@asheghanehaye_fatima
توقع خوب بودن در تمام لحظه ها را از کسی نداشته باش.. توقع آرام بودن و خوش رفتار بودن ..حق اشتباه را به تمام آدم ها بده .. حق بد رفتاری، تندی ، و عصبانیت! حق اشتباهات کوچک ، بزرگ و حتی جبران ناپذیر!
واقعیت اینگونه است که رفتار آدم ها به مرور اتفاقاتی که برایشان می افتد تغییر میکند.. به مرور درد ها و سختی ها و رنج های کوچک و بزرگی که زندگی به ان ها تحمیل میکند..مثلا تو نمیدانی دیروز برای من چگونه بود؟ پریروز ، هفته پیش اصلا.. حس آدم ها ، روی پیشانیشان حک نشده .. حد تحملشان هم .. شاید اتفاقی فرای تحمل، برای من بیفتد و تو حتی نفهمی فرای تحمل یعنی چه؟
آدم ها به همان اندازه که حق دارند #دوست_داشته_باشند ، به همان اندازه هم اجازه دارند #متنفر باشند .. کاش در لحظه ی انفجار آدم ها از #غم ، از تمام #سختی_هایی که شاید به موجب قوی نبودن و تحمل های کَمِشان میکشند، آرام باشیم و باور کنیم که هیچ کدام از آدم های زمین مجبور نیستند #قوی و #محکم و #شکست_ناپذیر باشند ..
🍀
توقع خوب بودن در تمام لحظه ها را از کسی نداشته باش.. توقع آرام بودن و خوش رفتار بودن ..حق اشتباه را به تمام آدم ها بده .. حق بد رفتاری، تندی ، و عصبانیت! حق اشتباهات کوچک ، بزرگ و حتی جبران ناپذیر!
واقعیت اینگونه است که رفتار آدم ها به مرور اتفاقاتی که برایشان می افتد تغییر میکند.. به مرور درد ها و سختی ها و رنج های کوچک و بزرگی که زندگی به ان ها تحمیل میکند..مثلا تو نمیدانی دیروز برای من چگونه بود؟ پریروز ، هفته پیش اصلا.. حس آدم ها ، روی پیشانیشان حک نشده .. حد تحملشان هم .. شاید اتفاقی فرای تحمل، برای من بیفتد و تو حتی نفهمی فرای تحمل یعنی چه؟
آدم ها به همان اندازه که حق دارند #دوست_داشته_باشند ، به همان اندازه هم اجازه دارند #متنفر باشند .. کاش در لحظه ی انفجار آدم ها از #غم ، از تمام #سختی_هایی که شاید به موجب قوی نبودن و تحمل های کَمِشان میکشند، آرام باشیم و باور کنیم که هیچ کدام از آدم های زمین مجبور نیستند #قوی و #محکم و #شکست_ناپذیر باشند ..
🍀
@asheghanehaye_fatima
دلت خوش است كه من زنده زنده ميسوزم
ولي رها شدن از #عاشقي به مردن نيست
چقدر حرف براي #تو دارم و هر بار
در آب و تاب تماشا توان گفتن نيست
چه دردناك و #غم آلود!اين كه ميداني
به هر دري بزني نيمه ي تو اين زن نيست
#مهدی_فرجی
دلت خوش است كه من زنده زنده ميسوزم
ولي رها شدن از #عاشقي به مردن نيست
چقدر حرف براي #تو دارم و هر بار
در آب و تاب تماشا توان گفتن نيست
چه دردناك و #غم آلود!اين كه ميداني
به هر دري بزني نيمه ي تو اين زن نيست
#مهدی_فرجی
کتاب تازه: #غم_های_تزئینی
#محسن_بیدوازی
🔸 بخشی از شعری از این مجموعه:
تنهایم
تنهایی من
قلبت را تکان نمی دهد
مثل اینکه لیوانی آب را بریزی در دریا
تکان نمی خورد آب از آب
تنهایم،
از من چیزی بیدار نخواهد ماند
دارم برمی گردم به خوابگاهم
و می دانم
کسی که
خواب را اختراع کرده
می خواسته مرگ را تمرین کند.
@asheghanehaye_fatima
کتاب تازه: #غم_های_تزئینی
#محسن_بیدوازی
🔸 بخشی از شعری از این مجموعه:
تنهایم
تنهایی من
قلبت را تکان نمی دهد
مثل اینکه لیوانی آب را بریزی در دریا
تکان نمی خورد آب از آب
تنهایم،
از من چیزی بیدار نخواهد ماند
دارم برمی گردم به خوابگاهم
و می دانم
کسی که
خواب را اختراع کرده
می خواسته مرگ را تمرین کند.
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from پیوند نگار
.
#سیِن (هلندی: Sien؛ ۱۸۵۰–۱۹۰۴) :
نام یکی از معشوقههای #ونگوگ بود که ونگوگ چندین نقاشی از وی کشید که معروفترین آن #غم است.
#سین ، اکثر عمر خود را در لاهه گذراند و زمانی که با ونگوگ آشنا شد، فاحشهای باردار بود.
ونگوگ از وی به عنوان مدل استفاده کرد و بعدتر سین و فرزندش را به خانه خود آورد و نقاشیهای دیگری از سین و فرزندش کشید که بیانگر سختیهای زندگی فقیرانه هستند.
این رابطه با مخالفت خانواده و آشنایان ونگوگ روبهرو شد، اگرچه برادرش تئودوروس ونگوگ حمایتش را از ونگوگ دریغ نکرد.
اما این موضوع بدون شک به جدایی از آنتون ماوه کمک فراوانی کرد.
ماوه کسی بود که ونگوگ را به نقاشی آشنا کرد و وی را کمک مالی مینمود. بعدتر برادرش ونگوگ را متقاعد کرد که سین را ترک کند و وی در سال ۱۸۸۳ به درنته رفت تا نقاشی را آنجا ادامه دهد.
@asheghanehaye_fatima
سیِن در نقاشی "غم"
#ونگوگ
👇👇👇👇
#سیِن (هلندی: Sien؛ ۱۸۵۰–۱۹۰۴) :
نام یکی از معشوقههای #ونگوگ بود که ونگوگ چندین نقاشی از وی کشید که معروفترین آن #غم است.
#سین ، اکثر عمر خود را در لاهه گذراند و زمانی که با ونگوگ آشنا شد، فاحشهای باردار بود.
ونگوگ از وی به عنوان مدل استفاده کرد و بعدتر سین و فرزندش را به خانه خود آورد و نقاشیهای دیگری از سین و فرزندش کشید که بیانگر سختیهای زندگی فقیرانه هستند.
این رابطه با مخالفت خانواده و آشنایان ونگوگ روبهرو شد، اگرچه برادرش تئودوروس ونگوگ حمایتش را از ونگوگ دریغ نکرد.
اما این موضوع بدون شک به جدایی از آنتون ماوه کمک فراوانی کرد.
ماوه کسی بود که ونگوگ را به نقاشی آشنا کرد و وی را کمک مالی مینمود. بعدتر برادرش ونگوگ را متقاعد کرد که سین را ترک کند و وی در سال ۱۸۸۳ به درنته رفت تا نقاشی را آنجا ادامه دهد.
@asheghanehaye_fatima
سیِن در نقاشی "غم"
#ونگوگ
👇👇👇👇
Telegram
attach📎