عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
گفتم :" همیشه فکر می کردم آدم ها می توانند در خیال هم، عاشق هم بشوند بدون آن که حتی یک بار دست یکدیگر را لمس کنند...
ولی بعد همه چیز ذره ذره عوض شد. تازه فهمیدم که یک #زنم.
یواش یواش حواسم درگیر شد.
به دیدنش عادت کردم، باید او را در کنارم حس می کردم، صدایش را می شنیدم، باید هر بار مطمئن می شدم که او هم به همین شدت مرا می بیند و احساسم می کند.
حالا فکر میکنم دروغ است؛
نمی شود فقط توی ذهن عاشق یک نفر شد.
اگر بشود خیالات است...
ای کاش می شد با خیال یک نفر زندگی کرد ولی امکان ندارد.
فکر می کردم آدم ها همان طور که آمده اند، می روند.
نمی دانستم که نمی روند، می مانند. ردشان می ماند حتی اگر همه چیزشان را هم با خودشان بردارند و بروند."

📖 #رویای_تبت
#فریبا_وفی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




گفتم :" همیشه فکر می کردم آدم ها می توانند در خیال هم، عاشق هم بشوند بدون آن که حتی یک بار دست یکدیگر را لمس کنند...
ولی بعد همه چیز ذره ذره عوض شد. تازه فهمیدم که یک #زنم.
یواش یواش حواسم درگیر شد.
به دیدنش عادت کردم، باید او را در کنارم حس می کردم، صدایش را می شنیدم، باید هر بار مطمئن می شدم که او هم به همین شدت مرا می بیند و احساسم می کند.
حالا فکر میکنم دروغ است؛
نمی شود فقط توی ذهن عاشق یک نفر شد.
اگر بشود خیالات است...
ای کاش می شد با خیال یک نفر زندگی کرد ولی امکان ندارد.
فکر می کردم آدم ها همان طور که آمده اند، می روند.
نمی دانستم که نمی روند، می مانند. ردشان می ماند حتی اگر همه چیزشان را هم با خودشان بردارند و بروند."



📖 #رویای_تبت
#فریبا_وفی
@asheghanehaye_fatima



من #زنانگی هایم را نمی خواهم!
من موهای بلندم را نمی خواهم!
من لاک های رنگارنگم را دوست ندارم اصلا!!!
من از اندام باریک و ظریف بیزارم!
حالم بهم می خورد از این بغضهای دخترانه لعنتی...
از این اشک های دم مشک...
من متنفرم از نجابتی که درد تزریق می کند به جانم!
من دلگیرم!
از چشمهایی که دزدیده می شوند
از این و آن...
از دستهایی که توی دستهای هیچ مردی آرامش نمی گیرند...
من از این دل صاحب مرده ای که کرکره اش را کشیده پایین،
دقیقا باید به چه کسی شکایت کنم؟
من از من بیزارم!
بیزار...
دلم یک کمی مردانگی می خواهد...
یک مردانگی که نیمه شب بکشاندت توی خیابان!
درست وقتی تنهایی!
دلم یک مردانگی می خواهد
که بشود با آن سیگار پشت سیگار را توجیه کرد...
یکجوری که دلتنگی هایت را دود کنی، برود!
دلم یک مردانگی می خواهد که وقتی له می شوم،
وقتی غرورم خرد خاکشیر می شود،
کز نکنم گوشه ی تخت و با مظلومیتم حال آدم را بهم بزنم...
دلم یک مردانگی می خواهد
که با همان لباس راحتی بنشینم
پشت فرمان و دیوانه وار برانم سمت خانه باعث و بانی این درد کشیدن!
دلم می خواهد بی ملاحظه تمام غصه هایم را خالی کنم روی سرش!
اصلا بخوابانم زیر گوشش...


من دروغگویی خوبی نیستم!
یعنی نمی توانم باشم اصلا!
من زنانگی هایم را می خواهم!
دوستشان دارم!
موهایم را که شانه می کنم،
با ذوق وجب می کنم
فاصله شان را تا گودی کمرم...
من لاک هایم را دوست دارم!
روزهایم را رنگی می کنند، شاد می کنند!
اندامم یادآوری می کند
که چقدر #زنم و زیر این ظاهر استخوانی چقدر مقاومم!
من عادت کرده ام به بغضهایم،
به دل نازکم،
به اشکهایی که بی اجازه و با اجازه روانند!
دروغ گفتم!
من حالا حالاها بدهکارم به این نجابتی که خودم دقیقا حد و اندازه اش را می دانم!
من احترام قایلم برای دستهایی که بی تجربه اند!
من قدر دلم را می دانم!
من زنانگی هایم را دوست دارم...



#نسترن_علیخانی
گفتم :" همیشه فکر می کردم آدم ها می توانند در خیال هم، عاشق هم بشوند بدون آن که حتی یک بار دست یکدیگر را لمس کنند...ولی بعد همه چیز ذره ذره عوض شد. تازه فهمیدم که یک #زنم. یواش یواش حواسم درگیر شد.

به دیدنش عادت کردم، باید او را در کنارم حس میکردم، صدایش را می شنیدم، باید هر بار مطمئن می شدم که او هم به همین شدت مرا می بیند و احساسم می کند. حالا فکر میکنم دروغ است؛نمی شود فقط توی ذهن عاشق یک نفر شد. اگر بشود خیالات است...

ای کاش می شد با خیال یک نفر زندگی کرد ولی امکان ندارد. فکر می کردم آدم ها همان طور که آمده اند، می روند.نمی دانستم که نمی روند، می مانند. ردشان می ماند حتی اگر همه چیزشان را هم با خودشان بردارند و بروند."

📙 #رویای_تبت
#فریبا_وفی

🍃۱ بهمن ماه زادروز
#فریبا_وفی نویسنده ایرانی 🍃
@asheghanehaye_fatima