@asheghanehaye_fatima
ای زنی که درون ِ آینده
فلفل و دانه های انار منزل کرده ای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام ِ کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهره ی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ ِ اندلسی
که از هر سو می آید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن ِ سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان ِ کتاب های جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنت جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد می شود
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه: #مجتبا_پورمحسن , #مهرناز_زاوه
ای زنی که درون ِ آینده
فلفل و دانه های انار منزل کرده ای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام ِ کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهره ی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ ِ اندلسی
که از هر سو می آید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن ِ سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان ِ کتاب های جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنت جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد می شود
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه: #مجتبا_پورمحسن , #مهرناز_زاوه
@asheghanehaye_fatima
ای زنی که درون آینده
فلفل و دانههای انار منزل کردهای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهرهی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ ِ اندلسی
که از هر سو میآید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن ِ سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان ِ کتابهای جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنات جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد میشود.
○●شاعر: #نزار_قبانی | سوریه |
○●برگردان: #مجتبا_پورمحسن | #مهرناز_زاوه
ای زنی که درون آینده
فلفل و دانههای انار منزل کردهای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهرهی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ ِ اندلسی
که از هر سو میآید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن ِ سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان ِ کتابهای جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنات جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد میشود.
○●شاعر: #نزار_قبانی | سوریه |
○●برگردان: #مجتبا_پورمحسن | #مهرناز_زاوه
ای زنی که رانهایات
مثل نخلهای بیاباناند
و از آن خرماهای طلایی میریزد!
سینههایات به هفتزبان سخن میگویند
و من مجبور شدم
به همهی آنها گوش دهم.
به من فرصت بده
از این توفان دوری کنم،
از این عشق فراگیر،
این هوای زمستانی،
تا متقاعد شوم
کفر بگویم،
و به جسم چیزها وارد شوم.
به من این شانس را بده
که تنها کسی باشم
که روی آب راه میرود.
○●شاعر: #نزار_قبانی | سوریه |
○●برگردان: #مجتبا_پورمحسن | #مهرناز_زاوه
📗● از کتاب: «عشق ما روی آب راه میرود» | ●نشر: #مروارید
@asheghanehaye_fatima
مثل نخلهای بیاباناند
و از آن خرماهای طلایی میریزد!
سینههایات به هفتزبان سخن میگویند
و من مجبور شدم
به همهی آنها گوش دهم.
به من فرصت بده
از این توفان دوری کنم،
از این عشق فراگیر،
این هوای زمستانی،
تا متقاعد شوم
کفر بگویم،
و به جسم چیزها وارد شوم.
به من این شانس را بده
که تنها کسی باشم
که روی آب راه میرود.
○●شاعر: #نزار_قبانی | سوریه |
○●برگردان: #مجتبا_پورمحسن | #مهرناز_زاوه
📗● از کتاب: «عشق ما روی آب راه میرود» | ●نشر: #مروارید
@asheghanehaye_fatima
ای زنی که درون آینده
فلفل و دانههای انار منزل کردهای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهرهی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ اندلسی
که از هرسو میآید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان کتابهای جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنات جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد میشود
#نزار_قبانی | سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ |
برگردان: #مهرناز_زاوه | #مجتبا_پورمحسن
@asheghanehaye_fatima
ای زنی که درون آینده
فلفل و دانههای انار منزل کردهای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهرهی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ اندلسی
که از هرسو میآید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان کتابهای جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنات جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد میشود
#نزار_قبانی | سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ |
برگردان: #مهرناز_زاوه | #مجتبا_پورمحسن
@asheghanehaye_fatima