عاشقانه های فاطیما
809 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


شعرهایم را دود میکنم
با لباسی سپید
خفته در گور میکنم
مگر نه اینکه تمام شعرها
از برای توست؟
بعد تو، با یاد تو
بر تنشان لباس تور میکنم
شعرهایم اگر به تو نرسند
میسوزند
در عبور از آدمها
به شخصی شبیه تو
چشم میدوزند،
خوب میدانند
هیچ غریبه ای تو نیست
به دنبال نگاه گرم تو
در دفتر خاطراتمان
میپوسند
خاطراتمان با وجود تو
رنگ داشت
از برای همین رنگها بود که
دنیا با ما سرِ جنگ برداشت

عاقبت روزی
شعرهایم تلنبار میشوند
بر دوش خسته ام همگی بار میشوند
آن روزست که
شعرهایم را خواهم بافت
به شکل طنابی زخیم
تار و پودشان را به هم
خواهم تافت
دیر نیست روزی که
شعرهایم را
بر طناب دار من خواهی یافت...

#سین_باقی
@asheghanehaye_fatima



گویند سلام صبح صادق با عشق

نیکوست به هرکه هست واثق باعشق

احساس خوش گفتن دوستت دارم

زیباست اگر بگوید عاشق باعشق

#سین_جیم_میم
وچشمانش افتابی است
که هر صبح
طلوع میکند در جان من...

#سین_برزگر


@asheghanehaue_fatima
Forwarded from پیوند نگار
‍ .

#سیِن (هلندی: Sien؛ ۱۸۵۰–۱۹۰۴) :

نام یکی از معشوقه‌های #ونگوگ بود که ونگوگ چندین نقاشی از وی کشید که معروفترین آن #غم است.
#سین ، اکثر عمر خود را در لاهه گذراند و زمانی که با ونگوگ آشنا شد، فاحشه‌ای باردار بود.
ونگوگ از وی به عنوان مدل استفاده کرد و بعدتر سین و فرزندش را به خانه خود آورد و نقاشی‌های دیگری از سین و فرزندش کشید که بیانگر سختی‌های زندگی فقیرانه هستند.
این رابطه با مخالفت خانواده و آشنایان ونگوگ روبه‌رو شد، اگرچه برادرش تئودوروس ونگوگ حمایتش را از ونگوگ دریغ نکرد.
اما این موضوع بدون شک به جدایی از آنتون ماوه کمک فراوانی کرد.
ماوه کسی بود که ونگوگ را به نقاشی آشنا کرد و وی را کمک مالی می‌نمود. بعدتر برادرش ونگوگ را متقاعد کرد که سین را ترک کند و وی در سال ۱۸۸۳ به درنته رفت تا نقاشی را آنجا ادامه دهد.


@asheghanehaye_fatima


سیِن در نقاشی "غم"

#ونگوگ
👇👇👇👇