🔻🔸🔻🔸 ﷽ 🔸🔻🔸🔻
آیین پایانی نخستین دوره جایزه
ادبی گل نرگس
🌟🟡🌟🟡🌟🟡🌟
❇️ موضوع: امام زمان (عج)
در دو بخش:
🔽 شعر ( کلاسیک، نیمایی، سپید)
🔽 نثر فارسی و متن ادبی، داستانک، داستان کوتاه
🎤 سخنران: عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور جناب آقای دکتر حسین مسجدی
🚩با حضور شعرای برجسته:
جناب آقای ناصر فیض
جناب آقای سعید بیابانکی
سرکار خانم فریبا یوسفی
⏰ زمان : ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
🏢 مکان: اصفهان، خ مسجد سید، کوچه گلستان، کوچه ۱۹/۲۱، بن بست حافظ، مجموعه فرهنگی سرای عطار
آیین پایانی نخستین دوره جایزه
ادبی گل نرگس
🌟🟡🌟🟡🌟🟡🌟
❇️ موضوع: امام زمان (عج)
در دو بخش:
🔽 شعر ( کلاسیک، نیمایی، سپید)
🔽 نثر فارسی و متن ادبی، داستانک، داستان کوتاه
🎤 سخنران: عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور جناب آقای دکتر حسین مسجدی
🚩با حضور شعرای برجسته:
جناب آقای ناصر فیض
جناب آقای سعید بیابانکی
سرکار خانم فریبا یوسفی
⏰ زمان : ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
🏢 مکان: اصفهان، خ مسجد سید، کوچه گلستان، کوچه ۱۹/۲۱، بن بست حافظ، مجموعه فرهنگی سرای عطار
🌲
کمال حسن کجا، دیدهٔ پر آب کجا؟
شکوه بحر کجا، خیمهٔ حباب کجا؟
مرا که جلوه هر ذره است رطل گران
کجاست حوصلهٔ جام، آفتاب کجا؟
نمانده است ز دل جز غبار افسوسی
به این خرابه فتد نور ماهتاب کجا؟
گذشته است ترا ز آفتاب پایهٔ حسن
هلال عید شود با تو همرکاب کجا؟
به جستجوی تو گرد از جهان برآوردم
دگر کجا روم ای خانمان خراب، کجا؟
مرا که نعرهٔ مستانه بیقرار نکرد
رسد به داد دلم نغمهٔ رباب کجا؟
گرفتم این که رسد نوبت سؤال به من
دماغ حرف کجا، قدرت جواب کجا؟
ز بس که گرم تماشای گلرخان گشتم
نیافتم که کجا شد دل من آب؛ کجا؟
ز برگ، نکهت گل بیش می شود رسوا
ترا نهفته کند پردهٔ حجاب کجا؟
میان سوخته و خام فرق بسیارست
سرشک تاک کجا، گریهٔ کباب کجا؟
گرفته است جهان را غبار بیدردی
کجا رویم ازین عالم خراب؟ کجا؟
چنین که آب برآورده است خانهٔ چشم
بساط خود فکند پردههای خواب کجا؟
فروغ حسن جهانگیر او کجاست که نیست؟
ز خویش میروی ای دل به این شتاب کجا؟
نظر به چشمهٔ حیوان نمیکنم _صائب!
مرا ز راه برد جلوه سراب کجا؟
میرزا محمدعلی #صائب
(قرن یازدهم هجری، اصفهان)
🌲🌲🌲
-‐-----------
http://tttttt.me/bagh_saeb
کمال حسن کجا، دیدهٔ پر آب کجا؟
شکوه بحر کجا، خیمهٔ حباب کجا؟
مرا که جلوه هر ذره است رطل گران
کجاست حوصلهٔ جام، آفتاب کجا؟
نمانده است ز دل جز غبار افسوسی
به این خرابه فتد نور ماهتاب کجا؟
گذشته است ترا ز آفتاب پایهٔ حسن
هلال عید شود با تو همرکاب کجا؟
به جستجوی تو گرد از جهان برآوردم
دگر کجا روم ای خانمان خراب، کجا؟
مرا که نعرهٔ مستانه بیقرار نکرد
رسد به داد دلم نغمهٔ رباب کجا؟
گرفتم این که رسد نوبت سؤال به من
دماغ حرف کجا، قدرت جواب کجا؟
ز بس که گرم تماشای گلرخان گشتم
نیافتم که کجا شد دل من آب؛ کجا؟
ز برگ، نکهت گل بیش می شود رسوا
ترا نهفته کند پردهٔ حجاب کجا؟
میان سوخته و خام فرق بسیارست
سرشک تاک کجا، گریهٔ کباب کجا؟
گرفته است جهان را غبار بیدردی
کجا رویم ازین عالم خراب؟ کجا؟
چنین که آب برآورده است خانهٔ چشم
بساط خود فکند پردههای خواب کجا؟
فروغ حسن جهانگیر او کجاست که نیست؟
ز خویش میروی ای دل به این شتاب کجا؟
نظر به چشمهٔ حیوان نمیکنم _صائب!
مرا ز راه برد جلوه سراب کجا؟
میرزا محمدعلی #صائب
(قرن یازدهم هجری، اصفهان)
🌲🌲🌲
-‐-----------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
باغ صائب
🌲 کمال حسن کجا، دیدهٔ پر آب کجا؟ شکوه بحر کجا، خیمهٔ حباب کجا؟ مرا که جلوه هر ذره است رطل گران کجاست حوصلهٔ جام، آفتاب کجا؟ نمانده است ز دل جز غبار افسوسی به این خرابه فتد نور ماهتاب کجا؟ گذشته است ترا ز آفتاب پایهٔ حسن هلال عید شود با تو همرکاب کجا؟ …
🌲
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا؟
ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دِیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا؟
چه نسبت است به رِندی صَلاح و تقوا را؟
سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رُباب کجا؟
ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟
چراغِ مُرده کجا، شمعِ آفتاب کجا؟
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رَویم؟ بفرما ازین جناب، کجا؟
مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
کجا همی رَوی ای دل بدین شتاب کجا؟
بِشُد _که یادِ خوشش باد_ روزگارِ وصال
خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست!
قرار چیست؟ صبوری کدام و خواب کجا؟
خواجه شمسالدین محمد #حافظ
(قرن هشتم هجری، شیراز)
🌲🌲🌲
-‐-----------
http://tttttt.me/bagh_saeb
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا؟
ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دِیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا؟
چه نسبت است به رِندی صَلاح و تقوا را؟
سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رُباب کجا؟
ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟
چراغِ مُرده کجا، شمعِ آفتاب کجا؟
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رَویم؟ بفرما ازین جناب، کجا؟
مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
کجا همی رَوی ای دل بدین شتاب کجا؟
بِشُد _که یادِ خوشش باد_ روزگارِ وصال
خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست!
قرار چیست؟ صبوری کدام و خواب کجا؟
خواجه شمسالدین محمد #حافظ
(قرن هشتم هجری، شیراز)
🌲🌲🌲
-‐-----------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
🌲
"بر جادهٔ شاعرانگی"
رونمایی از کتاب
خسرو احتشامی
اصفهان، باغ غدیر
مکان و زمان دقیق را در تصویر ملاحظه فرمایید.
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
"بر جادهٔ شاعرانگی"
رونمایی از کتاب
خسرو احتشامی
اصفهان، باغ غدیر
مکان و زمان دقیق را در تصویر ملاحظه فرمایید.
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Forwarded from بیدل دهلوی
.
بیدل! رهِ عبرت نپسندیم چرا؟
احرامِ ندامتی نبندیم چرا؟
دی خنده به جهل دیگران میکردیم
امروز به عقل خود نخندیم چرا؟
#بیدل_
بیدل! رهِ عبرت نپسندیم چرا؟
احرامِ ندامتی نبندیم چرا؟
دی خنده به جهل دیگران میکردیم
امروز به عقل خود نخندیم چرا؟
#بیدل_
🌲
هر کف خاک به جولانگه شه میگوید
پیش از این پادشه روی زمین من بودم!
محمدعلی بیک طرشتی تهرانی متخلص به #سلیم متوفای 1058 هجری از شاعران مکتب صفوی (سبک هندی)
نظیر این مضمون را در شعر خیام و شاعران پیش از سلیم نیز میتوان یافت.
🌲🌲🌲
---------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
هر کف خاک به جولانگه شه میگوید
پیش از این پادشه روی زمین من بودم!
محمدعلی بیک طرشتی تهرانی متخلص به #سلیم متوفای 1058 هجری از شاعران مکتب صفوی (سبک هندی)
نظیر این مضمون را در شعر خیام و شاعران پیش از سلیم نیز میتوان یافت.
🌲🌲🌲
---------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
✍️ با افتخار از شما فرهیخته ی گرانقدر دعوت می نماییم جهت حضور در :
🔹نشست ادبی شماره ۳۳ نگارستان
💥 آیین رونمایی و نقد کتاب
📚 آجرهای بی دیوار
به قلم زهرا صرامی
🔹منتقدین :
✍ عباس شاهزیدی (خروش)
✍ امیر ادیب
🔹 شعرخوانی جمعی از شاعران اصفهان
🔹 سخنران و اجرا :
✍ محمدرضا کاکایی «شفا»
🗓 یک شنبه ۱۴۰۴/۲/۱۴
🕰 ساعت ۱۶
◀️ اصفهان ، فلکه فیض ، مقابل پل خواجو ، نگارستان امام خمینی (ره)
ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
http://tttttt.me/bagh_saeb
🔹نشست ادبی شماره ۳۳ نگارستان
💥 آیین رونمایی و نقد کتاب
📚 آجرهای بی دیوار
به قلم زهرا صرامی
🔹منتقدین :
✍ عباس شاهزیدی (خروش)
✍ امیر ادیب
🔹 شعرخوانی جمعی از شاعران اصفهان
🔹 سخنران و اجرا :
✍ محمدرضا کاکایی «شفا»
🗓 یک شنبه ۱۴۰۴/۲/۱۴
🕰 ساعت ۱۶
◀️ اصفهان ، فلکه فیض ، مقابل پل خواجو ، نگارستان امام خمینی (ره)
ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
http://tttttt.me/bagh_saeb
Forwarded from موسسه کتاب آرایی ایرانی
🔹نشست تخصصی پیرامون شعر و هنرهای کتاب آرایی در مرقع « بهار مولانا »
🔹همزمان با نمایشگاه « مرقع بهار مولانا »
🔹جمعه ، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، ساعت ۱۷
🔹اصفهان ، خیابان استانداری ، گذر سعدی ، عمارت تاریخی سعدی
🔹همزمان با نمایشگاه « مرقع بهار مولانا »
🔹جمعه ، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، ساعت ۱۷
🔹اصفهان ، خیابان استانداری ، گذر سعدی ، عمارت تاریخی سعدی
گالری مریم برگزار میکند:
کاشان دایره مینا
نمایشگاه انفرادی دکتر عباس اکبری
گشایش: سهشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۷ الی ۲۱
بازدید:
شنبه تا پنجشنبه ۱۷ الی ۲۱
جمعه ۱۸ الی ۲۰
نمایشگاه تا ۹ خرداد ماه ۱۴۰۴ ادامه خواهد داشت.
Maryam Art Gallery organizes:
"Kashan, Dayerey-e Mina"
Abbas Akbari's Solo exhibition
Opening:
Tuesday, May 6, 2025
Hours: 17 to 21
Visit:
Saturday to Thursday: 17 to 21
Friday: 18 to 20
The exhibition will continue until
May 30, 2025
🆔 https://tttttt.me/kashanuniofart
کاشان دایره مینا
نمایشگاه انفرادی دکتر عباس اکبری
گشایش: سهشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۷ الی ۲۱
بازدید:
شنبه تا پنجشنبه ۱۷ الی ۲۱
جمعه ۱۸ الی ۲۰
نمایشگاه تا ۹ خرداد ماه ۱۴۰۴ ادامه خواهد داشت.
Maryam Art Gallery organizes:
"Kashan, Dayerey-e Mina"
Abbas Akbari's Solo exhibition
Opening:
Tuesday, May 6, 2025
Hours: 17 to 21
Visit:
Saturday to Thursday: 17 to 21
Friday: 18 to 20
The exhibition will continue until
May 30, 2025
آدرس: کاشان خیابان باباافضل، خیابان بابالحوائج، جنب ورودی بازار روبروی کوچه حاجت ۷
🆔 https://tttttt.me/kashanuniofart
Forwarded from انجمنآرا (خانۀ شاعران ایران) (رضا موسوی طبری)
✍ نامۀ تسلیتی از شمال به جنوب
لب از گفتن چنان بستم که گویی
دهان بر چهره زخمی بود و به شد
چند ماه مانده بود به سال جدید که دچار بستگی و قبض عجیبی شدم و بیت بالا از طالب آملی (شاید درخشانترین بیتی است که شاعری در موضوع خاموشی سروده) وصف حالم شد. تا همین دیروز که صاحبنفسی تماس گرفت و آن طلسم شکست و عزمم جزم شد که با یادداشتی -از حسن اتفاق در خصوص نام خدا- افتتاح سخن کنم. اما شروع نکرده خبر سهمناک انفجار بندرعباس رسید. حادثهای بس دلخراش که علتش هر چه و هر که باشد علّت العلل آن سهلانگاری و بیخیالی ساختاری و ناکارآمدی است. بیتعارف جان مردم در این مملکت ارزان است وگرنه حوادثی از این دست کراراً و با فاصلههایی اندک رخ نمینمود.
به هرحال فعلا کاری از ما ساخته نیست جز عرض همدردی با مردم شریف و دردمند جنوب. نگارنده به سهم خودش –و اگر اجازه داشته باشد از طرف دوستان و همکارانش در خانۀ شاعران ایران- به همۀ آن کسانی که عزیزانشان را از دست دادند، کسانی که وابستگانشان در آن محوطه حضور داشتند و اکنون حتی جنازهای برنگشته که خانواده گرد آن بنشیند و سوگواری کند تسلیت میگوید و برای آسیبدیدگان که ظاهراً شمارشان کم نیست آرزوی بهبودی و تندرستی عاجل دارد. همچنین به آن دسته از غیورمردانی که از دیروز سخت در تلاشاند تا از شدت و وسعت حادثه بکاهند و آن را مهار کنند دست مریزاد میگوید. خدا خودش به داد این مملکت و مردمان مظلومش برسد.
اصلا بهتر است این تسلیت هم از زبان طالب آملی باشد که بیشک ابیات زیر یکی از بهترین غزلهای تاریخ زبان و ادب فارسی است:
ز گریه شام و سحر، دیده چند درماند؟
دعا کنید که نی شام و نی سحر ماند
ز غارت چمنت بر بهار منّتهاست
که گل به دست تو از شاخ تازهتر ماند
دو زلف یار به هم آن قدر نمیماند
که روز ما و شب ما به یکدگر ماند
نهادهام به جگر داغ عشق و میترسم
جگر نمانَد و این داغ بر جگر ماند
کنید داخل اجزای نوشداروی ما
هر آن گیاه که برگش به نیشتر ماند
برای عزّت مکتوب او به دست آرید
فرشتهای که به مرغان نامهبر ماند
زبس فتاده به هر گوشه پارههای دلم
فضای دهر به دکـّان شیشهگر ماند
ز شهد خامۀ «طالب» چو لب کنم شیرین
دو هفته در دهنم طعم نیشکر ماند
http://tttttt.me/Anjomanara
https://tttttt.me/iranianpoetsocity
لب از گفتن چنان بستم که گویی
دهان بر چهره زخمی بود و به شد
چند ماه مانده بود به سال جدید که دچار بستگی و قبض عجیبی شدم و بیت بالا از طالب آملی (شاید درخشانترین بیتی است که شاعری در موضوع خاموشی سروده) وصف حالم شد. تا همین دیروز که صاحبنفسی تماس گرفت و آن طلسم شکست و عزمم جزم شد که با یادداشتی -از حسن اتفاق در خصوص نام خدا- افتتاح سخن کنم. اما شروع نکرده خبر سهمناک انفجار بندرعباس رسید. حادثهای بس دلخراش که علتش هر چه و هر که باشد علّت العلل آن سهلانگاری و بیخیالی ساختاری و ناکارآمدی است. بیتعارف جان مردم در این مملکت ارزان است وگرنه حوادثی از این دست کراراً و با فاصلههایی اندک رخ نمینمود.
به هرحال فعلا کاری از ما ساخته نیست جز عرض همدردی با مردم شریف و دردمند جنوب. نگارنده به سهم خودش –و اگر اجازه داشته باشد از طرف دوستان و همکارانش در خانۀ شاعران ایران- به همۀ آن کسانی که عزیزانشان را از دست دادند، کسانی که وابستگانشان در آن محوطه حضور داشتند و اکنون حتی جنازهای برنگشته که خانواده گرد آن بنشیند و سوگواری کند تسلیت میگوید و برای آسیبدیدگان که ظاهراً شمارشان کم نیست آرزوی بهبودی و تندرستی عاجل دارد. همچنین به آن دسته از غیورمردانی که از دیروز سخت در تلاشاند تا از شدت و وسعت حادثه بکاهند و آن را مهار کنند دست مریزاد میگوید. خدا خودش به داد این مملکت و مردمان مظلومش برسد.
اصلا بهتر است این تسلیت هم از زبان طالب آملی باشد که بیشک ابیات زیر یکی از بهترین غزلهای تاریخ زبان و ادب فارسی است:
ز گریه شام و سحر، دیده چند درماند؟
دعا کنید که نی شام و نی سحر ماند
ز غارت چمنت بر بهار منّتهاست
که گل به دست تو از شاخ تازهتر ماند
دو زلف یار به هم آن قدر نمیماند
که روز ما و شب ما به یکدگر ماند
نهادهام به جگر داغ عشق و میترسم
جگر نمانَد و این داغ بر جگر ماند
کنید داخل اجزای نوشداروی ما
هر آن گیاه که برگش به نیشتر ماند
برای عزّت مکتوب او به دست آرید
فرشتهای که به مرغان نامهبر ماند
زبس فتاده به هر گوشه پارههای دلم
فضای دهر به دکـّان شیشهگر ماند
ز شهد خامۀ «طالب» چو لب کنم شیرین
دو هفته در دهنم طعم نیشکر ماند
http://tttttt.me/Anjomanara
https://tttttt.me/iranianpoetsocity
Telegram
انجمنآرا (خانۀ شاعران ایران)
در ادب و تاریخ و لغت
به قلم رضا موسوی طبری
تهیه شده در خانۀ شاعران ایران
@mousavitabari
به قلم رضا موسوی طبری
تهیه شده در خانۀ شاعران ایران
@mousavitabari
🌲
چون واگنی فرسوده در راهآهنی خالی
از من چه باقی مانده جز پیراهنی خالی؟
دارد فرو میریزد اجزای تنم در من
آنطور که دیوارههای معدنی خالی
چون آخرین سربازِ شهری سوخته یک عمر
جنگیدهام در مرزهای میهنی خالی
حالا که سر چرخاندهام در باد میبینم
پشت سرم شهری است از هر روشنی خالی
گنجایشِ این جامها اندازهٔ هم نیست
من استکانم شد به لب تر کردنی خالی
آن باغبانم که پس از یک عمر جانکندن
از باغ بیرون آمدم با دامنی خالی
#پانتهآ_صفایی
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
چون واگنی فرسوده در راهآهنی خالی
از من چه باقی مانده جز پیراهنی خالی؟
دارد فرو میریزد اجزای تنم در من
آنطور که دیوارههای معدنی خالی
چون آخرین سربازِ شهری سوخته یک عمر
جنگیدهام در مرزهای میهنی خالی
حالا که سر چرخاندهام در باد میبینم
پشت سرم شهری است از هر روشنی خالی
گنجایشِ این جامها اندازهٔ هم نیست
من استکانم شد به لب تر کردنی خالی
آن باغبانم که پس از یک عمر جانکندن
از باغ بیرون آمدم با دامنی خالی
#پانتهآ_صفایی
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
Forwarded from باغ صائب
🖌خواهم تنِ شکسته سپارم به ارضِ طوس
گردد چو خـاک، خـاکِ درِ بوالحسن شـود!
#حزین_لاهیجی
#ارض_طوس
❤️🌺❤️🌺❤️🌺
@bagh_saeb
گردد چو خـاک، خـاکِ درِ بوالحسن شـود!
#حزین_لاهیجی
#ارض_طوس
❤️🌺❤️🌺❤️🌺
@bagh_saeb
Forwarded from باغ صائب
🌻🌻🌻🌻
گزیده قصیده بلند و زیبای صائب در مقام حضرت امام #علی_بن_موسی_الرضا (علیه السلام)
⬇️
این حریم کیست کز جوش ملایک روز بار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار؟
کیست یارب شمع این فانوس کز نظاره اش
آب می گردد به گرد دیده ها پروانهوار
این شبستان خوابگاه کیست کز موج صفا
دود شمعش می رباید دل چو زلف مشکبار؟
یارب! این خاک گرامی مغرب خورشید کیست؟
کز فروغش می شود چشم ملایک اشکبار
کیست یارب در پس این پرده کز انفاس خوش
می برد از چشم ها چون بوی پیراهن غبار
سرور دنیا و دین سلطان علی موسی الرضا
آن که دارد همچو دل در سینه عالم قرار
جدول بحر رسالت کز وجود فایضش
خاک پاک طوس شد از بحر رحمت مایهدار
آسمان از باغ قدرش غنچهٔ نیلوفری است
یک گل رعناست از گلزار او لیل و نهار
بوی گل در غنچه از خجلت حصاری گشته است
تا نسیم خلق او پیچیده در مغز بهار
تیغ او چون سربرآرد از نیام مشکفام
می شود صبح قیامت از دل شب آشکار
تیغ جوهردار او را گو به چشم خود ببین
آن که گوید برنمی خیزد نهنگ از چشمه سار
همچو معنی در ضمیر لفظ پنهان گشته است
در رضای او رضای حضرت پروردگار
شکوهٔ غربت غریبان را ز خاطر بار بست
در غریبی تا اقامت کرد آن کوه وقار
زهر در انگور تا دادند او را دشمنان
ماند چشم تاک تا روز قیامت اشکبار
تاک را چون مار هر جا سبز شد سر می زنند
تا شد از انگور کام شکرینش زهربار
وه! چه گویم از صفای روضهٔ پرنور او
کز فروغش کور روشن میشود بیاختیار
می توان خواند از صفای کاشی دیوار او
عکس خط سرنوشت خلق را شبهای تار!
روضهٔ پر نور او را زینتی در کار نیست
پنجهٔ خورشید مستغنی است از نقش و نگار
همچو اوراق خزان بال ملایک ریخته است
هر کجا پا مینهی در روضه آن شهریار
می توان رفتن به آسانی به بال قدسیان
از حریم روضهٔ او تا به عرش کردگار
تا غبار آستانش جلوه گر شد، حوریان
از عبیر خلد افشانند زلف مشکبار
هر شب از گردون ز شوق سجدهٔ خاک درش
قدسیان ریزند چون برگ خزان از شاخسار
کشتی نوح است صندوقش که از طوفان غم
هر که در وی دست زد آمد سلامت بر کنار
با کمال بی نیازی مرقد زرین او
می کند با دام سیمین مرغ دلها را شکار
بس که قرآن در حریم او تلاوت می کنند
صفحهٔ بال ملایک می شود قرآن نگار
هر شبی صد بار از موج صفا در روضهاش
در غلط از صبح افتد زاهد شب زنده دار!
حسن خلقش دل نمیبخشید اگر زوار را
آب میشد از شکوهش زَهرهها بی اختیار
از صفای جبهٔ خدام او دلهای شب
می توان کردن تلاوت مصحف خط غبار
از سر گلدستهاش چون نخل ایمن تا سحر
بر خداجویان شود برق تجلی آشکار
از نوای عندلیبان سر گلدستهاش
قدسیان در وجد و حال آیند ازین نیلی حصار
داغ دارد چلچراغ او درخت طور را
این چنین نخلی ندارد یاد چشم روزگار
خضر تردستی که میراب زلال زندگی است
میکند سقایی این آستان را اختیار
می فتد در دست و پای خادمانش آفتاب
تا مگر چون عودسوز آنجا تواند یافت بار
هر که را چون مهر در پا خار راهش بشکند
سوزن عیسی برون آرد ز پایش نوک خار
آن که باشد یک طواف مرقدش هفتاد حج
فکر صائب چون تواند کرد فضلش را شمار؟
#صائب
#مدیحه
#امام_رضا
◼️ ◼️ ◼️
.....................................
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
گزیده قصیده بلند و زیبای صائب در مقام حضرت امام #علی_بن_موسی_الرضا (علیه السلام)
⬇️
این حریم کیست کز جوش ملایک روز بار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار؟
کیست یارب شمع این فانوس کز نظاره اش
آب می گردد به گرد دیده ها پروانهوار
این شبستان خوابگاه کیست کز موج صفا
دود شمعش می رباید دل چو زلف مشکبار؟
یارب! این خاک گرامی مغرب خورشید کیست؟
کز فروغش می شود چشم ملایک اشکبار
کیست یارب در پس این پرده کز انفاس خوش
می برد از چشم ها چون بوی پیراهن غبار
سرور دنیا و دین سلطان علی موسی الرضا
آن که دارد همچو دل در سینه عالم قرار
جدول بحر رسالت کز وجود فایضش
خاک پاک طوس شد از بحر رحمت مایهدار
آسمان از باغ قدرش غنچهٔ نیلوفری است
یک گل رعناست از گلزار او لیل و نهار
بوی گل در غنچه از خجلت حصاری گشته است
تا نسیم خلق او پیچیده در مغز بهار
تیغ او چون سربرآرد از نیام مشکفام
می شود صبح قیامت از دل شب آشکار
تیغ جوهردار او را گو به چشم خود ببین
آن که گوید برنمی خیزد نهنگ از چشمه سار
همچو معنی در ضمیر لفظ پنهان گشته است
در رضای او رضای حضرت پروردگار
شکوهٔ غربت غریبان را ز خاطر بار بست
در غریبی تا اقامت کرد آن کوه وقار
زهر در انگور تا دادند او را دشمنان
ماند چشم تاک تا روز قیامت اشکبار
تاک را چون مار هر جا سبز شد سر می زنند
تا شد از انگور کام شکرینش زهربار
وه! چه گویم از صفای روضهٔ پرنور او
کز فروغش کور روشن میشود بیاختیار
می توان خواند از صفای کاشی دیوار او
عکس خط سرنوشت خلق را شبهای تار!
روضهٔ پر نور او را زینتی در کار نیست
پنجهٔ خورشید مستغنی است از نقش و نگار
همچو اوراق خزان بال ملایک ریخته است
هر کجا پا مینهی در روضه آن شهریار
می توان رفتن به آسانی به بال قدسیان
از حریم روضهٔ او تا به عرش کردگار
تا غبار آستانش جلوه گر شد، حوریان
از عبیر خلد افشانند زلف مشکبار
هر شب از گردون ز شوق سجدهٔ خاک درش
قدسیان ریزند چون برگ خزان از شاخسار
کشتی نوح است صندوقش که از طوفان غم
هر که در وی دست زد آمد سلامت بر کنار
با کمال بی نیازی مرقد زرین او
می کند با دام سیمین مرغ دلها را شکار
بس که قرآن در حریم او تلاوت می کنند
صفحهٔ بال ملایک می شود قرآن نگار
هر شبی صد بار از موج صفا در روضهاش
در غلط از صبح افتد زاهد شب زنده دار!
حسن خلقش دل نمیبخشید اگر زوار را
آب میشد از شکوهش زَهرهها بی اختیار
از صفای جبهٔ خدام او دلهای شب
می توان کردن تلاوت مصحف خط غبار
از سر گلدستهاش چون نخل ایمن تا سحر
بر خداجویان شود برق تجلی آشکار
از نوای عندلیبان سر گلدستهاش
قدسیان در وجد و حال آیند ازین نیلی حصار
داغ دارد چلچراغ او درخت طور را
این چنین نخلی ندارد یاد چشم روزگار
خضر تردستی که میراب زلال زندگی است
میکند سقایی این آستان را اختیار
می فتد در دست و پای خادمانش آفتاب
تا مگر چون عودسوز آنجا تواند یافت بار
هر که را چون مهر در پا خار راهش بشکند
سوزن عیسی برون آرد ز پایش نوک خار
آن که باشد یک طواف مرقدش هفتاد حج
فکر صائب چون تواند کرد فضلش را شمار؟
#صائب
#مدیحه
#امام_رضا
◼️ ◼️ ◼️
.....................................
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
Forwarded from باغ صائب
🌲
خجسته باشد بر همه میلاد پربرکت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا، که سلام و رحمت بیکران خدا بر او باد .
طلوع شمس ندیدی ز نجم اگر محسوس
ببین ز نجمه به عالم طلوع شمسِ شموس
نموده اَنفُس و آفاق را قرین سرور
شهی که نفسِ نفیسش بوَد انیس نفوس
تبارک الله از این روز اسعد میمون
که هست مولد شاه حجاز، خسرو طوس
خدیوِ خِطهٔ طوس آنکه عارفان ندهند
گدایی درِ او را به حشمت کاووس
امام جن و بشر، کش بر آستانهٔ قدس
ملائکند دمادم بهذکر یا قدوس
مه سپهر ولایت ، شهی که در هر صبح
زند بهخاک درش آفتاب گردون بوس
ز رشکِ خادم کویش رواست خازن خلد
همی گزد لب و بر هم زند کفِ افسوس
عجب نباشد اگر فایق آمد از هر باب
گه مباحثه با عالِم یهود و مجوس
چه جلوه ذرّه کند در مقابل خورشید؟!
چه صرفه قطره بَرَد در کنار اقیانوس؟!
چه شد دنائت مأمون و کینهتوزی او؟
کجاست آن همه تزویر و حیله و سالوس؟
بگو بیا و ببین حشمت خدایی وی
که آن بهدیدهٔ خلق خدا بود محسوس
همیشه بر سر بام جهان، بهکوریِ خصم
بهنام نامی آن شه، فلک نوازد کوس
درون جسم گدازد دل حسودانش
چنانکه شمع گدازد میانهٔ فانوس
شهی که وحش بیابان از او گرفته مراد_
«صغیر» کی شود از لطف و رحمتش مأیوس؟!
محمد حسین #صغیر_اصفهانی
🌲
----------------------
@bagh_saeb
خجسته باشد بر همه میلاد پربرکت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا، که سلام و رحمت بیکران خدا بر او باد .
طلوع شمس ندیدی ز نجم اگر محسوس
ببین ز نجمه به عالم طلوع شمسِ شموس
نموده اَنفُس و آفاق را قرین سرور
شهی که نفسِ نفیسش بوَد انیس نفوس
تبارک الله از این روز اسعد میمون
که هست مولد شاه حجاز، خسرو طوس
خدیوِ خِطهٔ طوس آنکه عارفان ندهند
گدایی درِ او را به حشمت کاووس
امام جن و بشر، کش بر آستانهٔ قدس
ملائکند دمادم بهذکر یا قدوس
مه سپهر ولایت ، شهی که در هر صبح
زند بهخاک درش آفتاب گردون بوس
ز رشکِ خادم کویش رواست خازن خلد
همی گزد لب و بر هم زند کفِ افسوس
عجب نباشد اگر فایق آمد از هر باب
گه مباحثه با عالِم یهود و مجوس
چه جلوه ذرّه کند در مقابل خورشید؟!
چه صرفه قطره بَرَد در کنار اقیانوس؟!
چه شد دنائت مأمون و کینهتوزی او؟
کجاست آن همه تزویر و حیله و سالوس؟
بگو بیا و ببین حشمت خدایی وی
که آن بهدیدهٔ خلق خدا بود محسوس
همیشه بر سر بام جهان، بهکوریِ خصم
بهنام نامی آن شه، فلک نوازد کوس
درون جسم گدازد دل حسودانش
چنانکه شمع گدازد میانهٔ فانوس
شهی که وحش بیابان از او گرفته مراد_
«صغیر» کی شود از لطف و رحمتش مأیوس؟!
محمد حسین #صغیر_اصفهانی
🌲
----------------------
@bagh_saeb
🌲
صد فصل بهار و باده خوردن در پی
صد بزم نی و نغمه شمردن در پی
دانی که از این همه چه دادند به ما؟
یک زیستن و هزار مُردن در پی
#محوی_همدانی
منبع:
جنگ رباعی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
صد فصل بهار و باده خوردن در پی
صد بزم نی و نغمه شمردن در پی
دانی که از این همه چه دادند به ما؟
یک زیستن و هزار مُردن در پی
#محوی_همدانی
منبع:
جنگ رباعی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
برخوان قلمکار
نشست افتتاح خانهٔ هنر قلمکار اصفهان هم اکنون در حال برگزاری است.
نشانی خانهٔ #قلمکار اصفهان:
شهر اصفهان، خیابان آبشار دوم، کوچه فرشید پلاک 324
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
نشست افتتاح خانهٔ هنر قلمکار اصفهان هم اکنون در حال برگزاری است.
نشانی خانهٔ #قلمکار اصفهان:
شهر اصفهان، خیابان آبشار دوم، کوچه فرشید پلاک 324
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
🌲
صد فصل بهار و باده خوردن در پی
صد بزم نی و نغمه شمردن در پی
دانی که از این همه چه دادند به ما؟
یک زیستن و هزار مُردن در پی
#محوی_همدانی
منبع:
جنگ رباعی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن
با سپاس از استاد محمدتقی #خدایگانی
برای خوشنویسی این رباعی
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
صد فصل بهار و باده خوردن در پی
صد بزم نی و نغمه شمردن در پی
دانی که از این همه چه دادند به ما؟
یک زیستن و هزار مُردن در پی
#محوی_همدانی
منبع:
جنگ رباعی، سیدعلی میرافضلی، انتشارات سخن
با سپاس از استاد محمدتقی #خدایگانی
برای خوشنویسی این رباعی
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
🌲
به صورتی که تویی کمتر آفریده خدا
تو را کشیده و دست از قلم کشیده خدا !
#سلیم_تهرانی
مانی چو نقش آن صنمِ مست میکشد
چون میرسد به ساعد او، دست میکشد!
#شوکت_بخارایی
انتخاب بیتها: سعید
🌲🌲🌲
-----------‐--
http://tttttt.me/bagh_saeb
به صورتی که تویی کمتر آفریده خدا
تو را کشیده و دست از قلم کشیده خدا !
#سلیم_تهرانی
مانی چو نقش آن صنمِ مست میکشد
چون میرسد به ساعد او، دست میکشد!
#شوکت_بخارایی
انتخاب بیتها: سعید
🌲🌲🌲
-----------‐--
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
Forwarded from باغ صائب
🌲
درین دو هفته که زاینده رود سرشاراست
پلی است آن طرف آب، هر که هشیاراست
به طبع تازه صائب فسردگی مرساد!
که در بهار و خزان خامه اش گهرباراست
#صائب
🌲
--------------------
https://tttttt.me/bagh_saeb
درین دو هفته که زاینده رود سرشاراست
پلی است آن طرف آب، هر که هشیاراست
به طبع تازه صائب فسردگی مرساد!
که در بهار و خزان خامه اش گهرباراست
#صائب
🌲
--------------------
https://tttttt.me/bagh_saeb