چرا «پیکان» به جای «شورولت» انتخاب شد؟
دکتر علی سرزعیم
❓چرا معمولا پاسخ «اقتصادخوانده ها» به قضایا، با پاسخ «عموم مردم» متفاوت است؟
✍️ ریشه این تفاوت تحلیل، در این است که، اقتصاددانان بیش از اینکه بر رفتار و ابزارآلات انجام کار تمرکز کنند، بر «انگیزه انجام رفتار» تمرکز میکنند.
✍️ در دهه ۶۰ هم پیکان تولید میشد، هم خودروهای آمریکایی مثل بیوک و شورولت. عموم مردم خرید پیکان با وجود کیفیت پایین آن را به خودروهای آمریکایی راحت ترجیح میدادند؛ چون گفته میشد که خودروهای آمریکایی مصرف بالایی دارند.
✍️ در آن زمان قیمت بنزین بالا بود، به همین دلیل خیلی از افراد طبقه متوسط عادت داشتند در مسیر رفتن به سرکار مسافر سوار کنند تا خرج بنزین درآید!
✍️ از وقتی که قیمت بنزین نسبت به تورم پایین نگه داشته شد، مشکل شروع شد و تولید و خرید خودروهای بیکیفیت داخلی توجیه یافت.
✍️ وقتی گازوئیل قیمت نازلی دارد هیچ راننده اتوبوس، مینیبوس و کامیونی انگیزه ندارد تا خودروی آلاینده و فرسوده خود را با خودروی جدیدی که کممصرفتر و کمتر آلاینده است جایگزین کند.
✍️ این استدلال که چون خودروهای داخل پرمصرفتر هستند، پس نباید قیمت بنزین افزایش یابد، استدلال صحیحی نیست.
✍️ اگر خودروهای داخل دو برابر خودروهای رایج در جهان مصرف دارند، قیمت بنزین باید نصف قیمت بنزین در خارج از ایران باشد نه یکبیستم آن!
✍️ قیمت گازوئیل که تقریبا رایگان است. در چنین شرایطی یک صاحب کامیون فرسوده چه دلیلی میتواند داشته باشد که کامیون خود را عوض کند.
✍️ توده مردم شرایط موجود را قطعی تلقی میکنند؛ اما اقتصاددانان آنها را قابل تغییر می دانند.
✍️ مشکل این است که جاانداختن این موضوع نهتنها برای توده مردم، بلکه برای سیاستمداران و حتی برخی اقتصادخواندهها دشوار است.
#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #توده_مردم #اقتصاددانان #انگیزه
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22👎9😁1👌1
مشروطه دستاورد تودهها نبود؛ اتفاقا دستاورد اهل فکر بود؛ توده ای در کار نبود
🔹مشروطه را باید درست تحلیل کنیم. مشروطه به معنای وارد کردن ایران در دنیای مدرن از نظر سیاسی بود؛ به این معنا که ایران صاحب قانون اساسی بشود و دولت، مشروطه باشد. یعنی دولت، حاکم و صاحبان قدرت هر کاری که دلشان خواست نکنند و طبق قانون عمل کنند.
🔹واژه دموکراسیخواهی، واژه مناسبی نیست. وقتی که مشروطه در ایران اتفاق افتاد، ۹۵ درصد مردم ایران و شاید هم بیشتر بیسواد بودند. اکثریت قریب به اتفاق جمعیت ایران در روستاها بودند که نه سواد داشتند و نه دانش سیاسی و نه اصلا میدانستند ایران چیست.
🔹پس مشروطه از کجا آمد؟ مشروطه دستاورد تودهها نبود. بر خلاف این چیزی که چپها میگویند، مشروطه اتفاقا دستاورد اهل فکر بود؛ دستاورد روشنفکرانی بود که میتوانستند کتاب بخوانند، دستاورد سیاستمداران دوره قاجار بود.
🔹قانون اساسی مشروطه را همان سیاستمداران دوران قاجار، وزرا و وکلای زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه نوشتند.
🔹قانون اساسی مشروطه را آن کسانی که در دوره قاجار سفیر شده بودند و اروپا را دیده بودند و تحصیل کرده بودند و کتاب خوانده بودند، نوشتند.
🔹آنان بودند که درخواست مشروطه کردند، بنابراین اینکه مشروطه یک جریان یا یک جنبش تودهای بوده، به لحاظ تاریخی یک تحلیل غلط است.
🔹اصلا تودهای وجود نداشته در آن زمان بلکه فقط در شهرها بود، آن هم شهرهای بزرگ سیاسی مثل تهران و تبریز و رشت و اصفهان. بقیه جاها اصلا نمیدانستند مشروطه چیست.
🔹این است که آن دموکراسیخواهی به معنای اینکه که تودههای مردم میخواهند حضور داشته باشند و وارد سیاست بشوند، حرفهای درستی نیست.
🔹بعدتر، در زمان رضاشاه و محمدرضاشاه که مردم باسواد شدند و مدرسه رفتند و شهرنشینی توسعه پیدا کرد، این خواستههای مشارکت عمومی در زندگی سیاسی مطرح شد.
🔹به عبارتی دقیقتر، مشروطه راه را بازکرد؛ بنابراین نهضت مشروطه، نهضت قانونخواهی، حکومت قانون و مشروطکردن حاکم کشور به قانون بود و این دستاورد خیلی بزرگی بود که حتی تا امروز ما در سایه آن هستیم.
🔗 متن کامل
#دنیای_اقتصاد #مشروطه #توده #روشنفکران
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
🔹مشروطه را باید درست تحلیل کنیم. مشروطه به معنای وارد کردن ایران در دنیای مدرن از نظر سیاسی بود؛ به این معنا که ایران صاحب قانون اساسی بشود و دولت، مشروطه باشد. یعنی دولت، حاکم و صاحبان قدرت هر کاری که دلشان خواست نکنند و طبق قانون عمل کنند.
🔹واژه دموکراسیخواهی، واژه مناسبی نیست. وقتی که مشروطه در ایران اتفاق افتاد، ۹۵ درصد مردم ایران و شاید هم بیشتر بیسواد بودند. اکثریت قریب به اتفاق جمعیت ایران در روستاها بودند که نه سواد داشتند و نه دانش سیاسی و نه اصلا میدانستند ایران چیست.
🔹پس مشروطه از کجا آمد؟ مشروطه دستاورد تودهها نبود. بر خلاف این چیزی که چپها میگویند، مشروطه اتفاقا دستاورد اهل فکر بود؛ دستاورد روشنفکرانی بود که میتوانستند کتاب بخوانند، دستاورد سیاستمداران دوره قاجار بود.
🔹قانون اساسی مشروطه را همان سیاستمداران دوران قاجار، وزرا و وکلای زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه نوشتند.
🔹قانون اساسی مشروطه را آن کسانی که در دوره قاجار سفیر شده بودند و اروپا را دیده بودند و تحصیل کرده بودند و کتاب خوانده بودند، نوشتند.
🔹آنان بودند که درخواست مشروطه کردند، بنابراین اینکه مشروطه یک جریان یا یک جنبش تودهای بوده، به لحاظ تاریخی یک تحلیل غلط است.
🔹اصلا تودهای وجود نداشته در آن زمان بلکه فقط در شهرها بود، آن هم شهرهای بزرگ سیاسی مثل تهران و تبریز و رشت و اصفهان. بقیه جاها اصلا نمیدانستند مشروطه چیست.
🔹این است که آن دموکراسیخواهی به معنای اینکه که تودههای مردم میخواهند حضور داشته باشند و وارد سیاست بشوند، حرفهای درستی نیست.
🔹بعدتر، در زمان رضاشاه و محمدرضاشاه که مردم باسواد شدند و مدرسه رفتند و شهرنشینی توسعه پیدا کرد، این خواستههای مشارکت عمومی در زندگی سیاسی مطرح شد.
🔹به عبارتی دقیقتر، مشروطه راه را بازکرد؛ بنابراین نهضت مشروطه، نهضت قانونخواهی، حکومت قانون و مشروطکردن حاکم کشور به قانون بود و این دستاورد خیلی بزرگی بود که حتی تا امروز ما در سایه آن هستیم.
#دنیای_اقتصاد #مشروطه #توده #روشنفکران
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍26👏3❤1