📃 لطفاً کمی زندگی کنید
✍️ #مرتضی_مردیها
یکی از خاطرههای انزجارآوری که از عصر جاهلیت دارم، این است که گاهی که میخواستیم کمی شادی کنیم به خود نهیب میزدیم که مثلاً خوشنودی ما روزی است که از ظلم اثری نباشد. این در حالی بود که تجربۀ مستقیم خود من در جنگ نشان داد حتی در شرایطی که از یک دقیقه بعد خودت خبر نداری و هر لحظه ممکن است ترکشی به گوشۀ جانت گیر کند و آن را با خود ببرد، مجبوری زندگی کنی. یعنی گاهی از خوردن چیزی یا دیدن کسی یا گرفتن نامهای یا هر چیزی به همیناندازهها خوشحالی کنی.
بگذاريد مسئله را به شکل دیگری مطرح کنم. اگر من بپذیرم ما از نظر سیاسی در یکی از بدترین (یا بدترین) دوران تاریخ ایران زندگی میکنیم، آیا ناسازگار است با اینکه در همان حال بگویم روا نیست که سیاست و سرنوشت و فجایعِ آن، تمام فکر و احساس ما را از خود بیانبارد؟
نه! تنها مسئولیت واقعی ما در این دنیا زندگی است. هرچند حتی آن را هم خودمان انتخاب نکردهایم، ولی حالا که به این دنیا آورده شدهایم راهی جز زندگی کردن نیست و زندگی یعنی لذت و تنوع و رضایت. بله، بسا که چیزهایی برای این لازم است که بهراحتی دسترس نیست؛ باری، لااقل برای کسانی که هست و به قدری که هست، آن را زیر هیمنۀ خشمها و افسوسها نیمهجان نکنیم.
فرایند بهبود وضع ایران یک روال دنبالهدار است که در دورانهای مختلف شاید اقتضائات متفاوتی داشته باشد، ولی فدایی نمیخواهد؛ به این معنا که کسی لحظهای از فکر مصائب آن خالی نباشد. همه چیز برای بهتر زیستن است. پس حتی اگر در حال جنگ هم هستید از یک قوطی کنسرو، یک چای، یک لبخند، یک نامه، یک بغل ... شادی کنید. اگر اینطور خیال میکنید که زمانی خواهد رسید که نوبت زندگی و شادی است، باور کنید چنان زمانی هرگز نخواهد رسید.
تمام عمر ما روی بلَمی در رودخانهای میگذرد. در ضمنِ همین بالا و پایینها و پیچ و خمهای آن است که زندگی متولد میشود و رشد میکند و میمیرد. تمامی آن را از هول و هراس و انتظار و آرزو و حسرت پر نکنیم.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #مرتضی_مردیها
یکی از خاطرههای انزجارآوری که از عصر جاهلیت دارم، این است که گاهی که میخواستیم کمی شادی کنیم به خود نهیب میزدیم که مثلاً خوشنودی ما روزی است که از ظلم اثری نباشد. این در حالی بود که تجربۀ مستقیم خود من در جنگ نشان داد حتی در شرایطی که از یک دقیقه بعد خودت خبر نداری و هر لحظه ممکن است ترکشی به گوشۀ جانت گیر کند و آن را با خود ببرد، مجبوری زندگی کنی. یعنی گاهی از خوردن چیزی یا دیدن کسی یا گرفتن نامهای یا هر چیزی به همیناندازهها خوشحالی کنی.
بگذاريد مسئله را به شکل دیگری مطرح کنم. اگر من بپذیرم ما از نظر سیاسی در یکی از بدترین (یا بدترین) دوران تاریخ ایران زندگی میکنیم، آیا ناسازگار است با اینکه در همان حال بگویم روا نیست که سیاست و سرنوشت و فجایعِ آن، تمام فکر و احساس ما را از خود بیانبارد؟
نه! تنها مسئولیت واقعی ما در این دنیا زندگی است. هرچند حتی آن را هم خودمان انتخاب نکردهایم، ولی حالا که به این دنیا آورده شدهایم راهی جز زندگی کردن نیست و زندگی یعنی لذت و تنوع و رضایت. بله، بسا که چیزهایی برای این لازم است که بهراحتی دسترس نیست؛ باری، لااقل برای کسانی که هست و به قدری که هست، آن را زیر هیمنۀ خشمها و افسوسها نیمهجان نکنیم.
فرایند بهبود وضع ایران یک روال دنبالهدار است که در دورانهای مختلف شاید اقتضائات متفاوتی داشته باشد، ولی فدایی نمیخواهد؛ به این معنا که کسی لحظهای از فکر مصائب آن خالی نباشد. همه چیز برای بهتر زیستن است. پس حتی اگر در حال جنگ هم هستید از یک قوطی کنسرو، یک چای، یک لبخند، یک نامه، یک بغل ... شادی کنید. اگر اینطور خیال میکنید که زمانی خواهد رسید که نوبت زندگی و شادی است، باور کنید چنان زمانی هرگز نخواهد رسید.
تمام عمر ما روی بلَمی در رودخانهای میگذرد. در ضمنِ همین بالا و پایینها و پیچ و خمهای آن است که زندگی متولد میشود و رشد میکند و میمیرد. تمامی آن را از هول و هراس و انتظار و آرزو و حسرت پر نکنیم.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
کارکردِ ایدئولوژی توتالیتر آنچنان خلاق و منحصر به فرد است که حتی واژه «دروغ» نیز نارسا جلوه میکند؛ همانطور که جرج اورول میگوید؛ وظیفه کارکنان وزارت حقیقت اينست که علائم و اسناد گذشته را نابود میکنند.
چاپهای جدیدی از روزنامه ها و کتابهای قدیمی را منتشر میسازند؛ میدانند که روایات جدید و دستکاری شده بزودی جای خود را به روایتی از نو اصلاح شده خواهد سپرد. هدف ماموران وزارت حقیقت اینست که مردم را وادار به فراموشی همه چیز - از واقعیات گرفته تا واژگان، مردگان و حتی نام اماکن - کنند.
بدیهی است اگر آرمان توتالیتر تحقق پیدا کند، مردم فقط آن چیزهایی را که آموخته اند به خاطر خواهند آورد و در صورت نیاز، مضمون خاطراتشان را میتوان یک شبه تغییر داد.
براستی باور خواهند کرد که آن چه که پریروز رخ داد و در خاطره شان ضبط شد، در واقع اتفاق نیفتاده و چیز دیگری بجای آن بوقوع پیوسته. آنها دیگر خاطراتشان در عمل از خارج برنامه ریزی و کنترل و دگرگون میشود و در واقع دیگر عملاً شخصیت ندارند و انسان نیستند.
این نوع استفاده از دروغ، علاوه بر جنبه سیاسی، از جنبه شناخت شناسی هم حائز اهمیت است و آن این که؛
اگر نشانه های رخدادی را از میان ببریم، و خاطره آنرا از ذهن انسان بزداییم، و اگر در نتيجه راهی برای تعیین حقیقت، در مفهوم متعارف آن باقی نگذاریم، آنگاه دیگر چیزی جز باورهای تحمیلی باقی نخواهد ماند و این باورها را هم طبعاً میتوان به سهولت و یک شبه دگرگون کرد.
🗯 دیگر معیاری برای حقیقت وجود نخواهد داشت؛ و تنها معیار همان حرفهایی است که در هر لحظه معین(از طرف متولیان ایدئولوژی حاکم) به زبان می آید.
بدین سان دروغ عین حقیقت میشود، یا دستِ کم وجه تمایز متعارف میان دروغ و حقیقت از میان می رود. و این همان دستاورد عظیم توتالیتاریسم است که نمیتوان به دروغگویی متهمش کرد، زیرا توانسته است نفس اندیشه ی حقیقت را از میان بردارد.
توتالیتاریسم و فضیلت دروغ، لشک کولاکوفسکی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
چاپهای جدیدی از روزنامه ها و کتابهای قدیمی را منتشر میسازند؛ میدانند که روایات جدید و دستکاری شده بزودی جای خود را به روایتی از نو اصلاح شده خواهد سپرد. هدف ماموران وزارت حقیقت اینست که مردم را وادار به فراموشی همه چیز - از واقعیات گرفته تا واژگان، مردگان و حتی نام اماکن - کنند.
بدیهی است اگر آرمان توتالیتر تحقق پیدا کند، مردم فقط آن چیزهایی را که آموخته اند به خاطر خواهند آورد و در صورت نیاز، مضمون خاطراتشان را میتوان یک شبه تغییر داد.
براستی باور خواهند کرد که آن چه که پریروز رخ داد و در خاطره شان ضبط شد، در واقع اتفاق نیفتاده و چیز دیگری بجای آن بوقوع پیوسته. آنها دیگر خاطراتشان در عمل از خارج برنامه ریزی و کنترل و دگرگون میشود و در واقع دیگر عملاً شخصیت ندارند و انسان نیستند.
این نوع استفاده از دروغ، علاوه بر جنبه سیاسی، از جنبه شناخت شناسی هم حائز اهمیت است و آن این که؛
اگر نشانه های رخدادی را از میان ببریم، و خاطره آنرا از ذهن انسان بزداییم، و اگر در نتيجه راهی برای تعیین حقیقت، در مفهوم متعارف آن باقی نگذاریم، آنگاه دیگر چیزی جز باورهای تحمیلی باقی نخواهد ماند و این باورها را هم طبعاً میتوان به سهولت و یک شبه دگرگون کرد.
🗯 دیگر معیاری برای حقیقت وجود نخواهد داشت؛ و تنها معیار همان حرفهایی است که در هر لحظه معین(از طرف متولیان ایدئولوژی حاکم) به زبان می آید.
بدین سان دروغ عین حقیقت میشود، یا دستِ کم وجه تمایز متعارف میان دروغ و حقیقت از میان می رود. و این همان دستاورد عظیم توتالیتاریسم است که نمیتوان به دروغگویی متهمش کرد، زیرا توانسته است نفس اندیشه ی حقیقت را از میان بردارد.
توتالیتاریسم و فضیلت دروغ، لشک کولاکوفسکی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Audio
سزاواریِ لیبرالیسم
اشاراتی در باب کتاب "چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند؟"
👤 #مرتضی_مردیها | دیماه ۱۴۰۲ | شیراز، بوکلند
مشاهده فیلم در یوتیوب | آپارات
شنیدن در انکر | کستباکس | اسپاتیفای |گوگل پادکست
🌾 @Sedanet
🌾 @mardihamorteza
اشاراتی در باب کتاب "چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند؟"
👤 #مرتضی_مردیها | دیماه ۱۴۰۲ | شیراز، بوکلند
مشاهده فیلم در یوتیوب | آپارات
شنیدن در انکر | کستباکس | اسپاتیفای |گوگل پادکست
🌾 @Sedanet
🌾 @mardihamorteza
در لحظهای خاص از درد هیچکس نمیتواند کاری برای آدمی انجام دهد.
رنج همیشه تنهاست.
| آلبر کامو |
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
رنج همیشه تنهاست.
| آلبر کامو |
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
انسان دشواری وظیفه است...
این دو خبرنگار جوان که امروز پس از ۱۷ ماه به قید وثیقه های ده ها میلیاردی آزاد شدند، تنها جرمشان این است که اسرار هویدا کردند. اولین پیش شرط مردمسالاری و حاکمیت مردم آزادی رسانه هاست. پیش شرط هرگونه مبارزه با فساد و بی عدالتی آزادی رسانه و باز بودن دست خبرنگار برای گزارش صادقانه روی دادهاست.... امید که روزی هیچ خبرنگاری به اتهام خبرنگاری در بند نباشد.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
این دو خبرنگار جوان که امروز پس از ۱۷ ماه به قید وثیقه های ده ها میلیاردی آزاد شدند، تنها جرمشان این است که اسرار هویدا کردند. اولین پیش شرط مردمسالاری و حاکمیت مردم آزادی رسانه هاست. پیش شرط هرگونه مبارزه با فساد و بی عدالتی آزادی رسانه و باز بودن دست خبرنگار برای گزارش صادقانه روی دادهاست.... امید که روزی هیچ خبرنگاری به اتهام خبرنگاری در بند نباشد.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃توتالیتاریسم چگونه پیروز می شود
✍ #علی_حاتم
نظام های توتالیتاریستی به رغم تشابه ساختاری به دلیل قرار گرفتن در مقاطع مختلف تاریخی و تمایزات فرهنگی مللی که تحت سلطه این نظام ها هستند، تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند. اما طبیعتا هدف مشترک همه اشکال نظام های توتالیتر تثبیت و تداوم سیستم به هر نحو ممکن است. در راستای تحقق بخشیدن به چنین هدفی موفقیت در سرکوب مخالفان، یکسان سازی همه آحاد مردم، شتشوی مغزی، ایجاد رعب و وحشت و... به تنهایی کافی نیست.
پیروزی توتالیتاریسم آن گاه حاصل می شود که مخالفان نظام در روش و منش خویش شبیه نظامی می شوند که به مقابله با آن برخاسته اند. سرخوردگی ناشی از سال ها فشار ، سرکوب ، اختناق و دشوار بودن دستیابی به یک راه حل موثر و عملی و بسیاری از معضلات دیگر ، می تواند تبعات زیانباری برای گروه های مخالف داشته باشد. در چنین شرایطی است که نه فقط بسیاری از فعالین سیاسی ، بلکه خیل عظیمی از مردم ممکن است به شیوه هایی برای مبارزه روی بیاورند که با همان شیوه ها سرکوب شده اند : تهمت و افترا به هرکس که مانند آنها فکر نمی کند ، خشونت کلامی علیه سایر گروه های اپوزیسیون که می تواند به خشونت فیزیکی ختم شود، تعصب شدید و مطلق دانستن مرام و عقیده خود، نگاهی سیاه و سفید و ایدئولوژیک به واقعیت ، و خطرناک تر از همه توجیه هر نوع وسیله ای برای رسیدن به هدف که مهم ترین دستور العمل تمام نظام های ایدئولوژیک و توتالیتر به شمار می رود.
چنین وضعیتی به منزله پیروزی نهایی توتالیتاریسم است. نه از آن رو که رژیم موفق می شود در گیر و دار نبرد گروه های مخالف با یکدیگر و دمیدن بر آتش اختلافات بین آنها به حیات خود ادامه دهد ؛ جنبه تراژیک قضیه اینجاست که حتی اگر نظام حاکم فرو بریزد چه بسا عنان قدرت به دست مخالفینی افتد که حاملان شیوه های پیشین ارعاب و سرکوب در قالب ایدئولوژی تازه ای هستند. پبروزی توتالیتاریسم به مثابه یک ایده و روش در چنین لحظه ای رخ می دهد . لحظه ای که گویی با ابدیت پیوند خورده، چون توتالیتاریسم همچنان به مسیر خود ادامه خواهد داد.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍ #علی_حاتم
نظام های توتالیتاریستی به رغم تشابه ساختاری به دلیل قرار گرفتن در مقاطع مختلف تاریخی و تمایزات فرهنگی مللی که تحت سلطه این نظام ها هستند، تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند. اما طبیعتا هدف مشترک همه اشکال نظام های توتالیتر تثبیت و تداوم سیستم به هر نحو ممکن است. در راستای تحقق بخشیدن به چنین هدفی موفقیت در سرکوب مخالفان، یکسان سازی همه آحاد مردم، شتشوی مغزی، ایجاد رعب و وحشت و... به تنهایی کافی نیست.
پیروزی توتالیتاریسم آن گاه حاصل می شود که مخالفان نظام در روش و منش خویش شبیه نظامی می شوند که به مقابله با آن برخاسته اند. سرخوردگی ناشی از سال ها فشار ، سرکوب ، اختناق و دشوار بودن دستیابی به یک راه حل موثر و عملی و بسیاری از معضلات دیگر ، می تواند تبعات زیانباری برای گروه های مخالف داشته باشد. در چنین شرایطی است که نه فقط بسیاری از فعالین سیاسی ، بلکه خیل عظیمی از مردم ممکن است به شیوه هایی برای مبارزه روی بیاورند که با همان شیوه ها سرکوب شده اند : تهمت و افترا به هرکس که مانند آنها فکر نمی کند ، خشونت کلامی علیه سایر گروه های اپوزیسیون که می تواند به خشونت فیزیکی ختم شود، تعصب شدید و مطلق دانستن مرام و عقیده خود، نگاهی سیاه و سفید و ایدئولوژیک به واقعیت ، و خطرناک تر از همه توجیه هر نوع وسیله ای برای رسیدن به هدف که مهم ترین دستور العمل تمام نظام های ایدئولوژیک و توتالیتر به شمار می رود.
چنین وضعیتی به منزله پیروزی نهایی توتالیتاریسم است. نه از آن رو که رژیم موفق می شود در گیر و دار نبرد گروه های مخالف با یکدیگر و دمیدن بر آتش اختلافات بین آنها به حیات خود ادامه دهد ؛ جنبه تراژیک قضیه اینجاست که حتی اگر نظام حاکم فرو بریزد چه بسا عنان قدرت به دست مخالفینی افتد که حاملان شیوه های پیشین ارعاب و سرکوب در قالب ایدئولوژی تازه ای هستند. پبروزی توتالیتاریسم به مثابه یک ایده و روش در چنین لحظه ای رخ می دهد . لحظه ای که گویی با ابدیت پیوند خورده، چون توتالیتاریسم همچنان به مسیر خود ادامه خواهد داد.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعهشناسی
«مجازات اعدام به گناه آدمکشی، به مراتب وحشتناک تر از خود آدمکشی است. کشته شدن به حکم دادگاه به قدری هولناک است که هیچ تناسبی با کشته شدن به دست تبهکاران ندارد. آن کسی که مثلاً شب، در جنگل یا به هر کیفیتی به دست دزدان کشته میشود تا آخرین لحظه امیدوار است که به طریقی نجات یابد، هیچ حرفی در این نیست. مواردی بودهاست که کسی که سرش را گوش تا گوش میبریدهاند هنوز دلش به فکر فرار گرم بوده یا التماس میکردهاست که از خونش بگذرند. حال آنکه اینجا همین امیدی که تا آخرین دم دل را گرم میدارد و مرگ را ده بار آسانتر میکند بی چون و چرا از محکوم گرفته میشود. اینجا حکم صادر شده و همین که حکم است و قطعی است و اجباری ست و هولناکترین عذاب است و بدتر از آن چیزی نیست.»
ابله_ داستایوفسکی
*تصویر از فیلم "اعدام با طناب دار"_ ناگیسا اوشیما
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
ابله_ داستایوفسکی
*تصویر از فیلم "اعدام با طناب دار"_ ناگیسا اوشیما
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔴#افزایش_نرخ_بنزین
📊 اینفوگرافی فیدوس: آیا بنزین در ایران خیلی ارزان است؟!
🔸برخی معتقدند قیمت بنزین در ایران خیلی ارزان است. اما مقایسه قیمت بنزین در ایران و کشورهای دیگر بدون در نظر گرفتن درآمد سرانه در کشورها، مقایسه دقیقی نیست. این نمودار نشان میدهد درآمد سرانه در ایران از کشورهای منطقه پایینتر است. پس بنزین در ایران، با توجه به درآمد سرانه، خیلی هم ارزان نیست!
در هفته های اخیر زمزمه های درخصوص افزایش قیمت بنزین وجود داشت ولی دولتمردان ایرانی تکذیب کردند!
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📊 اینفوگرافی فیدوس: آیا بنزین در ایران خیلی ارزان است؟!
🔸برخی معتقدند قیمت بنزین در ایران خیلی ارزان است. اما مقایسه قیمت بنزین در ایران و کشورهای دیگر بدون در نظر گرفتن درآمد سرانه در کشورها، مقایسه دقیقی نیست. این نمودار نشان میدهد درآمد سرانه در ایران از کشورهای منطقه پایینتر است. پس بنزین در ایران، با توجه به درآمد سرانه، خیلی هم ارزان نیست!
در هفته های اخیر زمزمه های درخصوص افزایش قیمت بنزین وجود داشت ولی دولتمردان ایرانی تکذیب کردند!
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
جامعهی آسیبدیده جامعهای است که در آن «خیرات محدود»، یعنی قدرتطلبی و ثروتدوستی و جاهخواهی، بر «خیرات نامحدود»، یعنی معرفت و زیبایی و خیرخواهی، غلبه یافته باشند. آدمیان زیر تأثیر نهادهای اجتماعی و سیاسی ساختارهای روحی متفاوتی پیدا میکنند. ساختار روحی فرد وضع اخلاقی جامعه را بازتاب میدهد. دولت متعادل و مطلوب روح شهروندان را هم متعادل میسازد. بنابراین چون آدمیان زیر تأثیر محیط پیرامون و نظامهای اجتماعی هستند، برای بهسازی زندگی فرد باید نظام سیاسی را دگرگون کرد. حتی فرزانگان و فیلسوفان بالقوه هم از جامعهی تباه اثر میپذیرند. فیلسوفِ اصلاحطلبِ منفرد مانند سقراط کاری ازپیش نمیبرد و ازعهدهی رودررویی با افکار تباه عوام برنمیآید. ساکنان غار سیاه جهل به سخن غارنشین رهیدهای که به نور معرفت رسیده هرگز گوش نخواهند سپرد و چهبسا او را خواهند کشت. پس همان به که فیلسوفان در جامعهی تباه از سیاست کناره بگیرند و خاموشی پیشه کنند. آنها توانایی لازم برای راهنمایی شهروندان در جوامع تباه را ندارند.
از اینجا تا ناکجا
#حسین_بشیریه
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
از اینجا تا ناکجا
#حسین_بشیریه
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
افسوس که هنوز عدهای میکوشند نفهمند!
کشور ایران در جدول کشورهای دارای بیشترین منابع طبیعی و زیرزمینی رتبهٔ پنجم را داراست اما از لحاظ حجم اقتصاد و تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۳ در جایگاه چهل و چهارم قرار گرفته است.
📈دو سال قبل از انقلاب ۵۷، ایران هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بود. این یک سقوط تاریخی و شگفتانگیز است. خیلی بدیهی و مشخص است که که پس از ۵۷ مسیر اشتباهی طی شده است.
منابع زیرزمینی اگرچه همهٔ قابلیتهای مورد نیاز برای رشد اقتصادی را بازنمایی نمیکنند، اما مزیت بسیار مهم و تعیینکنندهای برای کشورها به شمار میروند. یکی از عواملی که سبب شد آلمان نازی و امپراتوری ژاپن نتوانند بر نظم جهانی سیطره یابند، فقر آنها از نظر منابع زیرزمینی بود.
🔗روسیه ثروتمندترین کشور از لحاظ منابع زیرزمینی است. این ثروت کمک کرد تا اتحاد شوروی چهل و پنج سال برای سیطره یافتن بر جهان و نابودی نظم جهانی مسلط لیبرال دمکراسی پیکار کند.
اما وضعیت امروز روسیه نشان میدهد که اتحاد شوروی چه راه اشتباه و بیفرجامی را طی کردهاست. امروز روسیه یعنی بزرگترین کشور جهان و ثروتمندترین کشور جهان از لحاظ منابع زیرزمینی، در ردهبندی اقتصاد جهانی به جایگاه یازدهم نزول کردهاست و برآوردها نشان میدهند که این سقوط آزاد در سالهای آینده ادامه خواهد داشت. خیلی روشن است که ایدئولوژی ستیزهجو و توهمبنیاد مارکسیستی، این کشور پهناور و ابرثروتمند را به معنای واقعی کلمه مصرف کردهاست.
📊در میان ده کشوری که بیشترین منابع زیرزمینی را دارند تنها روسیه، ونزوئلا، ایران و عراق، جایگاهی در خور منابع عظیم خود ندارند و شش کشور دیگر موفق شدهاند جایگاه جهانی مناسب خود را کسب کنند. چهار مورد از این کشورها در میان ده اقتصاد برتر جهان قرار دارند، استرالیا در رتبه سیزدهم است و عربستان، این پدیده سالهای اخیر خاورمیانه و آسیا، جایگاه ایران دوران پهلوی یعنی رتبه هجدهم را از آن خود کردهاست.
پیش از ۵۷ درمجموع بر ریل درستی قرار داشتیم و بعد از ۵۷ به بیراهه رفتیم. این خیلی واضح است. افسوس که عدهای هنوز میکوشند این واقعیت را نفهمند.
✍️توس طهماسبی
(نویسنده و پژوهشگر)
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
کشور ایران در جدول کشورهای دارای بیشترین منابع طبیعی و زیرزمینی رتبهٔ پنجم را داراست اما از لحاظ حجم اقتصاد و تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۳ در جایگاه چهل و چهارم قرار گرفته است.
📈دو سال قبل از انقلاب ۵۷، ایران هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بود. این یک سقوط تاریخی و شگفتانگیز است. خیلی بدیهی و مشخص است که که پس از ۵۷ مسیر اشتباهی طی شده است.
منابع زیرزمینی اگرچه همهٔ قابلیتهای مورد نیاز برای رشد اقتصادی را بازنمایی نمیکنند، اما مزیت بسیار مهم و تعیینکنندهای برای کشورها به شمار میروند. یکی از عواملی که سبب شد آلمان نازی و امپراتوری ژاپن نتوانند بر نظم جهانی سیطره یابند، فقر آنها از نظر منابع زیرزمینی بود.
🔗روسیه ثروتمندترین کشور از لحاظ منابع زیرزمینی است. این ثروت کمک کرد تا اتحاد شوروی چهل و پنج سال برای سیطره یافتن بر جهان و نابودی نظم جهانی مسلط لیبرال دمکراسی پیکار کند.
اما وضعیت امروز روسیه نشان میدهد که اتحاد شوروی چه راه اشتباه و بیفرجامی را طی کردهاست. امروز روسیه یعنی بزرگترین کشور جهان و ثروتمندترین کشور جهان از لحاظ منابع زیرزمینی، در ردهبندی اقتصاد جهانی به جایگاه یازدهم نزول کردهاست و برآوردها نشان میدهند که این سقوط آزاد در سالهای آینده ادامه خواهد داشت. خیلی روشن است که ایدئولوژی ستیزهجو و توهمبنیاد مارکسیستی، این کشور پهناور و ابرثروتمند را به معنای واقعی کلمه مصرف کردهاست.
📊در میان ده کشوری که بیشترین منابع زیرزمینی را دارند تنها روسیه، ونزوئلا، ایران و عراق، جایگاهی در خور منابع عظیم خود ندارند و شش کشور دیگر موفق شدهاند جایگاه جهانی مناسب خود را کسب کنند. چهار مورد از این کشورها در میان ده اقتصاد برتر جهان قرار دارند، استرالیا در رتبه سیزدهم است و عربستان، این پدیده سالهای اخیر خاورمیانه و آسیا، جایگاه ایران دوران پهلوی یعنی رتبه هجدهم را از آن خود کردهاست.
پیش از ۵۷ درمجموع بر ریل درستی قرار داشتیم و بعد از ۵۷ به بیراهه رفتیم. این خیلی واضح است. افسوس که عدهای هنوز میکوشند این واقعیت را نفهمند.
✍️توس طهماسبی
(نویسنده و پژوهشگر)
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃نمونه ای از اقتصاد آزاد
گزارشهای موسسهی فریزر از اقتصاد دانمارک نشان میدهد که این کشور کوچک شمال اروپا، دارای سطوح بالای آزادیهای اقتصادی نظیر تکیهی بیشتر به کارافرینان، صاحبان مشاغل و کارگران برای تصمیمات اقتصادی به جای سیاستمداران و بروکراتهاست و این نکات مطروحه و بیشتر، از جمله مسائلی هستند که استانداردهای بالای زندگی در این کشور حوزه اسکاندیناوی را هدایت میکنند.
به گواه تاریخ، برای بیش از ۱۵۰ سال، دانمارکیها از نظر اقتصادی، جزو لیگ آزادترین مردم روی زمین بودهاند، امری که منجر به رونق چشمگیری برای این کشور شده است. در آغاز قرن بیستم دانمارک یکی از بالاترین سطوح درآمد در تمام اروپا را داشت. در سال ۱۹۷۰، درست همان دورهای که این عقیده که دولت بزرگتر میتواند در بالا بردن سطح رفاه و متقابلا کاهش فقر کمک کند، رایج شد، دانمارکیها در مقام مقایسه با سایر کشورهای غربی از جمله ( کانادا، استرالیا و بریتانیا ) بخش دولتی کوچکتری داشتند. در روزگاری که سایز بخش دولتی در بریتانیا ( ۴۲ درصد )، در کانادا ( ۳۶ درصد )، در ایالات متحده ( ۳۲ ) و در استرالیا ( ۲۵ درصد ) بود، این آمار برای دانمارک ( ۲۴ ) درصد بوده که خود به روشنی بیانگر بخش کوچکتر دولتی در دانمارک نسبت به سایر اعضای OECD میباشد.
با این حال دیری نپایید که ورق برگشت و به مدت ۲۵ سال، یعنی از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۵، هزینههای دولت دانمارک ( به عنوان سهمی از اقتصاد ) از ۲۴ درصد به ۵۹ درصد افزایش یافت که در نتیجه رشد اقتصادی متوقف شد و به همراه آن، تورم و بیکاری نیز افزایش یافت.
در اواسط دههی ۱۹۹۰، سیاستمداران دانمارکی فهمیدند که جایی از کار میلنگد و همین احساس بود که لزوم تغییر را جدیتر مینمود. تا اینکه در نهایت تصمیم جدیدی گرفته شد که هزینههای دولت را کاهش بدهند. کاهش سهم دولت ( به عنوان بخشی از اقتصاد ) و محدود کردن کسری بودجه، باعث ایجاد تعادل در تورم و نرخ بهره شد. این اصلاحات به مرور و در طول سالها بهتر شدند و هماکنون این کشور اروپایی، طبق شاخصهای آزادی اقتصادی موسسهی فریزر، در بین ۱۶۵ کشور مورد بررسی، دارای جایگاه هفتم است. این نتایج مثبت ریشه در سیاستهایی نظیر تعهد مستمر به تجارت آزاد، مقررات سبک و آسان، سیستم قضایی و حقوقی مبتنی بر تقویت حقوق مالکیت دارد.
گزارش اخیر موسسهی فریزر خاطرنشان میکند که اقتصاد دانمارک در مؤلفههایی نظیر سایز دولت همچون سایر مؤلفههای دیگر درخشان نبوده. پیشبینی میشود که اگر اندازه دولت دانمارک همچون سایر سیاستهای آزادیهای اقتصادی این کشور عمل کند، دانمارک از منظر شاخص آزادیهای اقتصادی جایگاه اول را تصاحب خواهد کرد.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
گزارشهای موسسهی فریزر از اقتصاد دانمارک نشان میدهد که این کشور کوچک شمال اروپا، دارای سطوح بالای آزادیهای اقتصادی نظیر تکیهی بیشتر به کارافرینان، صاحبان مشاغل و کارگران برای تصمیمات اقتصادی به جای سیاستمداران و بروکراتهاست و این نکات مطروحه و بیشتر، از جمله مسائلی هستند که استانداردهای بالای زندگی در این کشور حوزه اسکاندیناوی را هدایت میکنند.
به گواه تاریخ، برای بیش از ۱۵۰ سال، دانمارکیها از نظر اقتصادی، جزو لیگ آزادترین مردم روی زمین بودهاند، امری که منجر به رونق چشمگیری برای این کشور شده است. در آغاز قرن بیستم دانمارک یکی از بالاترین سطوح درآمد در تمام اروپا را داشت. در سال ۱۹۷۰، درست همان دورهای که این عقیده که دولت بزرگتر میتواند در بالا بردن سطح رفاه و متقابلا کاهش فقر کمک کند، رایج شد، دانمارکیها در مقام مقایسه با سایر کشورهای غربی از جمله ( کانادا، استرالیا و بریتانیا ) بخش دولتی کوچکتری داشتند. در روزگاری که سایز بخش دولتی در بریتانیا ( ۴۲ درصد )، در کانادا ( ۳۶ درصد )، در ایالات متحده ( ۳۲ ) و در استرالیا ( ۲۵ درصد ) بود، این آمار برای دانمارک ( ۲۴ ) درصد بوده که خود به روشنی بیانگر بخش کوچکتر دولتی در دانمارک نسبت به سایر اعضای OECD میباشد.
با این حال دیری نپایید که ورق برگشت و به مدت ۲۵ سال، یعنی از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۵، هزینههای دولت دانمارک ( به عنوان سهمی از اقتصاد ) از ۲۴ درصد به ۵۹ درصد افزایش یافت که در نتیجه رشد اقتصادی متوقف شد و به همراه آن، تورم و بیکاری نیز افزایش یافت.
در اواسط دههی ۱۹۹۰، سیاستمداران دانمارکی فهمیدند که جایی از کار میلنگد و همین احساس بود که لزوم تغییر را جدیتر مینمود. تا اینکه در نهایت تصمیم جدیدی گرفته شد که هزینههای دولت را کاهش بدهند. کاهش سهم دولت ( به عنوان بخشی از اقتصاد ) و محدود کردن کسری بودجه، باعث ایجاد تعادل در تورم و نرخ بهره شد. این اصلاحات به مرور و در طول سالها بهتر شدند و هماکنون این کشور اروپایی، طبق شاخصهای آزادی اقتصادی موسسهی فریزر، در بین ۱۶۵ کشور مورد بررسی، دارای جایگاه هفتم است. این نتایج مثبت ریشه در سیاستهایی نظیر تعهد مستمر به تجارت آزاد، مقررات سبک و آسان، سیستم قضایی و حقوقی مبتنی بر تقویت حقوق مالکیت دارد.
گزارش اخیر موسسهی فریزر خاطرنشان میکند که اقتصاد دانمارک در مؤلفههایی نظیر سایز دولت همچون سایر مؤلفههای دیگر درخشان نبوده. پیشبینی میشود که اگر اندازه دولت دانمارک همچون سایر سیاستهای آزادیهای اقتصادی این کشور عمل کند، دانمارک از منظر شاخص آزادیهای اقتصادی جایگاه اول را تصاحب خواهد کرد.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Freeimage.host
1 (Copy) (Copy) (Copy) — Freeimage.host
Image 1 (Copy) (Copy) (Copy) hosted in Freeimage.host
▫️«تورم بهتر است یا تورم؟!»
نامهای در فضای مجازی دست به دست میشود که در آن وزیر صمت خطاب رییس کل بانک مرکزی، درخواست تسهیلات اعتباری بیشتری برای ایران خودرو و سایپا کرده است. تا اینجای کار ماجرا عادی به نظر میرسد.
اما...
نکته جالب نامه این است که وزیر محترم عدم افزایش قیمت به دلیل «مهار تورم» را، عامل ایجاد مشکل برای تولید و «تسهیلات بیشتر» از نظام بانکی را رافع آن مشکل دانسته است!
سوای صحت و سقم این نامه و جدای از اینکه دو شرکت عموما زیانده که تحت فشار قیمتگذاری دستوری پایین و نبود رقابت، جانی برای ادامه حیات روی پای خودشان ندارند،
چرا مسئول دولتی ما حین نگاشتن نامه به این فکر نمیکند که چگونه است که در راستای کاهش و «مهار تورم»، قیمتگذاری دستوری یک کالا موثر، مجاز، صحیح و اصل است اما برداشت تسهیلات بیضابطه از بانکها آن هم برای بنگاههی که زیانده است اثری بر تورم ندارد؟!
تدبیر منزل
@AminKavei
نامهای در فضای مجازی دست به دست میشود که در آن وزیر صمت خطاب رییس کل بانک مرکزی، درخواست تسهیلات اعتباری بیشتری برای ایران خودرو و سایپا کرده است. تا اینجای کار ماجرا عادی به نظر میرسد.
اما...
نکته جالب نامه این است که وزیر محترم عدم افزایش قیمت به دلیل «مهار تورم» را، عامل ایجاد مشکل برای تولید و «تسهیلات بیشتر» از نظام بانکی را رافع آن مشکل دانسته است!
سوای صحت و سقم این نامه و جدای از اینکه دو شرکت عموما زیانده که تحت فشار قیمتگذاری دستوری پایین و نبود رقابت، جانی برای ادامه حیات روی پای خودشان ندارند،
چرا مسئول دولتی ما حین نگاشتن نامه به این فکر نمیکند که چگونه است که در راستای کاهش و «مهار تورم»، قیمتگذاری دستوری یک کالا موثر، مجاز، صحیح و اصل است اما برداشت تسهیلات بیضابطه از بانکها آن هم برای بنگاههی که زیانده است اثری بر تورم ندارد؟!
تدبیر منزل
@AminKavei
⚠️وداع با دموکراسی/ آیا جهان به سوی خودکامگی بیشتر میرود؟
🔹بسترهای دموکراسی در سراسر جهان در حال تضعیف شدن است؛ از دستکاری انتخابات گرفته تا تحدید حقوقی اموری همانند آزادی بیان و تجمع. بیش از نیمی از کشورهای جهان در معرض سقوط دموکراسی قرار گرفتهاند، بهطوری که ۷۲ درصد از جمعیت جهان زیر سلطه حکومتهای خودکامه زندگی کنند.
🔹بنا به گزارش اخیرموسسه V-Dem سرکوب دولتی سازمانهای جامعه مدنی در ۳۷ کشور و کیفیت انتخابات در ۳۰ کشور در حال بدتر شدن است. این همه در حالی است که ده سال قبل تمامی جنبه های لیبرال دموکراسی در اغلب کشورهای جهان رو به بهبود بود. در جدول رتبهبندی V-Dem، ایران در میان ۱۷۹ کشور مورد بررسی در رتبه ۱۴۹ ایستاده است.
🔹قطبی شدن و بنبست سیاسی نیز چالش بزرگ بعدی است. دموکراسیها برای عملکرد موثر، نیازمند مدارا و تعامل هستند. با این حال، در بسیاری کشورها، اختلافات سیاسی چنان ریشه دوانده است که برای رهبران گروهها و احزاب دشوار است که نقاط مشترکی پیدا کنند.
🔹موج خودکامگی تمام مناطق جهان را برگرفته است. افت دموکراتیک در معیارهای وزنی جمعیت به ویژه در منطقه آسیا، اقیانوسیه و آسیای مرکزی بسیار مشهود است. این روند در آمریکای لاتین و دریای کارائیب نیز قابل توجه است حتی اگر به عنوان یکی از دموکراتیکترین مناطق مانده باشند. / تجارت فردا
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔹بسترهای دموکراسی در سراسر جهان در حال تضعیف شدن است؛ از دستکاری انتخابات گرفته تا تحدید حقوقی اموری همانند آزادی بیان و تجمع. بیش از نیمی از کشورهای جهان در معرض سقوط دموکراسی قرار گرفتهاند، بهطوری که ۷۲ درصد از جمعیت جهان زیر سلطه حکومتهای خودکامه زندگی کنند.
🔹بنا به گزارش اخیرموسسه V-Dem سرکوب دولتی سازمانهای جامعه مدنی در ۳۷ کشور و کیفیت انتخابات در ۳۰ کشور در حال بدتر شدن است. این همه در حالی است که ده سال قبل تمامی جنبه های لیبرال دموکراسی در اغلب کشورهای جهان رو به بهبود بود. در جدول رتبهبندی V-Dem، ایران در میان ۱۷۹ کشور مورد بررسی در رتبه ۱۴۹ ایستاده است.
🔹قطبی شدن و بنبست سیاسی نیز چالش بزرگ بعدی است. دموکراسیها برای عملکرد موثر، نیازمند مدارا و تعامل هستند. با این حال، در بسیاری کشورها، اختلافات سیاسی چنان ریشه دوانده است که برای رهبران گروهها و احزاب دشوار است که نقاط مشترکی پیدا کنند.
🔹موج خودکامگی تمام مناطق جهان را برگرفته است. افت دموکراتیک در معیارهای وزنی جمعیت به ویژه در منطقه آسیا، اقیانوسیه و آسیای مرکزی بسیار مشهود است. این روند در آمریکای لاتین و دریای کارائیب نیز قابل توجه است حتی اگر به عنوان یکی از دموکراتیکترین مناطق مانده باشند. / تجارت فردا
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اولین تاثیر فقر، کشتنِ فکر است، یعنی اگر شما به اندازه کافی برای حیاتِ خود پول نداشته باشید، برده بیاختیار پول خواهید شد. همان شرایطی که طبقه متوسط به آن گذرانِ زندگی میگویند.
| جرج اورول |
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
| جرج اورول |
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃تورم و الغای شخصیت
✍️جوزف سالرنو
تورمهای شدید با از کار انداختن پول به عنوان ابزار ارزیابی و چنگ انداختن به دارایی افراد در واقع موجودیت و اساس هستی انسانهای مستقل را نابود میکنند و شخصیت آنها را تحت سیستم تقسیم کار اجتماعی به تباهی میکشند.
پول ابزار محاسبهی اقتصادی و واسطهی ما با آینده است. وقتی امکان پیشبینی ارزش آتی پول از بین برود مردم عادی توان حفظ پساندازهای خود را از دست میدهند و لذا نمیتوانند برای آینده برنامهریزی کنند.
به این ترتیب، پساندازها بی ارج و قرب میشوند و به جای صرفهجویی و دوراندیشی، سر از انقلابی اجتماعی درمیآوریم که در آن طبقات متوسط و ثروتمندان و اهالی ابداع و نوآوری نابود میشوند و به جای آنها قماربازان و شیّادها و سیاهبازها بر صدر ساختار اجتماعی تکیه میزنند.
مساله فقط این نیست که تورم ریشهی پسانداز طبقات مولد را میخشکاند یا نیروی آنها را به سمت کارهای بیخود و شغلهای بیخاصیت سوق میدهد بلکه مساله این است که شخصیت آدمهای مولد را هم دِفرمه میکند و از شکل میاندازد. کارل منگر میگفت دارایی ترکیبی دلبخواه از مشتی کالا نیست بلکه انعکاس بیواسطهی امیال و آرزوهای روح بشر است. در نگاه منگر، دارایی یک کل یکپارچه است که با تحقق اهدافی که در خدمت آن است معنا پیدا میکند. به همین دلیل است که میگوییم دارایی اساس و پایه شخصیت آدمی است و بدون آن هیچ حرکت و فعالیت و بیان معناداری ممکن نیست.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️جوزف سالرنو
تورمهای شدید با از کار انداختن پول به عنوان ابزار ارزیابی و چنگ انداختن به دارایی افراد در واقع موجودیت و اساس هستی انسانهای مستقل را نابود میکنند و شخصیت آنها را تحت سیستم تقسیم کار اجتماعی به تباهی میکشند.
پول ابزار محاسبهی اقتصادی و واسطهی ما با آینده است. وقتی امکان پیشبینی ارزش آتی پول از بین برود مردم عادی توان حفظ پساندازهای خود را از دست میدهند و لذا نمیتوانند برای آینده برنامهریزی کنند.
به این ترتیب، پساندازها بی ارج و قرب میشوند و به جای صرفهجویی و دوراندیشی، سر از انقلابی اجتماعی درمیآوریم که در آن طبقات متوسط و ثروتمندان و اهالی ابداع و نوآوری نابود میشوند و به جای آنها قماربازان و شیّادها و سیاهبازها بر صدر ساختار اجتماعی تکیه میزنند.
مساله فقط این نیست که تورم ریشهی پسانداز طبقات مولد را میخشکاند یا نیروی آنها را به سمت کارهای بیخود و شغلهای بیخاصیت سوق میدهد بلکه مساله این است که شخصیت آدمهای مولد را هم دِفرمه میکند و از شکل میاندازد. کارل منگر میگفت دارایی ترکیبی دلبخواه از مشتی کالا نیست بلکه انعکاس بیواسطهی امیال و آرزوهای روح بشر است. در نگاه منگر، دارایی یک کل یکپارچه است که با تحقق اهدافی که در خدمت آن است معنا پیدا میکند. به همین دلیل است که میگوییم دارایی اساس و پایه شخصیت آدمی است و بدون آن هیچ حرکت و فعالیت و بیان معناداری ممکن نیست.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📊ایران پایین ترین #دستمزد را در بین کشورهای منطقه دارد
اگر حداقل حقوق #کارگران برای سال آینده ۲۰ درصد افزایش پیدا کند، حداقل دستمزد حدود ۸ تا ۱۰ میلیون تومان میشود که اگر آن را با دلار ۵۴ هزار تومانی حساب کنیم باز هم کمترین حقوق در میان کشورهای منطقه است/ تجارتنیوز
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اگر حداقل حقوق #کارگران برای سال آینده ۲۰ درصد افزایش پیدا کند، حداقل دستمزد حدود ۸ تا ۱۰ میلیون تومان میشود که اگر آن را با دلار ۵۴ هزار تومانی حساب کنیم باز هم کمترین حقوق در میان کشورهای منطقه است/ تجارتنیوز
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📊کسب رتبهی 149 در شاخص فساد برای ایران
تازه ترین گزارش "سازمان شفافیت بین الملل" نشان میدهد که عمده کشورهای جهان در سال گذشته در متوقف کردن فساد ناموفق بودهاند.
"شاخص ادراک فساد 2023" که به تازگی از سوی "سازمان شفافیت بین الملل" منتشر شده است نشان میدهد که بیشتر کشورهای جهان در مبارزه با فساد بخش عمومی پیشرفت چندانی نداشتهاند. میانگین عدد شاخص روی 43 ثابت بوده است، به طوری که دوسوم کشورها نمرهای کمتر از 50 داشتهاند که نشان دهنده مشکلات جدی فساد است.
براساس این گزارش، عملکرد سیستمهای قضایی جهان درحال افت است. کشورهایی با کمترین نمره در "شاخص حاکمیت قانون" در شاخص کل ادراک فساد نیز نمره بسیار پایینی دارند، که نشان دهنده "ارتباط روشن میان دسترسی به عدالت و فساد" است. هم رژیمهای تمامیت خواه و هم رهبران دموکرات که عدالت را تضعیف میکنند به معافیت از مجازات فساد کمک میکنند و در برخی موارد با حذف عواقب برای مجرمان فساد را تشویق میکنند. نتایج عملکرد آنها در کشورهای مختلف مشهود است.
به گفته رئیس سازمان شفافیت بین الملل، "اگرسیستمهای قضایی نتوانند خطاکاران را مجازات کنند و دولتها را تحت نظارت داشته باشند، فساد به رونق خود ادامه میدهد. وقتی عدالت قابل خرید است یا سیاست در آن دخالت میکند، این مردم هستند که آسیب میبینند. رهبران باید بهطور کامل سرمایه گذاری کنند و استقلال نهادهایی که از قانون حمایت کرده و با فساد مبارزه میکنند را تضمین کنند. زمان آن رسیده است که مصونیت برای فساد پایان یابد".
شاخص ادراک فساد، 180 کشور و قلمرو در جهان را باتوجه به سطح فساد درک شده در بخش عمومی آنها در مقیاس صفر (بسیار فاسد) تا 100 (بسیار پاک) طبق بندی کرده است.
دانمارک با نمره 90 برای ششمین سال متوالی به عنوان پاکترین کشور جهان از فساد شناخته شده است؛ فنلاند، نیوزلند، نروژ و سنگاپور نیز به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. این کشورها همچنین به دلیل عملکرد عالی در سیستم قضایی، در میان بالاترین نمرات شاخص حاکمیت قانون نیز قرار دارند.
از سوی دیگر، کشورهای سومالی، ونزوئلا، سوریه، سودان جنوبی و یمن در قعر رتبه بندی شاخص ادراک فساد قرار گرفتهاند. تمامی این کشورها تحت تاثیر بحرانهای طولانی مدت، عمدتا درگیریهای مسلحانه قرار دارند.
امتیاز ایران نیز در این شاخص با یک پله کاهش به عدد 24 رسیده است، به طوری که آن را در میان 180 کشور حاضر در رتبه 149 قرار داده است.
شفافیت بینالملل از دولتها میخواهد تا به سیستمهای قضایی استقلال، منابع و شفافیت لازم را برای مجازات مؤثر تمام جرایم فساد و ایجاد کنترل و تعادل در قدرت بدهند. آنها همچنین باید رویهها و قوانین بهتری را برای کمک به نهادهای قضایی معرفی کنند تا از خود در برابر اعمال فاسد محافظت کنند و آنها را هدف قرار دهند.
به گفته دانیل اریکسون، مدیرعامل شفافیت بینالملل، فساد بی عدالتی اجتماعی را بدتر میکند و بر آسیب پذیرترین قشرها تأثیر می گذارد. در بسیاری از کشورها، موانع عدالت برای قربانیان فساد همچنان وجود دارد، درحالی که همه سزاوار سیستمهای حقوقی منصفانه و فراگیر هستند که در آن صدای قربانیان در هر مرحله شنیده شود و هر چیز دیگری توهین به عدالت است. / اکونومیست
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
تازه ترین گزارش "سازمان شفافیت بین الملل" نشان میدهد که عمده کشورهای جهان در سال گذشته در متوقف کردن فساد ناموفق بودهاند.
"شاخص ادراک فساد 2023" که به تازگی از سوی "سازمان شفافیت بین الملل" منتشر شده است نشان میدهد که بیشتر کشورهای جهان در مبارزه با فساد بخش عمومی پیشرفت چندانی نداشتهاند. میانگین عدد شاخص روی 43 ثابت بوده است، به طوری که دوسوم کشورها نمرهای کمتر از 50 داشتهاند که نشان دهنده مشکلات جدی فساد است.
براساس این گزارش، عملکرد سیستمهای قضایی جهان درحال افت است. کشورهایی با کمترین نمره در "شاخص حاکمیت قانون" در شاخص کل ادراک فساد نیز نمره بسیار پایینی دارند، که نشان دهنده "ارتباط روشن میان دسترسی به عدالت و فساد" است. هم رژیمهای تمامیت خواه و هم رهبران دموکرات که عدالت را تضعیف میکنند به معافیت از مجازات فساد کمک میکنند و در برخی موارد با حذف عواقب برای مجرمان فساد را تشویق میکنند. نتایج عملکرد آنها در کشورهای مختلف مشهود است.
به گفته رئیس سازمان شفافیت بین الملل، "اگرسیستمهای قضایی نتوانند خطاکاران را مجازات کنند و دولتها را تحت نظارت داشته باشند، فساد به رونق خود ادامه میدهد. وقتی عدالت قابل خرید است یا سیاست در آن دخالت میکند، این مردم هستند که آسیب میبینند. رهبران باید بهطور کامل سرمایه گذاری کنند و استقلال نهادهایی که از قانون حمایت کرده و با فساد مبارزه میکنند را تضمین کنند. زمان آن رسیده است که مصونیت برای فساد پایان یابد".
شاخص ادراک فساد، 180 کشور و قلمرو در جهان را باتوجه به سطح فساد درک شده در بخش عمومی آنها در مقیاس صفر (بسیار فاسد) تا 100 (بسیار پاک) طبق بندی کرده است.
دانمارک با نمره 90 برای ششمین سال متوالی به عنوان پاکترین کشور جهان از فساد شناخته شده است؛ فنلاند، نیوزلند، نروژ و سنگاپور نیز به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. این کشورها همچنین به دلیل عملکرد عالی در سیستم قضایی، در میان بالاترین نمرات شاخص حاکمیت قانون نیز قرار دارند.
از سوی دیگر، کشورهای سومالی، ونزوئلا، سوریه، سودان جنوبی و یمن در قعر رتبه بندی شاخص ادراک فساد قرار گرفتهاند. تمامی این کشورها تحت تاثیر بحرانهای طولانی مدت، عمدتا درگیریهای مسلحانه قرار دارند.
امتیاز ایران نیز در این شاخص با یک پله کاهش به عدد 24 رسیده است، به طوری که آن را در میان 180 کشور حاضر در رتبه 149 قرار داده است.
شفافیت بینالملل از دولتها میخواهد تا به سیستمهای قضایی استقلال، منابع و شفافیت لازم را برای مجازات مؤثر تمام جرایم فساد و ایجاد کنترل و تعادل در قدرت بدهند. آنها همچنین باید رویهها و قوانین بهتری را برای کمک به نهادهای قضایی معرفی کنند تا از خود در برابر اعمال فاسد محافظت کنند و آنها را هدف قرار دهند.
به گفته دانیل اریکسون، مدیرعامل شفافیت بینالملل، فساد بی عدالتی اجتماعی را بدتر میکند و بر آسیب پذیرترین قشرها تأثیر می گذارد. در بسیاری از کشورها، موانع عدالت برای قربانیان فساد همچنان وجود دارد، درحالی که همه سزاوار سیستمهای حقوقی منصفانه و فراگیر هستند که در آن صدای قربانیان در هر مرحله شنیده شود و هر چیز دیگری توهین به عدالت است. / اکونومیست
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 حکومت و وضعیت استثنایی
✍️ علی احمد باوندپور
به زعم آگامبن در کتاب وضعیت استثنایی، «وضعیت فوق العاده، شرایط اضطراری، اختیارات فوق العاده، حکومت نظامی و اصل پیشوایی همگی سازوکارهای حقوقی کم و بیش مشابهیاند که از وجود ساختاری پنهان اما تعیین کننده در سیاست خبر میدهند.»
پارادایم وضعیت استثنایی؛ الگو و وضعیتی آشناست که به موجب آن حاکم قانون را «استثنائاً» و « موقتاً» به حال تعلیق در میآورد اما زور عریان آن را حفظ میکند.
انسانهای گیر افتاده در چنین نظامی به قول آگامبن نه «اسیر جنگی» و نه «زندانی» که به معنای دقیق کلمه «بازداشتی»اند.
تنهایی برهنه، وانهاده و عاری از هر شأن حقوقیای.
نظام حقوقی سیاسی هم تبدیل به یک ماشین کشتار میشود. موتور زیستسیاسی این ماشین کشتار همان وضعیت استثنایی است.
نتیجهی وضعیت اضطراری پیدایش و ایجاد«دولت امنیتی» است.
در الگوی هابزی قراردادی که قدرت و اختیارات را به حاکم تفویض می کند بر پیش فرض ترس متقابل و جنگ همه علیه همه مبتنی است: دولت آن نیرویی است که دقیقاً برای پایان بخشیدن به ترس می آید. در دولتِ امنیت اما این چارچوب وارونه میشود:
دولت دائماً بر ترس شهروندان استوار است و باید این ترس را به هر قیمتی حفظ کند، چون کارکرد اصلی و مشروعیتاش را از آن میگیرد.
میشل فوکو پیشتر نشان داده بود که وقتی واژهی «امنیت» برای اولینبار وارد گفتمان سیاسی فرانسه شد، هدفاش پیشگیری از بلایا و قحطی نبود، بلکه این بود که بگذارد بلایا و قحطی اتفاق بیفتد تا بعد بتواند ادارهشان کند و به مسیری هدایتشان کند که مفید برآورد میشد.
هدف واقعی دولت امیتی نیز نه پیشگیری از اقدامات خطرناک افراد و گروههای خطرناک، بلکه برقراری رابطهای جدید با انسانهاست که در آن کنترل فراگیر و نامحدود است.
همیشه رابطهای حساب شده بین تروریسم و دولتِ امنیت وجود دارد. دولت برای مشروعیتاش به ترس نیاز دارد. پس باید در صورت لزوم رعب و وحشت تولید کند یا دستکم مانع از تولید آن نشود. بدین ترتیب میبینیم دولتها دنبالهرو سیاست خارجی میشوند که تروریسمی را تولید میکند که باید در داخل مرزها با آن جنگید. دولتها و گروههایی که میدانیم از سازمانهای تروریستی حمایت مالی میکنند روابط دوستانه را حفظ و حتی به آنها سلاح میفروشند.
دومین نکتهای که فهماش اهمیت دارد تغییر شأن و جایگاه سیاسی شهروندان و مردم است، همان کسانی که قرار بود حاکمیت متعلق به آنان باشد. در دولتِ امنیت، گرایش مهارناپذیری به سیاستزدایی از شهروندان وجود دارد.
نکته سوم که نباید اهمیتاش را دستکم گرفت تحول ریشهای معیارهایی است که حقیقت و یقین را در حوزهی عمومی تعیین میکند.
در وضعیت عادی-دولت حق- جرم را باید با تحقیق و تفحص قضایی تصدیق کرد، حال آنکه در پارادایم امنیت باید به حرف پلیس و رسانههای وابسته به آن بسنده کرد.- یعنی همان دو مرجعی که هیچوقت چندان قابل اعتماد نبودهاند.
نفع دولت امنیت در این است که شهروندانی که باید حفاظتشان را تأمین کند در شک و تردید در مورد آنچه تهدیدشان میکند باقی بمانند، چون تردید و تهدید لازم و ملزوم یکدیگرند.
در چشمانداز امنیتی، دشمن باید در ابهام باقی بماند تا بتوان هر کسی را – چه در داخل و چه در خارج- در صورت لزوم دشمن معرفی کرد.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ علی احمد باوندپور
به زعم آگامبن در کتاب وضعیت استثنایی، «وضعیت فوق العاده، شرایط اضطراری، اختیارات فوق العاده، حکومت نظامی و اصل پیشوایی همگی سازوکارهای حقوقی کم و بیش مشابهیاند که از وجود ساختاری پنهان اما تعیین کننده در سیاست خبر میدهند.»
پارادایم وضعیت استثنایی؛ الگو و وضعیتی آشناست که به موجب آن حاکم قانون را «استثنائاً» و « موقتاً» به حال تعلیق در میآورد اما زور عریان آن را حفظ میکند.
انسانهای گیر افتاده در چنین نظامی به قول آگامبن نه «اسیر جنگی» و نه «زندانی» که به معنای دقیق کلمه «بازداشتی»اند.
تنهایی برهنه، وانهاده و عاری از هر شأن حقوقیای.
نظام حقوقی سیاسی هم تبدیل به یک ماشین کشتار میشود. موتور زیستسیاسی این ماشین کشتار همان وضعیت استثنایی است.
نتیجهی وضعیت اضطراری پیدایش و ایجاد«دولت امنیتی» است.
در الگوی هابزی قراردادی که قدرت و اختیارات را به حاکم تفویض می کند بر پیش فرض ترس متقابل و جنگ همه علیه همه مبتنی است: دولت آن نیرویی است که دقیقاً برای پایان بخشیدن به ترس می آید. در دولتِ امنیت اما این چارچوب وارونه میشود:
دولت دائماً بر ترس شهروندان استوار است و باید این ترس را به هر قیمتی حفظ کند، چون کارکرد اصلی و مشروعیتاش را از آن میگیرد.
میشل فوکو پیشتر نشان داده بود که وقتی واژهی «امنیت» برای اولینبار وارد گفتمان سیاسی فرانسه شد، هدفاش پیشگیری از بلایا و قحطی نبود، بلکه این بود که بگذارد بلایا و قحطی اتفاق بیفتد تا بعد بتواند ادارهشان کند و به مسیری هدایتشان کند که مفید برآورد میشد.
هدف واقعی دولت امیتی نیز نه پیشگیری از اقدامات خطرناک افراد و گروههای خطرناک، بلکه برقراری رابطهای جدید با انسانهاست که در آن کنترل فراگیر و نامحدود است.
همیشه رابطهای حساب شده بین تروریسم و دولتِ امنیت وجود دارد. دولت برای مشروعیتاش به ترس نیاز دارد. پس باید در صورت لزوم رعب و وحشت تولید کند یا دستکم مانع از تولید آن نشود. بدین ترتیب میبینیم دولتها دنبالهرو سیاست خارجی میشوند که تروریسمی را تولید میکند که باید در داخل مرزها با آن جنگید. دولتها و گروههایی که میدانیم از سازمانهای تروریستی حمایت مالی میکنند روابط دوستانه را حفظ و حتی به آنها سلاح میفروشند.
دومین نکتهای که فهماش اهمیت دارد تغییر شأن و جایگاه سیاسی شهروندان و مردم است، همان کسانی که قرار بود حاکمیت متعلق به آنان باشد. در دولتِ امنیت، گرایش مهارناپذیری به سیاستزدایی از شهروندان وجود دارد.
نکته سوم که نباید اهمیتاش را دستکم گرفت تحول ریشهای معیارهایی است که حقیقت و یقین را در حوزهی عمومی تعیین میکند.
در وضعیت عادی-دولت حق- جرم را باید با تحقیق و تفحص قضایی تصدیق کرد، حال آنکه در پارادایم امنیت باید به حرف پلیس و رسانههای وابسته به آن بسنده کرد.- یعنی همان دو مرجعی که هیچوقت چندان قابل اعتماد نبودهاند.
نفع دولت امنیت در این است که شهروندانی که باید حفاظتشان را تأمین کند در شک و تردید در مورد آنچه تهدیدشان میکند باقی بمانند، چون تردید و تهدید لازم و ملزوم یکدیگرند.
در چشمانداز امنیتی، دشمن باید در ابهام باقی بماند تا بتوان هر کسی را – چه در داخل و چه در خارج- در صورت لزوم دشمن معرفی کرد.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
در فوریهی۱۹۸۱ [بهمن۱۳۵۹]، در بیستوششمین کنگرهی حزب کمونیست اتحاد شوروی (اولین کنگره از زمان سقوط شاه)، برژنف رسماً سعی کرد تا با مؤمنان مذهبی از در آشتی درآید: «در این اواخر، در کشورهای خاص شرقی، شعارهای اسلامی فعالانه ترویج شده است. ما کمونیستها با اعتقادات مذهبی مردمی که به اسلام اعتقاد دارند و نیز دیگر ادیان با احترام برخورد میکنیم. مهمترین مسئله این است که نیروهایی که این یا آن شعار را سرمیدهند چه هدفی مدنظرشان است. نبرد برای آزادی را میتوان تحت شعارهای اسلام توضیح داد.»
وقتی در ژوئن[خرداد]، آیتاللّه خمینی بنیصدر را از مقام ریاستجمهوری برکنار کرد، حزب (توده) با صدور بیانیهای اعلام کرد: «چه خوب شد از دست او خلاص شدیم، بنیصدر دوست امپریالیسم بوده و خوششانس بودیم که رژیم او را پیشاز آنکه آسیب جبراننشدنی به انقلاب بزند کنار گذاشت.» در این بیانیه ابراز امیدواری شده بود که رئیسجمهور بعدی بیچونوچرا وفادار به «خطمشی امام» باشد.
از کتاب «آمادهی انقلاب: برپایی سوسیالیسم در جهان سوم»
جرمی فریدمن، کتابستان برخط
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
وقتی در ژوئن[خرداد]، آیتاللّه خمینی بنیصدر را از مقام ریاستجمهوری برکنار کرد، حزب (توده) با صدور بیانیهای اعلام کرد: «چه خوب شد از دست او خلاص شدیم، بنیصدر دوست امپریالیسم بوده و خوششانس بودیم که رژیم او را پیشاز آنکه آسیب جبراننشدنی به انقلاب بزند کنار گذاشت.» در این بیانیه ابراز امیدواری شده بود که رئیسجمهور بعدی بیچونوچرا وفادار به «خطمشی امام» باشد.
از کتاب «آمادهی انقلاب: برپایی سوسیالیسم در جهان سوم»
جرمی فریدمن، کتابستان برخط
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY