This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📣 والدین عزیز
📣📣 مدیران باشرف
این ویدئو را ببینید
اجازه ندهید کودکی دانش آموزان با این شوهای مزخرف به یغما رود.
وقتی #آموزش_ایدئولوژیک شکست می خورد برای حفظ خود دست به هر کاری می زند.
🆔 @edalatxah
📣📣 مدیران باشرف
این ویدئو را ببینید
اجازه ندهید کودکی دانش آموزان با این شوهای مزخرف به یغما رود.
وقتی #آموزش_ایدئولوژیک شکست می خورد برای حفظ خود دست به هر کاری می زند.
🆔 @edalatxah
استفاده از کودکان و #آموزش_ایدئولوژیک آنان در معاهدات حقوق بشری منع شده است و سوءاستفاده از کودکان با اهداف #بهره کشی_سیاسی_و_ایدئولوژیک نقض حقوق کودکان و به نوعی کودک آزاری است که در بسیاری موارد به لحاظ روانی تاثیر بسیار مخربی بر روی آنان خواهد داشت.
ویدئویی که به تازگی در شبکههای اجتماعی منتشر شده، کودکی را نشان میدهد که به نظر میرسد توسط اولیای خود مجاب به ساخت و نمایش ماکت بمب دست ساز شده است و خطاب به همسالان خود از گرفتن "انتقام قاسم سلیمانی" سخن میگوید.
این ویدئو واکنش منفی بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی و فعالان حقوق کودک را نسبت به عملکرد والدین این کودک به همراه داشته است.
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
ویدئویی که به تازگی در شبکههای اجتماعی منتشر شده، کودکی را نشان میدهد که به نظر میرسد توسط اولیای خود مجاب به ساخت و نمایش ماکت بمب دست ساز شده است و خطاب به همسالان خود از گرفتن "انتقام قاسم سلیمانی" سخن میگوید.
این ویدئو واکنش منفی بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی و فعالان حقوق کودک را نسبت به عملکرد والدین این کودک به همراه داشته است.
🔺🔻🔺
🆔 @edalatxah
🔴 🖊تأمّلی دربارهٔ دو مقولهٔ «جهالت» و «حماقت» و پیوند آنها با مقولهٔ «تعلیم و تربیت»
✍️ مسعود زنجانی
«آدمها نادان زاده میشوند، نه احمق. آنها توسط آموزش اشتباه احمق میشوند.»١ هیچ آدمی «احمق» زاده نمیشود، بلکه بعداً احمق «میشود»؛ در «جامعه»، در «فرهنگ»، و به طور خاص، در آن سنّت «تعلیم و تربیتی» که به او ارث میرسد. برای همین، «جهالت» میتواند وضعیتی «پیشافرهنگی» باشد، حال آنکه «حماقت» همیشه یک پدیدهٔ فرهنگی است.
شانسِ احمق شدن یا نشدنِ هر فرد، بیش از هر چیز، وابسته به سنّتِ فرهنگی او و نظام تعلیم و تربیتی است که در آن فرهنگ رواج دارد. اما باید دانست که فرهنگها و ارزشهای فرهنگی حاکم بر آنها منزّه و مقدّس نیستند. میراثِ فرهنگی، همیشه، هم شاملِ جنبهها و سویههای روشنِ آن، و هم دربردارندهٔ سایهها و سویههای تاریکِ آن است. از همین روی، هر فرهنگی اگر مُدام توسّط ناقدانِ فرهنگی موردِ سنجش و پرسش (انتقادِ فرهنگی) قرار نگیرد و هَرَس نگردد، پویایی و کارایی خود را از دست داده، آرام آرام، راکد شده و میگندد، و عملاً، مبدّل به کارخانهٔ احمقسازیِ جامعه میشود.
اگر با نیچه فلسفه را «پزشکیِ فرهنگی» و فیلسوف را «طبیبِ فرهنگ» بخوانیم و بدانیم، آنگاه میتوان گفت که هر فلسفهای بازتابِ انتقادیِ فرهنگِ زمانهٔ خود است. به عبارتِ دیگر، «فلسفه» به مثابهٔ «پزشکیِ فرهنگی»، عبارت است از انتقادِ فرهنگی، در جدّیترین و رادیکالترین شکل خود، و ارزیابی دوبارهٔ ارزشهای فرهنگی که البته، هماره، همراه با خلقِ ارزشهایی متناسب با مقتضیات و معضلاتِ زمانه است. «آفرینندگانِ بزرگ همان ویرانکنندگانِ بزرگ هستند» (نیچه)
مونتنی، اندیشمند و فیلسوفِ فرانسوی عصرِ رنسانس، در نقدِ فرهنگِ زمانهٔ خودش و ارزیابی ارزشهای آن، و به طور خاص، «عقلگراییِ افراطی» آن، انتقادهایی را مطرح میکند که نه تنها از اعتبار آنها تا امروز کاسته نشده بلکه میتوان گفت عصرِ ما، بیش از هر دورانِ دیگری، ضرورت دارد که آنها را با گوشِ جان بشنود و البته در ساحتِ عمل به جدّ بگیرد.
از نظر مونتنی، اگر در یک «فرهنگ»، به طور عام، و در یک سیستمِ «تعلیم و تربیت»، به طور خاص، آنچه به عنوان «دانش» و «تحصیلات» ارائه میشود، در راستایِ فراگیریِ «هنرِ خوب زیستن» نباشد، آنگاه، آن فرهنگ و آن نظام تعلیم و تربیت، عملاً، «بیفرهنگی» و «بیتربیتی» به بار میآورَد، تا آنجاکه دانشآموختگانِ آن، به تعبیر او، جز مُشتی «الاغهای تحصیلکرده» نخواهند بود.
از سوی دیگر، با استانداردهای ارزشی مونتنی، اگر یک نظام و نهادِ «آموزش و پرورش» این سوگیری را گم کرده باشد که «هیچ ارزشی بالاتر از زندگی و مهمترین جلوهٔ آن در زندگی انسانی، یعنی مهر و دوستی، وجود ندارد»، و به جای آن، هر ارزشِ دیگری را، حتی ارزشِ «بر حق بودن» یا «به حقیقت رسیدن»، به مثابهٔ بالاترین ارزش - برای فرد یا یک جماعت - بَرنِشاند، آنگاه اگر هزار درس و بحث دیگر تحتِ عنوان «دانش» ارائه کند، در نهایت، تنها یک ابزار فریبنده و یک بازوی اجرایی برای سیستمهای انقیاد و تحمیق در جامعه است. از نظر مونتنی، ارزشِ «حق» و «حقیقت» نسبی است، و اگر «حق» و «حقیقت» زندگی انسانها و ارزشهای انساندوستانه را تهدید کنند، آنگاه تحدیدِ (محدود ساختن) آنها ضروری است. شاید مهمترین حقیقتی که آدمی باید باور داشته باشد این است که او را، نه «حقیقت»، بلکه «عشق» است که نجات میدهد.
باری، دانش، به خودی خود، نه تنها اثباتِ خردمندی و فرزانگی نيست، بلکه میتواند نشانه و ادامهٔ سفاهت و حماقت باشد. هزارانْ هزار دانشِ غیرِضروری نمیتواند بر حماقت سرپوش بگذارد یا ماهیتِ آن را استحاله دهد. بنابراین، خردمند، دانش را نه برای دانش، بلکه برای ضرورتی فراتر از دانش میخواهد و تنها با وفاداری به آن ضرورت است که «به وقتِ معیّن» و «به قدرِ معیّن» از خرمنِ دانش خوشه میچیند. چنانکه نیچه در غروب بُتها میگوید: «بسا چیزها را هرگز نمیخواهم بدانم _ خردمندی بر دانش نیز حد میگذارد» و همانجا، در صفحاتی بعدتر، سخن گوته به شیلر را تکرار میکند که «بیزارم از دانشی که به من میآموزد، ولی من را احیاء نمیکند» [~ با من نمیآمیزد] و اینگونه از نظرگاه خود و خردمندانی چون مونتنی و گوته پرده بَرمیدارد که آن ضرورتِ فراتر از دانش، چیزی نیست جز «زندگی» که در آدمیان با پویایی و شکوفاییِ فردی جلوه مییابد.
١. برتراند راسل
منبع : کانال مکاتب فلسفی و آرا تربیتی
📌 این رویکرد را مقایسه کنید با صاحبان کرسی فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاههای ایران ، آنهایی که مدعی کرسی #پداگوژی_انتقادی هستند جرات نقد #آموزش_ایدئولوژیک را ندارند حساب امثال #جمیله_علمالهدی زن #رئیسی در دانشگاه بهشتی فلسفه تعلیم و تربیت درس میدهد مشخص است.
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
✍️ مسعود زنجانی
«آدمها نادان زاده میشوند، نه احمق. آنها توسط آموزش اشتباه احمق میشوند.»١ هیچ آدمی «احمق» زاده نمیشود، بلکه بعداً احمق «میشود»؛ در «جامعه»، در «فرهنگ»، و به طور خاص، در آن سنّت «تعلیم و تربیتی» که به او ارث میرسد. برای همین، «جهالت» میتواند وضعیتی «پیشافرهنگی» باشد، حال آنکه «حماقت» همیشه یک پدیدهٔ فرهنگی است.
شانسِ احمق شدن یا نشدنِ هر فرد، بیش از هر چیز، وابسته به سنّتِ فرهنگی او و نظام تعلیم و تربیتی است که در آن فرهنگ رواج دارد. اما باید دانست که فرهنگها و ارزشهای فرهنگی حاکم بر آنها منزّه و مقدّس نیستند. میراثِ فرهنگی، همیشه، هم شاملِ جنبهها و سویههای روشنِ آن، و هم دربردارندهٔ سایهها و سویههای تاریکِ آن است. از همین روی، هر فرهنگی اگر مُدام توسّط ناقدانِ فرهنگی موردِ سنجش و پرسش (انتقادِ فرهنگی) قرار نگیرد و هَرَس نگردد، پویایی و کارایی خود را از دست داده، آرام آرام، راکد شده و میگندد، و عملاً، مبدّل به کارخانهٔ احمقسازیِ جامعه میشود.
اگر با نیچه فلسفه را «پزشکیِ فرهنگی» و فیلسوف را «طبیبِ فرهنگ» بخوانیم و بدانیم، آنگاه میتوان گفت که هر فلسفهای بازتابِ انتقادیِ فرهنگِ زمانهٔ خود است. به عبارتِ دیگر، «فلسفه» به مثابهٔ «پزشکیِ فرهنگی»، عبارت است از انتقادِ فرهنگی، در جدّیترین و رادیکالترین شکل خود، و ارزیابی دوبارهٔ ارزشهای فرهنگی که البته، هماره، همراه با خلقِ ارزشهایی متناسب با مقتضیات و معضلاتِ زمانه است. «آفرینندگانِ بزرگ همان ویرانکنندگانِ بزرگ هستند» (نیچه)
مونتنی، اندیشمند و فیلسوفِ فرانسوی عصرِ رنسانس، در نقدِ فرهنگِ زمانهٔ خودش و ارزیابی ارزشهای آن، و به طور خاص، «عقلگراییِ افراطی» آن، انتقادهایی را مطرح میکند که نه تنها از اعتبار آنها تا امروز کاسته نشده بلکه میتوان گفت عصرِ ما، بیش از هر دورانِ دیگری، ضرورت دارد که آنها را با گوشِ جان بشنود و البته در ساحتِ عمل به جدّ بگیرد.
از نظر مونتنی، اگر در یک «فرهنگ»، به طور عام، و در یک سیستمِ «تعلیم و تربیت»، به طور خاص، آنچه به عنوان «دانش» و «تحصیلات» ارائه میشود، در راستایِ فراگیریِ «هنرِ خوب زیستن» نباشد، آنگاه، آن فرهنگ و آن نظام تعلیم و تربیت، عملاً، «بیفرهنگی» و «بیتربیتی» به بار میآورَد، تا آنجاکه دانشآموختگانِ آن، به تعبیر او، جز مُشتی «الاغهای تحصیلکرده» نخواهند بود.
از سوی دیگر، با استانداردهای ارزشی مونتنی، اگر یک نظام و نهادِ «آموزش و پرورش» این سوگیری را گم کرده باشد که «هیچ ارزشی بالاتر از زندگی و مهمترین جلوهٔ آن در زندگی انسانی، یعنی مهر و دوستی، وجود ندارد»، و به جای آن، هر ارزشِ دیگری را، حتی ارزشِ «بر حق بودن» یا «به حقیقت رسیدن»، به مثابهٔ بالاترین ارزش - برای فرد یا یک جماعت - بَرنِشاند، آنگاه اگر هزار درس و بحث دیگر تحتِ عنوان «دانش» ارائه کند، در نهایت، تنها یک ابزار فریبنده و یک بازوی اجرایی برای سیستمهای انقیاد و تحمیق در جامعه است. از نظر مونتنی، ارزشِ «حق» و «حقیقت» نسبی است، و اگر «حق» و «حقیقت» زندگی انسانها و ارزشهای انساندوستانه را تهدید کنند، آنگاه تحدیدِ (محدود ساختن) آنها ضروری است. شاید مهمترین حقیقتی که آدمی باید باور داشته باشد این است که او را، نه «حقیقت»، بلکه «عشق» است که نجات میدهد.
باری، دانش، به خودی خود، نه تنها اثباتِ خردمندی و فرزانگی نيست، بلکه میتواند نشانه و ادامهٔ سفاهت و حماقت باشد. هزارانْ هزار دانشِ غیرِضروری نمیتواند بر حماقت سرپوش بگذارد یا ماهیتِ آن را استحاله دهد. بنابراین، خردمند، دانش را نه برای دانش، بلکه برای ضرورتی فراتر از دانش میخواهد و تنها با وفاداری به آن ضرورت است که «به وقتِ معیّن» و «به قدرِ معیّن» از خرمنِ دانش خوشه میچیند. چنانکه نیچه در غروب بُتها میگوید: «بسا چیزها را هرگز نمیخواهم بدانم _ خردمندی بر دانش نیز حد میگذارد» و همانجا، در صفحاتی بعدتر، سخن گوته به شیلر را تکرار میکند که «بیزارم از دانشی که به من میآموزد، ولی من را احیاء نمیکند» [~ با من نمیآمیزد] و اینگونه از نظرگاه خود و خردمندانی چون مونتنی و گوته پرده بَرمیدارد که آن ضرورتِ فراتر از دانش، چیزی نیست جز «زندگی» که در آدمیان با پویایی و شکوفاییِ فردی جلوه مییابد.
١. برتراند راسل
منبع : کانال مکاتب فلسفی و آرا تربیتی
📌 این رویکرد را مقایسه کنید با صاحبان کرسی فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاههای ایران ، آنهایی که مدعی کرسی #پداگوژی_انتقادی هستند جرات نقد #آموزش_ایدئولوژیک را ندارند حساب امثال #جمیله_علمالهدی زن #رئیسی در دانشگاه بهشتی فلسفه تعلیم و تربیت درس میدهد مشخص است.
🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
🔴۲ هزار طلبه امسال استخدام آموزش و پرورش
🔺آیت الله سید احمد خاتمی گفت: در تفاهم نامه منعقده وزارت آموزش و پروش با حوزه علمیه قم ۲ هزار نفر از طلاب در مدارس به عنوان معلم مشغول فعالیت میشوند.
وی ادامه داد: خاموش بودن چراغ حوزههای علمیه علاوه بر اینکه ضربه به دین وارد میکند به امنیت کشور نیز ضربه میزند.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه کشور با بیان اینکه در حکم اعضای شورای حوزه علمیه آمده است که، حوزه علمیه میراث نبوت و امامت است، افزود: باید به این میراث بها داد و بدانید اساسیترین کار فرهنگی و ماندگارترین آن تربیت طلبه است.
🔴پینوشت: معلمان و فعالان صنفی، بارها در تجمعات و بیانیه های خود، #آموزش_ایدئولوژیک را نفی کرده اند.
از سوی دیگر؛ در حالیکه بسیاری از جوانان تحصیلکردهی دانشگاهی بیکار هستند و عمرشان رو به تباهی و جوانیشان رو به نابودی است، آقایان به فکر ایجاد شغل برای طلبهها هستند! این تصمیم، آینده دانشآموزان و آموزش و پرورش را به ورطه نابودی خواهد کشاند.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔺آیت الله سید احمد خاتمی گفت: در تفاهم نامه منعقده وزارت آموزش و پروش با حوزه علمیه قم ۲ هزار نفر از طلاب در مدارس به عنوان معلم مشغول فعالیت میشوند.
وی ادامه داد: خاموش بودن چراغ حوزههای علمیه علاوه بر اینکه ضربه به دین وارد میکند به امنیت کشور نیز ضربه میزند.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه کشور با بیان اینکه در حکم اعضای شورای حوزه علمیه آمده است که، حوزه علمیه میراث نبوت و امامت است، افزود: باید به این میراث بها داد و بدانید اساسیترین کار فرهنگی و ماندگارترین آن تربیت طلبه است.
🔴پینوشت: معلمان و فعالان صنفی، بارها در تجمعات و بیانیه های خود، #آموزش_ایدئولوژیک را نفی کرده اند.
از سوی دیگر؛ در حالیکه بسیاری از جوانان تحصیلکردهی دانشگاهی بیکار هستند و عمرشان رو به تباهی و جوانیشان رو به نابودی است، آقایان به فکر ایجاد شغل برای طلبهها هستند! این تصمیم، آینده دانشآموزان و آموزش و پرورش را به ورطه نابودی خواهد کشاند.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 در باب #حق_مشارکت_کودکان
پیش از این نوشتم* به همان میزان که باید دقت کنیم از کودکان در تجمعات استفاده ابزاری نکنیم نباید مانع #کنشگری و #مشارکت #آگاهانه #دانشآموزان شد.
در هر جا سنت مبارزاتی قوی است و تشکلهای مستقل در اجتماعی کردن مطالبات موفق بوده دانشآموزان را با حقوق خود آشنا نموده دانش آنان آگاه و کنشگر پرورش یافته با تفکر انتقادی بیشتر آشنا شدهاند.
دانشآموزانی که قربانی سیاستهای نئولیبرالی و دستراستی شده و فقر و فلاکت به آنان تحمیل شدهاست و در سن نوجوانی همواره در معرض رانده شدن از مدرسه هستند و پیرامون خود رنج و حرمان پدر و مادر خود را دیدهاند. بدون نیاز به تئوری درک عینی از مطالبات برابریخواهانه دارند.
روز پنجشنبه در تجمع معلمان در #مریوان شاهد حضور جمعی از دانشآموزان سابق و محصلان بودیم که بر #اتحاد_معلم_محصل برای تحقق #آموزش_رایگانوباکیفیت تاکید داشتند.
اگر در #سنندج کارگران(والدین دانشآموزان) و در مریوان دانشآموزان به جمع معلمان میپیوندند و از مطالبات صنفی و آموزش رایگان و با کیفیت دفاع میکنند حاصل پیشروی جنبش معلمان ، آگاهی و مشارکت دانشآموزان و آگاهی و #اتحادطبقاتی است.
ما باید با ظرافت و دقت با مساله حضور دانشآموزان در برنامههای اعتراضی برخورد نماییم و رعایت منافع عالیه کودکان در اولویت ما باشد. نباید شعارها و پلاکاردهایی به دست کودکان بدهیم که آنان حتی قادر نیستند آن شعارها را بخوانند. نباید بر پیشانی نوزادان شعار بچسبانیم و نباید مانند #کارناوالهای_حکومتی کودکان را شعارپیچ کنیم. در عین حال نباید مانع آگاهی، کنشگری و مشارکت دانشآموزانی شویم که در مسیر رشد و بالندگی خود درکی درست و عینی از حق و حقوق خود و والدینشان دارند. به همان میزان که نباید کودکان را وارد برخی مناقشهها نمود نباید #حق_دانستن را از آنان سلب نمود.
استقبال از حضور آگاهانه دانشآموزان دیروز و امروزی در امر مطالبهگری نه تنها در تضاد با منافع کودکان نیست بلکه زمینه رشد #تفکر_انتقادی در آنان را فراهم میکند. دانشآموزی که یاد میگیرد از حقوق خود و معلم و والدینش دفاع کند فردا به کارگر رام و آرام تبدیل نخواهد شد و تن به استثمار و ستم طبقاتی نخواهد داد.
اگر مدرسه حامل این سویههای رهاییبخش نباشد و کودکان را منتقد و پرسشگر بار نیاورد بیشک صرفا به عنوان بخشی از ابزار سرکوب ایدئولوژیک عمل خواهد کرد و ما معلمان اگر به اسلوب آموزش رهاییبخش آگاه نباشیم به بخشی از این ابزار سرکوب تبدیل خواهیم شد.
#محصل_معلم_اتحاد_اتحاد
#معلم_کارگر_اتحاد_اتحاد
#تجمع_سراسری
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#حقوق_کودکان
#آموزش_رهاییبخش
#آموزش_ایدئولوژیک
https://tttttt.me/kahimeh/715
* درمورد « مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان» در لینک زیر بخوانید 👇👇👇
https://tttttt.me/kahimeh/707
🔹🔹🔹
کانال #هیمه
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
پیش از این نوشتم* به همان میزان که باید دقت کنیم از کودکان در تجمعات استفاده ابزاری نکنیم نباید مانع #کنشگری و #مشارکت #آگاهانه #دانشآموزان شد.
در هر جا سنت مبارزاتی قوی است و تشکلهای مستقل در اجتماعی کردن مطالبات موفق بوده دانشآموزان را با حقوق خود آشنا نموده دانش آنان آگاه و کنشگر پرورش یافته با تفکر انتقادی بیشتر آشنا شدهاند.
دانشآموزانی که قربانی سیاستهای نئولیبرالی و دستراستی شده و فقر و فلاکت به آنان تحمیل شدهاست و در سن نوجوانی همواره در معرض رانده شدن از مدرسه هستند و پیرامون خود رنج و حرمان پدر و مادر خود را دیدهاند. بدون نیاز به تئوری درک عینی از مطالبات برابریخواهانه دارند.
روز پنجشنبه در تجمع معلمان در #مریوان شاهد حضور جمعی از دانشآموزان سابق و محصلان بودیم که بر #اتحاد_معلم_محصل برای تحقق #آموزش_رایگانوباکیفیت تاکید داشتند.
اگر در #سنندج کارگران(والدین دانشآموزان) و در مریوان دانشآموزان به جمع معلمان میپیوندند و از مطالبات صنفی و آموزش رایگان و با کیفیت دفاع میکنند حاصل پیشروی جنبش معلمان ، آگاهی و مشارکت دانشآموزان و آگاهی و #اتحادطبقاتی است.
ما باید با ظرافت و دقت با مساله حضور دانشآموزان در برنامههای اعتراضی برخورد نماییم و رعایت منافع عالیه کودکان در اولویت ما باشد. نباید شعارها و پلاکاردهایی به دست کودکان بدهیم که آنان حتی قادر نیستند آن شعارها را بخوانند. نباید بر پیشانی نوزادان شعار بچسبانیم و نباید مانند #کارناوالهای_حکومتی کودکان را شعارپیچ کنیم. در عین حال نباید مانع آگاهی، کنشگری و مشارکت دانشآموزانی شویم که در مسیر رشد و بالندگی خود درکی درست و عینی از حق و حقوق خود و والدینشان دارند. به همان میزان که نباید کودکان را وارد برخی مناقشهها نمود نباید #حق_دانستن را از آنان سلب نمود.
استقبال از حضور آگاهانه دانشآموزان دیروز و امروزی در امر مطالبهگری نه تنها در تضاد با منافع کودکان نیست بلکه زمینه رشد #تفکر_انتقادی در آنان را فراهم میکند. دانشآموزی که یاد میگیرد از حقوق خود و معلم و والدینش دفاع کند فردا به کارگر رام و آرام تبدیل نخواهد شد و تن به استثمار و ستم طبقاتی نخواهد داد.
اگر مدرسه حامل این سویههای رهاییبخش نباشد و کودکان را منتقد و پرسشگر بار نیاورد بیشک صرفا به عنوان بخشی از ابزار سرکوب ایدئولوژیک عمل خواهد کرد و ما معلمان اگر به اسلوب آموزش رهاییبخش آگاه نباشیم به بخشی از این ابزار سرکوب تبدیل خواهیم شد.
#محصل_معلم_اتحاد_اتحاد
#معلم_کارگر_اتحاد_اتحاد
#تجمع_سراسری
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#حقوق_کودکان
#آموزش_رهاییبخش
#آموزش_ایدئولوژیک
https://tttttt.me/kahimeh/715
* درمورد « مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان» در لینک زیر بخوانید 👇👇👇
https://tttttt.me/kahimeh/707
🔹🔹🔹
کانال #هیمه
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
هیمه
🔴 پشتیبانی دانشآموزان و دانشجویان از مطالبات صنفی معلمان در #مریوان
🔹🔹🔹
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔹🔹🔹
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔴#بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) در #محکومیت_قتل_فجیع_مونا_حیدری ، #کودک_همسر اهوازی
به نام خداوند جان و خرد
در شرایط اقتصادی اسفناک حاکم بر زندگی مردم ایران ، و در حالیکه هر روز شاهد خبرهایی از خودکشی معلمان ،کارگران بازنشستگان و دیگر اقشار فرودست جامعه هستیم ، تصاویر هولناک فاجعه اهواز ، جامعه در حال تلاطم ایرانی را با شوکی دیگر مواجه ساخت.
بنا بر آمارهای غیر رسمی دست کم شصت زن در استان خوزستان در طی دو سال گذشته قربانی قتلهای ناموسی بوده اند که در هیچ کدام از آنها عاملان جنایت مجازات نشده اند.
از طرف دیگر گسترش خشونت، فساد و بزهکاری در شرایط کنونی، به جایی رسیده است که بنا بر نظر پژوهشگران اجتماعی ، سن فحشا در دختران به دوازده سالگی و سن دزدی در پسران به هفت سالگی رسیده است.
اگر چه امروز دیگر این آمارها بخشی عینی از زندگی هر روزه مردمان این سرزمین است ، اما جنایت اهواز پرده دیگری از این انحطاط رو به گسترش را نمایان ساخت.
اینکه شوهری با سر بریده همسرش در کوچه و خیابان به اغوای تماشاگرانش بپردازد ، نمادی از یک جامعه عقب مانده نیست، به عبارت دیگر بدویت محض است.!!
این دقیقا همان چیزی است که سالها است پژوهشگران حوزه های اجتماعی و سیاسی هشدار آن را می دهند ، یعنی فروپاشی جامعه ایرانی.
📌 بر همین اساس کانون صنفی معلمان ایران(تهران) لازم می داند نکات زیر را به سمع و نظر مردم ایران و بویژه فرهنگیان شریف برساند :
یک. قتل مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست .اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود تن به ازدواج اجباری می دهد ، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود .
#قوانین_عقب_مانده_کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت ، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد .
از طرف دیگر این قوانین زن ستیزانه فرصت لازم را برای برخی مردان روان پریش فراهم می سازد که با آسودگی خاطر دست به جنایت علیه زنانی بزنند که به عنوان خواهر ، مادر یا همسر ، نخواسته اند در چارچوب باورهای ارتجاعی و سنتی حاکم زندگی کنند .
مسئولیت تداوم چنین قوانین عقب مانده ای مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران است.
دو. علاوه بر قوانین زن ستیز ، ریشه دیگر تداوم چنین جنایاتی ، فرهنگ ارتجاعی و سنت های زن ستیزانه در برخی مناطق ایران است .آنچه که بیش از هر چیز می تواند، مانع از تداوم چنین فرهنگی در نسلهای بعدی شود ، آموزش های مدرن ، نوین و انسانی است .دقیقا از همین رهگذر است که تشکلهای صنفی فرهنگیان سالهاست که نقد به #آموزش_ایدئولوژیک را جزئی از مطالبات خود بر می شمارند .از همین زاویه مسئولیت معلمان در جهت آموزش ارزشهای انسانی به کودکان مهم و تعیین کننده است .این مهم اگر چه باوجود سیطره آموزش ایدئولوژیک در مدارس ایران کاری دشوار و پر هزینه است ، با این وجود برای جلوگیری از تکرار فجایعی همچون قتل مونا حیدری لازم و ضروری است.در نتیجه وظیفه معلمان و جامعه فرهنگیان در جلوگیری از چنین فجایعی از این زاویه غیر قابل کتمان است.
سه. معلمان زن در طی یک دهه اخیر نشان داده اند که در صف مطالبه گری و حق خواهی پیشگام جنبش معلمان هستند.حضور گسترده زنان معلم در فعالیت های صنفی ، دفاع از مطالبات زنان در جامعه ایرانی را به عنوان یکی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان برجسته می سازد.در نتیجه کانون ها و انجمن های صنفی معلمان، علاوه بر اینکه به لحاظ ماهیتی موظف به مقابله با هر نوع بی عدالتی در جامعه هستند ، به لحاظ کارکردی باید نقش زنان معلم در انسجام بخشی و پیشروی جنبش معلمان را در نظر گیرند. بر این اساس مقابله با ساختار های زن ستیزانه در شرایط کنونی جامعه ایرانی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان است.
📌 در پایان کانون صنفی معلمان ایران(تهران) ضمن محکومیت قتل فجیع مونا حیدری ، کودک همسر اهوازی، و عرض تسلیت به همه زنان ایرانی که در همه این سالها زیر #فشار_قوانین_زن_ستیزانه زندگی کرده اند ، اعلام می دارد که مسئولیت مرگ مونا حیدری و دیگرانی همچون مونا، با حاکمیتی است که در تداوم ، تثبیت و اجرای این قوانین عقب مانده اصرار دارد و علاوه بر آن با گفتمان سازی حول #ارزشهای_ارتجاعی همچون ناموس و غیرت ، به دفاع از جنایتکاران می پردازد .
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
#کودک_همسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#زن_کشی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
به نام خداوند جان و خرد
در شرایط اقتصادی اسفناک حاکم بر زندگی مردم ایران ، و در حالیکه هر روز شاهد خبرهایی از خودکشی معلمان ،کارگران بازنشستگان و دیگر اقشار فرودست جامعه هستیم ، تصاویر هولناک فاجعه اهواز ، جامعه در حال تلاطم ایرانی را با شوکی دیگر مواجه ساخت.
بنا بر آمارهای غیر رسمی دست کم شصت زن در استان خوزستان در طی دو سال گذشته قربانی قتلهای ناموسی بوده اند که در هیچ کدام از آنها عاملان جنایت مجازات نشده اند.
از طرف دیگر گسترش خشونت، فساد و بزهکاری در شرایط کنونی، به جایی رسیده است که بنا بر نظر پژوهشگران اجتماعی ، سن فحشا در دختران به دوازده سالگی و سن دزدی در پسران به هفت سالگی رسیده است.
اگر چه امروز دیگر این آمارها بخشی عینی از زندگی هر روزه مردمان این سرزمین است ، اما جنایت اهواز پرده دیگری از این انحطاط رو به گسترش را نمایان ساخت.
اینکه شوهری با سر بریده همسرش در کوچه و خیابان به اغوای تماشاگرانش بپردازد ، نمادی از یک جامعه عقب مانده نیست، به عبارت دیگر بدویت محض است.!!
این دقیقا همان چیزی است که سالها است پژوهشگران حوزه های اجتماعی و سیاسی هشدار آن را می دهند ، یعنی فروپاشی جامعه ایرانی.
📌 بر همین اساس کانون صنفی معلمان ایران(تهران) لازم می داند نکات زیر را به سمع و نظر مردم ایران و بویژه فرهنگیان شریف برساند :
یک. قتل مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست .اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود تن به ازدواج اجباری می دهد ، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود .
#قوانین_عقب_مانده_کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت ، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد .
از طرف دیگر این قوانین زن ستیزانه فرصت لازم را برای برخی مردان روان پریش فراهم می سازد که با آسودگی خاطر دست به جنایت علیه زنانی بزنند که به عنوان خواهر ، مادر یا همسر ، نخواسته اند در چارچوب باورهای ارتجاعی و سنتی حاکم زندگی کنند .
مسئولیت تداوم چنین قوانین عقب مانده ای مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران است.
دو. علاوه بر قوانین زن ستیز ، ریشه دیگر تداوم چنین جنایاتی ، فرهنگ ارتجاعی و سنت های زن ستیزانه در برخی مناطق ایران است .آنچه که بیش از هر چیز می تواند، مانع از تداوم چنین فرهنگی در نسلهای بعدی شود ، آموزش های مدرن ، نوین و انسانی است .دقیقا از همین رهگذر است که تشکلهای صنفی فرهنگیان سالهاست که نقد به #آموزش_ایدئولوژیک را جزئی از مطالبات خود بر می شمارند .از همین زاویه مسئولیت معلمان در جهت آموزش ارزشهای انسانی به کودکان مهم و تعیین کننده است .این مهم اگر چه باوجود سیطره آموزش ایدئولوژیک در مدارس ایران کاری دشوار و پر هزینه است ، با این وجود برای جلوگیری از تکرار فجایعی همچون قتل مونا حیدری لازم و ضروری است.در نتیجه وظیفه معلمان و جامعه فرهنگیان در جلوگیری از چنین فجایعی از این زاویه غیر قابل کتمان است.
سه. معلمان زن در طی یک دهه اخیر نشان داده اند که در صف مطالبه گری و حق خواهی پیشگام جنبش معلمان هستند.حضور گسترده زنان معلم در فعالیت های صنفی ، دفاع از مطالبات زنان در جامعه ایرانی را به عنوان یکی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان برجسته می سازد.در نتیجه کانون ها و انجمن های صنفی معلمان، علاوه بر اینکه به لحاظ ماهیتی موظف به مقابله با هر نوع بی عدالتی در جامعه هستند ، به لحاظ کارکردی باید نقش زنان معلم در انسجام بخشی و پیشروی جنبش معلمان را در نظر گیرند. بر این اساس مقابله با ساختار های زن ستیزانه در شرایط کنونی جامعه ایرانی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان است.
📌 در پایان کانون صنفی معلمان ایران(تهران) ضمن محکومیت قتل فجیع مونا حیدری ، کودک همسر اهوازی، و عرض تسلیت به همه زنان ایرانی که در همه این سالها زیر #فشار_قوانین_زن_ستیزانه زندگی کرده اند ، اعلام می دارد که مسئولیت مرگ مونا حیدری و دیگرانی همچون مونا، با حاکمیتی است که در تداوم ، تثبیت و اجرای این قوانین عقب مانده اصرار دارد و علاوه بر آن با گفتمان سازی حول #ارزشهای_ارتجاعی همچون ناموس و غیرت ، به دفاع از جنایتکاران می پردازد .
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
#کودک_همسری
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#زن_کشی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 پاسخ وزیر آموزشوپروش به آسیبهای اجتماعی دانشآموزان که دانشآموزان را تهدید میکند؛ در تریبون عمومی اعلام نمیکنم!
🔸رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش درخصوص اینکه چند درصد دانشآموزان در معرض آسیبهای اجتماعی هستند و چه آسیبهایی آنها را تهدید میکند، بیان کرد: آسیبهای اجتماعی که دانش آموزان را تهدید میکند یا با آن درگیر هستند، در مرحله پردازش است و باید اقدامات لازم در این خصوص صورت بگیرد، اما آسیبهای دانشآموزان را هیچوقت در تریبونهای عمومی اعلام نمیکنند.
🔸وی گفت: آسیبهای اجتماعی دانشآموزان در حقیقت یک تصویری از آسیبهای جامعه است. کودکان طلاق، کودکان کار و مهاجران همه اینها در معرض آسیب هستند که آسیبهای آنها باید شناسایی و برطرف شود.
📌 #مدرسه_رهایی: وقتی بودجه آموزش و بهداشت صرف #سرکوب میشود؛ وقتی بودجه رفاهی و تفریحی صرف #جنگ_افروزی در منطقه میگردد؛ وقتی #آموزش_ایدئولوژیک بر تمام زندگی کودکان تحمیل میگردد باید منتظر انفجار آسیبهای اجتماعی باشیم.
کودکان کار، کودکان طلاق، اعتیاد کودکان و ... همه معلول سیاستهای شماست بخاطر همین #ما_میخواهیم_که_شما_نباشید.
#صنفی_سیاسی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah
🔸رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش درخصوص اینکه چند درصد دانشآموزان در معرض آسیبهای اجتماعی هستند و چه آسیبهایی آنها را تهدید میکند، بیان کرد: آسیبهای اجتماعی که دانش آموزان را تهدید میکند یا با آن درگیر هستند، در مرحله پردازش است و باید اقدامات لازم در این خصوص صورت بگیرد، اما آسیبهای دانشآموزان را هیچوقت در تریبونهای عمومی اعلام نمیکنند.
🔸وی گفت: آسیبهای اجتماعی دانشآموزان در حقیقت یک تصویری از آسیبهای جامعه است. کودکان طلاق، کودکان کار و مهاجران همه اینها در معرض آسیب هستند که آسیبهای آنها باید شناسایی و برطرف شود.
📌 #مدرسه_رهایی: وقتی بودجه آموزش و بهداشت صرف #سرکوب میشود؛ وقتی بودجه رفاهی و تفریحی صرف #جنگ_افروزی در منطقه میگردد؛ وقتی #آموزش_ایدئولوژیک بر تمام زندگی کودکان تحمیل میگردد باید منتظر انفجار آسیبهای اجتماعی باشیم.
کودکان کار، کودکان طلاق، اعتیاد کودکان و ... همه معلول سیاستهای شماست بخاطر همین #ما_میخواهیم_که_شما_نباشید.
#صنفی_سیاسی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah