@dusharge || همت شهبازی
276 subscribers
119 photos
2 videos
30 files
346 links
@dusharge
کانالدا کی یازی‌لاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراک‌گذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
Download Telegram
#همت_شهبازی


کتاب #روشنایی_در_بیات_ترک را امروز (96.8.26) از #نمایشگاه_کتاب_اردبیل خریدم. به کتاب مقدمه ای از طرف اینجانب و دوست شاعرم #هادی_قاراچای افزوده شده است که سالها پیش در سایت #وازنا تحت عنوان #ویژه_نامه_شعر_آذربایجان انتشار یافته بود. این ویژه نامه به لطف شاعر بزرگوار آقای #حافظ_موسوی و با تلاش گروهی از مترجمان شعر آذربایجان در دو ویژه نامه مجزا منتشر شد.
حال بعد از سالها این شعرها به کوشش دوستان عزیز آقایان #صالح_سجادی، #سعید_موغانلی و #رامین_عباس_زاده با عنوان فوق توسط نشر #فرهنگ_عامه چاپ شده است.


###

شعری از این #کتاب با #ترجمه_من:


#اين_سرزمين || #سيد_حيدر_بيات


مي‌دانم
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم
چوبه‌هاي دار اين سرزمين بلند است.
*
اينگونه كه دارها را بلند مي‌سازند
مي‌دانم
در آخرين ديدارمان
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم


**
Bu ölkə


Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz
Bu ölkənin dar ağacları ucadır
*
Beləki darları uca qururlar
Son görüşdə
Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz


#شعر_آذربایجان #تورکجه_شعر
#روشنایی_در_بیات_ترک
#آنتولوژی #کتاب #کتاب_بخوانیم #وازنا #انتشارات_فرهنگ_عامه

https://telegram.me/dusharge
ترجمه شعری از
#حميد_شهانقی

ترجمه از ترکی: #همت_شهبازی

كبوترهايم



گاه كوچك مي‌شوم
آن قدر كوچك
كه براي ديدنم
ميكروسكوب لازم است
گاه بزرگ مي‌شوم
آن قدر بزرگ
كه در دستان تو جاي نمي‌گيرم
گفتي:
-«ديگر بس است
مرد گریه نمی کند»
و سپس پشيمان شدي
-«مردها هم
گاه گریه می کنند»
كبوترهايم را كشتند
دسـتانم را از گردنم آويختند
و‌ چشمانم را آتش ‌زدند
و ‌گفتند:‌
كبوترهايت از تو ‌قهر ‌كرده‌اند.
‌قايقم را برداشتم
به طرف‌ آفتاب راندم
دستان شكسته در‌گردنم
و ‌چشمان سوخته در‌‌‌‌ دستانم

آي زن سيه‌چرده‌ي سياهپوش شب‌ها
فانوس چشمانت را
از كوچه‌ها بياويز
قايقي مي‌آيد


#متن_ترکی
گؤیرچینلریم


حميد شهانقي

هردن كيچيليرم
او قدر كيچيليرك
كي مني گؤرمه‌يه
ميكروسكوپ ايسته‌يير.

هردن بؤيويورم
او قدر بؤيوك كي
سنين اللرينه ده سيغماييرام.
دئدين:
- "داها بسدير
كيشي آغلاماز "
و سونرا پئشمان:
- "كيشي‌لر ده
هردن آغلايار"
گؤيرچينلريمي اؤلدوردولر
قوْللاريمي بوينومدان آسيب
گؤزلريمي يانديرديلار
و دئديلر:
ـ گؤيرچينلرين سندن كوسوبلر.
قاييقيمي گؤتوروب
سوردوم گونشه دوْغرو
سينيق اللريم بوينومدا
يانيق گؤزلريم اليمده.
***
آي گئجه ارين
قارا گئيينميش اسمر قاديني
گؤزلرينين فنريني
كوچه دن آس
بير قاييق گلیر.

ترجمه ازکتاب:
#زنجیرده_سئودا

ترجمه اولین بار در سال 89 در سایت #وازنا و سپس در کتاب زیر چاپ شد:
#روشنایی_در_بیات_ترک #انتشارات_فرهنگ_عامه 1395


https://telegram.me/dusharge
ترجمه شعری از #نسیم_جعفری


تنهايي‌ام را هذيان مي‌گويم
دامن شب‌هاي خوشبختي‌ام را بالا مي‌زنم
شب‌هايم شب‌هاي حجله
شبي كه پايان مي‌دهد به نازايي‌ام
لب‌هاي رژ ‌‌زده‌ام سرشار از بوسه
هجي‌ مي‌كنم هستي‌ات را به نيستي‌ات
و حك مي‌شوم بر پهنه‌ا‌ي بسيار تنگ
خنكاي شب مرا مي‌فهمد
و من احترام مي‌گذارم به قانون ‌روز
هر شب
هوس يك ستاره‌ي ناگهاني با من است!




#متن_اصلی_شعر به زبان #ترکی


یالقیزلیغیمی سایاقلاییب
قوتسال گئجه‌لریمین تومانین قووزاییرام

گئجه‌لریم گردگ گئجه‌سی
سونسوزلوغوما سون قویان گئجه‌دير

ماتیکلی دوداق‌لاریم اؤپوجوکله دولو ،
یوخلوغونو وارلیغینا هؤججه‌له‌ییب
یازیلیرام ایکی قاریشلیق‌لارا

ایلیق گئجه منی آنلاییر

و من گوندوزون یاسالارینی آنیمساییب
هر گئجه
قفیل بیر اولدوزا یئریکله‌نیرم!


ترجمه: #همت_شهبازی

ترجمه در کتاب #روشنایی_در_بیات_ترک چاپ شده است.

https://telegram.me/dusharge
ترجمه سه شعر از
#رضا_كاظمي
ترجمه: #همت_شهبازی


1.
كبوترها را مي‌شمارم..
خيلي هم اگر دلتنگ باشم
به رخت‌هاي دختر همسايه نگاه مي‌كنم

2.
باران كه مي‌بارد
مرا به ياد بياور!
من قطره قطره حرف مي‌زنم

3.
من و تو ...
جزيره ي آنتاليا!
چه خوب كه كسي ما را نمي‌شناسد!



#اصل_شعر به #زبان ترکی



1.
ساييرام گؤيرچينلري
چوخ دا اور ه ييم داريخسا
قونشو قيزي نين آسيلميش
پالتارلارينا باخارام


2.
ياغيش ياغاندا
مني خاطيرلا!
من دامجي‌_‌دامجي دانيشيرام!

3.
من و سن،
آنتاليا آداسي
و نه ياخشي
کيمسه تانيمير بيزي.

**

منبع:
#روشنایی_در_بیات_ترک، انتشارات #فرهنگ_عامه صص 2-171
#ترجمه_شعر اولین بار در سایت #وازنا در سال 1389 انتشار یافته است.

#اثرلریمیزی_باشقا_دیللره_چئویرک

https://telegram.me/dusharge
ترجمه #شعر_ترکی || #سيد_حيدر_بيات


مي‌دانم
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم
چوبه‌هاي دار اين سرزمين بلند است.

اينگونه كه دارها را بلند مي‌سازند
مي‌دانم
در آخرين ديدارمان
قدت نمي‌رسد
براي به آغوش گرفتنم

###
#اصل_شعر

Bu ölkə

Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz
Bu ölkənin dar ağacları ucadır

*
Beləki darları uca qururlar
Son görüşdə
Boynumu qucaqlamağa
Bilirəm
Boyun çatmaz


منبع:
#روشنایی_در_بیات_ترک
ترجمه از ترکی: #همت_شهبازي


#شعر_آذربایجان #تورکجه_شعر
#آنتولوژی #انتشارات_فرهنگ_عامه
#شعر #ترجمه


https://telegram.me/dusharge