجر به تصویب قانون "گراهام —لیچ —-بیلی" در سال ۱۹۹۹ شد ، قانونی که به ظهور بانکهای بزرگ و "جهانی" و بازارهای غیر شفاف مشتاق شده از آن انجامید ، قبل از به هم ریختن بازار مسکن در ایالات متحده آمریکا ، بخش مالی به صورت در حال گسترش ۴۰ درصد از کل سودهای شرکتی را به جیب زدند و البته این بخش مسول انفجاری بود که نه تنها باعث سقوط بانکها شد ، بلکه هزینههای سنگینی هم بر انسانهای بیگناه در داخل و خارج آمریکا تحمیل کرد ، این هم چنین به قیمت مبالغ بسیار هنگفتی در طرحهای نجات از جیب مالیات دهندگان آمریکایی شد.
این بحران به طور خیره کنندهای روشن کرد که "فرضیه بازار کار آمد " اشتباه است، درامدهای بیش از اندازه به سوی کار آفرینان مالی سرازیر شد که با حرصی ابزارها و محصولات پیچیده تر و جدید داشتند ، به جای تولید پول برای کل جامعه ، در حال تخریب و محو پول بودند ، این بحران همچنین پرتوی بر این واقعیت افکند که "کورپوریت آمریکا " خیلی به نفع نیروها و سهامداران خود عمل کردند .......اما عملکرد چندانی به نفع آمریکاییهای که در انتظار این جریان بودند نداشتند .
فرانسیس #فوکویاما / فیلسوف آمریکایی و نویسنده کتاب "پایان تاریخ "
✅کانال جامعه شناسی
@IranSociology
https://telegram.me/IranSociology
Telegram
جامعهشناسی
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور