عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Darda
Shahram Shokoohi
درد
#شهرام_شکوهی
🔻

همیشه یک نفر هست که
بودنش ..
صدایش ..
نفس کشیدنش ..
اصلا سکوتش هم عشق است ..
خنده هایش که دیگر جای خود
غوغا می کند
دل و جان می برد ..
تو همان یک نفری عشق جان
زیباترین اتفاق
شیرین ترین احساس
دوستت دارم بسیار ... ♥️

#باران_قیصری
#شما_فرستادید
.

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
برای نگاه کردن به چشم‌های تو
چند قرن آرامش
چند قرن سکوت و فاصله کم دارم
آواز که می‌خوانم
آتشی در آتش می‌پیچد
و مادرم پشتِ در می‌نشیند و با صدای بلند گریه می‌کند
و در صدای لرزانش مدام می‌گوید:
باز خواب او را دیده است
باز خواب او را دیده است

#شهرام_شیدایی
از کتابِ #آتشی_برای_آتشی_دیگر
.
@asheghanehaye_fatima
هنوز ناتوانی در نوشتن را می‌شود نوشت
تاریکی‌ای را که در ما به همه‌چیز نگاه می‌کند
و هیچ‌گاه و هیچ‌جا جُفت نمی‌شود.

تو فکر می‌کنی ما می‌توانیم بقیۀ خواب‌هایمان را پیدا کنیم؟
کتاب‌هایی را که تمام می‌شوند ادامه دهیم؟
و بگوییم از تمام‌شدنِ هرچیزی باید ترسید؟
برویم و چند سال در دریا گم شویم
و وقتی که بیاییم بگوییم ما از دریا آمده‌ایم؟
تو فکر می‌کنی ما چه‌گونه همۀ این چیزهایی ساده را بلدیم:
بیدارشدن از خواب
قدم‌زدن
در خانه نشستن
و سکوت دربارۀ اشیا را؟

پیش‌گویی کُن که آینده قبلاً تمام شده
یک‌نوع بیماریِ مُسری در نگاه‌ها پیدا شده:
تو غریبه‌ای، من غریبه‌ام
پدر غریبه، خواهر غریبه
زمین پُر از غریبه‌هاست
ــ کسی این را می‌نویسد ــ
تو فکر نمی‌کنی ما همدیگر را، جایی دیگر، دیده باشیم؟
جایی در موسیقی؟
...

فکر نمی‌کنی داشتنِ چشم ابرو دهان سر
چیزِ بسیار غریبی‌ست؟

آن‌قدر همه‌چیز را می‌بینیم
که هرگز نشناسیمشان

همیشه می‌ترسم
که به این بازی
عادت کنم

#شهرام_شیدایی
@asheghanehaye_fatima
فکر نمی‌کردی تنهاییِ من
پنجره‌ای کوچک را در گلویم
آن‌قدر بفشاردکه در دست‌هایم
زندانی شوم؟در چشم‌هایم؟
آیا عشق،تنها برای کور کردن
و سر بریدنِ ما می‌آید؟



#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
برای نگاه کردن به چشم‌های تو
چند قرن آرامش
چند قرن سکوت و فاصله کم دارم
آواز که می‌خوانم
آتشی در آتش می‌پیچد
و مادرم پشتِ در می‌نشیند و با صدای بلند گریه می‌کند
و در صدای لرزانش مدام می‌گوید:
باز خواب او را دیده است
باز خواب او را دیده است

#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای نگاه کردن به چشم‌های تو
چند قرن آرامش
چند قرن سکوت و فاصله کم است

#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
تو
فکر نمی‌کنی
ما همـــدیگـــــر را
جایی دیده باشیم؟!
جایی در یک موسیقی...!


#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
.. شاید زمین آن سیاره‌ای نیست که
ما در آن باید می‌زیستیم
و از این رو،
چیزی در ما همیشه پنهان می‌مانَد
و به این زندگی برنمی‌گردد.

از دست‌هایمان بیرون رفته‌ایم
از چشم‌هایمان
و همه چیزِ این خاک را کاویده‌ایم:
ما به همراهِ آب و باد و خاک و آتش
به این سیاره تبعید شده‌ایم

و این‌جا
زیباترین جا
برای تنهایی‌ست.


#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
🔵ناگهان احساس می‌کنم که همه

تنهایم گذاشته‌اند و رفته‌اند

شاید نامِ دیگرِ مرگ همین باشد

هیچ‌گاه نمی‌دانستم که از تنها مردن این‌همه می‌ترسم

زمان چه‌گونه جای مرا خواهد گرفت؟




#شهرام_شیدایی
بخشی از شعر
از کتاب آتشی برای آتشی دیگر

@asheghanehaye_fatima
.

شاید زمین آن سیاره‌ای نیست که ما در آن باید
می‌زیستیم و از این رو، چیزی در ما همیشه
پنهان می‌مانَد و به این زندگی برنمی‌گردد.

از دست‌هایمان بیرون رفته‌ایم
از چشم‌هایمان
و همه چیزِ این خاک را کاویده‌ایم :
ما به همراهِ آب و باد و خاک و آتش
به این سیاره تبعید شده‌ایم.

و این‌جا
زیباترین جا
برای تنهایی‌ست.


#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
.

شاید زمین آن سیاره‌ای نیست که ما در آن باید
می‌زیستیم و از این رو، چیزی در ما همیشه
پنهان می‌مانَد و به این زندگی برنمی‌گردد.

از دست‌هایمان بیرون رفته‌ایم
از چشم‌هایمان
و همه چیزِ این خاک را کاویده‌ایم :
ما به همراهِ آب و باد و خاک و آتش
به این سیاره تبعید شده‌ایم.

و این‌جا
زیباترین جا
برای تنهایی‌ست.


#شهرام_شیدایی


@asheghanehaye_fatima
قسمت-شهره و شهرام شب پره
@InjaZanVojuddarad
"قسمت"

🎙 #شهره
🎙 #شهرام_شب_پره

"باید بپذیری که برخی افراد برای همیشه در قلبت جا خواهند داشت، بدون اینکه جایی در زندگیت داشته باشند..."


📙 #کافکا
#هاروکی_موراکامی


@asheghanehaye_fatima
🔵فکر می‌کنی دردِ من به خاطرِ خورشید است؟
چه فایده بهار بیاید؟
بادام‌ها شکوفه کنند؟
آخرش مگر مرگ نیست؟
هست، اما مگر من می‌ترسم
از مرگی که خورشید می‌آوَرَد؟
من که هر فروردین یک سال جوان‌تر می‌شوم،
هر بهار عاشق‌تر می‌شوم؛
می‌ترسم؟
آه، دوست من، درد من چیز دیگری‌ست...


#اورهان_ولی
رنگِ قایق‌ها مالِ شما
ترجمه‌ی #شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
هنوز ناتوانی در نوشتن را می‌شود نوشت
تاریکی‌ای را که در ما به همه‌چیز نگاه می‌کند
و هیچ‌گاه و هیچ‌جا جُفت نمی‌شود.

تو فکر می‌کنی ما می‌توانیم بقیۀ خواب‌هایمان را پیدا کنیم؟
کتاب‌هایی را که تمام می‌شوند ادامه دهیم؟
و بگوییم از تمام‌شدنِ هرچیزی باید ترسید؟
برویم و چند سال در دریا گم شویم
و وقتی که بیاییم بگوییم ما از دریا آمده‌ایم؟
تو فکر می‌کنی ما چه‌گونه همۀ این چیزهایی ساده را بلدیم:
بیدارشدن از خواب
قدم‌زدن
در خانه نشستن
و سکوت دربارۀ اشیا را؟

پیش‌گویی کُن که آینده قبلاً تمام شده
یک‌نوع بیماریِ مُسری در نگاه‌ها پیدا شده:
تو غریبه‌ای، من غریبه‌ام
پدر غریبه، خواهر غریبه
زمین پُر از غریبه‌هاست
ــ کسی این را می‌نویسد ــ
تو فکر نمی‌کنی ما همدیگر را، جایی دیگر، دیده باشیم؟
جایی در موسیقی؟
...

فکر نمی‌کنی داشتنِ چشم ابرو دهان سر
چیزِ بسیار غریبی‌ست؟

آن‌قدر همه‌چیز را می‌بینیم
که هرگز نشناسیمشان

همیشه می‌ترسم
که به این بازی
عادت کنم

#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
بازی را باخته‌ام
ولی تو به جای من گریه می‌کنی
تو که می‌گویند
بُرده‌ای

#شهرام_شیدایی

@asheghanehaye_fatima
برای آتش گرفتن
چقدر به هم نزدیک شده بودیم
و حرف‌های‌مان هیزم‌ها را جمع می‌کرد
یک جرقه کافی بود
نگاهی
حرکت دستی
 حرفی
ما زود این را فهمیدیم
و خاموش ماندیم...

#شهرام_شیدایی


@asheghanehaye_fatima