@Asheghanehaye_fatima
نه در نگاه اول
بلکه عشق در آخرین نگاه است
زمانی که می خواهد از تو جدا شود
آن گونه که به تو می نگرد
به همان اندازه دوستت داشته است.
#ناظم_حکمت
#شاعر_ترکیه 🇹🇷
ترجمه:
#سینا_عباسی_هولاسو
نه در نگاه اول
بلکه عشق در آخرین نگاه است
زمانی که می خواهد از تو جدا شود
آن گونه که به تو می نگرد
به همان اندازه دوستت داشته است.
#ناظم_حکمت
#شاعر_ترکیه 🇹🇷
ترجمه:
#سینا_عباسی_هولاسو
@asheghanehaye_fatima
آخر، چرا آمدی
تو را که صدا نزده بودم
خودت آمده بودی
همچون عشقی سیاه در کشتزار قلبام
مثل گندمی که از دهان گنجشکی افتاده باشد
کاش سبز نمیشدی
اگر قرار بود با حسرتات به سر ببرم
مثل مجسمهای چشم به راه، یخزده بمانم
کاش هیچ نمیآمدی
سنگی به برکهی زلالی پراندی
گفتم که گلآلودش نکن
دیگر سنی از من گذشته
آنقدر مرا سرگردان نکن
کاش امیدم را
مثل یک قاتل نمیکشتی
آخرین شعلهی شمع را
کاش خاموش نمیکردی
شبیه آشیانهی یک پرنده
قلبام خالی مانده
چه کسی می تواند بر تو ببخشاید
این گناهی که تحملاش نتوان کرد؟!
آخر، چرا آمدی...
#نصرت_کسمنلی | Nüsrət Kəsəmənli | جمهوری آذربایجان، ۲۰۰۳-۱۹۴۵ |
برگردان: #سینا_عباسی_هولاسو
آخر، چرا آمدی
تو را که صدا نزده بودم
خودت آمده بودی
همچون عشقی سیاه در کشتزار قلبام
مثل گندمی که از دهان گنجشکی افتاده باشد
کاش سبز نمیشدی
اگر قرار بود با حسرتات به سر ببرم
مثل مجسمهای چشم به راه، یخزده بمانم
کاش هیچ نمیآمدی
سنگی به برکهی زلالی پراندی
گفتم که گلآلودش نکن
دیگر سنی از من گذشته
آنقدر مرا سرگردان نکن
کاش امیدم را
مثل یک قاتل نمیکشتی
آخرین شعلهی شمع را
کاش خاموش نمیکردی
شبیه آشیانهی یک پرنده
قلبام خالی مانده
چه کسی می تواند بر تو ببخشاید
این گناهی که تحملاش نتوان کرد؟!
آخر، چرا آمدی...
#نصرت_کسمنلی | Nüsrət Kəsəmənli | جمهوری آذربایجان، ۲۰۰۳-۱۹۴۵ |
برگردان: #سینا_عباسی_هولاسو
پیشترها
تنها اتفاق سرد سال زمستان بود
اما اکنون
هم انسانها سردند و هم دل هایشان.
■شاعر: #جاهد_ظریفاوغلو | #جاهیت_زاریف_اوعلو [ Cahit Zarifoğlu | ترکیه، ۱۹۸۷-۱۹۴۰ ]
■برگردان: #سینا_عباسی_هولاسو
@asheghanehaye_fatima
تنها اتفاق سرد سال زمستان بود
اما اکنون
هم انسانها سردند و هم دل هایشان.
■شاعر: #جاهد_ظریفاوغلو | #جاهیت_زاریف_اوعلو [ Cahit Zarifoğlu | ترکیه، ۱۹۸۷-۱۹۴۰ ]
■برگردان: #سینا_عباسی_هولاسو
@asheghanehaye_fatima