"پنج دقیقه سکوت"
پنج دقیقه سکوت!
برای تمام کسانی که هرگز سکوت نکردند
کسانی که در انتخاب بین حقیقت و دروغ
چه در ادبیات و چه در زندگی
لحظه ای درنگ نکردند!
"میلان ریختر"
۱۹۴۸ چکسلواکی سابق/اسلواکی امروز
@Honare_Eterazi
#محمدحبیبی
#جعفرابراهیمی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
پنج دقیقه سکوت!
برای تمام کسانی که هرگز سکوت نکردند
کسانی که در انتخاب بین حقیقت و دروغ
چه در ادبیات و چه در زندگی
لحظه ای درنگ نکردند!
"میلان ریختر"
۱۹۴۸ چکسلواکی سابق/اسلواکی امروز
@Honare_Eterazi
#محمدحبیبی
#جعفرابراهیمی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#برای_جعفرابراهیمی
✍یک معلم بازنشسته کرمانشاهی
⭕️به پای سرو ایستاده ، از پای ننشینیم!
من #معلمم،
اما من " #جعفر ابراهیمی " نیستم !
او هم معلم است،
با حکمی که" ما " را #معلم نامیدند ، "او" هم ، #معلم است!
با همان مدارس ، با همان ادارات ، با همان وزیر و مدیر و همکاران من و تو . او هم با همان حقوقی که به من و ما می دهند، با همان حقوق ، معلم شد!
اما ما "#جعفرابراهیمی "نیستیم!
او از کدام معلمانی است که ما از آن معلم ،نیستیم؟!
از پرتاب شدن و جان دادن سرایدار، از بام مدرسه محل تدریسش ، دلش به سوی خانواده و بازماندگانش پرتاب می شود، دلنوشته ای برای آرامششان می نویسد وامیدوار به حقی که شاید به بازماندگانش بدهند یا ندهند!
او می نویسد و می گوید، اما ما ...
او به کف خیابان ، به بچه های سرگردانی که زندگی وکلاسشان ،همان کلاف سردرگم کودکان کار خیابانیست هم ،نگاه می کند. دلش ، قلبش و قلمش هم به آنجاها پرتاب می شود تا شاید سهمی از کاستن رنجشان را با آموزش های معلمیش ، عجین کند!
او " #جعفرابراهیمی "است که بخاطر این کارش، نه رتبه بندیش ارتقا می یابد و نه به حکمش ، تقدیرنامه ای افزون می گردد !
او به حقوق دریافتی اکتفا نمی کند ، دل به دریای "حقوق بشر "هم می زند ، تا به اندازه ای که حقوق شهروندانش باید ، بایسته شود و جایگاهی یابد، که باید!
برای پی گیری حقوق بشر"باید از حقوق خود و بچه هایش هم بزند ، تا شاید جامعه ای درخور نام خود و خانواده اش بیابد ."جعفر" دل شیر دارد! معلمی ،دل شیر می خواهد!
مرا به آنچه به نامم آمده راضی می کنند . به حقوقی که می گیرم راضیم کرده اند. به سرشکستگی های اجتماعی بازنشستگیم هم رضایت می دهم، زیرا
به من بازنشسته وشاغلین همکارم گفتند: اگر نمی خواهید وراضی نیستید:در مدرسه باز است ،می توانید بروید!
ما اینگونه راضی شدیم. اینگونه معلم هستیم !؟
"#جعفرابراهیمی" اما ،سوالی پرسید : آیا دخل و خرج ما معلمان ،با هم می خواند ؟ اگر پاسخ تان مثبت است ، می توانید مرا از گفتن ونفس کشیدن باز دارید؟!
هنوز کسی نگفته این دو ، برای معلمان یک اندازه است یا با هم می خواند !
نه دولتمردی، نه بی دولتی ، نه مردی ،نه نامردی ، از میانشان پاسخی نداشت و آنچه نا پاسخ بود فقط نامرادی است و ناکامی برای #معلمان ومردمان روزگار "جعفر"!
پیش از آنکه پاسخی دهند ، نفسش را، جان نفسش را به شیشه افکندند، تا اگر پرسشی هست ،فقط پاسخ پرسش مهر باشد و بس!
به او طعنه زدند که این هایی را که "جعفر" می پرسد که پرسش نیست ! این ها که کار معلمی نیست ! این ها زیاده خواهی است ،این ها خارج از قانون است، این ها در خدمت دشمنان بودن است و یا الان که وقت این حرف ها نیست، دیروز نبوده ، فردا هم نخواهد بود !
هر چه هست همان است که ما می گوییم و از شما فقط اطاعت!
آری من و ما معلمیم.با همه آنچه برای " #جعفرابراهیمی " بوده. اما جعفر...
باری او را چندین بار به خاموشی واداشتند ، به محبسه انداخته ، بارها راه نفسش را به شماره انداختند ، چندین بار گلویش را با داغی دشنه آشنا کردند!
این بی خردان چه ها نکردند که او پرسش نکند ! به رنجش زخمه ها زدند تا از همکارانش برنجد ! شاید خسته شود ، یا از معلمی به شاگردی " رام ومطیع " آرامش بکنند ! امانشد .
تا آنکه تنش ، جان شریفش به ناخوش احوالی دردی مزمن گرفتار شد . خوشحال شدند که جسمش هم خسته از تکاپو می افتد، اما غافل از افکار بلندش ، که دیگر دراختیارش نبود! بیش از این آرمان هایش ،آرزوی هر #معلم آزاده ای شده بود.
در این روزها ،که حساب دخل وخرجمان یکی نیست، در این روزها که شان و منزلتمان ، یکی نیست ، دراین وانفسایی که هیچ چیز سر جای خودش نیست ، شاید خیلی عادیست که جای معلم زندان باشد ، اما باور کنید ، که باور نکنیم :
جای #معلم زندان است؟!
می دانیم سال هاست که دیگر "یک با یک برابر نیست " !
اما بدانیم وباید که جای "جعفر " زندان نیست!
یکماه بی خبر از آن همه شور و صدا ، تنهایش گذاشته ایم ، با جاهلان و ملازمان قداره بند بیدادگاه ، با مارهای افعی هزار سر،تنهایش گذاشته ایم ، اما گرچه ما " #جعفرابراهیمی " نیستیم!اما معلمیم و رسم ما معلمان نیست که در این آوردگاه نابرابر ، تنهایش بگذاریم.
او به نام و حرمت" معلمی" به پای ما ایستاده است. ما به حرمت نام خودمان ،به قد ایستادنش بایستیم و تا رهاییش، از پای ننشینیم.
ما "جعفر ابراهیمی " نیستیم !
اما برای او که راضی به "حقارت تحمیلی به نام معلمیش "نبود ، ما هم راضی نباشیم.
ما همه معلمیم ، " #جعفرابراهیمی" یکی از ما.
🆔 @edalatxah
✍یک معلم بازنشسته کرمانشاهی
⭕️به پای سرو ایستاده ، از پای ننشینیم!
من #معلمم،
اما من " #جعفر ابراهیمی " نیستم !
او هم معلم است،
با حکمی که" ما " را #معلم نامیدند ، "او" هم ، #معلم است!
با همان مدارس ، با همان ادارات ، با همان وزیر و مدیر و همکاران من و تو . او هم با همان حقوقی که به من و ما می دهند، با همان حقوق ، معلم شد!
اما ما "#جعفرابراهیمی "نیستیم!
او از کدام معلمانی است که ما از آن معلم ،نیستیم؟!
از پرتاب شدن و جان دادن سرایدار، از بام مدرسه محل تدریسش ، دلش به سوی خانواده و بازماندگانش پرتاب می شود، دلنوشته ای برای آرامششان می نویسد وامیدوار به حقی که شاید به بازماندگانش بدهند یا ندهند!
او می نویسد و می گوید، اما ما ...
او به کف خیابان ، به بچه های سرگردانی که زندگی وکلاسشان ،همان کلاف سردرگم کودکان کار خیابانیست هم ،نگاه می کند. دلش ، قلبش و قلمش هم به آنجاها پرتاب می شود تا شاید سهمی از کاستن رنجشان را با آموزش های معلمیش ، عجین کند!
او " #جعفرابراهیمی "است که بخاطر این کارش، نه رتبه بندیش ارتقا می یابد و نه به حکمش ، تقدیرنامه ای افزون می گردد !
او به حقوق دریافتی اکتفا نمی کند ، دل به دریای "حقوق بشر "هم می زند ، تا به اندازه ای که حقوق شهروندانش باید ، بایسته شود و جایگاهی یابد، که باید!
برای پی گیری حقوق بشر"باید از حقوق خود و بچه هایش هم بزند ، تا شاید جامعه ای درخور نام خود و خانواده اش بیابد ."جعفر" دل شیر دارد! معلمی ،دل شیر می خواهد!
مرا به آنچه به نامم آمده راضی می کنند . به حقوقی که می گیرم راضیم کرده اند. به سرشکستگی های اجتماعی بازنشستگیم هم رضایت می دهم، زیرا
به من بازنشسته وشاغلین همکارم گفتند: اگر نمی خواهید وراضی نیستید:در مدرسه باز است ،می توانید بروید!
ما اینگونه راضی شدیم. اینگونه معلم هستیم !؟
"#جعفرابراهیمی" اما ،سوالی پرسید : آیا دخل و خرج ما معلمان ،با هم می خواند ؟ اگر پاسخ تان مثبت است ، می توانید مرا از گفتن ونفس کشیدن باز دارید؟!
هنوز کسی نگفته این دو ، برای معلمان یک اندازه است یا با هم می خواند !
نه دولتمردی، نه بی دولتی ، نه مردی ،نه نامردی ، از میانشان پاسخی نداشت و آنچه نا پاسخ بود فقط نامرادی است و ناکامی برای #معلمان ومردمان روزگار "جعفر"!
پیش از آنکه پاسخی دهند ، نفسش را، جان نفسش را به شیشه افکندند، تا اگر پرسشی هست ،فقط پاسخ پرسش مهر باشد و بس!
به او طعنه زدند که این هایی را که "جعفر" می پرسد که پرسش نیست ! این ها که کار معلمی نیست ! این ها زیاده خواهی است ،این ها خارج از قانون است، این ها در خدمت دشمنان بودن است و یا الان که وقت این حرف ها نیست، دیروز نبوده ، فردا هم نخواهد بود !
هر چه هست همان است که ما می گوییم و از شما فقط اطاعت!
آری من و ما معلمیم.با همه آنچه برای " #جعفرابراهیمی " بوده. اما جعفر...
باری او را چندین بار به خاموشی واداشتند ، به محبسه انداخته ، بارها راه نفسش را به شماره انداختند ، چندین بار گلویش را با داغی دشنه آشنا کردند!
این بی خردان چه ها نکردند که او پرسش نکند ! به رنجش زخمه ها زدند تا از همکارانش برنجد ! شاید خسته شود ، یا از معلمی به شاگردی " رام ومطیع " آرامش بکنند ! امانشد .
تا آنکه تنش ، جان شریفش به ناخوش احوالی دردی مزمن گرفتار شد . خوشحال شدند که جسمش هم خسته از تکاپو می افتد، اما غافل از افکار بلندش ، که دیگر دراختیارش نبود! بیش از این آرمان هایش ،آرزوی هر #معلم آزاده ای شده بود.
در این روزها ،که حساب دخل وخرجمان یکی نیست، در این روزها که شان و منزلتمان ، یکی نیست ، دراین وانفسایی که هیچ چیز سر جای خودش نیست ، شاید خیلی عادیست که جای معلم زندان باشد ، اما باور کنید ، که باور نکنیم :
جای #معلم زندان است؟!
می دانیم سال هاست که دیگر "یک با یک برابر نیست " !
اما بدانیم وباید که جای "جعفر " زندان نیست!
یکماه بی خبر از آن همه شور و صدا ، تنهایش گذاشته ایم ، با جاهلان و ملازمان قداره بند بیدادگاه ، با مارهای افعی هزار سر،تنهایش گذاشته ایم ، اما گرچه ما " #جعفرابراهیمی " نیستیم!اما معلمیم و رسم ما معلمان نیست که در این آوردگاه نابرابر ، تنهایش بگذاریم.
او به نام و حرمت" معلمی" به پای ما ایستاده است. ما به حرمت نام خودمان ،به قد ایستادنش بایستیم و تا رهاییش، از پای ننشینیم.
ما "جعفر ابراهیمی " نیستیم !
اما برای او که راضی به "حقارت تحمیلی به نام معلمیش "نبود ، ما هم راضی نباشیم.
ما همه معلمیم ، " #جعفرابراهیمی" یکی از ما.
🆔 @edalatxah
🔴فوری
#جعفرابراهیمی باقید وثیقه از زندان گوهردشت کرج آزاد شد.
#جعفرابراهیمی عضو کانون صنفی معلمان تهران و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران پس از ۳۱ روز بازداشت از بند اطلاعات زندان گوهردشت کرج با قید وثیقه آزاد شد.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#جعفرابراهیمی باقید وثیقه از زندان گوهردشت کرج آزاد شد.
#جعفرابراهیمی عضو کانون صنفی معلمان تهران و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران پس از ۳۱ روز بازداشت از بند اطلاعات زندان گوهردشت کرج با قید وثیقه آزاد شد.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
⭕️ بیانیه کانون صنفی معلمان #همدان در اعتراض به صدور احکام قضایی علیه فعالان صنفی معلمان #خراسانشمالی و ایجاد فضای امنیتی علیه فعالیتهای صنفی
به نام خداوند جان و خرد
"اعتراض مجاز اما اغتشاش ممنوع است".
این جمله و مضامینی قریب به این، بارها و بارها در اظهارات مسئولانِ طراز اول کشور در سالهای اخیر شنیده شدهاست. جملهای کاملاً روشن و همهکس فهم که نیاز به هیچ تفسیر و توضیحی ندارد.
امّا سوال مردم از مسئولان این است:
_"شما" کدام مورد از اعتراضاتِ آرام و مدنیِ مردم را پذیرفتهاید و با آن مواجههای محترمانه داشتهاید؟
_ کدام بار صدای معترضان را شنیدهاید و به خواستههای آنها رسیدگی کردهاید؟
_ کدام بار با مردمِ معترض بهعنوان شهروندانِ ذیحق و با کرامت برخورد نموده و علیه آنها پروندهسازی نکردهاید؟
در اعتراضات صنفی فرهنگیان کشور در دو دههی اخیر در تهران و استانهای سراسرِ کشور، کدام اغتشاش و آشوبگری رخ دادهاست؟
پس چرا بر خلافِ قانون، منطق، اخلاق و حتی برخلاف ادعای خودتان، پاسخِ اعتراضهای کاملاً آرام و خواستههای برحقِ آنها را با احضار، بازداشت، پروندهسازی، محاکمه، تبعید و زندان میدهید؟
_چرا چیزی را میگویید که به آن عمل نمیکنید؟
_چرا اعمالتان هم راستا با سخنانتان نیست؟
_چرا بهزعم شما اعتراض به عملکرد حاکمان در سایر کشورها امری پسندیده و در اینجا گناهی نابخشودنیاست؟
آقایان محمودبهشتی لنگرودی، اسماعیلعبدی، محمدحبیبی، عبدالرضاقنبری، رسول بداقی، علیاکبرباغانی، سیدمحمودباقری و... کدامین اغتشاش و آشوب و تخریب اموال عمومی را رقم زدهاند که به سالها زندان محکوم شدهاند؟
#اسماعیل_عبدی و #محمودبهشتی به جز دلسوزی برای فرزندان این کشور کدام گناه را مرتکب شدهاند که حتی از حقِ قانونیِ آزادی مشروط محروم هستند؟
#محمدحبیبی به کدامین گناه باید حتی در زندان نیز مغضوب شما واقع شود و به زندان بزرگ تهران منتقل شود؟
#اسکندرلطفی و #جعفرابراهیمی به جز فعالیت صنفی و پیگیری حقوق معلمان و دانشآموزان کدام جُرم نا بخشودنی را مرتکب شدهاند که علیه آنان پرونده سازی میکنید؟
و در تازهترین اقدام علیه کنشگران صنفی خراسان شمالی که خواستهی برحق و قانونیِ آنها حقوق شایسته برای فرهنگیان و آموزش برابر و رایگان برای دانشآموزانِ این سرزمین است، احکام سنگینِ حبس و شلاق و تبعید صادر نمودهاید:
▫️محمدرضارمضانزاده ۱۵ سالزندان، ۷۴ ضربه شلاق، سه میلیون جریمه نقدی
▫️حسین_رمضانپور ۷سالزندان و۷۴ ضربه شلاق
▫️حمیدرضارجایی ۴چهارسال
▫️علیفروتن ۳سالو ۸ ماه
▫️مصطفیرباطی ۳سالو ۸ ماه
▫️سعیدحقپرست ۳سالو ۸ ماه
▫️حسنجوهری ۳سالو ۸ ماه
صدور ۴۱ سال زندان برای ۷ فعال صنفی با کدام منطق سازگار است؟
کانون معلمان همدان ضمن محکوم نمودن صدور چنین آرایی برای نمایندگان صنفی معلمان، اعلام میدارد که این آرا به هیچ وجه برای خانوادهی بزرگ فرهنگیان قابل پذیرش نیست و چنین مواجههای توسط حاکمیت با اعتراضات آرام و خواستههای صنفی و برحقِ جامعهی معلمان، به موج ناامیدی، نارضایتی و بیاعتمادی عمومی به مسئولان کشور دامن خواهد زد و بر عمق شکاف بین مردم و مسئولان خواهد افزود:
چو پردهدار به شمشیر میزند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
کانون صنفی معلمان همدان
۱۱ بهمن ۱۳۹۸
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
به نام خداوند جان و خرد
"اعتراض مجاز اما اغتشاش ممنوع است".
این جمله و مضامینی قریب به این، بارها و بارها در اظهارات مسئولانِ طراز اول کشور در سالهای اخیر شنیده شدهاست. جملهای کاملاً روشن و همهکس فهم که نیاز به هیچ تفسیر و توضیحی ندارد.
امّا سوال مردم از مسئولان این است:
_"شما" کدام مورد از اعتراضاتِ آرام و مدنیِ مردم را پذیرفتهاید و با آن مواجههای محترمانه داشتهاید؟
_ کدام بار صدای معترضان را شنیدهاید و به خواستههای آنها رسیدگی کردهاید؟
_ کدام بار با مردمِ معترض بهعنوان شهروندانِ ذیحق و با کرامت برخورد نموده و علیه آنها پروندهسازی نکردهاید؟
در اعتراضات صنفی فرهنگیان کشور در دو دههی اخیر در تهران و استانهای سراسرِ کشور، کدام اغتشاش و آشوبگری رخ دادهاست؟
پس چرا بر خلافِ قانون، منطق، اخلاق و حتی برخلاف ادعای خودتان، پاسخِ اعتراضهای کاملاً آرام و خواستههای برحقِ آنها را با احضار، بازداشت، پروندهسازی، محاکمه، تبعید و زندان میدهید؟
_چرا چیزی را میگویید که به آن عمل نمیکنید؟
_چرا اعمالتان هم راستا با سخنانتان نیست؟
_چرا بهزعم شما اعتراض به عملکرد حاکمان در سایر کشورها امری پسندیده و در اینجا گناهی نابخشودنیاست؟
آقایان محمودبهشتی لنگرودی، اسماعیلعبدی، محمدحبیبی، عبدالرضاقنبری، رسول بداقی، علیاکبرباغانی، سیدمحمودباقری و... کدامین اغتشاش و آشوب و تخریب اموال عمومی را رقم زدهاند که به سالها زندان محکوم شدهاند؟
#اسماعیل_عبدی و #محمودبهشتی به جز دلسوزی برای فرزندان این کشور کدام گناه را مرتکب شدهاند که حتی از حقِ قانونیِ آزادی مشروط محروم هستند؟
#محمدحبیبی به کدامین گناه باید حتی در زندان نیز مغضوب شما واقع شود و به زندان بزرگ تهران منتقل شود؟
#اسکندرلطفی و #جعفرابراهیمی به جز فعالیت صنفی و پیگیری حقوق معلمان و دانشآموزان کدام جُرم نا بخشودنی را مرتکب شدهاند که علیه آنان پرونده سازی میکنید؟
و در تازهترین اقدام علیه کنشگران صنفی خراسان شمالی که خواستهی برحق و قانونیِ آنها حقوق شایسته برای فرهنگیان و آموزش برابر و رایگان برای دانشآموزانِ این سرزمین است، احکام سنگینِ حبس و شلاق و تبعید صادر نمودهاید:
▫️محمدرضارمضانزاده ۱۵ سالزندان، ۷۴ ضربه شلاق، سه میلیون جریمه نقدی
▫️حسین_رمضانپور ۷سالزندان و۷۴ ضربه شلاق
▫️حمیدرضارجایی ۴چهارسال
▫️علیفروتن ۳سالو ۸ ماه
▫️مصطفیرباطی ۳سالو ۸ ماه
▫️سعیدحقپرست ۳سالو ۸ ماه
▫️حسنجوهری ۳سالو ۸ ماه
صدور ۴۱ سال زندان برای ۷ فعال صنفی با کدام منطق سازگار است؟
کانون معلمان همدان ضمن محکوم نمودن صدور چنین آرایی برای نمایندگان صنفی معلمان، اعلام میدارد که این آرا به هیچ وجه برای خانوادهی بزرگ فرهنگیان قابل پذیرش نیست و چنین مواجههای توسط حاکمیت با اعتراضات آرام و خواستههای صنفی و برحقِ جامعهی معلمان، به موج ناامیدی، نارضایتی و بیاعتمادی عمومی به مسئولان کشور دامن خواهد زد و بر عمق شکاف بین مردم و مسئولان خواهد افزود:
چو پردهدار به شمشیر میزند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
کانون صنفی معلمان همدان
۱۱ بهمن ۱۳۹۸
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
🔴 صدور حکم غیبت غیرموجه برای #جعفرابراهیمی
مدیریت آپ شهرستان شهریار حکم #جعفرابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، را لغو و برای وی حکم غیبت غیرموجه صادر نموده است.
جعفر ابراهیمی ، عضو کانون صنفی معلمان، پنجم دی ماه بازداشت و به بند هشت وزارت اطلاعات زندان گوهردشت منتقل گردید و تا روز ششم بهمن در بازداشت موقت بود. به دنبال این بازداشت همکاران این فعال صنفی به صورت داوطلبانه به مدیران دبیرستانهای سرداران و بوعلی خادمآباد شهریار اعلام نمودند که آنها می توانند به عنوان مراقب امتحانات دی ماه و پس از آن به عنوان معلم تا آزادی ، در کلاس حاضر و جایگزین وی شوند اما این مدیران بدون اطلاع این موضوع به مقطع متوسطه دوم و اداره ، با درخواست اداره ، برای این فعال صنفی گزارش غیبت غیرموجه ارسال نموده و خواستار معلم جایگزین شده اند.
لازم به ذکر است غیبت ناشی از بازداشت و احضار کارمندان دولت توسط مراجع قضایی ، طبق بند (ژ) ماده 124 قانون استخدام کشوری مصداق بارز غیبت موجه است.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدیریت آپ شهرستان شهریار حکم #جعفرابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، را لغو و برای وی حکم غیبت غیرموجه صادر نموده است.
جعفر ابراهیمی ، عضو کانون صنفی معلمان، پنجم دی ماه بازداشت و به بند هشت وزارت اطلاعات زندان گوهردشت منتقل گردید و تا روز ششم بهمن در بازداشت موقت بود. به دنبال این بازداشت همکاران این فعال صنفی به صورت داوطلبانه به مدیران دبیرستانهای سرداران و بوعلی خادمآباد شهریار اعلام نمودند که آنها می توانند به عنوان مراقب امتحانات دی ماه و پس از آن به عنوان معلم تا آزادی ، در کلاس حاضر و جایگزین وی شوند اما این مدیران بدون اطلاع این موضوع به مقطع متوسطه دوم و اداره ، با درخواست اداره ، برای این فعال صنفی گزارش غیبت غیرموجه ارسال نموده و خواستار معلم جایگزین شده اند.
لازم به ذکر است غیبت ناشی از بازداشت و احضار کارمندان دولت توسط مراجع قضایی ، طبق بند (ژ) ماده 124 قانون استخدام کشوری مصداق بارز غیبت موجه است.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from کانال صنفی معلمان ایران
🔴#ذوعلم و دغدغه #کیفیت_آموزشی
#جعفرابراهیمی/ فعال صنفی
شنبه، ۲۶ بهمن ۹۸
🔹#ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گفته است «برخی معلمین ساعت زمان آموزشی خود را طی ۲-۳ روز و به صورت فشرده انجام میدهند و در نتیجه کیفیت آموزشی افت شدیدی پیدا میکند.
ما باید توجه داشته باشیم که یک معلم در واقع کارمند دولت است و باید ۴۸ ساعت در هفته کار کند.»
🔹معلمان ایران نباید این گفته رئیس سازمان پژوهش وزارتخانه را دست کم بگیرند مستقل از اینکه ذوعلم چگونه و با چه مکانیسمی در این پست حساس گماشته شده است سخنان وی را باید در راستای سیاست های کلی حاکم بر مدارس و نظام آموزشی ارزیابی نمود.
🔹مستقل از دولت ها، سیاست های حاکم بر آموزش و پرورش طی سال های اخیر، کاهش بار مسئولیت دولت/حاکمیت در عرصه ارائه خدمات آموزشی، بیثباتسازی شغل معلمی، خصوصی سازی و پولی سازی آموزش از یک سو و افزایش رویکرد ایدئولوژیک در محتوا و فرم نظام آموزشی بوده است.
🔹این سیاست های ضد آموزشی در دولتهای بعد از انقلاب با توجه به شرایط و مشخصات هر دوره همواره جریان داشته، اما می توان به مدد آمار و با اتکا بر تجربه زیسته شغل معلمی به وضوح درک نمود که در دوران احمدینژاد افول نظام آموزشی شتاب بیشتری گرفته و در دوران روحانی به اوج خود رسیده تا جایی که می توان اینک از فروپاشی نظام آموزشی سخن به میان آورد.
🔹یکی از شاخصهای اصلی فروپاشی نظام آموزشی کیفیتزدایی از نظام آموزشی و غلبه شاخصهای کمی بر شاخص های کیفی است که معلمان و دانش آموزان از جمله قربانیان اصلی این سیاستگذاری غیر آموزشی به شمار می آیند.
🔹امروز متاسفانه ما با دانشآموزانی در دوره دوم متوسطه روبرو هستیم که قادر به نوشتن و خواندن صحیح نیستند.
🔹عوامل متعددی در کیفیتبخشی به آموزش دخیل هستند که در این میان محتوای آموزشی یک شاخص مهم و تعیین کنندهاست.
🔹 بررسی و مشاهدهی تجربه دیگران(کشورهای اسکاندیناوی) نشان میدهد هر جا محتوای آموزشی با توجه به نیازهای کودکان تهیه شده، شاخصهای کیفی آموزش بهبود یافتهاست.
متاسفانه در ایران کسانی که مسئولیت تهیه محتوای کتب درسی را بر عهده دارند اغلب افراد غیرمتخصص و بیسواد هستند که این جایگاه حساس را نه به واسطه کارآمدی بلکه بخاطر برخورداری از رانت به دست آوردهاند.
🔹به خاطر همین امر، ذوعلم در یک فرار به جلو و به جای پاسخگویی در ارتباط با تهیه و توزیع کتب درسی، مسأله را وارونه جلوه میدهد و مسأله کیفیت آموزشی را به ساعات تدریس موظف معلمان گره میزند او در حالی بحث ۴۸ ساعت تدریس در هفته را وسط میکشد که در اکثر کشورهای جهان معلمان زیر سی ساعت در هفته تدریس میکنند و حتی در برخی کشورها معلمان کمتر از ۲۴ ساعت در هفته تدریس میکنند در ژاپن يک معلم تنها ۱۴ ساعت در کلاس درس به تدريس مي پردازد و ۳۰ ساعت در هفته معلمان به امور فوق برنامه و پژوهش در مدرسه میپردازند و بابت آن حقوق میگیرند.
🔹ذوعلم و سایر مدیران آموزشی ساعت تدریس معلمان را وسط کشیدهاند تا از طریق آن کمبود نیروی کار آموزشی را جبران کنند تا بتوانند بر تراکم بالای ۴۰ نفر دانشآموزان در برخی مناطق، پولی و خصوصیسازی آموزش، آمار واقعی کودکان طرد شده از مدرسه و مناسبات باندی و ایدئولوژیک در نظام آموزشی سرپوش گذارند.
🔹تا زمانی که امثال ذوعلم بر مصدر امور هستند و بدون مشارکت معلمان و دانشآموزان برای آپ تصمیمگیری میکنند سخن از کیفیت آموزشی معنا ندارد.
اگر ذوعلم واقعا دغدغه کیفیت آموزشی دارد باید سایه نامیمون خود و همپالکیهایش را از سر سازمان پژوهش و نظام آموزشی کم نماید.
🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
#جعفرابراهیمی/ فعال صنفی
شنبه، ۲۶ بهمن ۹۸
🔹#ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گفته است «برخی معلمین ساعت زمان آموزشی خود را طی ۲-۳ روز و به صورت فشرده انجام میدهند و در نتیجه کیفیت آموزشی افت شدیدی پیدا میکند.
ما باید توجه داشته باشیم که یک معلم در واقع کارمند دولت است و باید ۴۸ ساعت در هفته کار کند.»
🔹معلمان ایران نباید این گفته رئیس سازمان پژوهش وزارتخانه را دست کم بگیرند مستقل از اینکه ذوعلم چگونه و با چه مکانیسمی در این پست حساس گماشته شده است سخنان وی را باید در راستای سیاست های کلی حاکم بر مدارس و نظام آموزشی ارزیابی نمود.
🔹مستقل از دولت ها، سیاست های حاکم بر آموزش و پرورش طی سال های اخیر، کاهش بار مسئولیت دولت/حاکمیت در عرصه ارائه خدمات آموزشی، بیثباتسازی شغل معلمی، خصوصی سازی و پولی سازی آموزش از یک سو و افزایش رویکرد ایدئولوژیک در محتوا و فرم نظام آموزشی بوده است.
🔹این سیاست های ضد آموزشی در دولتهای بعد از انقلاب با توجه به شرایط و مشخصات هر دوره همواره جریان داشته، اما می توان به مدد آمار و با اتکا بر تجربه زیسته شغل معلمی به وضوح درک نمود که در دوران احمدینژاد افول نظام آموزشی شتاب بیشتری گرفته و در دوران روحانی به اوج خود رسیده تا جایی که می توان اینک از فروپاشی نظام آموزشی سخن به میان آورد.
🔹یکی از شاخصهای اصلی فروپاشی نظام آموزشی کیفیتزدایی از نظام آموزشی و غلبه شاخصهای کمی بر شاخص های کیفی است که معلمان و دانش آموزان از جمله قربانیان اصلی این سیاستگذاری غیر آموزشی به شمار می آیند.
🔹امروز متاسفانه ما با دانشآموزانی در دوره دوم متوسطه روبرو هستیم که قادر به نوشتن و خواندن صحیح نیستند.
🔹عوامل متعددی در کیفیتبخشی به آموزش دخیل هستند که در این میان محتوای آموزشی یک شاخص مهم و تعیین کنندهاست.
🔹 بررسی و مشاهدهی تجربه دیگران(کشورهای اسکاندیناوی) نشان میدهد هر جا محتوای آموزشی با توجه به نیازهای کودکان تهیه شده، شاخصهای کیفی آموزش بهبود یافتهاست.
متاسفانه در ایران کسانی که مسئولیت تهیه محتوای کتب درسی را بر عهده دارند اغلب افراد غیرمتخصص و بیسواد هستند که این جایگاه حساس را نه به واسطه کارآمدی بلکه بخاطر برخورداری از رانت به دست آوردهاند.
🔹به خاطر همین امر، ذوعلم در یک فرار به جلو و به جای پاسخگویی در ارتباط با تهیه و توزیع کتب درسی، مسأله را وارونه جلوه میدهد و مسأله کیفیت آموزشی را به ساعات تدریس موظف معلمان گره میزند او در حالی بحث ۴۸ ساعت تدریس در هفته را وسط میکشد که در اکثر کشورهای جهان معلمان زیر سی ساعت در هفته تدریس میکنند و حتی در برخی کشورها معلمان کمتر از ۲۴ ساعت در هفته تدریس میکنند در ژاپن يک معلم تنها ۱۴ ساعت در کلاس درس به تدريس مي پردازد و ۳۰ ساعت در هفته معلمان به امور فوق برنامه و پژوهش در مدرسه میپردازند و بابت آن حقوق میگیرند.
🔹ذوعلم و سایر مدیران آموزشی ساعت تدریس معلمان را وسط کشیدهاند تا از طریق آن کمبود نیروی کار آموزشی را جبران کنند تا بتوانند بر تراکم بالای ۴۰ نفر دانشآموزان در برخی مناطق، پولی و خصوصیسازی آموزش، آمار واقعی کودکان طرد شده از مدرسه و مناسبات باندی و ایدئولوژیک در نظام آموزشی سرپوش گذارند.
🔹تا زمانی که امثال ذوعلم بر مصدر امور هستند و بدون مشارکت معلمان و دانشآموزان برای آپ تصمیمگیری میکنند سخن از کیفیت آموزشی معنا ندارد.
اگر ذوعلم واقعا دغدغه کیفیت آموزشی دارد باید سایه نامیمون خود و همپالکیهایش را از سر سازمان پژوهش و نظام آموزشی کم نماید.
🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
#این_کانال_مستقل_است
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Forwarded from کانال صنفی معلمان ایران
🔴 ابلاغ حکم ده سال حبس #اسماعیلعبدی
وکیل اسماعیل عبدی از ابلاغ حکم ده سال حبس تعلیقی او خبر داد.
حسین تاج (وکیل اسماعیل عبدی) در تماس با خبرنگار ایلنا، در ارتباط با آخرین وضعیت این فعال صنفی معلمان گفت: در روزهای گذشته که برای پیگیری پرونده موکلم به اجرای احکام مراجعه کردم، متوجه شدم رای تعلیقی ده سال حبس اسماعیل عبدی مجدداً ابلاغ شده که موضوع اتهامات هم مواد 500 و 505 قانون مجازات اسلامی است.
وی افزود: امیدوارم با پیگیریهایی که صورت میدهیم، قبل از پایان حبس فعلی ایشان که مربوط به یک حکم دیگر است، آن حکم ده ساله را بلااثر بکنیم.
اسماعیل عبدی در حال گذراندن شش سال حبس خود در زندان اوین است.
📌 متاسفانه این حکم در کنار حکم اخراج #محمدحبیبی و احضار #جعفرابراهیمی نشان میدهد حاکمیت قصد ندارد فعالیت صنفی را به رسمیت بشناسد اما ۲۰ سال فعالیت صنفی نشان داده است که این حرکت که حالا به یک جنبش تبدیل شدهاست با احضار ، زندان ، اخراج و تبعید متوقف نخواهد شد.
🔹🔹🔹
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
وکیل اسماعیل عبدی از ابلاغ حکم ده سال حبس تعلیقی او خبر داد.
حسین تاج (وکیل اسماعیل عبدی) در تماس با خبرنگار ایلنا، در ارتباط با آخرین وضعیت این فعال صنفی معلمان گفت: در روزهای گذشته که برای پیگیری پرونده موکلم به اجرای احکام مراجعه کردم، متوجه شدم رای تعلیقی ده سال حبس اسماعیل عبدی مجدداً ابلاغ شده که موضوع اتهامات هم مواد 500 و 505 قانون مجازات اسلامی است.
وی افزود: امیدوارم با پیگیریهایی که صورت میدهیم، قبل از پایان حبس فعلی ایشان که مربوط به یک حکم دیگر است، آن حکم ده ساله را بلااثر بکنیم.
اسماعیل عبدی در حال گذراندن شش سال حبس خود در زندان اوین است.
📌 متاسفانه این حکم در کنار حکم اخراج #محمدحبیبی و احضار #جعفرابراهیمی نشان میدهد حاکمیت قصد ندارد فعالیت صنفی را به رسمیت بشناسد اما ۲۰ سال فعالیت صنفی نشان داده است که این حرکت که حالا به یک جنبش تبدیل شدهاست با احضار ، زندان ، اخراج و تبعید متوقف نخواهد شد.
🔹🔹🔹
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Forwarded from هیمه
🔴 #سخن_چهارم : در_باب_شورای_هماهنگی
#سخن_روز
دوستان و همکاران عزیز که سراسر کشور از اینجانب در مورد شورای هماهنگی ، اهداف و برنامه هایش سوال میپرسند در همین راستا قصد دارم در سلسله یادداشتهایی به معرفی شورا پرداخته، در همین حین به نقدها و آسیبها اشاره نمایم.
همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید #فصل_اول #اساسنامه_شورا به کلیات و اهداف شورای هماهنگی پرداخته است.
🔹#فصل اول : کلیات و اهداف
ماده ۱ - نام : شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، مجمعی صنفی، غیر سیاسی و غیر انتفاعی، متشکل از تشکلهای
صنفی فرهنگیان سراسر کشور است که در این اساسنامه اختصارا » شورای هماهنگی « نامیده می شود.
ماده ۲ - دبیرخانه مسئول دریافت، ارسال، ثبت و بایگانی تمام اسناد و مکاتبات شورای هماهنگی است. مجمع عمومی عادی در فضای
حقیقی می تواند در صورت نیاز در هر دوره مصوب نماید ریاست و دبیرخانه بر عهده یک تشکل باشد. هر دبیرخانه موظف است
تمام اسناد بایگانی را به دبیرخانه بعدی انتقال دهد.
ماده ۳ - تابعیت اعضای شورای هماهنگی : ایران.
ماده ۴ - هدف : ایجاد هماهنگی، انسجام و وحدت رویه در کلیه فعالیت های تشکل های صنفی فرهنگیان کشور در چارچوب وظایف مندرج در اساسنامه آنها.
🔹🔹نقطه قوت
فصل اول نشان میدهد در جایی که امکان تشکلیابی مستقل سراسری از فرهنگیان سلب شدهاست شورای هماهنگی قادر است برنامهها و کنشهای سراسری و قانونی در ایران داشته و مطالبات اکثریت معلمان را نمایندگی نماید.
پس ضروری است برای گستراندن چتر شورا در هر استان و هر شهر تشکلهای صنفی مستقل شکل بگیرند.
🔹🔹 برخی نقدها و آسیبها
همانطور که ملاحظه میشود اعضای شورا افراد نیستند بلکه شورای هماهنگی از تشکل های صنفی تشکیل شده است پس اگر کسی عضو تشکل صنفی باشد و آن تشکل عضو شورا در این صورت آن فرد با واسطه عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران است.
پس وظیفه تشکل های عضو شوراست که تشکیلات خود را با عضوگیری از فرهنگیان شاغل و بازنشسته منسجم و قوی نمایند تا بتوانند حمایت بدنه معلمان را در پیگیری مطالبات صنفی و آموزشی به همراه داشته باشند.
با تمام مشکلاتی که امروز تشکل یابی مستقل دارد اما برخی از کاستی ها نتیجه عملکرد ناصواب برخی فعالان در برخی تشکلهای صنفی است.
متاسفانه برخی تشکل های عضو شورای هماهنگی در منطقه و استان خود هیچ فعالیت صنفی و آموزشی ندارند آنها حتی در مورد هفته معلم یا شروع سال تحصیلی اعلام موضع نمی کنند و تمام هویت خود را از طریق عضویت در شورا کسب مینمایند در این میان تعدادی از این تشکل ها حتی مصوبات شورا را اجرا نمیکنند.
🔹🔹🔹#راهکار خروج از این دور باطل این است که در اساسنامه و آیین نامه شورا تمهیداتی اندیشیده شود تا تشکلهای عضو نسبت به بدنه خود پاسخگو باشند.
#جعفرابراهیمی
بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
📌 لینک ارتباط :
🔹🔹🔹
جهت ارتباط با #بازرس_شورا لطفا به آی دی زیر پیام دهید :
🆔 @JEAzandaryani
https://tttttt.me/kahimeh/563
#سخن_روز
دوستان و همکاران عزیز که سراسر کشور از اینجانب در مورد شورای هماهنگی ، اهداف و برنامه هایش سوال میپرسند در همین راستا قصد دارم در سلسله یادداشتهایی به معرفی شورا پرداخته، در همین حین به نقدها و آسیبها اشاره نمایم.
همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید #فصل_اول #اساسنامه_شورا به کلیات و اهداف شورای هماهنگی پرداخته است.
🔹#فصل اول : کلیات و اهداف
ماده ۱ - نام : شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، مجمعی صنفی، غیر سیاسی و غیر انتفاعی، متشکل از تشکلهای
صنفی فرهنگیان سراسر کشور است که در این اساسنامه اختصارا » شورای هماهنگی « نامیده می شود.
ماده ۲ - دبیرخانه مسئول دریافت، ارسال، ثبت و بایگانی تمام اسناد و مکاتبات شورای هماهنگی است. مجمع عمومی عادی در فضای
حقیقی می تواند در صورت نیاز در هر دوره مصوب نماید ریاست و دبیرخانه بر عهده یک تشکل باشد. هر دبیرخانه موظف است
تمام اسناد بایگانی را به دبیرخانه بعدی انتقال دهد.
ماده ۳ - تابعیت اعضای شورای هماهنگی : ایران.
ماده ۴ - هدف : ایجاد هماهنگی، انسجام و وحدت رویه در کلیه فعالیت های تشکل های صنفی فرهنگیان کشور در چارچوب وظایف مندرج در اساسنامه آنها.
🔹🔹نقطه قوت
فصل اول نشان میدهد در جایی که امکان تشکلیابی مستقل سراسری از فرهنگیان سلب شدهاست شورای هماهنگی قادر است برنامهها و کنشهای سراسری و قانونی در ایران داشته و مطالبات اکثریت معلمان را نمایندگی نماید.
پس ضروری است برای گستراندن چتر شورا در هر استان و هر شهر تشکلهای صنفی مستقل شکل بگیرند.
🔹🔹 برخی نقدها و آسیبها
همانطور که ملاحظه میشود اعضای شورا افراد نیستند بلکه شورای هماهنگی از تشکل های صنفی تشکیل شده است پس اگر کسی عضو تشکل صنفی باشد و آن تشکل عضو شورا در این صورت آن فرد با واسطه عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران است.
پس وظیفه تشکل های عضو شوراست که تشکیلات خود را با عضوگیری از فرهنگیان شاغل و بازنشسته منسجم و قوی نمایند تا بتوانند حمایت بدنه معلمان را در پیگیری مطالبات صنفی و آموزشی به همراه داشته باشند.
با تمام مشکلاتی که امروز تشکل یابی مستقل دارد اما برخی از کاستی ها نتیجه عملکرد ناصواب برخی فعالان در برخی تشکلهای صنفی است.
متاسفانه برخی تشکل های عضو شورای هماهنگی در منطقه و استان خود هیچ فعالیت صنفی و آموزشی ندارند آنها حتی در مورد هفته معلم یا شروع سال تحصیلی اعلام موضع نمی کنند و تمام هویت خود را از طریق عضویت در شورا کسب مینمایند در این میان تعدادی از این تشکل ها حتی مصوبات شورا را اجرا نمیکنند.
🔹🔹🔹#راهکار خروج از این دور باطل این است که در اساسنامه و آیین نامه شورا تمهیداتی اندیشیده شود تا تشکلهای عضو نسبت به بدنه خود پاسخگو باشند.
#جعفرابراهیمی
بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
📌 لینک ارتباط :
🔹🔹🔹
جهت ارتباط با #بازرس_شورا لطفا به آی دی زیر پیام دهید :
🆔 @JEAzandaryani
https://tttttt.me/kahimeh/563
Telegram
هیمه
🔴#بیانیه جمعی از معلمان کشور در حمایت از #جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران
🔹بر اساس خبر کار شده در کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران آقای #جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان روز یکشنبه ٩ آبان ماه به دادگاه احضار شده است.
🔹پروسه احضار، دادرسی و اتهام های واهی و بی اساس که فعالین صنفی با آن روبرو می شوند، چنانچه دریک سیستم قضایی مستقل و غیروابسته به قدرت سیاسی باشد، به جای مجرم نشان دادن این فعالین، از تلاشها و فعالیتهای آنها قدردانی می شد، اما برون داد و خروجی اینچنین دادرسی هایی، زندان، اخراج، تبعید، انفصال و بازنشستگی اجباری معلمان و کنشگران صادقی است که دغدغه آنها ایجاد فرصت های برابر آموزشی، عدالت اجتماعی و توسعه همه جانبه یگانه نهاد متولی تعلیم وتربیت کشور می باشد.
🔹#جعفرابراهیمی معلم و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران از جمله کنشگرانی است که دلسوزانه برای ارتقاء و کیفیت آموزش و بهبود معیشت هم صنفانش در کانون صنفی و همراه با دیگر معلمان از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است و در راستای تحقق اهداف متعالی آموزش و پرورش منتقد سیاستهای پولی کردن آموزش، تبعیض و نابرابری و برخورداری همه کودکان از آموزشی رایگان و باکیفیت می باشد.
🔹در ادامه سیاستهای حاکمیت و تشدید فشار بر فعالین صنفی و مدنی، نهادهای امنیتی همچنان برای سرکوب هرگونه صدای عدالتخواهی در جامعه و بخصوص کنشگران فرهنگی گوی سبقت را از هم می ربایند.
🔹تداوم فشار بر فعالین صنفی و مدنی به جهت ایجاد رعب و وحشت و محدود سازی مطالبه گری شیوه ای منسوخ برای خاموش کردن هرگونه صدای عدالتخواهی است.
🔹در چنین شرایطی که آحاد مردم با شدیدترین مشکلات اقتصادی، اجتماعی مواجه هستند و صدای اعتراض و نارضایتی عمومی هر روز درجای جای کشور بیشتر می گردد، سرکوب و تلاش برای خاموش نمودن فریادهای معترضین تنها پاک کردن صورت مسئله است.
🔹کنشگران و فعالین صنفی معلمان راهی جز مطالبه گری قانونمند برای تحقق مطالبات مغفول مانده خویش ندارند، لازم به ذکراست، تهدید، ارعاب و وحشت و پرونده سازی با اتهام های بی پایه و اساس نمی تواند مانعی در جهت به محاق بردن مطالبه گری در جنبش بزرگ معلمان باشد.
🔹مطالبه گری در جنبش معلمان هیچگاه بر پایه اتکاء به فرد یا افراد نمی باشد.
بنابراین لازم است حاکمیت و نهادهای امنیتی تحت امر به جای پرونده سازی برای فعالین فرهنگی، به خواست های مشروع و قانونی مطالبه گران جامه عمل بپوشانند.
🔹در پایان ما جمعی از معلمان و فعالین صنفی حمایت کامل و قاطع خود را از همکارمان #جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران اعلام می داریم و خواستار پایان دادن به پرونده سازی نهادهای امنیتی برای ایشان و همه کنشگران صنفی و مدنی هستیم.
📌جمعی از معلمان و فعالین صنفی ومدنی سراسر کشور
۱۴۰۰/۰۸/۰۹
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔹بر اساس خبر کار شده در کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران آقای #جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان روز یکشنبه ٩ آبان ماه به دادگاه احضار شده است.
🔹پروسه احضار، دادرسی و اتهام های واهی و بی اساس که فعالین صنفی با آن روبرو می شوند، چنانچه دریک سیستم قضایی مستقل و غیروابسته به قدرت سیاسی باشد، به جای مجرم نشان دادن این فعالین، از تلاشها و فعالیتهای آنها قدردانی می شد، اما برون داد و خروجی اینچنین دادرسی هایی، زندان، اخراج، تبعید، انفصال و بازنشستگی اجباری معلمان و کنشگران صادقی است که دغدغه آنها ایجاد فرصت های برابر آموزشی، عدالت اجتماعی و توسعه همه جانبه یگانه نهاد متولی تعلیم وتربیت کشور می باشد.
🔹#جعفرابراهیمی معلم و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران از جمله کنشگرانی است که دلسوزانه برای ارتقاء و کیفیت آموزش و بهبود معیشت هم صنفانش در کانون صنفی و همراه با دیگر معلمان از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است و در راستای تحقق اهداف متعالی آموزش و پرورش منتقد سیاستهای پولی کردن آموزش، تبعیض و نابرابری و برخورداری همه کودکان از آموزشی رایگان و باکیفیت می باشد.
🔹در ادامه سیاستهای حاکمیت و تشدید فشار بر فعالین صنفی و مدنی، نهادهای امنیتی همچنان برای سرکوب هرگونه صدای عدالتخواهی در جامعه و بخصوص کنشگران فرهنگی گوی سبقت را از هم می ربایند.
🔹تداوم فشار بر فعالین صنفی و مدنی به جهت ایجاد رعب و وحشت و محدود سازی مطالبه گری شیوه ای منسوخ برای خاموش کردن هرگونه صدای عدالتخواهی است.
🔹در چنین شرایطی که آحاد مردم با شدیدترین مشکلات اقتصادی، اجتماعی مواجه هستند و صدای اعتراض و نارضایتی عمومی هر روز درجای جای کشور بیشتر می گردد، سرکوب و تلاش برای خاموش نمودن فریادهای معترضین تنها پاک کردن صورت مسئله است.
🔹کنشگران و فعالین صنفی معلمان راهی جز مطالبه گری قانونمند برای تحقق مطالبات مغفول مانده خویش ندارند، لازم به ذکراست، تهدید، ارعاب و وحشت و پرونده سازی با اتهام های بی پایه و اساس نمی تواند مانعی در جهت به محاق بردن مطالبه گری در جنبش بزرگ معلمان باشد.
🔹مطالبه گری در جنبش معلمان هیچگاه بر پایه اتکاء به فرد یا افراد نمی باشد.
بنابراین لازم است حاکمیت و نهادهای امنیتی تحت امر به جای پرونده سازی برای فعالین فرهنگی، به خواست های مشروع و قانونی مطالبه گران جامه عمل بپوشانند.
🔹در پایان ما جمعی از معلمان و فعالین صنفی حمایت کامل و قاطع خود را از همکارمان #جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران اعلام می داریم و خواستار پایان دادن به پرونده سازی نهادهای امنیتی برای ایشان و همه کنشگران صنفی و مدنی هستیم.
📌جمعی از معلمان و فعالین صنفی ومدنی سراسر کشور
۱۴۰۰/۰۸/۰۹
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
💠 #بیانیه
🔹#بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) در اعتراض به #محرومیت #جعفرابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران #از_داشتن_وکیل در دادگاه
به نام خداوند جان و خرد
روز چهارشنبه ۱۹ آبان، جعفر ابراهیمی، عضو کانون صنفی معلمان و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران برای مطالعه پرونده خود جهت شرکت در دادگاه به تاریخ ۲۶ آبان به شعبه چهارم دادگاه انقلاب کرج مراجعه کرد، اما قاضی پرونده بامطالعه پرونده مخالفت و به وی اعلام میکند که وکیل میتواند برای مطالعه پرونده و خواندن کیفرخواست اقدام نماید. اما هنگامیکه روز شنبه، ۲۲ آبان، این فعال صنفی به همراه وکیل شریف خود آقای مهدی بزرگی به دادگاه مراجعه نمودند، قاضی نهتنها به وکیل اجازه مطالعه پرونده را نمیدهد بلکه در حضور متهم اعلام میکند که بنا بر تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی آقای ابراهیمی حق ندارد وکیل انتخابی داشته باشد؛ و در صورت نیاز به وکیل باید آن را از بین وکلای موسوم به وکلای تبصره ماده ۴۸ که مورد تأیید قوه قضاییه است، انتخاب نماید.
بازرس شورای هماهنگی به خاطر تاکید بر حق خود مبنی برداشتن وکیل بنا بر اصل ۳۵ قانون اساسی، پیشنهاد دادگاه را که با حقوق شهروندی در تضاد آشکار است، نپذیرفت و حالا در صورت حضور باید بدون وکیل در دادگاه حاضر شود.
درحالیکه کیفرخواست به وی ابلاغ نشده است و معلوم نیست ایشان بنا بر کدام مواد قانونی و مستندات با اتهاماتی تکراری برای تقریبا همه فعالان مدنی شامل «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت کشور» روبرو است.
وقتی متهم از حق اولیه داشتن وکیل و مطالعه پرونده محروم میشود، واضح است برگزاری چنین دادگاهی -آن هم به صورت غیرعلنی- و رأی صادره آن به لحاظ عادلانه بودن و رعایت اصول آیین دادرسی، مورد تردید جدی باشد؛ مصداق بارز دادرسی ناعادلانه و غیرقانونی تلقی شود.
تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی در مخالفت آشکار با قوانین بالادستی ازجمله ماده ۳۵ قانون اساسی است و بارها مورد اعتراض وکلا و حقوقدانهای مستقل قرارگرفته است. این تبصره بهصورت استثنا بر این تاکید دارد که «متهمان در شرایط خاص در مرحله دادسرا و بازپرسی فقط میتوانند از وکلای خاص استفاده نمایند و حق انتخاب هر وکیلی را ندارند»، بنابراین حتی در صورت پذیرش این تبصره هم پرونده جعفر ابراهیمی در این مرحله مصداق چنین محدودیتی، نمیشود. چراکه این تبصره در مرحله دادگاه وجاهت قانونی ندارد. با اینحال قاضی شعبه چهارم به این استدلال قانونی وکیل محترم آقای ابراهیمی توجه ننموده و بر تصمیم خود مبنی بر نپذیرفتن وکیل حتی در مرحله دادگاه پافشاری مینماید.
برای کسانی که با قانون آشنایی دارند واضح است که این تصمیم قاضی با اصول دادرسی عادلانه بهخصوص اصول ۳۴ ،۳۵ ، ۱۵۹ و ۱۵۶ قانون اساسی و مواد ۲، ۳، ۴، ۵، ۶ و ۷ قانون آیین دادرسی کیفری و ماده ۵۶ منشور حقوق شهروندی منافات دارد و عدم اجازه به متهم و وکلای وی در تضاد آشکار با ماده ۳۵۱ آیین دادرسی کیفری است و ناقض حقوق متهم است. لذا برگزاری دادگاه با چنین ویژگیهایی وجاهت قانونی ندارد و رأی احتمالی صادره دارای ایراد اساسی و غیرقابلقبول خواهد بود.
🔺 کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن اعتراض به پروندهسازی و احکام ظالمانه زندان و اخراج علیه معلمان، به این تصمیم و عملکرد نادرست و غیرقانونی قاضی اعتراض مینماید. همانطور که پیشتر دیدیم اگر جعفر ابراهیمی از حق داشتن وکیل و مطالعه پرونده برخوردار باشد مانند دادگاه ۹ آبان از اتهامات انتسابی تبرئه خواهد شد. اصولاً جعفر ابراهیمی مانند سایر فعالان صنفی جرمی مرتکب نشده است که مستحق مجازات باشد وی برای اعتلای آموزشوپرورش و تحقق مطالبات معلمان و دفاع از حقوق دانش آموزان فعالیت میکند اما نهادهای امنیتی و قضایی همچنان با مشت آهنین با فعالان صنفی برخورد نموده به پروندهسازی بسنده نکرده و حقوق متهم را اینگونه تضییع میکنند.
🔺 ازنظر کانون صنفی معلمان عملکرد قاضی مصداق بارز بدعت در امر دادرسی است و باید در برابر این قانونشکنیها ایستادگی نمود؛ لذا از مقامات قضایی استان البرز انتظار میرود نسبت به این بدعت واکنش نشان داده و ایجاد شرایط قانونی برای دفاع آقای ابراهیمی در دادگاه را فراهم نمایند. کانون صنفی از سایر نهادهای صنفی و مدنی بهخصوص نهادهای مدافع حقوق بشر و حقوقدانهای مستقل درخواست مینماید با واکنش مناسب در برابر این بدعت غیرقانونی بایستند و مانع تبدیل آن به یکرویه غلط گردند. در پایان کانون صنفی معلمان ضمن حمایت دوباره از این عضو خود، خواهان تبرئه وی و مختومه شدن پرونده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۲۵ آبان ۱۴۰۰
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالتخواه
🔹#بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) در اعتراض به #محرومیت #جعفرابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران #از_داشتن_وکیل در دادگاه
به نام خداوند جان و خرد
روز چهارشنبه ۱۹ آبان، جعفر ابراهیمی، عضو کانون صنفی معلمان و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران برای مطالعه پرونده خود جهت شرکت در دادگاه به تاریخ ۲۶ آبان به شعبه چهارم دادگاه انقلاب کرج مراجعه کرد، اما قاضی پرونده بامطالعه پرونده مخالفت و به وی اعلام میکند که وکیل میتواند برای مطالعه پرونده و خواندن کیفرخواست اقدام نماید. اما هنگامیکه روز شنبه، ۲۲ آبان، این فعال صنفی به همراه وکیل شریف خود آقای مهدی بزرگی به دادگاه مراجعه نمودند، قاضی نهتنها به وکیل اجازه مطالعه پرونده را نمیدهد بلکه در حضور متهم اعلام میکند که بنا بر تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی آقای ابراهیمی حق ندارد وکیل انتخابی داشته باشد؛ و در صورت نیاز به وکیل باید آن را از بین وکلای موسوم به وکلای تبصره ماده ۴۸ که مورد تأیید قوه قضاییه است، انتخاب نماید.
بازرس شورای هماهنگی به خاطر تاکید بر حق خود مبنی برداشتن وکیل بنا بر اصل ۳۵ قانون اساسی، پیشنهاد دادگاه را که با حقوق شهروندی در تضاد آشکار است، نپذیرفت و حالا در صورت حضور باید بدون وکیل در دادگاه حاضر شود.
درحالیکه کیفرخواست به وی ابلاغ نشده است و معلوم نیست ایشان بنا بر کدام مواد قانونی و مستندات با اتهاماتی تکراری برای تقریبا همه فعالان مدنی شامل «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت کشور» روبرو است.
وقتی متهم از حق اولیه داشتن وکیل و مطالعه پرونده محروم میشود، واضح است برگزاری چنین دادگاهی -آن هم به صورت غیرعلنی- و رأی صادره آن به لحاظ عادلانه بودن و رعایت اصول آیین دادرسی، مورد تردید جدی باشد؛ مصداق بارز دادرسی ناعادلانه و غیرقانونی تلقی شود.
تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی در مخالفت آشکار با قوانین بالادستی ازجمله ماده ۳۵ قانون اساسی است و بارها مورد اعتراض وکلا و حقوقدانهای مستقل قرارگرفته است. این تبصره بهصورت استثنا بر این تاکید دارد که «متهمان در شرایط خاص در مرحله دادسرا و بازپرسی فقط میتوانند از وکلای خاص استفاده نمایند و حق انتخاب هر وکیلی را ندارند»، بنابراین حتی در صورت پذیرش این تبصره هم پرونده جعفر ابراهیمی در این مرحله مصداق چنین محدودیتی، نمیشود. چراکه این تبصره در مرحله دادگاه وجاهت قانونی ندارد. با اینحال قاضی شعبه چهارم به این استدلال قانونی وکیل محترم آقای ابراهیمی توجه ننموده و بر تصمیم خود مبنی بر نپذیرفتن وکیل حتی در مرحله دادگاه پافشاری مینماید.
برای کسانی که با قانون آشنایی دارند واضح است که این تصمیم قاضی با اصول دادرسی عادلانه بهخصوص اصول ۳۴ ،۳۵ ، ۱۵۹ و ۱۵۶ قانون اساسی و مواد ۲، ۳، ۴، ۵، ۶ و ۷ قانون آیین دادرسی کیفری و ماده ۵۶ منشور حقوق شهروندی منافات دارد و عدم اجازه به متهم و وکلای وی در تضاد آشکار با ماده ۳۵۱ آیین دادرسی کیفری است و ناقض حقوق متهم است. لذا برگزاری دادگاه با چنین ویژگیهایی وجاهت قانونی ندارد و رأی احتمالی صادره دارای ایراد اساسی و غیرقابلقبول خواهد بود.
🔺 کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن اعتراض به پروندهسازی و احکام ظالمانه زندان و اخراج علیه معلمان، به این تصمیم و عملکرد نادرست و غیرقانونی قاضی اعتراض مینماید. همانطور که پیشتر دیدیم اگر جعفر ابراهیمی از حق داشتن وکیل و مطالعه پرونده برخوردار باشد مانند دادگاه ۹ آبان از اتهامات انتسابی تبرئه خواهد شد. اصولاً جعفر ابراهیمی مانند سایر فعالان صنفی جرمی مرتکب نشده است که مستحق مجازات باشد وی برای اعتلای آموزشوپرورش و تحقق مطالبات معلمان و دفاع از حقوق دانش آموزان فعالیت میکند اما نهادهای امنیتی و قضایی همچنان با مشت آهنین با فعالان صنفی برخورد نموده به پروندهسازی بسنده نکرده و حقوق متهم را اینگونه تضییع میکنند.
🔺 ازنظر کانون صنفی معلمان عملکرد قاضی مصداق بارز بدعت در امر دادرسی است و باید در برابر این قانونشکنیها ایستادگی نمود؛ لذا از مقامات قضایی استان البرز انتظار میرود نسبت به این بدعت واکنش نشان داده و ایجاد شرایط قانونی برای دفاع آقای ابراهیمی در دادگاه را فراهم نمایند. کانون صنفی از سایر نهادهای صنفی و مدنی بهخصوص نهادهای مدافع حقوق بشر و حقوقدانهای مستقل درخواست مینماید با واکنش مناسب در برابر این بدعت غیرقانونی بایستند و مانع تبدیل آن به یکرویه غلط گردند. در پایان کانون صنفی معلمان ضمن حمایت دوباره از این عضو خود، خواهان تبرئه وی و مختومه شدن پرونده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۲۵ آبان ۱۴۰۰
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالتخواه
🔴 مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان
✍ #جعفرابراهیمی ، معلم و عضو انجمن یاری کودکان
با تعمیق مطالبات معلمان و فراگیر شدن اعتراضات صنفی، اشکال مختلفی از مطالبهگری ظهور کردهاست به عنوان نمونه معلمان شاعر مطالبات را به نظم در میآورند یا حتی فراخوان را به صورت شعر میسرایند این خلاقیتها جای بسی خوشحالی دارد.
اینکه برخی زنان یا مردان معلم مجبورند با کودکان خود در برنامههای اعتراضی شرکت کنند نشان از تعهد آنان برای مطالبهگری است اما اگر کودک به وسیلهای برای تبلیغ و مطالبهگری و نوعی مظلومنمایی گردد امری نادرست است.
به عنوان نمونه برخی همکاران برای بیان مطالبات از کودکان خود یا دانشآموزان استفاده میکنند. مثلا بر روی پیشانی یک کودک خردسال شعار میچسبانند یا یک خواسته را نوشته به دست کودک میدهند از آن عکس میگیرند نوشتهای که کودک اصلا هیچ درکی از آن ندارد یا برخی، کودکان را تشویق میکنند که متنی اعتراضی را بخوانند و سپس در فضای مجازی منتشر میکنند متنی که کودک در نوشتن آن نقشی ندارد و حتی به سختی روخوانی میکند.
این قبیل کارها با هر نیت خوبی هم انجام شود نادیده گرفتن حقوق کودکان است. صرف پدر و مادر بودن یا معلم بودن این حق را به ما نمیدهد که از کودکان برای اهداف خود به عنوان وسیله تبلیغی استفاده کنیم اگر ما یک بار پیماننامه حقوق کودک را خوانده باشیم میدانیم این استفادهها در تضاد با حقوق کودکان است.
متاسفانه برخی فعالان صنفی بدون توجه به حق و حقوق کودکی این تصاویر را بازنشر میکنند در این میان برخی از این افراد کسانی هستند که در جای دیگر به درستی سواستفاده از کودکان در مراسمهای مذهبی را به نقد میکشند ولی اینجا خود به عنصر ناقض حقوق کودکان تبدیل میگردند. همانطور که استفاده از کودکان در صنعت مد، در جنگ و در کارناوالهای مذهبی و حکومتی مردود و نوعی سواستفاده است، قرار دادن کودکان در میان کنشی که حق انتخاب ندارند، نوعی سواستفاده است.
البته این مساله و نقد صرفا متوجه فعالان صنفی معلمان نیست متاسفانه فعالان کارگری و حتی برخی مدعیان حقوق بشر از عکس کودکان برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند.
یکی از سوژه هایی که برخی فعالان حوزههای مختلف از آنها برای تحقق اهداف خود و تبلیغ استفاده میکنند، کودکان زندانیان سیاسی و مدنی است. اگر گشت و گذاری در فضای مجازی داشته باشیم متوجه میشویم که عکس و ویدئوی کودکان زیادی در شرایط گوناگون و برخی مواقع نامناسب وجود دارد و معلوم نیست کودکی که انتخاب نکرده در این عکس و فیلمها باشد، فردا با دیدن عکس خود در شرایط خاص دچار چه حالتی خواهد شد و چه حسی در او به وجود خواهد آمد.
اما شاید برخی این مساله را مطرح کنند که کودکانی هستند که خودشان میخواهند در این برنامهها و مراسمها حضور داشته باشند یا کنجکاو هستند که بدانند. آیا ما باید مانع آنها شویم؟
به زعم نگارنده ما همانگونه که حق نداریم از کودکان بهرهبرداری کنیم نباید مانع دانستن و مشارکت آنان شویم. بسیاری از دانشآموزان دوره متوسطه دوم، کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند و بسیاری از آنان امروز به مدد شبکههای اجتماعی درکی متفاوت از نسلهای قبل نسبت به مسائل پیرامون و حقوق خود دارند و نسبت به برخی از حقوق خود آگاه هستند حال اگر این کودکان یک کار فردی یا جمعی در راستای منافع خود انجام دهند مانند اعتراض به امتحانات حضوری در شرایط کرونایی، نه تنها نباید سانسور شوند بلکه باید مورد حمایت قرار بگیرند یا اگر کودکانی بنابر رشد و آگاهی خود فقر خانوادگی خود را ناشی از دستمزد پایین مادر یا پدر بداند و به آن اعتراض کند هیچ کس حق ندارد مانع عمل آنان شود. اینجا مساله مهم آن است که به استقلال فکری و تصمیم و عمل کودک احترام بگذاریم هر چند موافق نباشیم.
مساله حمایت دانشآموزان از معلمان خود وقتی قابل دفاع است که کودکان به اجبار یا با تشویق و تحریک دیگران همراه نباشد و الا اگر کودکی آگاهانه سازش را بردارد و برای حمایت از معلمانش بنوازد یا یک گروه موسیقی رپ در مورد مشکلات مدرسه کلیپ و ترانه بسازند یا حتی فراتر از آن ضمن حمایت از معلمان خود مطالبه خود را مطرح کنند بعید میدانم کارشان ناپسند باشد. اما بیشک چسباندن شعار بر پیشانی کودکان کاری ناپسند و نافی حقوق کودکان است و با شعار پیچ کردن کودکان در راهپیماییهای حکومتی فرقی ندارد.
ما معلمان از آنجایی که هر یک باید یک مدافع حقوق کودکان باشیم ضروری است در همراه کردن کودکان یا دانشآموزان خود در اعتراضات صنفی دقت و وسواس داشته باشیم و هرگز جذابیت و برد تبلیغاتی را بر حقوق کودکان ترجیح ندهیم. اگر به جای کلاسهای بیمحتوای ضمن خدمت، تمام معلمان با حقوق کودکان و پیماننامه حقوق کودک آشنا بودند، بیشک ما شاهد استفاده نادرست از کودکان در تصاویر در برنامههای اعتراضی نمیشدیم.
https://tttttt.me/kahimeh/703
✍ #جعفرابراهیمی ، معلم و عضو انجمن یاری کودکان
با تعمیق مطالبات معلمان و فراگیر شدن اعتراضات صنفی، اشکال مختلفی از مطالبهگری ظهور کردهاست به عنوان نمونه معلمان شاعر مطالبات را به نظم در میآورند یا حتی فراخوان را به صورت شعر میسرایند این خلاقیتها جای بسی خوشحالی دارد.
اینکه برخی زنان یا مردان معلم مجبورند با کودکان خود در برنامههای اعتراضی شرکت کنند نشان از تعهد آنان برای مطالبهگری است اما اگر کودک به وسیلهای برای تبلیغ و مطالبهگری و نوعی مظلومنمایی گردد امری نادرست است.
به عنوان نمونه برخی همکاران برای بیان مطالبات از کودکان خود یا دانشآموزان استفاده میکنند. مثلا بر روی پیشانی یک کودک خردسال شعار میچسبانند یا یک خواسته را نوشته به دست کودک میدهند از آن عکس میگیرند نوشتهای که کودک اصلا هیچ درکی از آن ندارد یا برخی، کودکان را تشویق میکنند که متنی اعتراضی را بخوانند و سپس در فضای مجازی منتشر میکنند متنی که کودک در نوشتن آن نقشی ندارد و حتی به سختی روخوانی میکند.
این قبیل کارها با هر نیت خوبی هم انجام شود نادیده گرفتن حقوق کودکان است. صرف پدر و مادر بودن یا معلم بودن این حق را به ما نمیدهد که از کودکان برای اهداف خود به عنوان وسیله تبلیغی استفاده کنیم اگر ما یک بار پیماننامه حقوق کودک را خوانده باشیم میدانیم این استفادهها در تضاد با حقوق کودکان است.
متاسفانه برخی فعالان صنفی بدون توجه به حق و حقوق کودکی این تصاویر را بازنشر میکنند در این میان برخی از این افراد کسانی هستند که در جای دیگر به درستی سواستفاده از کودکان در مراسمهای مذهبی را به نقد میکشند ولی اینجا خود به عنصر ناقض حقوق کودکان تبدیل میگردند. همانطور که استفاده از کودکان در صنعت مد، در جنگ و در کارناوالهای مذهبی و حکومتی مردود و نوعی سواستفاده است، قرار دادن کودکان در میان کنشی که حق انتخاب ندارند، نوعی سواستفاده است.
البته این مساله و نقد صرفا متوجه فعالان صنفی معلمان نیست متاسفانه فعالان کارگری و حتی برخی مدعیان حقوق بشر از عکس کودکان برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند.
یکی از سوژه هایی که برخی فعالان حوزههای مختلف از آنها برای تحقق اهداف خود و تبلیغ استفاده میکنند، کودکان زندانیان سیاسی و مدنی است. اگر گشت و گذاری در فضای مجازی داشته باشیم متوجه میشویم که عکس و ویدئوی کودکان زیادی در شرایط گوناگون و برخی مواقع نامناسب وجود دارد و معلوم نیست کودکی که انتخاب نکرده در این عکس و فیلمها باشد، فردا با دیدن عکس خود در شرایط خاص دچار چه حالتی خواهد شد و چه حسی در او به وجود خواهد آمد.
اما شاید برخی این مساله را مطرح کنند که کودکانی هستند که خودشان میخواهند در این برنامهها و مراسمها حضور داشته باشند یا کنجکاو هستند که بدانند. آیا ما باید مانع آنها شویم؟
به زعم نگارنده ما همانگونه که حق نداریم از کودکان بهرهبرداری کنیم نباید مانع دانستن و مشارکت آنان شویم. بسیاری از دانشآموزان دوره متوسطه دوم، کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند و بسیاری از آنان امروز به مدد شبکههای اجتماعی درکی متفاوت از نسلهای قبل نسبت به مسائل پیرامون و حقوق خود دارند و نسبت به برخی از حقوق خود آگاه هستند حال اگر این کودکان یک کار فردی یا جمعی در راستای منافع خود انجام دهند مانند اعتراض به امتحانات حضوری در شرایط کرونایی، نه تنها نباید سانسور شوند بلکه باید مورد حمایت قرار بگیرند یا اگر کودکانی بنابر رشد و آگاهی خود فقر خانوادگی خود را ناشی از دستمزد پایین مادر یا پدر بداند و به آن اعتراض کند هیچ کس حق ندارد مانع عمل آنان شود. اینجا مساله مهم آن است که به استقلال فکری و تصمیم و عمل کودک احترام بگذاریم هر چند موافق نباشیم.
مساله حمایت دانشآموزان از معلمان خود وقتی قابل دفاع است که کودکان به اجبار یا با تشویق و تحریک دیگران همراه نباشد و الا اگر کودکی آگاهانه سازش را بردارد و برای حمایت از معلمانش بنوازد یا یک گروه موسیقی رپ در مورد مشکلات مدرسه کلیپ و ترانه بسازند یا حتی فراتر از آن ضمن حمایت از معلمان خود مطالبه خود را مطرح کنند بعید میدانم کارشان ناپسند باشد. اما بیشک چسباندن شعار بر پیشانی کودکان کاری ناپسند و نافی حقوق کودکان است و با شعار پیچ کردن کودکان در راهپیماییهای حکومتی فرقی ندارد.
ما معلمان از آنجایی که هر یک باید یک مدافع حقوق کودکان باشیم ضروری است در همراه کردن کودکان یا دانشآموزان خود در اعتراضات صنفی دقت و وسواس داشته باشیم و هرگز جذابیت و برد تبلیغاتی را بر حقوق کودکان ترجیح ندهیم. اگر به جای کلاسهای بیمحتوای ضمن خدمت، تمام معلمان با حقوق کودکان و پیماننامه حقوق کودک آشنا بودند، بیشک ما شاهد استفاده نادرست از کودکان در تصاویر در برنامههای اعتراضی نمیشدیم.
https://tttttt.me/kahimeh/703
Telegram
هیمه
🔴 مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان
جعفر ابراهیمی
http://yarikoodak.com/?p=7976
جعفر ابراهیمی
http://yarikoodak.com/?p=7976
Forwarded from هیمه
🔴 در باب #اتحاد_صنفی
#جعفرابراهیمی
اتحاد به هر صورت و با هرکس بدون در نظر گرفتن منافع طبقاتی معلمان به جنبش معلمان لطمه میزند. اصولا اتحاد بر سر منافع مشترک و طبقاتی معنا دارد و اتحاد همه با هم بدون در نظر گرفتن منافع طبقاتی، منافع طبقه تحت ستم را پایمال میکند.
دیدگاه من این است با کسانی که منافع باندی و جناحی خود را بر منافع صنفی و طبقاتی معلمان ترجیح میدهند هیچگاه نمیشود اتحاد عمل داشت و باید این افراد را شناخت و به جنبش معرفی کرد.
🔹چگونه ممکن است یک مدیر و موسس مدرسه خریدخدماتی که معلمان را استثمار میکند و برای سود بیشتر به معلمان خرید خدماتی حقوق کمتر، حتی زیر یک میلیون تومان، میدهد و از بیمه معلم میدزد با معلم خریدخدمتی در یک جبهه و متحد هم باشند؟ اگر چه به لحاظ نظام معلمی هر دو معلمند اما یکی استثمارگر است و دیگری استثمار شونده و به دو طبقه متفاوت و متضاد تعلق دارند.
🔹چطور ممکن است یک نفر که سودش در گسترش خصوصیسازی و پولیسازی آموزش است و به واسطه #رانتوفاداری مجوز انواع و اقسام مدارس خصوصی و مراکز فرهنگی و آموزشی را دارد و گردش مالیاش سالانه چندین میلیارد تومان است با کسی که برای آموزش رایگان و عادلانه تلاش میکند در یک جبهه قرار بگیرند؟
اینها جمع نقیضین است و امکان ندارد. به کسانی که دنبال اتحاد به هر نحو هستند از زبان ایرج جنتی باید گفت :
هر برادر تنی, اگر گرسنه نیست
با تو که گرسنهای,
با تو که گرسنهای
خصم خانگی است،
هر غریبة گرسنه با گرسنهها ولی برادر است
هر برادری که خواب میکند تو را
و نان خویش میخورد,
یار دشمنان توست
در نبرد ما گرسنه را گرسنه یاور است.
🔹ما باید با همدردان و همرنجان خود متحد باشیم و از برچسبها و تهمتهایی که میخواهند مرزهای طبقاتی را مغشوش کنند نهراسیم. آنها ما را به خاطر اصولمان به مستبد بودن و غیردموکرات بودن متهم میکنند و تنها زمانی از ما تمجید خواهند کرد که از اصول خود دست برداریم.
این ادبیات اتحاد همه با هم بخشی از ایدئولوژی خردهبورژایی متوهم و متورمی است که زیر فشار طبقه سرمایهدار فقط دست به نصیحت طبقه کارگر میزند تا انفعال و سازشکاری خود را توجیه کند.
پس هر وقت از اتحاد صحبت به میان میآورند بلافاصله باید پرسید اتحاد با کدام طبقه و بر چه اساسی؟
🔹🔹🔹
لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
#جعفرابراهیمی
اتحاد به هر صورت و با هرکس بدون در نظر گرفتن منافع طبقاتی معلمان به جنبش معلمان لطمه میزند. اصولا اتحاد بر سر منافع مشترک و طبقاتی معنا دارد و اتحاد همه با هم بدون در نظر گرفتن منافع طبقاتی، منافع طبقه تحت ستم را پایمال میکند.
دیدگاه من این است با کسانی که منافع باندی و جناحی خود را بر منافع صنفی و طبقاتی معلمان ترجیح میدهند هیچگاه نمیشود اتحاد عمل داشت و باید این افراد را شناخت و به جنبش معرفی کرد.
🔹چگونه ممکن است یک مدیر و موسس مدرسه خریدخدماتی که معلمان را استثمار میکند و برای سود بیشتر به معلمان خرید خدماتی حقوق کمتر، حتی زیر یک میلیون تومان، میدهد و از بیمه معلم میدزد با معلم خریدخدمتی در یک جبهه و متحد هم باشند؟ اگر چه به لحاظ نظام معلمی هر دو معلمند اما یکی استثمارگر است و دیگری استثمار شونده و به دو طبقه متفاوت و متضاد تعلق دارند.
🔹چطور ممکن است یک نفر که سودش در گسترش خصوصیسازی و پولیسازی آموزش است و به واسطه #رانتوفاداری مجوز انواع و اقسام مدارس خصوصی و مراکز فرهنگی و آموزشی را دارد و گردش مالیاش سالانه چندین میلیارد تومان است با کسی که برای آموزش رایگان و عادلانه تلاش میکند در یک جبهه قرار بگیرند؟
اینها جمع نقیضین است و امکان ندارد. به کسانی که دنبال اتحاد به هر نحو هستند از زبان ایرج جنتی باید گفت :
هر برادر تنی, اگر گرسنه نیست
با تو که گرسنهای,
با تو که گرسنهای
خصم خانگی است،
هر غریبة گرسنه با گرسنهها ولی برادر است
هر برادری که خواب میکند تو را
و نان خویش میخورد,
یار دشمنان توست
در نبرد ما گرسنه را گرسنه یاور است.
🔹ما باید با همدردان و همرنجان خود متحد باشیم و از برچسبها و تهمتهایی که میخواهند مرزهای طبقاتی را مغشوش کنند نهراسیم. آنها ما را به خاطر اصولمان به مستبد بودن و غیردموکرات بودن متهم میکنند و تنها زمانی از ما تمجید خواهند کرد که از اصول خود دست برداریم.
این ادبیات اتحاد همه با هم بخشی از ایدئولوژی خردهبورژایی متوهم و متورمی است که زیر فشار طبقه سرمایهدار فقط دست به نصیحت طبقه کارگر میزند تا انفعال و سازشکاری خود را توجیه کند.
پس هر وقت از اتحاد صحبت به میان میآورند بلافاصله باید پرسید اتحاد با کدام طبقه و بر چه اساسی؟
🔹🔹🔹
لینک عضویت در کانال #هیمه
📌یادداشت های جعفر ابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
Telegram
هیمه
من هیمه ام
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
برادر خوبم
بشکن مرا
برای اجاق سردت
آتشم بزن...
خسرو گلسرخی
اینجا یادداشتها را بنام جعفر ابراهیمی میگذارم گاهی هم شعری یا دل نوشته یا داستانکی بنام مادریام یئلماز اَزَندَریانی
🔴 در باب #حق_مشارکت_کودکان
پیش از این نوشتم* به همان میزان که باید دقت کنیم از کودکان در تجمعات استفاده ابزاری نکنیم نباید مانع #کنشگری و #مشارکت #آگاهانه #دانشآموزان شد.
در هر جا سنت مبارزاتی قوی است و تشکلهای مستقل در اجتماعی کردن مطالبات موفق بوده دانشآموزان را با حقوق خود آشنا نموده دانش آنان آگاه و کنشگر پرورش یافته با تفکر انتقادی بیشتر آشنا شدهاند.
دانشآموزانی که قربانی سیاستهای نئولیبرالی و دستراستی شده و فقر و فلاکت به آنان تحمیل شدهاست و در سن نوجوانی همواره در معرض رانده شدن از مدرسه هستند و پیرامون خود رنج و حرمان پدر و مادر خود را دیدهاند. بدون نیاز به تئوری درک عینی از مطالبات برابریخواهانه دارند.
روز پنجشنبه در تجمع معلمان در #مریوان شاهد حضور جمعی از دانشآموزان سابق و محصلان بودیم که بر #اتحاد_معلم_محصل برای تحقق #آموزش_رایگانوباکیفیت تاکید داشتند.
اگر در #سنندج کارگران(والدین دانشآموزان) و در مریوان دانشآموزان به جمع معلمان میپیوندند و از مطالبات صنفی و آموزش رایگان و با کیفیت دفاع میکنند حاصل پیشروی جنبش معلمان ، آگاهی و مشارکت دانشآموزان و آگاهی و #اتحادطبقاتی است.
ما باید با ظرافت و دقت با مساله حضور دانشآموزان در برنامههای اعتراضی برخورد نماییم و رعایت منافع عالیه کودکان در اولویت ما باشد. نباید شعارها و پلاکاردهایی به دست کودکان بدهیم که آنان حتی قادر نیستند آن شعارها را بخوانند. نباید بر پیشانی نوزادان شعار بچسبانیم و نباید مانند #کارناوالهای_حکومتی کودکان را شعارپیچ کنیم. در عین حال نباید مانع آگاهی، کنشگری و مشارکت دانشآموزانی شویم که در مسیر رشد و بالندگی خود درکی درست و عینی از حق و حقوق خود و والدینشان دارند. به همان میزان که نباید کودکان را وارد برخی مناقشهها نمود نباید #حق_دانستن را از آنان سلب نمود.
استقبال از حضور آگاهانه دانشآموزان دیروز و امروزی در امر مطالبهگری نه تنها در تضاد با منافع کودکان نیست بلکه زمینه رشد #تفکر_انتقادی در آنان را فراهم میکند. دانشآموزی که یاد میگیرد از حقوق خود و معلم و والدینش دفاع کند فردا به کارگر رام و آرام تبدیل نخواهد شد و تن به استثمار و ستم طبقاتی نخواهد داد.
اگر مدرسه حامل این سویههای رهاییبخش نباشد و کودکان را منتقد و پرسشگر بار نیاورد بیشک صرفا به عنوان بخشی از ابزار سرکوب ایدئولوژیک عمل خواهد کرد و ما معلمان اگر به اسلوب آموزش رهاییبخش آگاه نباشیم به بخشی از این ابزار سرکوب تبدیل خواهیم شد.
#محصل_معلم_اتحاد_اتحاد
#معلم_کارگر_اتحاد_اتحاد
#تجمع_سراسری
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#حقوق_کودکان
#آموزش_رهاییبخش
#آموزش_ایدئولوژیک
https://tttttt.me/kahimeh/715
* درمورد « مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان» در لینک زیر بخوانید 👇👇👇
https://tttttt.me/kahimeh/707
🔹🔹🔹
کانال #هیمه
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
پیش از این نوشتم* به همان میزان که باید دقت کنیم از کودکان در تجمعات استفاده ابزاری نکنیم نباید مانع #کنشگری و #مشارکت #آگاهانه #دانشآموزان شد.
در هر جا سنت مبارزاتی قوی است و تشکلهای مستقل در اجتماعی کردن مطالبات موفق بوده دانشآموزان را با حقوق خود آشنا نموده دانش آنان آگاه و کنشگر پرورش یافته با تفکر انتقادی بیشتر آشنا شدهاند.
دانشآموزانی که قربانی سیاستهای نئولیبرالی و دستراستی شده و فقر و فلاکت به آنان تحمیل شدهاست و در سن نوجوانی همواره در معرض رانده شدن از مدرسه هستند و پیرامون خود رنج و حرمان پدر و مادر خود را دیدهاند. بدون نیاز به تئوری درک عینی از مطالبات برابریخواهانه دارند.
روز پنجشنبه در تجمع معلمان در #مریوان شاهد حضور جمعی از دانشآموزان سابق و محصلان بودیم که بر #اتحاد_معلم_محصل برای تحقق #آموزش_رایگانوباکیفیت تاکید داشتند.
اگر در #سنندج کارگران(والدین دانشآموزان) و در مریوان دانشآموزان به جمع معلمان میپیوندند و از مطالبات صنفی و آموزش رایگان و با کیفیت دفاع میکنند حاصل پیشروی جنبش معلمان ، آگاهی و مشارکت دانشآموزان و آگاهی و #اتحادطبقاتی است.
ما باید با ظرافت و دقت با مساله حضور دانشآموزان در برنامههای اعتراضی برخورد نماییم و رعایت منافع عالیه کودکان در اولویت ما باشد. نباید شعارها و پلاکاردهایی به دست کودکان بدهیم که آنان حتی قادر نیستند آن شعارها را بخوانند. نباید بر پیشانی نوزادان شعار بچسبانیم و نباید مانند #کارناوالهای_حکومتی کودکان را شعارپیچ کنیم. در عین حال نباید مانع آگاهی، کنشگری و مشارکت دانشآموزانی شویم که در مسیر رشد و بالندگی خود درکی درست و عینی از حق و حقوق خود و والدینشان دارند. به همان میزان که نباید کودکان را وارد برخی مناقشهها نمود نباید #حق_دانستن را از آنان سلب نمود.
استقبال از حضور آگاهانه دانشآموزان دیروز و امروزی در امر مطالبهگری نه تنها در تضاد با منافع کودکان نیست بلکه زمینه رشد #تفکر_انتقادی در آنان را فراهم میکند. دانشآموزی که یاد میگیرد از حقوق خود و معلم و والدینش دفاع کند فردا به کارگر رام و آرام تبدیل نخواهد شد و تن به استثمار و ستم طبقاتی نخواهد داد.
اگر مدرسه حامل این سویههای رهاییبخش نباشد و کودکان را منتقد و پرسشگر بار نیاورد بیشک صرفا به عنوان بخشی از ابزار سرکوب ایدئولوژیک عمل خواهد کرد و ما معلمان اگر به اسلوب آموزش رهاییبخش آگاه نباشیم به بخشی از این ابزار سرکوب تبدیل خواهیم شد.
#محصل_معلم_اتحاد_اتحاد
#معلم_کارگر_اتحاد_اتحاد
#تجمع_سراسری
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#حقوق_کودکان
#آموزش_رهاییبخش
#آموزش_ایدئولوژیک
https://tttttt.me/kahimeh/715
* درمورد « مطالبات صنفی ما و حقوق کودکان» در لینک زیر بخوانید 👇👇👇
https://tttttt.me/kahimeh/707
🔹🔹🔹
کانال #هیمه
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
هیمه
🔴 پشتیبانی دانشآموزان و دانشجویان از مطالبات صنفی معلمان در #مریوان
🔹🔹🔹
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔹🔹🔹
📌یادداشت های #جعفرابراهیمی
https://tttttt.me/kahimeh
🔴 با گسترش امیکرون، در مدارس فاجعه بزرگی در راه است
🔹فروش ماسک دو برابر قیمت در مدارس
#جعفرابراهیمی
بیش از دو ماه از حضوری شدن کلاسها میگذرد در برخی کلاسها تعداد دانشآموزان بالای چهل نفر است و حتی بعد از نصف کردن تعداد دانشآموزان و تقسیم آنها در روزهای زوج و فرد، باز تراکم کلاس به خصوص در مدارس غیراستاندارد در مناطق محروم بالاست و امکان رعایت پروتکل غیرممکن است.
اگر تاکنون آمار ابتلا به کرونا و مرگ و میر نسبت به گذشته پایین است به خاطر آن است که تا حدودی واکسن موثر بودهاست و هنوز وارد موج جدید به خصوص موج امیکرون نشدیم. اگر موج سویهی جدید گسترش یابد باید شاهد یک فاجعه باشیم.
به عنوان یک معلم موافق تعطیلی آموزش حضوری نیستم و از بازشدن مدارس بسیار خوشحال شدم و معتقدم هرگز آموزش مجازی به خصوص در مناطق محروم، که امکانات و زیرساختهای ضروری وجود ندارد، نمیتواند جایگزین آموزش حضوری باشد اما همین تجربه دو ماهه نشان میدهد ادامه آموزش حضوری در زمان موج جدید میتواند منجر به فاجعه جدی گردد.
نکته قابل توجه به جز عدم رعایت پروتکلها، عدم وجود ماسک رایگان و ضدعفونی مناسب بود/است. از طرفی زدن ماسک اجباری است و در مدارس دولتی در مناطق محروم حتی فروش ماسک با دو تا سه برابر قیمت منبع درآمد برای مدیر و معاونان شدهاست به طوری که ماسک هزار و پانصد تومانی تا پنج هزار تومان به فروش میرسد.
در آموزش و پرورش #طبقاتی که مناسبات بازار بر آن حاکم است طبیعی است بحرانهایی مانند اپیدمی کرونا هم منبع درآمدی برای مدیرانی باشد که به دستور دولت تا آرنج دست خود را در جیب خانوادهها کردهاند.
خانوادهها و دانشآموزان باید یاد بگیرند و به این روند کاسبکارانه اعتراض نمایند این وظیفه دولت است که شرایط و امکانات آموزش حضوری در زمان کرونا را مهیا کنند به طوری که رعایت پروتکل امکانپذیر باشد. به جرات بنابر تجربه میتوان گفت امکان رعایت پروتکل در دو ماه گذشته به هیچ وجه وجود نداشت و اگر امیکرون گسترده شود فاجعه بزرگی در راه است.
منبع: کانال یادداشتهای جعفر ابراهیمی
@kahimeh
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔹فروش ماسک دو برابر قیمت در مدارس
#جعفرابراهیمی
بیش از دو ماه از حضوری شدن کلاسها میگذرد در برخی کلاسها تعداد دانشآموزان بالای چهل نفر است و حتی بعد از نصف کردن تعداد دانشآموزان و تقسیم آنها در روزهای زوج و فرد، باز تراکم کلاس به خصوص در مدارس غیراستاندارد در مناطق محروم بالاست و امکان رعایت پروتکل غیرممکن است.
اگر تاکنون آمار ابتلا به کرونا و مرگ و میر نسبت به گذشته پایین است به خاطر آن است که تا حدودی واکسن موثر بودهاست و هنوز وارد موج جدید به خصوص موج امیکرون نشدیم. اگر موج سویهی جدید گسترش یابد باید شاهد یک فاجعه باشیم.
به عنوان یک معلم موافق تعطیلی آموزش حضوری نیستم و از بازشدن مدارس بسیار خوشحال شدم و معتقدم هرگز آموزش مجازی به خصوص در مناطق محروم، که امکانات و زیرساختهای ضروری وجود ندارد، نمیتواند جایگزین آموزش حضوری باشد اما همین تجربه دو ماهه نشان میدهد ادامه آموزش حضوری در زمان موج جدید میتواند منجر به فاجعه جدی گردد.
نکته قابل توجه به جز عدم رعایت پروتکلها، عدم وجود ماسک رایگان و ضدعفونی مناسب بود/است. از طرفی زدن ماسک اجباری است و در مدارس دولتی در مناطق محروم حتی فروش ماسک با دو تا سه برابر قیمت منبع درآمد برای مدیر و معاونان شدهاست به طوری که ماسک هزار و پانصد تومانی تا پنج هزار تومان به فروش میرسد.
در آموزش و پرورش #طبقاتی که مناسبات بازار بر آن حاکم است طبیعی است بحرانهایی مانند اپیدمی کرونا هم منبع درآمدی برای مدیرانی باشد که به دستور دولت تا آرنج دست خود را در جیب خانوادهها کردهاند.
خانوادهها و دانشآموزان باید یاد بگیرند و به این روند کاسبکارانه اعتراض نمایند این وظیفه دولت است که شرایط و امکانات آموزش حضوری در زمان کرونا را مهیا کنند به طوری که رعایت پروتکل امکانپذیر باشد. به جرات بنابر تجربه میتوان گفت امکان رعایت پروتکل در دو ماه گذشته به هیچ وجه وجود نداشت و اگر امیکرون گسترده شود فاجعه بزرگی در راه است.
منبع: کانال یادداشتهای جعفر ابراهیمی
@kahimeh
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from فراسوی کندوکاو
گاهنامه فراسوی کندوکاو_شماره یک.pdf
1.3 MB
🔹 در اولین شماره #فراسوی_کندوکاو میخوانیم :
🔸فراسوی کندوکاو فراتر از کدام نقد
🔸 چرا تحلیل طبقاتی
#ابراهیم_خوشنویس
🔸 بازاری شدن آموزش، نگاهی به مدارس نمونه و تیزهوشان
#محمد_دارکش
🔸 نگاهی به برخی شاخصهای تحصیلی در استان سیستان و بلوچستان
#جعفرابراهیمی
🔸 اگر سکوت کنیم نوبت ما میرسد
#دامون_گیلانی
🔸 معرفی آخرین کتاب معلم نویسنده #عبدالرضا_قنبری
🔸 یک معلم یک شعر
✴️✴️✴️✴️
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://tttttt.me/farasookandokav
🔸فراسوی کندوکاو فراتر از کدام نقد
🔸 چرا تحلیل طبقاتی
#ابراهیم_خوشنویس
🔸 بازاری شدن آموزش، نگاهی به مدارس نمونه و تیزهوشان
#محمد_دارکش
🔸 نگاهی به برخی شاخصهای تحصیلی در استان سیستان و بلوچستان
#جعفرابراهیمی
🔸 اگر سکوت کنیم نوبت ما میرسد
#دامون_گیلانی
🔸 معرفی آخرین کتاب معلم نویسنده #عبدالرضا_قنبری
🔸 یک معلم یک شعر
✴️✴️✴️✴️
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://tttttt.me/farasookandokav
💠 #بیانیه
به نام خداوند جان و خرد
📝 #بیانیهی_کانون_صنفی_معلمان_ایران (#تهران) پیرامون بازداشت آقایان #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علی_اکبر _باغانی و افزایش فشار بر معلمان و فعالان صنفی در آستانهی روز معلم
🔹 در حالی به استقبال روز معلم میرویم که حاکمیت و نیروهای امنیتی با بازداشت #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علیاکبر_باغانی برخورد قهرآمیز خود را با معلمان و کنشگران صنفی افزایش داده است. برای بسیاری از معلمان در سراسر کشور پروندههای قضایی تشکیل داده آنها را به دادگاه فرا میخواند.
🔺 در صبح روز شنبه ۱۴۰۱/۲/۱۰ نیروهای امنیتی، صبح زود به منزل #محمدحبیبی حمله میکنند و وسایل الکترونیکی همسر ایشان را ضبط و با خود میبرند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که همزمان به خانه آقایان #بداقی بازرس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و #باغانی عضو هیئتمدیره کانون یورش برده و پس از شکستن درها و پنجرهها با برخوردهای عصر جاهلیت این دو عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) را بازداشت و وسایل الکترونیکی آنها را ضبط میکنند. عناصر وزارت اطلاعات همزمان نسبت به بازداشت #محمدحبیبی سخنگوی کانون تهران اقدام و پس از دستگیری، وی را به زندان اوین منتقل میکنند. با نشان دادن حکم تفتیش خانه به آقای #ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی، به خانه جناب ابراهیمی میروند و پس از تفتیش خانه، او را بدون ارائه هیچگونه حکمی مبنی بر قرار بازداشت، به شکل غیرقانونی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل میکنند.
آنچه در بالا بیان شد خلاصهای از اتفاقاتی است که محصول بیتدبیری و شتابزدگی بیموردی است که نیروهای امنیتی در ناتوانی از دستگیری دزدها و اختلاسگران بیتالمال، بر معلمانی روا میدارند که جز حقخواهی و ارج نهادن به مقام والای معلم و ارزشگذاری برای آموزش، عمل و اندیشهای خلاف آن را ندارند.
با این وجود حاکمیت و دولت با کوتهفکری و حرکتهای ناشیانه بجای حل مشکل معلمان و کارگران و پرستاران و در کل حل مشکلات اقتصادی جامعه، بودجههای کشور را به غارت بیتدبیری و حماقتهای امنیتی میبرند تا شاید برای تثبیت جایگاه پوشالی خود فضای ارعاب و ترس را حاکم کنند؛ اما تجربههای مدنی و تاریخی نشان داده است این روش جز افزایش نارضایتی تودههای عظیم مردمی حاصلی به همراه نخواهد داشت.
بر هر عقل سلیمی واضح و مبرهن است که جنبش معلمان هرگز قائم به فرد یا افرادی نبوده و نیست و موج حقطلبی معلمان با دستگیری و تهدید و فشار هرگز آرام نمیگیرد و تا رسیدن بر خواستههای بهحق خود استوار خواهد ایستاد و بسیار روشن است که حاکمیت با بکار بردن روشهای قرونوسطایی جز خلق مشکلات اساسی برای خود و مردم طرُفی نخواهد بست.
🔺 کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بارها انزجار و نفرت خود را از ایجاد فضای امنیتی بر کل جامعه و متعاقب آن معلمان اعلام کرده و پافشاری حاکمیت را در افزایش فشار بر فعالان صنفی را بشدت محکوم میکند.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بازداشت آقایان #رسول_بداقی، #علیاکبر_باغانی، #جعفرابراهیمی و #محمدحبیبی را بشدت محکوم میکند و بدون هیچ قیدوبندی خواهان آزادی سریع فعالان صنفی بازداشتشده است و اعلام میکند؛ کانون صنفی معلمان به این باور رسیده، دولت در حل مشکلات معیشتی و اقتصادی معلمان و دیگر اقشار جامعه بشدت ناتوان شده و بجای آنکه در مقابل عوامل تضعیفکننده خود بایستد و بر رفع مشکلات مردم اهتمام ورزد، با واگذاری فضای جامعه به قشونکشی نیروهای امنیتی و با ایجاد فضای ترس و وحشت در سطح کشور، درماندگی و استیصال خود را لاپوشانی کند.
📌 کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه با فراخوان شورای هماهنگی و همدوش معلمان آزاده تلاش خود را در برگزاری هر چه بهتر تجمع ۱۱ اردیبهشت بکار خواهد بست و اعلام میکند که حاکمیت چارهای جز تن دادن به خواستههای به حق فرهنگیان ندارد و با بازداشت فعالان صنفی ما را در مسیر صنفی خود استوارتر خواهد کرد.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۱/۲/۱۰
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
به نام خداوند جان و خرد
📝 #بیانیهی_کانون_صنفی_معلمان_ایران (#تهران) پیرامون بازداشت آقایان #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علی_اکبر _باغانی و افزایش فشار بر معلمان و فعالان صنفی در آستانهی روز معلم
🔹 در حالی به استقبال روز معلم میرویم که حاکمیت و نیروهای امنیتی با بازداشت #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علیاکبر_باغانی برخورد قهرآمیز خود را با معلمان و کنشگران صنفی افزایش داده است. برای بسیاری از معلمان در سراسر کشور پروندههای قضایی تشکیل داده آنها را به دادگاه فرا میخواند.
🔺 در صبح روز شنبه ۱۴۰۱/۲/۱۰ نیروهای امنیتی، صبح زود به منزل #محمدحبیبی حمله میکنند و وسایل الکترونیکی همسر ایشان را ضبط و با خود میبرند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که همزمان به خانه آقایان #بداقی بازرس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و #باغانی عضو هیئتمدیره کانون یورش برده و پس از شکستن درها و پنجرهها با برخوردهای عصر جاهلیت این دو عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) را بازداشت و وسایل الکترونیکی آنها را ضبط میکنند. عناصر وزارت اطلاعات همزمان نسبت به بازداشت #محمدحبیبی سخنگوی کانون تهران اقدام و پس از دستگیری، وی را به زندان اوین منتقل میکنند. با نشان دادن حکم تفتیش خانه به آقای #ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی، به خانه جناب ابراهیمی میروند و پس از تفتیش خانه، او را بدون ارائه هیچگونه حکمی مبنی بر قرار بازداشت، به شکل غیرقانونی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل میکنند.
آنچه در بالا بیان شد خلاصهای از اتفاقاتی است که محصول بیتدبیری و شتابزدگی بیموردی است که نیروهای امنیتی در ناتوانی از دستگیری دزدها و اختلاسگران بیتالمال، بر معلمانی روا میدارند که جز حقخواهی و ارج نهادن به مقام والای معلم و ارزشگذاری برای آموزش، عمل و اندیشهای خلاف آن را ندارند.
با این وجود حاکمیت و دولت با کوتهفکری و حرکتهای ناشیانه بجای حل مشکل معلمان و کارگران و پرستاران و در کل حل مشکلات اقتصادی جامعه، بودجههای کشور را به غارت بیتدبیری و حماقتهای امنیتی میبرند تا شاید برای تثبیت جایگاه پوشالی خود فضای ارعاب و ترس را حاکم کنند؛ اما تجربههای مدنی و تاریخی نشان داده است این روش جز افزایش نارضایتی تودههای عظیم مردمی حاصلی به همراه نخواهد داشت.
بر هر عقل سلیمی واضح و مبرهن است که جنبش معلمان هرگز قائم به فرد یا افرادی نبوده و نیست و موج حقطلبی معلمان با دستگیری و تهدید و فشار هرگز آرام نمیگیرد و تا رسیدن بر خواستههای بهحق خود استوار خواهد ایستاد و بسیار روشن است که حاکمیت با بکار بردن روشهای قرونوسطایی جز خلق مشکلات اساسی برای خود و مردم طرُفی نخواهد بست.
🔺 کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بارها انزجار و نفرت خود را از ایجاد فضای امنیتی بر کل جامعه و متعاقب آن معلمان اعلام کرده و پافشاری حاکمیت را در افزایش فشار بر فعالان صنفی را بشدت محکوم میکند.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بازداشت آقایان #رسول_بداقی، #علیاکبر_باغانی، #جعفرابراهیمی و #محمدحبیبی را بشدت محکوم میکند و بدون هیچ قیدوبندی خواهان آزادی سریع فعالان صنفی بازداشتشده است و اعلام میکند؛ کانون صنفی معلمان به این باور رسیده، دولت در حل مشکلات معیشتی و اقتصادی معلمان و دیگر اقشار جامعه بشدت ناتوان شده و بجای آنکه در مقابل عوامل تضعیفکننده خود بایستد و بر رفع مشکلات مردم اهتمام ورزد، با واگذاری فضای جامعه به قشونکشی نیروهای امنیتی و با ایجاد فضای ترس و وحشت در سطح کشور، درماندگی و استیصال خود را لاپوشانی کند.
📌 کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه با فراخوان شورای هماهنگی و همدوش معلمان آزاده تلاش خود را در برگزاری هر چه بهتر تجمع ۱۱ اردیبهشت بکار خواهد بست و اعلام میکند که حاکمیت چارهای جز تن دادن به خواستههای به حق فرهنگیان ندارد و با بازداشت فعالان صنفی ما را در مسیر صنفی خود استوارتر خواهد کرد.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۱/۲/۱۰
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah