دردآورترین تعریف تنهایی مال #معین_دهاز هست، اونجا که میگه:
دلم گرفته
و روی شانههای خودم گریه میکنم….
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
دلم گرفته
و روی شانههای خودم گریه میکنم….
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
با آخرین کلمههایم
میگویم دوستت دارم
سر میچرخانی به جستجوی صدا
و مرا نمییابی
من تیکتاکِ ساعتِ بیعقربهام
حتی از یاد تو هم رفتهام
مثل جادهی خاکی
که زیر آسفالت مانده
چرا جادههای خاکی اسمی ندارند؟
چرا بر چند تُن آسفالت اسم میگذارند؟
سالها بعد
مرا با چه نامی صدا میزنی؟
آیا کلمهای خواهد ماند
که با آن "سلام" بسازی
"کجا بودی" بسازم؟
ای دوست، چگونه مرا خواهی یافت؟
من کلمهی دوردستم
از همه جا دورم
***
دیگر کلمهای ندارم
تا نشانی تازهام را با آن بنویسم
پستچی پشتِ در است
و تو هر چه میگردی
در را پیدا نمیکنی
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
میگویم دوستت دارم
سر میچرخانی به جستجوی صدا
و مرا نمییابی
من تیکتاکِ ساعتِ بیعقربهام
حتی از یاد تو هم رفتهام
مثل جادهی خاکی
که زیر آسفالت مانده
چرا جادههای خاکی اسمی ندارند؟
چرا بر چند تُن آسفالت اسم میگذارند؟
سالها بعد
مرا با چه نامی صدا میزنی؟
آیا کلمهای خواهد ماند
که با آن "سلام" بسازی
"کجا بودی" بسازم؟
ای دوست، چگونه مرا خواهی یافت؟
من کلمهی دوردستم
از همه جا دورم
***
دیگر کلمهای ندارم
تا نشانی تازهام را با آن بنویسم
پستچی پشتِ در است
و تو هر چه میگردی
در را پیدا نمیکنی
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
.
زمان گذشت؛
دریغا
برایِ بوسهها بهانه نداشتیم
برای آنهمه التیام، زَخم نداشتیم ...
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
زمان گذشت؛
دریغا
برایِ بوسهها بهانه نداشتیم
برای آنهمه التیام، زَخم نداشتیم ...
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
Dandelion Dance🎨
"رقص قاصدک"
خیرهام به قاصدک؛
این گیاه غریب،
که پس از مرگ به راه میافتد ..
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
"رقص قاصدک"
خیرهام به قاصدک؛
این گیاه غریب،
که پس از مرگ به راه میافتد ..
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
ㅤ
تو کتاب "نباید می ماندیم"
#معین_دهاز یه جا خیلی درست میگه:
"در زندگیم سختیهایی را تحمل کردم که پیش از واقعه گمان نداشتم بتوانم.
حتى بعدها، باور نکردم که در آن ماجرا تاب آوردم.
انسان خودش را نمی شناسد، خصوصا قدرتهایش را"
@asheghanehaye_fatima
تو کتاب "نباید می ماندیم"
#معین_دهاز یه جا خیلی درست میگه:
"در زندگیم سختیهایی را تحمل کردم که پیش از واقعه گمان نداشتم بتوانم.
حتى بعدها، باور نکردم که در آن ماجرا تاب آوردم.
انسان خودش را نمی شناسد، خصوصا قدرتهایش را"
@asheghanehaye_fatima
شمهای تو با من خوب بودند. دست تو مهربانی داشت. گفتم: بیا، حرفی دارم. خندیدی. خندهی تو پر از گُل بود.
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
شاید هم بقول نيچه [در حکمت شادان] بهترین کار زیستن در "دامنهها" است. نه در پایین کوه و نه روی قله، بلکه خوبترین کار، بودن در ارتفاعاتِ متوسطه. نه اونقدر پایینی که لِه بشی و نه اونقدر بالایی که هوا بهت نرسه. آدم در "میانهها" هم از چیزهایی که داره لذت میبره و هم چیزهایی هست که هنوز نداره و باعث میشه "حرکت" کنه. خشنودی احتمالا به همین "حرکت" وابسته است.
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
تنها نگران این بودم،
که به جستجوی تو،
در دورترین کوچهی دنیا به خانهات برسم،
و تو به جستوجویم رفته باشی.
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
که به جستجوی تو،
در دورترین کوچهی دنیا به خانهات برسم،
و تو به جستوجویم رفته باشی.
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
بلاگرهای "عشق و پارتنر" که از رابطهی عاشقانهشان "محتوای روزمره" تولید میکنند بلای جان مردماند. توصیهام این است که هرجا این جماعت "شاد، خوشبخت، عاشقپیشه و شیک" را دیدید، فرار کنید.
حواسشان هست که دست روی حسرتها و نداشتهها بگذارند. فرمول ثابت است. اصلا وجه مشترک اکثر بلاگرها همین است: تمرکز روی محرومیتها، رویاها و فقدانهای مخاطب. به این صورت که "ببین من حتی غذا پختنم هم شیک، رویایی و زیباست. زیر سایهی معشوقِ امن و همیشگی خودم هستم. این پرتوی آفتاب رو ببین که چطور روی میز و قابلمه افتاده. ببین ما چقدر همدیگه رو دوست داریم. حین آشپزی میخندیم و میرقصیم و..."
مخاطب این تصویرِ طراحیشده، قلابی و فریبکارانه را میبيند و باور میکند، فوراً با تبر سراغ واقعیتِ زندگی خودش میرود: "پس چرا غذا پختن من شیک نیست. چرا پرتوی نور نمیاد و چرا پارتنرم موقع آشپزی منو بغل نکرد و نرقصید و چرا جلوی دوربین نمیاد و چرا..."
شما قاتلِ زندگیتان را لایک میکنید. مدام برای مقایسه تحریک میشوید و تقریبا همیشه در این مقایسه شکست میخورید و چیزهایی در شما فرو میریزد. بهقول کامو: "منشأ تمام رنجهای بشر قیاس است". گمان نمیکنم حتی آگاهی از "ساختگی بودن و گزینشی بودن محتوا" بتواند جلوی تاثیرش را بگیرد. تا وقتی در فضای این پیجها نفس میکشید، آلودهاش خواهید شد. چنین بلاگری [که البته مانع آزادیاش نیستم] فعالیتی مضر و بیمارکننده دارد، که با منجنیقش هر روز مشغول سنگپرانی به زندگی و روان شماست.
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
حواسشان هست که دست روی حسرتها و نداشتهها بگذارند. فرمول ثابت است. اصلا وجه مشترک اکثر بلاگرها همین است: تمرکز روی محرومیتها، رویاها و فقدانهای مخاطب. به این صورت که "ببین من حتی غذا پختنم هم شیک، رویایی و زیباست. زیر سایهی معشوقِ امن و همیشگی خودم هستم. این پرتوی آفتاب رو ببین که چطور روی میز و قابلمه افتاده. ببین ما چقدر همدیگه رو دوست داریم. حین آشپزی میخندیم و میرقصیم و..."
مخاطب این تصویرِ طراحیشده، قلابی و فریبکارانه را میبيند و باور میکند، فوراً با تبر سراغ واقعیتِ زندگی خودش میرود: "پس چرا غذا پختن من شیک نیست. چرا پرتوی نور نمیاد و چرا پارتنرم موقع آشپزی منو بغل نکرد و نرقصید و چرا جلوی دوربین نمیاد و چرا..."
شما قاتلِ زندگیتان را لایک میکنید. مدام برای مقایسه تحریک میشوید و تقریبا همیشه در این مقایسه شکست میخورید و چیزهایی در شما فرو میریزد. بهقول کامو: "منشأ تمام رنجهای بشر قیاس است". گمان نمیکنم حتی آگاهی از "ساختگی بودن و گزینشی بودن محتوا" بتواند جلوی تاثیرش را بگیرد. تا وقتی در فضای این پیجها نفس میکشید، آلودهاش خواهید شد. چنین بلاگری [که البته مانع آزادیاش نیستم] فعالیتی مضر و بیمارکننده دارد، که با منجنیقش هر روز مشغول سنگپرانی به زندگی و روان شماست.
#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima