عاشقانه های فاطیما
785 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
.

بجز غوغای عشق تو درون دل نمی‌یابم
بجز سودای وصل تو میان جان نمی‌دانم

اگر مقصود تو جان است، رخ بنما و جان بستان
و گر قصد دگر داری، من این و آن نمی‌دانم

#عراقی
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
در خلوتی چنان، که نگنجد کسی در آن
یک بار خلوتِ خوشِ جانانم آرزوست

#عراقی

@asheghanehaye_fatima
یک لحظه غمت از دل من می‌نشود دور
گویی که غمت را جز ازین رای دگر نیست

#عراقی

@asheghanehaye_fatima
ای دلارامی که جانِ ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست...

#عراقی


@asheghanehaye_fatima
ای دلارامی که جانِ ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست...

#عراقی

@asheghanehaye_fatima
.
جانا ،  حدیث   شوقت 
در داستان نگنجد
رمزی ز  راز  عشقت در
صد بیان نگنجد

جولانگه جلالت در کوی
دل نباشد
خلوتگه جمالت درجسم 
و جان نگنجد

سودای زلف و خالت جز
در خیال ناید
اندیشهٔ  وصالت  جز در
گمان نگنجد

در  دل چو  عشقت  آید ،
سودای جان نماند
در جان چو مهرت  افتد ،
عشق روان نگنجد

دل  کز تو بوی  یابد ، در
گلستان نپوید
جان  کز  تو   رنگ  بیند ،
اندر جهان نگنجد ..

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

ای آرزوی جان و دلم ز آرزوی تو
بیمار  گشته ِبه نشود جز به بوی تو

باری، بپرس حال دل ناتوان من
بنگر: چگونه می‌تپد از آرزوی تو-؟

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
.

شحنه‌ی عشق هر شبی
   برکَنَدم ز خواب خویش

در هوسِ خیالِ او
      باز به خواب می روم

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
ای صبا، گر بگذری در کوی او
نزد او ما را جزین پیغام نیست:

کای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
ای صبا، گر بگذری در کوی او
نزد او ما را جزین پیغام نیست:

کای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
.

در خلوتی چنان، که نگنجد کسی در آن

یکبار خلوت خوش جانانم آرزوست

#عراقی
#شما_فرستادید

.

@asheghanehaye_fatima
جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد بیان نگنجد
جولانگه جلالت در کوی دل نباشد
خلوتگه جمالت در جسم و جان نگنجد
سودای زلف و خالت جز در خیال ناید
اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد
در دل چو عشقت آید، سودای جان نماند
در جان چو مهرت افتد، عشق روان نگنجد
دل کز تو بوی یابد، در گلستان نپوید
جان کز تو رنگ بیند، اندر جهان نگنجد
آن دم که با خیالت دل راز عشق گوید
گر جان شود عراقی، اندر میان نگنجد

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
گر از زلف پریشانت صبا بر هم زند مویی
برآید زان پریشانی هزار افغان ز هر سویی
به بوی زلف تو هر دم حیات تازه می‌یابم
وگر نه بی‌تو از عیشم نه رنگی ماند و نه بویی
به یاد سرو بالایت روان در پای تو ریزم
به بالای تو گر سروی ببینم بر لب جویی
چو زلفت گر برآرم سر به سودایت، عجب نبود
چه باشد با کمند شیرگیری صید آهویی؟
ز کویت گر رسد گردی به استقبال برخیزد
ز جان افشانی صاحبدلان گردی ز هر کویی
چنان بنشست نقش دوست در آیینهٔ چشمم
که چشمم عکس روی دوست می‌بیند ز هر سویی

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
صبح و شامم طره و رخسار اوست
گرچه آنجا کوست صبح و شام نیست
ای صبا، گر بگذری در کوی او
نزد او ما را جزین پیغام نیست:
کای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست
هرکسی را هست کامی در جهان
جز لبت ما را مراد و کام نیست
تا دل ما در سر زلف تو شد
کار ما جز با کمند و دام نیست

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
صبح و شامم طره و رخسار اوست
گرچه آنجا کوست صبح و شام نیست
ای صبا، گر بگذری در کوی او
نزد او ما را جزین پیغام نیست:
کای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست
هرکسی را هست کامی در جهان
جز لبت ما را مراد و کام نیست
تا دل ما در سر زلف تو شد
کار ما جز با کمند و دام نیست

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
صبح و شامم طره و رخسار اوست
گرچه آنجا کوست صبح و شام نیست
ای صبا، گر بگذری در کوی او
نزد او ما را جزین پیغام نیست:
کای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست
هرکسی را هست کامی در جهان
جز لبت ما را مراد و کام نیست

#عراقی
#عزیز_روزهام



@asheghanehaye_fatima
تا غمت ساکن دل من شد
از چراغ تو خانه روشن شد
ما گرفتار دام عشق توایم
همه سرمست جام عشق توایم
ای که حسن رخت دل افروز است
شب ما با خیال تو روز است
حسنت از روضهٔ جنان خوشتر
یادت از هرچه در جهان خوشتر
من چو در عارض تو حیرانم
لوح محفوظ عشق می‌خوانم
دیده‌ای کان جمال دیده بود
مهر رویت به جان خریده بود
با خود، از بیخودی، تو را بینم
گر تو با من نه‌ای چرا بینم؟
چون نظر بر رخ تو می‌فگنم
می‌برد از دیار جان و تنم
به کسی گفتن این نمی‌یارم:
که تو را نیک دوست می‌دارم

#عراقی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
یاد لب و دندانش بر خاطر من بگذشت
چشمم گهرافشان شد، طبعم شکرستانی
جان خواستم افشاندن پیش رخ او دل گفت:
خاری چه محل دارد در پیش گلستانی؟
گر خاک رهش گردم هم پا ننهد بر من
کی پای نهد، حاشا، بر مور سلیمانی؟

#عراقی
#عزیز_روزهام

.@asheghanehaye_fatima
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال
عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی
همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی
پیش ازین گر دگری در دل من می‌گنجید
جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید
وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی
گفتی: «از لب بدهم کام عراقی روزی»
وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی

#عراقی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
ای هوای تو مونس جانم
مایهٔ درد و اصل درمانم
مرغ جان تا بیافت دیدهٔ باز
در هوای تو می‌کند پرواز
گفت و گوی تو روز و شب یارم
جست و جوی تو حاصل کارم
دلم از عشق توست دیوانه
تا تو شمعی، تو راست پروانه
خواب خواهم من از خدا به دعا
تا ببینم مگر به خواب تو را
چون سرماست خاک سودایت
فرصتی، تا نهیم در پایت


#عراقی
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima