عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
دوستت دارم
چنان با احتیاط مثلِ شاید
چنان باورنکردنی مثلِ آری
چنان طولانی مثلِ تا چه پیش آید

#هرمان_دکونینک


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



دل‌تنگی...
يعنى
دیرزمانی
به خورشيدى بنگری
كه ساعت‌هاست!
غروب
كرده است.


📝شاعر: #هرمان_دکونینک

📝برگردان: #نیلوفر_شریفی

📙از کتاب: "عشق انعطاف‌پذیر"
پیش‌ترها فقط چشم‌های‌ات را دوست داشتم
حالا چین‌وچروک‌های کنارشان را هم
مانند واژه‌ای قدیمی
که بیش‌تر از واژه‌ای جدید هم‌دردی می‌کند

پیش‌ترها فقط شتاب بود
برای داشتن آن‌چه داشتی، هربار دوباره
پیش‌ترها فقط حالا بود، حالا پیش‌ترها هم هست

چیزهای بیش‌تری برای دوست داشتن
راه‌های بسیاری برای انجام دادن این کار
حتا کاری نکردن خود یکی از آن‌هاست

فقط کنار هم نشستن با کتابی
یا با هم نبودن، در کافه‌ای در آن گوشه
یا هم‌دیگر را چند روزی ندیدن
دل‌تنگ هم‌دیگر شدن، اما همیشه با هم‌دیگر.


○■○شاعر: #هرمان_دکونینک |بلژیک ۱۹۹۷-۱۹۴۴ | Herman de Coninck |

○■○برگردان: #مودب_میرعلایی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

#تو زیبایی
وقتی گریه می‌کنی
#تو زیبایی
وقتی در قاب پنجره
لبخند می‌زنی
#تو زیبایی
وقتی خجالت می‌کشی
حتی آن روز
که ترکم خواهی کرد
هنوز هم زیبایی
برای همیشه




شاعر: #هرمان_دکونینک

برگردان: #نیلوفر_شریفی
کتاب ِ#عشق_انعطاف‌پذیر
دوستت دارم
چنان با احتیاط مثلِ شاید
چنان باورنکردنی مثلِ آری
چنان طولانی مثلِ تا چه پیش آید..




#هرمان_دکونینک

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



پیش‌ترها فقط چشم‌های‌ات را دوست داشتم
حالا چین‌وچروک‌های کنارشان را هم
مانند واژه‌ای قدیمی
که بیش‌تر از واژه‌ای جدید هم‌دردی می‌کند

پیش‌ترها فقط شتاب بود
برای داشتن آن‌چه داشتی، هربار دوباره
پیش‌ترها فقط حالا بود، حالا پیش‌ترها هم هست

چیزهای بیش‌تری برای دوست داشتن
راه‌های بسیاری برای انجام دادن این کار
حتا کاری نکردن خود یکی از آن‌هاست

فقط کنار هم نشستن با کتابی
یا با هم نبودن، در کافه‌ای در آن گوشه
یا هم‌دیگر را چند روزی ندیدن
دل‌تنگ هم‌دیگر شدن، اما همیشه با هم‌دیگر.

شاعر: #هرمان_دکونینک |بلژیک |
برگردان: #مودب_میرعلایی
@asheghanehaye_fatima



آه، نمی‌دانم، اما هستم،
زیبا باش.
بگو: نگاه کن، پرنده‌ای
و پرنده دیدن را به من یاد بده.
بگو: زندگی، نانی‌ست برای گاز زدن،
و سیب‌ها را سرخ از لذت، دیدن و بیش‌تر و بیش‌تر، چیزی بگو.
گریه کردن را به من یاد بده.
و وقتی گریستم
به من یاد بده، بگویم: چیزی نیست.

■●شاعر: #هرمان_دکونینک | بلژیک ۱۹۹۷-۱۹۴۴ | Herman de Coninck |

■●برگردان: #مودب_میرعلایی
@asheghanehaye_fatima



آه، نمی‌دانم، اما هستم،
زیبا باش.
بگو: نگاه کن، پرنده‌ای
و پرنده دیدن را به من یاد بده.
بگو: زندگی، نانی‌ست برای گاز زدن،
و سیب‌ها را سرخ از لذت، دیدن و بیش‌تر و بیش‌تر، چیزی بگو.
گریه کردن را به من یاد بده.
و وقتی گریستم
به من یاد بده، بگویم: چیزی نیست.

#هرمان_دکونینک
@asheghanehaye_fatima



پیشترها
فقط چشم‌هایت را دوست داشتم،
حالا
چین و چروک‌های کنارشان را هم؛
مانند واژه‌ای قدیمی
که بیشتر از واژه‌ای جدید
همدردی می‌کند.

پیشترها
فقط شتاب بود
برای داشتن آنچه داشتی،
هربار دوباره...

پیشترها
فقط حالا بود،
حالا
پیشترها هم هست!

چیزهای بیشتری
برای دوست داشتن
راه‌های بسیاری
برای انجام دادن این کار
حتی کاری نکردن
خود یکی از آن‌هاست

فقط کنار هم نشستن با کتابی
یا با هم نبودن،
در کافه‌ای در آن گوشه
یا همدیگر را چند روزی ندیدن
دلتنگ همدیگر شدن،
اما همیشه با همدیگر؛
حالا تقریباً هفت سالی.

هرمان دکونینک | شاعر بلژیکی
برگردان: مؤدب میرعلایی

#هرمان_دکونینک
#مؤدب_میرعلایی
تو زيبایی
وقتى گريه مى‌كنى
تو زيبايى
وقتی در قابِ پنجره
لبخند می‌زنی
و تو زيبايى
وقتى خجالت مى‌کشى
حتا آن روز
كه ترک‌ام خواهى كرد
تو هنوز هم زيبايى
براى هميشه

#هرمان_دکونینک

@asheghanehaye_fatima
از دوردست مى‌آيم
آن‌جا که زيبا بودى
ميان گيسوانِ رهایت
در باد

گیسوانت
ميانِ نی‌زارها
جزيره‌اى زيبا بود
و دهانت
دهانِ نيمه‌بازت
روى گونه‌هایم
شب بود.

دهانت شب بود
بر بی‌کرانِ این سرزمین
و دهان‌ات...
سكوت بود
در سراسرِ اين شعر

آه... زمان گذشت
چه‌قدر دست‌هایم
سفيد
و محو شده‌اند
محو مثل يك رؤيا
رؤياىِ هنوز با هم بودن‌مان.

#هرمان_دکونینک | بلژیک ۱۹۹۷-۱۹۴۴ | Herman de Coninck |
برگردان: #نیلوفر_شریفی

@asheghanehaye_fatima
من ديده‌ام
تمام دنيا را
و از تمامِ دنيا
تنها
دوست دارم
شهری را
و در آن شهر
خانه‌ای را
و در آن خانه
اتاقی کوچک را
و در آن اتاق
يك تختِ‌چوبی را
و بر آن تخت
زن‌ام را
و از آن زن
يك زهدان را
و در آن
فرزندم را
مرواريدم را.

#هرمان_دکونینک

@asheghanehaye_fatima
آه
ای کاش می‌توانستم
مانندِ اشیاء با تو سکوت کنم.

#هرمان_دکونینک


@asheghanehaye_fatima
همدیگر را دوست داشتن،
مثلِ دوست داشتنِ ساعتِ طلایی جیبی‌ست،
چنان قدیمی که زمان شاد می‌شود اگر بتواند بر آن بایستد.
و چنان قیمتی که گاهی از داشتنِ آن پشیمان می‌شوی:
با این تنگ‌نظری که اشیاء عتیقه باید در پنبه نگه‌داری شوند.
تا وقتِ باز شدن ترک برندارند فقط کمی آخ بگویند.

#هرمان_دکونینک


@asheghanehaye_fatima
.
از تمام دنیا مرا انتخاب کن
میان من و چشم‌های او
می‌توانی تردید کنی
اما در نهایت
مرا انتخاب کن •••

#هرمان_دکونینک

@asheghanehaye_fatima