عاشقانه های فاطیما
783 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
■«گوزن‌ها»

پرسیدم هنوز دوست‌ام داری
و تو پس از سکوتی طولانی
گفتی «نگاه کن» «دور دست»

آن‌جا در نور، کم‌سو و دور
گوزن‌ها لحظه‌ای بی‌حرکت ایستادند
سپس تند و سبک
به بوته‌زار گریختند

این‌جا و آن‌جا برگ‌ها زرد شدند
و این بود آن‌چه پس از آن می‌خواستی
«سپتامبر، پاییز از راه می‌رسد.»

■●شاعر: #میریام_فان_هی | Miriam Van hee | بلژیک● ۱۹۵۲ |

■●برگردان: #مؤدب_میرعلایی

@asheghanehaye_fatima
Forwarded from Nafir " نَفیر
پرسیدم هنوز دوستم داری؟
و تو پس از سکوتی طولانی
گفتی «نگاه کن» در دور دست،
آنجا در نور،کم‌سو و دور،
گوزن‌ها لحظه‌ای بی‌حرکت
ایستادند سپس تند و سبک
به بوته‌زار گریختند
اینجا و آنجا برگ‌ها زرد شدند
و این بود آنچه
پس از آن می‌خواستی!
پاییز از راه می‌رسد...

#میریام_فان_هی
#مؤدب_میرعلایی
#از_شب_گسیخته
@na_fir
@asheghanehaye_fatima



پیشترها
فقط چشم‌هایت را دوست داشتم،
حالا
چین و چروک‌های کنارشان را هم؛
مانند واژه‌ای قدیمی
که بیشتر از واژه‌ای جدید
همدردی می‌کند.

پیشترها
فقط شتاب بود
برای داشتن آنچه داشتی،
هربار دوباره...

پیشترها
فقط حالا بود،
حالا
پیشترها هم هست!

چیزهای بیشتری
برای دوست داشتن
راه‌های بسیاری
برای انجام دادن این کار
حتی کاری نکردن
خود یکی از آن‌هاست

فقط کنار هم نشستن با کتابی
یا با هم نبودن،
در کافه‌ای در آن گوشه
یا همدیگر را چند روزی ندیدن
دلتنگ همدیگر شدن،
اما همیشه با همدیگر؛
حالا تقریباً هفت سالی.

هرمان دکونینک | شاعر بلژیکی
برگردان: مؤدب میرعلایی

#هرمان_دکونینک
#مؤدب_میرعلایی